eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
184 عکس
43 ویدیو
17 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله ، شماره 11 🌸🌷🌻🌾🍃🌴🌛 📢 شارح منهاج البراعه و شگفتی از نامه 28 --------------------------------------------- 📝امام علی ع در پاسخ به یکی از نامه‌های معاویه نوشته‌اند: 🌹...فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا...🌹 ترجمه فیض الاسلام: ما تربيت يافته پروردگارمان هستيم و مردم پس از آن، تربيت يافته‌ی ما هستند (خداوند ما را برگزيده و مردم را به پيروى و دوستى ما امر فرموده، و اين نعمت بزرگ را به ما عطاء نموده كه بين ما و او واسطهاى نيست، و بين مردم و خداوند ما واسطه هستيم) 🌾🍃🌾🌹 شارح منهاج البراعه درباره این جمله امام علی ع می‌نویسد✍: 🔹این سخن حضرت، برتر از کلام بشر است و معنایش بالاتر از آن است که در قالب تنگ الفاظ بگنجد! در این کلام نشانه‌ای از علم الاهی وجود دارد! به جان خودم قسم می‌خورم که این کلام از نوع کلماتی است که از آسمان نازل می‌شوند چون به امر خلافت حقه و شأن حجت‌های الاهی پرداخته است. 🍃من این سخن را موجی می‌بینم که از دریایی عظیم برخاسته یا نوری می‌بینم که از عالم قدسی تابیده است. 🔸این سخن فقط از کسی صادر می‌شود که خداوند او را برای خودش برگزیده باشد. فقط کسی می‌تواند چنین سخنی بیاورد که گوینده‌ی جمله‌ی «إنّا لامراء الكلام و فينا تنشّبت عروقه و علينا تهدّلت غصونه» باشد! ◀️این ادّعا فقط برازنده‌‌ی یک نبی یا وصی او است و چنین کلمه‌ای تنها از کسی صادر می‌شود که دلش کانون اسرار الاهی باشد. کوتاه سخن آنکه؛ آن كس كه ز كوى آشنائي است داند كه متاع ما كجائي است منهاج البراعة، ج 19، ص 115 @Banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره20 🌾🌴🍃🌻☘🌛 ، شماره 5 … فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا ما تربيت يافته پروردگارمان هستيم و مردم پس از آن، تربيت يافته‌ی ما هستند (خداوند ما را برگزيده و مردم را به پيروى و دوستى ما امر فرموده، و اين نعمت بزرگ را بما عطاء نموده كه بين ما و او واسطهاى نيست، و بين مردم و خداوند ما واسطه هستيم) از ترجمه و شرح نهج البلاغه فيض الاسلام. 🔸یکی از شارحان نهج البلاغه با دیدن این جمله‌ی امام ع به وجد آمده و آن را کلامی دانسته که جز از انبیاء و اوصیای ایشان صادر نمی‌شود. (منهاج البراعة، ج 19 ؛ ص 115) 🔹این سخن امام علی ع اشاره دارد به اینکه خداوند اهل بیت ع را برای خود برگزیده چنانکه موسی را برای خودش برگزیده بود (اصطفیتک لنفسی) و آنان را واسطه فیض در بین خود و بندگانش قرار داده و همه بندگانش را به محبت و اطاعت از آنان فراخوانده است. چنین مقامی موجب می‌شود که هر کس را با اهل بیت مقایسه‌پذیر ندانیم. 🌹 👈در میان اهل تسنن هم مقایسه ناپذیری اهل بیت امر مسلمی بود؛ ابوجعفر اسکافی، متکلم معتزلی متوفای 240 ق (که غالبا او را با ابوجعفر نقیب متوفای 613 ق اشتباه می‌گیرند😯) کتابی 📗به نام المعیار و الموازنه دارد که در آن برتری بی‌مانند علی ع بر سه خلیفه دیگر را بررسی کرده است این کتاب با عنوان «المعیار و الموازنه در برتری امیرمؤمنان» به فارسی ترجمه و در سال ۱۳۷۴ش توسط نشر نی چاپ شده است. ع @Banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 امیرالمؤمنین علیه‌السلام برای بین مسلمانان چه کرد؟(1) 1) حضرت برای خود به منصب «امامت» آن هم با «انتصاب از سوی خداوند» معتقد بود اما چون می‌دانست که طرح این مسأله موجب تفرقه بین مسلمانان خواهد شد، لوازم و اقتضائات گسترده‌ی الگوی «امامت انتصابی از طریق نصب الاهی» را رها کرد و صرفا با همان پیامدها و اقتضائات همان الگوی باطلِ «خلافت انتخابی از طریق بیعت» حکمرانی کرد! در اردوگاه صفین هم یکی از یاران امام نظر امام را درباره و جویا شد ولی حضرت طرح چنین مسائلی را برخلاف مصلحت دانست هرچند برای رعایت گفتگو (حق المسأله) نکاتی را به صورت مبهم گوشزد کرد(). 2) خودش از شاهدان حضرت صدّیقه در محکمه بود و حالا همان شاهدْ زمام خلافت را به دست گرفته بود اما هرگز سخنی از بازگرداندن فدک به فرزندان زهرا سلام الله علیها نگفت تا در میان مسلمانان تفرقه‌ای ایجاد نشود! گاهی هم که بناگزیر سخنی از فدک می‌گفت، بیانی را به کار می‌گرفت که موجب بی‌احترامی به شیخین نشود (). در زمان هم وقتی فدک به فرزندان فاطمه بازگردانده شد، عده ای از مردم همراه با عمر بن قیس به عمر بن عبدالعزیز اعتراض کردند که چرا برخلاف سیره شیخین عمل کرده ای؟ (شرح ابن ابی الحدیدج 16 ص 277) 3) در طول این پنج سال حکمرانی، بر هجوم به بیت فاطمه سلام الله علیها تأکید نکرد چون تأکید بر این امر می‌توانست جامعه‌ای را که متاسفانه اکثریتش سیره‌ی را به انداز‌ی قرآن و سنت معتبر می‌دانست (!) به شدت دچار تفرقه کند! در یکی از نامه‌هایش کوشید که امام را درباره شیخین استنطاق کند، اما امام از اظهار نظر صریح درباره شیخین و تفصیل بیعت خودشان خودداری کردند () ✔️با این حال، این مصلحت اندیشی تقریبی مانع از بیان واقعیتها نمیشد. امام ع در بیان واقعیتها از روشهای غیرصریحی استفاده میکردند که حساسیت ایجاد نکند. برای امیرالمومنین علیه السلام رعایت چنین سیاستی مانند حرکت بر روی مسیر باریکی بود که از دو طرف به دو پرتگاه منتهی میشد: یکی پرتگاه تأیید اقدامات خلفا و دیگری پرتگاه تفرقه افکنی در جامعه ای که برای رسیدن به اهداف مهم حکومت علوی ع نیاز به انسجام داشت. ، شماره 119 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 یک مشکل نحوی و درخواست مشارکت از اعضای کانال أَ لَا تَرَى غَيْرَ مُخْبِرٍ لَكَ وَ لَكِنْ بِنِعْمَةِ اللَّهِ أُحَدِّثُ أَنَّ قَوْماً اسْتُشْهِدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ تَعَالَى مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لِكُلٍّ فَضْلٌ حَتَّى إِذَا اسْتُشْهِدَ شَهِيدُنَا قِيلَ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ وَ خَصَّهُ رَسُولُ اللَّهِ ( صلى‏الله‏عليه‏وآله )بِسَبْعِينَ تَكْبِيرَةً عِنْدَ صَلَاتِهِ عَلَيْه‏ آیا نمی‌بینی ـ هرچند نمی‌خواهم [از فضائل بنی‌هاشم] دم بزنم بلکه [برای شکر،] نعمتهای خدا را برمی‌شمارم ـ که جمع زیادی از مهاجران و انصار به شهادت رسیدند و هر یک از آنها را فضیلتی بود تا اینکه وقتی شهید ما (حمزة) به شهادت رسید به او «سید الشهدا» گفتند و پیامبر فقط بر پیکر او هفتاد تکبیر در نماز میت خواند؟! مسأله ادبی یکی از دشواری‌های نحوی این عبارت این است که جمله‌ی «أنّ قوما استشهدوا...» مفعولِ «تری» است. ولی بین این عامل و معمول، تعبیر «غیرمخبر لک و لکن بنعمة الله احدّث» فاصله شده است. ❓برخی شارحان نهج البلاغه، این احتمال را مطرح کرده‌اند که تعبیرِ «غیرمخبر» از نظر نحوی حال باشد و جمله‌ی «لکن بنعمة الله اُحَدّث» نیز به آن عطف شده باشد. پرسشی که وجود دارد این است عامل این حال چیست؟ تعبیر «ألا» یا فعل «تری»؟ هر کدام که عامل باشد، چه تاثیری در معنا کردن متن دارد؟ 🔰از استادان و فضلای گرامی، درخواست میشود دیدگاه‌هایشان را به آیدی مدیر کانال( @ashaiery) بفرستند تا به نام خودشان منتشر و موجب استفاده دیگر عزیزان شود. 1 https://eitaa.com/banahjolbalaghe‌
بسم الله 🔵 خیرخواهی برای عثمان «فَإِنْ كَانَ الذَّنْبُ إِلَيْهِ إِرْشَادِي وَ هِدَايَتِي لَهُ، فَرُبَّ مَلُومٍ لَا ذَنْبَ لَهُ قَدْ يَسْتَفِيدُ الظِّنَّةَ الْمُتَنَصِّحُ» در این نامه که حضرت در جواب به معاویه نگاشتند ، می فرمایند : اگر گناه من نسبت به عثمان این است که او را راهنمایی و هدایت نمودم پس چه بسیار افرادی که سرزنش میشوند اما گناهی ندارند. نصیحت کننده گاهی تهمت و بدگمانی نصیبش می‌شود. 🌹نکات زیبایی شناختی : ۱. عبارت «قد یستفید الظنة المتنصح» مثَل معروفی است که از مصرعی از یک شعر عربی وام گرفته شده (شرح ابن ابی الحدید). به اینگونه استعمالات گفته میشود. این مثل در جایی استفاده میشود که کسی در نصیحت کردن مبالغه می‌کند و آنقدر خیرخواهی میکند که خودش در معرض اتهام قرار می‌گیرد. (متنصح صیغه مبالغه است) ۲. یا : معنای کلمه «یستفید» سود بردن است و از این رو فقط کلمه‌هایی میتوانند مفعول‌به برای آن قرار بگیرند، که از قبیل منفعت باشند نه کلمه هایی که از قبیل منقصت باشند. مثلا می‌توان گفت: «نستفید درهماً» اما نمیتوان گفت: «نستفید ضرراً». حال اگر در کلام بلیغ، متلکم عامدانه چیزی را که از قبیل منقصت است (الظنة) مفعول‌به برای کلمه «نستفید» قرار داد معلوم می‌شود که کلمه «نستفید» هم معنای خودش را میدهد و هم معنای خودش را نمیدهد! یعنی خودش خودش را نقض میکند (پارادوکس = خودنقضگری). گاهی کلمه ای در معنای متضاد خود استعمال می شود که به آن استعاره تهکمیه گفته میشود. نظیر آن را در آیه شریفه «فبشّرهم بعذاب الیم» می بینیم که بشارت دادن به معنای ترساندن آمده. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍️محمد سرافراز، حوزه علمیه قم ، شماره 64 https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵کلیدواژه «ط.ف.ق» در نامه 28 و جایگاه آن در 🔹کلمه «ط.ف.ق» دو مرتبه در نامه 28 به کار رفته است: 1. ... طَفِقْتَ تُخْبِرُنَا بِبَلَاءِ اللَّهِ تَعَالَى عِنْدَنَا وَ نِعْمَتِهِ عَلَيْنَا فِي نَبِيِّنَا [به تدریج] شروع کرده‌ای به ما بیاموزی که بلاها و نعمتهای خداوند درباره پیامبر ما چه بود! 2. طَفِقَ يَحْكُمُ فِيهَا مَنْ عَلَيْهِ الْحُكْمُ لَهَا شروع کرده است به قضاوت کردن آن کسی که [خودش متهم و] محکوم است! 🔻معاویه به امیرالمؤمنین علیه السلام ایراد گرفته بود که در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله، همه ما با هم برادر بودیم (!) اما پس از پیامبر تو با شیخین ناسازگار بودی! امیرالمؤمنین در می‌‌‌خواهند به معاویه بگویند تو چون از طلقاء هستی، نه می‌توانی تاریخ عصر پیامبر را به ما یاد بدهی و نه می‌توانی در مسائل و اختلافات بین صحابه پیامبر دخالت بکنی (وَ مَا أَنْتَ وَ الْفَاضِلَ وَ الْمَفْضُولَ وَ السَّائِسَ وَ الْمَسُوس؟!) 🔺حالا معنای کلمه «ط.ف.ق» در اینجا روشن می‌شود. حضرت با کلمه «ط ف ق» می‌خواهند خاطرنشان کنند که معاویه از امروز می‌خواهد شروع کند به دخالت در مباحثی چون تاریخ بعثت پیامبر و درجات صحابه، که به او مربوط نیست! ↙️کلمه «طفق» با معنای حدوثی‌اش، به دلالت اقتضا دلالت می‌کند که معاویه تا کنون دخالت نمی‌کرده و از الان می‌خواهد دخالت را شروع کند. اینکه «معاویه تا کنون دخالت نمی‌کرده» استدلالی است که ثابت می‌کند «معاویه از آغاز شأنیت نداشته است». متاسفانه در شروح و ترجمه‌ها از این کارکرد کلمه «ط ف ق» غفلت شده است! البلاغه 210 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.