eitaa logo
مجله میدان آزادی
72 دنبال‌کننده
198 عکس
18 ویدیو
0 فایل
هنر میدان آزادی است.
مشاهده در ایتا
دانلود
برای این قهر یا قطع ارتباط دو روایت وجود دارد. روایت نخست می‌گوید که میفونه در طول دوسال تولید ریش قرمز اجازه نداشت ریش‌هایش را بزند و همین قضیه که اجازه‌ی تغییر چهره نداشت به او امکان بازی در نقش‌های دیگر را نمی‌داد و این باعث ضرر شدید مالی فعالیت‌های تجاری میفونه شد و او با کوروساوا قطع همکاری کرد. روایت دوم اما می‌گوید بعد از ریش قرمز این شائبه که میفونه با فیلم‌های کوروساوا مدام در حال درخشیدن است ولی سینمای کوروساوا به خاطر همکاری با او فراز و فرود دارد پررنگ‌تر شد؛ کار تا جایی پیش رفت که یکی از فیلمنامه‌نویسان، کوروساوا را قانع کرد که بازی میفونه در ریش قرمز اشتباه بوده و او به خواست کارگردان عمل نکرده است. در هرحال کوروساوا و میفونه که هرکدام ادعا دارند در کار با طرف مقابل، راه پیشرفتش بسته است با هم قهر می‌کنند اما در قهر هم پیگر فعالیت‌های یکدیگر بودند. مثلاً میفونه با مینی‌سریال آمریکایی «شوگون» بیشتر از قبل معروف شد. کوروساوا با اینکه بازی او در شوگون را تمسخر می‌کرد اما در عین حال در مصاحبه‌ای گفته بود: «تمام فیلم‌هایی که من با میفونه ساخته‌ام، بدون او وجود نمی‌داشتند». میفونه نیز با اینکه در هر پروژه‌ی جدید بازیگری به نوعی مورد تحسین قرار می‌گرفت اذعان کرد: «من به هیچ چیز دیگری به جز کارهایی که با او انجام داده‌ام، افتخار نمی‌کنم». متن کامل یادداشت روایت قهر کوروساوا و توشیرو میفونه را در ستون قهر هنرمندان بخوانید. 1⃣3⃣9⃣ @azafisqart
در زمانه‌ی سرعت دادن به زندگی، در دوره‌ی جنبش «فقط انجامش بده»(just do it) که شعار یک شرکت سرمایه‌داری در حوزه تولیدات ورزشی است، و خلاصه در عصر شتاب دادن به همه‌ی کارهایی که باید انجام شوند، یعنی در دهه‌ی ۹۰ میلادی، دهه‌ی تولد و پا گرفتن اینترنت، «آلوین استریت»، پیرمرد کله‌شق آمریکایی، یک مسافرت دیوانه‌وار را از ایالت آیووا به ایالت ویسکانسین انجام داد. چرا دیوانه‌وار؟ چون در زمانه‌ای که همه چیز رو به سرعت گرفتن می‌رفت او مصمم بود با ماشین چمن‌زن به سفر برود! فیلم «داستان استریت» اثر دیوید لینچ که بر اساس ماجرای این سفر شش هفته‌ای عجیب شکل گرفته مانند شخصیت خود این پیرمرد و مانند معنای نام خانوادگی او، «سرراست» است. یک کمدی رقیق و بسیار ساده‌ی جاده‌ای که شخصیت‌های مختلف به نوبت به آن وارد و از آن خارج می‌شوند. تقریبا همه‌ی کسانی که آلوین با آن‌ها برخورد می‌کند از کار خنده‌دار پیرمرد دچار شگفتیِ آمیخته به تحسین می‌شوند و سعی می‌کنند کم یا زیاد به او کمک کنند تا به برادرش برسد و با او آشتی کند. متن کامل یادداشت مروری بر مفهوم قهر در فیلم داستان استریت اثر دیوید لینچ را بخوانید. 1⃣4⃣0⃣ @azadisqart
به نظر می‌آید چیزی که در بسیاری مراحل، قصه فیلم‌نامه خاتون را نجات داده شخصیت‌پردازی شیرزاد است. مردی با خاستگاه به‌شدت سنتی و خون اربابی که سعی می‌کند روشنفکر باشد و نمی‌تواند؛ به علاوه بدبیاری‌هایی هم دارد که مهم‌ترینش نظامی بودن است در دوره‌ی اشغال! یعنی یک انسان بی‌اختیار! پرداخت عالی فیلمنامه به اضطرابات و پنهان‌کاری‌های شیرزاد که در میان سنت و مدرنیته و هم خوی نظامی‌گری و وضعیت بله قربان‌گویی درحال دوشقه شدن است بسیار عالی است تا جایی که بسیاری ضعف‌های شخصیت‌پردازی خاتون را پوشانده است.  متن کامل نقد و بررسی سریال خاتون را بخوانید. 1⃣4⃣1⃣ @azadisqart
اگرچه درباره‌‌ی رکود بزرگ سرمایه‌داری آمریکا در سال ۲۰۰۸ چندین کتاب و بی‌شمار مقاله‌ی اقتصادی نوشته شده است اما نکته حائز اهمیت اینجاست که آدام مک کی علاوه بر بررسی ریشه‌های ساده‌ی این رکود بر اساس نگاه اقتصادی، تاکید دارد نشان دهد چیزی که مانع از دیده شدن اشتباهات فاحش در طراحی اقتصاد آمریکا شده است نوعی روحیه‌ی برونگرایانه، خودبزرگ‌بین و کنشگر است که مطلقا تحمل صبر و تامل در کاری که دارد انجام می‌دهد را ندارد. مک کی جنبه‌ی بیمارگونه این عملگرایی ویرانگر را در سکانس جلسه‌ی گروه درمانی یکی از شخصیت‌های اصلی فیلم که بانکدار است به خوبی نشان می‌دهد. کارگردان خیلی روشن توضیح می‌دهد که پیش‌بینی رکود و بحران اقتصادی چقدر ساده بوده است. بنا شدن وام‌های مسکن سنگین‌تر بر دارایی‌های مفروضی که از بازپرداخت وام‌های مسکنِ سبک‌تر ساخته شده‌اند، یعنی ساختن بنایی سنگین بر ستون‌هایی سست، یا حتی فرضی!  متن کامل نقد فیلم رکود بزرگ به کارگردانی آدام مک کی به بهانه تولد این کارگردان آمریکایی را بخوانید. 1⃣4⃣2⃣ @azadisqart
سیدعلی موسوی گرمارودی ۳۱ فروردین ۱۳۲۰ در قم و در خانواده‌ای که به علم و مذهب و فرهنگ معروف بودند متولد شد. او در خردسالی تابستان‌ها را در روستای پدری در گرمارود می‌گذراند و امروز معتقد است هرآنچه در اشعارش از طبیعت سروده، ردپای خاطره آن طبیعت بکر است. همین کنار، دلم زیر بوته‌ی گَوَن است کمی فراتر از آنجا که شاخه‌ی جَگن است من و بنفشه‌ی کوهی نگار همدگریم دل یگانه‌ی ما گرچه در دو پیرهن است غروب دیر ولی می‌رسد به خانه کلاغ تمام دغدغه‌ی او چو من همین وطن است هزار سال دگر هم چو بگذری زینجا اگر ز کوه برآید صدا، صدای من است از کودکی کنار پدر با یک دیوان منقش حافظ، مسافر سرزمین خیال می‌شد و خواندن و نوشتن را با قرآن و نصاب الصبیان و گلستان در محضر پدر عارف و دانشمند خود آموخت.  برخی صاحب نظران اشعار سپید و در درجه بعد نیمایی‌های او را شاخص می‌دانند، برخی نیز به قصاید استوارش اشاره می‌کنند و قصیده‌سرایی‌اش را دست‌برتر، وجه ممیز و هنر اصلی‌اش می‌دانند. همین مساله نشانِ موفقیت او در این قالب‌ها است. در هرصورت گرمارودی با سپیدهایش به شهرت رسیده و صد البته بزرگان ادبی معتقد بودند قصیده خاصیتی پدرانه دارد و قصیده‌گوی موفق، از پس دیگر قالب‌های کلاسیک به جد برمی‌آید و پشتوانه ادبی به‌هنجار او، در هنجارهای ادبی نیمایی و سپیدهای او بی تاثیر نبوده است. متن کامل تک‌نگاری سید علی گرمارودی را در سالروز تولد این نویسنده، شاعر، پژوهشگر و مترجم بخوانید. 1⃣4⃣4⃣ @azadisqart
🔹کاغذ اخبار هنر: مهم‌ترین خبرهای هنر و ادبیات؛ فروردین ۱۴۰۳ 🔹در دنیای موسیقی فرهاد فخرالدینی، موزیسین پیشکسوت ایرانی که تصور می‌شد مدت‌هاست خود را در عرصه‌ی آهنگ‌سازی بازنشسته کرده است، در فروردین ماه، همزمان با روز ۲۵ فروردین که در تقویم ایران روز ملی عطار نام گرفته، از اتمام نگارش آخرین اثر خود با نام «منظومه سیمرغ» بر اساس «منطق‌الطیر» فریدالدین عطار نیشابوری خبر داد. 🔹در اواخر فروردین امسال حضور ایران در دوسالانه ونیز تایید شد. دوسالانه‌ی ونیز در سال‌های فرد برگزار می‌شود که هر دوسال یکبار یکسال را به معماری و سال بعد را به هنر می‌پردازد. ایران برای اولین بار در سال ۱۹۵۸ در این رویداد شرکت کرده و سال‌های ۲۰۰۳، ۲۰۰۵، ۲۰۰۹، ۲۰۱۱، ۲۰۱۵، ۲۰۱۹، ۲۰۱۷ از سال‌هایی است که ایران در این رویداد هنری که از آن به عنوان  المپیک هنرهای تجسمی یاد می‌شود، حضور داشته است.  🔹هیأت داوران سی‌وچهارمین جشنواره محیط زیستی فرانسه، مجموعه‌ای از فیلم‌های مولف از سراسر جهان را که بازتاب مضامینی چون وضعیت حیوانات، طبیعت و انسان را دارند، انتخاب کرده‌اند و از همه‌ی مخاطبان خود دعوت کرده است تا به مدت سه روز برای تأمل در پیوند انسان و طبیعت‌ گرد هم آیند. سهم ایران در این حرکت راه‌یابی انیمیشن «ده سالگی» به این جشنواره است. این انیمیشن از تولیدات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که با شیوه استاپ‌موشن ساخته شده است. متن کامل کاغذ اخبار هنر فروردین ۱۴۰۳ را بخوانید. 1⃣4⃣5⃣ @azadisqart
امروز «اول اردیبهشت ماه جلالی» روز گرامیداشت ابومحمّد مُشرف‌الدین مُصلِح بن عبدالله شیرازی معروف به سعدی است. ظاهرا علت این نامگذاری آغاز نگارش کتاب شاهکار «گلستان» در چنین روزی است: «به حکم ضرورت سخن گفتم و تفرج‌کنان بیرون رفتیم در فصل ربیع که صولت بَرْد آرمیده بود و ایام دولت وَرْد رسیده. پیراهنِ برگ، بر درختان چون جامهٔ عیدِ نیک‌بختان اول اردیبهشتِ ماهِ جلالی بلبل گوینده بر منابرِ قُضبان بر گل سرخ از نم اوفتاده لَآلی همچو عرق بر عِذار شاهد غَضبان» بزرگان و کارشناسان تاریخ ادبیات فارسی وقتی می‌خواهند از پنج استاد سخن نام ببرند نام سعدی را در کنار فردوسی، نظامی، مولوی و حافظ می‌آورند و وقتی بخواهند از چهار ستون شعر فارسی بگویند نیز نام سعدی را در کنار نام فردوسی و مولوی و حافظ از قلم نمی‌اندازند. از این پنج تن تنها حافظ پس از سعدی می‌زیسته، همین حافظ که محبوب‌ترین شاعر مردم ایران است و همین حافظ سعدی را «استاد سخن» نامیده.  طبیعتا انتخاب بهترین غزل‌های عاشقانه سعدی امری آسان نیست، شاید اصلا شدنی نباشد. با این حال فهرستی از 20 غزل عاشقانه سعدی را برای شما گردآوردیم. به جز چند مورد، بیشتر شعرهایی که خواهید خواند یا به خودی خود جزو معروف‌ترین و محبوب‌ترین غزل‌های سعدی در میان مردم و مخاطبان عام و خاص‌اند و در کتاب‌های درسی و غیردرسی نیز مدام یاد می‌شوند یا در ترانه‌ها و با موسیقی‌های مختلف در دهه‌های اخیر به گوش مردم رسیده‌اند. متن کامل فهرست ۲۰ غزل عاشقانه از سعدی را بخوانید. 1⃣4⃣6⃣ @azadisqart
بیستم آوریل -که امسال مصادف با اول اریبهشت است- را به نام روز جهانی زبان چینی نامگذاری کرده‌اند. زبانی که ما تقریبا هر روز به‌نوعی با آن مواجهیم و به واسطه بروشور و دفترچه و برچسب انواع و اقسام کالاهای چینی، حروف عجیب و غریب آن را هر روز می‌بینیم. کالاهایی که تا عمق خانه و زندگی‌مان نفوذ کرده‌اند. چینی یکی از پُرگویشورترین زبان‌های دنیاست و زبان اول ۱۶ درصد مردم دنیا –یک و دو دهم میلیارد انسان- به حساب می‌آید. از مهم‌ترین ویژگی‌های زبان چینی، نواخت‌بر بودن آن است؛ نواخت یعنی به کاربردن زیر و بم و آهنگ دادن به کلام برای تشخیص معنای واژه‌ها و دستور. اغلب زبان‌ها برای بیان عواطف و دادن اطلاعات کلامی بیشتر، به واژگان‌شان زیر و بم می‌دهند اما همه زبان‌ها نواخت‌بر نیستند. اجازه بدهید از زبان فارسی مثال بزنم: واژه‌ی «کَرَم» با توجه به نواخت آن دو معنی متفاوت دارد. هم می‌تواند به معنای جود و بخشش باشد و هم به این معنا که «من ناشنوا هستم». یا واژه‌ی «گویا» بسته به نواخت، هم معنی «شیوا و روشن» می‌دهد و هم معنی «ظاهراً». اما این مساله باعث نمی‌شود ما فارسی را یک زبان «نواخت‌بر» بنامیم. در زبان‌های نواخت‌بر اغلب قریب به اتفاق هجاها یک زیر و بم ذاتی دارند و چینی هم از آن جمله است. در زبان چینی هر هجا یکی از پنج نواخت را با خود دارد. یادداشت ماجرای شاعر شیرخوار را در روز جهانی زبان چینی بخوانید. 1⃣4⃣7⃣ @azadisqart
محمدِ اقبال، فرزند شیخ نورمحمد، حدود صدوپنجاه سالِ پیش، در سیالکوتِ پنجاب چشم وا کرد؛ در لاهور بُرنا شد و صاحب‌قلم؛ فلسفه خواند؛ چند صباحی فرنگ را پالید و برگشت؛ شعرِ فارسی را زبان و ترجمانِ خود دید؛ اندیشه‌‌اش برای اتحاد و بیداری مسلمین را در چند مجلّدِ آهنگین منتشر کرد و آب و پرده‌ای یافت. اقبال به دنبال انسان کامل می‌گشت؛ کسی که بتواند راهبر روحانی او باشد و جهان را سامان دهد. پس از کند و کاو بسیار، مولوی را پیر خود قرار داد و بسیاری از اشعارش را بر وزن مثنوی معنوی سرود. «جاویدنامه» که احتمالاً به تاسی و تاثیر از «کمدی الهی» دانته سروده شده، شرحِ دردمندی و اندیشه‌ورزیِ شاعری است که شبی از همرهان سست‌عناصر دلش می‌گیرد و دلش هوایی شیر خدا و رستم‌ دستان می‌شود. ناگاه مولوی بر او نمودار می‌گردد، دستش را می‌گیرد و به سیاحت عالم بالا می‌برد. متن کامل تک‌نگاری اقبال لاهوری را در سالروز درگذشت این شاعر بخوانید. 1⃣4⃣8⃣ @azadisqart
وقتی در فروردین ۱۴۰۱ همه، برنامه‌ی «مهمونی» را، در شبکه‌ی نمایش خانگی دیدند فهمیدند نگرانی‌هایشان برای زوج هنری جبلی و طهماسب بی‌سبب نبوده و شایعه‌ی قهر آن‌ها صحت دارد. این نگرانی وقتی تشدید شد که در سری جدید «مهمونی» یعنی «مهمانی» طهماسب با تلویزیون آشتی کرد و به خانه اصلی خودش برگشت و حتی عروسک‌های دهه هشتاد مجموعه کلاه‌قرمزی (مثل فامیل دور، ببعی، آقای همساده و...) را دوباره به تلویزیون آورد ولی مخاطبان دیدند باز هم جای کلاه قرمزی، پسرخاله و صدالبته حمید جبلی همچنان خالی‌ست! چند اتفاق دیگر نشان داد جدایی نهایتا از جنس همان قهر ایرانی خودمان است نه یک دشمنی یا جدایی سرد، یکی وایرال شدن کامنت طهماسب پای تصویری از جبلی با این مضمون «جان من است او» در اردیبهشت ۱۴۰۱ و دیگری حضور طهماسب در تئاتر جبلی و عکس دوستانه و دو نفره‌شان در شهریور ۱۴۰۲. مطلب کامل قهر ایرج طهماسب و حمید جبلی را در ستون قهر هنرمندان بخوانید. 1⃣4⃣9⃣ @azadisqart
