eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید امیررضا علیزاده🌼 @ammarabdi_ir
☆به نام یار☆ 🍃گمان کنیم اکنون، سال ۱۱هجری ست. این روزها خورشید فروزان سرد است، آسمان ناله می کند، زمین بی تاب است و جریان شریان درخت، به احترام می ایستد😓 🍃این روزها، مدینه دلتنگ است. دلتنگ مردی که از نگاهش، مهر چکه می کرد. مردی که تبسمش، عطر داشت. 🍃 این روزها، (س)دلتنگ است. دلتنگ پدری که دختر نازدانه اش را، می بویید و می بوسید و اش می داشت. پدری که از عمق جان، کوشید و از هیچ چیز، بهر رواج دریغ نکرد. 🍃 این روزها، (ع) دلتنگ است. دلتنگ که پشت به پشت یکدیگر، به کارزار قدم نهادند و بیرق عدل را برافراشتند. برادری دلسوز، که ذره ذره ی محو تماشایش بودند😔 🍃این روز ها رزق جهان، است. بغضی تلخ از فراق رسول مهر. از فراق از فراق 🍃به هجران، زارى دلهاى خونين   ز حد بگذشت ز اشك و آه مهجوران بيتاب جهانى غوطه زد در آتش و آب* 🍃و اگر به مهر ۱۴۰۰ هجری خورشیدی هم باز گردیم، عُشّاق اند. اما این دلتنگی و رنج، آن دم معنا می یابد که ره رسول در پیش گیرند و بشوند مرید . بشوند یاور مقبول🌹 پ.ن:شیخ محمد حزین لاهیجی 🕊به مناسبت سالروز (ص) ✍نویسنده : 📅تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۴۰۰
1(9).jpg
1.28M
فایل با کیفیت طرح به مناسبت سالروز رحلت جانگداز رسول اکرم(ص)🖤🥀 @ammarabdi_ir
طرح به مناسبت سالروز رحلت جانگداز رسول اکرم(ص)🖤🥀 @ammarabdi_ir
🍃چند ساعتی از افطار گذشته و آرام آرام خود را به عمق جان می‌رساند. جگرش می‌سوزد ولی افسوس که در خانه خود غریب است😓 🍃غربت میراث مادریست. دیروز میان کوچه، امروز میان خانه ،فردا میان و آن سوی دیوار زنی که در رویای شاه بانویی غرق شده است... 🍃نگاه تارَش به کوزه آب اما فکرش میان کوچه های است، نکند در این تاریکی، زینبش زمین بخورد! 🍃چشم بر هم می‌گذارد که پرده حجره کنار می‌رود: "برادرم حسن" و فرو می‌رود در آغوشی برادرانه... حسین علیه‌السلام سرش را به دامن گرفته و زینب کنار بستر، هق هقش را درون سینه آرام می‌کند. دستان برادر را می‌گیرد. سرد است، مانند دستان مادر وقتی از کوچه بازگشته بود💔 🍃کمی آنطرف تر مردانه بغضش را فرو می‌دهد. دل نگران مولایش است، نکند داغِ کمر شکن برادر را تاب نیاورد!؟ 🍃چشمان بی‌فروغش روی اشک‌های خیره می‌ماند: "گریه نکن جان برادر، گریه نکن" 🍃حسین لب می‌گشاید تا شاید پاسخِ سوالش، کمی از داغِ سینه حسن کم کند :"حسن جان! نمی‌گویی، آن روز میان کوچه ها، به مادرمان چه گذشت؟"و پاسخش قطره اشکی می‌شود میانِ موهای سپیدِ برادر. موهایِ سپیدی که یادگار کوچه است😔 🍃در آستانه حجره، مادر را می‌بیند. با همان ، دست به پهلو منتظر اوست. پشت سرش، پیامبر و پدرش علی با لبخند نگاهش می‌کنند. 🍃زینب را به حسین می‌سپارد و حسین را به عباس. صدای شیون که بلند می‌شود، بار دیگر رخت عزا بر تن می‌کند... 🍃پیکرِ غرق تیرش را به خاک می‌سپارند و ماتم را به آغوش می‌کشد. زینب سر بر شانه برادرش از کوچه های بی‌وفای مدینه می‌گذرند. اما حسین چه بگوید از داغِ دلش!! سخت است برادری، برادرش را خاک کند. 🕊به مناسبت سالروز (ع) ✍نویسنده : 📅تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۴۰۰
1395090910043126193337410(1).jpg
350.1K
فایل با کیفیت طرح به مناسبت سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام🍂💔 @ammarabdi_ir
طرح به مناسبت سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام🍂💔 @ammarabdi_ir
پیج اینستاگرام گرافیست الشهداء برای بار توسط اینستاگرام شد ❌ . پیج جدید را حمایت کنید 💚 instagram.com/ammarabdi_ir .
🍃همیشه گفته‌ام نام، تاثیرگزار ترین شاخصه یک فرد است.و همین نام، می‌تواند تو را به سعادت برساند. مثلا که باشی، و ارادت در جانت ریشه می‌کند و با اندیشه ظلم‌ستیزی، این یادگارِ مولای ، بزرگ می‌شوی. 🍃درست شبیه پسری که تاثیرنامش، شجاعت و دلاوری بود. در دریایِ مواج انقلاب، به سمت حقیقت شنا کرد و کنار سیلِ عظیمِ حق طلبان پهلو گرفت. 🍃در تظاهراتِ شهر، ردپایِ حسین دیده می‌شد. اویی که با مردمش هم‌صدا شد تا ریشه ظلم را نابود کنند. و این ستم‌ستیزی رشته اتصال او با معبود شد. حسین مرادی، از شهدایِ مبارزاتِ انقلاب است. 🍃از آنهایی که از جانِ خود گذشتند تا زمینه تحول و انقلاب در کشور ایجاد و مردم بیدار شوند و حق را طلب کنند. خونِ امثال حسین، نهالِ جوانه زده انقلاب را آبیاری کرد تا ریشه در جانِ جهان بِدَواند. ما مدیونِ جان برکفانِ زمینه سازِ انقلابیم. 🍃یا شهید؛ امروز میلادِ زمینیِ توست و ما این خجسته اتفاق را به جشن نشسته ایم. نگاهمان کن♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٣ مهر ۱٣٢٨ 📅تاریخ شهادت : ٢۶ آبان ۱٣۵٧ 📅تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : دبیران
1.jpg
8.5M
فایل با کیفیت طرح جدید به مناسبت سالروز تولد شهید حسین مرادی🌺 @ammarabdi_ir
طرح جدید به مناسبت سالروز تولد شهید حسین مرادی🌺 @ammarabdi_ir
✨بسم الله الرحمن الرحیم 🍃نمیدانم چرا اینبار نوشتن برایم دشوار شده است؛ سنگینی بزرگی را بر قلمم حس میکنم که بر کلمات سایه انداخته و نمیگذارد خودشان را به جان کاغذ بنشانند... 🍃چشمم که به نام او می افتد در می یابم که نام با عظمتش سبب این ناتوانی شده است. «محمود خادمی» هنوز هم نامش که می آید ذهن ها روانه قهرمانی هایش میشود. تک تک خاطرات برای باقی ماندگان و همرزمانش تداعی شده و آه حسرت گریبان گیرشان میکند😢 🍃کنارشان که بنشینی یک به یک شروع میکنند و از حماسه های محمود میگویند؛ از همراهی با گرفته تا ازادسازی بانه به فرماندهی شهید سپهبد . 🍃حتی میان این خاطرات میشنوی که ضدانقلاب ها برای سرش تعیین کرده بودند. هر کدام در گوشه ای کمین کرده تا نهایت قهرمان سنگر -محمودخادمی- را به دام اندازند... 🍃روزهایی که در سپاه بانه حضور داشت دل به یکی از بانوان سپرده بود. او را همسنگر خود یافته بود و در این مسیر اورا با خود همراه ساخت. اما شهادت، تقدیر صدیقه بود و نهایت ارزوهای او🕊 🍃گویا عقدشان میان اسمان ها بسته شده بود که پس از مدتی محمود هم در کمین دشمن گیر افتاد و دعوت را لبیک گفت. این چنین است که مردان خدا میان تمامی انتخاب هایشان روسفید هستند و عاشقانه دل به میدان میسپارند. ایران مملو از روایت هایی است با شخصیت هایی همچون محمود خادمی. باشد که ما نیز رهرو راه پر نورشان باشیم 💗 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۵ مهر ۱٣۴۱ 📅تاریخ شهادت : ۱٣ تیر ۱٣۶٢ 📅تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : مهاباد 🥀مزار شهید : حسین رضا
1.jpg
17.18M
فایل با کیفیت طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید محمود خادمی💔 @ammarabdi_ir
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید محمود خادمی💔 @ammarabdi_ir
🍃در خیابان ها که راه میروی این بوی که تا ریه های مان نفوذ می‌کند و راه نفس کشیدن را میبند. اینجا انگار همه چیز تمام شده. نه دغدغه ایی برای به رسیدن آرمان ها و نه تلاشی برای به دست آوردن آرزوها..‌. 🍃اینجا خبری از جوانان پر شور و پر تلاش، با نشاط و با انگیزه که هر زمان برای رسیدن به اهدافشان تلاش میکنند نیست. اینجا همه چیز ، روح ندارد... 🍃اینجا جای خالیست... اگر به دادمان نرسند ما هم آهسته آهسته باورمان میشود که همه چیز تمام شده، باورمان میشود اثر کرده اند و دست از دنیای ما کشیده اید... 🍃باورمان خواهد شد که جلوی چشمانمان جرعه جرعه جام زهر را نوشید و رفت و همگی گفتیم الحمدلله جنگ خانمان سوز تمام شد. جای سردارانی چون خالیست...😓 🍃اینجا اگر زیر داشته باشی و کار داشته باشی عار است تا دکتری داشته باشی و در خانه بنشینی، اما غلامحسین فقط تحصیلات مدرسه ایی داشت که عزیزِ خدا شد... 🍃به عنوان سرپاسبان ژاندارمری وارد جبهه شد و در اثر اصابت گلوله در به شهادت رسید. کسی که تنها تحصیلات ابتدایی داشت نه دکتر بود نه مهندس و نه هیچ چیز دیگر فقط عاشق خدا و دغدغه مند برای بود و همه فکرش شده بود دفاع و سرانجام در راه همین هدف افتخار افرین شد... 🍃ای دنیای بی شما و آرمانهای تان سخت است، اینجا فانوس ها خاموش است و چراغ دل فتنه روشن، اینجا از شما گفتن از چند خط خاطره و چند شب معرفی فراتر نمیرود و در فراق شما دلمان را میسوزاند دستمان را بگیرید تا در این دوران غرق هایی که همه درگیر آن هستند نشویم😔 ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۳۳ 📅تاریخ شهادت : ۱۴ مهر ۱۳۶۳ 📅تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بروجرد 🕊محل شهادت : آبادان
1.jpg
4.54M
فایل با کیفیت طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید غلامحسین بختیاری🌺 @ammarabdi_ir
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید غلامحسین بختیاری🌺 @ammarabdi_ir
🍃روضه‌ها جمع شده‌اند در و این دم آخری که وقت گرفتن کارنامه نوکری‌مان شده بر دل ما می‌تازند....تکه جگرهای ، خون دل محمد، عطش اباالحسن همه و همه... 🍃اما وای، غافل از تاریخی هستیم که در این روزا آتش آن جرقه خورده و دارد گُر می‌گیرد، دیری نپاید که مهمان کوچه است و صورتش کبود... نمی‌خواهم مشکی‌ام را در بیاورم چون می‌دانم تا نودو‌پنچ روز هرروز درد می‌کشد و زار می‌زند😔 🍃امام غریبم، همه از هم غریبی را به ارث برده‌اید، همه ... لعنت ب کوچه و طناب و شمشیر و خلافت لعنت لعنت... 🍃روضه می‌خوانم، بسوزد جگرم روی خاک حجره فرش‌ها را کنار زده بودی و مثل جد غریب روی خاک پا می‌کشیدی، آمد سرت را به دامن گرفت تا کمی از غربتت کم شود اما 😭 🍃حتما انتظار دارید بگویم سر روی خاک بود و کسی سرش را به دامن نداشت، آری همین بود اما حسین هم سرش در دامن فرزندش بود که جان داد کجا؟ رقیه سر بابا را به دامن گرفت و همراه با پدر جان داد، شاید حسین تا جان نداده باشد چرا که از بعد رقیه دیگر سر اباعبدالله نخواند😓 🍃یابن شبیب جد ما را غریب گیر آوردند، بشکن سبوی باده را... مزد نوکری نمی‌خواهم سوز بده بر جگرم تا پاره کنم... ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز (ع)🖤 📅تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۴۰۰
طرح به مناسبت سالروز شهادت امام رضا علیه السلام🖤🥀 @ammarabdi_ir
♡هوالعشق♡ یاد باد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد* 🍃 وهب* را که میشناسی؟ از او که می خواندم، پیش از خودش همسرش را می ستودم‌. را، شهامتش را، عمق عشقش را. مگر نه اینکه ، خلاصه می شود در رضای معشوق☺️ 🍃 آنگاه که دل ، می تپید برای عروج، برای لبیک و برای وصال، دختری دلداده، بندهای دلبستگی را از روحش می شکافت و مردش را به آغوش پر ارج دلدار حقیقی می‌سپرد. 🍃و من در این اندیشه ام که چه بسیار وهب ها و ها*، در فراسوی مرزهای عشق، روح هایشان را به یکدیگر پیوند می زنند و جان‌نثاری می کنند بهر حق. 🍃و من در این اندیشه ام که بانو*، آنگاه که به پیشواز مردش می رفت، قلبش حامل چه احساسی بود؟ آنگاه که با رزهای سرخی که عشق از آنها می چکید و معجری سپید که از سرور سپیدبختی یارش به سر داشت، به پیشواز مالک قلبش می رفت، به چه می اندیشید؟ 🍃آنگاه که برای آخرین بار، انگشتان لرزانش را روی پوست تهی از گرمای "او" میکشید، چه از ما می خواست؟ چیزی جز تداوم راهی سرخ که سرشار از خون وهب ها و ها* است؟😓 🍃بیا هر گونه که می توانیم، با و مال و و قلم، جهان را مهیای آمدن گردانیم. بیا برخیزیم و یاعلی گوییم❤ پ.ن: *جناب حافظ *وهب بن وهب که در برخی منابع از او به وهب بن عبدالله کلبی یاد شده‌است، جوانی (مسیحی) مذهب بود که در مسیر حرکت (ع) به سوی کربلا به دست وی آورد و در روز عاشورا در کربلا  شد. *همسر وهب که همچون او در مسیر کربلا به اسلام گروید. *بانو سمیه یل هیکل همسر شهید فرهنگی والا *شهید وحید فرهنگی والا ✍نویسنده‌ : 🌺به مناسبت سالروز ‌ 📅تاریخ تولد : ۱۵ مهر ۱۳۷۰ 📅تاریخ شهادت : ۱۵ آبان ۱۳۹۶ 📅تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : تبریز 🕊محل شهادت : بوکمال، سوریه
farhangivala.jpg
1.99M
فایل با کیفیت طرح به مناسبت سالروز تولد شهید وحید فرهنگی والا🌷 @ammarabdi_ir
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید وحید فرهنگی والا🌷 @ammarabdi_ir
🍃اسامی را با دقت از نظر میگذرانم. بی آنکه بخواهم چشمانم روی یک نام توقف میکند، محمد سادات‌رضوی! از آنجا که نامش حتی برایم آشنا نمی‌آمد با یار همیشگی‌ام جستجو را در آغاز کردیم... 🍃تمام سایت ها را زیر و رو کردم و دست آخر با اطلاعاتی اندک برگشتم سر خانه اول. رفیقم اما از من دست پُر تر برگشته بود! هرچیز که پیدا کرده بود را ریخت روی دایره من هم با او همراه شدم و قصه این پسر را با هم خواندیم... 🍃تقویم اول فروردین و دوم را نشان میداد. هوا با آنکه مطبوع و بهاری بود اما هنوز سرمای زمستان را به تن داشت. خانه حاج حسن شلوغ بود اقوام در رفت و آمد بودند تا قدم نو رسیده را تبریک بگویند. نوزاد پسری که آن روز در بهار چهل و هشت چراغ خانه را روشن کرد، محمدی بود که به قصد اسلام آمده بود. 🍃رسالتی که به محض به پایان رساندنش رخت از این جهان بر بست، در پاییز شصت و هفت... محمد با زمانه هم قدم شد و به پاییز شصت و هفت رسید، به بیستمین بهار زندگی‌اش. به اینجا که رسید زمان متوقف شد! 🍃در پایگاه کاولان مهاب، زیر هجوم سنگین ضد ها. زمان درست همینجا متوقف شد، محمد هم ایستاد، در مقابل هجمه دشمن و سرانجامِ ایستادگی‌اش کلمه "شهید" بود که کنار نامش آرام گرفت. سالگرد ♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱٣۴٨ 📅تاریخ شهادت : ۱۵ مهر ۱٣۶٧ 📅تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : پایگاه کاولان مهاب 🥀مزار شهید : بهشت زهرا