یک نفر کاش مرا در غمش امداد کند
همرهم گریه کند ناله و فریاد کند
یک نفر کاش بگیرد ز من خسته سراغ
دل ویرانه ی من را مگر آباد کند
یک نفر کاش رساند به دل غمزده ام
خبر از آمدنش تا دل من شاد کند
یک نفر کاش بگوید که مرا مرگ به است
بیش از این گر به دلم هجر تو بیداد کند
یا بیاید که مرا بیم و غم از دل برود
یا که از جور جهان جان من آزاد کند
عسکری را نظری خسروی شیرین دهنان
تا که بر کوی محن حمله چو فرهاد کند
گر چه ترسم بدهم جان خود از شور و شعف
"کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند "
#سید_عسکر_رئیس_السادات
شانزدهم شهریور نود و پنج
آخرین بازنگری ۱ تیر ۱۴۰۲
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
https://eitaa.com/daftareshereman
در کوچه های شهر، پیچیده عطر یاس
پوشانده از امید، بر لحظه ها لباس
در، پنجره، حیاط، با مهر هم نوا
در انتظار تو چشمش پر التماس
ای عشق، جمعه ها، چشمم به راه توست
چشمند جمعه ها، در من همه حواس
فریاد می کنیم، هر جمعه نام تو
میلی به ما نکرد، جز صوت انعکاس
گویند می رسی، روزی ز ره، اگر
گردد به آسمان، سقف ستم مماس
جور ندیدنت، بس نیست مهربان؟
من با چه محنتی، آنرا کنم قیاس؟
ای حجت خدا، وقت ظهور نیست؟
بس نیست این همه، فریاد الغیاث؟
یارب عسکری، آخر چه می شود؟
یابد بَرِ فرج، این جمعه اختصاص
#سید_عسکر_رئیس_السادات
یکم آبان نود و پنج
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
https://eitaa.com/daftareshereman
به وقت قهر به حکم کلام قلَّ و دل
روم به شیوه ی مظلومها به سوی غزل
ز زیر چشم نگاهش نموده می گویم
کسی به درد غزلهای من نداده محل
برای هر که فرستاده ام گل احساس
نداده با لب خندان جواب حداقل
همیشه از طرف من شروع می شده عشق
همیشه از طرف اما بهانه ی مهمل
خودم برای خودم بعد از این غزل گویم
خودم برای خودم داد می زنم ای ول
خودم مخاطب خاص خودم شوم پس از این
خودم به عشوه کنم با دل خودم کل کل
به وقت چای دو تایی کنار آئینه
نسازم از تم چشمی برای خود معضل
به اتفاق خودم می زنم قدم طوری
که بعد آن کف پایم بر آورد تاول
اگر فقط نشود عسکری به یک لبخند
تمام مشکل من با عزیز جانم حل
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۸ دی ۱۴۰۲
#شاعرانه
https://eitaa.com/daftareshereman
اورژانس اگر گشت برایت چو آژانس
یا بی خردی یا که گرفتار دمانس
شاید که شدی غره به نامت ای دوست
واجب شده وجدان تو را یک بالانس
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۸ خرداد ۱۴۰۳
#اعتراض
https://eitaa.com/daftareshereman
.
آن شاعری که کون و مکان را سروده بود
امروز عاشقانه ترین شعر را سرود
پیوند ماه و مهر و شمیم بهار عشق
در این غزل نمود چه زیبا از او نمود
مستند جن و انس از این شعر خوشگوار
گویند کائنات پیاپی به حق درود
وقتی زمان یَلتَقیانِ می رسد ز راه
پیوند بحر و بحر دهد خالق ودود
حاصل از این معاشقه مرجان و لوءلوءست
درهای کوثری که خدا بر نبی گشود
آورده حسن بر سر تعلیل بی گمان
بر حسنشان خدا حسنینی دگر فزود
ای عسکری به همره خوبان روانه شو
تا بلکه زین میانه بیابی تو نیز سود
#سید_عسکر_رئیس_السادات
سیزدهم شهریور نود و پنج
آخرین بازنگری۱۸ خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_علی #حضرت_فاطمه
https://eitaa.com/daftareshereman
.
