💠 عدم حجیت خبر واحد در صورت تعارض بعضی از فقرات آن خبر با مسلّمات فقه
🔰حضرت #استاد_شب_زنده_دار «دام ظله»:
بحث در این است که اگر در یک روایتی مثل روایت محمد بن قیس که از جمله مستندات صحت بیع فضولی است، بعضی از فقرات آن با مسلمات فقه ناسازگاری داشت، در فقرات دیگر آن که جزم به واقع وجود ندارد و معلوم نیست که چنین فقراتی از شارع صادر شده است، عقلاء به آن فقرات دیگر نیز اعتنائی نمی کنند...
و عدم حجیت این فقرات نیز بنا بر هر دو مبنی است؛ یعنی چه مبنای کسانی که خبر ثقه را حجت می دانند و چه بنا بر مبنای کسانی که خبر موثوق الصدور را حجت می دانند.
در زمینه حجیت خبر واحد دو مبنی وجود دارد که طبق هر دو مبنا چنین خبری حجت نمی باشد:
الف: حجیت خبر ثقه: بعضی از اصولیون می فرمایند: برای حجیت یک خبر کافی است که راوی آن خبر، شخص ثقه ای باشد و نیازی به وثوق خبر نمی باشد.
ب: عده ی دیگری از اصولیون کما نسب الی السید السیستانی می فرمایند: خبر واحدی حجت است که وثوق به صدور آن داشته باشیم و الا اگر وثوقی به آن خبر نداشته باشیم، آن خبر حجت نمی باشد.
بیان استاد معظم این است که اگر ما مبنی اول را اتخاذ بکنیم، چنین خبری که بعضی از فقرات آن با مسلمات فقه ناسازگار است، حجت نمی باشد؛ زیرا طبق این مبنا یکی از ارکان شخص ثقه این است که علاوه بر صادق بودن، ضابط نیز باشد و هنگامی که چنین خبری با این ناسازگاری بیان می کند معلوم می شود که این راوی انسان ضابطی نمی باشد، هر چند ممکن است این شخص در کل انسان ضابطی باشد ولی در این روایت و این واقعه از ضبط برخوردار نمی باشد. و این امر مثل شهود شاهد است به این بیان که اگر در دادگاه یک شاهد به موارد مختلفی شهادت داد ولی بعضی از آن شهادتها واقعیت نداشته باشد، در این صورت رویۀ قضایی و عقلائی بر این است که به آن شهادت های دیگر از ایشان که جزم به کذب و یا صدق آنها نیز ندارند، ترتیب اثر نمی دهند.
و اگر مبنی دوم را نیز اتخاذ بکنیم، باز چنین خبری نیز حجت نمی باشد؛ زیرا با وجود فقرات ناسازگار با مسلمات فقه، دیگر نسبت به فقرات دیگر نیز وثوقی پیدا نمی شود.
به بیان دیگر اگر دلیل حجیت خبر واحد، سیرۀ عقلاء باشد، عقلاء در اخباری که بعضی از فقرات آن با مسلمات فقه ناسازگار باشد، سیره ای بر حجیت آن اخبار ندارند.
و اگر دلیل حجیت خبر واحد، ادلۀ لفظی باشد، با وجود چنین سیره ای بین عقلاء، اطلاقی برای آن ادله صورت نمی گیرد بلکه قدر متیقن از آن ادله در صورتی است که روای خبر، شخص ثقه و ضابطی باشد و وثاقت و ضابط بودن او احراز شده باشد.
البته بعضی از فقهاء مثل مرحوم خوئی که قائل به تبعیض در حجیت هستند، در این گونه اخبار، آن فقرات دیگر که مجتهد جزم به واقع آنها ندارد را حجت می داند. زیرا ایشان در بحث اخبار قائل به انحلال هستند؛ به این معنا که هر فقره ای از روایت طویل، در حکم یک روایت و خبر مستقل است.
📚 برگرفته از دروس خارج فقه حضرت استاد #شبزندهدار (1400/09/08)
#آثار
#اصول
#عدم_حجیت_خبر_واحد
🔗 @book_feghahat
💠 جایگاه ذهن عرفی و عقلی در اجتهاد
🔰حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله":
🔹 هر چند ممکن است برهان صدّیقین از آیه شریفه «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُو» (آل عمران: 18) استفاده شود؛ اما مدتها باید بگذرد تا یک ملاصدرایی پیدا شود و آن برهان صدیقین را درک کند. یعنی این سخن عقلی را از آن آیه استخراج کند، که آفتاب آمد دلیل آفتاب.
🔸 اما در باب فروعات فقهی و امثال اینها که شامل کارهای روزمره و وظایف مردم است، تنها #متفاهم_عرفی حجت است. لذا فقیهی که در اثر مزاوله علوم عقلیهدقیقه، خاصیت فهم عرفیاش را از دست داده باشد، فقاهت و #تقلید از او محل اشکال واقع میشود.
🔹 همانطور که فقیهی که عرفی شده ــ که البته بسیار هم خوب است ــ اگر بخواهد در یک برهان #عقلی اشکال کند، ممکن است آنجا را خراب کند؛ چون در براهین عقلی اشکالات دقیقی وجود دارد، که فقیه عرفی در اثر آن ذهن خیلی صاف و عرفی خودش توجه به آن مناقشات نمیکند و مغالطهها را کشف نمیکند.
👈🏻 لذا فقیهی که خداوند متعال روزیاش کرده که ذوالریاستین و جامع بین هر دو باشد، اگر در مسائل عقلی وارد شود، مثل یک فیلسوف دقیق و عقلی وارد خواهد شد و اگر در فقه وارد شود، یک فهم عرفی صحیح خواهد داشت. البته این افراد نادر هستند، اما هستند کسانی که این دو مقام را با همدیگر میتوانند جمع کنند.
📚 برگرفته از دروس خارج فقه استاد #شبزندهدار (1397ش)
#نکات_اجتهادی
#جایگاه_ذهن_عرفی_و_عقلی_در_اجتهاد
🔗 @book_feghahat
هدایت شده از پندهای سعادت
📷 | گزارش تصویری
🔰 آخرین جلسه درس خارج فقه #حضرت_آیت_الله_شب_زنده_دار«دام ظله»
مسجد اعظم شبستان۳
📆 1403/03/13
#عکس
#گزارش_تصویری
🔗 @pand_saadat
هدایت شده از پندهای سعادت
📷 | گزارش تصویری
🔰 آخرین جلسه درس خارج فقه #حضرت_آیت_الله_شب_زنده_دار«دام ظله»
مسجد اعظم شبستان۳
📆 1403/03/13
#عکس
#گزارش_تصویری
🔗 @pand_saadat
هدایت شده از پندهای سعادت
گزارش تصویری، آخرین جلسه درس خارج فقه آیت الله شب زنده دار«دام ظله» مسجد اعظم شبستان۳
۱۴۰۳/۰۳/۱۳
هدایت شده از پندهای سعادت
🔰 نفوذ بصیرت، از ویژگیهای حضرت امام خمینی «ره»
✅حضرت استاد شب زنده دار «دام ظله»:
🔹یکی از نعمتهای خداوند متعال به حضرت امام(رضواناللهعلیه) همین بود که نفوذ بصیرت داشتند. یک سری وقایع و اتفاقاتی که شاید خیلی افراد پشت پردههای آن را اصلاً متوجه نمیشدند، ایشان متوجه میشدند و آن را میگفتند.
نفوذ بصیرت، عنایت و موهبت الهی است که خدای متعال به برخی افراد عطا میکند.
🔹یکی از راههای کسب این امور، دعا است که انسان از خدا بخواهد که خدایا! این خصوصیت را به من عطا کن. البته تعلیم و تعلّم هم در این امر موثر است.
#پندهای_سعادت
#بیانات
#امام_خمینی_رحمه_الله_علیه
#چهاردهم_خرداد
🔗 @pand_saadat
هدایت شده از فقاهت
093_14030313_shabzendedar_beihFozoli - Copy.mp3
19.25M
🔹آخرین جلسه درس خارج فقه حضرت آیت الله شب زنده دار«دام ظله» با موضوع شخصیت جامع حضرت امام خمینی رحمه الله
📖 جلسه ۹۳
🗓 یک شنبه ۱۴۰۳/۰۳/۱۳
@feghahat_ir
💠 انقلاب در وصف و تفاوت آن با انقلاب نسبت
🔰حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله":
🔹 در #انقلاب_نسبت، آن چیزی که تغییر می کند، نسبت بین دو روایت است؛ مثلا وقتی دو روایت با هم تباین کلی دارند به واسطه دلیل سومی، نسبتشان تغییر پیدا میکند. یعنی یکی از آنها تخصیص میخورد و بعد از تخصیص، أخص مطلق از دیگری میشود.
🔸 اما در #انقلاب_وصف، صرفاً جایگاهها روشن میشود و نسبتها تغییری نمیکنند و شبیه شاهد جمع است.
👈🏻 به عنوان مثال: در بحث امر به معروف یک طایفه می گوید رفق و مدارا داشته باشید و طایفه دیگر روایات می گوید با شدت و حدت برخورد کنید. اگر این دو طایفه ابتداءً درگیری داشته باشند، به برکت روایات طایفه سوم که مفسّر و حاکم هستند تعارضشان با انقلاب وصف بر طرف میشود، طایفه سوم میگوید: «آنجایی که گفتم رفق به خرج بده نظر به مواردی داشتم که نیاز به خشونت ندارند، آنجایی که گفتم اعمال شدت بکن هم مقصودم مواضعی بوده که مراتب قبلی موثر نیستند و راهکار منحصر در ضرب و جرح و قطع و امثال آنها است».
