eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226هزار عکس
60.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎امام حسن ع ☄زندگانی امام حسن مجتبی (ع)، با توجه به زمان های که در آن قرار داشتند در زمینه های اخلاق، فضیلت، کمال، حلم و سیاست درخشندگی خاصی دارد. امام (ع) عابدترین و زاهدترین مردمان زمان خویش بودند و همواره از خوف خدا می لرزیدند. کرم و سخاوت شان زبان زد همگان بود. در قله عزت بودند و در برابر تهی دستان فروتن؛ شجاعت شان بر دوست و دشمن آشکار بود. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎─┅𖣔💬8⃣💬𖣔┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎ ─┅═༅🍃🌺🍃༅═┅─ ☄ویژگی های امام مجتبی (ع) روش، منش، رفتار و کردار امام مجتبی (ع) نمونه روزگار بود. در یک جمع بندی کلی، می توان چنین نتیجه گرفت که مهم ترین برجستگی های اخلاقی آن حضرت «بخشنده ترین، بزرگ منش ترین، باسخاوت ترین، حلیم ترین، زاهدترین، راست گوترین، پارساترین، عابدترین، گرامی ترین، پرگذشت ترین و دارای گشاده ترین سینه در میان مردم» می باشد. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎─═𖣔💬9⃣💬𖣔┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎ ─┅═༅🍃🌸🍃༅═┅─ 🎗(1)🎗 به سائل و نیازمند؛ ☄امام مجتبی (ع) به «کریم اهل بیت» شهرت دارد. همت بلند و طبع عالی حضرت مجتبی (ع) اجازه نمی داد کسی از در خانه او ناامید برگردد و گاه که کمک مستقیم مقدور حضرت نبود، به طور غیرمستقیم در رفع نیازمندی های افراد می کوشیدند و با تدابیر خاصی، گره از مشکلات گرفتاران می گشودند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎─┅𖣔💬🔟💬𖣔┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎ ─┅═༅🍃🌺🍃༅═┅─ 🎗(2)🎗برخورد با مردم ☄مردی از امام مجتبی (ع) تقاضای کمک مالی نمود. حضرت پنجاه هزار درهم و پانصد دینار به او داد. آن گاه فرمود: «برو باربری بیاور تا این پول ها را برایت حمل کند.» مرد، باربری آورد. حضرت عبای سبز رنگش را به مرد سائل داد و فرمود: «این کرایه باربر است.» ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎─┅𖣔💬1⃣1⃣💬𖣔┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎ ─┅═༅🍃🌸🍃༅═┅─ 🎗(3)🎗بخشندگی و برآوردن نیازهای دیگران؛ ☄می توان گفت که بارزترین ویژگی امام مجتبی (ع) که بهترین سرمشق برای دوست داران ایشان است، بخشندگی بسیار و دست گیری از دیگران است. ایشان به بهانه های مختلف، همه را از خوان کرم خویش بهره مند می ساختند و آن قدر بخشش می کردند تا شخص نیازمند بی نیاز می شد؛ زیرا طبق تعالیم اسلام، بخشش باید به گونه ای باشد که فرهنگ تکدی گری را ریشه کن سازد و در صورت امکان، شخص را از جرگه نیازمندان بیرون گرداند. روزی حضرت مشغول عبادت بودند فردی در کنار ایشان نشسته بود و به درگاه خدا می گفت: «خدایا! ده هزار درهم به من ارزانی دار». حضرت به خانه آمد و برای او ده هزار درهم فرستاد. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎─┅𖣔💬1⃣2⃣💬𖣔┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎ ─┅═༅🍃🌺🍃༅═┅─ 🎗(4)🎗 خلقی؛ ☄امام مجتبی (ع) نسبت به فقیرانِ فرهنگی و فریب خوردگان جاهل نیز دل مهربان داشتند. گرچه آن ها بر اثر فریب دشمنان با هتاکی و بی حرمتی با امام برخورد می کردند؛ امام هیچ گاه از سخنان بیهوده آنان غضبناک نمی شدند و با لطف و مهربانی آن ها را نوازش می کردند و به رفع نیازهایشان همت می گماشتند. آنان نیز با دیدن برخوردهای خاضعانه امام به حیرت می افتادند و در اندک مدت از گفته های خویش اظهار پیشمانی می کردند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎─┅𖣔💬1⃣3⃣💬𖣔┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎ ─┅═༅🍃🌸🍃༅═┅─ 🎗( 5)🎗حمایت از ؛ ☄خانواده ای یهودی در همسایگی امام، می زیستند. دیوار خانه یهودی شکافی داشت که رطوبت نجاست از منزل او به خانه امام نفوذ می کرد. فرد یهودی نیز از این جریان آگاهی نداشت تا این که روزی زن یهودی برای درخواست نیازی به خانه امام آمد و دید که شکاف دیوار، سبب شده که دیوار خانه امام نجس گردد. بی درنگ نزد شوهرش رفت و او را آگاه ساخت. مرد یهودی نزد امام آمد و از سهل انگاری خود پوزش خواست و از این که در این مدت، امام سکوت کرده و چیزی نگفته بود، شرمنده شد. امام برای این که او بیش تر شرمنده نشود فرمود: «از جدم رسول خدا (ص) شنیدم که با همسایه مهربانی کنید». یهودی با دیدن گذشت و چشم پوشی و برخورد پسندیده ایشان به خانه اش رفت، دست زن و بچه اش را گرفت و نزد امام آمد و از ایشان خواست تا آنان را به دین اسلام درآورد. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌
در طول زندگى مشترك سه ساله ‏اش در خانه و از خانه همسر خود بود و به يگانه دختر خود «زهرا »علاقه ی زیادی داشت. همیشه همسرش را به رابطه با ‏ ها می کرد. 🍃🌷🍃 می گفت: «در قيامت بعد از از ‏دارى از انسان سؤال مى ‏شود.» دوستانش می گويند: «او بيشتر عمل بود تا و سعى می کرد با ديگران را كند. 🍃🌷🍃 حرف بود و ، هر و شنبه روزه می گرفت‏ و با بود و در رمضان قرآن برپا می کرد و در به عنوان انتخاب شد. 🍃🌷🍃 به حفظ ‏المال اهميت زيادى مى ‏داد؛ صندوقى در محل كار گذاشته بود تا هر كس از اداره استفاده می کند آن را در بيندازد؛ با اين حال باز در ترديد بود كه نكند نفس عمل اشتباه باشد. 🍃🌷🍃 مى‏ ديدند كه از چادر خارج شده و مشغول شب مى‏ شود و براى آنكه شناخته نشود بر خود مى ‏انداخت. 🍃🌷🍃
در طول زندگى مشترك سه ساله ‏اش در خانه و از خانه همسر خود بود و به يگانه دختر خود «زهرا »علاقه ی زیادی داشت. همیشه همسرش را به رابطه با ‏ ها می کرد. 🍃🌷🍃 می گفت: «در قيامت بعد از از ‏دارى از انسان سؤال مى ‏شود.» دوستانش می گويند: «او بيشتر عمل بود تا و سعى می کرد با ديگران را كند. 🍃🌷🍃 حرف بود و ، هر و شنبه روزه می گرفت‏ و با بود و در رمضان قرآن برپا می کرد و در به عنوان انتخاب شد. 🍃🌷🍃 به حفظ ‏المال اهميت زيادى مى ‏داد؛ صندوقى در محل كار گذاشته بود تا هر كس از اداره استفاده می کند آن را در بيندازد؛ با اين حال باز در ترديد بود كه نكند نفس عمل اشتباه باشد. 🍃🌷🍃 مى‏ ديدند كه از چادر خارج شده و مشغول شب مى‏ شود و براى آنكه شناخته نشود بر خود مى ‏انداخت. 🍃🌷🍃
این‌ها را می‌گفت که من را بترساند، حتما او هم شایعات را شنیده بود. اینکه بعضی از دختر‌ها برای گرفتن پناهندگی با ازدواج می‌کنند و بعد توی فرودگاه‌های خارج از کشور ولشان می‌کنند و می‌روند.😔 🍃🌷🍃 اوایل توی یک بار مصرف می‌خوردیم. صدای قاشق و بشقاب به هم باعث می‌شد عصبی سراغش بیاید. که می‌گرفتش، خانه و را خبر می‌کردم.😭 🍃🌷🍃 آن‌ها می‌آمدند و دست و پای را می‌گرفتند. می‌افتاد به بدنش. می‌کرد و می‌کوبیدش به زمین.😭 دستم را می‌کردم توی تا را گاز نگیرد.😭😭 🍃🌷🍃 که تمام می‌شد، شل و بی حال روی زمین می افتاد ، های خونی ام را ازبین هایش در می آوردم😭😭 🍃🌷🍃 سرانجام شهید ایوب بلندی هم در تبریز به علت عصبی ناشی از گرفتگی در روز سال ۱۳۸۰# در سن ۴۱ به آرزویش که همانا در راه 🤍بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید در مزار در وادی الرحمه تبریز خاکسپاری شد. 🍃🌷🍃
این‌ها را می‌گفت که من را بترساند، حتما او هم شایعات را شنیده بود. اینکه بعضی از دختر‌ها برای گرفتن پناهندگی با ازدواج می‌کنند و بعد توی فرودگاه‌های خارج از کشور ولشان می‌کنند و می‌روند.😔 🍃🌷🍃 اوایل توی یک بار مصرف می‌خوردیم. صدای قاشق و بشقاب به هم باعث می‌شد عصبی سراغش بیاید. که می‌گرفتش، خانه و را خبر می‌کردم.😭 🍃🌷🍃 آن‌ها می‌آمدند و دست و پای را می‌گرفتند. می‌افتاد به بدنش. می‌کرد و می‌کوبیدش به زمین.😭 دستم را می‌کردم توی تا را گاز نگیرد.😭😭 🍃🌷🍃 که تمام می‌شد، شل و بی حال روی زمین می افتاد ، های خونی ام را ازبین هایش در می آوردم😭😭 🍃🌷🍃 سرانجام شهید ایوب بلندی هم در تبریز به علت عصبی ناشی از گرفتگی در روز سال ۱۳۸۰# در سن ۴۱ به آرزویش که همانا در راه 🤍بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید در مزار در وادی الرحمه تبریز خاکسپاری شد. 🍃🌷🍃