eitaa logo
بُت شناسی
1.9هزار دنبال‌کننده
292 عکس
256 ویدیو
21 فایل
🖎نقد و آگاهی در زمینه فِرق انحرافی از ثقلین، نقد تصوف و غلات، نقد مخربین اعتقادی شیعه. بدون خط قرمز در چهارچوب ثقلین instageram.com/botshenasi↩ ❎برای حمایت از کانال خارج نشید.❎
مشاهده در ایتا
دانلود
💡 الْمُقَصِّرُ فِي حَقِّكُمْ زَاهِقٌ در زمان اهل بیت علیهم السلام جبهه های هجمه بر شیعه بسیار زیاد بوده و هر روز بر تعداد این جبهه افزوده می شد. امامان معصوم و اصحاب امامیه در مقابل پیروان سقیفه باید به تبیین امامت می پرداختند و وصایت اهل بیت علیهم السلام را اثبات می کردند، در جبههء دیگر در مقابل عقاید مقصره به اثبات عصمت، علم امام، برائت می پرداختند و رد عقیده امامت مفضول این جماعت می کردند و حق را برای آنها تبیین می کردند. از طرفی هم باید مقابل غلات و عقاید ایشان ایستادگی می کردند و نفی خالقیت و رازقیت اهل بیت علیهم السلام می کردند و ادعایِ خدایی این جماعت برای معصومین علیهم السلام را ابطال و مخلوق بودن اهل بیت علیهم السلام را تبیین می کردند. لذا مفوضه از فرصت پیش آمده و سخنان اهل تقصیر استفاده کرده و به اصحاب امامیه برچسب تقصیر زدند، سپس روایاتی جعل کرده و در میان ضعفاء شیعه نشر دادند که مقصره دشمنان اهل بیت علیهم السلام هستند و دینتان را از کسی بگیرید که مقصره او را غالی می خوانند. نویسندگان فرق و مذاهب هم آورده اند: «مفوضه، اعتقاد دارند که خداوند واحد ازلی، شخص کاملی که بدون کم و زیاد بود، به جای خود گذاشت و تدبیر و خلقت عالم را به او واگذار کرد. آنان گمان می کنند که معرفت خدای قدیم ازلی، لازم نیست و باید [رسول الله ]محمد صلی الله علیه و آله را شناخت که خالقی است که امر خلق به او واگذار شده است و او خالق آسمان ها و زمین، و کوه ها، انسان ها، جن و هر آن چه در عالم هست، می باشد». یادآوری این نکته نیز لازم است که مفوضه، مخالفان عقاید خود را به نام «»؛ یعنی، کوتاهی کنندگان در معرفت رسول خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام می شناختند و می گفتند: «چون آنان به این نکته نرسیدند که محمد خالق است و امر به او واگذار شده است، باید مراقب حلال و حرام باشند و اعمال مقرّر در فقه اسلامی را انجام دهند که درحقیقت این اعمال، غُل هایی است برای آنان، به منظور عقوبت آن ها در کوتاهی در معرفت». با اینکه عقاید مقصره هم خلاف امامیه بود، اما اهل بیت علیهم السلام فرمودند آنها اگر توبه کنند، آنها را پذیرفته. اما غالیان را هرگز نمی پذیرند؛ فساد عقاید غلات آنقدر زیاد بود که امام صادق علیه السلام فرمود: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام یَا عَلْقَمَةُ مَا أَعْجَبَ أَقَاوِیلَ النَّاسِ فِی عَلِیٍّ علیه السلام کَمْ بَیْنَ مَنْ یَقُولُ إِنَّهُ رَبٌّ مَعْبُودٌ وَ بَیْنَ مَنْ یَقُولُ إِنَّهُ عَبْدٌ عَاصٍ لِلْمَعْبُودِ وَ لَقَدْ کَانَ قَوْلُ مَنْ یَنْسُبُهُ إِلَی الْعِصْیَانِ أَهْوَنَ عَلَیْهِ مِنْ قَوْلِ مَنْ یَنْسُبُهُ إِلَی الرُّبُوبِیَّةِ ⬅️حضرت صادق علیه السلام فرمود: «ای علقمه! چه شگفت انگیز است گفتارهای متناقض مردم درباره علی علیه السلام؟ چقدر فاصله است میان گفتار کسی که می‌گوید علی خدا و معبود است و گفتار کسی که می‌گوید او بنده نافرمان است و دستور معبود را تمرد می‌کند؟ (گناهکار العیاذبالله) و از این دو رقم نسبت ناروا، گفتار کسی که او را نافرمان و متمرد می‌داند، در نظر علی علیه السلام آسان تر است از نسبت خدایی دادن به او. از این روایت بخوبی فهمیده می شود که عده ای عصمت اهل بیت علیهم السلام را انکار می کردند و عده ای ادعای الوهیت می کردند!  📚بحارالانوار، جلد ۶۷، صفحه ۳ 📚المقالات و الفرق، همان، ص 92؛ فرق الشیعه، نوبختی، ص 93؛ و ر.ک: بحارالانوار، ج 25، صص 345 - 346 @BotShenasi
💡 تفویض، اختیار، مشیه، قضا [عیون أخبار الرضا علیه السلام] تَمِیمٌ الْقُرَشِیُّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ الْأَنْصَارِیِّ عَنْ یَزِیدَ بْنِ عُمَیْرِ بْنِ مُعَاوِیَةَ الشَّامِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا علیهما السلام بِمَرْوَ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ رُوِیَ لَنَا عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام أَنَّهُ قَالَ لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ فَمَا مَعْنَاهُ فَقَالَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ أَفْعَالَنَا ثُمَّ یُعَذِّبُنَا عَلَیْهَا فَقَدْ قَالَ بِالْجَبْرِ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ أَمْرَ الْخَلْقِ وَ الرِّزْقِ إِلَی حُجَجِهِ علیهم السلام فَقَدْ قَالَ بِالتَّفْوِیضِ فَالْقَائِلُ بِالْجَبْرِ کَافِرٌ وَ الْقَائِلُ بِالتَّفْوِیضِ مُشْرِکٌ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ فَقَالَ وُجُودُ السَّبِیلِ إِلَی إِتْیَانِ مَا أُمِرُوا بِهِ وَ تَرْکِ مَا نُهُوا عَنْهُ فَقُلْتُ لَهُ فَهَلْ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَشِیَّةٌ وَ إِرَادَةٌ فِی ذَلِکَ فَقَالَ أَمَّا الطَّاعَاتُ فَإِرَادَةُ اللَّهِ وَ مَشِیَّتُهُ فِیهَا الْأَمْرُ بِهَا وَ الرِّضَا لَهَا وَ الْمُعَاوَنَةُ عَلَیْهَا وَ إِرَادَتُهُ وَ مَشِیَّتُهُ فِی الْمَعَاصِی النَّهْیُ عَنْهَا وَ السَّخَطُ لَهَا وَ الْخِذْلَانُ عَلَیْهَا قُلْتُ فَلِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهَا الْقَضَاءُ-قَالَ نَعَمْ مَا مِنْ فِعْلٍ یَفْعَلُهُ الْعِبَادُ مِنْ خَیْرٍ وَ شَرٍّ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِیهِ قَضَاءٌ قُلْتُ فَمَا مَعْنَی هَذَا الْقَضَاءِ قَالَ الْحُکْمُ عَلَیْهِمْ بِمَا یَسْتَحِقُّونَهُ عَلَی أَفْعَالِهِمْ مِنَ الثَّوَابِ وَ الْعِقَابِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ. ■ یزید بن عمیر بن معاویۀ الشامی - آن چه که در عیون آمده است زید بن عمیر بن معاویۀ الشامی است، و در همان جا از نسخه دیگری چنین حکایت شده است: یزید بن عمر از معاویۀ الشامی نقل کرده، در مرو به حضور امام رضا علیه السلام رسیدم و به ایشان عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! برای ما از امام صادق علیه السلام روایت شده است که ایشان فرموده اند: "نه جبر است و نه تفویض، بلکه چیزی بین آن دو است"، معنای این سخن چیست؟ ایشان فرمودند: کسی که بپندارد خداوند کارهای ما را انجام می‌دهد و سپس ما را به سبب انجام آن‌ها عذاب می‌کند، قائل به جبر شده است و کسی که بپندارد خداوند عزّ و جلّ امر خَلق و روزی اش را به حجت‌های خود علیهم السلام واگذارده، قائل به تفویض شده است؛ بنابراین قائلین به جبر کافر و قائلین به تفویض مشرک هستند. عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! چیزی که بین این دو است، چیست؟ این است که بندگان در انجام اوامر و ترک کردن نواهی آزادند. به ایشان عرض کردم: آیا مشیت و اراده خداوند عزّ و جلّ، در اعمال بندگان جایی ندارد؟ فرمودند: در مورد طاعات، اراده و مشیت خداوند به همان امر کردن به آن‌ها و خشنودی بر آن‌ها و یاری رساندن [بندگان] در انجام آن هاست. و در مورد معاصی اراده و مشیت خداوند، همانا نهی از آن‌ها و خشم در برابر آن‌ها و یاری نرساندن در انجام آن هاست. عرض کردم: آیا قضای خداوند عزّ و جلّ نیز در [افعال] بندگان وجود دارد؟ فرمودند: آری، خداوند در هر کار نیک و بدی که بندگان انجام می‌دهند، قضایی دارد. عرض کردم: این قضا[یی که می‌فرمایید] به چه معنا ست؟ فرمودند: این که پاداش و عقوبتی که بر افعالشان استحقاق یافته اند را در دنیا و آخرت برایشان حکم کند.  📚بحارالانوار، جلد ۵، صفحه ۱۱ @BotShenasi
💡 الْمُقَصِّرُ فِي حَقِّكُمْ زَاهِقٌ در مطالب قبل که مختصر بیان شد دیدگاه جماعتی که مقصره نام داشتند به اهل بیت علیهم السلام مشخص شد. در مطالب گذشته بصورت واضح عقاید این جماعت مشخص شد که به اختصار بیان می شود: ▪️ مقصره معتقد بودند که اهل بیت علیهم السلام : ▪️معصوم نیستند. ▪️خلافت و وصایت بلافصل ندارند. ▪️علم الهی و غیب ندارند‌. ▪️امامت مفضول را قبول داشتند. ▪️ معتقد به اجتهاد مقابل نص بودند. ▪️برائت از دشمنان اهل بیت علیهم السلام نداشتند. ▪️امام را واجب الاطاعه نمی دانستند. ▪️خلافت غاصبین اهل بیت علیهم السلام را شرعی می دانستند. در هیچ گزارش تاریخی و روایی رد بر خالقیت، رازقیت، ازلیت و دیگر عقاید غلات مانند تناسخ، عدم شهادت اهل بیت علیهم السلام و ربوبیت و الوهیت حضرات را به تقصیر تعبیر نکردند. بلکه برخلاف این ادعا مفوضه بودند که بر منکران عقاید خود که اصحاب جلیل القدر اهل بیت علیهم السلام و علما ابرار بودند، تهمت تقصیر زدند. از دیر باز مفوضه و غلات با فقها و علما امامیه در تضاد دشمنی بودند و عمل به فقه امام صادق علیه السلام را کم معرفتی و غُل و زنجیری بر دست و پا بخاطر کم معرفتی (همان کفریات خودشان) می دانستند. هم اکنون غلات و مفوضه معاصر هم دشمنی و عناد خویش با عقاید امامیه و فقها شیعه (از کلینی تا کنون) را نمایان و آنها را مقصره و جاعل و محرف دین خدا می دانند زیرا عقاید این جماعت را کفر و شرک می دانند. بر شیعیان است که از این جماعت غالی دوری کنند. نویسندگان فرق و مذاهب هم آورده اند: «مفوضه، اعتقاد دارند که خداوند واحد ازلی، شخص کاملی که بدون کم و زیاد بود، به جای خود گذاشت و تدبیر و خلقت عالم را به او واگذار کرد. آنان گمان می کنند که معرفت خدای قدیم ازلی، لازم نیست و باید [رسول الله ]محمد صلی الله علیه و آله را شناخت که خالقی است که امر خلق به او واگذار شده است و او خالق آسمان ها و زمین، و کوه ها، انسان ها، جن و هر آن چه در عالم هست، می باشد». یادآوری این نکته نیز لازم است که مفوضه، مخالفان عقاید خود را به نام «»؛ یعنی، کوتاهی کنندگان در معرفت رسول خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام می شناختند و می گفتند: «چون آنان به این نکته نرسیدند که محمد خالق است و امر به او واگذار شده است، باید مراقب حلال و حرام باشند و اعمال مقرّر در فقه اسلامی را انجام دهند که درحقیقت این اعمال، غُل هایی است برای آنان، به منظور عقوبت آن ها در کوتاهی در معرفت». 📚المقالات و الفرق، همان، ص 92؛ فرق الشیعه، نوبختی، ص 93؛ و ر.ک: بحارالانوار، ج 25، صص 345 - 346 @BotShenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درباره خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله می گوید: رسول الله صلی الله علیه و آله صادر اول از خداست و تمام موجودات از وجود رسول خدا به وجود آمده اند ! همه ی موجودات سرانجام به وجود خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله برمی گردند و خاتم الانبیا هم به ذات خدا بر می گردد و این است معنای «انا لله و انا الیه راجعون» و «ان الی ربک المنتهی» ! ✖️ نقد: این توحید صوفیانه است که خلقت را به معنای صدور از ذات می پندارد و خیال می کند چیزی از ذات خدا در مخلوقات وجود دارد! اینکه موجودات از رسول خدا صلی الله علیه و آله به وجود آمدند یعنی از رسول خدا در همه موجودات هست! العیاذ بالله یعنی شمر و یزید و عمر و... هم از ذات رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند. @BotShenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای میرباقری عزیز، کاش کمی روایات و نظر علما شیعه را مطالعه می فرمودید. خلقت خداوند، خمیر بازی و مجسمه بازی نیست. خداوند احداث می کند، هستی می بخشد، در کجا آمده عالَم مثل خلقت حضرت عیسی علیه السلام است؟ حضرت عیسی هم یک مجسمه می ساختند، آنکه او را زنده می کرد خداوند متعال بود. شیعه ای غالی نیست؟ انکار صدها حدیث برای چیست؟ پس این روایات نفی غلو و تکفیر غلات برایِ بودایی ها است یا آتئیست ها؟ آنچه که شما اسم آن را اذن می گذارید، نامش تفویض است‌‌. وقتی در صدها حدیث اهل بیت علیهم السلام خلق و رزق را از خود نفی کردند، شما بر چه اساسی نسبت می دهید؟ بهتر نیست که جای بیان عقاید شخصی و تفاسیر به رای و سخنان مخالف نص؛ به روایات مراجعه فرموده و عقیده اهل بیت علیهم السلام را بیان بفرمایید؟ چون سخنان شما خلاف روایات و تبلیغ عقیده تفویض و غلو است. @BotShenasi
21.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سید احمد نجفی معروف به آقاجان : امیرالمومنین علیه السلام، زینب الهی بود! اگر شما هم با مبداء (یعنی خدا) یکی بشوید (وحدت وجود) شما هم زینب الهی می شوید! همه عرفا عالم این چنین هستند. ایشان داستانی که نقل می کند هم سند متقدم ندارد و در متاخرین هم اگر وجود داشته باشد، باز هم قابل اعتنا نیست. اما این داستان بیشتر شبیه سخنان رابعه عدویه است که می گفت: از شدت محبت خدا، جایی برای محبت رسول خدا صلی الله علیه و آله ندارم! ابراهیم ادهم از سران صوفیه هم محبت به همسر و فرزند را گناه می دانست! آیا این داستان صوفی مآبانه را می توان به اهل بیت علیهم السلام نسبت داد؟ @BotShenasi
💡 حافظ رجب برُسی و عقیده به صدور از ذات خداوند متعال و وحدت وجود مانند ابن عربی وكذلك الأسماء الإلهية فإنّ مرجعها إلي الاسم المقدّس، فهو جامع لشملها، وشامل لجمعها، متجلّ في أحدها؛ ونهاية الحروف النقطة فتناهت الأشياء بأسرها إلي النقطة ودلّت عليها، ودلّت النقطة علي الذات، وهذه النقطة هي الفيض الأوّل الصادر عن ذي الجلال المسمّي في أفق العظمة والجمال بالعقل الفعّال، وذاك هو الحضرة المحمدية؛ فالنقطة هي نور الأنوار، وسرّ الأسرار، كما قال أهل الفلسفة: النقطة هي الأصل والجسم حجابه، والصورة حجاب الجسم، والحجاب غير الجسد الناسوتي. دليله من صريح الآيات قوله تعالي: «اللَّهُ نُورُ السَّموَات» ، معناه منوّر السَّموَات، فاللَّه اسم للذات والنور من صفات الذات، والحضرة المحمدية صفة اللَّه وصفوته، صفته في عالم النور، وصفوته في عالم الظهور، فهي النور الأوّل، الاسم البديع الفتاح، قوله الحق: «أوّل ما خلق اللَّه نوري» ، وقوله: «أنا مِنَ اللَّه والكلّ منّي». 📚 مشارق الانوار الیقین، صفحه ۳۴ ومن حيث إنّها أوّل الموجودات صادرة عن اللَّه تعالي بغير واسطة سمّيت العقل الأوّل، ومن حيث إن الأشياء تجد منه قوّة التعقيل سمّي العقل الفعّال، ومن حيث إنَّ العقل فاض منه إلي جميع الموجودات فأدركت به حقائق الأشياء سمّي عقل الكل، فعلم بواضح البرهان أن الحضرة المحمدية هي نقطة النور وأوّل الظهور، وحقيقة الكائنات، ومبدأ الموجودات، وقطب الدائرات، فظاهرها صفة اللَّه، وباطنها غيب اللَّه، فهي ظاهر الاسم الأعظم، وصورة سائر العالم، 📚 مشارق صفحه ۳۵ فعلم أن صدور الأفعال عن الصفات، وصدور الصفات عن الذات، والصفة التي هي إمام الصفات في ظهور الموجودات، هي الحضرة المحمّدية فهي عين الوجود وشرف الموجود وهي النقطة الواحدة التي هي صفة الأحد والجمال، الصادرة عن الجلال، 📚 مشارق الانوار صفحه ۳۶ صدور اشیاء از ذات خدا یعنی ذات خدا در مخلوقات وجود دارد! حافظ رجب رسول خدا صلی الله علیه و آله را اول صادر از ذات خدا می داند و باقی موجودات را از رسول خدا صلی الله علیه و آله. این سخن یعنی موجودات از رسول خدا صلی الله علیه و آله به وجود آمدند یعنی از رسول خدا در همه موجودات هست! العیاذ بالله یعنی شمر و یزید و عمر و نجاسات و... هم از ذات رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند. رجب برسی ذات خدا را همان رسول خدا می داند که مستلزم حدوث ذات خداوند است. حقیقت محمدیه همان وحدت وجود است. @BotShenasi
🌿 امام باقر عليه السلام: مَن أصبَحَ يَجِدُ بَردَ حُبِّنا عَلى قَلبِهِ فَليَحمَدِ اللّه َ عَلى بادِئِ النِّعَمِ. قيلَ: وما بادِئُ النِّعَمِ؟ فَقالَ: طيبُ المَولِدِ 🌿 امام باقر عليه السلام: هر كه صبح كند و خنكاى محبّت ما را در دلش احساس كند پس خداوند را بر نخستين نعمت سپاس گويد: عرض شد: نخستين نعمت كدام است؟ فرمود: حلال زادگى. 📚 أمالي الصدوق: ۳۸۴ / ۱۳، 📚علل الشرائع: ۱۴۱ / ۲، 📚معاني الأخبار: ۱۶۱ / ۲ 🚩 محبّت شهِ مردان مَجو ز بی پدری که دستِ غیر گرفته ست پای مادرِ او @BotShenasi
اراجیف گویی مظاهری مثل همیشه! کدام بنر؟ کدام توهین؟ این چه روش کثیفی هست که یاد گرفته اید و هر سخن و عمل سُنیان را ماله کشی می کنید؟ در بنرها چه مگر می نویسند؟ به جای محکوم کردن سخنان توهین آمیز و تنش زایِ مولویِ سنی؛ شیعیان را طعن می زنید که چه شود؟ صورت مسئله را پاک می کنید که او راحت برای سخنان خودش بهانه پیدا کند. کدام تحریک؟ بیان واقعیت و روضه حضرت زهرا سلام الله علیها یعنی سخنان تحریک آمیز؟ هنوز فاطمیه شروع نشده که چنین مطلب سخیفی را بیان می کنید.
عاقبت هم‌شأن قرار دادن یا تفضیل دیگران بر امیرالمؤمنین علیه‌السلام شیخ طوسی به سند صحیح از اباذر غِفاری روایت می‌کند که گفت: رسول الله صلّی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: «أَخبَرَنَا مُحَمَّدُ بنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا الشَّرِيفُ الصَّالِحُ أَبُو مُحَمَّدٍ الحَسَنُ بنُ حَمزَةَ العَلَوِيُّ الطَّبَرِيُّ الحُسَينِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بنُ الفَضلِ بنِ حَاتِمٍ، المَعرُوفُ بِأَبِي بَكرٍ النَّجَّارِ الطَّبَرِيُّ الفَقِيهُ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بنُ عَبدِ الحَمِيدِ، قَالَ: عَن أَبِي ذَرٍّ الغِفَارِيِّ رَحِمَهُ اللَّهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ: لَا تُضَادُّوا بِعَلِيٍّ أَحَداً فَتَكفُرُوا وَ لَا تُفَضِّلُوا عَلَيهِ أَحَداً فَتَرتَدُّوا.» «هیچ‌کس را با علی (علیه‌السلام) همپایه و هم‌شأن قرار ندهید که کافر و گمراه می‌شوید و کسی را بر او فضیلت و برتری ندهید که مرتد و از دین خارج خواهید شد!» 📚 الأمالی (شیخ‌طوسی)، ص۱۵۳، ح۲۵۴ طرف من الأنباء (سیدبن‌طاووس)، ص۲۷۰ @BotShenasi
18.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سید احمد نجفی معروف به آقاجان : امام سجاد علیه السلام فرمود: إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ إِلَهِی، اهل آتش شدند، برای همین اجداد حضرت شهربانو سلام الله علیها به آتش رو کردند! ✖️ گرچه توهین نجفی نیاز به شرح ندارد. اما جالب آن است که همین فراز را تقطیع کرده است. إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ إِلَهِی  خدایا اگر مرا بر جرمم‏ بگیری،من نیز تو را به عفوت بگیرم،و اگر به گناهانم بنگری،جز به آمرزشت ننگرم،و اگر مرا وارد دوزخ کنی، به اهل آن آگاهی دهم که تو را دوست دارم. این فراز از مناجات شعبانیه برای تعلیم به ما هست نه اینکه العیاذبالله امام وارد آتش شوند. چگونه از این فراز، تجلی آتش را امام سجاد علیه السلام می دانند! جای سوال است! @BotShenasi
