✅ ۵۷ پیام انقلابی
جهت گرامیداشت #انقلاب_۵۷
برای #ایرانیان (فراز ۳۵)
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷
🇮🇷
#امام_خامنهای:
اما آنچه من میخواهم بگویم این است که این #راه_طی_شده، با همهی اهمیتش فقط یک آغاز بوده است و نه بیشتر. ما هنوز از قلههای #دانش_جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلهها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهمترین رشتهها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم؛ ما از صفر شروع کردهایم.
عقبماندگی شرمآور #علمی در دوران پهلویها و قاجارها در هنگامی که #مسابقه_علمی دنیا تازه شروع شده بود،ضربه سختی بر ما وارد کرده و ما را از این #کاروان شتابان، فرسنگها عقب نگه داشته بود.
ما اکنون #حرکت را آغاز کرده و با #شتاب پیش میرویم ولی این شتاب باید سالها با #شدت بالا ادامه یابد تا آن عقبافتادگی #جبران شود.
(بیانیه #گام_دوم انقلاب ۱۳۹۷)
🇮🇷
🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#حم
بررسی «مسائل روز #ملت_ایران و #امت_اسلام» و «کرسی آزاداندیشی» در گروههای:
«چلچراغ معارف و احکام» در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
«چلچراغ معارف و احکام» در روبیکا:
https://rubika.ir/joing/DDBHJACA0QARVBJZNAEWUAVDHIBEZOEF
✍️ تحریری #حم
✅ «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام»
و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!!
(بخش ۰۳):
#نهضت و #نظام (در بیان #دکتر_شریعتی):
«در #جامعه_شناسی یک اصلی است به این نام : تبدیل موومان ( Mouvement# یعنی نهضت و #حرکت) به انستیتوسیون ( Institution# یعنی نظام و #سازمان). به این معنی که در #جامعه، حرکتی بر اساس ایدهآلها و هدفهایی ایجاد میشود و یک #فکر، یک #گرایش، یک #ایمان جوان متحرک است که این نهضت را (به آن معنای حقیقی کلمه، یعنی حرکت و وزش) ایجاد میکند. یک نهضت عبارت است از روحی و حرکتی که به طرف هدفی، روان است و همه پیروانش، همه مسائل و #احکام و #عقاید و #اعمال و #شعائر و حتی مراسمی که در میان پیروانش وجود دارد، متوجه آن هدفند و همهچیز و همهکس، وسیله هستند برای تحقق آن هدفی که این نهضت برای نیل به آن #هدف به وجود آمده است.
این نهضت یا حرکت در راه رسیدن به آن هدف خود به خود به موانعی که عوامل سد کننده راهش است برمیخورد و در اینجا است که درگیری، مبارزه و کشمکش ایجاد میشود. بنابراین از خصوصیات نهضت، حرکت و روشن بودن هدف است و همهچیز وسیله و مقدمه برای رسیدن به آن هدف. دیگر اینکه در مسیر این حرکت و سرگذشت آن، تلاش و درگیری و #مبارزه جبری است. یک مکتب یک مذهب و یک ایدئولوژی اجتماعی، دینی، طبقاتی، ملی در آغاز کارش برای پاسخ گفتن به نیاز زمان، یا #طبقه یا #قوم بوجود میآید و برای تحقق بخشیدن به آن ایدهال و شعارش، پیروان خودش را به حرکت در میآورد.
این نهضت در مسیر خودش حرکت میکند. یک حرکت مدعی زمان و تغییر دهنده نظام موجود که میخواهد ویران کند و با یک #حالت_انتقادی شدید نسبت به هرچه که #وضع_موجود را نشان میدهد و یا میسازد وضع دیگری را پیش آورد و شرایط نوی را بیافریند.
همهچیز را تغییر میدهد نهضت به هدف میرسد. یا بیآنکه به هدف برسد به اوج قدرتش میرسد. اما بدانجا که رسید، درگیری و مبارزهاش از بین میرود، سد و مانعی دیگر در برابرش نیست بقدرتش که رسید حالتش عوض میشود. میایستد! متوقف میشود! حالت متحرک و انقلابیش را از دست میدهد و حالت محافظهکاری میگیرد. چون اول میخواست دشمن را خلع سلاح کند و نظام را عوض کند حالا خودش قدرتمند و حاکم است و میخواهد خودش را حفظ کند و نگهدارد. لذا حالت #ضد_انقلابی پیدا میکند، چون خودش روی کار آمده انقلابهای بعدی را #شورش و #خیانت یا ضد انقلاب می خواند.
در اینجا از نظر جامعهشناسی که مطلب را بررسی میکنیم میبینیم آن واقعیت که در اول نهضت بود و موومان، حالا در قدرت خودش تبدیل گردیده به انستیتوسیون یا نهاد و یک پایه ثابت اجتماعی شده است و به صورت خیمهای درآمده بر روی جامعه و یک #قدرت #سازمان_یافته #دولتی شده که در ظاهر به #اوج_قدرت رسیده است اما در #روح به توقف و #رکود افتاده است.
در تاریخ از این نمونهها بسیار داریم؛ مثلا #مذهب_زرتشت که در #دوره_اشکانی در حال مبارزه با اشکانیان بود و در حال کشمکش با #نظام_حاکم، در دوره سیاسی حاکم بر #سرنوشت_جامعه و بر همه قدرتها، حتی #قدرت_سیاسی میشود، به نهایت قدرتش میرسد و در اوج شکوه و عظمتش میدرخشد، #معابد در منتهای زیبایی و در نهایت #آزادی و رواج در #ایران، پشت سر هم بنا میشود و آتشهای #مقدس در سراسر ایران برافروخته میشود و این مذهب که به صورت یک ایمان و حرکت بود به صورت قدرت حاکم #محافظه_کار در می آید و دیگر نیاز #مردم را که میخواد همیشه حرکت کنند و نیاز #نسل_جدید را که در حرکت نهفته است و همواره خواهان #تحول و نو شدن است برآورده نمیکند! بلکه در برابر این نیاز و حرکت میایستد.
این است که چون این #مذهب حالا بر سرها حکومت میکند و بر #ظاهر_زندگی، نه بر دلها و آرمانها، دیگر نمیتواند پاسخگوی نیاز زمان خودش باشد و خود بخود زمینه و زمانه نیازمند یک نهضت دیگری میشود.
با چنین تحلیلی این #تناقض_تاریخی را میتوان حل کرد که میبینیم مذهب زرتشت در #دوره_ساسانی و بخصوص عصر #انوشیروان، به اوج شکوه و قدرت و استقرارش میرسد و با این همه در همین هنگام است که #مانی و #مزدک ظهور مینمایند و آنهمه نفوذ پیدا میکنند و ندای اینها پاسخ لبیک از #متن_مردم، بخصوص از جانب #نیروی_جوان و روشن میشنود به طوریکه میتوان از تاریخ استنباط کرد به اصطلاح امروز، انتلکتوئلهای #جامعه_ایرانی و متفکران و تحصیلکردهها و #جوانان نو اندیش به سوی مانی و تودهها به شدت به سوی مزدک روی آوردند و این تناقض - شکست در پیروزی - نشان دهنده این واقعیت است که این مذهب، در قله عظمت و حکومتش متوقف شد! یعنی حرکتش تبدیل به انستیتوسیون یا نظام شده و ایستاد. و آنوقت در برابرش نهضتهای #مذهبی و #اجتماعی ضد زرتشتی به وجود آمدند.»
... ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
بهار۱۳۹۸
چلچراغ #معارف و #احکام حم:
https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/434
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
نماز؛ کوفتن درگاه حق با تمام وجود
قال رسول الله (صلیالله علیه و آله):
«إنَّ المُصَلّي لَيَقرَعُ بابَ المَلِكِ و إنَّهُ مَن يُدِم قَرعَ البابِ يُوشِكُ أن يُفتَحَ لَهُ»
یعنی؛ نمازگزار، درب خانه فرمانروا[ى جهان] را مىكوبد و هر كه درِ خانهاى را پيوسته بكوبد، اميد است كه به رويش گشوده شود.
(نهجالفصاحه/ص۸۲۷ و
مسندالشهاب/ج۲/ص۱۸۸)
دکتر شریعتی (مجموعه آثار۲/خودسازی انقلابی):
«... این بعد اجتماعی و سیاسی امر، اما مولوی به یک بعد وجودی و فلسفی و عرفانی هم اشاره میکند و ببینید که برداشت مولوی در #رکوع و #سجود: «سبحان ربی العظیم و بحمده، سبحان ربی الاعلی و بحمده» چیست. #مولوی میگوید:
گفت پیغمبر رکوع است و سجود
بر در حق، کوفتن حلقه وجود
چه جور است؟ چه جور قضیه را میفهمیده و چه منظرهای به ذهنش میرسیده است؟ تصویر را از زندگی یک سوار تنها در یک صحرا گرفته است. مسافری تنها در جادههای قدیم سواره میآمده است. شب شده، بیابان است، چراغی نیست، قهوهخانهای نیست، راهداری نیست و بیا و برویی نیست. ماندگی، آوارگی، تنهایی، گرسنگی، احتیاج به آب، احتیاج به غذا. ناگهان به در قلعهای میرسد، نیمه شب، در قلعه بسته است، چکار میکند؟ احساس شدید به اینکه اینجا پناهگاه است، در اینجا آدم هست، غذا هست، زندگی هست، نجات از آوارگی و وحشت و گرگ و سرما و برف هست. و براساس این احساس میخواهد خود را هرچه زودتر به درون قلعه بیندازد. چکار میکند؟ حلقه در قلعه را تندتند میزند.
انسان هم در پهنه وجود، درعرصه زندگی، تنهای تنها، هراسزده ترسیدهای است که در برابر در پنهانی آنطرف این جهان، آنسوی زندگی، دری که بر رویش بسته است، هر روز سرش را مثل حلقه میکند و هی میزند به این در که یعنی: باز کن.
گفت پیغمبر رکوع است و سجود
بر در حق، کوفتن حلقه وجود
والسلام»
👌 ۱۷ بار رکوع و ۳۴ بار سجده یعنی ۵۱ بار حلقه شدن برای کوفتن درگاه حق لایزال! یعنی ۵۱ بار برقراری ارتباط و اتصال از #عالم_شهود به #عالم_غیب! یعنی ۵۱ بار رجوع #جسم به #روح! یعنی ۵۱ بار فرم ظاهری بخشیدن به محتوا و باطن #رجعت_کبری!
انسان بدون رجعت کبری در؛
۱) #رجعت_کبیره (قیامت و محشر و آخرت) دستاوردی بجز #خوف و #حزن نخواهد داشت.
۲) در #رجعت_صغیره (بازگشت به قیام و سلطنت شکوهمند و غیرقابل تصور ۵۰٫۰۰۰ ساله امام آخرالزمان)، غایب خواهد بود.
۳) در #رجعت_صغری (بازگشت از بیداری و هوشیاری و تعقل پس از خواب و بیهوشی و جنون)، آرامشی متین و حتی آسایشی ماندگار نخواهد یافت.
#فلاح انسان در رجعت کبری (إنّا للّه و إنّا إلیه راجعون) نهفته است و نماز پنجگانه شبانهروزی، ترکیبی جهادی از #ذکر و #حرکت پیاپی برای چنین رجعتی مقدس است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
الم ﴿١﴾ ذَلِکَ الْکِتَابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ ﴿٢﴾ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿٣﴾ وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿٤﴾ أُولَئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٥﴾
#انسان از زمانی که به #دنیا #هبوط کرده است، پشت دروازههای رستگاری، جا مانده است و برای بازگشت به #سعادت_ابدی، هیچ راهی ندارد بجز رجعت کبری.
بنیاد اسلام (از جمله نظام سیاسی آن) بر پنج «یُـ» استوار است:
۱- «یُــؤمنون بالغیب»
۲- «یُــقیمون الصلاة»
۳- «مما رزقناهم یُــنفقون»
۴- «یُــؤمنون بـما اُنزل ...»