🔹 این اتفاق نظیر #شاهد_جمع است، شاهد جمع میگوید: آن حرف مرتبط به فلان حوزه است و این حرف مربوط به حوزهای دیگر، بنابراین با هم درگیری و تهافتی ندارند. یعنی روایت ثالثی میآید و جایگاه هر یک از دو روایت را مشخص میکند.
📚 برگرفته از دروس خارج فقه استاد #شبزندهدار (1397ش)
#انقلاب_نسبت
#انقلاب_وصف
#شاهد_جمع
🔗 @book_feghahat
💠 وقوع راوی در کتاب کامل الزیارت (ابن قولویه)
🔰حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله":
🔻 در رابطه با کامل الزیارات و مدلول عبارتی که در مقدمه این کتاب آمده، حداقل پنج مبنا وجود دارد:
1️⃣ مبنای اول این است که تمام کسانی که در اسناد کامل الزیارات واقع شده اند از ثقات اند که مبنای شیخ #حر_عاملی ره همین است. (وسائل الشیعة، ج30، ص 202) محقق خویی ره نیز تا اواخر عمر شریفش به این مبنا معتقد بود، (معجم رجال، ج1، ص50) ولی بعداً از این مبنا عدول نمود.
2️⃣ مبنای دوم این است که تنها مشایخ بلا واسطه ی ابن قولویه مشمولِ این توثیق هستند. مبنایی که محقق #خویی ره در اواخر عمر به آن عدول نمود، همین مبنا است. (منهاج المصباح (التجارة)، ج 1، ص 461)
3️⃣ مبنای سوم این است که شهادتِ ابن قولویه در مقدمه ی کتابش به این معناست که در هر باب از ابواب این کتاب حداقل یک حدیث صحیح و معتبر وجود دارد. به عبارت دیگر عناوین هر باب در این کتاب که متخذ از احادیث آن باب است، حجت است و از معصوم ع صادر شده است. این مبنا را آیت الله شیخ جواد #تبریزی «ره» بعد از عدول از مبنای اول اختیار نموده است. (قبسات من علم الرجال، ج 1، ص 91)
4️⃣ مبنای چهارم این است که شهادت ابن قولویه به این معناست که ایشان می گوید: روایات این کتاب را چون در کتب معتبر و مهم محدثان بزرگ و مورد اعتماد ذکر شده است، در این کتاب جمع آوری کرده ام. ظاهرا آیت الله #سیستانی (دام ظله) معتقد به این مبنا هستند. (قاعده لا ضرر و لا ضرار، ص 21 ـ 22)
5️⃣ مبنای پنجم و مورد قبول (استاد #شب_زنده_دار ) این است که ابن قولویه واسطه های بین خودش و منابعی که این روایات را از آن اخذ کرده است توثیق می کند، اما از آن کتابِ منبع به بعد را نه. به عبارت دیگر ابن قولویه می خواهد بگوید: «من شهادت می دهم که از ناحیه ی من تا آن منبع حدیثی، همه ی افراد ثقه هستند، اما از آن منبع تا معصوم (ع) را خودتان بررسی کنید». طبق این مبنا علاوه بر مشایخ بلا واسطه ی ابن قولویه، افراد دیگری که در سند ایشان تا منبع حدیثی قرار گرفته اند نیز توثیق می شوند. گاهی بین ابن قولویه و منبع حدیثی سه نفر واسطه هستند، گاهی دو نفر و گاهی یک نفر.
📚 برگرفته از دروس خارج فقه استاد #شبزندهدار (1397ش)
#رجال
#وجوه_عامه
#وقوع_راوی_در_کتاب_کامل_الزیارت
🔗 @book_feghahat
💠ارتباط «علم به معروف» با «امر به معروف»
🔰حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله":
🔹شرط اول از شرایط امر به معروف و نهی از منکر، علم به معروف و منکر است؛ رابطة «علم به معروف» با «امر به معروف» چه رابطهای است؟ در این باره چهار قول وجود دارد:
🟠قول اول: شرط شرعی وجوب
قول اول این است که این شرط، شرط وجوب است؛ آمر به معروف، مادامی که علم به معروف نداشته باشد، امربهمعروف بر او واجب نیست. مثل استطاعت برای حج است؛ کسی که استطاعت نداشته باشد، حج بر او واجب نیست، اینجا هم کسی که علم به معروف و منکر نداشته باشد، امربهمعروف و نهیازمنکر بر او واجب نیست. حضرت امام«ره» در تحریر این قول را پذیرفته.
🔴قول دوم: شرط شرعی واجب
قول دوم این است که این شرط، شرط واجب است، نه شرط وجوب؛ مثل طهارت برای صلات است؛ اگر کسی متطهر نباشد، طهارت خبثی یا حدثی نداشته باشد، اینطور نیست که نماز بر او واجب نباشد، لکن چون آنچه واجب است، نمازِ مشروط به طهارت است، باید برود طهارت تحصیل کند. پس حتی آن جایی که علم ندارد، امربهمعروف بر او واجب است، لکن باید برود علم را تحصیل کند.
🟢قول سوم: شرط عقلی وجوب
قول سوم این است که این شرط، نه شرط واجب است، نه شرط وجوب است، بلکه یک شرط عقلی است و بازگشتش به شرط «قدرت» است. تکالیف، مشروط به قدرت هستند، اما نه به عنوان شرط شرعی، بلکه شرط عقلی است، از شرایط عامة تکلیف است. بعضی قائلند که علم به معروف، شرط وجوب نیست (شارع وجوبش را معلق به این علم نکردهاست) شرط واجب هم نیست، بلکه یک شرط عقلی است؛ چون دخیل در قدرت بر امربهمعروف است. این هم نظریة آقاضیاء در شرح تبصره است.
🟡قول چهارم: از باب مقدمة عقلی واجب است
قول چهارم این است که لا شرطا شرعیا، و لا عقلیا. بلکه اگر میگوییم: «علم لازم است»، همانطور که صاحب شرائع در متن فرموده، «الاول ان یأمنه من الغلط فی الانکار»؛ برای این است که اگر انسان معروف را نشناسد و همینجور اقدام به امر و نهی کند، ممکن است غلط از کار دربیاید. برای این که در چالة امربهمنکر نیفتد، عقل میگوید: «برو یاد بگیر»؛ همانجور که عقل میگوید: «باید مقدمة واجب را بیاوری» و مقدمة واجب، نه شرط شرعی برای وجوب است و نه شرط شرعی برای واجب است. عقل است که میگوید مقدمات سفر حج را باید فراهم کنی. اینجا هم همین که یک منکری واقع شد، وجوب امربهمعروف فعلی میشود، من برای این که امنیت پیداکنم از این که در غلط بیفتم و عقاب آن کار دامنگیرم بشود، عقل میگوید: «برو علم پیداکن». پس وزان علم به معروف، وزان مقدمات واجب است؛ که نه شرط شرعی است نه شرط عقلی (از شرایط عام تکلیف) است، فلیُحذَف العلم بالمعروف من سجلّ الشروط؛ کما این که شارع فقط همینقدر میگوید که: «نمازِ با طهارت، واجب است.»، و این را نمیگوید که: «باید از رختخواب بلند بشوی بروی شیر آب را بازکنی و…».
🔷ثمرة چهار قول:
نتیجه این میشود که اگر معصیتی از کسی واقع شد و کسی او را بدون علم به آن منکر نهی کرد بعد رفت و فهمید آن عمل منکر بوده و آن نهیْ وَقَعَ فی محله،
اگر شرط وجوب بوده (طبق قول اول)، چیزی بر او واجب نبوده (و لذا معصیتی نکرده. بنابراین پس از علم، اگر موضوع باقی باشد، باید مجدداً نهی کند.)
اگر شرط واجب بوده (طبق قول دوم)، واجب را اتیان نکرده (و در صورت تقصیر در کسب علم، در امتثال نهی از منکر، معصیت کرده)؛ چون نمیدانسته، مثل نمازِ بیوضو خواندن است. و لذا اگر موضوع باقی است، باید دومرتبه نهی کند.
اگر شرط عقلی وجوب بوده (طبق قول سوم)، چون به شرط «قدرت» برمیگردد، پس عاجز از امتثال بوده (و لذا معصیتی هم نکرده حتی اگر در تحصیل علم به معروف مقصّر بودهاست. حال که علم پیداکرده، وجوب میآید. و اگر موضوع باقی است، باید مجدداً نهی کند.).
اما اگر نه شرط وجوب است نه شرط واجب (طبق قول چهارم)، چون واجبْ توصلی است، فصدر عنه الامتثال و تکلیف را انجام داده، الا این که نمیدانسته: «نهیازمنکر است یا نه؟»، پس یک تجرّی از او صادرشدهاست. چرا تجری است؟ چون وقتی که نداند: «این عملی که دارد از آن نهی میکند، واجب است یا حرام؟»، و حتی اگر نداند که «حرام است یا حلال؟»، و بگوید: «لاتفعل هذا الحرام»، قول بلا علم گفته و آنچه نمیدانسته حرام است را به شریعت نسبت داده. لکن اگر بگوید: «لاتفعل هذا»، تجرّی نکردهاست.
📚 برگرفته از دروس خارج فقه استاد #شبزندهدار (1395ش)
#آثار
#فقه
#علم_به_معروف
#امر_به_معروف
🔗 @book_feghahat
هدایت شده از پندهای سعادت
🔰 شیعه ی واقعی در کلمات معصومین علیهم السلام
💠حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله":
در آستانه عید مبارک غدیر، عید اتمام نعمت و تکمیل دین هستیم. مناسبت غدیر ومسئلهی ولایت مولا امیرالمومنین علیه السلام دارای ابعاد فراوان و بحث های بسیار مهمی است. آنچه که در اینجا میخواهم عرض کنم، این است که واژه شیعه که ما بحمدالله مشرف یه این تسمیه واین نام هستیم، در روایات اهل بیت علیهم السلام یک باب مخصوص دارد.
واژه ی شیعه دو مفهوم دارد، یک مفهوم اسمی و مصطلح که یکی از آنها همین کسانی هستند که مذهب تشییع را برگزیده اند و ولایت اهل بیت عصمت و طهارت را بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم قبول کرده اند؛ یعنی خلافت بلا فصل مولا امیرالمومنین علیه السلام و بعد یازده فرزند معصوم آن بزرگوار.این یک معنا از کلمه تشیّع است.
اما یک معنای وصفی هم دارد که مراد کسانی هستند که واقعا از اهل بیت علیهم السلام پیروی میکنند و رنگ و بوی مقتدا های خودشان را گرفته اند.این هم یک معنای وصفی است.
از راویات بر می آید که ائمه علیهم السلام دوست داشتند که این نام و عنوان، در صورتی بر کسی اطلاق شود که در مرتبه ای عالی از پیروی و اتّصاف به صفات ویژه ای باشد که در این روایات ذکر شده است. قهرا این تسمیه حتی به معنای اولش یک عَلم مرتجل نیست که بی تناسب نام گذاری شده باشد، بلکه در این نامگذاری منظورشان تناسب بین این افراد و مقتدا های آنها بوده است.
📚پند های سعادت،جلد۲،صفحات ۱۱۳و۱۱۴
#پندهای_سعادت
#بیانات
#دهه_امامت_و_ولایت
#عید_الله_الاکبر
#غدیر
@pand_saadat
هدایت شده از پندهای سعادت
🔰 شیعه ی واقعی در کلمات معصومین علیهم السلام
🔸استاد شب زنده دار دام ظله:
در آستانه عید مبارک غدیر، عید اتمام نعمت و تکمیل دین هستیم. مناسبت غدیر ومسئلهی ولایت مولا امیرالمومنین علیه السلام دارای ابعاد فراوان و بحث های بسیار مهمی است. آنچه که در اینجا میخواهم عرض کنم، این است که واژه شیعه که ما بحمدالله مشرف یه این تسمیه واین نام هستیم، در روایات اهل بیت علیهم السلام یک باب مخصوص دارد.
واژه ی شیعه دو مفهوم دارد، یک مفهوم اسمی و مصطلح که یکی از آنها همین کسانی هستند که مذهب تشییع را برگزیده اند و ولایت اهل بیت عصمت و طهارت را بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم قبول کرده اند؛ یعنی خلافت بلا فصل مولا امیرالمومنین علیه السلام و بعد یازده فرزند معصوم آن بزرگوار.این یک معنا از کلمه تشیّع است.
اما یک معنای وصفی هم دارد که مراد کسانی هستند که واقعا از اهل بیت علیهم السلام پیروی میکنند و رنگ و بوی مقتدا های خودشان را گرفته اند.این هم یک معنای وصفی است.
از راویات بر می آید که ائمه علیهم السلام دوست داشتند که این نام و عنوان، در صورتی بر کسی اطلاق شود که در مرتبه ای عالی از پیروی و اتّصاف به صفات ویژه ای باشد که در این روایات ذکر شده است. قهرا این تسمیه حتی به معنای اولش یک عَلم مرتجل نیست که بی تناسب نام گذاری شده باشد، بلکه در این نامگذاری منظورشان تناسب بین این افراد و مقتدا های آنها بوده است.
📚پند های سعادت،جلد۲،صفحات ۱۱۳و۱۱۴
#عید_الله_الاکبر
#غدیر
@pand_saadat
هدایت شده از پندهای سعادت
حضور حضرت استاد شب زنده دار (دام ظله) کنار قبر استاد عزیزشان حضرت آیت الله میرزا کاظم قاروبی تبریزی رحمه الله
قبرستان نو ۱۴۰۳/۰۴/۰۳
@pand_saadat
هدایت شده از پندهای سعادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸هر عالمی که آخرتش را به دنیا نفروخته باشد،در عالم برزخ خیلی اجر و قرب دارد.
