به روایت از همسر #شهید :
در تابستان ۱۳۸۰ ازدواج کردند که حاصل آن دو فرزند به نام های زهرا و ابوالفضل است. که زهرا ۱۱ ساله و ابوالفضل ۷ ساله.
🍃🌷🍃
با شروع #بحران های منطقه،#ستار در آرزوی پیوستن به #مدافعان حرم #بی تابی می کرد. در #دشوار ترین شرایط #مأموریت #یمن می گیرد. اما بیشتر از همه #آرزوی پیوستن به #مدافعان حرم #حضرت زینب سلام الله علیها🌷 را داشتند.
🍃🌷🍃
#آرزویی که در #بیست و هفتمین روز از #آبان۹۴# برآورده شد و ستار تونست داوطلبانه در سوریه حضور پیدا کند. اما ظاهرا او برای بازگشت نرفته بود.😭
🍃🌷🍃
با وجود اینکه #فرمانده بود، شب قبل از #شهادت به #جای همه افراد #نگهبانی داد و تا صبح روز #شانزدهم #بیدار بود ،لحظه ای دست از #تلاش و #جنگیدن بر نداشت. با #تاکتیکی که در یک مورد به کار برد، توانست از #تلفات و #اسارت حتمی #هفتاد نفر از #نیروهای خودی #جلوگیری کند.
🍃🌷🍃
#ستار #عاشق #اهل بیت🌷 و #ولایت بود. همواره به اطرافیان خود توصیه می کرد که #رهرو راه #ولایت باشند. در #وصیت نامه خود هم به نحو #پررنگی به این #موضوع #اشاره داشت.
🍃🌷🍃
در همه #مجالس و #مهمانی ها بحث #ولایت را مورد #تاکید قرار می داد و #دغدغه مسائل #فرهنگی را داشت تا اگر شده #یک نفر را به راه #خیر وارد کند.
🍃🌷🍃
#ستار می گفت دوست دارم مثل
#حضرت ابوالفضل🌷 همه زندگی ام را فدای #مولایم کنم. اگرچه #بچه هایم برایم عزیزند و #خانواده ام را #دوست دارم اما #چیزی هست که بیش از اینها #دوست می دارم.😭
🍃🌷🍃
#ستار #دانش آموخته رشته #ادبیات دانشگاه شیراز بود. سپس وارد #سپاه شده و بعد از تولد زهرا #کارشناسی ارشد خود را در #رشته مدیریت اجرایی از دانشگاه قشم گرفت.
🍃🌷🍃
#خیلی اهل #مطالعه بود و هرچند درگیر #مسائل نظامی بود، ولی اصلا #مطالعه را #ترک نمی کرد.#شهید یک #تحلیلگر به تمام معنا بود.
🍃🌷🍃
روز #اعزام برای هر دوی ما سخت بود اما با تمام توان سعی کردم به روی خود نیاورم. بغض داشتم اما جلوی خودم را گرفتم تا #ستار با ناراحتی از ما جدا نشود. الان خیلی خوشحالم که آن لحظه ناراحتش نکردم.😭😭
🍃🌷🍃
چند سالی می شد که خود را برای #شهادتش آماده کرده بودم، وقتی #ستار بطور ناگهانی ما را به سفر مشهد فرستاد دیگه مطمئن شدم که چه در سر دارد. از سفر که برگشتیم به استقبال مون اومد.
🍃🌷🍃
وقتی از #تصمیمش باخبر شدم ، سکوت کردم که مبادا چیزی بگم که ذره ای عزم #ستار برای رفتن را متزلزل کنه😭بعد از اذان صبح ستار به تهران رفت😭
🍃🌷🍃
و دو روز بعد خبر داد که توفیق #زیارت
#حضرت زینب (س)🌷 نصیبش شده.#ستار که خبر #اعزامش به #سوریه را داد، هم خوشحال بودم هم ناراحت، گفتم به#خدا🤍سپردمت.😭😭
🍃🌷🍃
برای تعطیلات پایان ماه صفر به شهرستان رفتیم. گفتند#ماموریت #ستار دیگر به پایان رسیده و گفته می خواهد به پدر و مادرش سر بزند و او هم به شهرستان می آید.
🍃🌷🍃
در راه بودیم که تماس گرفتند و پرسیدند اتفاقی برای #ستار افتاده اما من از هیچ چیز اطلاع نداشتم. خیلی ناراحت شدم. گفتم جایی توقف کنند تا نماز بخوانم. نفسم حبس شده بود.😭
🍃🌷🍃
با #سردار منطقه تماس گرفتیم، گفتند فقط کمی #زخمی و به تهران منتقل شده، تمام مسیر آرام و قرار نداشتم. آن شب تا صبح بیدار بودم. صبح مجددا با منطقه تماس گرفتم که گفتند هنوز اطلاع دقیقی نداریم.😭😭
🍃🌷🍃
من در منزل خواهرم بودم. سر سفره صبحانه شوهر خواهرم شروع به صحبت کرد و گفت باید #صبر #حضرت زینب🌷را داشته باشید که من متوجه شدم #ستار #شهید شده.😭😭
🍃🌷🍃
#شهید همیشه می گفت اگر #خدا خواست و من #شهید شدم مبادا #نامحرمی #صدایتان را بشنود. همه حرف هایش در #یک لحظه از #نظرم #گذشت. خودم را #کنترل کردم و فقط #آرام #گریه کردم.😭😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام# سردار شهید ستار محمودی هم درتاریخ ۱۳۹۴/۹/۲۴# در #سوریه به آرزویش که همانا#شهادت در راه #خدا🤍بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
شیراز گلزار #شهدای زادگاه ایشان، روستای مهرنجان و در #جوار #برادر #شهیدش خاکسپاری شد.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید ستار محمودی💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد