eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
خورد در عالم ذر تا نظر ما به حسین سجده کردیم که شد گرم سر ما به حسین فاطمه دست کشیدست به چشم تر ما گره خوردست اگر چشم تر ما به حسین یک شب آمد پی ما گفت شما مال منید! دیگر افتاد از آن شب‌ گذر ما به حسین @hosenih دل ما وادی امنش شده، فاخلع نعلیک! بخدا سوخته مردم جگر ما به حسین صد برابر شده این وسع کم ما به حسن سود خالص شده حتی ضرر ما به حسین چهارده قبله خدا خلق نموده اما.. انس دارد نفس بیشتر ما به حسین پدری کرده برای همه نوکرهایش بدهی داشت از اول پدر ما به حسین گریه کردیم و جراحات تنش بهتر شد جلوه کردست در عالم هنر ما به حسین @hosenih درحسینیه همه زائر ارباب شدیم  وصل شد تا که دل یک نفر ما به حسین کاش در موقع تلقین گدا سر برسد آن زمانیکه رسیده خبر ما به حسین اربعین باز میایم حرم ان شالله منتهی میشود آخر سفر ما به حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این نامه‌ای که از تو به دستم رسیده است آتش به بند بند وجودم کشیده است پرسید همسرم چه شده منقلب شدی؟ آقا مگر چه گفته که رنگت پریده است @hosenih در نامه ات چه آه بلندی کشیده‌ای تیرِ «مِن الغریب» امانم بریده است من که نمرده‌ام دم از این بی کسی مزن این تیغ گرچه کهنه ولی آبدیده است گر شد قدم کمان نه برای کهولت است آقا به احترام تو پشتم خمیده است @hosenih میخواست جز تو وا نشود دیده اش به غیر این پیر اگر که ابروی خود را نچیده است ای مسلم ابن عوسجه! فکر حنا مباش مولا نوشته بار حنایم رسیده است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد دنبال او شب تار صیاد رفته باشد یک زخم بر دو گونه یک چشم نیم بسته از زجر یادگاری یک دنده شکسته نامحرمی که با خود دیشب سر تو را داشت وقتی به گوش من زد انگشتر تو را داشت  طفلی که خنده میزد بر این لباس پاره او گوشوار من داشت من زخم گوشواره من خار میکشیدم با ناخنی شکسته او با گل سر من گیسوی خویش بسته وقتی که شعله افتاد از بام روی معجر نگذاشت ساربان تا بردارم آتش از سر من باز ماندم از درد از فرط ناتوانی او رفت و پیش پایم انداخت تکه نانی   من سخت باز کردم انگشت کوچکم را او رفت و بین دستش دیدم عروسکم را دیشب که خواب رفتم یک بار بی عمویم زنجیر دست و پایم پیچید بر گلویم از کوفه آمدی و سنگ صبور داری رنگ محاسنت زرد بوی تنور داری ای سر بیا که مُردم از دختران شامی از خنده های کوفی از خنده های شامی ای کاش پای حلقت میمُرد دختر تو آری هنوز گرم است رگ های حنجر تو 🖋حسن لطفي @marsieha
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شال و پیراهن و بیرق همگی آماده چاییِ روضه کند کار هزاران باده زنده ماندیم ببینیم که انشاالله باز ارباب به ما رزقِ محرم داده باز هم روضه گرفتیم و عقیده داریم مادرش با کمرِ خم دمِ در اِستاده @hosenih باز هم مثل همه روز قیامت کرده مهدیِ فاطمه با گریه سرِ سجاده من شنیدم ز جلوی نظرش میگذرد همه روز آنچه که در کرببلا رخ داده مثلاً اینکه به سر می زند عمه زینب مثلاً اینکه به زانوست سرِ شهزاده @hosenih لااقل کاش که می شد که نبیند هر روز که سرِ طفل رباب از روی نی افتاده دم بگیرید که زهرا کمی آرام شود با همین ذکرِ " حسین جانمِ " خیلی ساده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چگونه شکر بگویم؟ که زنده ماندم و دیدم رسیده نوبت گریه دمیده ماه محرم چگونه شکر بگویم؟ که زیر سایه ی پرچم کنار حضرت زهرا نشانده اند مراهم! چگونه شکر بگویم؟ چگونه شکر بگویم؟ دوباره گرم گلوی بریده است گلویم! @hosenih چگونه شکر بگویم که بنده... نوکرتانم؟ همیشه طالب فیض عظیمِ محضرتانم تمام سال گدای کنار معبرتانم غلام لطف لطیفِ نگاه مادرتانم ستاره های هدایت، موالیان کرامت! من و هراس قیامت، شما و لطف و عنایت شما... ولیّ خدا، من شکسته ی غمتانم شما دلیلِ شفا، من مریض یک دمتانم شما نسیم صفا، من غبار مقدمتانم شما امیر وفا، من اسیر پرچمتانم ز دست عشق شما که زدید شعله به جانم چرا غزل ننویسم؟ چرا ترانه نخوانم؟ درست مثل قناری، قناریِ لبتانم شبیه ماه، گرفتار خلوت شبتانم همیشه مشتری روضه های پُر تبتانم چه میشود که ببینم شبی مقرّبتانم؟ همان که اول خلقت اساسنامه نوشته مرا به راه ولایت دریده جامه نوشته من و نگاه شما و پناه صحن و سراتان چگونه شکر کنم که شدم مدیحه سراتان؟ شکسته باد سری که زمین نخورده به پاتان فرشته های خدایی مقیم بزم عزاتان به شوق بارش رحمت، غریق زمزمه هستم دخیل بزم عزای عزیز فاطمه هستم @hosenih عزای هستی عالم عزای عشق مجسّم! عزای کشته ی تشنه عزای صاحب زمزم عزای یک سر بر نی عزای یک تن درهم بخوان که جان بسپارم ز داغ وارث آدم "سری به نیزه بلند است در برابر زینب خداکند که نباشد سر برادر زینب" ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ادب نموده و شکر خدا کنیم همه به گریه حق نمک را ادا کنیم همه به شکرِ اینکه رسیدیم بر عزاى حسین به گریه محشر کبرى به پا کنیم همه @hosenih همه حسینیه ها تحت قبه ی یار است رسیده وقت اجابت؛ دعا کنیم همه به نام ؛ یک یک مارا صدا زده زهرا به اذن او ؛ پسرش را صدا کنیم همه دوباره فاطمه در عرش مو پریشان شد ز سینه عقده ی یک ساله وا کنیم همه حسین کشته ی اشک و ما طبیب حسین به اشک؛ زخم تن او دوا کنیم همه خدا به عشق حسینش گناه ما بخشید ازین به بعد ز آقا حیا کنیم همه قسم به عشق؛ محرم ؛بهار مُردن ماست تمام زندگى خود فدا کنیم همه حلال تیغ هلال است خون سینه زنان حرام باد که چون و چرا کنیم همه قسم به نام خمینى و غیرت شهدا در این مسیر ؛ به او اقتدا کنیم همه به یک سلام ازین راه دور بر ارباب دل شکسته ی خود کربلا کنیم همه @hosenih تنى بدون کفن روى خاک صحرا بود همیشه گریه بر آن بوریا کنیم همه سلام بر بدن بی سری که عریان شد دوباره فاطمه در عرش موپریشان شد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چگونه شکر بگویم که زنده ماندم من به ماه روضه ی تو خویش را رساندم من چگونه شکر بگویم اجل امانم داد که باز چشم تر من به بیرقت افتاد @hosenih چه قدر شور دلم زد به ماه غم نرسم به زیرسایه این بیرق و علم نرسم به شوق این دهه ی شور وماتمت آقا تمام سال شمردم همه نفس ها را چگونه شکر بگویم که باز گریانم شبیه زلف پریشان تو پریشانم تمام ترس من این بود با دلی حیران شب رقیه نباشم میان گریه کنان امان دهید خودم بین روضه میمیرم شب ششم جگرم را به دست میگیرم برای روضه هفتم چه نذرها کردم که لای لای بخوانم به دور او گردم سپرده ام به دو دستم کند گریبان چاک برای آن همه اکبر که اوفتاده به خاک میان روضه سقا که جان به لب آید شبیه دخترکان تو لطمه خواهم زد به چشم گفته ام از اشک پر کند مشکی مگر ز شرم نریزد دگر عمو اشکی شب دهم نفسم را دگر نمی خواهم برای شام عزایت سحر نمیخواهم تمام حاجتم این است تا که ظهر دهم جنازه ام برود روی دوش این مردم همان زمان که سماوات بر زمین افتاد بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد میان خیل شغالان فتاد چون شیری یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری @hosenih همه زدندو سپس شمر آمد و خنجر نشست روی ورق های مصحف پرپر برید سر زتنت با دوازده ضربه جداشد آخر سر عرش از تن کعبه ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را از گلوی بغض هایم باز کردم گریه را مثل یک مادر که فرزندش زدستش می رود اقتدا کردم به او ابراز کردم گریه را این سیاهی های هیئت چادر خاکی او است با غم پنهانی اش همراز کردم گریه را تا که از ذکر غریب مادر افتادم ز پا با نگاه او پر پرواز کردم گریه را سایه ای را بر سرم حس می کنم در روضه ها در پناه فاطمه آغاز کردم گریه را گفته اند، اذن دخول ماه غم یا فاطمه است روزی اشک محرم های ما با فاطمه است @hosenih شال غم بر روی دوشم پیرهن مشکی به تن آرزو دارم شود این جامه بر جسمم کفن محتشم دم می دهد باز این چه شور و ماتم است گویی آویزان شده از عرش کهنه پیرهن تا که از خانه به قصد روضه بیرون می زنم حیدر کرار می آید به استقبال من فاطمه پایین مجلس مینشیند پیش در می نشاند صدر مجلس گریه کن ها را حسن خواهرش هم روضه می خواند برادر کاش کاش وقت بوسه از گلو میرفت جانم از بدن بوسه ای کردم گلویت را نَبرّد تیغ ها غافل از اینکه تو آخر می شوی ذبح از قفا شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ماییم و باز حال و هوای محرمت دنبال کار هیأت و دنبال پرچمت دلتنگ عطر ناب ترین فصل ماتمت تسبیح ماست زمزمه و نوحه و دمت با هر محرم تو نفس ها عوض شدند در پای منبر تو چه کس ها عوض شدند از هرچه بگذریم از این غم نمی شود از روضه ی حسین و محرم نمی شود مهر تو لحظه ای ز دلم کم نمی شود آدم بدون عشق که آدم نمی شود در من دوباره عاشقی آغاز کرده ای صد پنجره به روی دلم باز کرده ای @hosenih این اشک ها برای تو تقوا برای ما دنیای ما فدای تو فردا برای ما بی تو نداشت جاذبه دنیا برای ما این روضه هاست مثل مسیحا برای ما ما را رفیق روضه ات آقا حساب کن بر چشمه چشمه اشک دل ما حساب کن من زنده ام که گریه کنم پای روضه ات در من که مست می شوم از چای روضه ات حتی بهشت پر نکند جای روضه ات جبریل پای ثابت شبهای روضه ات دنیا بدون کرببلا دیدنی که نیست خاکی به غیر خاک تو بوسیدنی که نیست *** حس میکنم که حال دلم حال دیگری ست چون روزهای خاطره انگیز نوکری ست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هجران گرفته دور و برم را برای چه ؟ خون می کنی دو چشم ترم را برای چه ؟ وقتی قرار نیست کبوتر کنی مرا بخشیده اند بال و پرم را برای چه ؟ گر نیستی غریب ، مگو پس انا الغریب صد پاره می کنی جگرم را برای چه ؟ دارد سرت برای چه آماده می شود پس آفریده اند سرم را برای چه ؟ زحمت کشیده ام که چنین قد کشیده اند بر باد می دهی ثمرم را برای چه ؟ من التماس می کنم و تفره می روی شاید عوض کنی نظرم را برای چه ؟ از مثل تو کریم توقع نداشتم اصلا گذاشتند کرم را برای چه ؟ باشد نمی روند ولی جان من ! بگو آورده ام دو تا پسرم را برای چه ؟ 🖋علی اکبر لطیفیان @marsieha
روی من و تو حضرت زهرا حساب کرد مارا برای بزم عزا انتخاب کرد باز این چه شورش است که در خلق عالم است نام حسین بار دگر انقلاب کرد @hosenih دلشوره داشتم که نبینم محرمش یکسال این فراق دلم را عذاب کرد توبه شکسته ها همه گویند یاحسین «ربُّ الحسین» هرچه دعا مستجاب کرد از کودکی حسینیه دار محرممیم این روسیاه را خودش عالیجناب کرد هرکس که ذره ذره به پای حسین سوخت اورا خدا به وصل خودش کامیاب کرد گریه غبار سینه ی من داده شستشو این قلب خاک خورده چنان دُرّ ناب کرد تفسیر دستگیریه او از رسول ترک کار هزار منبرو صد ها کتاب کرد سینه برهنه ها همه از نسل عابس اند او کربلا طریقهٔ این وصل ؛ باب کرد هرکس شنید ناله ی« حی علی العزا» تا خویش را به روضه رسانَد شتاب کرد @hosenih آید به گوش ناله ی محزون فاطمه مادر به نام یک یک مارا خطاب کرد ماه محرم آمد و پیچید بوی سیب صلی علی الحسین و صلی علی الغریب شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
. |⇦•بِسمِ رَبِّ النُّور.. و توسل به حضرت ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج ●•┄༻↷◈↶༺┄•● بِسمِ رَبِّ النُّور، رَبِّ العِشق، رَبِّ العالمین بِسمِ احمد ، بِسمِ زهرا و امیرالمؤمنین بِسمِ رَبِّ الجود، بسم مجتبی، بسم کریم بِسمِ ثارالله، بِسمِ الله رَحمنِ الرَّحیم السلام ای بهترین ماه، ای مُحرم السلام السلام ای بهترین ارباب عالم، السلام از تو ممنونم که از غم راحتم کردی حسین با تمامِ روسیاهی دعوتم کردی حسین تا شدم مجنونِ تو، عقلم دو چندان رشد کرد در محرم نورِ ایمانم فراوان رشد کرد ذره ای هستم که از مِهر شما آکنده ام شک اگر کردم به درمانِ شما شرمنده ام آنکه اهلِ حرف بود و در عمل جا زد منم آنکه دائم پایِ عشقت رنگ می بازد منم تو همان آقایی و روضه همان بيتُ الشفاست گریه بر داغِ تو بر هر دردِ بی درمان دواست هست مدیون تو سر تا پا وجودم یاحسین بی نگاهت صد کفن پوسانده بودم یاحسین واجبِ عینی است، گریه قابل تبدیل نیست کعبه هم تعطیل باشد، روضه ات تعطیل نیست می شود این روضه ها بی سایبان هم برقرار برتر از عرش است، روضه سقف می خواهد چه کار چادر زهرایِ اطهر سایبانِ روضه هاست بانویِ پهلو شکسته میزبانِ روضه هاست ما تأسّی می کنیم امسال بر بانو رباب سینه زن خواهیم شد حتی به زیرِ آفتاب فاصله فرقي ندارد بهرمان بي اختيار گریه باید کرد مثل مادرانِ داغدار *امام صادق عليه السلام فرمود: "نوحوا عَلَی الحُسین، نوحَ الثَکلی عَلَی وَلَدَها" برا جَدِّ ما مثه مادراي جوان مُرده گريه كنيد...* گریه های مادرانه یادگارِ فاطمه است روضه خواندن کار ماها نیست، کارِ فاطمه است : علی ذوالقدر *اگه ميخواي خوب گريه كني برا امام حسين، اين چند روز مواظب چشمات باش، به هر چيزي نگاه نكن، زيارت عاشورا رو بخون برايِ سلامتيِ هر كي كه داره پرچمِ ارباب رو بالا نگه ميداره، برا همه دعا كنيد... شبِ اول، شبِ مسلم بن عقيلِ، با اذن حضرت مسلم واردِ دهه ي اول محرم ميشيم، هجده هزار نامه دادن به امام حسين كه ما بزرگتر نداريم، ما امام نداريم، ما رهبر نداريم، آقا فرمودند: من مي فرستم برادرم رو، پسر عموم رو، شخص قابلِ اعتمادي رو، اِبنِ عقيل رو... حضرت مسلم حركت كرد، هزاران نفر اومدن استقبال،لذا وقتي اوضاع رو ديد نامه نوشت برا امام حسين، نوشت: ميخواي بياييد بيا... اما چيزي نگذشت، قول پست و پول باعث شد دورِ مسلم رو خالي كردن، حالا مسلم تك و تنهاست.* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۱👇
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خرابه تاریک و تاره بابا بابا شبامونه بی ستاره بابا بابا دخترت بابا نداره بابا بابا بابا چند وقته از تو دورم بابا ببین چقدر صبورم بابا فقط موهام سفید شد بابا یه کمی هم که کورم گفتم همیشه بابا بی تو برام محاله کی‌دیده توی عمرش یک پیرزن سه ساله «ای وای از این غریبی» شبا جای تو بابایی بابا بابا حرف بد جای لالایی بابا بابا منو ترسونده صدایی بابا بابا عروسکای دخترای شامی عذاب میدن منو زنای شامی به من میگن رفتی سفر ولی نه تو رو خدا بگو کجای شامی دیدم خودم سرت رو که روی نی سواری عمه چشامو پوشوند گفت طاقتی نداری «ای وای از این غریبی» اگه حق نصیب حق شد چرا بابا سر‌تو توی طبق شد چرا بابا قرآنم پاره ورق شد چرا بابا تو قتلگاه مونده تنت هنوزم تو دست عمه پیرهنت هنوزم نمیشه باورم یه مشت حرومی تو رو ازم گرفتنت هنوزم حالا من و سر‌تو حرفای بی جوابم دیگه بدون بابام آروم میرم بخوابم «ای وای از این غریبی» شعر: رضایی سبک و اجرا: محمد حسن پور حضرت رقیه (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بين تموم عشق ها عشقم فقط حسينه بين تموم ذكرها ذكرم فقط حسينه در اين زمين خاكي بي ياور و حبيبم اگر كه من غريبم يارم فقط حسينه دلم به دون نامت گرفته و تباهه در ملك كشور دل شاهم فقط حسينه جز ديدن حريمش فكري به سر ندارم در هر زمان و هر جا فكرم فقط حسينه در هجر كربلايش روز و شبم سياهه در ظلمت سياهي ماهم فقط حسينه * امام حسین (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 لشگریان خیره سر، چند نفر به یک نفر؟ فاطمه گشته خون جگر، چند نفر به یک نفر؟ خواهر دل شکسته اش، همره دختران او زند به سینه و به سر، چند نفر به یک نفر؟ بین زمین و آسمان، جنت و عرش و کهکشان پر شده است این خبر: چند نفر به یک نفر؟ حور و ملک به زمزمه -وای غریب فاطمه- حضرت خضر نوحه گر، چند نفر به یک نفر؟ آه و فغان مادرش، به قلب سنگی شما مگر نمی کند اثر؟ چند نفر به یک نفر؟ عمو رمق ندارد و همه هجوم می برید! مرد نبردید اگر؟ چند نفر به یک نفر؟ یاد مدینه زنده شد، روضه ی رنج فاطمه که ناله زد به پشت در، چند نفر به یک نفر؟ شاعر:وحید قاسمی عبدالله ابن الحسن (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خوش اومدی به جمعمون اومدی گرچه با سر نموده ای منوّر دیده های همش تر مثل قدیما موهامو شونه بزن دوباره اما نکن نظاره گوشی که گشته پاره بابا بابا گوشواره رفته غارت بابا بابا من کجا و اسارت بابا بابا به صورتم جسارت مظلوم ،مظلوم ،رقیهٔ سه ساله روتنم ببین مونده نشون تازیونه سنگای بی بهانه سیلی ظالمونه مونده به روی این سینه داغ اهانت شام کینه های روی بام زخم زبون ودشنام بابا بابا ببین دیگه خزونم بابا بابا ببین که نیمه جونم بابا بابا نخواه دیگه بمونم مظلوم،معصوم،رقیهٔ سه ساله چه کسی ای گل زهرا سر تو رو شکسته راه دمت رو بسته اَبروهاتو گسسته یاسمن غریب تو درکودکی چی دیده دیده رگ بُریده دق کردوشدشهیده بابا بابا شهید ِ خیزرونم بابا بابا درکودکی کمونم بابا بابا مرگم میشه امونم مظلوم،مظلوم،رقیه ی سه ساله علی مهدوی نسب عبدالمحسن حضرت رقیه (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 عمو جونم موندی تک و تنها میون لشکر صدا میاد حسین غریب مادر غصه نخور تو این دمای آخر عمو جونم هر جوری هست خودم رو می رسونم دارم میام با همه ی توونم فدات بشم عموی مهربونم دارم میام/یه کم دیگه دووم بیار دارم میام/بذار فدات بشم بذار ..... دوره ات کردن با سنگ و چوب و با عصا و شمیشیر یکی یکی میان با ذکر تکبیر می کشنت بدون جرم و تقصیر دوره ات کردن توو موج خون میون قتلگاهی پناه عالمی و بی پناهی می زننت بدون هیچ گناهی عمو دارن/جلو چشام می زننت نمونده آه/یه جای سالم به تنت ..... مثل بابام ترسی ندارم به خدا عمو جون درسته سنگ می باره مثل بارون به حرمله بگید بیاد تو میدون مثل بابام منم یه داغ کهنه کرده پیرم دلم می خواد جلوشونو بگیرم بذار منم تو بغلت بمیرم عمو ببین/گلومه مثل اصغرت دست منم/شکسته مثل مادرت وحید محمدی عبدالله ابن الحسن (ع) زمزمه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 یک اربعین غریبی و مصیبت و رنج و بلا یک اربعین نامردی و جنایتِ یزیدیا آه زینب چی دیده چه ها کشیده برگشته با یک قَدِّ خمیده ناله می زد داداش دلم نوحه برات سروده ببین مِثهِ مادرمون همه تنم کبوده آه... غریب مادر... ** با خطبه ام تو کوفه و تو شهر شام پر بلا شد مجلسای عیش و نوش شبیه مجلس عزا آه خطبه می خوندم برای اَغیار شد زنده یاد حید کراّر من از برای حفظ ِ دین در بین نانجیبان سرِ تو روی نیزه ها مشغول ذکر و قرآن آه... غریب مادر... ** از ناقه های بی جهاز و سلسله برات بگم یا از سنان و خولی و از حرمله برات بگم آه با ما همیشه خوب شد نبودی بدتر از اینها ظلم یهودی یهودیای شام به ما چه ناسزاها گفتن انتقام خیبر و از دُردونه هات گرفتن آه... غریب مادر... شاعر : حاج امیر عباسی امام حسین (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 یک اربعین غریبی و مصیبت و رنج و بلا یک اربعین نامردی و جنایتِ یزیدیا آه زینب چی دیده چه ها کشیده برگشته با یک قَدِّ خمیده ناله می زد داداش دلم نوحه برات سروده ببین مِثهِ مادرمون همه تنم کبوده آه... غریب مادر... ** با خطبه ام تو کوفه و تو شهر شام پر بلا شد مجلسای عیش و نوش شبیه مجلس عزا آه خطبه می خوندم برای اَغیار شد زنده یاد حید کراّر من از برای حفظ ِ دین در بین نانجیبان سرِ تو روی نیزه ها مشغول ذکر و قرآن آه... غریب مادر... ** از ناقه های بی جهاز و سلسله برات بگم یا از سنان و خولی و از حرمله برات بگم آه با ما همیشه خوب شد نبودی بدتر از اینها ظلم یهودی یهودیای شام به ما چه ناسزاها گفتن انتقام خیبر و از دُردونه هات گرفتن آه... غریب مادر... شاعر : حاج امیر عباسی امام حسین (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 پسرای خواهر تو صدقه های سر تو بذا بشن گلای من پرپر تو خواهری کردم/ یاوری کردم برای تو باز/ مادری کردم ای عزیز زهرا قربت الی الله زندگیم فدات ثارالله 2 اگه تا اینجا اومدن به یه امیدی اومدن دستشونو به دامنت گره زدن هر دو تا هستند/ مست اباالفضل معجزه های/ دست اباالفضل حضرت مسیحا جون بده به دلها زندگیم فدات ثارالله 2 باید برات کاری کنم نه که فقط زاری کنم هر جوری شد برای تو کاری کنم این دو دلاور/ فاتح لشگر هر دو می جنگن/ شبیه حیدر ای امیر دنیا ای غریب تنها زندگیم فدات ثارالله 2 طفلان حضرت زینب (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 أناالبطل عبداللهم شور غزل عبدااللهم من آخرین یادِ گاره شیر جمل عبداللهم منم وارث جهاده حسن به دل جرات و نهاده حسن من شیر غرانم همرزم طوفانم جانباز عاشورا سرباز میدانم بند دوم: پُر از غضب عبداللهم کوه ادب عبداللهم بدون ترس راه افتادم علی نسب عبداللهم سپر شد سرم برای عمو همه جون من فدای عمو کم سن و آمادم مَردی رو استادم دستم رو چون ساقی پای حرم دادم بند سوم: دلاورم عبداللهم غضنفرم عبداللهم حماسه ای توی گودال زدم رقم عبداللهم تا دیدم عدو شده خیره سر دویدم فقط بدون سپر غیرتم شمشیره بر فرق تزویره از من درس ایثار یک لشکر میگیره شعروسبک: علی علی بیگی عبدالله ابن الحسن (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 راز من و لب هایِ تو معنا شدنی نیست جز با نفسم، خون ِ تو احیا شدنی نیست با ناز همینکه زلبت بوسه گرفتم گفتم شبم انگار که فردا شدنی نیست و اللهِ کسی که به لبت بی ادبی کرد جز با نفس فاطمه رسوا شدنی نیست گیرم که همه سُرمه و آئینه بیارند این دخترک سوخته زیبا شدنی نیست این پا نشدن پیش تو از بی ادبی نیست این پایِ ورم کرده دگر پا شدنی نیست نه پیر زمین خورده شود دخترِ سابق نه ،،این سرِ غارت شده بابا شدنی نیست این گیسوی کوتاه دگر شانه ندارد زحمت نکش عمه گره اش واشدنی نیست آن شب جلویِ مادرِ تو بد کتکم زد ورنه قدِ کوتاه چنین تا شدنی نیست شد تیزی چکمه اثرش چون نوک مسمار پهلویِ لگد خورده مداوا شدنی نیست دختر که زمین خورد ز گیسو نکشیدش بی ناز کشی هایِ پدر پا شدنی نیست هرچیز که از خیمه ما رفت به غارت غیراز سرِ بازار که پیدا شدنی نیست حضرت رقیه (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 هجران گرفته دور و برم را برای چه؟ خون می کنی دو چشم ترم را برای چه؟ وقتی قرار نیست کبوتر کنی مرا بخشیده اند بال و پرم را برای چه؟ گر نیستی غریب، مگو پس انا الغریب صد پاره می کنی جگرم را برای چه؟ دارد سرت برای چه آماده می شود؟ پس آفریده اند سرم را برای چه؟ زحمت کشیده ام که چنین قد کشیده اند بر باد می دهی ثمرم را برای چه؟ من التماس می کنم و تفره می روی شاید عوض کنی نظرم را برای چه؟ از مثل تو کریم توقع نداشتم اصلاً گذاشتند کرم را برای چه؟ باشد نمی روند، ولی جان من بگو آورده ام دو تا پسرم را برای چه؟ علی اکبر لطیفیان طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
بازهم پیچیده عطر روضه ها در کوچه ها بازهم مشکی شده دیوار های شهر ما لرزه افتاده گمانم باز در عرش خدا آمده ماه محرم آمده ماه عزا یا عِبادَالله اُوصِیکُم وَ نَفسی بِالبُکاء @hosenih این حسینیه ست میعاد پریشان های شهر جمع ما جمع است اینجا با مسلمانهای شهر از در تکیه بفرمایید مهمانهای شهر ای گنهکاران بیایید ای پشیمان های شهر یا عِبادَالله اُوصِیکُم وَ نَفسی بِالبُکاء پر شده حالا دوباره شهرمان از بوی سیب دستها مهمان سینه روی لب امن یجیب اشکمان جاری ست پای روضه ی شیب الخضیب هم صدا با گریه های زخمی یابن الشبیب یا عِبادَالله اُوصِیکُم وَ نَفسی بِالبُکاء @hosenih بر مشامش می رسد هرلحظه بوی کربلا ده قدم مانده شود اینجا سرش ازتن جدا چند روز بعد هم در پیش چشم بچه ها خواهرش تنها سرش بر نی تنش هم زیر پا یا عِبادَالله اُوصِیکُم وَ نَفسی بِالبُکاء شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حالا که داری میخری آماده ام کن آقا برای نوکری آماده ام کن از مادر خود رزق اشکم را بگیر و با یک دعای مادری آماده ام کن @hosenih سنگم! مرا با دست خود از خاک بردار مانند زیبا گوهری آماده ام کن نگذار باشم کمتر از حرّ و زهیرت با نیّت یاریگری آماده ام کن تا بر تنِ باطل فرود آیم به شدّت برّنده ام کن، خنجری آماده ام کن بگذار از عشق تو در خونم بغلطتم با گوشه-چشم ِ محشری آماده ام کن لطفا شهیدم کن! به آن نحوی که از من اصلا نماند پیکری...آماده ام کن تا که مرا عاشق تر از سابق بسازی با داغِ ویرانگرتری آماده ام کن باید بمیرم سوم ماه محرم نذر سه ساله دختری آماده ام کن @hosenih بر روی تل می ایستم حیران، برای- گریان شدن با خواهری آماده ام کن بر سینهٔ عطشانِ تو؛ «ألشمرُ جالسْ»... با روضهٔ شعله وری آماده ام کن! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حسین آمد و حق را به کربلا آورد برای ناله‌ی نی، غم به نینوا آورد همین که قطره اشکش به خاک ها افتاد به خاک غم زده‌ی کربلا شفا آورد برای آن که نشیند به تخت، خواهرِ شاه به روی شانه علمدار عرش را آورد نسیم بر سر گیسوی شیر خواره که خورد به کار بسته‌ی عالم گره گشا آورد @hosenih زمان بعثت شبه پیمبرش بود و حسین اکبر خود را به این حرا آورد مُرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی، او به جا آورد نبود شأن و مقام تو ذبح اسماعیل حسین آمد و حجت به انبیا آورد تمام دخترکان را یکی یکی با ناز امیر علقمه از عرش کبریا آورد رقیه تا قدمش روی خاک ننشیند عمو به چشم خوداو را چو طوطیا آورد ** حبیبه ای که ملک سرمه از رهش می برد نپرس خار مغیلان سرش چه ها آرود زکوچه ای که در آن بی هوا زدن شد باب عدو همان روشش را به کربلا آورد یکی به پهلوی اکبر یکی به دیده‌ی ماه چنین بلا به سر هر دو بی هوا آورد @hosenih حسین داشت ز طفل و تلظی اش می گفت که حرمله سخنش را به انتها آورد بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد چنین سه شعبه فلک را به خاک ها آورد ز بس که پیکر او پاره پاره شد بر خاک نسیم عطر تنش را جدا جدا آورد تنی نماند دگر تا کفن نگه دارد نداشت چاره که سجاد بوریا آورد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با خون نوشته اند به روی جگر حسین اکسیر اعظم است همین گریه بر حسین الله و احمد و علی و فاطمه، حسن هستند محو یک نفر، آن یک نفر حسین @hosenih بالا حسین و تاج سر انبیا حسین بیخود گدای تو نشده معتبر حسین میلم به میوه های بهشتی نمی کشد در سفره ریخته نمکی مختصر حسین پشت درم، حواله نده جای دیگری دِرهم نخواستم زتو، دَرهم بخر حسین شد توبه ام قشنگ ترین توبه از قدیم گفتم به جای ذکر، فقط بیشتر حسین وا شد به تربت تو زبان بسته طفل من ای بهترین سخن به لب محتضر حسین رفتی تنور تا که نسوزیم در گناه افتاده ای بجای همه در خطر حسین بر روی نیزه قبله شدی چرخ می خوری محشر برای من شدی از هر نظر حسین @hosenih ای از قفا بریده سر آهسته تر برو ما را نگاه کن کمی از پشت سر حسین ** دائم مواظبم که نیفتد سرت زمین ای ماه سنگ خورده! ندارم سپر حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ در چشم ها باران رحمت را نگیر از ما این سجده ی بر روی تربت را نگیر از ما @hosenih هر چند ما کفران نعمت کرده ایم اما این بار لطفی کن ، وَ نعمت را نگیر از ما ما سربلند از امتحان بیرون نمی آییم این اشک های بینِ هیئت را نگیر از ما یک روز باید عشق را ثابت کنیم ، آقا حالا که وقتش هست ، فرصت را نگیر از ما یا لَیتَنا کُنا مَعَک گفتیم‌ ، آقا جان لطفی کن و این آه حسرت را نگیر از ما نوکر میان روضه ها همصحبت مولاست این لحظه های گرم صحبت را نگیر از ما @hosenih ما سالها با اشکهامان زندگی کردیم این سوز و آه و اشک و خلوت را نگیر از ما ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باور نمی کردم که پرچم را ببینم امسال هم ماه محرم را ببینم چه نوکرانی بی صدا رفتند امسال من مانده ام ایام ماتم را ببینم اهل القری آقای مارا دفن کردند می خواستی با چشمم این غم را ببینم @hosenih قربان یک شب روضه ات دارو ندارم پرپر زدم جان تو این دم را ببینم خرج تمام روضه ها با مادر توست زحمت کشیده فیض اعظم را ببینم ای کاش چشمم وا شود بالای مجلس یک مادری باقامت خم را ببینم همراه مادر آمده از عرش حیدر بااو رسول الله خاتم را ببینم موسی عصا در دست دربان حریمت آن سوی در عیسی بن مریم را ببینم ذکری که عالم را تکان داده حسین است من ایستادم شور عالم را ببینم @hosenih والله چای روضه مرده زنده کرده اینجا فقط درمان دردم را ببینم ** از خیمه تا گودال زینب داد می زد سخت است زیر پا امامم را ببینم فریاد زد مادر گمان می کردی یک روز جای حسین این جسم درهم را ببینم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بگو حسین کجایی؟بگو چه کار کنم؟ برای اینکه نیایی ؛بگو چکار کنم؟ به هر دری زدم اما نشد پیام دهم به دستِ بسته از اینجا به تو سلام دهم تمام شب سر بازار راه رفتم من غریب و بی کس و بی یار راه رفتم من @hosenih اگر که نامه نوشتم« بیا» حلالم کن نشد پیام رسانم ؛نیا... حلالم کن قسم به حولهٔ احرام تو امیرِ حرم تمام شهر به یکباره ریختند سرم دعا کنم که نگاه از دیارشان بٍبُری خدا نیاورد آن لحظه را زمین بخوری همینکه زانوی من زیر ِ ضربه خورد زمین تمام ِ کوفه سرم ریخت از یسار و یمین به دور بازوی من ریسمان که پیچیدند شبیه شهر مدینه بلند خندیدند خدا رو شکر که طوعه میان ِ خانه نشست ولی غرور عمویم میان کوچه شکست بگو به خواهر خود کوفه با مدینه یکیست اگر اسیر شوی چادر توهم خاکیست بگو که نیزهٔ کوفی شبیه مسمار است مسیر قافله آخر به سوی بازار است ز چشم ِ بی ادب ِ کوفیان خبرداری؟ خداکند که تو چادر اضافه برداری مسیر قافله را از عراق برگردان خداکند نشوی بین کوفه سرگردان سرم شکسته فدای سرت فقط برگرد قسم به بی کسی مادرت فقط برگرد @hosenih خداکند که صدایم به کاروان برسد وگرنه زیور زنها به ساربان برسد خبر رسید اگر مسلمت زدنیا رفت حمیده را بغلش کن بگو که بابا رفت بجای من پدری کن برای دخترمن خداکند که نبیند به نیزه ها سرمن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e