🍃میگویند برات #کربلا اگر میخواهی، دخیل به #پنجره_فولاد امام رضا(ع) ببند. عجیب تمامِ کربلاییها نمک گیرِ معرفتِ حضرت سلطان هستند
نمونه اش حسن!
🍃متولد یک روزِ گرم شهریور در #مشهد، در همسایگی امامِ رئوف...دومین پسر خانواده شش نفره قاسمی دانا و عجیب برای مادر، این پسر با بقیه فرق داشت♡
🍃معرفتش، اولین جرقه تمام رفاقت هایش بود...اصلا هرکه به او جذب میشد، مریدِ خون گرمی و معرفتِ بی حسابش بود. مریدِ علی (ع) و آلِ علی بود...سَنَدَش؟ پیرهن سیاهی که به نشانه عزا، تمام #محرم و صفر، همسفرِ روضه ها و هیئت هایش بود.
🍃اینبار به جای کربلا؛ براتِ #سوریه را از حضرت سلطان گرفت. عازمِ شهرِ عشق شد...ارادتش به خاندانِ عصمت، گلوگیرِ آسایش و آرامشِ دنیایی اش بود و اصلا حسن مردِ ماندن نبود...
همیشه از خدا میخواست مرگِ با عزتی داشته باشد و چه عزتی بالاتر از شهادت؟؟❤️
🍃شوق به #شهادت در چشمانش شعله میکشید و کیست که بتواند پرستویِ عاشقِ پرواز را از بال و پر بیندازد جُز معشوقی که سرش را به دامن گیرد؟!
🍃صبح ولادتِ مولایش #علی (ع) غسل شهادت کرد. مدح مولایش را خواند و بال و پر گشود. چون شیر به میدان زد. پرواز نزدیک بود و حسن هر لحظه بیشتر از زمین کنده میشد...😞
🍃در ۱۹ اردیبهشت، در سرزمینِ #حلب، با گروهی هشت نفره در عملیاتی که نامِ امام رضا(ع) بر رویش میدرخشید به آسمان پرواز کرد.
🍃حسن با معرفت بود. هنوز هم هست. #مادر دلتنگش میشود و او مرهَم به این دلتنگی. مادر حسن را در گوشه و کنار خانه حس میکند، مادر است و عطر حضورش را لمس میکند، مادر است و دلخوش که عاقبتِ دردانه اش، ختم به خیر و عزت شده است🌺
🍃حال حسن آسمان نشین است. به همان اندازه با معرفت. و همچون آقایش حسن(ع) با کرامت، گره ها باز میکند...
با حسن ها کارها دشوار نیست💚
#یا_حسن
✍️نویسنده : #زهرا_قائمی
🍂به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_حسن_قاسمی_دانا
📅تاریخ تولد : ۲ شهریور ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳.حلب
📅تاریخ انتشار : ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : خواجه ربیع مشهد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃گاهی همه چیز، بعد از #شهادت آغاز میشود! مثلا، سهم آنهایی که پشتِ پایِ عزیزشان دل ریخته اند، میشود انتظار و چشم به راهی...
🍃سید احسان اویی که مادرش خوابِ شهادت را برایش دیده بود، بعد از شهادت همه چشم هارا به راهِ بازگشتِ پیکرش منتظر گذاشت، چه انتظار سختی!
🍃بعد از شهادت، گویی کوچه باغِ انار را زمستان به آغوش کشید! نه شکوفه ای، نه جوانه ای،نه رسیدنی... بر سر دخترها، گرمایِ دست #پدر کم بود و میانِ خنده هایشان، همیشه بغضی جولان میداد که ای کاش بابا بود...
🍃این میان اما همسری، عاشقانه #دلتنگی ها را به خلوت میبرد و غصه نبود مَردَش را در خفا و ذره ذره میخورد. برایِ دخترها پشت و پناه بود در نبود بابا و برایِ پدر مادرِ احسان، مرهمی بر قلب منتظرشان♡
🍃سید احسان، طلسم ماندنها را شکست و او اولین پیکری بود که از خاک سوریه به آغوش خانواده بازگشت، حالا وقتش بود بارِ پدر بودن را، استخوانهای تازه برگشته به دوش بکشند.