💡 دینم را از چه کسی بگیرم؟ [کش] رجال الکشی جَبْرَئِیلُ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ حَاتِمِ بْنِ مَاهَوَیْهِ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَیْهِ یَعْنِی أَبَا الْحَسَنِ الثَّالِثَ علیه السلام أَسْأَلُهُ عَمَّنْ آخُذُ مَعَالِمَ دِینِی وَ کَتَبَ أَخُوهُ أَیْضاً بِذَلِکَ فَکَتَبَ إِلَیْهِمَا فَهِمْتُ مَا ذَکَرْتُمَا فَاعْتَمِدَا فِی دِینِکُمَا عَلَی مُسِنٍّ فِی حُبِّکُمَا وَ کُلِّ کَثِیرِ الْقَدَمِ فِی أَمْرِنَا فَإِنَّهُمْ کَافُوکُمَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی. ▪️ حاتم بن ماهویه می‌گوید: به امام هادی علیه السلام نوشتم - برادر وی هم نیز چنین نوشته بود - که مسائل دینی خود را از چه کسی بپرسم؟ امام در جواب آن دو برادر نوشت: آنچه گفته بودید دانستم. در امور دین خود به کسی که سن و سالش در دوستی شما گذشته و در راه امر و ولایت زیاد گام برداشته اعتماد کنید که برای شما به خواست خداوند کافی است.  📚بحارالانوار، جلد ۲، صفحه ۸۲ ▪️[رجال الکشی] مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ فِیرُوزَانَ الْقُمِّیِّ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنِ الْبَزَنْطِیِّ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَابِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَحْمِلُ هَذَا الدِّینَ فِی کُلِّ قَرْنٍ عُدُولٌ یَنْفُونَ عَنْهُ تَأْوِیلَ الْمُبْطِلِینَ وَ تَحْرِیفَ الْغَالِینَ وَ انْتِحَالَ الْجَاهِلِینَ کَمَا یَنْفِی الْکِیرُ خَبَثَ الحدید اسماعیل بن جابر از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: در هر قرنی عادلانی تأویل مبطلان و تحریف غالیان و انحراف جاهلان را از این دین دور می‌کنند، مثل آتش زن آهنگر که زنگار آهن را در کوره ای آتشین می‌زداید. 📚بحارالانوار، جلد ۲، صفحه ۹۲ ▪️بصائر الدرجات یَعْقُوبُ بْنُ یَزِیدَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: مَنْ دَانَ اللَّهَ بِغَیْرِ سَمَاعٍ عَنْ صَادِقٍ أَلْزَمَهُ اللَّهُ التِّیهَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ شمر بن جابر از امام باقر علیه السلام روایت کرده که آن حضرت فرمود: هر کس بدون شنیدن از راستگویی، دینداری خدا کند، خدا او را در دینش تا روز قیامت سرگردان سازد. @BotShenasi
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا ۚ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ و بعضی از مردم سخنان بیهوده را می‌خرند تا مردم را از روی نادانی، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزا گیرند؛ برای آنان عذابی خوارکننده است! هَٰذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ ۚ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ این آفرینش خداست؛ امّا به من نشان دهید معبودانی غیر او چه چیز را آفریده‌اند؟! ولی ظالمان در گمراهی آشکارند. وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ ۚ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ و هرگاه از آنان سؤال کنی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است؟» مسلّماً می‌گویند: «اللّه»، بگو: «الحمد للّه (که خود شما معترفید)!» ولی بیشتر آنان نمی‌دانند!
💡 صوفیان و حدیث امرد در کتب صوفیه حدیث عجیبی است که به انحاء مختلف روایت شده است از جمله : رایتُ ربی لیله المعراج علی صُور شاب امر. این مطلب که در مذهب جمال پرستان که معتقد بودند خدا را باید در جمال خوبرویان جُست. عین القضاه همدانی در نامه ها خطاب به یکی از یاران می نویسد: اگر کسی از ینزل الله کل لیله، و رایتُ ربی فی صوره امرد در ضلالت افتاد؛ مصطفی را-صعلم-از آن چه؟ و اگر کسی این مذاهب فلسده که از این احادیث بازدید آمده است، وا دهد عوام ابله را واداده بود نه خبر مصطفی.‌.‌! از این که رایتُ ربی الله فی احسن صوره امرد، قومی با دید آمده اند که جمال می پرستند و پندارم که مذهب این قوم به اصفهان شنیده باشی، چه گویی؟ اگر کسی مذهب ایشان وا دهد، رایت ربی فی احسن صوره امرد وا داده بود؟ 📚 عین القضاه نامه ها، ج ۱، ص ۱۵۵-۵۶ ✖️ لازم به ذکر است که اهل سنت هم خدا را چون شاب امرد می پندارند! عاقبت دوری از مکتب اهل بیت علیهم السلام چنین سخنان و عقایدی است. @BotShenasi
💡 آیا اصحاب بزرگ اهل بیت صلوات الله علیهم حتما برای بیان حکم شرعی و فتوا، حدیث می گفتند؟ عنِ السَّيَّارِيِّ عَنْ بَعْضِ الْبَغْدَادِيِّينَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ بِلَالٍ قَالَ: لَقِيَ هِشَامَ بْنَ الْحَكَمِ بَعْضُ الْخَوَارِجِ فَقَالَ يَا هِشَامُ مَا تَقُولُ فِي الْعَجَمِ يَجُوزُ أَنْ يَتَزَوَّجُوا فِي الْعَرَبِ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَالْعَرَبُ يَتَزَوَّجُوا مِنْ قُرَيْشٍ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَقُرَيْشٌ تَزَوَّجُ فِي بَنِي هَاشِمٍ قَالَ نَعَمْ قَالَ عَمَّنْ أَخَذْتَ هَذَا قَالَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ سَمِعْتُهُ يَقُولُ أَ تَتَكَافَأُ دِمَاؤُكُمْ وَ لَا تَتَكَافَأُ فُرُوجُكُم علی بن بلال گوید: یکی از خوارج با هشام بن حکم ملاقات کرد و به او گفت: ای هشام؛ چه میگویی در مورد عجم (غیرعرب) ، آیا جائز است از (زنان) عرب به ازدواج خود درآورند ؟ گفت: بله (جایز است) سپس گفت: در مورد عرب که با قریش ازدواج کند؟ گفت: بله، سپس گفت: در مورد قریش که با بنی هاشم (سادات) ازدواج کند؟ گفت :بله، سپس گفت: این را از چه کسی (یاد)گرفتی ؟گفت از جعفر بن محمد_ امام صادق علیه السلام_ که شنیدم می فرمود: آیا خون هایتان با هم برابری میکند ولی فرجهایتان (نکاحتان) با هم برابری نمیکند؟! 📚کافی جلد 5 ص 345 در روایت فوق مشاهده می کنیم به اصحاب اهل بیت صلوات الله علیهم رجوع می کردند و احکام شرعی می پرسیدند و نمی گفتند خودمان سرخود حکم شرعی خویش را استنباط می کنیم و به دست می آوریم در روایت فوق مشاهده می کنیم هشام که یکی از بزرگترین و عالم ترین و متقی ترین اصحاب ائمه صلوات الله علیهم بوده در پاسخ سوال شرعی به یک نعم اکتفاء می کند و در ابتدا هیچ حدیثی نیز ارائه نمی دهد. یعنی پاسخ مسئله شرعی را می دهد بدون اینکه روایتی بیان کند. بهتر است بعضی اشخاص جاهل سکوت کنند و شیعیان را گمراه نکنند. @BotShenasi
💡اخذ علم از علما مانند اخذ علم از معصوم است [معانی الأخبار ]مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَمِّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْکُوفِیِّ عَنْ حُسَیْنِ بْنِ أَیُّوبَ بْنِ أَبِی غُفَیْلَةَ الصَّیْرَفِیِّ عَنْ کَرَّامٍ الْخَثْعَمِیِّ عَنِ الثُّمَالِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِیَّاکَ وَ الرِّئَاسَةَ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَطَأَ أَعْقَابَ الرِّجَالِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَمَّا الرِّئَاسَةُ فَقَدْ عَرَفْتُهَا وَ أَمَّا أَنْ أَطَأَ أَعْقَابَ الرِّجَالِ فَمَا ثُلُثَا مَا فِی یَدِی إِلَّا مِمَّا وَطِئْتُ أَعْقَابَ الرِّجَالِ فَقَالَ لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُ إِیَّاکَ أَنْ تَنْصِبَ رَجُلًا دُونَ الْحُجَّةِ فَتُصَدِّقَهُ فِی کُلِّ مَا قَالَ. ▪️ابوحمزه ثمالی گوید: حضرت صادق علیه السلام فرمود: به تو هشدار می‌دهم که بپرهیزی از آن که سودای ریاست را در سرت بپرورانی، و برحذر باش از این که دنباله رو مردم باشی. عرض کردم: قربانت گردم، ریاست را دانستم، و اما این که دنبال مردم نروم، در حالی که، من دو سوم از آنچه که دارم (روایات از شما) را به سبب دنبال روی به دست آورده ام! فرمود: چنان نیست که پنداشته ای، بلکه منظور این است که بپرهیزی از آنکه غیر از حجت حق، شخصی دیگر را به رهبری انتخاب نمایی و هر چه گوید، تصدیقش کنی. علامه مجلسی رحمه الله می فرماید: ظن السائل أن مراده علیه السلام بوطء أعقاب الرجال مطلق أخذ العلم عن الناس فقال علیه السلام المراد أن تنصب رجلا غیر الحجة فتصدقه فی کل ما یقول برأیه من غیر أن یسند ذلک إلی المعصوم علیه السلام فأما من یروی عن المعصوم أو یفسر ما فهمه من کلامه لمن لیس له صلاحیة فهم کلامه من غیر تلقین فالأخذ عنه کالأخذ عن المعصوم و یجب علی من لا یعلم الرجوع إلیه لیعرف أحکام الله تعالی. پرسشگر فکر کرده، مراد امام علیه السلام از دنبال روی مردان، مطلق گرفتن علم از مردم است. امام علیه السلام فرمود: مراد این است که مردی را بدون دلیل نصب العین خود قرار دهی و در هر چه از رأیش بدون استناد به معصوم گوید، او را تصدیق نمایی؛ اما کسی که از معصوم روایت می‌کند یا چیزی را که از سخنان معصوم فهمیده تفسیر می‌کند، برای کسی که صلاحیت فهمیدن کلام معصومین را بدون تلقین از جانب دیگری ندارد، پس اخذ احکام از چنان شخصی، مثل گرفتن احکام از معصوم است. و بر جاهلان رجوع به سوی آن شخص واجب است تا احکام خدا را بشناسند. 📚 بحارالانوار ج ۲ ص ۸۳ @BotShenasi
[الإحتجاج] عَنْ أَبِی هَاشِمٍ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی علیه السلام قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ مَا مَعْنَی الْأَحَدِ قَالَ الْمُجْمَعُ عَلَیْهِ بِالْوَحْدَانِیَّةِ أَ مَا سَمِعْتَهُ یَقُولُ وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ بَعْدَ ذَلِکَ لَهُ شَرِیکٌ وَ صَاحِبَةٌ. ▪️ أبو هاشم جعفری گوید: از حضرت جواد علیه السّلام پرسیدم: «أحد» در آیه مبارکه «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» به چه معنا است؟ فرمود: یعنی اتّفاق همگان بر یکتایی او، چنان که خود فرموده: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّه». [عنکبوت / ۶۱] و اگر از ایشان بپرسی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را [چنین] رام کرده است؟ » حتما خواهند گفت: «اللَّه» سپس برای او شریک و صاحبی قائل می‌شوند. 📚بحارالانوار، جلد ۳، صفحه ۲۰۸ @BotShenasi
[ختص، الإختصاص یر، بصائر الدرجات] عَلِیُّ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنْ مُوسَی بْنِ طَلْحَةَ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْجُعْفِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی الرِّضَا علیه السلام وَ مَعِی صَحِیفَةٌ أَوْ قِرْطَاسٌ فِیهِ عَنْ جَعْفَرٍ علیه السلام أَنَّ الدُّنْیَا مُثِّلَتْ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ فِی مِثْلِ فِلْقَةِ الْجَوْزَةِ فَقَالَ یَا حَمْزَةُ ذَا وَ اللَّهِ حَقٌّ فَانْقُلُوهُ إِلَی أَدِیمٍ. عبد اللَّه جعفی نقل کرده، به محضر حضرت رضا علیه السّلام رسیدم و به دست خود کتاب چه یا ورقی کاغذ داشتم که در آن نوشته بود: از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده که: دنیا نزد امام به مانند قطعه ای از گردوست. ایشان فرمودند: ای حمزه! به خدا قسم این حقیقت دارد، این حدیث را روی پوست دباغی شده بنویسید.   📚بحارالانوار، جلد ۲۵، صفحه ۳۶۷
💡 فساد عقیدهء خالقیت غیر خداوند عقیده به خالقیت غیر خداوند متعال باعث می شود که چند مشکل اساسیِ عقیدتی ایجاد شود. اولین مشکل سنخیت خالق و مخلوق است‌‌. در صورت عقیده به خالقیت غیر خداوند متعال باید قبول کنیم که خالق و مخلوق از یک سنخ هستند و این عقیده بر اساس مذهب شیعه باطل و کفر است زیرا اهل بیت علیهم السلام سنخیت خالق و مخلوق را رد کرده و خلق و خالق را مبائن دانسته اند. ▪️ امیرالمومنین علیه السلام فرمود: مُبَایِنٌ لِجَمِیعِ مَا أَحْدَثَ فِی الصِّفَاتِ  با همه آنچه احداث فرموده در صفات مبانیت و جدائی دارد. 📚  توحید صدوق - صفحه ۹۶ اگر بر خالقیت غیر خداوند متعال معتقد باشیم بعد از اعتقاد به سنخیت باید به عقیده صدور هم معتقد شویم. چون سنخیت لزومش صدور از ذات هست و این عقیده کفر است زیرا امام رضا علیه السلام فرمودند: ▪️قال يونس بن عبد الرحمن: كتبت إلى أبي الحسن الرضا (عليه السلام) سألته عن آدم هل كان فيه من جوهرية الرب شئ؟فكتب إلي جواب كتابي: ليس صاحب هذه المسألة على شئ من السنة، زنديق! یونس بن عبدالرحمن گوید: به امام رضا علیه السلام نوشتم: آیا چیزی از ذات خداوند متعال در آدم بود؟ پس حضرت در جواب من نوشتند: صاحب این سؤال، بر چیزی از سنّت ما نیست و زندیق (مُلحِد) است. 📚 اختیار معرفة الرجال، ۱/۴۹۵ وقتی قائل به صدور شدیم، باید معتقد به جسمانیت خداوند متعال شویم و این سخن هم کفر است. خاصیت صدور این است که وقتی معلول از ذات علت بیرون می آید، لازمه اش تکه تکه شدن ذات و متجزی بودن ذات باشد که مطابق حدیث گذشته بازهم کفر است. در آخر اعتقاد بر خالقیت غیر خداوند بعد از سنخیت، صدور، نتیجه آن وحدت وجود است و این کفر محض است. زیرا اهل بیت علیهم السلام فرمودند که خداوند خالق لا من شیء است و سنخیتی میان خداوند متعال با خلقش نیست، آن اشخاصی که خالقیت خداوند یا خالقیت لامن شیء را انکار می کنند، نه معنایِ خلقت خداوند را می فهمند، نه مفاسد کلامش را می فهمند، زیرا روایات فراوان به خالقیت لامن شی خداوند تصریح فرموده است‌. زیرا خالقیت خداوند به معنای صدور نیست، خداوند احداث میکند، هستی میبخشد، اما چون معنی خلقت را به معنای صدور و ترشح می پندارند و به عدم خالقیت غیر خداوند تاکید دارند در آخر معتقد به وحدت وجود شده اند و خبر ندارند، همانگونه که امام رضا علیه السلام فرمودند، کسی که چنین اعتقادی دارد، بر سنت اهل بیت علیهم السلام نیست و ملحد است. الْخَلْقَ حِجَابٌ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُمْ وَ مُبَایَنَتُهُ إِیَّاهُمْ مُفَارَقَتُهُ أَیْنِیَّتَهُمْ وَ ابْتِدَاؤُهُ إِیَّاهُمْ دَلِیلُهُمْ عَلَی أَنْ لَا ابْتِدَاءَ لَهُ لِعَجْزِ کُلِّ مُبْتَدَإٍ عَنِ ابْتِدَاءِ غَیْرِهِ وَ أَدْوُهُ إِیَّاهُمْ دَلِیلٌ عَلَی أَنْ لَا أَدَاةَ فِیهِ لِشَهَادَةِ الْأَدَوَاتِ بِفَاقَةِ المادّین [الْمُؤَدِّینَ فَأَسْمَاؤُهُ تَعْبِیرٌ وَ أَفْعَالُهُ تَفْهِیمٌ وَ ذَاتُهُ حَقِیقَةٌ وَ کُنْهُهُ تَفْرِیقٌ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ خَلْقِهِ وَ غَیُورُهُ تَحْدِیدٌ لِمَا سِوَاهُ فَقَدْ جَهِلَ اللَّهَ مَنِ اسْتَوْصَفَهُ وَ قَدْ تَعَدَّاهُ مَنِ اشْتَمَلَهُ..... آفرینش مخلوقات توسّط خداوند، حجابی است بین او و آنها، جدائی او از بندگانش، مکانی نیست بلکه تفاوت وجودی اوست با نحوه وجود آنها، و آغاز داشتن خلقت مخلوقات، دلیلی است برای ایشان بر اینکه خدا آغاز و ابتداء ندارد، چون هر چیز که آغاز و ابتداء داشته باشد، نمی تواند آغازگر چیز دیگری باشد، و نیز آلات و ادوات دادن خدا به آنان دلیلی است بر اینکه در خداوند آلات و ادوات وجود ندارد، زیرا آلات و ادوات، شاهد عجز و فقر صاحب آنهاست، أسماء او محض عبارت و تعبیر است، و افعال و کردار او مجرّد تفهیم است، ذات او حقیقت است و کنهش، جدائی او از خلق، بقاء او حدّ و مرز دادن به سایر پدیده هاست.  📚بحارالانوار، جلد ۴، صفحه ۲۲۸ @BotShenasi
....کَانَ سَبَبُ وَفَاتِهَا أَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَی عُمَرَ لَکَزَهَا بِنَعْلِ السَّیْفِ بِأَمْرِهِ فَأَسْقَطَتْ مُحَسِّناً وَ مَرِضَتْ مِنْ ذَلِکَ مَرَضاً شَدِیداً وَ لَمْ تَدَعْ أَحَداً مِمَّنْ آذَاهَا یَدْخُلُ عَلَیْهَا وَ کَانَ الرَّجُلَانِ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ......  ▪️حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام روز سه شنبه، سوم ماه جمادی الثانی سال ۱۱ هجری از دنیا رحلت کرد. علت وفات آن حضرت، همان ضربه ای بود که قنفذ غلام آن مرد به امر او به ایشان وارد آورد. حضرت زهرا به علت آن ضربه، محسن را سقط کرد و به همین دلیل به شدت بیمار شد و اجازه نداد هیچ یک از آن افرادی که وی را اذیت کرده بودند، به حضور او برسند. آن دو نفر که از اصحاب پیامبر خدا بودند، 📚بحارالانوار، جلد ۴۳، صفحه ۱۷۰
💡 هیچ چیز از اختیار او خارج نیست [ختص، الإختصاص یر، بصائر الدرجات] مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ عَنْ مُوسَی بْنِ سَعْدَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّ الدُّنْیَا تَمَثَّلَ لِلْإِمَامِ فِی مِثْلِ فِلْقَةِ الْجَوْزِ فَمَا یَعْرِضُ لِشَیْ ءٍ مِنْهَا وَ إِنَّهُ لَیَتَنَاوَلُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا کَمَا یَتَنَاوَلُ أَحَدُکُمْ مِنْ فَوْقِ مَائِدَتِهِ مَا یَشَاءُ فَلَا یَعْزُبُ عَنْهُ مِنْهَا شَیْ ءٌ سماعة بن مهران روایت کرده، حضرت صادق علیه السلام فرمودند: دنیا برای امام مانند قطعه ای گردوست؛ چیزی از دنیا از امام پوشیده نمی ماند و او طوری از اطراف بر دنیا تسلط دارد، که یکی از شما بر سر سفره اش نشسته و هر چه بخواهد بر می‌دارد. پس هیچ چیز از اختیار او خارج نیست. 📚بحارالانوار؛ جلد ۲۵، صفحه ۳۶۷
💡 اگر در کنار دریا ... [یر، بصائر الدرجات] مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنِّی لَأَعْرِفُ مَنْ لَوْ قَامَ عَلَی شَاطِئِ الْبَحْرِ لَنَدَبَ بِدَوَابِّ الْبَحْرِ وَ بِأُمَّهَاتِهَا وَ عَمَّاتِهَا وَ خَالاتِهَا . ابابصیر روایت کرده، حضرت باقر علیه السلام فرمودند: من مردی را می‌شناسم که اگر کنار دریا بایستد، جنبندگان دریا را به همراه مادرها و عمه‌ها و خاله هایشان صدا می‌زند. 📚بحارالانوار، جلد ۲۵ صفحه ۳۷۲ @BotShenasi
💡 قلب اهل بیت علیهم السلام محل اراده خدا [یر، بصائر الدرجات] بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ السَّیَّارِیِّ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ مِنْ أَصْحَابِنَا قَالَ خَرَجَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ قُلُوبَ الْأَئِمَّةِ مَوْرِداً لِإِرَادَتِهِ فَإِذَا شَاءَ اللَّهُ شَیْئاً شَاءُوهُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ از امام هادی علیه السّلام نقل شده که فرمودند: خداوند دل‌های ائمه را محل اراده خود قرار داده است؛ اگر خدا چیزی را بخواهد آن‌ها خواهند خواست. و این است معنی آیه: «ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ» . و تا خدا نخواهد [شما] نخواهید خواست.   📚بحارالانوار، جلد ۲۵ ص ۳۷۲ انسان / ۳۰، تکویر / ۲۹ @botShenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله وحید خراسانی حفظه الله تعالی: بر قائمهء عرش نوشته است، ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه
💡 چشم بر هم زدنی... [المناقب لابن شهرآشوب] شَکَا أَبُو هُرَیْرَةَ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام شَوْقَ أَوْلَادِهِ فَأَمَرَهُ علیه السلام بِغَضِّ الطَّرْفِ فَلَمَّا فَتَحَهَا کَانَ فِی الْمَدِینَةِ فِی دَارِهِ فَجَلَسَ فِیهَا هُنَیْئَةً فَنَظَرَ إِلَی عَلِیٍّ علیه السلام فِی سَطْحِهِ وَ هُوَ یَقُولُ هَلُمَّ نَنْصَرِفْ وَ غَضَّ طَرْفَهُ فَوَجَدَ نَفْسَهُ فِی الْکُوفَةِ فَاسْتَعْجَبَ أَبُو هُرَیْرَةَ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام إِنَّ آصَفَ أَوْرَدَ تَخْتاً مِنْ مَسَافَةِ شَهْرَیْنِ بِمِقْدَارِ طَرْفَةِ عَیْنٍ إِلَی سُلَیْمَانَ وَ أَنَا وَصِیُّ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله . ▪️ ابوهریره پیش حضرت علی علیه السّلام، شکوه دل تنگی فرزندانش را نمود؛ حضرت به او فرمودند: چشمانت را ببند! همین که باز کرد خود را میان خانه خویش در مدینه دید. اندکی آن جا نشست و به علی علیه السّلام در بام خانه نگاه کرد که می‌فرمودند: بیا برگردیم! چشم خود را بست و ناگهان خود را در کوفه یافت. ابوهریره در شگفت شد، امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند: آصف، تخت ملکه سبا را که دو ماه برای آوردنش زمان نیاز بود، در یک چشم به هم زدنی پیش سلیمان آورد، من که وصی رسول الله صلی اللَّه علیه و آله هستم.  📚بحارالانوار، جلد ۲۵ صفحه ۳۸۰ @BotShenasi