بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 2
1️⃣فضای صدور خطبه
این خطبه پس از جنگ #صفین ایراد شده است. با توجه به مضامین خطبه که از #توحید شروع شده و با #امامت به پایان رسیده است می توان ارتباط آن با وقایع جنگ صفین را درک کرد که یاران حضرت، با سرکشی از فرمان ایشان، ضایعه بزرگی چون معاویه را بر اسلام و مسلمین تحمیل کردند.
با رجوع به کتاب شریف «تمام نهج البلاغة» در می یابیم که حضرت امیر علیه السلام در این خطبه، ضمن بیانی مفصل از فضائل خود و #اهل_بیت علیهم السلام، از عدم اطاعت یاران از فرامین ایشان به خداوند متعال شکایت می کنند لذا می توان انگیزه اصلی ایراد این خطبه را وقایع جنگ صفین شمرد.
2️⃣اهمیت خطبه
1. این خطبه به لحاظ کلامی از اهمیت خاصی برخوردار است؛ زیرا مشتمل بر معارفی در باب توحید است که این معارف جز از طریق اهل بیت علیهم السلام به دست نمی آید. همچنین بیانگر معارفی در باب نبوت و امامت است، لذا مشتمل بر سه اصل از اصول دین است.
2. جمله معروف « لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ(ص) مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ» در این خطبه واقع شده است.
3. جمله «وَ لَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَداً» بیانگر یکی از معارف عمیق در باب امام شناسی است که همان مجرای فیض بودن اهل بیت علیهم السلام از ازل تا ابد است که در فلسفه و خصوصا در عرفان، مورد بحث واقع می شود.
4. بخش معظمی از این خطبه- که سید رضی(ره) آن را در نهج البلاغة نیاورده است- راجع به فضائل اهل بیت علیهم السلام و شخص حضرت امیر علیه السلام است، لذا این خطبه اهمیت ویژه ای در بحث #امام_شناسی دارد.
3️⃣مضامین خطبه
1. حمد الهی به جهت: طلب تمامیت نعمت، طلب تسلیم بودن در برابر خداوند متعال، طلب مصونیت از معصیت
2. طلب یاری از خداوند برای کفایت امور
3. شهادت به یگانگی خداوند متعال و تمسک بدین شهادت، در برابر شدائد، به جهت آثار این اعتقاد که عبارتند از:
الف) سبب استواری ایمان است. (زیرا گناه، هواپرستی و دور شدن از خداپرستی است)
ب) شروع نیکی هاست. (زیرا هیچ عملی بدون تقوا پذیرفته نیست و اعتقاد به توحید، پایه اساسی تقواست)
ج) سبب خشنودی خداوند است.
د) دور کننده شیطان است.
4. شهادت به نبوت پیامبر اسلام(ص) و حقانیت قرآن و ذکر فلسفه بعثت ایشان.
5. اشاره به گمراهی مردم در زمان بعثت.
6. ذکر فضائل اهل بیت علیهم السلام.
7. ذکر گروهی که نافرمانی و ضلالت را در پیش گرفتند (یعنی خوارج)
8. قابل مقایسه نبودن هیچیک از امت با اهل بیت علیهم السلام.
9. ذکر پاره ای دیگر از فضائل اهل بیت علیهم السلام.
4️⃣مصادر خطبه
مطالب السؤول محمد بن طلحه شافعی/ غرر الحکم آمدی/ المسترشد طبری/ عیون الاخبار ابن قتیبة/ العقد الفرید ابن عبد ربه.
✍️دکتر علی رحیمی؛ شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵مخالفان اصل #امامت، مسلمان هستند یا کافر؟
🔸اشاعره و معتزله به خاطر تصور ناقصی که از منصب امامت دارند، نصب امام را بر عهده مردم و یکی از افعال مکلفان میدانند. برای همین معتقدند مسأله انتخاب امام یک فرع فقهی (نه یک مسأله کلامی) است و در نتیجه امامت را از #اصول_دین نمیدانند بلکه از #فروع_دین میدانند و لذا مخالفان اصل امامت را #تکفیر نمیکنند.
در مقابل، عالمان امامیه (به خاطر درک متعالی و کاملی که از منصب امامت دارند) معتقدند نصب امام بر عهده مردم نیست بلکه از طرف خداوند صورت میگیرد. امامت در این منظومهی معرفتی، یک فرع فقهی نیست تا از فروع شمرده شود بلکه از اصول دین شمرده میشود. پرسشی که در این منظومه معرفتی پیش میآید این است که آیا اگر کس این اصل را انکار کند، کافر شمرده میشود؟
🔹برخی از عالمان امامیه (از صدوق تا برخی معاصران) با همین استدلال #مخالفان امامت را تکفیر کردهاند. به تدریج در بین عالمان امامیه دیدگاهی شکل گرفت که #اهل_سنت را تکفیر نمیکرد.
این دیدگاه مسلمان انگاری اهل سنت را با یکی از این سه شکل تبیین کرده است: 👇
1️⃣بیان اول این است که «اسلام» از «ایمان» جدا شود و #توحید و #نبوت و #معاد شرط لازم و کافی برای اسلام شمرده شود و اعتقاد به امامت از شرایط اسلام نباشد بلکه از شرایط ایمان باشد (تستری احقاق الحق (تعلیقه) ج 2 ص 294)
2️⃣در بیان دوم به جای تفکیک اسلام از ایمان، بر تفکیک «اسلام واقعی» از «اسلام ظاهری» تأکید میشود و همان سه اصل، برای "اسلام ظاهری" کافی شمرده میشود و در نتیجه هر کس این سه اصل را بپذیرد ظاهرا مسلمان شمرده میشود (مجلسی بحار ، خویی التنقیح ج 3 ص 84 و 85 و 87)
3️⃣در بیان سوم (که فرق چندانی با بیان دوم ندارد) «اصول دین» از «اصول مذهب» جدا میشود و اعتقاد به سه اصل اول برای تدیّن به دین اسلام ،کافی قلمداد میشود #میرزای_قمی (رساله خطی اصول دین، ذیل مقدمه)، کاشف الغطاء (محمدحسین کاشف الغطا, اصل الشیعه و اصولها ص 126) #علامه_طباطبایی در تفسیر آیه 110 کهف (المیزان ج 13 ص 405)، شهید #مطهری (مجموعه آثار 1: 97)، #امام_خمینی (کتاب الطهارة ج 3 ص 428) و #میرزا_جواد_تبریزی (صراط النجاة، ج 3 ص 415) به همین بیان سوم (تفکیک اصول دین از اصول مذهب) تمایل یافته و تلویحا یا تصریحا از #تکفیر اهل تسنن خودداری کردهاند.
#با_معارف_نهج شماره ۸۵
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵کفر یا فسق مخالفان امیرالمؤمنین
قُلتُ:... أَ بِمَنْزِلَةِ رِدَّةٍ أَمْ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ؟ فَقَالَ: بِمَنْزِلَةِ فِتْنَة) #خطبه_156
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرموده است وقتی پیامبر مرا از فتنههای پس از خودشان آگاه میکردند از ایشان پرسیدم این فتنهها درحد ارتداد [و کفر] است یا در حد فتنه؟ فرمودند: در حد #فتنه!
✍️در مقابل این روایتِ نهج البلاغه، دستهی دیگری از روایات وجود دارد که ثابت میکند کسانی که با امیرالمؤمنین علیهالسلام جنگیدهاند کافر هستند (مانند روایت «یاعلی حربُک حربی») شارحان شیعی نهج البلاغه این روایت را با آن روایات جمع کرده و کفر کسانی که با علی جنگیدهاند را اثبات کردهاند (ن ک: بهج الصباغة ج 4 ص 296، منهاج البراعة خوئي، ج 9، ص 306 تا 308 و شرح نهج البلاغه #مجلسی ج 2 ص 103) اما #ابن_ابی_الحدید در ذیل همین خطبه 156 سعی کرده است کفر باغیان جنگ جمل را رد کند (شرح ابن ابی الحدید ج 9 ص 208).
↩️پ ن:
متکلمان امامیه در بحث #امامت خاصّه این مساله را مطرح کردهاند که آیا بین کسانی که با علی جنگیدهاند و کسانی که صرفا با او مخالف بودهاند فرقی وجود دارد؟ #خواجه_نصیرالدین طوسی در تجرید الاعتقاد نوشته است: «محاربان علی علیه السلام (کسانی که با او جنگیدند) کافر هستند اما مخالفان او [کافر نیستند بلکه صرفاً] فاسق هستند.» #امامیه برای اثبات کفر محاربان امیرالمؤمنین به روایات نبوی استناد کردهاند (#شیخ_مفید در افصاح، #شیخ_طوسی در اقتصاد، #علامه_حلی در شرح تجرید و ...) اما درباره مخالفان امیرالمومنین علیهالسلام اختلاف نظر وجود دارد. برخی عالمان امامیه مخالفان علی را به خاطر اینکه امامت علی را که ضروری دین (از اصول دین) بوده، رد کردهاند کافر میدانند اما علامه در شرح تجرید قول به فسق آنها را اقوی دانسته است.
◀️ به نظر میرسد قول مشهور در بین امامیه، همان فاسق بودن مخالفان باشد نه کافر بودن آنان.▶️
در کلام #اهل_سنت نیز یکی از کهنترین مسائل که از دیرباز در ذیل مسأله اعتبار و احترام صحابه مطرح میشده این است که #صحابه و تابعانی که بر دو تن از خلفای راشدین (#عثمان و امیرالمؤمنین علیهالسلام) شمشیر کشیدهاند، کافراند یا فاسقاند یا اینکه صرفا خطا کردهاند؟
⤵️در این منابع کفر یا عدم کفر مخالفان و محاربان علی علیهالسلام واکاوی شده است:
1.الافصاح شیخ مفید ص 117 تا 131
2.الاقتصاد شیخ طوسی ص 358 تا ص 365
3.ابكار الأفكار في أصول الدين، ج5، ص: 293
4.شرح المواقف، ج8، ص: 374
#تکفیر
#با_معارف_نهج، شماره 118
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 امیرالمؤمنین علیهالسلام برای #تقریب بین مسلمانان چه کرد؟(1)
1) حضرت برای خود به منصب «امامت» آن هم با «انتصاب از سوی خداوند» معتقد بود اما چون میدانست که طرح این مسأله موجب تفرقه بین مسلمانان خواهد شد، لوازم و اقتضائات گستردهی الگوی «امامت انتصابی از طریق نصب الاهی» را رها کرد و صرفا با همان پیامدها و اقتضائات همان الگوی باطلِ «خلافت انتخابی از طریق بیعت» حکمرانی کرد! در اردوگاه صفین هم یکی از یاران امام نظر امام را درباره #امامت و #خلافت جویا شد ولی حضرت طرح چنین مسائلی را برخلاف مصلحت دانست هرچند برای رعایت #اخلاق گفتگو (حق المسأله) نکاتی را به صورت مبهم گوشزد کرد(#خطبه_162).
2) خودش از شاهدان حضرت صدّیقه در محکمه #فدک بود و حالا همان شاهدْ زمام خلافت را به دست گرفته بود اما هرگز سخنی از بازگرداندن فدک به فرزندان #فاطمه زهرا سلام الله علیها نگفت تا در میان مسلمانان تفرقهای ایجاد نشود! گاهی هم که بناگزیر سخنی از فدک میگفت، بیانی را به کار میگرفت که موجب بیاحترامی به شیخین نشود (#نامه_45). در زمان #عمر_بن_عبدالعزیز هم وقتی فدک به فرزندان فاطمه بازگردانده شد، عده ای از مردم #کوفه همراه با عمر بن قیس به عمر بن عبدالعزیز اعتراض کردند که چرا برخلاف سیره شیخین عمل کرده ای؟ (شرح ابن ابی الحدیدج 16 ص 277)
3) در طول این پنج سال حکمرانی، بر هجوم به بیت فاطمه سلام الله علیها تأکید نکرد چون تأکید بر این امر میتوانست جامعهای را که متاسفانه اکثریتش سیرهی #شیخین را به اندازی قرآن و سنت معتبر میدانست (!) به شدت دچار تفرقه کند! #معاویه در یکی از نامههایش کوشید که امام را درباره شیخین استنطاق کند، اما امام از اظهار نظر صریح درباره شیخین و تفصیل بیعت خودشان خودداری کردند (#نامه_28)
✔️با این حال، این مصلحت اندیشی تقریبی مانع از بیان واقعیتها نمیشد. امام ع در بیان واقعیتها از روشهای غیرصریحی استفاده میکردند که حساسیت ایجاد نکند. برای امیرالمومنین علیه السلام رعایت چنین سیاستی مانند حرکت بر روی مسیر باریکی بود که از دو طرف به دو پرتگاه منتهی میشد: یکی پرتگاه تأیید اقدامات خلفا و دیگری پرتگاه تفرقه افکنی در جامعه ای که برای رسیدن به اهداف مهم حکومت علوی ع نیاز به انسجام داشت.
#با_معارف_نهج، شماره 119
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵عصمت ائمه در میان اهل تسنن
وَ هُمْ أَزِمَّةُ الْحَقِّ وَ أَعْلَامُ الدِّينِ وَ أَلْسِنَةُ الصِّدْقِ- #خطبه_87
عترت پیامبر زمامدار حق و نشانه های معرفت دین و زبانهای صدق هستند.
امامیه #عصمت را مهمترین ویژگی مقام امامت میدانند و معتقدند ائمه مانند پیامبران حتی پیش از رسیدن به مقام #امامت از هرگونه معصیت یا سهو معصوم هستند. در میان اهل سنت مقام امامت تعریف و ویژگیهایی دیگری دارد که اوصافی چون اجتهاد، عدالت، عقل و بلوغ برای آن کافی است و نیازی به عصمت نیست. با این حال متکلمان اهل تسنن مسیر دستیابی به مقام عصمت را بسته نمیدانند چنانکه برخی از آنان معتقدند برای مثال علی بن ابیطالب علیه السلام این مسیر را تا انتها پیموده و بر قاف قله عصمت برنشسته است.
ابن ابیالحدید به پیروی از ابومحمد بن مُتَّوَیه معتقد است از بین همه صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله، تنها علی بن ابیطالب به مقام عصمت رسیده بود. او نوشته است:
✍️«ابومحمد بن مُتَّویه ره در کتاب "الکفایة علی أن علیا معصوم" تصریح کرده است که هرچند عصمت شرط امامت نیست اما ادله و نصوص بر عصمت او دلالت میکند و یقین داریم که او در خلوت و جلوت معصوم بود. این عصمت از میان همه صحابه به علی اختصاص دارد. فرق است بین اینکه بگوییم: فلانی معصوم است و بین اینکه بگوییم: فلانی چون امام است معصوم است و شرط امامت عصمت است. سخن اول مذهب ما و سخن دوم مذهب امامیه است.»
📚ابن أبيالحديد، شرح نهجالبلاغة، ج 6 ص 376 و 377
#با_معارف_نهج البلاغه 203
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
هدایت شده از با نهج البلاغه
بسم الله
🔵مخالفان اصل #امامت، مسلمان هستند یا کافر؟
🔸اشاعره و معتزله به خاطر تصور ناقصی که از منصب امامت دارند، نصب امام را بر عهده مردم و یکی از افعال مکلفان میدانند. برای همین معتقدند مسأله انتخاب امام یک فرع فقهی (نه یک مسأله کلامی) است و در نتیجه امامت را از #اصول_دین نمیدانند بلکه از #فروع_دین میدانند و لذا مخالفان اصل امامت را #تکفیر نمیکنند.
در مقابل، عالمان امامیه (به خاطر درک متعالی و کاملی که از منصب امامت دارند) معتقدند نصب امام بر عهده مردم نیست بلکه از طرف خداوند صورت میگیرد. امامت در این منظومهی معرفتی، یک فرع فقهی نیست تا از فروع شمرده شود بلکه از اصول دین شمرده میشود. پرسشی که در این منظومه معرفتی پیش میآید این است که آیا اگر کس این اصل را انکار کند، کافر شمرده میشود؟
🔹برخی از عالمان امامیه (از صدوق تا برخی معاصران) با همین استدلال #مخالفان امامت را تکفیر کردهاند. به تدریج در بین عالمان امامیه دیدگاهی شکل گرفت که #اهل_سنت را تکفیر نمیکرد.
این دیدگاه مسلمان انگاری اهل سنت را با یکی از این سه شکل تبیین کرده است: 👇
1️⃣بیان اول این است که «اسلام» از «ایمان» جدا شود و #توحید و #نبوت و #معاد شرط لازم و کافی برای اسلام شمرده شود و اعتقاد به امامت از شرایط اسلام نباشد بلکه از شرایط ایمان باشد (تستری احقاق الحق (تعلیقه) ج 2 ص 294)
2️⃣در بیان دوم به جای تفکیک اسلام از ایمان، بر تفکیک «اسلام واقعی» از «اسلام ظاهری» تأکید میشود و همان سه اصل، برای "اسلام ظاهری" کافی شمرده میشود و در نتیجه هر کس این سه اصل را بپذیرد ظاهرا مسلمان شمرده میشود (مجلسی بحار ، خویی التنقیح ج 3 ص 84 و 85 و 87)
3️⃣در بیان سوم (که فرق چندانی با بیان دوم ندارد) «اصول دین» از «اصول مذهب» جدا میشود و اعتقاد به سه اصل اول برای تدیّن به دین اسلام ،کافی قلمداد میشود #میرزای_قمی (رساله خطی اصول دین، ذیل مقدمه)، کاشف الغطاء (محمدحسین کاشف الغطا, اصل الشیعه و اصولها ص 126) #علامه_طباطبایی در تفسیر آیه 110 کهف (المیزان ج 13 ص 405)، شهید #مطهری (مجموعه آثار 1: 97)، #امام_خمینی (کتاب الطهارة ج 3 ص 428) و #میرزا_جواد_تبریزی (صراط النجاة، ج 3 ص 415) به همین بیان سوم (تفکیک اصول دین از اصول مذهب) تمایل یافته و تلویحا یا تصریحا از #تکفیر اهل تسنن خودداری کردهاند.
#با_معارف_نهج شماره ۸۵
https://eitaa.com/banahjolbalaghe