۵- «و بالآخرة هم یُــوقنون»
حی علی الفلاح
حی علی الصلوة
حی علی خیرالعمل
طبق آیات آغازین طولانیترین سوره قرآن، رهیافت به هدایت الهی و راه فلاح و رستگاری در پنج امر نهفته است:
👌ایمان به غیب،
👌ارتباط با عالم غیب (نماز)،
👌انفاق از آنچه رزق است،
👌ایمان به وحی مُنزَل
👌یقین به آخرت.
این امور خمسه در طول همدیگر قرار دارند که ایمان به غیب سرآغاز و بنیاد آنهاست.
بدون ایمان به غیب، گزارش عبادات (ایاک نعبد و ایاک نستعین) به عالم غیب، معنا و مفهومی ندارد.
مهمترین عبادتی که ارزش گزارش به غیب (در قالب نماز) را دارد، #انفاق_ارزاق است که اصل عبادات است.
گویا که اگر انفاقی صورت نپذیرد، عبادتی هم رخ نداده است تا گزارش گردد!
«مما رزقنا» بطور کلی، شش نوع است که انفاق آنها، همان «وسع»ی است که هر انسانی به میزان برخورداری از آنها مکلف است (لا یکلف الله نفسا الا وسعها)
وسع و ظرفیت هر نفسی همان ارزاق ششگانه اوست. یعنی؛
وسع، توان، مهارت، قوت و قدرت؛
۱- تنافزاری
۲- مغزافزاری
۳- دلافزاری
۴- فنافزاری
۵- مالافزاری
۶- ربطافزاری
لا حول و لا قوة الا باللّه
گفت پیغمبر که چون کوبی دری
عاقبت زان در برون آید سری
اللهم عجل لولیک الفرج
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۶/۲
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲 هماندیشی چلچراغ معارف
🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
ملتی آتشین در گذرگاه ایران
👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد:
(بخش ۰۳):
👈(بخش قبلی)👉
آيا #آتش هم همينگونه نيست؟! به گرماي خويش فرا ميخواند و ناگهان همه چيزت را در #خاكستر مينشاند!
مثالهاي ديگري نيز از تفاوت #شخصيت_اجتماعي بلاد، قابل ذكر است كه به عنوان نمونه زنده و حاضر، اشاره ميكنم به تفاوت شخصيت اجتماعي مردم دو شهر #دزفول و #انديمشك كه فاصله اين دو شهر از يكديگر يك رودخانه و يك #پل بيشتر نيست وليكن #رفتارهاي_شخصيتي متفاوت مردمان اين دو شهر به صورتي بارز و كاملا محسوس قابل مشاهده است. زيرا يكي از اين دو شهر تقريبا در بنبست جغرافيايي افتاده است و #فرهنگ تقريبا دستنخوردهاي دارد و ديگري گذرگاهي است بين فرضاً #تهران و ساير شهرهاي #خوزستان فلذا فرهنگي دارد كه لگدكوب شده فرهنگهاي بلاد ديگر است و #انعطاف_پذير [که در #صحنه_رزم و #میدان_جنگ هم مشهود بود! و #رزمندگان_دزفولی #مقاومت متمایزی نسبت به سایر اهالی خوزستان داشتند!]. نگارنده زماني كه مسئول #امور_فرهنگي #لشگر_خوزستان بود متوجه اين نكته شد.
نمونه ديگري كه سراغ دارم، منقول از ابوي است كه؛ در جوار روستايشان دهكدهاي بوده است با مردماني از #ايرانيان_اصيل. از #آية_الله #حاج_شيخ ز. ش. دعوت نمودند و چنان از وي استقبال نمودند كه وقتي #وضو ميساخته اصحابش از باب #تبرك، اجازه نميدادند قطرهاي از آن بر زمين بريزد. حتي به دنبال سخنراني ملايم در مذمت #اعمال_نامشروع #حكومت وقت، مردم چنان به جوش و خروش آمدند و با بيل و تيشه آماده جهاد و حمله به #پاسگاه شهرستان #آوج شدند كه آن #مرد_علم به زحمت توانست آنها را از حركات غيرقابل كنترل بازدارد! وليكن ديري نپائيد كه اگر آنمرحوم از كوچهاي عبور ميكرد مردمانش تغيير مسير ميدادند تا مبادا به او حتی سلامي بدهند! ووو...
فوّاره!
#فواره گر بلند گردد عاقبت سرنگون شود. در آغاز حركت چنان با فشار و تندي و توفنده و سنگين اوج ميگيرد كه گويي هيچ چيزي جلودار او نخواهد بود و هر مانعي را درهم خواهد شكست ولي طولي نميكشد كه از سرعتش ميكاهد و آنقدر بيحال و ناتوان ميشود كه گويي مفهومي بنام #حركت و جهش در قاموسش وجود ندارد و بلكه برعكس راه بازگشت ميگيرد و در يك حركت ارتجاعي آنچنان #سقوط ميكند كه از جايگاه قبل از حركتش هم پستتر ميرود! و چه مشابهتي دارد با شعلههاي آتش كه ابتدائا چنان بالا ميرود كه گويي ميخواهد #هفت_آسمان را نيز به كام خود بركشد وليكن مقطعي ديگر كه بدان مينگري خاكستري است اسير زوزههاي باد و پراكنده در دشتي پهناور! از اين سوي بدان سوي و... آيا چيزي بود؟! [هیچاً پوچا!!!]
۲) وراثت
#اولاد از #اولياء خويش #ارث ميبرند. انتقال ويژگيهاي شكلي و محتوايي، خصائل ظاهري و باطني، صفات جسماني، رواني و خصائص اخلاقي، رفتاري، افكاري، اعتقادي و حتي ذوائق، سلايق، روشها، شيوهها، منشهاي زندگي و امثالهم در انسانها از #والدين به فرزندان و #ذرّيّه فرزندان و از نسلي به نسلي ديگر، امري مقتضي و گويا از #سنن_آفرينش انسانهاست و هيچ بنيبشري نيست كه از #آباء و #اجداد و از سلسله #پدران و #مادران خود ارثي نبرده باشد.
چه بسيار انسانهايي كه قيافه و حتي آناتومي بدنشان شباهت فراواني به والدين و يا والدين والدين خود دارند، حتي رنگ چشمانشان و بافت موهايشان و تُن صدايشان و طرز راه رفتنشان و حتي نحوه انديشيدن و برگزيدن راهكارهاي عملي مربوطه تا آنجا كه به مرور زمان برخي از مسائل در وجود انسانها بصورت نهادينه در ميآيد و گويي جزو ذات تفكيكناپذير ايشان ميگردد. چه بسيار صفاتي كه به مرور و در توالي نسلها مبدّل به ذات افراد ميگردد.
استعداد انسانهايي كه والدين و اجدادشان مشغوليات علمي، فرهنگي، فني، صنعتي داشتهاند در زمينههاي نرمافزاري بالاتر است و انسانهايي كه والدين و اجدادشان درگيريهاي فيزيكي و بدني داشتهاند در زمينههاي ورزشي، رزمي و تحركات اعضاء و جوارح و قواي جسماني مستعدتر ميباشند. هنرمندان نيز نشانههايي از استعدادهاي هنري والدين خود دارند و فرزندان تجار و كسبه نيز در گرايشهاي اقتصادي و بازاري چه بسا موفقتر هستند و هكذا ساير اقشار در ساير زمينهها و گرايشها. و صد البته «چرخههاي اقتصادي» روزگاران و گردش و «تداول قدرتهاي سياسي» هر زمان در انتخاب شغلها و گرايشها تأثير بسزايي داشته و دارند كه ممكن است بر ارثيه روحي و رواني و حتي مادي افراد غلبه كرده باشد. وليكن #صفات_مبدّله به ذات، #متن_شخصيت هر كسي را تشكيل ميدهد.
البته #شاكله_شخصيتي افراد تحت تأثير عوامل مختلفي از قبيل #عوامل_محيطي و #عوامل_تقويمي نيز هست وليكن #عوامل_وراثتي، نقش بارزتري دارد.
...ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۷/۴
🌐 👈حیفه نبینی👉
💠
🎲 👈محل نظرات👉
🙏