🍃آمد و در روزِ شهادتِ مظلومانه #مادرِ عالمین، به آغوش خاک سپرده شد، قلبها آرام شده است. #انتظار جایش را به دلخوشی داده. دلخوشیِ بودنِ بابا برایِ دخترها، حتی زیر خروارها خاک
دلخوشی به مزاری سرد که حالا مامنی برای دردِ دل است، دردِ دلِ همسری که سنگینی نگاهِ همیشه همراهِ احسان را، از قابِ عکسِ شیشه ایِ هم لمس میکند.
🍃انار ها شکوفه داده اند و کوچه باغ سرسبز است. هرسال، همین حوالی که میشود، عطر سید احسان که میپیچد، غنچه انار ها ترک میخورد به لبخندی سرخ، #زمستان است اما، بویِ بهار در پیچ و خمِ کوچه پیچیده🌺
🍃کوچه باغِ انار، شاید به ماندنت عادت نداشته باشد اما، عطرت را سخت به آغوش کشیده.
#تولدت_مبارک ؛ علتِ لبخند انارها🙃
*#کوچه_باغ_انار_به_ماندنم_عادت_نکن ؛ کتابِ زندگینامه شهید🍀
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_احسان_میرسیار
📅تاریخ تولد : ۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۹
📅تاریخ شهادت : ۲۲ بهمن ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بی بی زبیده_قرچک
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🍃دلدادگی؛ عجیب داستانی است! چشم هایت را بر همه چیز میبندد و از مشکلات هم؛ باب السعادت میگشاید. دل را به دست های یار میسپارد و چه زیباست گر یارت عمه ی سادات باشد؛ آنگاه است که از دنیا جدایت میکند و #وصال در آسمان هارا میان قلبت جا میدهد. آنگاه است که در می یابی ؛ زهرای مرضیه(س) #مادر حقیقی ات است و قدم قدم جانت را مامور میکنی تا به او شبیه تر بشوی...
🍃خلیل نیز رسم #دلدادگی را خوب آموخت و همچون نامش به وعده ی دوستیِ خود با خدا وفا کرد. احترام به والدین، اهتمام جدی به #نماز_اول_وقت، ولایت پذیری، #فعالیت_فرهنگی در مسجد، بصیرت و استکبارستیزی از ویژگی های بارز و برجسته شهید بود. به قولی؛ مطیع خدا شده بود و زیبا #بندگی میکرد...
🍃عبد خالقش بود و #عاشقانه میپرستید خدایی را که جهانی را در اختیارش دارد. آنقدر به چادر خاکیِ مادرش زهرا(س) متوسل شد که نهایت همچون پروانه در عشق او سوخت. آنهم در ماه بندگی؛ در عزیزترین شب های خدا و در شب ضربت خوردن مولای متقیان؛ #امیرالمومنین(ع) او نیز دعوت امامش را لبیک گفت و به سوی او پرواز کرد.
🍃تکفیری ها به پیکرش هم رحم نکردند و از قطعه های بدنش نیز هراس داشتند اینگونه شد که پیکرش میان آتش سوخت اما خدا میداند که خلیل میان آتش گلستانی شد تا عِطر خوشش همه را به این راه سوق دهد.
پروانه شدنت مبارک؛ خلیلِ مدافعان ♥️
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_خلیل_تختی_نژاد
📅تاریخ تولد : ۱۰ مرداد ۱٣۷۲
📅تاریخ شهادت : ۱۴ خرداد ۱٣٩٧
📅تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : شهر تخت از توابع بندر عباس
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃عشق حسین، تمام معادلاتِ عالم را به هم میریزد...
عشق #حسین، عاشق پرور است...