بهترین زوج جهان امروز عروسی می کنند
بهترین فرد جهان را دیده بوسی می کنند
بهترین های جهان پیوندشان محکم شود
عرش حق راسفره ی عقدی خصوصی می کنند
در کنار احمد مرسل ببین این زوج چه
بر سریر عزت و شوکت جلوسی می کنند
مجلس جشنست جاری جمله ذرات جهان
بر صفا دادن به این مجلس فسوسی می کنند
انبیا حاضر به جشن و جملگی خندان و شاد
دست افشانی درآن عیسی وموسی می کنند
عسکری بیکار منشین شعر نابی ساز کن
بخشش مخصوص در همچین خصوصی می کنند
#سید_عسکر_رئیس_السادات
بیست و چهارم شهریور نود و چهار
آخرین بازنگری ۱۸ خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_علی #حضرت_فاطمه
https://eitaa.com/daftareshereman
به هر چه اسم که آمد لبش معارض بود
رسید نوبت حیدر سکوت عارض بود
برای نام علی وه چه باسط الوجه است
برای غیر همان را که وجه قابض بود
تمام عالم امکان به همرهی نبی
بخواند حمد که داماد ناب و فائض بود
که هست در دو جهان بر بتول کفواً احد
و اصل وصلت انوار از فرائض بود
به ذهن غیر چه آمد که برگزیدن او
بر اصل فاطمه بودن عجیب ناقض بود
اگر چه قلب علی شد بر اهل کینه هدف
که این گزیده شدن بر رقیب غامض بود
به عرش حق بنگر عسکری، چه غوغایی است
از این عروسی خوبان که از غرائض بود
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
#حضرت_علی #حضرت_فاطمه
https://eitaa.com/daftareshereman
یک بار دگر غروب آدینه اذان
مغرب شد و شانه ی موذن لرزان
در عمق صدای اوست بغضی که مهش
مانده پس ابر و اوست دلخون از آن
بگشوده دهان به شکوه از بی کسیش
صدها گله دارد از زمین و ز زمان
گویا که در این ترانه ی غم انگیز
با او شده هم نوا تمامی جهان
خواند عظم البلا پس از تکبیرش
از پرده برون فتاده اسرار نهان
از ضیق به ارض خواند و منع سما
از قطع رجا و خواهد او از جانان
بی یار جهان جهنمی ویران است
یا رب فرج نگار ما را برسان
ای عسکری او از این اذان عاجز شد
غافل ز امام خود از این بیش نمان
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۳مرداد۹۹
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
https://eitaa.com/daftareshereman
جز آنکه عذر دارد و مهجور و مبتلاست
چون آب حاضر است تیمم دگر خطاست
چون شمس حاضرست چه حاجت به نورشمع
در راه شمس،شمع هم از جنس سایه ها ست
دیگر مشخص است حساب خسی کدر
هر کس که گشت تابع آن از سنا جداست
هر مانعی به چشمه ی نوری قریب تر
تاریکی مهیب و عظیمی از او به پاست
بیچاره امتی که بجز نور برگزید
بدتر ز کور آنکه برش کور رهنماست
حیدر میان مردم و مردم به گرد غیر
این ماجرای تلخ خدایی کجا رواست؟
ای عسکری شکنجه شوی گر تمام عمر
تنها بگو علی به جهان مقتدای ماست
#سید_عسکر_رئیس_السادات
هجدهم فروردین نود و چهار
۲۸تیر۹۹
#حضرت_علی
https://eitaa.com/daftareshereman
پیوند دو دریاست صفا را صلوات
داماد علی عروس زهرا صلوات
وقتی که ملائک همه دست افشانند
ای دوست بر این مجلس زیبا صلوات
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_علی
#حضرت_فاطمه
https://eitaa.com/daftareshereman
به خدا روز ولنتاین همین امروز است
عشق یعنی علی و فاطمه, یک سفره ی عقد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_علی #حضرت_فاطمه
https://eitaa.com/daftareshereman
بودنت غیر دگرهاست برایم نفس است
بس بود این کلمه اگر که در خانه کس است
همه دنیا کندم قهر مرا باکی نیست
همه دنیای من از من نکند قهر بس است
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
#عاشقانه
https://eitaa.com/daftareshereman
غیر از دگرانی تو وجودت نفس است
این حرف بس است اگر که در خانه کس است
دنیا کندم قهر مرا باکی نیست
دنیای من از من نکند قهر بس است
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
#عاشقانه
https://eitaa.com/daftareshereman
#حضرت_محمد
#حضرت_علی
#حضرت_فاطمه
#امام_حسن_مجتبی
#امام_حسین
#حضرت_سجاد
#امام_محمد_باقر
#امام_جعفر_صادق
#امام_موسی_کاظم
#امام_رضا
#امام_جواد
#امام_هادی
#امام_حسن_عسکری
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
#پنجتن
#چهاده_معصوم
#حضرت_محسن
#حضرت_رقیه
#عاشقانه
#عارفانه
#پند
#اعتراض
#پاسخ
#ملی_حماسی
#شهدا
#فلسطین #اسزائیل
#سلبریتی
#اجتماعی
#دوستانه
https://eitaa.com/daftareshereman
گفت تکراری شده ، هی دوستت دارم نگو
گفتم او را عذر خواهم بعد از این آی لاو یو
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
#عاشقانه
https://eitaa.com/daftareshereman
ای وای از رفتارهای قوم کودک کش
ای وای از کفتارهای قوم کودک کش
قائل نمی باشند بر هیچ اصل انسانی
زشتند چون هنجارهای قوم کودک کش
هستند دولتهای غربی هم شریکش با
تامین جنگ افزارهای قوم کودک کش
چون چار اسیر آزاد شد شادند و می بندند
طرفی کی از کشتارهای قوم کودک کش؟
نازی ترین قومند این ددهای خون آشام
هم جمله جانبدارهای قوم کودک کش
سرخ است خاک غزه و از سوی بی شرمان
پر می شود انبارهای قوم کودک کش
ای عسکری ثبت است در تاریخ وجدانها
این ننگ بر همکارهای قوم کودک کش
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
#فلسطین
https://eitaa.com/daftareshereman
ای دوست رفاقتت مرا تک باشد
پس روز تولدت مبارک باشد
تا هست وجود گل ما را حافظ
دستان خداوند تبارک باشد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
#عاشقانه #اجتماعی #دوستانه
https://eitaa.com/daftareshereman
می برند امروز خلقی حمله سوی همستر
تا زنند انگشت شست خود به روی همستر
می برد هرچند وقت و زحمتی دارد اگر
عار دارد اجرت بی آبروی همستر
یک مسلمان منبع تحصیل مالش روشن است
نیست او را بی گمان پس آرزوی همستر
در جواب از کجا آورده ای باید چه گفت
مال باد آورده ای با عطر و بوی همستر؟!
عسکری این همستر شاید بود جاسوس غرب
پس دو چشمت باز کن در گفتگوی همستر
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
#اعتراض #پند
شب بود و خنده کرد به صبحت به خیر من
آن مه رخی که کرد خودش دست پاچه ام
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۱ خرداد ۱۴۰۳
#عاشقانه
از سقیفه تا کربلا قسمت اول
سقیفه ای سرای مکر و عصیان
محل فتنه ی یاران شیطان
سقیفه خانه ی نامرد پرور
که مفضولی به فاضل کرد افسر
خبیثان، چون شنیدند از پیمبر
مگیرید افسری، جز شخص حیدر
تبانی کرده، بیعت را شکستند
حقیقت را و حق را دست بستند
چرا امت به عهد خود نپایید؟
چرا از دامن خود فتنه زایید؟
نمی دانست پیغمبر چه ها گفت؟
نبی بر مسلمین رهبر که را گفت؟
نمی دانست حیدر را فضیلت؟
غدیر خم نشد اتمام حجت ؟
چرا امت ولی بعد از پیمبر
به دین مردگان برگشت با سر؟
در این غوغا چرا حیدر نشسته؟
کمر بر اخذ حق خود نبسته؟
چرا این مرد ایثار و شهادت
گزیده کنج تنهایی و عزلت؟
خدا شاهد بود بر آنکه مولا
نمود اتمام حجت ها بر آنها
حسنینش به بر، همراه زهرا
بر اهل بدر، وارد گشت مولا
بر آنها حق خود یادآوری کرد
برای یاری حق، خواست چل مرد
چهار و چل نفر، خوردند سوگند
که فردا بهر یاری، گرد آیند
تراشیده سر و آماده ی رزم
برای حق نمایند عزم خود جزم
ولی حیلت نمودند و به جز چار
نیامد زان همه مردان پیکار
سه بار این ماجرا تکرار گردید
ز هر چه مرد علی بیزار گردید
چو دید این گونه از قوم ستمگر
دگر همت به قرآن کرد حیدر
که قرآن بود، پاره پاره هر جا
پراکنده، جدا، بین ورق ها
علی، تا کل قرآن می نگارد
عبا از شانه ی خود بر ندارد
خدا تغییر نفس قوم را دید
به جز حیدر بر آن دونان روا دید
ز بی مهری امت بود تنها
که بر خود خانه را بگزید مولا
خلافت گر به قول نیک زهرا
به سبک احمدی می گشت اجرا
به راه حق علی می برد آسان
به دنیا، جمله افراد مسلمان
زمین و آسمان را، باب رحمت
ز او مفتوح می آمد بر امت
نکردند و بشد آنچه نباید
ازین لغزش، چه آشوبی بر آید
یکی گوید که سر بیعتش چیست؟
مگر او حافظ دین خدا نیست؟
چرا با ظلم بیعت می کند او؟
چرا بر فتنه ها تن می دهد او؟
نداند با علی آنها چه کردند
نه پا بند مسلمانی نه مردند
کنار بیت حیدر هیمه چیدند
در بیت علی آتش کشیدند
نهاده ریسمان بر گردن او
شتابان از بر کت بستن او
چه شوم آن دم که زهرا پیش آمد
چه از آن مردم بد کیش آمد
خدایا بازوی زهرا سیه شد
میان هجمه ی دیوار و در شُد
به مسجد ناکسان سالار دین را
کشان آرند امیرالمومنین را
به او گویند بیعت کن به کهتر
که تنها بود، شیر شرزه ی نر
عمر سوگند می گوید به ذلت
علی را می کشد در راه بیعت
حسنین علی ابر بهاران
شدند از گفته ی آن قوم نادان
علی گفت ای عزيزان پیمبر
نیاید زین دو روبه قتل حیدر
عمر را گفت گر بیعت نکردم؟
جوابش سربریدن بود در دم
دوباره گفت حیدر جمله اش را
نبود اما خبر از شرم اعدا
علی مشت خودش را بست محکم
به سویش اولی شد با تعب خم
به روی مشت حیدر دست بنهاد
به زعمش دست بیعت را علی داد
به مشت بسته حیدر بسنده
نمود آن مار وحشی گزنده
نظر سوی سما آورد حیدر
شکایت کرد زان قوم ستمگر
خسی نزدیک آمد سامری سان
کشد هارون موسی را به دوران
خدا بر امر تبیین حقیقت
برای شیر حق کی بود فرصت
سقیفه تیر شیطان بود آن دم
که خواند آن روز را چون روز آدم
و آن حدسی که شیطان زد بر آنها
چه آسان شد زبونان را مهیا
احادیث پیمبر بود اما
که شورش ها از آن می گشت بر پا
ازین شد هر حدیثی از پیمبر
به دست آتش احقاد پرپر
عمر هم باب بدعت کرد مفتوح
که از اسلام احمد بگسلد روح
سپس عثمان به قوم و خویش بازی
نمود از جهل با این کیش بازی
چو از جور و ستم شد زار امت
بیامد سوی شاهنشاه رحمت
ولی از قاسط و ناکث خبر شد
علی از جهل مارق خون جگر شد
ز فعل کوفیان سست بی عار
بشد مولا علی بی یاور و یار
ابو موسی به جای ابن عباس
حریف عمرو آمد ایها الناس
علی را اشعری چون عزل بنمود
رقیبش شد ز حکم عمرو خشنود
بلی زین قوم سست احوال سردار
فقط با چاه غم می گفت اسرار
به نخلستان وگاهی در بیابان
که آمد انشقاق ماه تابان
چنان رنجی علی از امتش دید
که از شوق و شعف بر تیغ خندید
پس از او باز هم قوم ستمگر
جفا بنمود با سبط پیمبر
برای دفع حیلت های شیطان
حسن بر صلح تلخی یافت فرمان
که شیطان روی دیگر کی نماید
نقاب از چهره ی زشتش زداید
که جان شیعیان محفوظ ماند
که راه نینوا دل داده یابد
حسن هم خورد زخم از نا سپاسان
بشد تابوت او هم تیرباران
ز آفتها ز زخم صلح جبری
نموده مجتبای ما چه صبری
ز بدعت های قوم فتنه انگیز
حرام حق حلال قوم خون ریز
ز فتواهای با سنت مقابل
بسی اغفال شد این قوم جاهل
از سقیفه تا کربلا قسمت دوم
ازین بی مایگان مصلحت کیش
حقیقت را و حق را قلب شد ریش
احادیث پیمبر جعل شیطان
برای ماندن اشخاص نادان
همه احکام دین در بند نسیان
دگر حرفی نبود از دین و ایمان
شریعت در سقیفه گشت تعطیل
به قرآن بسته شد ابواب تاویل
چنان سوی رسوم مرده جَستند
که زیر پا حقیقت را شکستند
دوباره دل به کسراها سپردند
برای کاخ سبز و سرخ مردند
دوباره سر فرود آمد به طاغوت
زمین پر شد ز ظلم و جور جالوت
چنان جعل شیاطین گشت اسلام
نماندش هیچ از آن غیر یک نام
دگر خو کرده با سستی خلایق
دگر کی می شود بر نفس فائق؟
نه قدر احمد و نه قدر حیدر
نمی دانست فرق گل ز گوهر
بر امت لازم است آموزگاری
که سازد بهر این اموات کاری
یکی اسطوره باید با رشادت
دهد این قوم را درس شهادت
گران جانی و سستی زهر دین است
پریدن سوی حق فتح المبين است
چو دین حق رود، این جان و تن چیست؟
چو جان از تن رود، این پیرهن چیست؟
چو جانان خواست جان قابل چه آید؟
که بر عاشق ز تن پروا نشاید
بگوید مصلحت کیشان امت
که مرگ سرخ باشد به ز ذلت
کسی باید که دین را پاسداری
کند با خون خویشش آبیاری
زند فریاد سرخی بهر امت
که حج بیهوده باشد بی برائت
دهد اهل و عیال و خانمان را
خرد بر جان خود تیر و سنان را
کند بیدار این قوم پریشان
به نور خود نماید راه ایمان
که اسلام محمد عقل و عشق است
گهی باید ز بند عقل هم رست
همان عقل چراغ راه ای دوست
گهی عاجز شود چون عافیت جوست
بیا ای عشق من بيزارم از او
رها سازم ز عقل عافیت جو
بله من باز گویم از سقیفه
بلند است این بلا و بوی جیفه
حسین بن علی آن جا فدا شد
ولیکن جلوه گاهش نینوا شد
بگویم من خدایا بار دیگر
حسین آنجا جدا شد از تنش سر
به گودال جفا جز شمر در بود
دگر بود و دگر بود و دگر بود
دهد دستور، شیطان بهر یورش
همان ها یند اما، شمر پوشش
شریعت در سقیفه گشت تعطیل
به قرآن بسته شد ابواب تاویل
لسان عسکری می گشت مدیون
اگر حق نمی آورد موزون
#سید_عسکر_رئیس_السادات
سروده قدیمی سال۷۶
آخرین بازنگری ۲۲ خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_علی
#امام_حسین
دل اگر زَ الله اکبر، بذر ایمان رویدش
وای از الله اکبر، چون که شیطان گویدش
حمله آرد دیو بر بیت علی مشعل به دست
آنکه لب الله اکبر، دل خطا می پویدش
حُکمُ لِلَّهْ گوید و زَ الله اکبر دم زند
آنکه حیدرمی کشد پیوسته کین می جویدش
حمله با الله اکبر می کند شمر لعین
تا که با خون حسین آغشته می گردد یدش
عسکری الله اکبر باز می آیدبه گوش
باز می لرزم به خود چون داعشی می گویدش
#سید_عسکر_رئیس_السادات
سوم آبان نود و چهار
آخرین بازنگری ۲۲ خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_علی
# اعتراض
#داعش
دیدی آخر کار من بانو به رسوایی کشید
با نگاهی کار من تا سینی چایی کشید
دیدمت در خواب و بر تو صد غزل عاشق شدم
کار بر یک خواستگاری تماشایی کشید
اخم بر سیمای بابا بود و من در انتظار
کار من بر جمله ی "پس کی تو می آیی "کشید
آمدی قلبم به یمن مقدمت کنسرت داد
چشمهایم میلشان بر راهپیمایی کشید
آنکه در شهر خودش در سر به زیری شهره بود
این هوایی گشتنش تا شهر هاوایی کشید
چادرت هر چند چشمم را جگر خون می نمود
در ضمیرم از نجابت نقش رویایی کشید
خواستم از حضرت زهرا تو را بانوی من
شکر بر من مادرت طرح دلارایی کشید
عسکری می خواهدت هر روز شیداتر ز پیش
روزگار این اتفاقم را به زیبایی کشید
#سید_عسکر_رئیس_السادات
نهم بهمن نود و چهار
آخرین بازنگری ۲۲ خرداد ۱۴۰۳
#عاشقانه
همیشه شعر تو از شعر من قشنگ تر است
ز شعر بافی تو شعر می شود آغاز
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
#عاشقانه
پیدا نشود گلی به زیبایی تو
قرص قمری به مجلس آرایی تو
گشتند همه نبود، پس منتظریم
بر رزق خود از رخ تماشایی تو
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_مهدی #منتظرانه