در همان ایام نخست وزیری یک بار به سختی مریض شد. #چشم هایش سرخ و متورم شده بود. نمی توانست چشم هایش را باز کند؛ اما دلش نمی آمد در خانه بماند. می گفت: با این همه کار، وقت #استراحت کردن ندارم؛ حتی برای #مریض شدن هم #وقت ندارم.
در اتاق کارش، چشم هایش را بسته بود و به آخرین نامه ها و گزارش های رسیده را که برایش می خواندند، گوش میکرد. با همان چشم هایی که از شدت درد می سوختند به کارهای کشور میرسید.
#شهید_محمدجواد_باهنر
#کار_جهادی
#خستگی_ناپذیری
کتاب شهید باهنر، نویسنده: مرجان فولاد وند، ناشر: انتشارات مدرسه، نوبت چاپ: هفتم؛ ۱۳۹۲؛ صفحه ۵۲
محمد جواد با دوستانش تصمیم گرفته بود هر طور شده #مجله_مکتب_تشیع را منتشر کنند؛ اما نه پولی داشتند و نه تشکیلاتی. قبل از همه با نویسندگان صاحب نظر و مشهور قرار گذاشتند و کار نوشتن #مقاله را به آنها سپردند.
بهترین راهی که برای تامین هزینه ها در نظر گرفته شد، پیش فروش نشریه بود. قبض های #پیش_فروش را آماده کردند که روی آن فهرست مقالات با نام نویسنده ها و کمی توضیح در موضوع هر مقاله نوشته شده بود.
این کار مورد استقبال قرار گرفت و ده هزار جلد مجله مکتب تشیع پیش فروش شد. وقتی چاپ شد، مورد استقبال قرار گرفت. پنج هزار نسخه دیگر از آن هم، تجدید چاپ شد؛ در حالی که در آن زمان پر فروش ترین کتاب ها بیش از سه هزار نسخه تیراژ نداشت
وقتی مجله به شماره ششم رسید، #ساواک نتوانست آن را تحمل کنند و برای همیشه توقیفش کرد.
#شهید_محمدجواد_باهنر
#سیره_فرهنگی_شهدا
#نشر_پارتیزانی_کتاب
کتاب شهید باهنر، نویسنده: مرجان فولاد وند، ناشر: انتشارات مدرسه، نوبت چاپ: هفتم؛ ۱۳۹۲؛ صفحه ۲۶ تا ۲۹
برش ها
#شهید_محمدجواد_باهنر
در همان ایامی که محمد جواد عازم #مکتب بود، یکی از اقوام سرزده آمده بود تا خوابی را که دیده بود تعریف کنند. می گفت در خواب دیدم که در حیاط خانه تان دو شاخه #گل_محمدی به چه بزرگی در آمده است. نه رنگشان به رنگ گلهای این دنیا می ماند و نه بویشان.
پدر محمد جواد، غروب روز بعد آن را برای یکی از دوستان هم مسجدی اش که تعبیر خواب می دانست تعریف کرده بود. او جواب داده بود: دو نفر در خانواده شما عالمان بزرگ خواهند شد.
خودش هم سالها بعد خواب یکی از منسوبین مرحومشان را دید. آن فرد به او گفت: همه مردم در آسمان اسمی دارند و اسم تو در عالم بالا #ناصر_الدین است.
ایشان به همین مناسبت اسم اولین پسرش را ناصر گذاشت.
#شهید_محمدجواد_باهنر
#الهامات_و_عنایات
کتاب #شهید_باهنر، نویسنده: مرجان فولاد وند، ناشر: انتشارات مدرسه، نوبت چاپ: هفتم؛ ۱۳۹۲؛ صفحه ۱۰ و ۳۹ و ۴۰٫
محمد جواد هر قدر گرفتارتر می شد، نمازهایش هم طولانی تر و دعاهایش بیشتر می شد.
گاهی وقت ها هم حجره ای ها سر به سرش می گذاشتند. وقتی آماده #نماز می شد، می گفتند: نامه بنویس! بیا خداحافظی کنیم؛ چون تا نمازت تمام شود، ما مرده ایم یا دست کم پیر شده ایم.
#شهید_محمدجواد_باهنر
#سیره_عبادی_شهدا
#انس_با_نماز در سیره شهدا
#کتاب_شهید_باهنر، نویسنده: مرجان فولاد وند، ناشر: انتشارات مدرسه، نوبت چاپ: هفتم؛ ۱۳۹۲؛ صفحه ۳۱.
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
در سال ۱۳۴۱ قرار شده بود یک نماینده از طرف #حوزه_علمیه_قم برای #تبلیغات_اسلامی عازم #ژاپن شود. قرعه به نام #شهید_باهنر افتاد.
ایشان برای انجام مقدمات سفر و آموزش زبان انگلیسی که زبان دوم ژاپنی ها محسوب می شد، عازم تهران شد. اما بعد از چند ماه تحولاتی پیش آمد که ایشان ماندن در تهران و مبارزه با رژیم ستم شاهی را به رفتن به ژاپن ترجیح داد.
ایشان درباره لغو سفرژاپن به یکی از دوستانش می نویسد:
من میتوانستم به این سفر بروم ، #مسلمانان_ژاپن و شرق آسیا را ببینم و برای آنها سخنرانی کنم. مدتی هم به دور از قیل و قال و کارهای نشریه و درس و مشق حوزه و دانشگاه ، در سواحل زیبای ژاپن برای خودم قدم بزنم و از طبیعت زیبای آنجا لذت ببرم؛ اما رحلت آیت الله بروجردی و بیعت علما و مراجع با #امام_خمینی از سویی، و شاخ و شانه کشیدن های اخیر رژیم از سوی دیگر، سبب شد که عطای ژاپن را به لقایش ببخشم و در تهران بمانم.
بله قصد دارم تهران ساکن تهران شوم؛ چون احساس میکنم حضور بیشتر در هیئتهای موتلفه و ارتباط با #مراکز_فرهنگی تهران از جمله دانشگاه، دست ما را برای کارهای بهتر و بیشتر باز میکند.
#شهید_محمدجواد_باهنر
#سیره_سیاسی_شهدا
#سیره_تبلیغی_شهدا
#سیره_اخلاقی_شهدا
#تشخیص_اولویت_ها
#فرار_از_عافیت_طلبی
#کتاب_گلستان_در_آتش؛ نویسنده: ابراهیم حسن بیگی. ناشر: سوره مهر؛ نوبت چاچ: چهارم-۱۳۹۰٫ صفحه ۲۲.
#کتاب_خورشید_کویر؛ ناشر: نشر شاهد. نوبت چاپ: سوم-۱۳۹۵٫ صفحه ۳۶.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
#شهید_امروز
🔅شهادت دكتر «محمد مفتح» توسط گروه منحرف فرقان (1358 ش) -روز وحدت حوزه و دانشگاه
• یک عده روحانىِ آگاه و عالم و عاقل و مصلحتبین و مصلحتشناس داشتیم که ارتباطشان را با دانشگاهها مستحکم کردند...مرحوم دکتر مفتح (رضواناللهعلیه) یکی از پُرکارترین و فعالترین اینگونه روحانیون بود. (امام خامنهای، 29/9/1368)
#شهید_محمدجواد_باهنر
.
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهادت از نگاه شهید باهنر؛ چه با شکوه است این لقاء
#شهادت_طلبی
#شهید_محمدجواد_باهنر
✂️برشها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir
🔺کدام اسلام
▫️قسمتی از سخنرانی شهید باهنر در مسجد جامع آبادان در سال ۱۳۴۲ش:
🔹ما پیرو کدام اسلام هستیم؟ اسلام معاویه یا اسلام علی (ع)؟ اسلام معاویه، مشتی تشریفات ظاهری دینی: مسجد می ساختند؛ نماز می خواندند؛ قرآن می خواندند؛ هر چه بود، ظاهری بود. اما در باطن سلطنت کسرایی و قیصری را احیا کردند. کاخهای پادشاهان گذشته را دوباره ساختند؛ اشرافیت و تجمل گرایی گریبان شان را گرفت.
🔸حاکمان حکومت اسلامی در ساده زیستی مانند قشر فقیر جامعه بودند. پیامبر را ببینید، علی را ببینید! آنها هرگز از قدرت و حکومت خود چیزی به نفع خودشان برنداشتند. اما معاویه صحبت از اسلام و حکومت اسلامی می کرد و خودش را امیرالمؤمنین و جانشین پیامبر می دانست؛ اما از توده های مردم جدا بود. در اوج رفاه و در اوج ریا و نفاق بود.
⚡️اما اسلام علی؛ اسلام عدالت و حق جویی و پیروی از سنت پیامبر و آیه های قرآن بود. اسلام علی؛ اسلام نجات انسانیت از بردگی و از استثمار قدرتمندان تاریخ است؛ اسلام عدالت، راستی، برادری و برابری است.
🍁کدام چهره از اسلام است که در راه خدا به خاطر بندگان مستضعف خدا مبارزه می کند؟ اسلام علی (ع) یا معاویه؟ ما پیرو کدام اسلام هستیم؟....
#شهید_محمدجواد_باهنر
#کلام_شهدا
📚#کتاب_گلستان_در_آتش؛ نویسنده: ابراهیم حسن بیگی. ناشر: سوره مهر؛ نوبت چاچ: چهارم-۱۳۹۰٫ صفحه ۱۷-۱۶.
✂️برشها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir