🌹آشنایی با شهیدی که مزارش همیشه شلوغ است
#وصیت: اگر درد و دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید، بیایید سر مزارم؛ به لطف خداوند حاضر هستم.
🌹فرازهایی از وصیت زیبای شهید مدافع حرم : #شهید #سجاد_زبرجدی:
برادران و خواهران من، اگر ما در راه امام زمان(عج) نباشیم بهتر است هلاک شویم و اگر در راه امام زمانمان استوار بمانیم بهتر است آرزوی #شهادت کنیم، زیرا شهادت زندگی ابدی است.
برادران و خواهران من، #امام_زمان(عج) غریب است. نباید آقا را فراموش کنیم، زیرا آقا هیچ وقت ما را فراموش نمی کند و مدام در رحمت دعای خیرش هستیم. از شما بزرگواران خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه #دعای_فرج فراموش نشود و تا قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید زیرا امام منتظر دعای خیر شما است.
هر گناه ما، مانند سیلی است برای حجت ابن الحسن (ارواحنا فداه)
👈اگر #درد_و_دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم، به لطف خداوند #حاضر هستم.
من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد شهید شود. خداوند سریع الاجابه است، پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید.
همه ما همدیگر را در آخرت زیارت می کنیم. یکی با روی ماه و یکی با روی سیاه، انشالله همه با روی ماه باشیم.
#سلام را به امام زمان بفرستید تا رستگار شوید.
🌺🌺🌺
📝مزار شهید در قطعه ۵۰ بهشت زهرای تهران است
شهید مهدی #نوروزی معتقد بود باید مقابل داعش ایستاد👊، وطنی باشد یا غیروطنی.
شهید نوروزی صدها کیلومتر دورتر از سرزمین محل تولدش به شهادت رسید🌷 تا اثبات کند که برای او #امنیت مردمش آنقدری مهم هست که بخاطر آن ماهها همسر و فرزند یکساله اش را تنها بگذارد و در کشوری دیگر اردو بزند
بجنگد و در آخر هم جانش را بدهد و #شهید بشود🕊
#شهید_مهدی_نوروزی
#شیر_سامرا
#شهید #محمدحسین_باغبان ،
كارگرزاده ای بود از استان اصفهان . یک ناخنش به خاطر جوشکاری کبود بود، قبل از عملیات خیبر ،به همرزمش شفیعی گفت اگر شهید شدم مرا از ناخنم و گودی کف پایم بشناسید. شفیعی دلش لرزید. بارها حسین را دیده بود که با گریه می گفت خدایا مرا مثل امام حسین (ع) شهید کن.
اواخر اسفند ، وقتی شفیعی را برای شناسایی شهدا به تعاون لشكر14 امام حسین(ع)خواستند ، حسین را فقط از روی ناخنش و گودی كف پایش شناخت ، چون حسین سر نداشت.
🌺از زبان #همسرشهید
🔸وقتیکه ایشون میخواستن از بنده اجازه بگیرن واسه رفتن به #سوریه،احساس میکردم که واقعا نمیتونم رو به روی #حضرت_زینب (س) بایستم
🔹اما از طرفی هم نمیتونستم تو اون شرایط بسیار سخت،تو #اوج_وابستگی و نیاز،به ایشون راحت اجازه بدم که برن.
🔸بنده فقط سکوت کردم،تنها کاری که کردم سکوت کردم و چیزی #نگفتم. دیدم که ایشون هی چشماشون رو کوچیک میکردن و سر تکون میدادن تا اجازه بدم که #برن.
🔹من باز چیزی نگفتم و فقط سکوت کردم
دیدم که دیگه صداشون نمیاد و ساکت شده بودن،وقتی برگشتم و نگاشون کردم دیدم نشسته بودن روی پله آشپزخانه و سرشون رو انداخته بودن پایین و #اشک از چشماشون سرازیر میشد.
🔸وقتیکه من #گریه ایشون رو دیدم،دیگه واقعا نتونستم مقاومت کنم چون خیلی به ایشون #علاقه داشتم و همیشه میخواستم که به خواسته هاشون برسن و هر آرزویی که دارن بهش برسن و درنهایت بهشون گفتم که باشه مشکلی نیست،برین
🔹فقط به #خنده بهشون گفتم که وقتی رفتین اونجا یه وقت #شهیدنشین... ایشونم خندیدن
و گفتن:نه من میخوام #چهل سال خدمت کنم مثل فرمانده مون جعفرخان تو سن چهل سال به بعد #شهید شم.
#شهید_تاسوعای_94
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_سجاد_طاهرنیا
💟محمدرضا هم #مداح بود و هم فرمانده سفارش کرده بود روی سنگ قبرش بنویسند: #یازهــــرا (سلام الله علیها)
★اونقدر رابطه اش با #حضرت_زهرا قوی بود که مثل بی بی #شهید شد🌷
💟خمپاره خورد💥 به سنگرش
بچه ها رفتند بالاسرش
★دیدند ترکش خورده به
#پهلوی چپ و بازوی راستش😔
📚 کتاب خط عاشقی 2
#شهید_محدرضا_تورجی_زاده
#شبتون_شهدایی🌙
هدایت شده از قریشی
شهید مهدی #نوروزی معتقد بود باید مقابل داعش ایستاد، وطنی باشد یا غیروطنی.
شهید نوروزی صدها کیلومتر دورتر از سرزمین محل تولدش به شهادت رسید🌷 تا اثبات کند که برای او #امنیت مردمش آنقدری مهم هست که بخاطر آن ماهها همسر و فرزند یکساله اش را تنها بگذارد و در کشوری دیگر اردو بزند
بجنگد و در آخر هم جانش را بدهد و #شهید بشود
#شهید_مهدی_نوروزی
#شیر_سامرا
🌺خواهر شهید ابراهیم هادی :
🛵یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند،
عده ای دنبال #دزد دویدند و موتور را زدند زمین.
ابراهیم رسید و #دزد زخمی شده را بلند کرد.
نگاهی به چهره #وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت:
اشتباه شده! بروید.
ابراهیم دزد را برد #درمانگاه و خودش #پیگیر درمان زخمش شد.
😔آن بنده خدا از رفتار ابراهیم #خجالت زده شد.
ابراهیم از زندگی اش سوال کرد؟
🛠 #کمکش کرد و برایش #کار درست کرد! طرف #نماز خوان شد، به #جبهه رفت و
🦋بعد از ابراهیم در جبهه #شهید شد...
وقتی ۱۹ ساله بود ، سربند یا #علی_بن_ابی_طالب بر پیشانی بست و به هیئت #فاطمیون پیوست و راهی سوریه شد.
حتی خبر پدرشدنش هم نتوانست ، قدم هایش را برای رفتن به #سوریه سست کند.
نمی دانم از #اسارت عمه سادات و بچه های #حسین چقدر دلش به درد آمده بود که می گفت ، دعا کنید اسیر نشوم.
اما، خواب #ارباب_بی_کفن ، شد تسکین ساعات اسیری اش و با ذکر #یا_زینب و #یا_علی ، سرش را از تن جدا کردند.
و باز هم ماجرای سری که در طبق گذاشتند
گویی هنوز هم شمشیر کینه علی، بر دست این اهالی کور دل است.
ای #شهید خدا کند ، فرزندت که بعد از شهادتت 🕊، چشم به دنیای بدون پدر گشود. اگر بهانه ات را گرفت ؛کسی عکس #سر_بریده_شده ات را نشانش ندهد.
راستی ، چه به حال مادرت آمد وقتی فیلم ذبح کردنت را دید .همان مادری که داغ برادر شهیدش را هم بر دل شکسته اما با ایمانش دارد.
گویی تاریخ از این داغ ها بسیار بر دل دارد.در #کربلا هم ، خواهری از روی تل ، شاهد لحظه ای بود که سر حسینش را از تن جدا کردند و #مادری که در #گودال یا بُنَیَّ گفت..
همان مادری که این روزها، خانه اش بوی #در_سوخته میدهد ، نمازش را شکسته می خواند و دست هایش را به زحمت بالا می آورد و دعای #اللهمَّ_عَجِّل_وَفاتی_سَریعاً می خواند و کودکانی که دل هایشان به آمین گفتن راضی نیست.
ای شهید ، تورا قسم به این روزهای غم ، سفارشمان را به مادر کن و پیش ارباب کمی دعایمان کن..
دعا کن حداقل #حر_زمان شویم
ما راه را گم کرده ایم...
📅تاریخ تولد : ۱۳۷۱/۷/۲۶
📅تاریخ شهادت :۱۳۹۲/۱۱/۸
🗺محل شهادت : دمشق سوریه
🗺محل دفن : بهشت زهرا مشهد
🌷شهیدی که رهبری شالش را برای تبرک گرفت
بچههای گردان علیاکبر(ع) میرن پیش رییس جمهور وقت (مقام معظم رهبری) تا دیداری داشته باشند و روحیه بگیرن
تو مراسم سیدجمال که مسئول تبلیغات گردان بوده و مداح اهل بیت(ع)، برنامه اجرا میکنه و جلوی حضرت آقا مرثیه سرایی میکنه.
موقع نماز وقتی حضرت آقا میان شروع کنن نماز رو، سیدجمال که قرار بود مکبر باشه شال سبزش و میندازه رو دوش آقا و میگه اینو میذارم تا تبرک بشه و ان شاء الله در جبهه #شهید بشم.
نماز که تموم میشه و میره شال رو بگیره آقا میفرمایند که شما ساداتی و اگه مشکلی نداره این به عنوان تبرک پیش من بمونه که سیدجمال قبول میکنه.
بعداً حضرت آقا به برخی از دوستان لشگر میسپرن بیشتر هوای سیدجمال رو داشته باشن و نذارن بره خط که حضورش برا بقیه رزمندهها باعث دلگرمی و قوت قلبه
اتفاقاً تو عملیات همه مواظب بودن که خط نره و عقبه بمونه، ولی تو شلوغی درگیریها سید هم جلو میره و به آرزوی دیرینهاش میرسه و #شهید میشه
مداح اهل_بیت
#شهید #سیدجمال_قریشی
❣
🔻 #شهید حمید قشونی
شبِ ۲۱ بهمن ماه سالروز شهادت بسیجی شهید حمید قشونی است.
شهید حمید قشونی فرزند حسنعلی در تاریخ ۱۳۴۹ در ویس به دنیا آمد و تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی ادامه داد.
او از همان کودکی فردی پر جنب و جوش و فعال بود و در امور کشاورزی در تابستان های گرم جنوب در کنار پدر کار میکرد.
پدرش را در ۱۲ سالگی از دست داد و در آغوش پر مهر و محبت مادرش پرورش یافت.
پس از شروع جنگ و با تشکیل بسیج مستضعفین در ویس به همراه دیگر دوستانش به عضویت آن در آمد و از آن به بعد بخش مهمی از زندگیش در بسیج سپری شد.
شهید حمید قشونی در سن ۱۵ سالگی پس از دوره آموزش نظامی آمادگی خود را برای رفتن به جبهه اعلام کرد ولی به خاطر سن کم مانع رفتنش شد اما او با دست بردن در شناسنامه و با تغییر سن خود راهی جبهه شد و به عنوان تک تیرانداز در گردان کربلا لشکر ۷ولی عصر مشغول به خدمت شد.
تحول روحی شدید او در جریان آشنایی با بچه های بسیج و حضور معنوی در جبهه ها از او نوجوانی که به تکلیف دینی خود توجه بسیاری نشان میداد به وجود آورد.
شهید حمید قشونی وقتی از جبهه باز می گشت مدت اندک مرخصی خود را در بسیج سپری میکرد.
او در جواب مادرش که به او گفته بود هنوز سنات برای حضور در جبهه ها مناسب نیست و از طرفی برادرانت در جبهه حضور دارند و فعلا از رفتن صرف نظر کن میگفت من وقتی مراسم تشییع شهدا را میبینم شرمنده میشوم که چرا خانواده ما شهیدی در راه اسلام تقدیم نکرده است.
سرانجام این بسیجی دلاور در عملیات شکوهمند والفجر۸ در شب عملیات در تاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۲۱ در حالی به عنوان کمک تیربارچی بود در حال عبور از رودخانه خروشان اروند بر اثر اصابت خمپاره به قایقش به شهادت رسید.
و پیکر مطهر او پس از یک هفته از دهانه خلیج فارس کشف و در زادگاهش در شهر ویس به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی
🌺کتاب رهپویان عشق
(شهدای شهر ویس)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل سنگ مارا هم امشب تو با یادشان باصفا کن ...
💚⚘🍃⚘🍃💚⚘🍃⚘🍃⚘🍃💚
#شهدا_شرمنده_ایم #میثم_مطیعی
#شهیدان
#شهید
#شهید_باقری
#شهید_تهرانی_مقدم_پدر_موشکی_ایران
#شهید_باکری
#شهید_مهدی_باکری
#شهید_حمید_باکری
#شهید_همت
#شهید_آوینی #سید_شهیدان_اهل_قلم
#شهید_صیاد_شیرازی #شهید_چمران
#چمران
#مداحی_شهدا
#مداحی
#شهید_ترور
#شهید_دفاع_مقدس #دفاع_مقدس
❤️ #شهید ...
شهید ، گنگ ترین کلمه در تاریخ انسانیت است !
گنگ ترین کلمه در دایره لغات من ...
کلمه ای که هیچگاه مفهومش رانفهمیدم ...
نفهمیدم دل کندن ، قید دنیاو لذت هایش را زدن یعنی چه ؟؟
نفهمیدم سیزده ساله بودن و زیر تانک رفتن یعنی چه ؟
نفهمیدم قمقمه ی خالی ، زبان تشنه و جنگیدن یعنی چه ؟
نفهمیدم ریش های خضاب شده به خون یعنی چه ؟
نفهمیدم آب سرده شَطّ ،
لباس نازک غواصی ،
شب تاریک،
تیر در قلب
و غرق شدن یعنی چه ؟
نفهمیدم خمپاره سر را بردن یعنی چه ؟
نفهمیدم بدن دوخته شده به سیم خاردار یعنی چه ؟
نفهمیدم مفقودالاثر یعنی چه ؟
نفهمیدم استخوان های جوان رعنا در آغوش مادر یعنی چه ؟
اصلا میدانی شهید ...
من هنوز خیلی چیزها را نفهمیدم ؛
که اگرفهمیده بودم باید در کنار نامم شهید بود😔 💚❤️
#کانال_سرداران_شهید_باکری👇
💕 @bakeri_channel
#خداحافظ_فرمانده؛
#یادداشت یک #شهید برای فرمانده شهیدش «مهدی باکری» ...
در یک لحظه قایق در میان چند انفجار بالا و پایین میرود. سر میدزدم و "لطفی"، قایق را سالم از میان معرکه میگذراند.
#شهید_محمد_قنبرلو فرمانده گردان بدرلشگر 31 عاشورا در عملیات بدربود که سردار شهید مهدی باکری را در شرق دجله و در عملیات بدر در حالی که مجروح بود، در قایق گذاشت. .
آنچه می خوانید #دلنوشته_ای از این شهید برای #سردار_شهید_آقا_مهدی_باکری است... .
#خداحافظ_فرمانده
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند😔 .
قایق از میان گلولهها راهی برای خود مییابد و پیش میرود. سکان در دست " #رضا لطفی است. .
پیکر زخمی آقا مهدی را در گوشهای از قایق خواباندهاند. خون از پیشانیش میجوشد و سرازیر میشود😔.
شعاعی از نور کمرنگ غروب آفتاب اسفندماه جلوه دیگری به #چهره_آقامهدی داده است. .
#زخمی هستم ولی همه فکرم پیش #آقامهدی است. .
بعید میدانم مرغ از قفس پریده باکری دوباره به حصار قفس برگردد.😔 .
لبهایش مترنم است. با اینکه در زیر آن آتش شدید فرصتی برای شنیدن نیست ولی به لبهایش چشم میدوزم. .
الله و الله... الحمدلله، الله و الله... الحمدلله
در یک لحظه #قایق در میان چند انفجار بالا و پایین میرود. سر میدزدم و "لطفی"، قایق را سالم از میان معرکه میگذراند.
ناگهان نگاهم روی #سیلبند ثابت میماند. عراقیها به روی سیلبند آمدهاند و بسوی قایق روی آب #شلیک میکنند. هنوز چشم از سیلبند بر نداشتهام که آرپیجی زنها دوباره شلیک میکنند و قایق را هالهای از آتش در میان میگیرد...
روی دجله غوطهورم. موج انفجار آرپیجی بداخل آب پرتابم کرده است. دست و پا میزنم و خود را روی آب نگه میدارم. لاشه قایق در فاصلهای دور در میان شعلههای آتش میسوزد... .
(شهید محمد قنبرلو
#همیشه تکیه کلامش این بودکه بعدازمهدی زنده ماندن ارزش نداردوبایدشهیدشدوپیش #مهدی عزیزرفت⚘
در #وصیت نامه اش گفته:چطور ممکن است انسان #شاهد_شهادت و سوختن #پیکرمطهرباکری ها باشد و خود گوشه ای بنشیند و در پی #مقام و زندگی و رفاه باشد » . ...
#عملیاتبدر
#فرمانده
#شهیدمهدیباکری
#شهیدمحمدقنبرلو
#خداحافظفرمانده
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#اللهم_صل_على_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم .
#شلمچه #شلمچه_بوی_چادر_خاکی_مادر_میدهد #شلمچه_قطعه_ای_از_بهشت_است
#غروب_دلگیر
#کانال_سرداران_شهید_باکری_تلگرام_ایتا👇
@bakeri_channel
شاید نوشتن و گفتن از #حمید_باکری به سادگی هم ممکن است؛
چرا که او خود ساده بود و ساده زیست و به همان سادگی و به دور از هر گونه تکلف و تظاهری در راه ایمان و آرمانش جهاد کرد و #شهید شد.
او در راه ایمان و عقیده اش از همه چیز مردانه گذشت،
از نام و نان و مقام؛
از فرزند و عیال و خانمان،
همۀ دلبستگی هایش را گذاشت و گذشت،
رشتۀ تمام وابستگی های فریبندۀ دنیا را مؤمنانه گسست و... به خدا پیوست!
هنوز هم وجب وجب خاک خوزستان و کرمانشاه و کردستان و آذربایجان طنین گام های #حمید_باکری را به یاد دارند
و
انسان ها نیز؛
خانواده، دوستانش، همسایه ها، همرزمان، همفکران، همکاران، همشهری هایش و...
#هور_جزیره_مجنون_دجله
#عملیات_خیبر_بدر
#دفاع_مقدس
#هشت_فصل_عاشقی
#لشکر_عاشورا
#سردار_شهید_آقا_مهدی_باکری
#سردار_شهید_آقا_حمید_باکری
#پیج_سرداران_شهید_باکری
#mahdi_va_hamid_bakeri
#کانال_سرداران_شهید_باکری_تلگرام_ایتا 👇👇
@bakeri_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #استوری | #شهیدانه
وقتی عقل عاشق شود
عشق عاقل میشود
و #شهید میشوی . . .
#اللهمالرزقناشهادت💔
#کانال_سرداران_شهید_باکری 👇
🖤 @bakeri_channel 🖤
#خاطرات_علمدار_لشکرمقدس۳۱_عاشورا_سردارشهید_آقاحمیدباکری
#فتح_المبین
#یا_زهرا(س) .
با یاد تو در #جبهه_های_ایران مکه و مدینهٔ امروز جنگی در خواهد گرفت عاقبت آن ، فتحی است آشکار . #فتح المبین !
خانواده #حمید در اهواز است منطقه رقابیه منطقه عملیات است شب عملیات صدای توپخانه تا شهر می رسد . همه نگران هستند . خبری از #عملیات به عقبه نمی رسد. از #شهدا از #پیروزیها خانواده ها چشم در راهند عاقبت کار اگر چه پیروزی است و جز #شهادت چیز دیگری لیاقت آنها را ندارد. اما خانواده ها همچنان چشم انتظارند.
به #خاطره_های گذشته می نگرند.
ناگهان خبری از عملیات به گوش می رسد.
#رقابیه سخت در محاصره است.
خدایا چه میشود ؟
#حمید_در_محاصره است .
چه میتوان کرد .
دست به دامن خدا شدن ، فقط دعا چاره ساز است .
سر از سجاده که بر میدارد ، عملیات به #پیروزی رسیده است . اما هنوز از بچه ها خبری نیست .
در منزل به صدا در می آید . حتما #حمید باز گشته است .
در را سریع باز کرد .
آخ این چه قیافه ای است ؟
زیر لب گفت انتظار داشت در هر لباسی اورا ببیند جز این لباس .
سرتاپا خون . مگر از مقتل گریخته است . #حمید آمد . سرتا پا خون و با خبرهای پیروزی .
#حمید_نام_شهدا_را یکی یکی به زبان راند .
#سعید هم #شهید شد .
شهید سعید طلیسچی
همسر حمید شروع کرد به گریه کردن .
چرا گریه می کنی؟
برای عاقبت به خیری #سعید ؟
#سعید_رستگار شد .
.
#پیج_سرداران_شهید_باکری در اینستاگرام 👇💙
.
@bakeri.31.ashora
شاید نوشتن و گفتن از #حمید_باکری به سادگی هم ممکن است؛
چرا که او خود ساده بود و ساده زیست و به همان سادگی و به دور از هر گونه تکلف و تظاهری در راه ایمان و آرمانش جهاد کرد و #شهید شد.
او در راه ایمان و عقیده اش از همه چیز مردانه گذشت،
از نام و نان و مقام؛
از فرزند و عیال و خانمان،
همۀ دلبستگی هایش را گذاشت و گذشت،
رشتۀ تمام وابستگی های فریبندۀ دنیا را مؤمنانه گسست و... به خدا پیوست!
هنوز هم وجب وجب خاک خوزستان و کرمانشاه و کردستان و آذربایجان طنین گام های #حمید_باکری را به یاد دارند
و
انسان ها نیز؛
خانواده، دوستانش، همسایه ها، همرزمان، همفکران، همکاران، همشهری هایش و...
#هور_جزیره_مجنون_دجله
#عملیات_خیبر_بدر
#دفاع_مقدس
#هشت_فصل_عاشقی
#لشکر_عاشورا
#سردار_شهید_آقا_مهدی_باکری
#سردار_شهید_آقا_حمید_باکری
#پیج_سرداران_شهید_باکری
@bakeri_31_ashora
#کانال_سرداران_شهید_باکری_تلگرام_ایتا 👇👇
@bakeri_channel
شاید نوشتن و گفتن از #حمید_باکری به سادگی هم ممکن است؛
چرا که او خود ساده بود و ساده زیست و به همان سادگی و به دور از هر گونه تکلف و تظاهری در راه ایمان و آرمانش جهاد کرد و #شهید شد.
او در راه ایمان و عقیده اش از همه چیز مردانه گذشت،
از نام و نان و مقام؛
از فرزند و عیال و خانمان،
همۀ دلبستگی هایش را گذاشت و گذشت،
رشتۀ تمام وابستگی های فریبندۀ دنیا را مؤمنانه گسست و... به خدا پیوست!
هنوز هم وجب وجب خاک خوزستان و کرمانشاه و کردستان و آذربایجان طنین گام های #حمید_باکری را به یاد دارند
و
انسان ها نیز؛
خانواده، دوستانش، همسایه ها، همرزمان، همفکران، همکاران، همشهری هایش و...
#هور_جزیره_مجنون_دجله
#عملیات_خیبر_بدر
#دفاع_مقدس
#هشت_فصل_عاشقی
#لشکر_عاشورا
#سردار_شهید_آقا_مهدی_باکری
#سردار_شهید_آقا_حمید_باکری
#پیج_سرداران_شهید_باکری
#mahdi_va_hamid_bakeri
#کانال_سرداران_شهید_باکری_تلگرام_ایتا 👇👇
@bakeri_channel
#خداحافظ_فرمانده؛
#یادداشت یک #شهید برای فرمانده شهیدش «مهدی باکری» ...
در یک لحظه قایق در میان چند انفجار بالا و پایین میرود. سر میدزدم و "لطفی"، قایق را سالم از میان معرکه میگذراند.
#شهید_محمد_قنبرلو فرمانده گردان بدرلشگر 31 عاشورا در عملیات بدربود که سردار شهید مهدی باکری را در شرق دجله و در عملیات بدر در حالی که مجروح بود، در قایق گذاشت. .
آنچه می خوانید #دلنوشته_ای از این شهید برای #سردار_شهید_آقا_مهدی_باکری است... .
خداحافظ_فرمانده
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند😔 .
قایق از میان گلولهها راهی برای خود مییابد و پیش میرود. سکان در دست " رضا لطفی است. .
پیکر زخمی آقا مهدی را در گوشهای از قایق خواباندهاند. خون از پیشانیش میجوشد و سرازیر میشود😔.
شعاعی از نور کمرنگ غروب آفتاب اسفندماه جلوه دیگری به #چهره_آقامهدی داده است. .
#زخمی هستم ولی همه فکرم پیش #آقامهدی است. .
بعید میدانم مرغ از قفس پریده باکری دوباره به حصار قفس برگردد.😔 .
لبهایش مترنم است. با اینکه در زیر آن آتش شدید فرصتی برای شنیدن نیست ولی به لبهایش چشم میدوزم. .
الله و الله... الحمدلله، الله و الله... الحمدلله
در یک لحظه #قایق در میان چند انفجار بالا و پایین میرود. سر میدزدم و "لطفی"، قایق را سالم از میان معرکه میگذراند.
ناگهان نگاهم روی #سیلبند ثابت میماند. عراقیها به روی سیلبند آمدهاند و بسوی قایق روی آب #شلیک میکنند. هنوز چشم از سیلبند بر نداشتهام که آرپیجی زنها دوباره شلیک میکنند و قایق را هالهای از آتش در میان میگیرد...
روی دجله غوطهورم. موج انفجار آرپیجی بداخل آب پرتابم کرده است. دست و پا میزنم و خود را روی آب نگه میدارم. لاشه قایق در فاصلهای دور در میان شعلههای آتش میسوزد... .
(شهید محمد قنبرلو
#همیشه تکیه کلامش این بودکه بعدازمهدی زنده ماندن ارزش نداردوبایدشهیدشدوپیش #مهدی عزیزرفت⚘
در #وصیت نامه اش گفته:چطور ممکن است انسان #شاهد_شهادت و سوختن #پیکرمطهرباکری ها باشد و خود گوشه ای بنشیند و در پی #مقام و زندگی و رفاه باشد » . ...
#عملیاتبدر
#فرمانده
#شهیدمهدیباکری
#شهیدمحمدقنبرلو
#خداحافظفرمانده
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#اللهم_صل_على_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم .
#شلمچه #شلمچه_بوی_چادر_خاکی_مادر_میدهد #شلمچه_قطعه_ای_از_بهشت_است
#غروب_دلگیر
#پیج_سرداران_شهید_باکری👇
.
@bakeri_31_ashora