21.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 موشن‌ویدئو: دوسیه سیمین دانشور هشتمین روز از اردیبهشت‌ماه مصادف است با تولد نویسنده‌ی نام‌آشنای معاصر، خانم «سیمین دانشور». به همین مناسبت، این مطلب از مجله را به دوسیه‌ی موشن‌گرافی درباره‌ی زندگی این «شیرازی بی‌نام» اختصاص داده‌ایم. نسخه با کیفیت اصلی را از اینجا ببینید. 1⃣5⃣0⃣ @Azadisqart
سیمین در گفت‌وگویی که با هوشنگ گلشیری داشته درباره‌ی منشأ خصلت پیش‌گویانه‌اش این‌طور گفته: «من به آن خدای ناشناخته ایمان دارم و تجلیاتش را در عالم و آدم حس می‌کنم و نشان می‌دهم. تجلیاتش برایم عشق، دوستی، امید، آزادی است. آن حالت متعالی است که از هنرها و علوم احساس می‌شه. تظاهرات آن خدای ازلی و ابدی برای من نور است، عطر گل، شکوفایی، رشد، حقانیت، معصومیت... اما در سکوت صدای خدا را بهتر می‌نیوشم. این شناخت یک حالت پیش‌بینی به من می‌ده. ببین! مثلاً در سووشون تقریباً پیش‌بینی مرگ جلال را کردم. پیش‌بینی مبارزه برای استقلال ایرلند را کردم، مبارزات ایرلند مربوط به همین چند سال اخیره. مک‌ماهون واقعاً یک شخصیت خیالیه، ولی من از قول مک‌ماهون خواب آزادی ایرلند و یا حداقل مبارزه برای آزادی ایرلند را می‌بینم.» این خصلت پیش‌گویانه به‌نوعی سبک روایی در آثار سیمین تبدیل شده است. متن کامل تک‌نگاری سیمین دانشور را بخوانید. 1⃣5⃣1⃣ @azadisqart
«اخوان رو کرد به من و پرسید: «کجا به دنیا آمده‌ای؟» گفتم: «قم» گفت: «عجب! قم؟ پس انگار به یک معنا خواهر و برادریم؟» او خندید و با دستش دنباله‌ی بلند گیسوان افشانش را که بر روی افتاده بود، به پشت سر افکند. من که هنوز جوان و قدری کله‌شق بودم، از این مطایبه چندان خوشم نیامد، اما به‌زحمت خودداری کردم و پاسخی نگفتم. شاید چشم‌های هوشمند او رنگ ملال را بر چهره‌ام خواند که بی‌درنگ گفت: «به دل نگیر، شوخی کردم.» و برای جبران و ترمیم، بیتی از مثنوی آیت‌الله‌العظمي وحيد خراسانی را خواند که: این مهر و منیر و ماه رخشان عکسی بود از قم و خراسان در پایان آن نخستین دیدار که ساعتی بیش کشید، چندان مهربانی و شادمانگی و راهنمایی کرد که وقتی برمی‌خاستم، دلم پیش او جا مانده بود. و آن دیدار، آغاز یک آشنایی طولانی شد.» این‌ها روایت سیدعلی موسوی گرمارودی‌ است از اولین دیدارش با مهدی اخوان ثالث، سال ۳۷، ۳۸ در تهران، وقتی گرمارودی حدود بیست و پنج ساله بوده. دیداری که بعدها با هم‌مسیری و تاحدی همسایگی همراه شد و آشنایی و دوستی‌ای را رقم زد که باعث می‌شد موسوی گرمارودی همیشه به چشم استادی به اخوان بنگرد و از راهنمایی‌اش بهره ببرد . مراوده و دوستی‌ای که اگر نبود، آن سوءتفاهمی که سال ۵۸ دل اخوان را رنجاند و باعث شد یک شکوائیه‌ی طولانی بگوید برای گرمارودی، خیلی زود به اخوانیه ختم نمی‌شد و به جای یک کدورت کوتاه، به یک قهر طولانی می‌انجامید. متن کامل روایت قهر مهدی اخوان ثالث و علی موسوی گرمارودی را در پرونده قهر بخوانید. 1⃣5⃣2⃣ @azadisqart
26.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هیچکاک و قدردانی خاصش ۱۰ اردیبهشت (۲۹ آوریل) سالروز درگذشت کارگردان مشهور انگلیسی آلفرد هیچکاک است.به همین مناسبت، ویدئوی جذابی ببینید از قدردانی خاص و به‌یادمادنی آقای کارگردان به هنگام دریافت جایزه‌ی یک عمر دستاورد هنری بنیاد فیلم آمریکا (AFI Life Achievement Award). نسخه باکیفیت ویدئو را اینجا ببینید. 1⃣5⃣3⃣ @azadisqart