عشق حسین، #شهید پرور است❤
🍃عشق به حسین، تازه داماد نصرانی را پایبند #کربلا کرد و #وهب به هوای عشق حسین، تازه عروسش را به مادر سپرد و عاشقانه به میدان زد.
🍃بعد از هزار و اندی سال، باز هم عشق حسین، عشقِ زمینی را #شکست میدهد. اینبار تازه دامادی به نامِ #عباس. متولد ماهِ اردیبهشت، ماهِ عاشقان. نور چشم پدر و قوتِ قلبِ #مادر...🙃
🌿درمهرماه نود، لباسِ مقدسِ پ.ا.س.د.ا.ری به تن کرد و ورد زبانش شد : خدمت و خدمت و خدمت. در اردیبهشت نود و پنج، تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ #حضرت_عقیله شد.
🍃میدانِ جنگِ #حلب، قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای #جوانِ_کربلا بارانی کرد😔
🍃قبل از شهادت #نماز خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش #حسین (ع). نُقل مراسم عروسی، نثارِ #پیکر سوخته اش شد.
🍃مادر میگوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید میشد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده.
🍃پدر میگوید: "از همان دوران کودکی، مسیر #بندگی را در پیش گرفته و نُه ساله بود که #اعتکاف های رجبی اش را آغاز کرد" حالا چندسالی هست که جایِ عباس، در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون، #معتکف آسمانها است⚘
🍃جایش خالیست اما...گرمی حضورش، همه شهر را گرم میکند🌺
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🌹به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_عباس_دانشگر
📅تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
📅تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #صلوات
🍃میدان رزم جای تردید نیست؛ زمانی میتوانی پر بگیری به آسمان که دل از تعلقات دنیایی بریده باشی و دیگر دلبستگی های دنیایی اسیرت نکرده باشد...
🍃میدان رزم شجاعت میطلبد؛ شهامت میخواهد و #سرباز زینب شدن روحیه ای عباس گونه میخواهد؛ باید عباس باشی تا به دل دشمن بزنی و حتی اگر پیکرت هم اربا اربا شد باز هم با خشم نگاهت به دل دشمنان لرزه بیندازی. #شهید محمد هم این را خوب میدانست و اینگونه بود که مدافع حرم شد و با صلابت و شجاعت خاص خودش تمام نیروهای دشمن را سرگردان کرده بود...
🍃بارها و بارها مجروح شده بود اما دست از جهاد نکشید و همچون بار اول مشتاق به شهادت و نبرد در راه خدا بود؛ اینبار اما میدانست تا رضایت مادر نباشد؛ اذن شهادت نصیبش نمیشود اینگونه بود که به #مادر گفته بود دلت را با شهادت من صاف کن تا من هم شهید شوم و خداوند خریدارم شود.
🍃مادر که بی تابی اش را دید دلش راضی شد به آرام گرفتن دل بیقرار پسرش هر چند میدانست نوه ی سه ساله اش دیگر پدرش را نمیبیند اما گفت تمام زندگی ام فدای این خاندان که خود را فدای ما کردند...
🍃خداوند دعای مادر را مستجاب کرد و اینگونه شد که در #دمشق؛ در شهر عشقی که معشوقش #بنت_الحیدر است شهادت نصیبش شد و آرام گرفت. خوشا به سعادتت سرباز خاندانِ محمد(ص)
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_حمیدی
📅تاریخ تولد : ۱۰ شهریور ۱٣۵٨
📅تاریخ شهادت : ۱ تیر ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۱ تیر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : درعا_سوریه
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#مدافع_حرم #صلوات #تولد_امام_رضا
🍃ای شهید...
در خاکریز های #جبهه، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی، ناله سردادی و #عاشق شدی. هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است. برایمان #کمیل بخوان. مدتی است محرومیم از دعای پنجشنبه شب های مسجد😔
🍃با سوز دلت #ظلمت_نفسی بخوان، مدتی است خودمان را گم کرده ایم. نادما منکسرا را برایمان #گریه کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم.
🍃هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت. روضه #حضرت_زهرا بخوان. برایمان از #در_سوخته بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم. بگو چه گذشت بین در و دیوار، شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد. از میخ در هم بگو. شاید در #توبه به رویمان باز شد😭
🍃از وصیت مادر به دختر و #پیراهن_کهنه بگو، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی #گودال. اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی. صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های #علی تاب بیاریم..
🍃نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی بی سر، یکی با دست های قلم شده، یکی #اربا_اربا و یکی با پهلوی شکسته و #بازوی_کبود همچون خودت😞
🍃 در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به #مادر اقتدا کردی.
🍃این #عشق پایان ندارد....
سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده، نشانه ای است برای هر #زائر که دلش گره بخورد به حضرت مادر. فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد. راستی شنیده ام جوانان به واسطه تو #خوشبخت می شوند. شاید هم اولین قدم برای #عاقبت_بخیری، خوشبختی است. سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن❤️
♡تولدت مبارک فرمانده♡
🌺به مناسب سالروز #تولد #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
✍️نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
📅تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۳
📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶. بانه
📅تاریخ انتشار : ۲۲ تیر ۱۴۰۰
🥀مزار : اصفهان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌱شهید تو چه ایه ای از حقی، که این چنین حیاتمان را با یاد خود جلا داده ای.
🌱 یاخته های وجودیمان با هر خاطره ای از تو، آنچنان طراوت و نوری را به خود میگیرند که از سواحل نگاهمان هویدا میشود😌
🌱 به من بگو سوخت پروازت کدام یک از افعال نیکت بود، کدام یک از افعال نیکت #خلبان پروازت شد. هق هق گریه ات به وقت #نماز_شبت یا کنترل نگاهت ❤️
🌱 تو آنچنان #عارفانه زیستی که همه را مسحور خود ساختی و #قلب ها را فتحکردی. آری آنچنان #حق را شناختی که اینگونه #عاشقانه خرید تورا ...خوشابحالت..
🌱بگو از برای این #دل ندیده ..شیرینی آن لحظه ای کهمادرت #زهرا به تولبخند زد چگونه طعمی داشت.
از سفر عشقت بگو ...
رفیق عارفم، از من نزد مادرت زهرا یادی بکن.
سلام مرا به #مادر برسان ...
کاش من هم، #همسفر تو میشدم😓
🌱راستی تولد مبارک رفیق شهید...
✍نویسنده : #زهرا_حسینی
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_احمد_علی_نیری
📅تاریخ تولد : ۲۹ تیر ۱۳۴۵
📅تاریخ شهادت : ۲۷ بهمن ۱۳۶۴. اروند رود، عملیات والفجر۸
📅تاریخ انتشار : ۲۹ تیر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : تهران. بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡از یار بی وفا به امام غائب و تنها...♡
🍃آقاجان سلام...
اگر بگویم دوریات سخت است و زمان، بی قراریِ #منتظرها را شهادت می دهد، اغراق کرده ام...
🍃دلم گرفته نمی دانم شاید ترک خورده یا پیر شده از درد های آخرالزمان. #بغض مهمان همیشگی دلم است و #اشک، تنها رفیق روزهای بی کسی...😔
🍃مولا جان...
ببخش که در هیاهوی دنیا و خوشی ها فراموشت کرده ایم و همچون جد غریبت، #غریب مانده ای در میان شیعیان.
🍃هنوز برای عده ای، خورشیدِ پشت ابرهای گمراهی هستی. قدمی برنداشتیم و از طلوع #ظهورت چیزی نگفتیم...
🍃گناه کردیم و بیخیال ناله #وجدان شدیم. پرونده سیاه اعمال را دیدی و اشک ریختی و واسطه شدی برا بخششمان...🥺
🍃راه را گم کرده و از کوچه های #غفلت سردرآوردیم. با ایمان سست و دلِ لبریز از کینه و نفرت به هم ظلم کردیم و به کارهایمان افتخار...
🍃خیابان هایمان شبیه تالار عروسی شده و انسان ها، عروسک های پررنگ و لعاب پشت ویترین. عیب از #مسلمانی ما است اما دین را پیش چشم خیلی ها بد کردیم...😞
🍃دست به دعا گرفتیم و #حاجت ها را لیست کردیم و یادمان رفت برای #فرج دعا کنیم. عهد نامه نوشتیم اما مانند مردم #کوفه به عهدها عمل نکردیم. دلمان به وعده های دنیا خوش شد و شمشیر #گناه را تیزتر کردیم...
🍃یا صاحب الزمان...
ما رفیق نیمه راه بودیم اما مسلمها و حبیبها و حرّهای زمان به یادت هستند، برای ظهورت دعای فرج می خوانند، #جهاد می کنند و #شهید می شوند. به حرمت یاران خوبت ما را ببخش😓
🍃آقای من...
غرق شده ایم در باتلاق گناه اما امیدمان به ظهور است. بیا و نجاتمان بده. بیا و پایان بده به این هجران. بیا و انتقام سیلی #مادر را بگیر، انتقام رگ های بریده، گوش بی گوشواره و روزهای اسارت....
#این_الطالب_بدم_المقتول_بکربلا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
☆ #جمعه_های_انتظار☆
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
📅تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃دلدادگی؛ عجیب داستانی است! چشم هایت را بر همه چیز میبندد و از مشکلات هم؛ باب السعادت میگشاید. دل را به دست های یار میسپارد و چه زیباست گر یارت عمه ی سادات باشد؛ آنگاه است که از دنیا جدایت میکند و #وصال در آسمان هارا میان قلبت جا میدهد. آنگاه است که در می یابی ؛ زهرای مرضیه(س) #مادر حقیقی ات است و قدم قدم جانت را مامور میکنی تا به او شبیه تر بشوی...
🍃خلیل نیز رسم #دلدادگی را خوب آموخت و همچون نامش به وعده ی دوستیِ خود با خدا وفا کرد. احترام به والدین، اهتمام جدی به #نماز_اول_وقت، ولایت پذیری، #فعالیت_فرهنگی در مسجد، بصیرت و استکبارستیزی از ویژگی های بارز و برجسته شهید بود. به قولی؛ مطیع خدا شده بود و زیبا #بندگی میکرد...
🍃عبد خالقش بود و #عاشقانه میپرستید خدایی را که جهانی را در اختیارش دارد. آنقدر به چادر خاکیِ مادرش زهرا(س) متوسل شد که نهایت همچون پروانه در عشق او سوخت. آنهم در ماه بندگی؛ در عزیزترین شب های خدا و در شب ضربت خوردن مولای متقیان؛ #امیرالمومنین(ع) او نیز دعوت امامش را لبیک گفت و به سوی او پرواز کرد.
🍃تکفیری ها به پیکرش هم رحم نکردند و از قطعه های بدنش نیز هراس داشتند اینگونه شد که پیکرش میان آتش سوخت اما خدا میداند که خلیل میان آتش گلستانی شد تا عِطر خوشش همه را به این راه سوق دهد.
متولد شدنت مبارک؛ خلیلِ مدافعان ♥️
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_خلیل_تختی_نژاد
📅تاریخ تولد : ۱۰ مرداد ۱٣۷۲
📅تاریخ شهادت : ۱۴ خرداد ۱٣٩٧
📅تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : شهر تخت از توابع بندر عباس
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃میدان رزم جای تردید نیست؛ زمانی میتوانی پر بگیری به آسمان که دل از تعلقات دنیایی بریده باشی و دیگر دلبستگی های دنیایی اسیرت نکرده باشد...
🍃میدان رزم شجاعت میطلبد؛ شهامت میخواهد و #سرباز زینب شدن روحیه ای عباس گونه میخواهد؛ باید عباس باشی تا به دل دشمن بزنی و حتی اگر پیکرت هم اربا اربا شد باز هم با خشم نگاهت به دل دشمنان لرزه بیندازی. #شهید محمد هم این را خوب میدانست و اینگونه بود که مدافع حرم شد و با صلابت و شجاعت خاص خودش تمام نیروهای دشمن را سرگردان کرده بود...