حضور حضرت استاد شب زنده دار(دام ظله) در قبرستان نو۱۴۰۳/۰۴/۰۳
@pand_saadat
💠 رابطه عقل و عرف در مسیر اجتهاد
🔰حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله":
🔹 فقیهی که عرفیت خودش را از دست بدهد، دیگر فقیه نیست. بعضی که شرط کردهاند که فقیه نباید خیلی سراغ علوم عقلی برود برای حراست از این مطلب است که فهم عرفی را از دست ندهد؛ زیرا علوم #عقلی، برهانی و دقیق است و از اذهان عرفی خارج است. کسی که در آنجا به این شکل بحث میکند ممکن است که حالت عرفی خودش را از دست بدهد و دیگر روایات را به شکلی که عرف میفهمد، نفهمد.
🔸 کما اینکه آدمی که #فقهی فکر میکند نمیتواند به برهان برود و آنجا را خراب میکند، زیرا در برهان هیچ احتمال خلافی نباید داده بشود. مگر کسی خدا این توفیق را به او بدهد که در هر مقامی بتواند شرایط را تحفظ کند و افراد اندکی موفق به این کار هستند.
📚 برگرفته از دروس خارج فقه استاد #شبزندهدار (1396ش)
#آثار
#فقه
#رابطه_عقل_و_عرف_در_مسیر_اجتهاد
🔗 @book_feghahat
هدایت شده از پندهای سعادت
📸 آیین عمامهگذاری جمعی از طلاب مدرسه علمیه حقانی قم با حضور حضرت آیت الله شبزندهدار (دام ظله) برگزار شد.
@pand_saadat
هدایت شده از پندهای سعادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰پیشبرد مسیر انقلاب با حضور گسترده در انتخابات
💠حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله":
مردم با دقت رییس جمهوری برای ایران انتخاب کنند که دل در گرو مبانی انقلاب داشته باشد و در این راه شب و روز نشناسد.
#بیانات
#انتخابات
🔗 @pand_saadat
💠 یکی از علل اختلاف نسخه در کتب
🔰حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله":
🔹 بعضی از کتب دارای نسخ متعددی است که یکسان نیستند و نسبت به هم اضافه و نقیصه دارند، مثل #محاسن جناب برقی که نجاشی و شیخ طوسی دربارهی آن میگویند: «قد زید في المحاسن ونقص». (رجال نجاشی، ص 76؛ فهرست شیخ طوسی، ص 52)
🔸 مقصود از این عبارت این نیست که دیگران در آن دخل و تصرف کردهاند، بلکه به این معناست که مؤلف در ابتدا این کتاب را تالیف میکند و مورد استنساخ هم واقع میشود. بعد از مدتی به روایات دیگری دست مییابد و آن را به کتابش #اضافه میکند و باز توسط اشخاص دیگر مورد استنساخ واقع میشود. این اضافه کردنِ مطالب به مرور زمان و استنساخهای متعدد طی این زمانها موجب میشود که نسخههای این کتاب دارای زیاده و نقیصه شوند.
🔹 یا بعضی از مستنسخان فقط ابواب مورد نیاز خود را استنساخ میکردهاند، مثلا فقیهِ مستنسخ، روایات مربوط به #تفسیر و زیارات را استنساخ نمیکرده است و این امر موجب حصول زیاده و نقیصه در نُسخ یک کتاب میشده است.
📚 برگرفته از دروس خارج فقه استاد #شبزندهدار (1396ش)
#آثار
#رجال
#اختلاف_نسخه
🔗 @book_feghahat
💠 متد شریعت در قراین منفصل
🔰حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله":
🔹برخی تعبیرات همچون حرام یا ملعون یا ... در روایات وارد شده است، که ممکن است سائل در بدو امر از این تعبیرات، #کراهت استفاده نکند، چرا که این الفاظ ظهور در #حرمت دارند، اما در ادامه وقتی با قرینههای دال بر کراهت برخورد میکند، متوجه می شود که برداشت اولیه او اشتباه بوده است.
🔸 مشابه این مطلب در مورد تعبیر «اغسل للجمعة» وجود دارد، که چه بسا اگر امام (ع) این مطلب را به یک فرد بیان بفرماید، آن فرد از کلام امام برداشت وجوب خواهد داشت، اما بعدا روایت دیگری به صورت منفصل مشاهده می کند که در آن به استحباب غسل جمعه اشاره شده است. به همین خاطر متوجه میشود برداشت اولیه او اشتباه بوده است.
🔹 این روش در ادله شرعی یک #متد است و چه بسا متشرعه سالها در مورد یک عمل، تصور وجوب داشته اند، اما پس از سالیان متمادی، با قرینهای مواجه می شوند که دلالت بر عدم وجوب میکند. در چنین مواردی مشکلی وجود نخواهد داشت؛ چون اگر چه تأخیر بیان از وقت حاجت نسبت به برخی از مکلفین رخ داده است، اما #تدریجی بودن احکام دارای مصلحتی است که قبح تأخیر بیان از وقت حاجت را از بین میبرد.
📚 برگرفته از دروس خارج فقه استاد #شبزندهدار (1398ش)
#نکات_اصولی
#متد_شریعت_در_قراین_منفصل
🔗 @book_feghahat
💠 وجوب تبعیت از دستورات شارع نه اغراض.
🔰حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله":
🔷شهید صدر معتقد است وجوب تبعیت، تنها از دستورات شارع بوده و اغراض شارع مادامی که به مرحله ی دستور نرسیده باشد وجوب امتثال ندارد.
🔶طبق این مبنا دربحث حق الطاعه در پاسخ به شهید صدر عرض کردیم: اغراض و اهداف با دستورات و اوامر فرق می کند و فقط دستورات موضوع حق الطاعه هستند، بنابراین اگر چیزی مورد اهتمام شارع باشد ولی به مرحله دستور نرسیده است چگونه می تواند موضوع حق الطاعه قرار بگیرد؟
🟠 ممکن است شهید صدربگوید: حق الطاعه مربوط به دستورات و اوامر و نواهی شارع است نه مربوط به اهتمامات و اغراض مولا.
🔴فیه
اولا اگر نکته ی اصلی مسلک حق الطاعه رعایت احترام مولا به جهت خالقیت و منعمیت باشد فرقی بین دستورات و اغراض لزومی که به مرحله ی دستور نرسیده باقی نمی ماند.
ثانیا در جایی که محتمل الوجوب و الاباحه هست ما احتمال جعل چنین اباحه ی اقتضایی را می دهیم همان طور که احتمال جعل وجوب را می دهیم و شهید که احتمال را منجز می داند باید جمع تنجیز و تعذیر درمورد واحد را قبول کند.
📚 برگرفته از دروس خارج اصول استاد #شبزندهدار (1398ش)
#نکات_اصولی
#وجوب_تبعیت_از_دستورات_شارع_نه_اغراض
🔗 @book_feghahat
هدایت شده از پندهای سعادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حضرت آیتالله #شب_زنده_دار"دام ظله"رای خود را در جامعه مدرسین حوزه علمیه به صندوق انداخت.
مردم با دقت رییس جمهوری برای ایران انتخاب کنند که در خط اسلام و رهبری باشد،مردمی باشد، با اخلاص باشد.
#بیانات
#انتخابات
🔗 @pand_saadat
💠 تفاوت أمارات و اصول
🔰حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله":
🔷 مرحوم آخوند «ره» در مقام تفاوت بین امارات و اصول در کفایة الأصول بیان کرده اند:
«ثم لا يخفى وضوح الفرق بين الاستصحاب و سائر الأصول التعبدية و بين الطرق و الأمارات فإن الطريق و الأمارة حيث إنه كما يحكي عن المؤدى و يشير إليه كذا يحكي عن أطرافه من ملزومه و لوازمه و ملازماته و يشير إليها كان مقتضى إطلاق دليل اعتبارها لزوم تصديقها في حكايتها و قضيته حجية المثبت منها كما لا يخفى بخلاف مثل دليل الاستصحاب فإنه لا بد من الاقتصار مما فيه من الدلالة على التعبد بثبوته و لا دلالة له إلا على التعبد بثبوت المشكوك بلحاظ أثره حسب ما عرفت فلا دلالة له على اعتبار المثبت منه ك سائر الأصول التعبدية إلا فيما عد أثر الواسطة أثرا له لخفائها أو لشدة وضوحها و جلائها حسب ما حققناه.»
🔶کلام ایشان دو مقدمه دارد:
1️⃣ تعدّد خبر به لحاظ لوازم و ملزومات و ملازمات مخبرٌ به
وقتی از یک امری خبر داده میشود، به تعداد لوازم و ملزومات و ملازمات آن مخبرٌ به، خبر ایجاد میشود. به عنوان مثال وقتی کسی میگوید: «خورشید طلوع کرد» از تمام آثار و لوازمِ حیات زید نیز خبر میدهد و در حقیقت، چندین حکایت و خبر وجود دارد. این فرد هم از پایان شب و هم از قضا شدن نماز خبر میدهد.
2️⃣شمول ادله حجّیت خبر نسبت به خبرهای مربوط به لوازم
ادله حجّیت خبر عادل یا خبر ثقه، تمامی حکایتها و خبرهای مُخبِر را شامل میشود و معنای «صدّق العادل» یا «صدّق الثقة»، صحّت خبرهای او و لزوم ترتیب اثر دادن به حکایت های است. این مطلب اطلاق دارد و اخبار مطابقی، تضمنی و التزامی را شامل میشود.
🟢 نتیجه: حجّیت مثبتات أمارات و عدم حجّیت آن نسبت به اصول
🔴 با توجه به این دو مقدمه، باید گفت: مثبتات أمارات حجّت است. ولی در مورد اصول عملیه به عنوان مثال استصحاب، تعبیر «لا تنقض الیقین بالشک» به کار رفته و حکم به ابقای همان مورد یقین شده است. نسبت به لوازم و ملازمات و ملزومات، یقینی نبوده بلکه یقین به عدم آنها بوده است. از این رو دلیل استصحاب نمیتوان شامل این موارد شود.
🔵 بنابراین دایره ی حجّیت در باب اصول عملیه و استصحاب ضیق است ولی در أمارات موسّع است. بدین معنا که اگر دلیل حجّیت أمارات لفظی باشد، اطلاق دارد و اگر غیر لفظی مانند سیره عقلائیه و متشرعه ردع نشده از سوی شارع باشد، این دلیل نیز شمول دارد و نسبت به دلالتهای مطابقی، تضمنی و التزامی نیز جریان دارد.
📚 برگرفته از دروس خارج اصول استاد #شبزندهدار (1403/02/17)
#نکات_اصولی
#تفاوت_أمارات_و_اصول
#ادامه_دارد .....
🔗 @book_feghahat
💠اشکال و دفع اشکال محقق اصفهانی به مقدمات استدلال مرحوم آخوند
🔰حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله":
🔷 اشکال به مقدمه اول (تقوّم حکایت به دو امر)
در اشکال به مقدمه اول (اخبار از شیء، اخبار از لوازم و ... است) گفته شده: حکایت به دو امر نیاز دارد:
1️⃣ التفات و توجه:
برای تحقق حکایت، باید توجه و التفات باشد. بنابراین برای آنکه حکایت از لوازم و ملزومات و ملازمات صورت بگیرد، باید به این موارد التفات داشته باشد و بداند لازمهی این خبر چیست. التفات به لوازم در صورتی است که لزوم بیّن بالمعنی الاخص باشد ولی اگر بیّن بالمعنی الاخص و یا بیّن نباشد، ممکن است به هیچ وجه توجّهی به آن نباشد و حکایت صورت نمیپذیرد. از این رو در باب کفر، گفته شده اگر لازمهی کلامی، انکار رسالت یا توحید باشد، موجب کفر میشود و فتوای مشهور متأخرین آن است که به مجرّد آن کلام، حکم به کفر نمیشود و باید به لازمهی آن توجه داشته باشد و ممکن است به جهت شبههای، آن کلام را بیان کرده است. هر چند مرحوم سید یزدی در مورد منکر ضروری هر چند که به لازم توجه نداشته باشد، احتیاط کرده و خود عنوان «انکار ضروری» را موضوع کفر قرار داده ولی این کفر تعبّدی است و مشهور به آن فتوا ندادهاند.
2️⃣ قصد حکایت:
همچنین حکایت در صورتی حاصل میشود که قصد حکایت باشد. حکایت یک امر قصدی است و به خودی خود، حاصل نمیشود.
🟢 بنابراین حکایت از امری، در صورتی حکایت از آثار و لوازم است که اولا آن لوازم توجه داشته باشد و ثانیاً قصد حکایت از لوازم را داشته باشد. از این رو نمیتوان گفت در تمامی موارد خبر، خبر از لوازم وجود دارد.
🔵دفع اشکال در کلام محقق اصفهانی
محقق اصفهانی ابتدا این اشکال را مطرح کرده ولی در انتهای کلام، به این اشکال اینگونه پاسخ میدهند؛
أمارات و أخباری که اقامه میشود، دو گونه است:
1️⃣أمارات قائم بر موضوعات خارجیه:
در این أمارات التفات و قصد حکایت لازم است هر چند که این التفات و قصد از طریق قرینه نوعیه احراز شود بدین صورت که نوع مردم در اخبارات خود، التفات و قصد را دارند و این خود یک أماره عقلائیه مورد قبول شرع بر التفات و قصد متکلّم میشود.
2️⃣أخبار راویان از ائمه :
در این موارد هر چند ممکن است راوی التفات و قصد به لوازم خبر خود را نداشته باشد ولی از گوینده ای، این کلام را نقل میکند که ایشان التفات و قصد به لوازم کلام خود را داشته است. از این رو مطالبی که فقهاء و شارحین احادیث از کلمات معصومین «ع» استخراج میکنند مشمول ادله حجّیت خبر میشود.
🔴 بنابراین میتوان مثبتات أمارات را حجّت دانست و اشکالی که به کلام مرحوم آخوند وارد شده، دفع میشود. تنها اشکال، اخصّ بودن دلیل از مدعاست چرا که در برخی از أمارات [که التفات و قصد احراز نمیشود] جاری نمیشود.
📚 برگرفته از دروس خارج اصول استاد #شبزندهدار (1403/02/17)
#نکات_اصولی
#تفاوت_أمارات_و_اصول
#اشکال_و_دفع_اشکال_محقق_اصفهانی
#ادامه_دارد .....
🔗 @book_feghahat