آخر چطور نقش تو را می شود کشید
نقاش و بوم هم به تماشا نشسته اند
#سید_عسکر_رئیس_السادات
#عاشقانه
مرد جنگی به کفش قبضه ی یک شمشیر است
به دو شمشیر تو با ما به نبرد آمده ای
#سید_عسکر_رئیس_السادات
#عاشقانه
تو باید پاکبان باشی خسی استاد دانشگاه
دریغا نابه جا هستند این پایین و بالاها
تو هستی گر چه آقاتر نباشی مثل بعضی ها
همان بهتر نباشد آدمی در بین آقاها
که آقا معنیش امروز معنای قشنگی نیست
و آقازاده هم فحشی شده در بین دعواها
#سید_عسکر_رئیس_السادات
#پاکبان_شاعر
بعضی از اینها که هی دم می زنند از رهبری
شاه اگر می بود دم از شخص اول می زدند
#سید_عسکر_رئیس_السادات
#فرصت_طلبی
گفت تهلیل نه مختوم به اللَه به أنا
گفتمش از تو سزاتر به چنین قول علی است
گفت آن دلشده اسرار نهان ساخته است
گفتمش سر نبود آنکه بر انفاس جلی است
#سید_عسکر_رئیس_السادات
#عرفان #حضرت_علی
برای فهم بعضی شاعران کوچه بازاری
کنار خویش باید منجد الطلاب بگذاری
همین افراد در نقد تو بی انصاف می گردند
چرا الفاظ تازی را به شعر خویش می آری
#سید_عسکر_رئیس_السادات
#نقد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کجا دنبال جای امن می گردی تو ای مادر
همین رنگ است هر جا آسمان زادگاه تو
#سید_عسکر_رئیس_السادات
#فلسطین
بوی هوای نفس از نقاد می آید
وقتی که تنها بر خطا صیاد می آید
وقتی که بمباران کند با نقد شعرت را
بر کل دیوان تو چون جلاد می آید
وقتی که او را ناصحانه راز می گویی
بر آن تریج جامه اش ایراد می آید
بهر تلافی لشکری انبوه می چیند
تا فائق آید از در بیداد می آید
ای عسکری اصلاح از او بر نمی آید
آنکس که بهر فتنه و افساد می آید
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۳۰آبان ۱۴۰۲
#نقد
.
هنوز از دل میدان شهید می آید
هنوز بوی سپاهی سعید می آید
اگر چه از خم آنها که اهل نسیانند
غریو جمله ی هل من مزید می آید
هنوز از نظر آنکه سیم او وصل است
نظر به عالم سفلی بعید می آید
به رغم رغبت خیلی، به گنج بیت المال
هنوز سنگر جمعی سدید می آید
به اختلاس شهیرند خیلی و اخلاص
دوباره وصف گروهی جدید می آید
بیا ز روی شهیدان حیا کن ای مسوول
اگر که فعل تو بر حق عنید می آید
هم عسکری مشو از قول و فعل خود غافل
که هر ثواب تو بر حق نوید می آید
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۹تیر۱۴۰۱
آخرین بازنگری ۱ آذر ۱۴۰۲
#شهدا
گشته تحریم دوا و فقطت مانده دعا
وصل هم گر بشود حکم وتو خواهد کرد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۴ آذر ۱۴۰۲
#عاشقانه #منتظرانه
یک کمان هیچ نمی بود حریف دل من
دو کمان بر دل بیچاره ما رو کردی
#سید_عسکر_رئیس_السادات
#عاشقانه
بر جار ثم دار چه پاسخ عجیب بود
یک جای تازیانه و یک صورت کبود
#سید_عسکر_رئیس_السادات
#حضرت_فاطمه
نمک ناشناسان، نمک خورده ها
نمک دادگانند افسرده ها
شهادت دهد کوچه بستند بند
به دستان دست خدا خرده ها
کسی که دعا کرد همسایه را
شد از ظلم او از دل آزرده ها
پس از فوت والد برای سپاس
ولد ماند و زخم دل و گرده ها
بر آل نبی حمله آورد قوم
که افزون کند داغ دلمرده ها
بپرس عسکری شرح آلام یاس
از آن در بیابان به سر برده ها
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۴ آذر ۱۴۰۲
#حضرت_فاطمه #حضرت_علی
.
محزون ترین غمنامه عالم همین بود
مادر کتک خورد و پسر قدش کمین بود
وقتی برای جنگ با ملعون نماندش
وقتی که زهرا مادرش نقش زمین بود
باید کمک سازد به مادر تا به خانه
شاید میان کوچه گرگی در کمین بود
در اضطراب از حال مادر گشت قلبش
این حال با او تا دم آخر عجین بود
آنجا که مسموم از جفای همسرش بود
در فکر آن سیلی و آن فرد لعین بود
ای عسکری از سیلی ظالم به کوچه
در گوش او تا لحظه ی آخر طنین بود
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۲مهر۱۴۰۰
#امام_حسن_مجتبی #حضرت_فاطمه
از کوچه ای که کوچ تو از آن شروع شد
ظلم و ستم به عترت و قرآن شروع شد
سیلی که خورد صورت مادر، پسر که دید
بهرش چه زود موسم افغان شروع شد
مشعل به دست دیو چو آمد به قصد شوم
یک ماجرا از آتش سوزان شروع شد
له گشت پشت در گل و با ضربه ی لگد
بر غنچه ی گلی غم فقدان شروع شد
دانست دیو داده علی عهد بر سکوت
از آن به بعد قصه ی عصیان شروع شد
چون بازوان حیدر کرار بسته شد
از آن به بعد کلبه ی احزان شروع شد
وقتی اسد به بند شد و بیشه بی حفیظ
از آن به بعد حمله ی گرگان شروع شد
آمد چو آز رفت خُم از یاد عسکری
توجیه بر شکستن پیمان شروع شد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
سال نود و سه
آخرین تصحیح ۵آذر۱۴۰۲
#حضرت_علی #حضرت_فاطمه
بعد از نبی به مدت هفتاد و پنج روز
محنت کشید عترتش از خصم کینه توز
مرهم گذار داغ دل یاس او نشد
آن امتی که بود چو نسوان در نشوز
حتی نبود پنج نفر یار پنج تن
ای وای از این غریبی بغرنج و سینه سوز
تا اینکه شد شهید عزیز دل نبی
تا بود علی نبود برش دهر دل فروز
آخر چطور خلق به خود داد این جواز
از خویش تا دریغ کند حظ از کنوز
بر خود چگونه داد رضایت به افتراق
زان خاندان عصمت و آگاه بر رموز
ای عسکری ز چاه جفا می رسد به گوش
فریاد غربت شه مظلوم ما هنوز
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۵ آبان ۱۴۰۲
#حضرت_فاطمه
از علی چون می سرایی، شاه بیت
بیت بیتت می شود مثل کمیت
شاه بیت دیگران را پیش آن
بی گمان بسیار می لنگد کمیت
#سید_عسکر_رئیس_السادات
#حضرت_علی
دو تا رقیه کشیدند محنتی که مپرس
رسیده اند در احزان به وحدتی که مپرس
شهیده قبل بتول و شهیده بعد بتول
شبیه فاطمه دارند غربتی که مپرس
رقیه بنت محمد رقیه بنت حسین
عجیب تجربه کردند وحشتی که مپرس
یکی به ضربت عثمان یکی به دست یزید
رسیده است به اجر شهادتی که مپرس
به رسم قدر شناسی به دختران رسول
نموده امت احمد عنایتی که مپرس
شبیه باغ گلی رنگهای گوناگون
نموده از تن آنها روایتی که مپرس
از این که با گله گفتند قول وا ابتاه
ولی به طعنه شنیدند صحبتی که مپرس
چقدر عسکری این هر سه صاحب کرمند
طمع نموده دلم بر شفاعتی که مپرس
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۳۰ آبان ۱۴۰۲
#حضرت_فاطمه
#رقیه_بنت_محمد
#رقیه_بنت_حسین
جدال با مدعی حجاب
سعدی را به محکمه فراخواندند که دخترت بی باک است و هتاک ، نه پروای حجاب دارد نه الفتی به روبنده و نقاب، با آمرین به معروف و ناهیان منکر درآویخته و آبروی شحنگان ریخته، چندان که همه در حیرتند و گویند بعید است که سعدی چنین دختی پرورده باشد که بویی از ادب نبرده و شرم و حیا را فرو خورده
سعدی از گستاخی قاضی بر آشفت ، تیغ زبان از نیام برکشید و دلیرانه خروشید و گفت: اگر کاکل موی و طرۀ گیسوی از حجاب بیرون افتد، آسمان به زمین نیاید و این ترٌهات که بر زبان آمد، قاضی محکمه را نشاید . اگر از برهنگی در رنج هستید ،اول پای برهنه را علاج کنید که گیسوی برهنه در مقابل آن هیچ است و این بیت بفرمود:
*ترسم که به کعبه نرسی اعرابی*
*این ره که تو می روی به ترکستان است*
قاضی گفت: کشف حجاب خلاف دین مبین است و موجب وهن مسلمین . از بی حجابی نسوان، جوانان آلوده گناه شوند و از فرط معصیت به دوزخ روند. صواب آنست که دُخت خویش را زنهار دهی تا توبه نماید و ابواب رحمت بر خویش بگشاید و گرنه باید تاوان معصیت خویش بپردازد و به حکم شرع، او را از تعزیر گریزی نیست. سعدی در دفاع از دُخت خویش بگفت:
*گیــرم که برهنه کرده گیسو*
*درویش نمــا تو دیــدۀ خویش*
*با چوب و چماق ای عزیزان*
*کاری نرود در آخر از پیش*
آنگاه قاضی را به طعنت گفت: اگر ایمان شما به مویی بند است ، پس میزان تقوایتان به چند است؟
*کفرِ زلفِ دلبران کی رَهزنِ ایمان بُوَذ*
*هرکه باور دارد این، پس خانه اش ویران بُوَد*
قاضی پس از استماع سخنان سعدی چاره جز تسلیم نداشت و به استخلاص دُخت او فرمان بداد. و خطاب به سعدی گفت:
*نتوان با تو پنجه افکندن*
*که هماورد تو نباشد کس*
*در بَرِ تو دهانِ خود بستم*
*بر نیاید دگر ز بنده نَفَس*
پاسخ
گفته ی قاضی که گستاخی نبود
او فقط می داد شرح ما وقع
رفت سعدی خود به راه مغلطه
داشت بر تطهیر فرزندش ولع
جای سعدی بی گمان این جمله هاست
گفته ی یک ذهن خالی از ورع
دل از این نثر و از این نظم است خون
آشنای سعدی افتد در خلع
جعل علت می کند با نام شیخ
شاید از بدحالی و حال وجع
او تصور کرده در عصر جدید
می شود کس خام از این مستمع
#پاسخ
بغل کن زانوی غم را دگر او بر نمی گردد
شبی بی غصه ای زهرا برایت سر نمی گردد
گذشت آن احترام و عزت ام ابیهایی
کسی محض سلامت هم به سوی در نمی گردد
اگر در پشت درب منزلت هم ازدحامی شد
مکن خوش دل برایت کس تسلی گر نمی گردد
میا پشت در ای زهرا لگدها در کمین باشد
که گردد غنچه ات پرپر تو را باور نمی گردد
میا در کوچه ای زهرا مغیره بی حیا باشد
مگو همسایه از همسایه اش مضطر نمی گردد
پدر گفتت که پیوندی به او بسیار زود اما
رهت جز با تنی زخمی بر این منجر نمی گردد
بمیرد عسکری زین غم که بر جان علی ریزد
که بر وفق مراد او فلک دیگر نمی گردد
بگفتت تا خداحافظ شد از آن عالمی محزون
"خدا هم گریه کرد از جمله ی او بر نمی گردد"
#سید_عسکر_رئیس_السادات
بیست و یکم آذر نود و چهار
آخرین بازنگری ۳۰ آبان ۱۴۰۲
#حضرت_محمد #حضرت_فاطمه
#حضرت_علی
آخرین دغدغه پیغمبر (ص)
ای مصطفی از چه گریانی
بر خوان حق چون که مهمانی
اشکت محاسن نشین گشته
از چه تو ای پیر ربانی
گریم برای یتیمانم
بر دودمانم،عزیزانم
وقت سفر گشته ام ترسان
بر عترتم هم به قرآنم
بر امتت آیه ی یزدان
خواندی و بیمت نبود از جان
گفتی تو از عشق بر عترت
کردی سفارش تو بر قران
ای مصطفی از چه گریانی
بر خوان حق چون که مهمانی
اشکت محاسن نشین گشته
از چه تو ای پیر ربانی
می گریم از دست نا اهلان
گفتند گوید نبی هذیان
در محضرم می کنند عصیان
ای وای چون می شوم پنهان
می گریم از غربت حیدر
از قصه ی تلخ پشت در
از قصه ی جار و ثم الدار
از مجتبی و غم مادر
ای مصطفی از چه گریانی
بر خوان حق چون که مهمانی
اشکت محاسن نشین گشته
از چه تو ای پیر ربانی
آن بضعه ی جان من، زهرا
بعد از پدر، میشود تنها
تحت ستم، بینمش گویا
سر داده فریاد واویلا
نیلوفری، میشود رویش
مجروح، پهلوی و بازویش
یاری طلب می کند اما
بهر کمک نیست همسویش
#سید_عسکر_رئیس_السادات
اسفند نود و سه
آخرین بازنگری۲۴ مهر۹۹
#حضرت_محمد #حضرت_علی
#حضرت_فاطمه
#حضرت_محمد
#حضرت_علی
#حضرت_فاطمه
#امام_حسن_مجتبی
#امام_حسین
#حضرت_سجاد
#امام_محمد_باقر
#امام_جعفر_صادق
#امام_موسی_کاظم
#امام_رضا
#امام_جواد
#امام_هادی
#امام_حسن_عسکری
#امام_زمان
#منتظرانه
#پنجتن
#چهاده_معصوم
#حضرت_محسن
#حضرت_رقیه
#عاشقانه
#عارفانه
#پند
#اعتراض
#پاسخ
#ملی_حماسی
#شهدا
#فلسطین #اسزائیل
#سلبریتی
May 11