🍃بارها و بارها مجروح شده بود اما دست از جهاد نکشید و همچون بار اول مشتاق به شهادت و نبرد در راه خدا بود؛ اینبار اما میدانست تا رضایت مادر نباشد؛ اذن شهادت نصیبش نمیشود اینگونه بود که به #مادر گفته بود دلت را با شهادت من صاف کن تا من هم شهید شوم و خداوند خریدارم شود.
🍃مادر که بی تابی اش را دید دلش راضی شد به آرام گرفتن دل بیقرار پسرش هر چند میدانست نوه ی سه ساله اش دیگر پدرش را نمیبیند اما گفت تمام زندگی ام فدای این خاندان که خود را فدای ما کردند...
🍃خداوند دعای مادر را مستجاب کرد و اینگونه شد که در #دمشق؛ در شهر عشقی که معشوقش #بنت_الحیدر است شهادت نصیبش شد و آرام گرفت. خوشا به سعادتت سرباز خاندانِ محمد(ص)
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_محمد_حمیدی
📅تاریخ تولد : ۱۰ شهریور ۱٣۵٨
📅تاریخ شهادت : ۱ تیر ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۹ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : درعا_سوریه
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃در روضه ی مادر حرف از کوچه و #سیلی که می شود، از در سوخته و غلاف شمشیر، نوکرها بی تاب می شوند و دست هایشان مشت. در روضه ی ارباب، وقتی روضه خوان از حمله به خیمه ها، #معجر_سوخته و گوش بی گوشواره می گوید ناله ها بیشتر می شود😭
🍃خادم الحسین هایی که در روضه #حضرت_زهرا بی تاب می شوند، نبض غیرتشان می زند اگر به خانمی #بی_حرمتی شود.
🍃محمد محمدی، نوکری بود که درس #روضه را از بر بود. رگ غیرتش جوشید وقتی دید به ناموس مردم بی حرمتی می شود. نتوانست مثل رهگذرها کلاه بی تفاوتی بر سر بکشد و راه خودش را برود. ایستاد و به #وظیفه اش عمل کرد. وظیفه ای که خیلی از ما فراموشش کرده ایم.
🍃برای دفاع از ناموس کشورش، جانش را داد. دلم شکست وقتی فهمیدم از پهلو به او چاقو زده اند. گویی سرنوشت #مادر قسمت فرزندان است...
🍃آمر به معروف قصه ما شهید شد اما #ایثارش در تاریخ می درخشد وقتی اعضا بدنش به چند نفر جانِ دوباره بخشید. خوش به حال آن کس که قلب شهید در سینه اش می تپد.قلبی که محبِّ #اهل_بیت است و با ذکر #حسین بی تاب می شود.
🍃 قلم در دست میگیرم اما ذهنم سوی #شهید_خلیلی می رود. اویی که در راه امر به معروف جان داد اما حرف ها و زخم زبان ها دلش را بیشتر از جسمش زخم کرد💔
🍃خلیلی ها و محمدی ها جان دادند تا قصه #چادر_خاکی و بازار تکرار نشود. به بانویی اهانت نشود، پیش چشم مردی ناموسش...
🍃چشم می بندم بر دنیای اطرافم. بر آن هایی که شاید با حجاب غریبه شده اند. بی خیال تمام طعنه ها و #کنایه ها، به یاد چادر خاکی مادرم و به حرمت خون #محمدها، چادرم را محکم تر می گیرم. زینبی می مانم پای حسین های زمان...
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🕊به مناسب سالروز #شهادت
#شهید_محمد_محمدی
📅تاریخ تولد : ۲۹ مرداد ۱۳۶۰
📅تاریخ شهادت : ۲۷ مهر ۱۳۹۹
📅تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی