بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 26
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
برشی از #خطبه_105: «عِبَادَ اللَّهِ لَا تَرْكَنُوا إِلَى جَهَالَتِكُمْ»
(اى بندگان خدا به نادانيهاى خود تكيه نكنيد)
🔷عنصر زیباشناختی: خودنقضگری (شماره2)
✍️در معنای #کلمه_رکون، نوعی سکون و آرامش نهفته است(صحاح اللغة) در حقیقت رکون نوعی "اتکای آرامبخش" است. از سوی دیگر روشن است که آنچه انسان را به آرامش می رساند، جهل نیست بلکه دانایی است. جهل موجب آرامش نیست فقط موجب تشویش و اضطراب است.
🔸این تعبیر که انسان میخواهد از یک عنصر ضدآرامش (جهل) کسب آرامش کند، #پارادوکس بسیار نغز و زیبایی است که در بعد زیباشناختی موجب التذاذ شنونده و در بعد معناداری موجب برانگیختن تأمل و تفکر او میشود.
◀️حضرت امیر(علیه السلام) با کاربست این پارادوکس معنادار شاید میخواهند انسان را متوجه مشکل پنهان و شگفت انگیزی کنند که بدان مبتلا است اما از این ابتلا بیخبر است. این مشکل نیز همین است که انسان چنین میپندارد که با یک عنصر اضطرابآور و ضدآرامش (جهالت) به آرامش رسیده است!
📗این که انسان به چه مصیبتی گرفتار آمده است که در اوج اضطراب زندگی میکند ولی به صورت کاذبی احساس آرامش میکند، گرهی است که باید در مباحث #انسان_شناسی گشوده شود.
#خودنقضگری
#paradox
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره29
🌾🌺💐🌺🍃
🔵#کلمه_ملة ، شماره 3
إِنْ عَرَتْهُ مِحْنَةٌ انْفَرَجَ عَنْ شَرَائِطِ الْمِلَّةِ #حکمت_150
اگر رنجی به او برسد از حدود دینداری دوری میگزیند.
✍️ چنانکه (در پست #با_مترجمان_نهج، شماره27 ) گذشت، #کلمه_ملة در زبان عربی به معنای آیین و دین و کیش و مذهب است. در زبان فارسی قدیم نیز به معنای آیین به کار میرفت اما در فارسی امروز این کلمه به معنای «گروهی از مردم» یا «قوم» به کار میرود و دیگر معنای دین و سنت و آیین از آن برداشت نمیشود.
🔹در این عبارت نهج البلاغه نیز کلمه «ملت» به کار رفته است. سیاق این عبارت به گونهای است که اکثر مترجمان به اشتباه نیفتاده اند و کلمه «ملت» را به همان معنای دین و شریعت و ... برگرداندهاند. با این حال دو اشکال در ترجمهها روی داده است؛
1️⃣مشکل نخست آنکه برخی مترجمان باز هم سعی کردهاند معنای فارسی ملت را در ترجمهها بیاورند! مثلا یکی از آنها نوشته است: « چون رنجى به او رسد از راه "ملت اسلام" دورى گزيند»!
2️⃣مشکل دوم آنکه در متن حدیث آمده است وقتی رنجی به او میرسد از شرائط دین خارج میشود ولی برخی با توجه به سیاق، ''خروج از شرایط دین'' را به معنای خروج از صبر (که در هنگام رسیدن رنج لازم است) تبدیل کردهاند! در حالیکه ناشکیبایی در برابر رنج و اندوه خروج از شرائط دین نیست!
@banahjolbalaghe
بسم الله
📝📝یادداشت یک خواننده
أَرْضُكُمْ قَرِيبَةٌ مِنَ الْمَاءِ بَعِيدَةٌ مِنَ السَّمَاءِ #خطبه_14
آقای محمد حسنین از طلاب خیلی خوب شبه قاره که در شهر تورنتوی کانادا مشغول فعالیتهای تبلیغی است برایم نوشته بود که معنای این جمله👆 از خطبه 14 (که خطاب به مردم بصره است) چیست؟
بنده برایشان نوشتم:
سلام
به نظربنده این جمله را به دو صورت میشود معنا کرد:
الف) یک جمله خبری است
یعنی حضرت خبر میدهند که سرزمین شما به آب نزدیک است اما از آسمان دور است. دور بودن از آسمان خود میتوانید به یکی از این دو معناباشد:
1. چنانکه #ابن_ابی_الحدید هم به عنوان #پیشگویی علمی امام علیه السلام مطرح کرده است که قرنها بعد از حیات ظاهری امام، تازه دانشمندان فهمیدندکه شهر بصره دورترین نقطه کره زمین از معدل النهار خورشید است.
2. سرزمینتان از آسمان (رحمت الاهی) دور است.
ب) قسمت اول جمله (قریبة من الما) خبری باشد اما قسمت دوم (بعیدة من السماء) انشای یک دعا باشد
و به معنای این باشد که سرزمین شما هر چند به آب (مظهر رحمت الاهی و نعمتهای الاهی) نزدیک است اما [خدا کند که] از رحمت الاهی دور شود (دعا)
به نظر من اگر جمله را خبری گرفتیم باید در قسمت الف معنای 2 را انتخاب بکنیم و اگر هم انشائی گرفتیم که معنا معلوم است.
وفقکم الله لمرضاته
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره 23
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 27
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
برشی از #خطبه_105: «عِبَادَ اللَّهِ لَا تَرْكَنُوا إِلَى جَهَالَتِكُمْ»
(اى بندگان خدا به نادانيهاى خود تكيه نكنيد)
🔷عنصر زیباشناختی: ایجاز در اضافه، تقابل معنادار بین دو اضافه (شماره3)
✍️ایجاز در اضافه اول
شروع کلام با «عباد الله» (اضافه عباد به الله) شاید اشاره به این مطلب باشد که عبد خدا بودن اقتضا میکند که به جهالت خودت تکیه نکنی چون عبد خدا باید به دادههای وحیانی خدایش تکیه کند نه دارائیهای خودش که چیزی جز جهالت نیست.
در حقیقت این اضافه میخواهد اشاره کند که برهان لازم و کافی برای "نفی اعتماد به جهل" همان عبودیت خداوند است یعنی همینکه عبد هستید دلیلی کافی است برای اینکه بدانید باید عالمانه عمل کنید.
این اشاره اجمالی به برهان مطلب، از زیباترین نوع #ایجاز است. از این نکته میتوان برداشت کرد که « #عبودیت » مبتنی بر « #تعقل » است و تعقل جوهر تعبد است.
✍️تقابل بین دو #اضافه «عباد الله» و «جهالتکم»
عباد را به خدا و جهالت را به «کم» اضافه کرده است. «بندگی خدا» با «جهالت خودت» فاصلهای دارد از عرش تا فرش.
این تضاد تضاد بسیار زیبایی است که وقتی به زیباییهای دیگر این جمله اضافه میشود جمله را به آسمانی پرستاره تبدیل میکند.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره30
🌾🌺💐🌺🍃
🔵#کلمه_ملة ، شماره 4
إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ … وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّة #خطبه_110
برترين چيزى كه توسّل جويندگان به خداى سبحان، بدان توسّل مىجويند، ايمان به او و به پيامبر او و ... و درست ادا کردن نماز است چراكه آیین اسلام چیزی جز نماز نیست.
✍️در ترجمه عبارت «فأنها الملة» به سه چیز باید توجه شود؛ یکی کلمه «ملة»، دیگری کلمه «إنّ» و سوم #معرفه_شدن_خبر که از اسلوبهای حصر است. هر یک از این سه عنصر بار معنایی مخصوص به خودش را دارد که بیتوجهی مترجم ممکن است موجب بروز مشکل شود.
1. کلمه «ملة» به معنای آیین است و نباید با معنای ملت فارسی اشتباه انگاشته شود. (ن ک: #با_مترجمان_نهج، شماره27)❗️
2. ''فإنّ'' در این جا معنای تعلیل را میفهماند لذا تعلیلی بودن جمله «فإنها الملة» برای ماقبل، باید در ترجمه منعکس شود. در حالی که بسیاری مترجمان به این نکته توجه نکرده اند. ‼️
3. خبر (المله) وقتی #معرفه میشود، جمله دارای بار معنایی حصر میشود. در این صورت باید جمله را به این صورت معنا کرد که «آیین اسلام چیزی جز نماز نیست».‼️❗️
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 34
🌾🌴🍃🌻☘️🌛
🔵بیعت #عمروعاص با #معاویه
وَ لَمْ يُبَايِعْ حَتَّى شَرَطَ أَنْ يُؤْتِيَهُ عَلَى الْبَيْعَةِ ثَمَناً #خطبه_26
عمرو عاص [بامعاویه] بیعت نکرد تا اینکه شرط کرد که معاویه قیمت [مناسبی] در برابر این بیعت به او بپردازد.
✍️#ابن_میثم بحرانی در شرح این سخن نوشته است:
معاویه عمروعاص را به شام دعوت کرد و به او گفت: من تو را براى اين به شام دعوت كردم، كه با اين مرد گناهكاری كه ميان مسلمانان اختلاف افکنده، خليفه مسلمانان را به قتل رسانده، فتنه به پا کرده، وحدت جامعه اسلامى را از ميان برده و قطع رحم کرده است، پيكار كنيم.
عمرو عاص برای اینکه به او بفهماند چنین کسی وجود ندارد و این اتهامات به علی علیه السلام نمیچسبد، با زیرکی پرسيد: این شخص که میگویی، كيست؟
معاويه جواب داد: على (ع)
عمرو عاص با شنيدن اين جواب برآشفت كه، ای معاويه، تو و على را بر یک شتر نمیتوان نشاند (شما دو نفر همپایه نیستید). آخر تو، نه [مثل او] از مهاجران هستی، نه در مسلمانی پيشينه على را دارى، نه [مانند او] از صحابه به حساب مىآيى، نه مانند او جهاد کردهای، نه دانش على را دارى. به خدا قسم اصلا غیر از همه این تفاوتهایی که شما با هم دارید، علی در جنگ مهارت عجیبی دارد، كه هيچ احدی به پایه او نمیرسد. با این حال، من پیشنهاد تو را به فال نیک میگیرم ولی بگو ببینم اگر با تو بیعت کنم به من چه میرسد؟
معاویه گفت: هر چه خودت بگویی.
عمرو عاص گفت: #حکومت_مصر لقمه مناسبی است.
معاویه مدتی او را معطل کرد و موافقت نکرد تا شاید به قیمت پایینتری راضی شود ولی وقتی دید راهی وجود ندارد با قیمت پیشنهادی او موافقت کرد.
این است معنای سخن حضرت که فرمود: عمرو عاص [بامعاویه] بیعت نکرد تا اینکه شرط کرد که معاویه قیمت [مناسبی] در برابر این بیعت به او بپردازد. شرح نهج البلاغة (ابن ميثم)، ج 2، ص 28
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵آخرین افطارهای امام علی علیه السلام
#ابن_ابی_الحدید (ج19 ص 187) نوشته است:✍️
امام علی علیه السلام شبهای آخر را یک شب در خانه #امام_حسن علیه السلام، یک شب در خانه #امام_حسین علیه السلام و یک شب در خانه عبدالله بن جعفر افطار میکردند و افطاریشان هم بیش از سه لقمه نمیشد. وقتی به ایشان گفته میشد که چرا کم غذا میخورند، میفرمودند: فقط چند شب دیگر مانده است تا با شکم خالی پیمان خداوند را درک کنم.
به مناسبت ایام پیش از #ضربت_خوردن_امام_علی علیه السلام
#مناسبتی، شماره21
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 35
🌾🌴🍃🌻☘️🌛
🔵 #قصاص_قبل_از_جنایت
وَ إِنَّ عَلَيَّ مِنَ اللَّهِ جُنَّةً حَصِينَةً فَإِذَا جَاءَ يَوْمِي انْفَرَجَتْ عَنِّي وَ أَسْلَمَتْنِي فَحِينَئِذٍ لَا يَطِيشُ السَّهْمُ وَ لَا يَبْرَأُ الْكَلْمُ #خطبه_62
بر من از سوی خداوند سپر مقاومی [قرار داده] شده است. وقتی که روز [موعود] من فرا رسد آن سپر از من جدا میشود و مرا تسلیم [مرگ] میکند. در آن روز دیگر تیر خطا نخواهد رفت و زخم درمان نخواهد شد.
✍️روایت کردهاند که یک روز امیرالمؤمنین علیه السلام در #کوفه سخنرانی میکردند. #ابن_ملجم هم پای منبر بود. امام خودشان شنیدند که ابن ملجم میگفت: «مردم را از دست تو راحت خواهم کرد». امام روی گرداندند اما یاران امام او را دستگیر کردند و با دست بسته به محضر امام آوردند.
حضرت به یارانشان فرمودند: چه میخواهید؟
به امام گفتند که از او چه شنیدهاند.
حضرت فرمودند: هنوز که مرا نکشته است! رهایش کنید! خداوند مرا در سپری مقاوم نگهمیدارد ... (منهاج البراعة ج 4 ص 386)
#عدالت
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 36
🌾🌴🍃🌻☘️🌛
🔵#حکومت علی علیه السلام، حقی الاهی یا ناشی از #بیعت مردم؟
برای فهم سخنان علی علیهالسلام درباره #جانشینی و حکومت باید به چهار نکته مهم توجه داشت؛
1️⃣علی علیه السلام حکومت و خلافت بلافصل پیامبر صلی الله علیه و آله را حق خود میدانست.
2️⃣ این حق را حقی خداداد (نه به دست آمده از بیعت مردم) میدانست.
3️⃣در زمان حکومت خلفا دستگاه تبلیغاتیِ حاکمیت، چنان افکار عمومی را تغییر داده بود که حتی در میان لشکریان امام علی علیه السلام نیز تنها عده کمی بودند که به نظریه امامت و خلافت بلافصل امام علی علیه السلام اعتقاد داشتند و بقیه از باب اینکه با حضرت بیعت کرده بودند خودشان را موظف به همراهی با حضرت میدانستند، حضرت به این امر تصریح کردهاند (قَلِيلٌ مِنْ شِيعَتِيَ الَّذِينَ عَرَفُوا فَضْلِي وَ فَرْضَ إِمَامَتِي مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ) (کافی ج 8 ص 58و59)
4️⃣ امام علیه السلام در برخی سخنان خود تصریح کردهاند که حکومت حق ایشان بوده که از ایشان سلب شده اما گاه برای قانع کردن کسانی که به نظریه امامت بیاعتقاد شده بودند، حضرت ناچار میشدند در سخنان خود از کلیدواژههایی مانند بیعت که مورد قبول آنها بود، استفاده کنند.
شواهد زیر که از نهج البلاغه انتخاب شده، به تایید مقدمه اول و دوم میپردازد:
👈الف) در #خطبه_6 فرمودهاند: به خدا سوگند از لحظه وفات رسول الله صلی الله علیه و آله حق من از من گرفته شد (فَوَاللَّهِ مَا زِلْتُ مَدْفُوعاً عَنْ حَقِّي مُسْتَأْثَراً عَلَيَّ مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ نَبِيَّهُ)
👈ب) در خطبه #شقشقیه وقتی میخواهند به قدرت رسیدن خلیفه سقیفه را بیان کنند، فرمودهاند: «دیدم میراث مرا به غارت بردهاند» (اری تراثی نهبا) میراثی که در سقیفه به غارت رفت چه بوده؟ آنچه در سقیفه به غارت رفته (حکومت) "میراثی" بوده که از پیامبر به ایشان رسیده است.
👈ج) در #نامه_36 به برادرشان عقیل نوشتهاند: قریش ''سلطنت برادرم'' را از من ربود (فَقَدْ قَطَعُوا رَحِمِي وَ سَلَبُونِي سُلْطَانَ ابْنِ أُمِّي) منظور از سلطان ابن ام همان حکومتی که بود که از پیامبر صلی الله علیه و اله برایشان باقی مانده بود.
#خلافت_بلافصل_علی
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 37
🌾🌴🍃🌻☘️🌛
🔵#شجاعت_علی علیه السلام
📢به مناسبت حمله موشکی عاشقان علی علیه السلام به پیروان معاویه لعنه الله
وَ اللَّهِ إِنَّ امْرَأ يُمَكِّنُ عَدُوَّهُ مِنْ نَفْسِهِ يَعْرُقُ لَحْمَهُ وَ يَهْشِمُ عَظْمَهُ وَ يَفْرِي جِلْدَهُ لَعَظِيمٌ عَجْزُهُ ضَعِيفٌ مَا ضُمَّتْ عَلَيْهِ جَوَانِحُ صَدْرِهِ، أَنْتَ فَكُنْ ذَاكَ إِنْ شِئْتَ فَأَمَّا أَنَا ـ فَوَاللَّهِ دُونَ أَنْ أُعْطِيَ ذَلِكَ ـ ضَرْبٌ بِالْمَشْرَفِيَّةِ تَطِيرُ مِنْهُ فَرَاشُ الْهَامِ وَ تَطِيحُ السَّوَاعِدُ وَ الْأَقْدَامُ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ ذَلِكَ ما يَشاءُ. #خطبه_34
به خدا سوگند کسی که دشمن را بر خود مسلط کند [تا دشمن] گوشتش را بخورد، استخوانش را بشکند و پوستش را بدرد قطعا [انسانی] بسیار زبون و ناتوان است و قلب بسیار ضعیفی دارد. شما اگر میخواهید، چنین باشید اما من به خدا سوگند به جای اینکه چنین فرصتی به دشمن بدهم با شمشیر چنان ضربتی نصیبش میکنم که استخوان جمجمهاش قطعه قطعه [به آسمان] پرواز کند و [استخوانهای] دست و پایش به [سوی زمین] سقوط کند. بعد از آن هم خدا بزرگ است.
🔹بدون توضیح
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 28
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
🔷#انس_علی_با_مرگ (قسمت اول)
«وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه». (به خدا سوگند انس و علاقه فرزند ابوطالب به مرگ از علاقه طفل شيرخوار به سینه مادرش بيشتر است) #خطبه_5
✍️عنصر زیباشناختی: تمثیلی بدیع و شگفت انگیز.
📝انس و اشتیاق حضرت به #مرگ، حتی با تمثیل "طفل و سینه مادر" هم قابل بیان نبوده است لذا حضرت «انس و اشتیاق خودشان با مرگ» را به "انس طفل به سینه مادر" تشبیه نکردهاند بلکه با کاربست «#افعل_تفضیل» اشاره کردهاند که انسشان به مرگ حتی از آن هم بیشتر است. توجه شود که در تشبیه، مشبه را به مشبهٌبه الحاق میکنند اما حضرت میخواهند بگویند من از مشبهٌبه فراتر رفتهام. (#فراتشبیه)
🔹حضرت نمیخواهند بگویند در آینده که مرگ به سراغم آمد، انیس مرگ خواهم شد بلکه میخواهند بفرمایند همین امروز که در قید حیات هستم با مرگ اُنسی دارم که از اُنس طفل با سینه مادرش هم فراتر است. (توجه شود که حضرت برای بیان این تشبیه از وصف (#مشتق) استفاده کردهاند. و حمل مشتق بر زمان آینده یا همان المتلبس بالمبدأ فی المستقبل #مجاز است و لفظ را بدون #قرینه نمیتوان بر معنای مجازی حمل کرد.)
👈نکته اول) خلاصه آنکه واژه «آنَس» خبر از اُنسی میدهد که در همان زمان حیات دنیوی ایشان برقرار بوده است بدین بیان که حضرت امیر(عیه السلام) خودشان در عمل به «موتوا قبل أن تموتوا» پیشگام بودهاند.
👈نکته دوم) نتیجه عملی این انس با مرگ چیست؟ حضرت با مرگی انس گرفتهاند که همان گذار از دنیا به آخرت است و حجابها را کنار میزند و به انسان چشم آخرتبین می دهد. چنین اُنسی است که «لَو کُشِفَ الغِطَاءُ مَا ازدَدتُ یَقینَاً» را و «أَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ» را در پی دارد.
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 38
🌾🌴🍃🌻☘️🌛
🔵#کینه_ورزی_با_حمکرانان
📢أَطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَةَ كُلِّ حِقْدٍ وَ اقْطَعْ عَنْكَ سَبَبَ كُلِّ وِتْر #نامه_53
گره "هر گونه کینه" را از [دل] مردم باز کن و رشته "هر گونه دشمنی با مردم" را از [دل] خودت بگسل.
📝شهروندان ممکن است کینه ورز بشوند. #وظیفه_حکومت است که کینه را از دل مردم برکند.
بویژه آنکه ممکن است مردم کینهی حاکمان را به دل بگیرند. هرچند ''کینهورزی مردم با حاکمان''، خود میتواند معلول عوامل گوناگونی باشد اما بیتردید یکی از این عوامل، نوع #رفتار_حاکم با مردم است.
حضرت به #مالک_اشتر فرمان دادهاند به گونهای رفتار کند که اسباب کینهتوزی مردم (از جمله کینه توزی آنان با حاکم) از بین برود.
از سوی دیگر به خود مالک نیز سفارش کردهاند به هیچ روی با مردم انتقام جویانه و از سر کینهتوزی رفتار نکند.
امام علیه السلام افزون بر توصیهای که به مالک کردهاند، فرماندار بصره را نیز از رفتار انتقامجویانه با مردم برحذر داشتهاند. مردم #بصره از شورشیان #جمل حمایت کرده و به سختی شکست خورده و کشتههای زیادی هم داده بودند. همین امر موجب شده بود کینهای بین یاران علی علیهالسلام و اهالی آن سرزمین به وجود آید. بعدها که #ابن_عباس والی بصره شد همین کینه موجب شد با اهالی بصره با مهربانی کافی برخورد نکند. حضرت در نامهای (#نامه_18 ) که به وی نوشتند ابتدا با یادآوری برخی خوبیهای مردم بصره سعی کردند قلب ابن عباس را با مردم آن سامان مهربانتر کنند سپس به وی دستور اکید دادند که با مردم با غلظت و درشتی رفتار نکند.
#انتقام_حاکم_از_مردم
#کینه_توزی_مردم
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 38
🌾🌴🍃🌻☘️🌛
🔵#کینه_ورزی_با_حمکرانان
📢أَطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَةَ كُلِّ حِقْدٍ وَ اقْطَعْ عَنْكَ سَبَبَ كُلِّ وِتْر #نامه_53
گره "هر گونه کینه" را از [دل] مردم باز کن و رشته "هر گونه دشمنی با مردم" را از [دل] خودت بگسل.
📝شهروندان ممکن است کینه ورز بشوند. #وظیفه_حکومت است که کینه را از دل مردم برکند.
بویژه آنکه ممکن است مردم کینهی حاکمان را به دل بگیرند. هرچند ''کینهورزی مردم با حاکمان''، خود میتواند معلول عوامل گوناگونی باشد اما بیتردید یکی از این عوامل، نوع #رفتار_حاکم با مردم است.
حضرت به #مالک_اشتر فرمان دادهاند به گونهای رفتار کند که اسباب کینهتوزی مردم (از جمله کینه توزی آنان با حاکم) از بین برود.
از سوی دیگر به خود مالک نیز سفارش کردهاند به هیچ روی با مردم انتقام جویانه و از سر کینهتوزی رفتار نکند.
امام علیه السلام افزون بر توصیهای که به مالک کردهاند، فرماندار بصره را نیز از رفتار انتقامجویانه با مردم برحذر داشتهاند. مردم #بصره از شورشیان #جمل حمایت کرده و به سختی شکست خورده و کشتههای زیادی هم داده بودند. همین امر موجب شده بود کینهای بین یاران علی علیهالسلام و اهالی آن سرزمین به وجود آید. بعدها که #ابن_عباس والی بصره شد همین کینه موجب شد با اهالی بصره با مهربانی کافی برخورد نکند. حضرت در نامهای (#نامه_18 ) که به وی نوشتند ابتدا با یادآوری برخی خوبیهای مردم بصره سعی کردند قلب ابن عباس را با مردم آن سامان مهربانتر کنند سپس به وی دستور اکید دادند که با مردم با غلظت و درشتی رفتار نکند.
#انتقام_حاکم_از_مردم
#کینه_توزی_مردم
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
📝📝یادداشت یک خواننده
در یکی از گروههای حوزوی پست فوق (#با_معارف_نهج، شماره 38) بازنشر شده بود. جناب استاد علی محمدی در ذیل این پست نوشته بودند: ⏬⏬
✍️سلام جناب عشایری عزیز
دو سوال:
1ـ أطْلِقْ عَنِ آیا به همان معنی أطْلِقْ مِنِ است؟
یعنی صدر عبارت به معنی باز کن از... است یا به معنای باز کن درباره ... ؟ که اگر دومی باشد، ظاهرا عبارت دال بر لزوم بازشدن هر گونه کینه حاکم نسبت به مردم است.
2ـعبارت «سَبَبَ كُلِّ وِتْر » تقریبا توسط تمامی مترجمان به همین معنایی که شما نوشته اید، ترجمه کرده اند (رشته "هر گونه دشمنی با مردم" را از [دل] خودت بگسل.)، در حالیکه «وتر» در لغت به معنای «تنهایی و منفرد شدن» است، نه «دشمنی»، هرچند ممکن است از لوازم دشمنی ورزیدن، تنها شدن هم باشد.
اگر «وتر» را به همان معنای لغوی آن یعنی «تنهایی» بگیریم، معنای عبارت این است که «و ریشه انزوا و تنهایی خودت را از بین ببر»
حال اگر این دو فراز را ناظر به هم و لازم و ملزوم بگیریم، و پاسخ دوم به سوال اول را هم بپذیریم، ترجمه عبارت این می شود:
هر گونه گره کینه و دشمنی را در خصوص مردم از دل خود بازکن و بدین طریق، ریشه انزوا و تنها شدن خود را بخشکان....
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره 24
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 29
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
🔷#انس_علی_با_مرگ (قسمت دوم)
«وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه». (به خدا سوگند انس و علاقه فرزند ابوطالب به مرگ از علاقه طفل شيرخوار به سینه مادرش بيشتر است) #خطبه_5
🔹عنصر زیباشناختی: تشبیه شگفت آور «انس امام با مرگ» به «انس طفل با سینه مادر» (#فراتشبیه)
🔸وجه شَبَه: حفظ حیات
همان طور که طفل برای «حفظ حیات ظاهریاش به سینه مادر انس میورزد» امام نیز برای «حفظ حیات اخروی خویش به مرگ انس میورزند».
#حیات_حقیقی انسان در آخرت است (وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ) لذا کسی که انسی به آخرت ندارد مردهای متحرک است (أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْياء) امام علیه السلام نیز برای حفظ آن حیات است که به #مرگ انس میورزند.
بدانیم انس با مرگ تضمین کنندهی حیات اخروی انسان است.
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 30
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
🔷#انس_علی_با_مرگ (قسمت سوم)
«وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه». (به خدا سوگند انس و علاقه فرزند ابوطالب به مرگ از علاقه طفل شيرخوار به سینه مادرش بيشتر است) #خطبه_5
عنصر زیباشناختی: تمثیلی بدیع و شگفت انگیز (#فراتشبیه)
✍️وجه شَبَه: آرامش دهندگی
🔹«انس با سینه مادر» موجب آرامش طفل است؛ «انس با مرگ» هم موجب آرامش حضرت علی علیه السلام است.
حضرت امیر با موتی که طعم هستی دارد و بازگشت به سوی معشوق است (الیه راجعون) انس داشتند و این انس موجب #آرامش ایشان میشد؛ چرا که «الا بذکر الله تطمئن القلوب».
این #دنیا که در چشم علی علیه السلام، «کم ارزشتر از آب بینی بز»، «بیارزشتر از استخوان خوک در دست جذامی» و «منفورتر از غذای مانده در لای دندان»است چگونه میتواند آرامَش بکند؟!
او که جانش با آب "حیات موت" انس داشت، جسمش را نیز به دوش گرفت و از این دنیا رفت تا خود قدری بیاساید و ما را با درد بیپدری رها کند.
https://telegram.me/banahjolbalaghe
با نهج البلاغه
بسم الله 📝📝یادداشت یک خواننده در یکی از گروههای حوزوی پست فوق (#با_معارف_نهج، شماره 38) بازنشر شده
.....
......
درباره یادداشت استاد علی مجمدی عزیز⏬
دو نکته در سخن جناب استاد علی محمدی وجود دارد؛
یک) جناب استاد، کلمه «اطلق عن» را در برابر «اطلق مِن» قرار داده و آن را به معنای «بازکن دربارهی...» دانستهاند. به نظر بنده میرسد که بسیاری از افعال جوانحی به جای مِن با عن متعدی میشوند در قرآن کریم تعبیر «طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسا» شاهد اين مدعا است.
از سوی دیگر در این دو جمله متوالی، یک بار تعبیر «اطلق عن الناس» و یک بار دیگر تعبیر «اقطع عنک» به کار رفته است که باید تقابل بین «عنک» و «عن الناس» را معنادار بدانیم. به عبارت دیگر این تقابل اجازه نمیدهد جملهها را به گونهای معنا کنیم که در هر دو جمله حاکم بخواهد چیزی را از نفس خودش باز بکند.
نکته لطیفی که در این جا دیده میشود این است که حضرت درباره خودِ حاکم کلمه «اقطع» (ببُر) را به کار بردهاند که ملازمه با شدت و سختگیری دارد اما درباره مردم کلمه «اطلق» (باز کردن) را به کار بردهاند که چنین دلالتی ندارد.
دو) کلمهی «وتر» در لغتِ برخی قبائل حجاز به معنای خونخواهی است و مترجمانی که این کلمه را به معنای دشمنی و انتقامجویی گرفتهاند احتمالا به این معنای کلمه توجه داشتهاند از سوی دیگر در لغت دیگر قبایل هم کلمه «وتر» به معنای «تنها» است نه «تنهایی» و بر این اساس با «منزوی» ملازمه دارد نه «انزوا». بنابراین عبارت «سَبَبَ كُلِّ وِتْر » را هم نمیتوان به معنای «همه اسباب انزوا» دانست.
درباره (#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره 24)
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#با_شیفتگان_نهج، شماره 24
🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝
دکتر #زکی_مبارک:
اگر بدانید که #نهج_البلاغه [بیش از] چهل مرتبه شرح شده، اگر بدانید که بخشهایی از آن به بسیاری از زبانهای شرقی و غربی ترجمه شده، اگر بدانید که نهج البلاغه دروازههای جدید و مکتبهای تازهای را به روی دانش نقد ادبی گشوده است، اگر بدانید که نهج البلاغه بر سخن خطیبان فصیح عرب فضیلت دارد، اگر بدانید نهج البلاغه مشهورترین و بزرگترین مجموعه [حدیثی] است که به عصر خلفا مربوط است، اگر بدانید نهج البلاغه شرق و غرب عالم را پیموده چندانکه هیچ یک از کتابخانههای عربی و غیرعربی که کتب مرجع را نگهداری میکنند خالی از نهج البلاغه نیست و اگر بدانید کسانی که نهج البلاغه را انکار میکنند ارزش ادبی آن را انکار نمیکنند، در آن صورت باید بپذیرید که #سید_رضی (ره) با جمع آوری این کتاب خدمت بزرگی به ادب و زبان و اخلاق کرده است.
عبقرية الشريف الرضي، ج 2 ص 2
#اهمیت_نهج_البلاغه
https://telegram.me/banahjolbalaghe
با نهج البلاغه
..... ...... درباره یادداشت استاد علی مجمدی عزیز⏬ دو نکته در سخن جناب استاد علی محمدی وجود دارد؛
بسم الله
📝📝یادداشت یک خواننده
یادداشت کوتاهی از استاد محمودرضا عصاری زیدعزه العالی درباره عبارت «أطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَةَ كُلِّ حِقْدٍ وَ اقْطَعْ عَنْكَ سَبَبَ كُلِّ وِتْر » #نامه_53
سلام برادر عزیزم
با تشکر از شما بخاطر مطالبی که در کانال نهج البلاغه قرار می دهید و پوزش که بسیاری از اوقات از تامل در در آن محرومم
دو نکته در باره مباحثه ارزشمند شما و آقای محمدی به ذهن قاصرم رسید :
1- اختلاف بین شما دو بزرگوار شاید نشات گرفته از ابهامی است که در مفهوم "عن" وجود دارد، ادبا معنای عن را تجاوز گرفته اند این معنا در اموری چون "رمیت السهم..." واضح است ولی در بسیاری از موارد محتاج تحلیل است بعنوان مثال در ماده "سوال" تجاوز سوال از یک شیئ بمعنای آن است که آن شیئ متعلق سوال قرار گرفته است در ماده" اطلاق" نیز تجاوز بمعنای آن است که ناس متعلق اطلاق عقده واقع شده است با این تفاوت که متعلق سوال یعنی موضوع سوال و متعلق اطلاق یعنی آن نقطه ای که گره کینه از آن باز می شود
2-مطابق کلام استاد محمدی "عن الناس" حال از" عقده" خواهد بود زیرا مراد چنین میشود : گره هر کینه را که نسبت به مردم داری از خودت باز کن. بعبارت دیگر عن الناس از متعلقات بالواسطه فعل است که این ترکیب خلاف اصل است و محتاج قرینه.
با تشکر از شما دو بزرگوار ،امید است اشتباه مرا تذکر دهید.
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره 25
https://telegram.me/banahjolbalaghe
.....
بسم الله
📝📝یادداشت یک خواننده
پاسخ استاد علی محمدی به یادداشت «بانهج البلاغه»👇👇👇
سلام علیکم و رحمت الله
ممنون از بذل توجه و عنایت
در باره نکته اول)
ـ اینکه برخی از افعال جوانحی با «عن» متعدی میشود حرفی نیست،ولی اینکه این متعدی شدن با «عن» به جای متعدی شدن با «من» است، را نمی دانم.
ـ در مثال قرانی ««طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسا» به نظر میرسد متعدی شدن با «عن» هم به علت ذکر «من بعضیه» است و هم اینکه معنای طاب عن، متضمن معنای رضی عن نیز می باشد. (الله اعلم)
ـ علاوه بر این به نظر می رسد که با صرف نظر از دو نکته فوق، اگر معنی عبارت «أطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَةَ كُلِّ حِقْدٍ» ، «گره "هر گونه کینه" را از دل مردم باز کن » باشد، دیگر فعل «أطلق» جوانحی نیست تا مشمول کبرای ادعایی شود.
ـ همچنین «تقابل عنک و عن الناس» نیز در ترجمه ای نیز که بنده ارائه دادم به نحوی دیگر برقرار است. به این نحو که در فراز اول حاکم چیزی را از ناحیه خود قطع می کند و در فراز دوم حاکم چیزی را که علیه وی است، مرتفع می سازد.
درباره نکته دوم)
ـ معنای «وتر» در خونخواهی نیز ریشه در همان معنای «تفرد» دارد. (التحقیق به خوبی توضیح داده است.)
ـ ظاهرا «وتر» معنای مصدری هم دارد، و اگر نداشته باشد همین اشکال سخت شدن معنای «سبب کل وتر»، به استعمال «وتر» در معنای «خوانخواهی» و «دشمنی» نیز وارد است.
با تشکر 🌹🌹🌹
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره 26
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 30
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
🔷#انس_علی_با_مرگ (قسمت سوم)
«وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه». (به خدا سوگند انس و علاقه فرزند ابوطالب به مرگ از علاقه طفل شيرخوار به سینه مادرش بيشتر است) #خطبه_5
عنصر زیباشناختی: تمثیلی بدیع و شگفت انگیز (#فراتشبیه)
✍️وجه شَبَه: آرامش دهندگی
🔹«انس با سینه مادر» موجب آرامش طفل است؛ «انس با مرگ» هم موجب آرامش حضرت علی علیه السلام است.
حضرت امیر با موتی که طعم هستی دارد و بازگشت به سوی معشوق است (الیه راجعون) انس داشتند و این انس موجب #آرامش ایشان میشد؛ چرا که «الا بذکر الله تطمئن القلوب».
این #دنیا که در چشم علی علیه السلام، «کم ارزشتر از آب بینی بز»، «بیارزشتر از استخوان خوک در دست جذامی» و «منفورتر از غذای مانده در لای دندان»است چگونه میتواند آرامَش بکند؟!
او که جانش با آب "حیات موت" انس داشت، جسمش را نیز به دوش گرفت و از این دنیا رفت تا خود قدری بیاساید و ما را با درد بیپدری رها کند.
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#با_شیفتگان_نهج، شماره 24
🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝
دکتر #زکی_مبارک:
اگر بدانید که #نهج_البلاغه [بیش از] چهل مرتبه شرح شده، اگر بدانید که بخشهایی از آن به بسیاری از زبانهای شرقی و غربی ترجمه شده، اگر بدانید که نهج البلاغه دروازههای جدید و مکتبهای تازهای را به روی دانش نقد ادبی گشوده است، اگر بدانید که نهج البلاغه بر سخن خطیبان فصیح عرب فضیلت دارد، اگر بدانید نهج البلاغه مشهورترین و بزرگترین مجموعه [حدیثی] است که به عصر خلفا مربوط است، اگر بدانید نهج البلاغه شرق و غرب عالم را پیموده چندانکه هیچ یک از کتابخانههای عربی و غیرعربی که کتب مرجع را نگهداری میکنند خالی از نهج البلاغه نیست و اگر بدانید کسانی که نهج البلاغه را انکار میکنند ارزش ادبی آن را انکار نمیکنند، در آن صورت باید بپذیرید که #سید_رضی (ره) با جمع آوری این کتاب خدمت بزرگی به ادب و زبان و اخلاق کرده است.
عبقرية الشريف الرضي، ج 2 ص 2
#اهمیت_نهج_البلاغه
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 39
🌾🌴🍃🌻☘️🌛
🔵از نقد مشفقانه تا #آبروریزی منافقانه
إِنْ سَأَلُوا أَلْحَفُوا وَ إِنْ عَذَلُوا كَشَفُوا وَ إِنْ حَكَمُوا أَسْرَفُوا #خطبه_194
[منافقان] اگر [از کسی] درخواستی بکنند اصرار و پافشاری میکنند و اگر [کسی را] سرزنش کنند [رازهایش را] برملا میکنند و اگر [درباره کسی] قضاوت کنند بیانصافی میکنند.
✍️#منافقان وقتی چیزی را از کسی بخواهند تا آن چیز را به دست نیاورند دست از سرش برنمیدارند اما مؤمنان وقتی از کسی چیزی میخواهند شرایط او را درک میکنند.
✍️منافقان وقتی کسی را #سرزنش میکنند چون قصد خیر ندارند به گونهای سرزنش میکنند که در حضور دیگران آبرویش را ببرند اما مومنان وقتی میخواهند کسی را اصلاح کنند اولا اصلا از #زبان_سرزنش (#تعییر) استفاده نمیکنند ثانیا اگر هم تنها راه اصلاح او سرزنش باشد #رازداری میکنند و آبرویش را نمیبرند.
✍️منافقان وقتی درباره دیگران #قضاوت میکنند #تندروی میکنند اما مؤمنان وقتی میخواهند درباره دیگران قضاوت بکنند #انصاف را رعایت میکنند.
🔷 راستی باب #نقد در #رسانه های ما باز است. از رسانههای مدعی اخلاق تا رسانههای متهم به بیاخلاقی کدام یک مؤمنانه #درخواست میکنند؟ کدام یک مؤمنانه نقد میکنند، کدام یک مؤمنانه قضاوت میکنند؟!
#ویژگیهای_منافق
#اخلاق_رسانه
https://telegram.me/banahjolbalaghe