ای #شهید...
🍃در خاکریز های #جبهه، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی،ناله سردادی و #عاشق شدی .هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است.
.
🍃برایمان #کمیل بخوان.مدتی است محرومیم از دعای پنجشنبه شب های #مسجد.
.
🍃با سوز دلت #ظلمت_نفسی بخوان ، مدتی است خودمان را گم کرده ایم.
.
🍃 نادما منکسرا را برایمان #گریه کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم.
.
🍃هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت.روضه #حضرت_زهرا بخوان .
.
🍃برایمان از #در_سوخته بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم.
.
🍃بگو چه گذشت بین در و دیوار،شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد.
از میخ در هم بگو.شاید در #توبه به رویمان باز شد.
.
🍃از وصیت مادر به دختر و #پیراهن_کهنه بگو ، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی #گودال. اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی.
صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های #علی تاب بیاریم..
.
🍃نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی بی سر،یکی با دست های قلم شده،یکی #اربا_اربا و یکی با پهلوی شکسته و #بازوی_کبود همچون خودت .
.
🍃 در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به #مادر اقتدا کردی.
.
🍃این #عشق پایان ندارد....
سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده ، نشانه ای است برای هر #زائر که دلش گره بخورد به حضرت مادر.فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد.راستی شنیده ام جوانان به واسطه تو #خوشبخت می شوند.شاید هم اولین قدم برای #عاقبت_بخیری، خوشبختی است.سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن...
.
🌺سالروز #شهادتت مبارک فرمانده..
.
به مناسب سالروز شهادت #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
.
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
📆تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۳
.
📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶. بانه.
.
📅تاریخ انتشار: ۴اردیبهشت ۱۳۹۹
.
🥀مزار : اصفهان
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
1.jpg
1.69M
فایل باکیفیت طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید محمد رضا تورجی زاده 💛💫
@ammar_abdii2 🍃
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید محمد رضا تورجی زاده 💛💫
@ammar_abdii2 🍃
🌿آن شب،شب عجیبی بود. #باران میهمانِ مشهد الرضا شده بود .هوا خنک بود ، نزدیک سی بار بود که با مسئول اعزام تماس گرفته بود ولی هربار به درِ بسته می خورد. #نماز مغرب و عشاء را که خواند دلش طاقت نیاورد .😥
.
🌿آن شب دل یک بسیجی حوالی #حرم حضرت عشق میچرخید و حاجتش را میخواست.🕊
.
🌿با همسر و فرزندش راهی حرم شدند ، ساعتی از #زیارتش نگذشته بود که با لبی خندان به سوی همسرش آمد.دلش آرام گرفته بود و گویی امید داشت این گره به دست #ضامن_آهو باز میشود.💚
.
🌿میدانست که #علی_بن_موسی_الرضا ضمانتش را پیش عمه اش میکند و او حتما راهی وادی عاشقی میشود.
.
🌿شاید کمتر از ده روز گذشت که مسئول اعزام تماس گرفت و گفت ساکت را ببند، بسیجی آماده رزم شو.🎒
.
🌿او که دو سال تمام در پی راهی برای اعزام بود، حالا با ضمانت شاه خراسان کمتر از ده روز گره از کارش باز شد.
.
#ابوطاها گفتی: «من برای یک زندگی عادی ساخته نشدم.»
به گمانم برای همین مسئول اعزام را کلافه کردی ، #امام_رضا را واسطه قرار دادی تا برای دفاع از حریم اهل بیت راهی شوی و درست در شب تولد #بانوی_صبر حاجتت را گرفتی.📿
.
🌿همرزمت میگفت: با هم قرار گذاشتید که هر کدامتان زودتر #آسمانی شد و بال پریدن گرفت دست آن یکی را در #زمین بگیرد ، حتی گفته بودید شربت #شهادت را هرکه نوشید، وقتی آقا بالای سرش آمد لبخندی بزند آن موقع است که ما میفهمیم مهمان #آقا شده است.😊
.
🌿همینطور هم شد. وقتی ابوطاها شربت شهادت را نوش جان کرد و این دیار و مردمانش را ترک کرد. #لبخند به لب داشت ، لبخندی به شیرینی عسل و به زیبایی شهادت و به همین زودی #طاها مرد خانه شد.☺️
.
🌿در عجبم چطور از #همسرت دل کندی و چگونه از شیرین زبانی های #امیر_علی گذشتی؟😭
.
🌿به راستی که قدم گذاشتن در این راه دل شیر میخواهد و قلبی که برای #معشوق بتپد ، کاش #قلب ما هم اینگونه بی قرارِ معشوق حقیقی مان باشد و در راه عشق ثابت قدم باشیم.❤
.
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مصطفی_عارفی
.
📅تاریخ تولد : ۱۵ دی ۱۳۵۹
.
📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵. تدمر سوریه
.
زمان انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
.
🥀مزار : بهشت رضا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #طراحی #دل_نوشته
shahid_arefi.jpg
1.45M
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید مصطفی عارفی 💛💫
@ammar_abdii2 🍃
🍃گویا باز هم میتوان رُخ #مالک_اشتری را دید که در زمین می جنگد ولی با این تفاوت که این بار برفراز آسمانها در جنگ بود.
.
🍃او اوج میگرفت تا روی ابرها و در چشم بر هم زدنی با بالگرد توپ و تانک دشمن را منهدم می کرد.
.
🍃گویا در وجود #علی_اکبر تنها چیزی که نمی یافتی ترس از دشمنانش بود.او بی مهابا به #قلب دشمن حمله می کرد.
.
🍃شجاعت او به اندازه ای بود که حتی شنیدن نامش لرزه بر تن دشمن می انداخت و خواب را از چشمانشان فراری میداد.
.
🍃او چشم پوشی می کرد نسبت به مقام های دنیوی اما با تمام وجود به دنبال مقام های #معنوی نزد پروردگار می گشت.
.
🍃گویا او و جنگ #عهدی بسته بودند که حتی ساعتی هم از جنگ دور نمی ماند،عهدی که با قلبی پاک و با #عشق بسته شده بود و هیچ عهد شکنی قدرت #شکست این عهد جاوید را نداشت.
.
🍃و باز هم این خاک های ایران بود که از خون شهدا آلاله هایی پروراند که جای جای ایران را آباد میکرد و یاد واره ای بود برای سرخی خون #شهدا.
.
🍃گویا #دنیا برایش زندانی بود که تنها راه رهایی از #زندان پر کشیدن بر فراز و بلندی آسمانها بود.
.
🍃پر زدن علی اکبر به سوی #آسمان به ما آموخت ، می شود #پرواز کرد حتی بدون بال،تنها یاد خداست که میتواند هرکسی را از فرش به عرش برساند...
.
✍نویسنده: #گمنام
.
🍃به مناسبت سالروز شهادت #شهید_علی_اکبر_قربان_شیرودی
.
📅تاریخ تولد : ۲۰ فروردین ۱۳۳۴
.
📅تاریخ شهادت : ۸ اردیبهشت ماه ۱۳۶۰
.
📅تاریخ انتشار : ۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹
.
🥀مزار : گلزار شهدای بالا شیرود
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #کربلا #اربعین #مشهد #طراحی #دل_نوشته
شهید علی اکبر شیرودی.jpg
40.48M
فایل باکیفیت طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید علی اکبر شیرودی 💛💫
@ammar_abdii2 🍃
🍃عشق واژه مقدسی است و #قلب میزبان مهربانی است. #عاشق که باشی با دیدنش روحت جلا میگیرد .
.
🍃لباس سبز را که می دیدید رنگ از صورتش میپرید و آماده بود که جانش را فدای رهبرش بکند.
.
🍃رفقایش می گویند، عاشق این لباس مقدس بود. حتی باهمین لباس به خواب میرفت. ترسی در خود داشت که هنگام خواب، #ملک-خدا جانش را بگیرد واین لباس بر تنش نباشد.
.
🍃نماز اول وقتش ترک نمیشد ،گویا راه شهادت را با #نماز یافته بود.
.
🍃وصیت نامه اش را که خواندم، جمله ی بسیار سنگینی را دیدم که هر واژه اش #مسولیت برعهده انسان میگذارد .
.
« از خواهرانم میخواهم که با #حیا خود، سرخی #خونم را را هدر ندهند واز برادرانم نیز خواهانم که #غیرت_علوی خود راحفظ کنند و به #دنیا نفروشند.»
.
🍃 روی #سادات حساس بود. بعضی اوقات این جمله را به زبان می اورد که اگر همسرت دختر #حضرت_زهرا باشد کار سختی برعهده داری، چون نباید به او بی احترامی شود و از طرفی هم وجودش #برکت است برای خانه .
.
🍃حالا چند سال از #شهادت تو می گذرد .خانه با بانوی برکت، #اردیبهشت را انتظار کشیدند تا #تولدت تو...
.
#تولدت_مبارک محمد جان.🌺
.
✍نویسنده: #محمدخانی
.
🍃به مناسبت سالروز تولد #شهید_محمد_کامران
.
📅تاریخ تولد : ۹اردیبهشت ۱۳۶۷
.
📅تاریخ شهادت : ۲۳ آذر۱۳۹۴.کربلای خانطومان
.
📅تاریخ انتشار: ۸اردیبهشت ۱۳۹۹
.
🥀مزار : قطعه ۵۰بهشت زهرا تهران
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #کربلا #اربعین #مشهد
1.jpg
3.48M
فایل با کیفیت طرح جدید به مناسبت تولد شهید محمد کامران 💛💫
@ammar_abdii2 🍃
🍃در دامان خاک #دامغان چشم به جهان گشود.در چشمان پدر شوقی بود که در نگاه اول هم میتوانستی آن را بیابی.و شادی دل #مادر را چه میتوان گفت، وقتی که سعید کوچکش را در #آغوش کشید و عاشقانه به خود فِشُرد.
.
🍃مردی با منشی بزرگ که از همان کودکی جاذبه ی اخلاقش گریبان گیر همه بود و همه عالم را در سیل #مهربانی خود غرق میکرد.
.
🍃در دومین چله نشینی اش و در دومین پیاده روی #اربعین، اذن #سربازی بانو را گرفت و راهی #شام شد.
.
🍃همانگونه که گفته بود نفس کشیدن برایش در هوای ریا و دروغ سخت بود و بعد از رسیدن به آرزویش اینبار در عطر هوای #سید_الشهدا نفس کشید..
او رفت تا اسیر نَفْس نشود.
.
🍃در حماسه #نبل_الزهرا نخستین کسی بود که شهد #شهادت را نوشید.
خوش به حالش که بنده ی شیطان نشد.
.
🍃جامانده این قافله شب منم...
و شما خود علمدار بودید..
جامانده ی #روضه ی زینب کبری منم..
شما خود روضه خوان جگر سوخته ی #زینب بودید.
.
🌺راستی #تولدت_مبارک_شهید...
دعا کن ما هم بار دیگر متولد شویم برای #بندگی، زندگی و #شهادت...
.
نویسنده: ✍ #گمنام
.
🌺به مناسبت سالروز تولد #شهید_سعید_علیزاده
.
📅تاریخ تولد : ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۸
.
📅تاریخ شهادت : ۱۲ اسفند ۱۳۹۴
.
📅تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
.
📅مزار : گلزار شهدای دامغان
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #مشهد #کربلا #دل_نوشته #طراحی
1.jpg
13.61M
فایل با کیفیت طرح جدید به مناسبت تولد شهید سعید علیزاده 💛💫
@ammar_abdii2 🍃
#شهید_جهاد_مغنیه
🍃یک هفته قبل از #شهادتش از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه #جهاد می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر #سجاده مشغول دعا و گریه است و دارد با #امام_زمان صحبت میکند .دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام.
.
🍃صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم .گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم .
دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم!
مرا بوسید و بغل کرد و رفت...
.
🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به #خداوند و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر #التماس برای چه بوده است !.
راوی: #مادر_شهید
🌺سالروز #تولد شهید #جهاد_مغنیه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
SAVE_20200501_053139.jpg
1.2M
فایل با کیفیت طرح جدید به مناسبت تولد شهید جهاد مغنیه 💛💫
@ammar_abdii2 🍃
هدایت شده از قاب گرافیست الشهدا 🎨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهـید قاسـم سلیـماني:
جهاد الگوي جوانان عرب است
Jihad is a model for Arab youth
الجهاد نموذج للشباب العربي
[@sadrjahad]
🌿به نام #ستار لغزش هایمان
.
" فرزند عزیزی را که پاره ی تنم و حاصل عمرم بود، از دست دادم. "
🍂امام که این گونه سخن می گوید، دل آدمی به لرزه در می افتد که " او " چه کرده بود.
.
🍂پلک بر هم نه و آن شب را #اندیشه کن.
شبی تاریک و کوچه ی باغی کهن، اردیبهشتی که نسیم خرمش را ارزانی داشته و مردی که تبسم دل نشینش، همیشگی ست.
و ناگه، ناوکی که رها می شود و برق #ستاره ای را در سپهر سیاه، خاموش می سازد.
.
🍂آن مرد که بود؟
.
🍂مردی که گویی با نبودش، #ستاره ای منور، رنگ باخت اما هیچ گاه، ستاره ی ایمان و باورش، در یاد این دیار، رنگ نخواهد باخت.
.
🍂مردی که زیبا اندیشید و آموخت، دفاع از #اندیشه را.
.
🍂مردی که تورق نگاه عمیقش به هستی، تو را آگه می سازد از آن چه که در کیش و آئینت، بیگانه مانده است.
.
🍂مردی که ردای #نبی(ص) بر تن آویخته و دریافته بود که اسلام، تنها ثبت سیاهی مدوری بر جبین نیست.
که اسلام دم از "تفکر" می زند.
از آن چه که جهان محتاجش است.
.
🍂پ.ن: تا حالا کدوممون نشستیم، دقیق و با تفکر کتابای شهید مطهری رو خوندیم؟
.
تا حالا چقدر از استدلال هاش برای دفاع از عقایدمون استفاده کردیم؟
.
و اونی که خونده چقدر سعی کرده، خوندن کتاب های شهید رو ترویج کنه؟
.
🍂نوشته های بی بدیلی مثل #مسئله_حجاب و #حماسه_ی_حسینی.
نگاه عمیقی که توی #خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران موج میزنه.
یا #فطرت و #انسان_در_قرآن.
.
🍂پس اگه دوست داری حقی که #شهید_مطهری به عنوان یه #معلم بزرگ به گردنت داره رو جبران کنی، شروع کن به غنی کردن افکار جامعه ی اطرافت و این کار رو اول روی خودت پیاده کن.
.
✍نویسنده: #زهرا_مهدیار
.
🍂به مناسبت شهادت #شهید_مرتضی_مطهری
.
📅تاریخ تولد :۱۳ بهمن ۱۲۹۸ در فریمان
.
📅تاریخ شهادت: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ تهران
.
📅تاریخ انتشار: ۱۲اردیبهشت ۱۳۹۹
.
🥀مزار: قم
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
1.jpg
5.22M
فایل با کیفیت طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید مرتضی مطهری 💛💫
@ammar_abdii2 🍃
🍃چند ساعتی میشد که حالِ بدِ مادر، بدتر شده بود و #فاطمه؛ساکت تر از همیشه گوشه ای از اتاق کِز کرده بود.
.
🍂زانُوانِ کوچکش را در بغل میفشرد و چشم هایش مدام پر و خالی میشد.
.
🍃مادر گاهی چشمانش را باز میکرد و با بی حالی #اسما را صدا میزد و اسما سراسیمه کنار بانو مینشست تا هرآنچه میخواهند،مهیا کند.
.
🍂بار آخر گوشه چشمی به زهرای کوچک میانداخت و در گوش اسما صحبت میکرد.آنقدر گفت و گفت تا قطره اشکی از چشمانِ اسما بر تار و پود بستر فرو رفت.
.
🍃بعد از سفارشاتِ لازم، فاطمه را صدا زد و دخترک با بغضی که #جان میگرفت کنار #مادر نشست.
.
🍂خدیجه آرام تن نحیف دخترکش را در آغوش کشید و با خود فکر کرد، گل که تابِ فشار #در و دیوار ندارد؛چطور بدن نحیف دخترکش پشت در تحمل خواهد کرد؟
و همین بهانه ای شد تا دخترک را محکم به خود بفشارد.
.
🍃فاطمه اما احساس عجیبی داشت.غمی بزرگ #قلبِ کوچکش را میفشرد.سرش بیحرکت ماند و این یعنی سینه مادر تکان نمیخورد.!😥😔
.
🍂از آغوش مادر بیرون آمد و خیره به اسما که هق هق خود را خفه میکرد پرسید: اسما؛ مادرم دیگر بیدار نمیشود؟
و مبهوت به سمتِ اتاقی که پدر در آن #نماز میخواند،قدم برداشت.
درآغوش پدر پنهان شد...😔
.
🍃حضورفاطمه،در آغوش پدر،بند از دلِ #رسول_الله پاره کرد و دریافت یارِ باوفای روز و شبهای بندگی اش به دیدارِ #معبود شتافته.
.
#خدیجه را در عبای خود پیچید...عبایی که شبهای بسیار،عطر نماز شب هایش را به آغوش کشیده بود.
.
🍂جانش را که میانِ خاک میگذاشت،تمامِ لحظاتِ بودن خدیجه (س) را مرور میکرد؛
"بزرگ بانویی که تمامِ مال و ثروت خود را برای #خدا و در راهِ خدا هدیه کرده بود.
بانویی که مادرِ فاطمه بود و تاوانِ عشقِ بی نظیرش به #محمد(ص) تنهایی و سختی کشیدن در شعب ابی طالب شد."
و حالا رسول الله به سختی دلِ از جانِ خود میکَند...💔😔
.
🍃به خانه که باز میگشت با خود اندیشید؛زین پس دنیا بدونِ خدیجه(ص) همچون گور؛سرد و تاریک خواهد بود.
و پیامبر از دلبرش،تنها #فاطمه را به یادگار داشت که عجیب گرما بخشِ قلبِ خسته پدر بود❤
.
🍂محمد(ص) همراهِ خدیجه(س) نیمی از #روح و #قلب و #جانش را به آغوش خاک سپرده بود💔😔
.
#وفات جانسوز #اُمُ_المومنین؛حضرت خدیجه (س) تسلیت🖤
.
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #طراحی #دل_نوشته