eitaa logo
المرسلات
10.1هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
507 ویدیو
38 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
📌خلقت همه موجودات یک خلقت سه ضلعی و مثلث گونه است/ دنیای کنونی این سه ضلع را مثله کرده است و با یک مرده سردخانه ای کار میکند 🔰 آیت الله العظمی جوادی آملی 🌀​​​​​​​آیت الله العظمی جوادی آملی در دیدار اخیر خود با پروفسور کارتانگارا با بیان اینکه ارزش علم به معلوم است، اظهار داشتند: 🌀تمام ارزش علم به معلوم است، اگر کسی معلوم را خوب بشناسد، علمش ارزشمند است و اگر معلوم را درست نشناسد، در علم کامیاب نیست. 🌀ایشان بیان داشتند: معلوم چه در آسمان باشد چه در زمین، چه انسان باشد چه غیر انسان، مخلوق خداست و خدا معلوم را معرفی کرده است، چون خدا معلوم را آفریده پس از حقیقت معلوم هم با خبر است. 🌀معظم له ادامه دادند: تمام معلومات چه آسمانی باشد چه زمینی، چه مربوط به انسان باشد یا مربوط به جهان و چه ارتباط بین این دو، در یک حقیقت مشترکند، هرمعلومی در سه عنصر شریک اند آن عنصرهای سه گانه عبارت از این است: قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ؛ وقتی فرعون به موسی گفت شما از طرف خدا آمدید و این خدا کیست، موسی چنین فرمود: خدای من کسی است که هر چیزی را که آفرید مثلث است، یعنی آسمان و آنچه در آسمان است، و زمین و آنچه در زمین است، موجودی است ؛ خدا همه چیز را آفرید، منظم و با حفظ همه عناصر داخلی و هدفمند خلق کرد. 🌀ایشان در توضیح این مطلب اظهار داشتند: انسان یک ضلعش است که آفریدگار اوست، این ضلع اول؛ یک است که آن را عالمانه و محققانه آفرید این ضلع دوم؛ و یک است که هدفمند آفرید، یاوه و بیهوده نیست، این ضلع سوم؛ یعنی ضلع اولش «توحید» است خدا آفرید، ضلع دومش «علم» است عالمانه آفرید، ضلع سومش «هدفمند» است، حکیمانه آفرید. 🌀آیت الله العظمی جوادی آملی با بیان اینکه هیچ موجودی نیست مگر اینکه دارای این سه ضلع است، اظهار داشتند: 🌀بشر امروز این مثلث را مثله کرده است؛ یعنی ضلع نظام فاعلی را از آن گرفت، ضلع نظام غایی که ضلع سوم است را از آن گرفت، لذا زمین را «چه کسی آفرید؟» سوال بی جوابی است، «برای چه آفرید؟» سوال بی جوابی است این مثلث مثله شده را درباره انسان هم پیاده کرد، «انسان را که آفرید؟» نه سوال می کند و نه جواب می دهد، «انسان برای چه خلق شد؟»، نه سوال می کند و نه جواب می دهد، این مثلث مثله شده ، یک مُرده ی سردخانه ای است و یک مُرده سردخانه ای، مشکل خودش را نمی تواند حل کند چه برسد به مشکل دیگران. 🌀ایشان بیان داشتند: دنیای کنونی با جهان، اینچنین برخورد می کند؛ خیلی چیزها را می فهمند اما مُرده شوی هستند، زمین مُرده را می فهمند، آسمان مُرده را می فهمند از زمین به آسمان سفر مُرده می کنند، اما نمی فهمد با دیگران چه باید کرد؟! 📚 دیدار معظم له با پروفسور کارتانگارا (استاد فلسفه اسلامی دانشگاه اسلامی جاکارتا از کشور اندونزی) 6/9/1401 @almorsalaat
📌مناجاة الرّاغبين 💢بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 💢إِلٰهِى إِنْ كانَ قَلَّ زادِى فِى الْمَسِيرِ إِلَيْكَ، فَلَقَدْ حَسُنَ ظَنِّى بِالتَّوَكُّلِ عَلَيْكَ، وَ إِنْ كانَ جُرْمِى قَدْ أَخافَنِى مِنْ عُقُوبَتِكَ، فَإِنَّ رَجائِى قَدْ أَشْعَرَنِى بِالْأَمْنِ مِنْ نِقْمَتِكَ، وَ إِنْ كانَ ذَنْبِى قَدْ عَرَضَنِى لِعِقابِكَ، فَقَدْ آذَنَنِى حُسْنُ ثِقَتِى بِثَوابِكَ، وَ إِنْ أَنامَتْنِى الْغَفْلَةُ عَنِ الاسْتِعْدادِ لِلِقائِكَ، فَقَدْ نَبَّهَتْنِى الْمَعْرِفَةُ بِكَرَمِكَ وَآلائِكَ، وَ إِنْ أَوْحَشَ ما بَيْنِى وَبَيْنَكَ فَرْطُ الْعِصْيانِ وَالطُّغْيانِ، فَقَدْ آنَسَنِى بُشْرَى الْغُفْرانِ وَالرِّضْوانِ؛ 💢معبودم، هرچند در آمدن به‌سویت توشه‌ام اندک است ولی، گمانم بر توکل به تو همواره نیکو است و هرچند گناهم مرا از عذاب تو به هراس افکنده، ولی چشم امیدم ایمنی از انتقامت را به من خبر می‌دهد و هرچند نافرمانی‌ام مرا در معرض عذابت قرار داده، ولی حُسن اعتمادم مرا به پاداشت آگاهی می‌دهد و هرچند بی‌خبری مرا از آمادگی برای دیدارت به خواب غفلت انداخته، ولی آشنایی به مهمان‌نوازی و عطاهایت مرا بیدار کرده است و اگر زیاده‌روی در گناه و سرکشی، میان من و تو را تیره ساخته ولی مژده آمرزش و خشنودی‌ات با من انس گرفته است؛ 💢أَسْأَلُكَ بِسُبُحاتِ وَجْهِكَ وَبِأَنْوارِ قُدْسِكَ، وَأَبْتَهِلُ إِلَيْكَ بِعَواطِفِ رَحْمَتِكَ، وَلَطائِفِ بِرِّكَ، أَنْ تُحَقِّقَ ظَنِّى بِما أُؤَمِّلُهُ مِنْ جَزِيلِ إِكْرامِكَ، وَجَمِيلِ إِنْعامِكَ، فِى الْقُرْبىٰ مِنْكَ وَالزُّلْفىٰ لَدَيْكَ، وَالتَّمَتُّعِ بِالنَّظَرِ إِلَيْكَ، وَهَا أَنَا مُتَعَرِّضٌ لِنَفَحاتِ رَوْحِكَ وَعَطْفِكَ، وَمُنْتَجِعٌ غَيْثَ جُودِكَ وَلُطْفِكَ، فارٌّ مِنْ سَخَطِكَ إِلىٰ رِضاكَ، هارِبٌ مِنْكَ إِلَيْكَ، راجٍ أَحْسَنَ ما لَدَيْكَ، مُعَوِّلٌ عَلىٰ مَواهِبِكَ، مُفْتَقِرٌ إِلىٰ رِعايَتِكَ 💢از تو می‌خواهم به شکوه و بزرگی‌های ذاتت و به انوار قدست و به‌سویت زاری می‌کنم به عواطف مهرت و لطایف احسانت که تحقق بخشی گمانم را در آنچه از تو آرزومندم از بزرگی رأفت و رحمتت و زیبایی مهربانی و لطفت، در راه تقرّب به تو و نزدیکی به بارگاهت و بهره‌مندی از نگاه به‌سویت، هم اینک متعرّض نسیم‌های رحمت و توّجه تو و خواهان باران جود و لطف بی‌پایان تو می‌باشم و از خشمت به‌سوی خشنودی‌ات گریزان و از تو به‌سوی خودت فراری‌ام، نیکوترین چیزی را که نزد توست امید دارم، بر بخشش‌هایت اعتماد می‌کنم، به توجّه و حمایتت نیازمندم، 💢إِلٰهِى مَا بَدَأْتَ بِهِ مِنْ فَضْلِكَ فَتَمِّمْهُ، وَما وَهَبْتَ لِى مِنْ كَرَمِكَ فَلا تَسْلُبْهُ، وَما سَتَرْتَهُ عَلَىَّ بِحِلْمِكَ فَلا تَهْتِكْهُ، وَما عَلِمْتَهُ مِنْ قَبِيحِ فِعْلِى فَاغْفِرْهُ؛ 💢معبودم، آنچه را از احسانت بر من آغاز کردی به انجام رسان و آنچه را از کرمت به من بخشیدی از من مگیر و آنچه را با بردباری‌ات بر من پوشاندی آشکار مکن و آنچه را از زشتی کردارم دانستی بیامرز؛ 💢إِلٰهِى اسْتَشْفَعْتُ بِكَ إِلَيْكَ، وَاسْتَجَرْتُ بِكَ مِنْكَ، أَتَيْتُكَ طامِعاً فِى إِحْسانِكَ، راغِباً فِى امْتِنانِكَ، مُسْتَسْقِياً وَابِلَ طَوْلِكَ، مُسْتَمْطِراً غَمامَ فَضْلِكَ، طالِباً مَرْضاتَكَ، قاصِداً جَنابَكَ، وَارِداً شَرِيعَةَ رِفْدِكَ، مُلْتَمِساً سَنِىَّ الْخَيْراتِ مِنْ عِنْدِكَ، وَافِداً إِلىٰ حَضْرَةِ جَمالِكَ، مُرِيداً وَجْهَكَ، طارِقاً بابَكَ، مُسْتَكِيناً لِعَظَمَتِكَ وَجَلالِكَ، فَافْعَلْ بِى ما أَنْتَ أَهْلُهُ مِنَ الْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ، وَلَا تَفْعَلْ بِى ما أَنَا أَهْلُهُ مِنَ الْعَذابِ وَالنِّقْمَةِ، بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. 💢معبودم! از تو به وسیلۀ تو درخواست یاری دارم و از تو به تو پناهنده می‌شوم، با امید بسیار به احسانت به‌سوی تو آمدم، به مهربانی و محبّتت دل‌بسته‌ام، به فراوانی کرمت تشنه‌ام، ابر احسانت را خواهانم، خشنودی‌ات را خواستارم، آهنگ آستانت را دارم، به جویبار عطایت وارد شدم، برترین خیرات را از پیشگاهت خواهشمندم، به‌جانب حضرت جمالت روانم، ذاتت را اراده دارم، کوبنده دَرِ رحمتت هستم، درمانده‌ام در برابر شکوه و جلالت، با من از آمرزش و رحمت آن‌گونه کن که شایسته آنی و نه آن‌گونه که سزاوار عذاب و انتقامم، به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان. @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| «اصالت» در بیان قدماء لزوما به معنای اصل عملی نیست/ تفکیک بین اصل عملی و دلیل اجتهادی 🎙استاد علی فرحانی 📚مکاسب. جلد سوم. سال 94 (مدرسه دارالهدی) @almorsalaat
📌اهمیت و لزوم پرداختن به فلسفه 🔰 آیت الله العظمی جوادی آملی 🌀چون اصل فلسفه، جهان بینی است و ما جزئی از جهان هستیم، معرفت نفس جزء مسائل فلسفه است که من کی ام، از کجا آمده ام به کجا می روم و ره توشه من چیست، با ابدیت خودم کار دارم؛ مبدا را که است، فلسفه تعیین می کند، را که هو الآخر است فلسفه را تعیین می کند، بین آغاز و انجام وظیفه من چیست، فلسفه تعیین می کند، مسئله وحی و نوبت را فلسفه تعیین می کند، مسئله معاد را فلسفه تعیین می کند، مهم تر از همه رابطه بین انسان و جهان را که خدا تعیین کرد را هم فلسفه تعیین می کند؛ اما فلسفه را از راه قرآن باید یاد گرفت. 🌀پیشنهاد من این است که کشور شما زندگی کند، با قرآن باشد این قرآن با همه افراد در سطح آنها سخن می گوید، جهان را زنده می داند، هدفمند می داند، انسان را پاینده می داند و می گوید هیچ چیزی از بین نخواهد رفت، دستی که خلاف کرد، رشوه داد یا رشوه گرفت وقتی وارد محکمه الهی شد در روز سوال و جواب وقتی خدا به وسیله پیامبران و ماموران الهی سوال می کند که چه کردی تا می رود انکار کند، این دست شهادت می دهد، اگر این شد، اگر این دیدگاه برای انسان شکل گرفت که دست زنده است و چیز می فهمد و حفظ می کند و در این حفظ امین است و در محکمه سخنگوی خداست، جمادات می فهمند، زمین شهادت می دهد، دست و پا شهادت می دهند، چنین انسانی نه بیراهه می رود و نه راه کسی را می بنند. 📚 دیدار معظم له با پروفسور کارتانگارا (استاد فلسفه اسلامی دانشگاه اسلامی جاکارتا از کشور اندونزی) 6/9/1401 @almorsalaat
📌عرض ذاتی و موضوع علم در نگاه علامه طباطبایی ◽️استاد معظم در جلسات تدریس سال 1396، به مناسبت بعض عبارات علامه طباطبایی، وارد در بحث عرض ذاتی و مساله ملاک تبویب و‌ تمایز علوم شده و به تبیین مفصل این مطلب میپردازند. ◽️ایشان ضمن اشاره به نگاه حکماء و منطقیین و اصولیین در مورد ملاک برهانی عرض ذاتی برای تمایز و تبویب علوم، با قرائت کلمات علامه در نگاه ایشان را نسبت به این ملاک برهانی تبیین میکنند. ◽️استاد معظم در ادامه، ضمن توضیح مفصل ، نشان میدهند که علامه مبتنی بر تحقیق موضوع فلسفه، عرض ذاتی را به نحوی که در سائر علوم است در خصوص فلسفه جاری نمی دانند کما اینکه علامه سنخ براهین فلسفه را غیر از براهین متعارف منطقی (برهان إن ‌‌و لم) می دانند. ◽️ایشان در انتهاء با تبیین معنای دقیق عرض ذاتی و تجمیع شواهد متعددی از عبارات علامه، توضیح میدهند که اساسا در نگاه علامه طباطبایی، ملازمه ای بین عرض ذاتی و تمایز-تبویب نیست بلکه با نگاه صحیح به مرکب علم، باید گفت که چینش مباحث علم و تمایز آن از سائر علوم و تغییر و تحول در آن، لزوما تابع برهان نمیباشد بلکه اساسا ملاک در تبویب و تمایز علوم، است نه عرض ذاتی. ❇️ برای استماع این جلسات تدریس استاد (عرض ذاتی در نگاه علامه) به لینک زیر مراجعه کنید و حتما .👇👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/vfm/?dir=uploads/Ostad/Falsafe/araz-zati-nehaye ✍️احسان چینی پرداز @almorsalaat
🔻از سوی نهادهای عالی حوزوی؛ 🔔 اجتماع بزرگ میثاق با ولایت حوزویان در مدرسه فیضیه برگزار می‌شود ◻️ اجتماع بزرگ حوزویان و مردم ولایتمدار قم با هدف تجدید میثاق با مقام عظمای ولایت و محکوم کردن توطئه‌های استکبار و دشمنان جهانی اسلام در روز سه شنبه ۱۴۰۱/۹/۱۵ ساعت ۱۰ تا ۱۲ برگزار می‌گردد. @HawzahNews
🔰 سلسله نشست‌های تخصصی مبانی نظری ناظر به حل مسئله 🔖 اعتبارات عقلایی در نظام اصول حضرت امام‌(ره) 🔹 ارائه دهندگان 1⃣ حجت‌الاسلام علی فرحانی 2⃣حجت‌الاسلام امین اسدپور 3⃣ حجت‌الاسلام سید مهدی موسوی 4⃣حجت‌الاسلام سید علی موسوی 🔰دبیر نشست: حجت‌الاسلام علی محمدی 🔸 ۱۶ آذر ساعت ۱۴ / مدرسه امام کاظم(ع)، سالن سلمان فارسی @almorsalaat
💢علوم اسلامی و فرهنگ زنده اسلام 🔰آیت الله شهید مطهری 🔸[معنای چهارم علوم اسلامی] علومي [است] که در حوزه‌‌‌‌‌هاي فرهنگي اسلامي رشد و نما يافته است اعمّ از آنکه از نظر اسلام آن علوم واجب و لازم بوده و يا نه، و اعم از آنکه آن علوم از نظر اسلام ممنوع بوده است يا نه، ولي به هر حال در جامعه اسلامي و در ميان مسلمانان راه خود را طي کرده است، مانند نجوم احکامي (نه نجوم رياضي) و بعضي علوم ديگر. 🔸مي‌‌‌‌‌دانيم که علم نجوم تا آنجا که به محاسبات رياضي مربوط است و مکانيسم آسمان را بيان مي‌‌‌‌‌کند و يک سلسله پيشگوييهاي رياضي از قبيل خسوف و کسوف دارد، جزء علوم مباح اسلامي است، و اما آنجا که از حدود محاسبات رياضي خارج مي‌‌‌‌‌شود و مربوط مي‌‌‌‌‌شود به بيان روابط مرموز ميان حوادث آسماني و جريانات زميني، و به يک سلسله غيب گويي‌‌‌‌‌ها درباره حوادث زميني منتهي مي‌‌‌‌‌شود، از نظر اسلام حرام است. ولي در دامن فرهنگ و تمدن اسلامي هر دو نجوم وجود داشته است‌‌‌‌‌. 🔸فرهنگ اسلامي خود يک فرهنگ ويژه و خاصي است در ميان فرهنگهاي جهان، با يک روح خاص و يک سلسله مشخصات مخصوص به خود. 🔸براي اين که يک فرهنگ را بشناسيم که آيا اصالت و شخصيت مستقل دارد و از روح و حيات ويژه‌‌‌‌‌اي برخوردار است و يا صرفاً التقاطي است از فرهنگهاي ديگر و احياناً ادامه و استمرار فرهنگهاي پيشين است، لازم است انگيزه‌‌‌‌‌هاي حاکم بر آن فرهنگ، جهت و حرکت، آهنگ رشد و همچنين عناصر برجسته آن را زير نظر بگيريم. اگر فرهنگي از انگيزه‌‌‌‌‌هايي ويژه برخوردار باشد، جهت و حرکت مخصوص به خود داشته باشد، آهنگ حرکتش با آهنگ حرکت ساير فرهنگها متفاوت باشد، عناصر ويژه‌‌‌‌‌اي وارد کند و آن عناصر برجستگي خاصي داشته باشد، دليل بر اين است که آن فرهنگ اصالت و شخصيت دارد. 🔸بديهي است که براي اثبات اصالت يک فرهنگ و يک تمدن، ضرورتي ندارد که آن فرهنگ از فرهنگها و تمدنهاي ديگر بهره نگرفته باشد، بلکه چنين چيزي ممکن نيست. هيچ فرهنگي در جهان نداريم که از فرهنگها و تمدنهاي ديگر بهره نگرفته باشد، ولي سخن در کيفيت بهره‌‌‌‌‌گيري و استفاده است. 🔸يک نوع بهره‌‌‌‌‌گيري آن است که فرهنگ و تمدن ديگر را بدون هيچ تصرفي در قلمرو خودش قرار دهد. اما نوع ديگر اين است که از فرهنگ و تمدن ديگر تغذي کند؛ يعني مانند يک موجود زنده آنها را در خود جذب و هضم کند و موجودي تازه به وجود آورد. 🔸فرهنگ اسلامي از نوع دوم است، مانند يک سلّول زنده رشد کرد و فرهنگهاي ديگر را از يوناني و هندي و ايراني و غيره در خود جذب کرد و به صورت موجودي جديد با چهره و سيمايي مخصوص به خود ظهور و بروز کرد و به اعتراف محققان تاريخ فرهنگ و تمدن، تمدن اسلامي در رديف بزرگ‌‌‌‌‌ترين فرهنگها و تمدنهاي بشري است. 🔸اين سلّول حياتي فرهنگي در چه محلي و به دست چه کسي و از چه نقطه‌‌‌‌‌اي [رشد خود را] آغاز کرد؟ اين سلول مانند هر سلول ديگر که در آغاز کوچک و نامحسوس است، در شهر مدينه به وسيله شخص پيامبر گرامي پايه گذاري شد. 📚 کلیات علوم اسلامی، منطق، ص 17 @almorsalaat
📌حضور در این جلسه برای عموم طلاب و علاقه مندان بلامانع است. @almorasalaat
🔴 جلسه مشترک عصرانه علمی موسسه تخصصی فقه امام کاظم (ع) و طرح شهید بیاضی زاده (شاخه استعدادهای حل مسئله) 🔰 سلسله نشست‌های تخصصی مبانی نظری ناظر به حل مسئله 🔖 اعتبارات عقلایی در نظام اصول حضرت امام‌(ره) ⏳چهارشنبه ۱۶ آذر ، ساعت ۱۴ 🔗 لینک حضور در جلسه: https://www.aparat.com/mhkavari/live 🔖 جهت کسب اطلاعات بیشتر از جزییات گفتگو با ما در کانال عصرانه علمی همراه باشید. 📌 شما هم رسانه باشید؛ ما را به دوستانتان معرفی کنید. @asranehelmi @almorsalaat
📌جلسه در حال برگزاری است از طریق لینک زیر شرکت کنید 👇👇👇 https://www.aparat.com/mhkavari/live @almorsalaat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊| حضرت فاطمه زهراء، الگوی مجاهده/ معنای صحیح مجاهده در راه خدا 🎙استاد علی فرحانی 📌استاد در این جلسه با اشاره به فتنه اخیر و تبیین جنگ شناختی با قرائت روایت «من اصعد الی الله خالص عبادته اهبط الله له افضل مصلحته» از حضرت فاطمه(س)، معنای بسیار جالب و دقیقی از این روایت توضیح میدهند و به همین مناسبت به تبیین «مجاهده فی سبیل الله» و «شهادت فی سبیل الله» پرداخته و نتیجتا معنای بسیار عمیق آیه «من یخرج من بیته مهاجرا الی الله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله» را تبیین کرده و تفاوت آن را با آیه «إن الله اشتری من المومنین اموالهم و انفسهم بأن لهم الجنه» بیان میکنند. حتما . 📚سخنرانی فاطمیه. هیئت موسسه میقات. ۱۶ / ۹ / ۱۴۰۱ 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 | تشرف مکرر جناب جبرئیل به خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها در بیان رهبر معظم انقلاب 📚مقام معظم رهبری ۱۴۰۰/۱۱/۰۳ @almorsalaat @khamenei_Reyhaneh
📌عظمت و مقام علمی امیرالمومنین و حضرت زهرا سلام الله علیها 🔰آیت الله جوادی آملی ◽️ این ایام، ایام فاطمیه است که باید ذکر مصیبتی داشته باشیم، اما اولی در ذکر مصیبت اینها، بازگویی معارف اینها و فضائل علمی اینهاست.. ◽️ مرحوم کلینی(رضوان الله تعالی علیه) در کتاب شریف کافی در جلد اول «بَابُ جَوَامِعِ التَّوْحِید» یک روایت مفصلی را از وجود مبارک حضرت امیر نقل می کند «وَ هَذِهِ الْخُطْبَةُ مِنْ مَشْهُورَاتِ خُطَبِهِ ع» این خطبه ای که از اول از اینجا شروع می شود که در جنگ با معاویه در دوره دوم وقتی مردم جمع شدند فرمود: ◽️«الْحَمْدُ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الْمُتَفَرِّدِ الَّذِی لَا مِنْ شَيْ‏ءٍ كَانَ وَ لَا مِنْ شَيْ‏ءٍ خَلَقَ مَا كَانَ» این خطبه مفصل است، و اگر کسی بخواهد موحدانه بیندیشد، براهین را از همین می شود گرفت. بعد فرمایش مرحوم کلینی این است: ◽️اگر جن و انس جمع بشوند، پیغمبر در بین اینها نباشد، فقط موجودات عادی باشند، بشر باشد و جن، بخواهند مثل حضرت امیر(سلام الله علیه) درباره توحید سخن بگویند که پدر و مادرم فدای او «مَا قَدَرُوا عَلَيْهِ» ممکن نیست. و اگر حضرت گره را باز نمی کرد، این شبهه برای خیلی ها می ماند و زمین گیر می کرد. ◽️یک شبهه ای است که از دیرباز پیش ملحدان و منکران توحید بود و آن اینکه خدایی که شما می گویید موجود است از چیست؟ خدا یا «من شیء» است یا «من لا شیء». از دو طرف نقیض که بیرون نیست. اگر «من شیء» باشد پس قبل از خدا چیزی بود و خدا از آن خلق شد. اگر «من لا شیء» باشد، از عدم که چیزی خلق نمی شود. این مال  خود خدا. ◽️درباره خلقت: خدا جهان را «من شیء» خلق کرد؟ یعنی ذراتی بود این ذرات را خدا جمع کرد و به آن صورت داد؟ اگر «من لا شیء» کرد یعنی عدم را جمع کرد و از عدم عالم را ساخت، اینکه ممکن نیست. پس هم وجود خدا مسئله دارد هم خالقیت خدا! این شبهه از دیرزمان در ملحدان بود، مرحوم کلینی می فرماید این شبهه گلوگیر و نفسگیر را حضرت امیر با آن خطبه نورانی حل کرد که اگر انبیاء و اولیایی نباشند، کسی نمی تواند این جور حرف بزند. ◽️ وجود مبارک حضرت امیر فرمود اصل تناقض را شما متوجه نشدید! نقیض «من شیء»، «من لا شیء» نیست، اینها هر دو موجبه هستند. نقیض «من شیء»، «لا من شیء» است. ◽️حالا که فهمیدی سر را بلند کن تا بفهمی. اصلاً اصل تناقض را شما نفهمیدی، حالا جواب سؤال اول: خدا «من شیء» است یا «لا من شیء»؟ می گوییم: «لا من شیء» است، چون هستی او عین ذات اوست. رفع نقیضین نشد. خدا «لا من شیء» است، نه «من لا شیء» تا شما بگویید که «من شیء» باشد اشکال دارد، «من لا شیء» باشد اشکال دارد. نخیر! پس درباره ذات اقدس الهی چون هستی او عین ذات اوست، «لا من شیء» است، از چیزی خلق نشد. ◽️اما درباره خلقت عالم؛ سؤال کردید که خدا آیا عالم را «من شیء» خلق کرد یا «من لا شیء»؟ می گوییم: این سؤال غلط است! اصلاً شما نقیضین را متوجه نشدید. درست سؤال بکن. بگو: خدا عالم را «من شیء» خلق کرد یا «لا من شیء»؟ می گوییم: «لا من شیء». این مبدع است. خدا عالم را از چیزی خلق نکرد، نوآوری کرد. چون نوآوری کرد، «لا من شیء» است، نه «من لا شیء»! ◽️ این عظمت خطبه امیرالمومنین روشن شد، ولی آغاز خطبه فدکیه حضرت زهرا همین فرمایش است. 25 سال قبل از اینکه حضرت امیر این خطبه را بخواند. حالا دست مرحوم کلینی نرسیده بود به آن خطبه که بگوید حضرت زهرا چه بود! 📚تدریس 16/9/1401 @almorsalaat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙| جایگاه اعتبارات و عقلاء در دستگاه اصولی حضرت امام 🎙استاد علی فرحانی 📚نشست علمی. مدرسه علمیه امام کاظم(ع). ۱۶/ ۹ / ۱۴۰۱ @almorsalaat
📌فلسفه اسلامی برای نزدیک شدن به خدا و معرفت صحیح از عالم است/ باید فلسفه ملاصدرا تقویت شود 🔰مقام معظم رهبری فلسفه‌ی اسلامی، پایه و دستگاهی بوده که انسان را به دین، خدا و معرفت دینی نزدیک میکرده است. فلسفه برای نزدیک شدن به خدا و پیدا کردن یک معرفتِ درست از حقایق عالم وجود است؛ لذا بهترین فلاسفه‌ی ما - مثل ابن‌سینا و ملاّصدرا - عارف هم بوده‌اند. اصلاً آمیزش عرفان با فلسفه در فلسفه‌ی جدید - یعنی فلسفه‌ی ملاّ صدرا - به‌خاطر این است که فلسفه وسیله و نردبانی است که انسان را به معرفت الهی و خدا میرساند؛ پالایش میکند و در انسان اخلاق به‌وجود میآورد. ما نباید بگذاریم فلسفه به یک سلسله ذهنیّات مجرّد از معنویت و خدا و عرفان تبدیل شود. راهش هم تقویت ؛ یعنی راهی که ملاّصدرا آمده، راه درستی است. آن فلسفه است که انسان را وادار میکند هفت سفر پیاده به حج برود و به همه‌ی زخارف دنیوی بیاعتنایی کند. البته نمیخواهیم بگوییم هرکس در این دستگاه فلسفی قرار نداشته باشد، اهل دنیاست؛ نه، اما این راه خوبی است. راه فلسفه باید راه تدیّن و افزایش ارتباط و اتّصال انسان به خدا باشد؛ این را باید در آموزش فلسفه، در تدوین کتاب فلسفی، در درس فلسفی و در انجمن فلسفه - همین که به آن اشاره شد - رعایت کرد. اهل فلسفه‌ای که ما قبلاً دیده بودیم، همه همین‌طور بودند؛ کسانی بودند که از لحاظ معنوی و الهی و ارتباطات قلبی و روحی با خداوند، از بقیه‌ی افرادی که در زمینه‌های علمىِ حوزه کار میکردند، بهتر و زبده‌تر و شفّافتر بودند. 📚بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی ۱۳۸۲/۱۰/۲۹ @almorsalaat
💠 فهم نخستین گام در یادگیری گزاره های علمی 🔰محمد مهدی مقدسی 💢 یکی از مهمترین مسائلی که هر طلبه باید به آن توجه داشته باشد شیوه صحیح تحصیل علم است. 🔆 همه ما مشاهده کرده ایم که گاهی با تلاش زیاد نتیجه کم حاصل می شود و این مسئله در طولانی مدت موجب خستگی و ناامیدی از ادامه روند تحصیل می گردد. 🔷 چگونه درس بخوانیم تا در مسیر دستیابی به ملکه اجتهاد حرکت کنیم؟ 🔆 یکی از پاسخ هایی که استاد فرحانی در جواب به سوالات اینچنینی بیان می کنند حرکت بر اساس روش صحیح علم آموزی یعنی یادگیری سپس و پس از آن است. 🔻در این نوشته می خواهم با توجه به بیانات استاد مقداری دربارۀ توضیح دهم. 🔆 همانگونه که در علم منطق آموخته ایم قبل از تصدیق به یک قضیه ابتدا باید مفاهیم تصوری آن قضیه برای ما معلوم باشد و اگر مفرداتِ تصوری قضیه را به درستی درک نکرده باشیم، یا تصدیقی حاصل نمی شود یا اگر آن را تصدیق کنیم، «اصل موضوع» و تقلیدی خواهد بود. 🔆 در هر علمی اگر می خواهیم گزاره های آن علم را به خوبی بفهمیم و با شناخت کامل آن ها را تصدیق کنیم ابتدا باید تصویر صحیحی از مفاهیم تصوری آن علم داشته باشیم. 🔆 در موضوعات حسی به راحتی می توانیم با استفاده از حواس تصویر آن شیء را درک کنیم، ولی در علوم که غالبا موضوعات مسائل آن غیر حسی است باید با بررسی لوازم مختلف با استفاده از تصویر دقیقی از آن موضوع در ذهن ترسیم نماییم 🔆 در بسیاری موارد اختلافات نظرهایی که در مسائل یک علم وجود دارد به دلیل عدم تصور صحیح مفردات آن علم است. 🔸 تعداد کمی از نویسندگان هستند که در کتاب هایشان به خوبی ی مفردات را توضیح دهند و غالبا به تعریف مختصری اکتفا می کنند. ولی این تعریف برای فهم صحیح کافی نیست و برای پی بردن به زوایای مختلف یک مسئله باید لوازم آن را به خوبی بررسی کنیم. 🔰 شهید مطهری و مرحوم مظفر جزء نویسندگانی هستند که با بیان یک موضوع از جنبه های مختلف سعی می کنند قبل از حکم کردن درباره آن تصویر صحیحی از موضوع در ذهن مخاطب ایجاد کنند. 🔆 برخی تصور می کنند که برای فهم هر مسئله باید به ابتدای هر فصل مراجعه کنند و تعاریف لغوی و اصطلاحی آن موضوع را یادبگیرند؛ در حالی که غالبا این تعاریف همه ابعاد مسئله را روشن نمی سازند. 🔴 برای این منظور باید شامّۀ یابی داشته باشیم. یعنی با هدف فهم صحیح موضوع ابواب مختلف را بررسی کنیم؛ مثلا در علم اصول هنگامی که می خواهیم تصویر درستی از مسئله «ظهور» به دست آوریم نباید فقط به بحث انواع دلالت و اصول لفظیه اکتفا نماییم بلکه تمام مباحثی که به این موضوع مرتبط است را باید بررسی کنیم که به تعدادی از آنها اشاره می کنم: 🔅 رابطه ظهور با دلالت تصوری و تصدیقی 🔅 ارتباط ظهور با مراد استعمالی و مراد جدی 🔅ظهور مراد استعمالی است یا تطابق مراد استعمالی و مراد جدی؟ 🔅ارتباط ظهور و حجیت (چرا در الموجز بیان شد که اگر کلام در معنایی ظهور داشته باشد حتما حجت است و نمی شود کلام ظاهر در معنایی باشد ولی آن ظهور حجیت نداشته باشد؟) 🔅آیا فهم ظهور کلام استدلال پذیر است؟ 🔅آیا منطوق غیر صریح و مفهوم در محدوده ظهور کلام است؟ 🔅اگر ظهور بدیهی است چرا برای بررسی ظهور جمله شرطیه در مفهوم، با استدلال نتیجه گرفتند که تنها زمانی جمله شرطیه ظهور در مفهوم دارد که «سه جزئیِ علّیِ انحصاری» باشد؟ 🔺اینها نمونه ای از پرسش هایی است که در فصل های مختلف باب الفاظ مانند اصول لفظیه، انواع دلالت، مفاهیم، ظهور هیئت امر در وجوب، عام و خاص، مطلق و مقید و ... مطرح می شود و برای به دست آوردن تصویر دقیقی از مسئله ظهور لازم است به آنها پاسخ دهیم. 🔆 همانگونه که مشاهده می کنید در این پرسش ها از و سوال نمی شود؛ مثلا سوال نمی کنیم که «آیا جمله شرطیه در مفهوم ظهور دارد یا خیر؟» یا «چگونه جمله شرطیه بر مفهوم دلالت می کند؟». بلکه همه سوال ها برای فهم «چیستی» ظهور است. 🔆 در غالب موارد پس از اینکه «چیستی» موضوع را به درستی شناختیم، پاسخ به «هستی» و «چگونگی» بسیار ساده می شود. 💠 شاید بتوان گفت مهمترین مشکل طلاب در طول دوران تحصیل غفلت از این روش منطقی است؛ لذا بسیاری از طلاب مخصوصا هنگامی که وارد درس خارج می شوند با حجم زیادی از اقوال و «ان قلت» و «قلت» ها مواجه می شوند و در بهترین حالت و پس از تلاش فراوان تنها اقوالی را حفظ می کنند و از جهت علمی مقلّد باقی می مانند. @almorsalaat
📌تهذیب نفس، یک واجب عینی برای طلاب و روحانیون 🔰امام خمینی رحمه الله ◽️اول کار این است که ما خودمان را تهذیب کنیم؛ به طوری که ما وقتی که اسم خودمان را «روحانی» گذاشتیم؛ الهی باشیم، روحانی باشیم. عرضه بکنیم خودمان را به دنیا، بگوییم که ما اشخاصی هستیم که روحانی هستیم و مربی جامعه هستیم. اگر از مربی جامعه خدای نخواسته یکوقت- یک چیز خلاف دیدند خوب، چه خواهد شد؟ این خواهد شد که خدای نخواسته اگر زیاد شد، خوب روحانیت شکست می ‏خورد. شکست روحانیت، شکست اسلام است. ◽️یعنی آنی که اسلام را تا اینجا آورده است روحانیین بوده ‏اند. آنی که اسلام را، همه احکام اسلام را ضبط کرد و جمع کرد و ترویج کرد همین قشر روحانی است. ◽️اگر خدای نخواسته از ما یک چیز خلافی ببینند، کم کم زیاد و زیاد، یکوقت به آنجا برسد که مردمْ ما را بر خلاف مسیر اسلام ببینند و به ما پشت بکنند. آن روزی که مردم به شما پشت کردند و خدای نخواسته- خدا نیاورد یک همچو روزی را- آن روز است که اسلام از دست ما خواهد رفت. ◽️ بنا بر این، یک تکلیف الهی بزرگ معیّناً بر هر یک از ماست. نه منِ تنها؛ نه آقایِ تنها؛ نه شما تنها؛ یک تکلیف الهی به طور وجوب عینی بر همه افراد ما طلبه ‏ها و روحانیین است و آن حفظ خودمان؛ که یکوقت قدم خلاف نگذاریم؛ و حفظ کسانی که با ما رابطه دارند. هر کس به اندازه خودش؛ یکی امام جماعت است آن جمعیت را، یعنی آقای یک شهر است به همان مقداری که هست. یکی طلبه است و توی مدرسه است، با آنهایی که تماس دارد. همه ما الآن موظفیم در این‏ زمانی که ما مدعی هستیم که می ‏خواهیم آن رژیم نباشد و یک رژیم روحانی، یک رژیم انسانی، یک رژیم اسلامی باشد. ◽️ اگر در این وقت که ما این ادعا را داریم که ما آن رژیم را کنار گذاشته ‏ایم و می‏ خواهیم اسلام را بیاوریم روی کار، اسلام را هم ماها باید معرفی اش بکنیم، اگر در یک همچو مقطع از زمانی، خدای نخواسته ملت از ما یک چیزی دید که نباید ببیند، یک مسائلی دید که نباید باشد، این اسباب این می‏ شود که روحانیت شکست بخورد. با شکست روحانیت، اسلام شکست خورده است. این تکلیفی است که بر همه ماست، و هر کدام باید هم شخص خودمان را و هم شعاعی که داریم تربیت بکنیم. 📚(صحیفه امام، ج‏10، ص: 24 و ) @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈🔈 💠توصیه های کاربردی برای حل مشکل 🔰استاد علی فرحانی 💢تفاوت ، لطف مراقبه و حسن مراقبه 💢 صحیح محاسبه در برنامه ریزی علمی و غیر علمی 💢 انسان را به مراقبه می کشاند @almorsalaat
📝| حرکت در فلسفه ✍️احسان چینی پرداز (@Ehsan1244) 🌀مشائین برای اثبات هیولای اولی چنین استدلال می کند که موجود ممتد خارجی دو اثر حقیقی دارد یکی فقدان (استعداد) است و دیگری وجدان (فعلیت) است. 🌀«اثر» در فلسفه مشاء به معنای عرض است و عرض هم معلول جوهر و صورت نوعیه است. حال اگر علت هر دو یکی باشد یعنی دو صفت متضاده در یک موجود جمع شده اند پس باید دو جوهر وجود داشته باشد یکی حامل استعداد (هیولا اولی) که قوه محض است و دیگری جوهری که فعلیت و وجدان است. 🌀آیت الله مصباح در اینجا اشکال می کند که قوه و فعل معقول ثانیه فلسفیه و انتزاعی اند پس اشکال ندارد که این دو مفهوم از یک موجود انتزاع شده باشند؛ در حالی که هم عند المشاء و هم حکمت متعالیه، معقولات ثانیه فلسفیه هم خارجیت دارند و انتزاعی بودن به معنای ساخت ذهن بودن نیست. 🌀 حال باید گفت چون هیولا هیچ فعلیتی ندارد مع ذلک وجود مساوق با فعلیت است، هیولا همیشه در کنار فعلیت بوده و سایه فعلیت است! لذا بوعلی در شفا تعبیر می کند: «هیولا مانند زن زشت رویی است که همیشه خود را پشت نقابی پنهان کرده است». 🌀 مشاء تبیین می کند که ماده و صورت علاوه بر تلازمی که دارند، ماده حدوثا و بقائا احتیاج به صورت دارد و صورت هم حدوثا محتاج به ماده است لذا نمی تواند علت تامه ماده باشد. 🌀در واقع عند المشائین علت موجده هیولا، عقل مجرد است این در حالی است که اگر عقل مجرد مستقیما هیولا را ایجاد کند هیولا فعلیت پیدا میکند لذا مستقیما صورت را خلق کرده و بعد به وسیله صورت، هیولا را هم ایجاد میکند. 🌀برهان قوه و فعل که هیولا را مصحح برای تغییر تدریجی و حرکت میداند تبیین می کند که اگر هیولا متکثر باشد هیچ تغییر تدریجی رخ نمیدهد پس هیولا به عنوان یک موجود ازلی و ابدی، دارد. لذا استعداد محض هم که متبدل است عرض و تعین بخش برای هیولا می باشد. 🌀اما بوعلی در نهایت اشکالی مطرح می کند که اگر قرار باشد که صورت جزء العله برای هیولا باشد و مع ذلک صور متعدد اند، بنابر قاعده «اذا انتفی الجزء انتفی الکل» تکثر صورت موجب تکثر علت تامه و در نتیجه تکثر هیولا و نهایتا انکار هیولا است. مشاء پاسخی برای این اشکال ندارد اما علامه پاسخ اش را در باب حرکت بیان می کند. 🌀علامه در باب حرکت توضیح میدهند حرکت در علم فلسفه که از احکام موجود بما هو موجود است همان «تغییر تدریجی» یا همان حرکت قطعیه است که به اعانه حس امری بدیهی می باشد. اما یعنی اختلافات آثار در متن حرکت قطعیه که منشا انتزاع ماهیات هستند، نیز صحت دارد. 🌀 علامه میفرمایند عرض مع ذلک که وجود فی نفسه دارد، وجود لغیره دارد یعنی از مراتب وجودی جوهر است. عرض و جوهر به وجود واحد موجود اند لذا همین که حرکت در عرض باشد قطعا حرکت در جوهر هم می باشد اما چون جوهر وجود لغیره برای علت مجرده خود ندارد حرکت در جوهر مستلزم حرکت در علت مجرده نیست. 🌀بالتبع حرکت در جوهر، حرکت معقول در جمیع اعراض آن اثبات میشود زیرا جمیع اعراض متحد با جوهر بوده و از مراتب وجودی جوهر اند. علامه با تمرکز بر حدوسط «وجود لنفسه و لغیره» حرکت محسوس را که مشاء منحصر در سه مقوله (وضع و‌ کم و‌کیف) می داند، زائد بر حرکت معقول دانسته و از آن به یا همان حرکت ثانوی، تعبیر می کند. 📌من هنا یظهر: 1⃣حرکت است و موضوع نمیخواهد. به عبارت دیگر حرکت عرض تحلیلی است نه عرض خارجی تا محتاج به معروض و موضوع باشد 2⃣ حرکت با مقوله و ماهیات سازگار نیست و الا تشکیک و سیلان در ماهیت پیش می اید و در فضای ماهیات چیزی بیش از حرکت توسطیه نداریم لذا در فضای حرکت قطعیه قوه به معنای امکان استعدادی نیست و فعل هم به معنای صورت نوعیه نیست اساسا قوه محض بودن با جوهر(ماهیت) بودن سازگار نیست پس ترکیب اتحادی ماده و صورت به این معنا که دو «جوهر» با هم ترکیب شده باشند سالبه به انتفاء موضوع است. 3⃣مبتنی بر توضیحات فوق، علامه تصریح می کنند عالم ماده است یعنی یک واحد بسیط و سیال است که عین حرکت بوده و یک فعلیت و یک قوه است لذا ابتداء و انتهاء برای حرکت، امری انتزاعی اند. این معنای عبارت «ینتهی من الجانبین الی فعل لا قوه معه و‌ الی قوه لا فعل معها» می باشد. پس با این توضیح نباید به این عبارت اشکال شود که بطلان تسلسل در قوه و فعل جاری نیست تا نیاز به ابتدا و انتهاء داشته باشد بلکه اساسا تعدد قوه و فعل منتفی میباشد. @almorsalaat
📌مناجاة المطيعين لله ◽️بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ◽️اللّٰهُمَّ أَلْهِمْنا طَاعَتَكَ، وَجَنِّبْنا مَعْصِيَتَكَ، وَيَسِّرْ لَنا بُلُوغَ مَا نَتَمَنَّىٰ مِنِ ابْتِغاءِ رِضْوانِكَ، وَأَحْلِلْنا بُحْبُوحَةَ جِنانِكَ، وَاقْشَعْ عَنْ بَصائِرِنا سَحابَ الارْتِيابِ، وَاكْشِفْ عَنْ قُلُوبِنا أَغْشِيَةَ الْمِرْيَةِ وَالْحِجابِ، وَأَزْهِقِ الْباطِلَ عَنْ ضَمائِرِنا، وَأَثْبِتِ الْحَقَّ فِى سَرائِرِنا، فَإِنَّ الشُّكُوكَ وَالظُّنُونَ لَواقِحُ الْفِتَنِ، وَمُكَدِّرَةٌ لِصَفْوِ الْمَنائِحِ وَالْمِنَنِ . ◽️خدایا، فرمانبری‌ات را به ما الهام فرما و ما را از نافرمانیت دور کن و راه رسیدن به آنچه از خشنودی‌ات آرزومندیم آسان کن و ما را در میان بهشت‌هایت جای ده و از برابر دیدگان دل‌هایمان، ابرهای شک و دودلی را بزدای و از قلوبمان پرده‌های تردید و کوردلی را کنار زن و از نهادمان باطل را نابود کن و حق را در درون ما استوار گردان، زیرا شک‌ها و گمان‌ها، بارور کننده‌ی آشوب‌ها و تیره کننده‌ی عطاها و بخشش‌های زلال و بی‌آلایش‌اند، ◽️اللّٰهُمَّ احْمِلْنا فِى سُفُنِ نَجاتِكَ، وَمَتِّعْنا بِلَذِيذِ مُنَاجَاتِكَ، وَأَوْرِدْنا حِيَاضَ حُبِّكَ؛ وَأَذِقْنا حَلاوَةَ وُدِّكَ وَقُرْبِكَ، وَاجْعَلْ جِهادَنا فِيكَ، وَهَمَّنا فِى طَاعَتِكَ، وَأَخْلِصْ نِيَّاتِنا فِى مُعامَلَتِكَ، فَإِنَّا بِكَ وَلَكَ وَلَا وَسِيلَةَ لَنا إِلَيْكَ إِلّا أَنْتَ ◽️.خدایا ما را بر کشتی‌های نجاتت سوار کن و از لذّت راز و نیازت بهره‌مند گردان و به حوض‌های دوستی‌ات وارد کن؛ و شیرینی محبّت و مقام قربت را به ما بچشان، کوششمان را در راهت و همّتمان را در طاعتت قرار ده و نیّت‌هایمان را در معامله با خود خالص گردان، چراکه ما با تو و از توییم و برای ما وسیله‌ای جز به‌سوی تو نیست، ◽️إِلٰهِى اجْعَلْنِى مِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ، وَأَلْحِقْنِى بِالصَّالِحِينَ الْأَبْرارِ، السَّابِقِينَ إِلَى الْمَكْرُماتِ، الْمُسارِعِينَ إِلَى الْخَيْراتِ، الْعامِلِينَ لِلْباقِياتِ الصَّالِحاتِ، السَّاعِينَ إِلَىٰ رَفِيعِ الدَّرَجاتِ، إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ، وَبِالْإِجابَةِ جَدِيرٌ، بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. ◽️معبودم، مرا از گزیدگان بندگان خوبت قرار ده و به شایستگان نیکوکار ملحق کن، هم آنان‌که به کار نیک و جوانمردی پیشی گرفتند و به‌سوی خیرات شتافتند و برای کارهای خداپسند ماندگار تلاش کردند و برای رسیدن به درجات بلند کوشش نمودند، همانا تو بر هر چیز توانایی و به اجابت دعا سزاواری، به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان. @almorsalaat