#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#غزل
در جلوه، نور حضرت زهرا رقیه است
ریحانه ای از جنّت زهرا رقیه است
لولاک گفته عالمی مخلوق زهراست
در امتداد خلقت زهرا رقیه است
چون ممتحنه قبل خلقت بوده او هم
مُحرم، میان خلوت زهرا رقیه است
حتماً شنیدی زینت مولاست زینب
انگشتر بی قیمت زهرا رقیه است
کوثر سه آیه، عمر این گل هم سه سال است
تفسیر از چه؟! برکت زهرا رقیه است
تسبیح و مهر کربلا داریم اما
تسبیح و مُهر و تربت زهرا رقیه است
ما را نترسان از حساب و از قیامت
وقتی وزیر دولت زهرا رقیه است
با سر به روضه آمدم دستم بگیرد
چون علّت این دعوت زهرا رقیه است
این سیب، نوبر بود و حالا لکّه دار است
این میوهء پر زحمت زهرا رقیه است
آنکس که بین راه، سیلی و لگد خورد
شد صورتش چون صورت زهرا رقیه است
افتاد تا از ناقه مادر را صدا کرد
معلوم شد هم صحبت زهرا رقیه است
از درد پهلو با پدر چیزی نگفته
چون مطمئنم غیرت زهرا رقیه است
#رضا_دین_پرور
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
تو نیستی و لشگری مرا عذاب میدهند
عذاب لقمه نانی و عذاب آب میدهند
سوال میکنم ز نیزه دارها سرت کجاست؟
ولی به حرف های بد به من جواب میدهند!
برای آنکه بیشتر بترسم از حرامیان
به تازیانه ها چقدر پیچ و تاب میدهند
خودت بگو که جرم یک یتیم بی گناه چیست؟
که اینقدر به قلب زارم اضطراب میدهند
همینکه میخورم ز ناقه بر زمین مرا پدر...
به مو بلند میکنند و به رباب میدهند!
تمام پیکرم ز فرط درد تیر میکشد
به ناقه هرقدر که بیشتر شتاب میدهند!
کجاست تا عموی من ببیند این کوفیان
به آستین پاره ای به ما حجاب میدهد..
اگر که رنگ صورتم عوض شده دلیل داشت
به ما همیشه جا به زیر آفتاب میدهند
دوباره خواب دیده ام که زجر میرسد به من
چه زجرها که هی میان خواب میدهند
کسی دلش بحال گریه های دخترت نسوخت
و پای هیچ کس شبیه پای دخترت نسوخت
سید پوریا هاشمی
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
ای یوسف رسیده به کنعان من،سلام
بابایی عزیزتر از جان من،سلام
ای دلخوشی این دل پر غم،خوش آمدی
بابا، به این خرابه ی ماتم خوش اومدی
دیدم چِقَدر حالت عمه عجیب شد
تو آمدی!...خرابه پر از بوی سیب شد
منّت سر شکسته ی دختر گذاشتی
وقتی به روی دامن من سر گذاشتی
حالا به موی مختصرت شانه می زنم
با دست کوچکم به سرت شانه می زنم
وضع لب و دهان تو تغییر کرده است
یک تکّه خیزران به لبت گیر کرده است
بابا ندیده ای که چه زجری کشیده ام
من روی خار تیز مغیلان دویده ام
زلفم به دست باد مخالف کشیده شد
این ارث فاطمه است که قدّم خمیده شد
از روی مپرس که نیلی شده پدر
یاست کبود ضربه ی سیلی شده پدر
این معجرم که پاره و خاکی و نخ نماست
سوغات غارت حرم بی پناه ماست
این نیزه دارها چه گلی که نکاشتند
بر نی سر عموی مرا کج گذاشتند
کار رقیه ی تو پدرجان تمام شد
تا نوبت مصائب پردرد شام شد
نا محرمان به راه حریم تو سد زدند
بر پهلوی سه ساله ی تو بد لگد زدند
ما را میان خنده ی انظار برده اند
ما را کشان کشان سر بازار برده اند
دیدم که شامیان حرامی دریده اند
دیدم که معجر از سر عمه کشیده اند
دیدم بساط مستی بزم شراب را
آن چشم شور دشمن خانه خراب را
با داغ صحنه ای جگرم پاره پاره شد
حرف کنیز شد،به سکینه اشاره شد
امشب کنار پیکر بی جان من بمان
یک فاتحه برای گل پرپرت بخوان
بردیا محمدی
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
شام سوّم در عزا ،نذر سه ساله دختر است
دستهایش بسته امّا ، دست گیر محشر است
شام ویران است و یک دختر که می خواهد پدر
در جوابِ گریه هایش پیش رو تشت سر است
کاش بودم حائلی در وقت سیلی خوردنش
صورتش از دستهای دشمنش کوچکتر است
هر که دارد دختری کوچک بفهمد حرف من
مِهر بابا نزد دختر ، بیشتر از مادر است
یار و هم بازیِ او خاموش شد ، زان ماجرا
بین اموالی که غارت گشته مهدِ اصغر است
یک شباهت با پدر دارد ، چو بیند راس او
مویِ خود خاکی و زلف او پر از خاکستر است
تا جدا افتاد ، از آن کاروان پر بلا
پای او مجروح و چون عمّه سرش بی معجر است
بس شباهت داشت او با جدّه اش خیر النسا
یک طرف یک گوش زخمی ، یک طرف میخ در است
حسن نبی جندقی
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
امشب که با تو انس به ویران گرفته ام
ویرانه را به جای گلستان گرفته ام
امشب شب مبارک قدر است و من تو را
بر روی دست خویش چو قرآن گرفته ام
از میزبانی ام خجلم سفره ام تهی ست
نان نیست جان به مقدم مهمان گرفته ام
پاداش تشنه کامی و اجر گرسنگی
گل بوسه ای است کز لب عطشان گرفته ام
از بس که پابرهنه به صحرا دویده ام
یک باغ گل ز خار مغیلان گرفته ام
بر داغدیده ، شاخۀ گل هدیه می برند
من جای گل، سرِ تو به دامان گرفته ام
زهرا به چادرش ز علی می گرفت رو
من از تو رو به موی پریشان گرفته ام
استاد حاج غلامرضا سازگار
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
یاس کبود صورت او التهاب داشت
معجراگرچه سوخته بود،اوحجاب داشت
گرچه به سمت آن تن بی سر پناه برد
هر گوشه رفت همره خود ،یک سپاه برد
طفل سه ساله قامتش از غم خمیده بود
بوی طعام شمر به صحرا رسیده بود
بر روی نیزه اشک علمدار جاری است
زجر لعین موظف یک سر شماری است
در پای غرق تاول او خار رفته بود
قد خمیده مجلس اغیار رفته بود
اشک سه ساله در دل صحرا سرود بود
ای عاشقان دو گونه ی سرخش کبود بود
هر درد و قصه ای که بگویی چشید او
باسیلی عاقبت به خرابه رسید او
علی اصغر یزدی
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
آفتاب شرفم مظهر توحیدم من
با همینسن کمم مرجع تقلیدم من
بخدا لحظه ای از کفر نترسیدم من
لحظه ای جا نزدم هرچه بلا دیدم من
در ره عشق چه بی ترسم و بی واهمه ام
آیت الله جلیله نوه ی فاطمه ام
گریه امحکمت محض است که گشته سپرم
خم شده قامت لشگر به مصاف جگرم
مثل عمه چه قشنگ است بلا در نظرم
نکند فکر کنی بی کسم و در به درم
من کس و کار حسینم!به لبم این سخن است
سرو سامان همه از سروسامان من است
هرچه را غیر حسین بن علی خط زده ام
رگ هر مفسده را با رگ غیرت زده ام
روی لبهای ستم چوب صلابت زده ام
به رخ زجر لعین سیلی عفت زده ام
حال که چشم تو از وصف مقامات تر است
روضه ام را ز خودم بشنو که دلسوز تر است
روز ها چون شب تار است خدا رحم کند
جنگ من یکبه هزار است خدا رحم کند
قاتلم اسب سوار است خدا رحم کند
کف پایم پر خار است خدا رحم کند
تازیانه به تن من گذر انداخته است
ناقه ی لنگ مرا از کمر انداخته است
فاطمه بودم و قنفذ به سراغم آمد
آنقدر تند دویدم که نفس کم آمد
زجر کم بود که یکدفعه سنان هم آمد
به تو تا خیره شدم سیلی محکم آمد
دست سنگین کسی بر رخ من رد انداخت
آنکه انداخت مرا روی شتر! بد انداخت
سپرش تا به سرم خورد سرم درد گرفت
زد به بازوی من و بال و پرم درد گرفت
به پدر حرف بدی زد جگرم درد گرفت
بشکند پاش الهی کمرم درد گرفت
یاعلی گفتم و با کینه به من سنگ زدند
پیرزن ها همه بر پیرهنم چنگ زدند
سر در طشت دلم را گل آتش میکرد
عمه از پشت ستون داشت نگاهش میکرد
خیزران حال مرا سخت مشوش میکرد
و رباب از غم این منظره هی غش میکرد
حق بده خواهرم اینقدر حزین و زار است
مست ها صحبتشان صحبت خدمتکار است
سید پوریا هاشمی
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
من کیستم سلالهی دامان کوثرم
من زینب سه ساله ی زهرای اطهرم
باب الحسین فاطمه، باب الحوائجم
بر سه امام، عمّه و فرزند و خواهرم
از جانب امام زمانم سفیر شام
تنها نه یک سفیر که پیغام آورم
از کودکی مجاهد راه خدا شدم
گویی برای کرب و بلا زاد مادرم
تا بنگرید فاتح پیروز شام کیست
یک لحظه رو کنید به قبر مطهّرم
هم سنگر سه ساله ی زینب پس از حسین
کرب و بلا و کوفه و شام است سنگرم
گر رو به سوی حشر نیارند اهل بیت
من یک تنه شفیعه ی فردای محشرم
جای کفن به پیکر رنجور، وقت دفن
پیراهن اسیری من بود در برم
سنّم کم است و کوچکم امّا به اقتدار
آیینه دار قاسم و عبّاس و اکبرم
رخسار زرد، سرخ ز خون سرم شده
لب های خشک، تر شده از دیدهء ترم
آن شب به یاد فاطمه تا صبح گریه کرد
زینب چو خاک ریخت بر اندام لاغرم...
استاد حاج غلامرضا سازگار
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
ویراننشین شدم که تماشا کنی مرا
مثل قدیم در بغلت جا کنی مرا
گفتم میآیی و به سرم دست میکشی
اصلاً بنا نبود ز سر وا کنی مرا
آن شب که گم شدم وسط نیزهدارها
میخواستم فقط که تو پیدا کنی مرا
از آن لبی که دور و برش خیزرانی است
یک بوسهام بده که سر و پا کنی مرا
با حال و روز صورت تغییر کردهات
هیچ انتظار نیست مداوا کنی مرا
معجر نمانده است ببندم سر تو را
پیراهنت کجاست که بینا کنی مرا
وقتی که ناز دخترکت را نمیخری
بهتر اسیر زخم زبانها کنی مرا
حالا که آمدی تو؛ به یاد قدیمها
باید زبان بگیری و لالا کنی مرا
عمّه ببخش دردسر کاروان شدم
امشب کمک بده که مهیّا کنی مرا
احسان محسنی فر
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
خانه زادیم در این خانه که بیت النّور است
قبله گاه مَلَک و جنّ و پری و حور است
گریه کردیم و به ما اذن زیارت دادند
اشک ما را به حرم بُرد، حرم کِی دور است؟
اشک ارثی است به هر بی سر و پایی ندهند
طعم شیرینی محض است اگر چه شور است
مجلس روضه بساطی است که بر خادمی اش
از فرشته چِقَدَر دور و بَرش مأمور است
شب سوم که رسیدیم تأمّل کردیم
بین عُشّاق شب قدر شبی مشهور است
دست هر کَس که به دامان رقیّه نرسد
نوهء فاطمه چون مادر خود مستور است
چقَدَر بهر دفاع از حرمش جان دادند
هر که شد مُنکر آن بُقعه یقینا کور است
هر کسی خوب نداند که رقیّه چه کشید
روضه چیز دگری با نفس منصور* است
گفته منصور که مو شعله بگیرد سخت است
گره اش وا نشود سوختگی ناجور است
حاج مجتبی صمدی شهاب
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
در علقمه از لحظه ای که آن قمر افتاد
امنیت طفلی سه ساله در خطر افتاد
مشغول گریه بود و با احوال غمبارش
در کنج خیمه ناگهان یاد پدر افتاد
رو سوی مقتل کرد ، قدری آب هم برداشت
دنبال یار تشنه اش با چشم تر افتاد
تا دید بابا را به زیر نیزه ها غش کرد
تا گفت: " ای عمه بیا من را ببر " افتاد
لکنت زبان گاهی دلیلش خشکی لبهاست
از تشنگی طفلک زبانش از اثر افتاد
با سر به خاک کربلا آنقدر زد آن طفل
از گیسوانش عاقبت سنجاق سر افتاد
جعفر ابوالفتحی
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
نیست کوچک او بزرگ عالم است
کی سه ساله ؟ پیر بازار غم است
وای اگر می ماند ، اگر قد میکشید
دلبر عالم در این عمر کم است
مُحرم حج حسین بن علیست
در حریم کبریایی مَحرم است
کسب فیض از دامن عباس کرد
پس یقین مانند او صاحب دم است
در مسیر جذب عشاق حسین
بر سر دوش رقیه پرچم است
روز محشر دستگیر ما همه است
دست او در دستهای فاطمه است
سیدحسین میرعمادی
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
دستگیر عالمم اما دودستم بر سر است
من چهل منزل رخم نیلی و چشمانم تر است
گر به من گویند بابا را نخوان سیلی نخور
صورتم سازم سپر گویم که بابا بهتر است
شام را ویران کنم ورنه رقیه نیستم
ذکر صبح و شام اینان سب جدم حیدر است
غائبین کوچه بر من عقده خالی میکنند
هرکه دیدم گفت رویت مثل روی مادر است
می شود فهمید از این حمله ی مرکب سوار
آمده گیسو کشد کی در شکار معجر است
یک نسیم از این همه طوفان که من دیدم اگر
در گلستانی فتد بر یک اشاره پر پر است
قد و بالای سه ساله دختری زانو بغل
از کف یک چکمه زجر حرامی کمتر است
گر زمین گیرم به عمه اقتدا خواهم نمود
چاره ی دردم فقط یک بوسه ای از حنجر است
وجه تشبیه سر من با سر تو این بود
هر دو صورت سوخته گیسو پر از خاکستر است
قاسم نعمتی
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
از بس شکستنی شدی ای شیشه بلور
قدری بخواب و این بدنت را تکان مده
خواهی که خارها نرود در تنت فرو
آرام باش و پیرهنت را تکان مده
می بینی ای عزیز که نازت نمی کشند
پس این لبان خوش سخنت را تکان مده
دندان شیری تو به یک بوسه بسته است
با زحمت اینقدر دهنت را تکان مده
با آه آه تو بدنم تیر می کشد
از بس تنت شبیه تن مادرم شده
می پاشد از لبان تو خون لخته هر نفس
زان نیمه شب چه خاکی مگر بر سرم شده
ای دخترم هنوز سرت درد می کند؟
آیینه نگاهِ تو چشم ترم شده
از گیسوان سوختۀ بین مشت زجر
هر آنچه گفته ای به خدا باورم شده
از لحظه ای که حرف کنیز آمده وسط
خوابش نمی برد ز غم و ترس خواهرت
در این میانه جای ابالفضل خالی است
تا پس بگیرد از عدوی پست معجرت
در شهر مسلمین نشود دفن خارجی
لرزه فتاده بر دل ترسان مادرت
پیغام داده اند اهالی شهر شام
بیرون کشند از دل هر خاک پیکرت
قاسم نعمتی
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
طفلی که در دستان بی تابش عصا دارد
شاید که قدّش رو به پایین انحنا دارد
از آن جراحت های عمقی بین پهلویش
ما که نمیدانیم... حتما چند تا دارد
آرام تر... آرام تر لمسش نما آخر
در پهلویش دو دنده ی از هم جدا دارد
مقتل نوشته دستکم صد بار سیلی خورد
متن "ابی مِخنَف" مگر در خود خطا دارد
من هیچ وقتی روضه ی سیلی نمی خوانم
سرخی روی او خودش صد ماجرا دارد ...
من معذرت میخواهم از اولاد زهرا(س)آه...
یک طفل آیا طاقت صد ناسزا دارد
طفلی که پایش در بیابان ها ورم کرده
در هر قدم از خون پایش ردّ پا دارد
مانند زهرا از صدایش سایه ای مانده
زینب... شنیدم ...گفت... با....با... ته صدا دارد...
تا که کتک می خورد عمه زینبش میگفت
کمتر بزن بر صورتش او هم خدا دارد
دستی به سوی معجرش نه ...نه ... زبانم لال...
چه عقده هایی در دل از آن بی حیا دارد
فرقی ندارد در خرابه یا میان قصر
او دختر شاه است پس مهمانسرا دارد
تا دید مهمانش ندارد در دهان، دندان
با مشت بر دندان خود زد چون وفا دارد
غساله با لمسش فقط، فهمید این کودک
چه خاطراتی از زمین کربلا دارد
جعفر ابوالفتحی
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
هیچ دانی که چه غم بر اسرا سخت تر است
قد طفلی که شد از غصه دو تا سخت تر است
به روی نیزه سری سمت عقب برگشته
حال پیداست که این داغ چرا سخت تر است
صد پسر کشته شود دخترکی گم نشود
گر بوَد طفل یتیمی بخدا سخت تر است
دل شب باشد و یک طفل کتک خورده و دشت
گر رسد دشمن بی شرم و حیا سخت تر است
جای انگشت روی صورت و گوشش اما
گر به پهلوش رسد ضربه ی پا سخت تر است
کربلا بود که چادر به سر دختر سوخت
ولی از کرب و بلا،شام بلا سخت تر است
تا سر پاک پدر دید صدا زد بابا
اثر چوب که از سنگ جفا سخت تر است
دیدن جسم لگد کوب شده سخت ولی
زتن بی سر تو راس جدا سخت تر است
من ز رگهای گلوی تو یقین دانستم
سر بریده شود آنهم ز قفا سخت تر است
محمود اسدی
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_حسین علیهالسلام
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#غزل
به سنگ نام تو را گفتم و به گریه درآمد
به گوش کوه سرودم تو را و چشمه برآمد
سکوت نقرهای ماه را شکست غم دل
در آن زمان که از آن ماه بیکفن خبر آمد
شکست صخره از این داغ جانگداز و به یادت،
به رود رود عطش با هزار چشم تر آمد
پس از تو هر گل خونیندلی که سر زد از این غم
به سوگ لالهرخان شهید، خونجگر آمد
به طعنه گفت بیابان به سنگ: «شرم نکردی
ز درد آبلهپایی که خسته از سفر آمد؟»
به گریه گفت که: «سنگم ولی شکستهترینم
به راه آن گل زخمی که از پی پدر آمد»
پدر به قافلهسالاری آمد از سر نیزه
ز دست خار بیابان جهان به گریه درآمد
📝 #نغمه_مستشارنظامی✍
......................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#شب_سوم_محرم
شراب سهساله
ما را به غیر میکده جایی حواله نیست
ما را شفـا به غیـر ته این پیـاله نیست
قرآن چشم های ملیحش حسینه است
او جز صفات و مظهر رب جلاله نیست
ما را به کیمیای دو چشمش عوض کنید
کوه نمک ، مگر هدفش استحاله نیست؟!
این مرجع ِ مجاهد ِ سنگر نشین ِ عشق
بی شک فقیه هست و به دستش رساله نیست
رفـع ِ تـمـام ِ درد و غـم ِ کـهـنه و جـدیـد
غیر از به اِلطفات شراب سه ساله نیست
اما خـود از فـراق ِ کسـی رنـج می کشد
کارش میان میکده ، جز آه و ناله نیست
با خاطـرات باغ فـدک ، می خورد کتک
با اینکه کودک است به دستش قباله نیست
باران تر از همیـشه شـده ، گریه می کند
بغضش میان سینه شکسته مچاله نیست
بابا رسید و غنچه ی ِ لبریز خنده شد
آهی کشــید ، بال زد و یک پرنده شد
#روح_الله_قناعتیان✍
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
ماضی بعید
بابا سلام ، قصه ی دختر به سر رسید
خورشید آرزوی من از یک طبق دمید
خیلی ببخش خانه ، اگر نامرتب است
مهمان امشبم ، به خدا سر زده رسـید
ای بـاده و شـراب و مـی و سـاغـر دلـم
با سر که آمدی همه هوش از سرم پرید
بخـتم _ شبیه خـاک تنـوری ، شده سیاه
مویم _شـبـیه مـوی سر عمـه ام ، سفـید
من بودن ِ قشنگ تو را صرف می کنم ...
با من ، تو هم همیشه بمان ماضـیِ بعید
بغـض مــرا بغـل کـن و گـریه بـده مـرا
ایـن بغـض نا شکـفته امـان مـرا بـریـد
در بین کوچه روی سر عمه خاک ریخت
همسایه لطف کرد و همیشه به ما رسید
بـالا بـگـیـر ، جـان ِ رقـیه ، سـرت پـدر
مـوی مرا به جـز تو و عمـه کسی ندید
از روز و روزگار بی تو بدم آمده چقدر
از آسـمان و شـب بخدا دلـخورم شدید
گفتـم به صـاعقـه که نسـیمـم مـرا نزن
سیلی به روی من زد و موی مرا کشید
دیگر صدای عمـه به گوشـم نمی رسد
از بس که بـاد ، گوش مرا بی هوا درید
این بچهها به دستم عروسک نمیدهند
بـابـا چـرا ، برایـم عـروسـک نمی خرید ؟
ناز ِ یـتـیـم خسـته دلـت را کـمـی بخـر
امشب از این خـرابـه مرا با خودت بـبر
#روح_الله_قناعتیان✍
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#حضرت_حر
#شب_چهارم
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی
من آمدم که تو را با سپاه و تیغ بگیرم
مرا به تیر نگاهی تو بیسپاه گرفتی
چگونه آب نگردم؟ که دست یخزدهام را
دویدی و نرسیده به خیمهگاه گرفتی!
چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود
حسین فاطمه! میگفتم اشتباه گرفتی
شنیدهام که تو نوحی! نه، مهربانتر از اویی
که حُرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی
نشاندهای به لبانت، چنان تبسم گرمی
که از دلِ نگرانم مجال آه گرفتی
چه کردهام، که سرم را گرفتهای تو به دامن؟
چه شد که دست مرا از میان راه گرفتی؟
به روی من تو چنان عاشقانه دست کشیدی
که شرم را هم از این صورت سیاه گرفتی
#قاسم_صرافان
#شب_چهارم_محرم
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#حضرت_حر_ع
#شب_چهارم
غرقۀ شک! غرق باور شو که چندان دیر نیست
در شط باور شناور شو، که چندان دیر نیست
این کدورتها زلال روشنت را بردهاند
بعد از این آیینهمنظر شو که چندان دیر نیست
میوزد آمین هنوز از خیمههای بیکسی
زیر باران دعا تر شو که چندان دیر نیست
فرصتی تا هست باقی، در فضای خیمهها
بال خود وا کن، کبوتر شو که چندان دیر نیست
آخرین «لبّیک» را باید در این میدان سرود
شعرِ خون را بیت آخر شو که چندان دیر نیست...
برگریزان است و پاییزان، در این فصل عطش
مثل نخلی سایهپرور شو که چندان دیر نیست...
مرد میدان خطر را از خطر کردن چه باک؟
دل به دریا زن، دلاور شو که چندان دیر نیست
جان خود را میدهی و جان عالم میشوی
با همه هستی برابر شو که چندان دیر نیست
میتوان غرّید مثل رعد و تندر آفرید
نعرۀ اللهاکبر شو که چندان دیر نیست...
میزند لبخند بر رویت امام عاشقان
کای دلاور! حرِّ دیگر شو که چندان دیر نیست
#محمدعلی_مجاهدی
#شب_چهارم_محرم
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#حضرت_حر_ع
#شب_چهارم
من آن حرم که حریّت عطا کرده است مولایم
مخوانیدم دگـر حــرّ یزیـدی، حــر زهرایم
اگر چـه ذره ام، در دامـن پـرمهـر خورشیدم
اگرچـه قطـره بودم، وصـلِ دریا کرد دریایم
اگر دامـان مهـرش را نگیـرم، اوفتـد دستم
گر از کویش گذارم پای، بیرون، بشکند پایم
اگر عباس گوید دست و سر، سازم به قربانش
وگـر اکبــر پسنـدد، کشتـه ی آن قد و بالایم
ز چشمم اشک خجلت بود جاری، بخت را نازم
که هم بخشید، هـم اذن شهادت داد مولایم
تمنایم فقط ایـن است از ریحـانه ی زهرا
که با خون جبینم آبرو بخشد بـه سیمـایم
صـدای گریـه ی اصغـر ز قحـط آب، آبـم کرد
لـب خشکیده ی عبـاس، آتـش زد بـه اعضایم
چه بی رحمید اهل کوفه! من با چشم خود دیدم
ترک خورده است از هرم عطش لب های آقایم
تماشایی ست لبخندم اگر بـا چشم خود بینم
کـه مولایـم کنـد بـا پیکـر خـونین تماشایم
بسوزانید و خاکستـر کنیـد از پـای تـا فرقم
من آن پروانه ای هستم کز آتش نیست پروایم
ز خجلت خواست تا از تن شود روحم برون «میثم!»