محمدجواد محبت شاعری زلال‌اندیش و نازک‌خیال بود که شعرش آیینه‌ی حیات اوست و لطافت حیاتش در شعر او جاری، شاعری معناگرا که انگاره‌های اخلاقی و آیینی و شعر باورمندانه از شاخصه‌های بارز کلام اوست که با جانی به بیکرانگی آسمان پاک، نگاه روایی و اعتقادی خود را بیان کرده است. ذوق فطرى و درک ذاتی زنده‌یاد محبت از هندسه‌ی زبان فارسی موجب شد تا به زبانی نرم و ملایم برای بیان حالات روحی خود دست بیابد، زبانی که ساده و نغمه‌گونه و محاوره‌ایست. در حقیقت نوعی از لطافت و روشنی و دلنشینی در کلام ایشان نهفته و پیداست؛ شکوفه و اشک و باران و دعا در شعر ایشان مظاهری از آن لطافت و به‌گزینی است و طبعاً به واسطه‌ی سال‌های معلمی، زبانی به‌گزین و شیوه‌ی بیانی آمیخته با نصیحت و طبعی آموزنده دارد و بیشتر در بند حرف زدن است تا تصویرسازی‌های شاعرانه که البته تصویرهایی هم از این جنس دارند: شب چون به چشم سرمه‌ای از خواب مي‌كشند ياران گريه رخت به گرداب می‌کشند متن کامل یادداشت حال شاعرانه و منش اخلاقی محمدجواد محبت را بخوانید. 1⃣5⃣4⃣ @azadisqart
🔹همه مطالب مجله میدان آزادی درباره آلفرد هیچکاک و آثارش امروز چهل و چهارمین سالگرد درگذشت آلفرد هیچکاک است، مردی که تاثیر او در بخش مهمی از تاریخ سینما ثبت شده است. به همین مناسبت همه‌ی مطالبی که تاکنون درباره‌ی او و آثارش، در مجله میدان آزادی منتشر کرده‌ایم را در این مطلب گرد آورده‌ایم. در ادامه آن‌ها را مرور می‌کنیم: 1.فهرست: 10 فیلم از بهترین فیلم‌های آلفرد هیچکاک 2.ریویو: نگاهی به فیلم «شمال از شمال غربی»، ساخته «آلفرد هیچکاک» 3.هیچکاک و قدردانی خاصش 1⃣5⃣5⃣ @azadisqart
28.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم کمتر دیده شده از زندگی نزار قبانی، شعرخوانی او و مراسم تشییع این شاعر در سالروز درگذشتش ویدئو با کیفیت اصلی را اینجا ببینید. 1⃣5⃣6⃣ @azadisqart
🔹پیشنهاد مطالعه: پرونده رو تن این تخته سیاه امروز دوازدهم اردیبهشت، روز قدردانی از کسانی است که نمی‌‌شود خودمان را نگاه کنیم و اثر انگشت‌شان را روی وجودمان پیدا نکنیم. ‌کسانی که نمی‌توانیم بخش‌های مهمی از زندگی‌مان را به یاد بیاوریم بدون اینکه به آنها اشاره کنیم و مرور خاطرات شخصی و جمعی‌مان هم بدون گفتن از آنها ممکن نیست. مهرماه سال گذشته بود که پرونده‌ی «رو تن این تخته سیاه» گشوده شد، پرونده‌ای که در آن به جستجوی تصویر مدرسه و خاطرات آن در ادبیات و هنر رفتیم، معلم‌های به یادماندنی سینمای ایران را به یاد آوردیم و صفحات کتاب‌ها را به دنبال روایتی از معلمان ورق زدیم. به بهانه روز معلم، شما را به مرور این پرونده دعوت می‌کنیم. پرونده رو تن این تخته سیاه را بخوانید. 1⃣5⃣7⃣ @azadisqart
🔹یادداشت: درباره حماسه بازگشت محمدرضا لطفی به ایران
لطفی وقتی از ایران رفت -در ماجرایی که چندان هم ارادی نبود- بزرگ‌ترین آهنگساز، نوازنده و مدیر هنری ایران در عرصۀ موسیقی بود؛ بیشتر شاهکارهایش را خلق کرده بود و نواخته بود و در اوج شهرت و موفقیت خودش بود. از طرفی همه انواع برخورد سرد را در دو حکومت دیده بود. و از طرفی بیش از عموم هنرمندان موسیقی به مردم و سرزمین و فرهنگ خود خدمت کرده بود. حالا دیگر کنسرت‌های خارجی، تدریس در دانشگاه‌های خارجی، تحویل‌گرفته‌شدن از سوی هنرشناسان خارجی، دریافت نامه‌ها و مقاله‌ها و ابراز محبت‌های هم‌وطنان و رسانه‌های داخلی از دور و یک زندگی آرام  و مرفه در یک کشور ثروتمند خارجی انتظار اوع را می‌کشید. ولی او برگشت. برگشت تا کار ناتمام را تمام کند. برگشت چون هم زوال خود را درک کرد و هم از دور صدای زوال موسیقی ایرانی را شنید. می‌خواهم لطفی را از بخش بایکوت‌شده‌ی زندگی‌اش یعنی هشت‌سال پایان عمرش روایت کنم: شصت تا شصت‌وهشت‌سالگی. از سال ۱۳۸۵ که از فرنگ به ایران آمد و طی هشت‌سال شبانه‌روز کوشید و جنگید و دفاع مقدسی دیگر را رقم زد، اما این‌بار نه از مرزهای خاکی وطن، بلکه از مرزهای فرهنگی هنری وطن، هشت‌سال نبرد برای دفاع از موسیقی ایرانی. هنرمندان زیادی بودند که اجباری یا اختیاری جلای وطن کردند، اما هنرمندان خیلی کمی بودند که دوباره برگشتند. آن‌هایی که برگشتند عموما در جوانی رفته بودند، در میانسالی که پول و عواطفشان تمام شده بود برگشته بودند تا دوباره در پیری بتوانند با جیب پر بروند! اما لطفی این میان یک مورد عجیب بود. او در میانسالی رفت و در پیری برگشت! چه برگشتنی! تاسیس مکتب‌خانه میرزا عبدالله برای آموزش اصولی و سنتی و سینه‌به‌سینه موسیقی ردیف دستگاهی به جوانان، تاسیس گروه‌های سه‌گانه شیدا (همنوازان، بانوان و بازسازی) که جمع پیر و جوان و زن و مرد بود، برگزاری کنسرت‌های متعدد گروه‌نوازی و بداهه‌نوازی در سراسر ایران، انتشار آلبوم‌های متعدد صوتی و تصویری باکلام و بی‌کلام، یک دور روایت صوتی مفصل و ارزشمند تاریخ موسیقی ایران در رادیو فرهنگ، انتشار مجلات نامه شیدا و کتاب سال شیدا و همچنین مقدمه‌نگاری‌های مفصل و خواندنی در دفتر آلبوم‌ها. سالی که لطفی بازگشت یکسال از شکست بزرگ اصلاح‌طلبان در عرصه سیاست و از دست‌دادن پایگاه‌های مردمی‌شان می‌گذشت، این بود که اعضای این گروه سیاسی در شرایطی قرار داشتند که ترجیح می‌دادند با استفاده از ارتباطی که با نخبگان دارند فضا را علیه قدرت مستقر تحریک کنند و مخصوصا از هرگونه رویداد ایجابی بزرگ در عرصه هنر جلوگیری کنند؛ مگر این رویداد قابل تفسیر علیه دولت و حکومت باشد. بنابراین آن‌ها بازگشت لطفی را چندان خوش‌یمن نمی‌دیدند، مخصوصا لطفی‌ای که بخواهد وسط میدان باشد و با شور و نشاط کار کند و کار بسازد و برای آموزش جوان‌ها وقت بگذارد؛ وگرنه یک لطفی خموش و خموده و افسرده و دست از کار کشیده که فقط مصاحبه کند و غرغر کند و فحش بدهد امر مطلوبی بود برایشان؛ امری که در مورد لطفی که یک مرد جنگی بود -برخلاف بسیاری از هنرمندان- محال بود. این شد که تیغ رسانه‌ها و بازی‌های رسانه‌ایشان را برای او تیز کردند، مخصوصا با توجه به اینکه این گروه بیشترین و بهترین رسانه‌های نخبگانی را نیز داشتند. متن کامل یادداشت درباره بازگشت لطفی به ایران را در سالروز درگذشت این هنرمند بخوانید. 1⃣5⃣8⃣ @azadisqart
🔹پیشنهاد مطالعه: پرونده قهرمانان بی‌داستان دوازدهم اردیبهشت علاوه بر روز معلم، روز جهانی کارگر هم هست. سال گذشته در همین ایام پرونده‌ی «قهرمانان بی‌داستان» را منتشر کردیم که پیرامون کارگری و کارگر در ادبیات و هنر بود، با این هدف که کلیشه‌های رایجی که نسبت به این سوژه در ذهن‌هایمان جا گرفته را کنار بزند و به تعریف درستی از روی ارزشمند کارگری برسد. در این پرونده ۱۳ مطلب در ستون‌های «یک صفحه داستان از ادبیات کارگری»، «کارگران ارزشمند سینمای ایران» و یادداشت‌های موضوعی دیگر منتشر شده است. به مناسبت روز جهانی کارگر، شما را به خواندن این پرونده دعوت می‌کنیم. پرونده قهرمانان بی‌داستان را بخوانید. 1⃣5⃣9⃣ @azadisqart
در مستند «پرتره» در پاسخ به سوالِ «آقای منزوی کیه؟» می‌گوید: «آقای منزوی کیه؟ این رو از خود من می‌پرسی؟ بهتر نبود از دیگران می‌پرسیدی؟» مصاحبه‌گر می‌گوید: «پرسیدیم. به جواب قانع‌کننده‌ای نرسیدیم. نگفتند.» منزوی با لحنی تمام‌کننده جواب می‌دهد: «از خود من هم جوابی نخواهید شنید که قانع بشید.» اما به گواهی مصرعی که بر سنگ مزارش حک شده است، نام او عشق است و به شهادت کلماتش و دوستداران شعرش، عشق قوی‌ترین ستون بنایی است که او با کنار هم چیدن استادانه‌ی واژگان بنیان نهاده است؛ بنایی عظیم‌تر از معابد مشرق‌زمین. حتی شعرهای سیاسی و اجتماعی‌اش رنگ اندوهی عاشقانه دارند؛ اندوهی که از عشق به انسان و سرنوشت انسان حکایت می‌کنند. ما خویش ندانستیم، بیداریمان از خواب گفتند که بیدارید، گفتیم که بیداریم! من راه تو را بسته، تو راه مرا بسته امید رهایی نیست، وقتی همه دیواریم متن کامل تک‌نگاری حسین منزوی را بخوانید. 1⃣6⃣0⃣ @azadisqart
شانزدهم اردیبهشت سال‌روز مرگ حسین منزوی غزل‌پرداز بزرگ معاصر است. مردی که از اول مهر ۱۳۲۵ تا زمان خداحافظی‌اش از دنیا، پنجاه و هشت سال عاشقانه و شاعرانه زیست. او در غلیان دوباره‌ی غزل در روزگاری که عده‌ای آن را مرده می‌پنداشتند نقشی پررنگ ایفا کرد؛ با قلمی از تیشه و دفتری از سنگ. شاعری که چون نام خانوادگی‌اش منزوی زیست اما هرچه زمان می‌گذرد قدرش آشکارتر می‌شود. ای بی‌تو دل تنگم، بازیچه‌ی توفان‌‌ها چشمان تب‌آلودم، باریکه‌ی باران‌‌ها مجنون بیابان‌ها، افسانه‌ی مهجوری است لیلای من اینک من: مجنون خیابان‌‌ها آویخته‌ی دردم، آمیخته‌ی مردم تا گم شوم از خود گم، در جمع پریشان‌‌ها تا به حال نشنیده بودم کسی مجنون خیابان‌ها باشد. با خودم می‌گفتم مجنون خیابان‌ها حتماً خیلی مجنون‌تر از مجنون بیابان‌‌هاست. مجنون بیابان‌ها خیالش راحت است که کسی دیوانگی‌هایش را نمی‌بیند اما مجنون خیابان‌ها خیلی باید عاشق‌تر باشد که نگاه آدم‌های پشت فرمان و آدم‌های پیاده‌رو از مجنون بودن منصرفش نکند. متن کامل فهرست ۱۰ غزل از بهترین غزل‌های عاشقانه‌های حسین منزوی را بخوانید. 1⃣6⃣1⃣ @azadisqart
امروز ۱۷ اردیبهشت، سالروز تولد حبیب‌الله صادقی هنرمند گران‌قدر نقاش و گرافیست است. محمدرضا رحمانی شاعر قصیده‌سرای خوش‌ذوق معاصر که او را با نام هنری مهرداد اوستا هم می‌شناسیم نیز در این روز درگذشته است. یاد این دو هنرمند را گرامی می‌داریم و شما را به خواندن مطالبی که پیش از این در مجله میدان آزادی درباره این هنرمندان منتشر شده‌اند دعوت می‌کنیم: تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار حبیب‌الله صادقی تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار مهرداد اوستا 1⃣6⃣2⃣ @azadisqart