حسین بـن علـی بـا یـک تبسـم کـرد احیایم
#غلامرضا_سازگار
#شب_چهارم_محرم
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#حضرت_حر_ع
#شب_چهارم
آرامشم ده تا که طوفان تو باشم
آئینهام کن تا که حیران تو باشم
آزادهام امّا گرفتار تو هستم
خارم که خواهم در گلستان تو باشم
من سر به زیر و سرشکسته آمدم باز
تا سربلند لطف و احسان تو باشم
دیشب حواسم را که جمع خویش کردم
دیدم فقط باید پریشان تو باشم
ایمان چشمانت مرا بیدار کرده
باید چه گویم؛ تا مسلمان تو باشم؟
بر گیسوانم گرد پیری هست امّا
من آمدم طفل دبستان تو باشم
دیروز کمتر از پشیزی بودم؛ امروز
باارزشم؛ چون جنس دکان تو باشم
دیروز تحت امر شیطان بودم؛ امروز
از لطف چشمت تحت فرمان تو باشم
دیروز یک گرگِ بیابانگرد و بی عار
امروز می خواهم که اصلان تو باشم
هر چه شما فرمایی؛ امّا دوست دارم
تا در مِنای عشق، قربان تو باشم
شادم نمودی که قبولم کردی آقا
من آمدم تا بیت الاحزان تو باشم
خواهم که خاک پایتان باشم نه اینکه
چون خار در چشمان طفلان تو باشم
آقا اگر راضی نگردد زینب از من
دیگر چگونه بر سر خوانِ تو باشم؟
#محسن_عرب_خالقی
#شب_چهارم_محرم
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#حضرت_حر_ع
#شب_چهارم
پشیمانم که راه چاره بر روی شما بستم
سراپا حیرتم! از خویش میپرسم چرا بستم؟
عزیز فاطمه! دیر آمدم اما قبولم کن
خدا داند که از این پس به عهد عشق پابستم..
خدا میخواست از ظلمت به سوی نور پر گیرم
سر شب تا سحر دل را به بال التجا بستم
جدال عقل بود و عشق، پشت خیمۀ تقدیر
که دست نفس را از پشت با لطف خدا بستم
فرات اشک میجوشد ز چشم سر به زیر من
که بر کام عطشناک تو راه آب را بستم
اگر فرمان دهی، حُرّ پیشمرگ اصغرت گردد
کمر بهر دفاع از عترت آل عبا بستم
دعا کن تا شهادت وا کند آغوش جان بر من
که چشم آرزو بر هرچه جز این مدعا بستم
#محمود_شریفی
#شب_چهارم_محرم
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#حضرت_حر_ع
#شب_چهارم
قسمت این بود دلت از همه جا پر باشد
قلبت آماده ی یک چند تلنگر باشد
همه دیدیم کسی سمت حرم می آید
تا مگر در دل دریای جنون، در باشد
«پیرهن چاک و غزلخوان و صُراحی در دست»
باید این بغض پریشان زمان، حر باشد
بعد از آن توبه از شرم پریشان، باید
کاخها در نظرت پاره ای آجر باشد
شام دشنام شود؛ باک نداری ای مرد
سهم چشمان تو از کوفه تمسخر باشد
شادمان باش؛ حسین از تو رضایت دارد
حق ندارد کسی از دست تو دلخور باشد
آمدی سوی حرم ـ آه ـ برایت ای حرّ
بیتی آنگونه نداریم که در خور باشد
#سید_حسن_مبارز
#شب_چهارم_محرم
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab