💠امام سجاد و جامعهسازی بر مدار فقه
🖋حمزه واقعی
⬅️نهضت حسینی از ابتدا تا همیشهاش در ساختار فقه امامیه تعریف میشود. اگر چه برخی کربلا را، عاشورا را، ابتلائات آن را نهضتی فرافقهی میدانند اما برخی نیز بر این عقیده استوارند که عاشورا به تمامه در ساحت فقه مینشیند و دارای احکامی است که جز با تراز فقه نمیتوان سنجید.
⬅️این رفتار فقهی اهلبیت بعد از عاشورا هم ادامه دارد که میتوان آن را در مباحث صد در صد فقهی چون ولایت و امامت امت و رابطه «امت- امامت» سنجید. حتی فرازمندترین نقشهای بعد از عاشورا هم دقیقاً ذیل همین مبحث تحلیل میشود مثل رابطه حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) که گرچه در نگاه افرادی که به ظواهر نگاه میکنند، تحت تأثیر نقش حضرت بی بی زینب سلامالله علیها قرار میگیرند و هژمونی بی بی چنان آنان را در بر میگیرد که آفتاب نور افشان بعد از عاشورا را نمیبینند اما آنانی که نگاهی به تأمل دارند و رفتارها را در چهار چوب قواعد میسنجند خوب میدانند رابطه حضرت زینب و امام علی بن حسین، فراتر از یک رابطه فامیلی که رابطهای است نهادی و اعتقادی که بی بی همان جایگاهی که نسبت به امام پیشین، حضرت حسین (ع) داشته است، بعد از امام حسین، نسبت به امامت امام زمان خویش، حضرت سجاد تعریف میکند.
⬅️این هدایت خواهی و البته کسب «تکلیف» از همان لحظه شهادت سیدالشهدا آغاز میشود که میتوان در همان کربلا هم نمونه خوانی کرد آنجا که بی بی به خیمه حضرت میرود که؛ دارند آتش در خیمهها میافکنند، چه کنیم؟ و با فرمان امام، زنان و کودکان را به فرار از خیمهها و رها شدن در بیابان، هدایت میکند یعنی در بحبوحه خطر و آتش هم حاضر نیست بیاجازه ولی و امام زمان خویش، قدم از قدم بردارد چون میداند و در قرآن خوانده و در مکتب نبوی و زهرایی و علوی و حسنی و حسینی آموخته است “ألنَّبِیُّ أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ” و میداند بعد از نبی، حضرت ولی هم دارای این جایگاه و اولی بالمومنین است، لذاست که برای کسب تکلیف محضر امام زمان خود میرود.
⬅️در ادامه نیز تمام فریاد و سکوت، قیام و قعود حضرت زینب و همه کاروانیان، تحت امامت و هدایت حضرت سجاد است و بی بی در حقیقت سخنگوی امام زمان خویش و نفس ناطقه کربلاست. او نمیتواند بدون اجازه امام خویش گام از گام و حتی لب از لب بردارد. شیر بانوی حیدری کربلا، ولایت پذیری و سربازی امامت را به تمامه آموخته و به تمامه به کار بسته است و به جرأت میتوان گفت بی اجازه و هدایت امام و خارج از طراحی ایشان، پلک هم نزده است که ولایت هم معنایی جز این ندارد.
⬅️اتفاقاً شکوه نقش ایشان نیز از همین اطاعت پذیری است. این است که زینب را در جایگاهی مینشاند که اسوه شیعگی میشود و نماد نهاد «امت- امامت» و تا همیشه نیز نگاهها را با خود به کربلا باز میگرداند.
⬅️در کاخ کوفه، در منازل بین راه کوفه و شام و حتی در مجلس یزید، این طراحی ادامه دارد و البته گاه خود امام به تبیین هادیانه ماجرا میپردازند و گاه عنان سخن را به سخنگوی امامت میسپارند. یزید هم این را دریافته است که بنا به گزارشهای تاریخی، بعد آنکه گناه ماجرا را به گردن ابن زیاد میاندازد و زبان به لعنش میگشاید، از امام کاروان حقیقت راه توبه و رستگاری میجوید نه از سخنگوی نهضت.
⬅️با این نگاه میتوان گفت که دشمن هم به درک این واقعیت رسیده است که نقشها با همه برجستکیهایش، ذیل هدایت امام زمان انجام میشود. بله، ادامه نهضت را هم باید در تراز فقه دید و در شکوه رابطه «امت – امامت» بازخوانی کرد تا دید که در کربلا هر چیز دقیقاً جای خود قرار دارد و این میخواهد در طول تاریخ، چنان طرحی در اندازد که هر چیز دقیقاً جای خود باشد.
⬅️این جای خود بودن یعنی تحقق عملی دین، یعنی تجسم فقه در عرصه جامعه، یعنی اکمال اخلاق و تبیین معارف و ثمر دادن بعثت انبیا. همه اینها را میشود در سلوک کاروانیان و نقش آفرینیها دید.
#یادداشت
#فقه
#فقه_تمدن_ساز
#سکولاریسم
#دین
#کربلا
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠مرزهای توسعه و پویایی فقه باید گسترده شود.
🔊آیت الله اعرافی رییس جامعه المصطفی العالمیه
(مراسم آغاز سال تحصیلی المصطفی)
⬅️فقه باید مسائل نو را پاسخ بدهد و هم ابواب و بخش های جدید در فقه جای خود را باز کند که البته فقه داستان وسیعی دارد و بحمدلله نظام آموزشی حوزه های علمیه و المصطفی هیچگاه راکد و ساکن نبوده است هرچند هنوز به آمال و آرزوهای خود نرسیده ایم.
⬅️وجود نزدیک به ۱۵ رشته در حوزه فقه در نظام آموزشی المصطفی پیش بینی شده است و افراد زبده را باید در سطح پنج تربیت کنیم و به همین جهت نگاه جدید و اما اصیل و اجتهادی المصطفی در حوزه فقه بسیار مهم و مورد توجه بوده است.
⬅️در حوزه معارف کلامی و عقیدتی نیز با پرسش و دامنه های جدید مواجه هستیم؛ باید همه کلام پیشین خود را صیانت کرده و عمق ببخشیم ولی باید بدانیم آن کلام پاسخگوی همه نیازها نیست، چرخ تحول کلام و فلسفه و عقاید از ضرورت های غیرقابل انکار است.
#سخنرانیها
#حوزه_علمیه
#فقه
#فقه_تمدن_ساز
#تحول
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠همایش بینالمللی «فقه گردشگری» در تبریز
🔴حجتالاسلام رحیم قربانی، معاون پژوهش جامعةالمصطفی العالمیة واحد تبریز
⬅️همایش بینالمللی فقه گردشگری از از سیام آبان ماه الی دوم آذرماه سالجاری با حضور میهمانان داخلی و خارجی و با همکاری مراکز علمی و نهادهای دولتی و مردمی در تبریز برگزار میشود.
⬅️این همایش به بررسی و واکاوی ابعاد مختلف فقهی و حقوقی مسائل گردشگری میپردازد تا بتواند راهکارهای صحیح علمی و اجرایی برای رفع موانع موجود در گردشگری برسد.
⬅️ماهیت شناسی و مبانی فقه گردشگری (شامل: مفهوم شناسی، اصطلاح شناسی، مسئله شناسی و موضوع شناسی، تاریخچه، مبانی نظری، نظریات و فرضیات، روش شناسی)، جایگاه گردشگری در آموزههای دینی (شامل: ابواب فقهی و نحلههای آن، مستندات متون دینی، اخالق و آداب اجتماعی)، ابعاد و قلمرو فقه گردشگری در حوزهها و انواع گردشگری (شامل: حوزه¬های اجتماعی، تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی، هنری، آثار تاریخی و باستانی و انواع مختلف گردشگری) از جمله محورهای این همایش است.
⬅️این همایش زمینه خوبی برای حضور اساتید حوزه و دانشگاه و طلاب و دانشجویان در همه عرصهها و گرایشهای علمی مربوط به محورهای علمی همایش است تا یافتههای علمی مستند و تحلیلی و توصیفی خود در این حوزهها به عنوان منشور علمی در مجامع علمی معتبر دنیا در داخل و خارج مطرح شود. لذا امتیازات مناسب علمی آثار برگزیده همایش به ویژه آی اس سی انگیزه و زمینه خوبی برای شمارکت علمی علاقمندان است.
⬅️انتشار آثار برگزیده همایش در نشریات معتبر علمی به صورت ویژه نامه همایش با امتیاز علمی تخصصی، علمی ترویجی، و علمی پژوهشی یکی دیگر از امتیازات این همایش خواهد بود.
(به نقل از اجتهاد)
#فقه_تمدن_ساز
#فقه
#گردشگری
#همایش
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نظارت استصوابی فقه بر علوم حوزوی!
🖊رضا بابایی
◀️مسائل و مباحث دینی را میتوان در سه گروه خلاصه کرد: اعتقادات، اخلاق و احکام. حوزههای علمیه، بیشترین وقت و سرمایههای خود را صرف استنباط احکام فرعی میکنند و از همین رو فقهمحوری، مهمترین شاخصۀ حوزههای علمیۀ شیعی است. از این رهگذر، فقه از متولی رسمی، مقتدر و سازمانیافتهای برخوردار شده است؛ برخلاف مباحث اعتقادی و تاریخی که خانهای مستقل و مناسب با شأن و ماهیت خود نداشته، در دولتسرای فقه اجارهنشینی میکنند. قیمومیت فقه بر تاریخ و اعتقادات، مورخ و متکلم را در سایۀ فقها مینشاند و به آنان منصبی بیش از «فضلای حوزه» نمیدهد. بدین ترتیب، تأثیرگذاری تاریخدانان در مسائل تاریخی، و متکلمان در حوزۀ اعتقادات، هرگز در حد و اندازۀ مراجع فقهی نخواهد بود.
◀️جز فقه، هیچ دانشی در حوزه، چنان بلوغ و استقلالی نیافته است که بتواند برای خودش تصمیم بگیرد و اعلام نظر کند؛ بلکه دستاوردهای هر علمی باید نخست از صافی فقه بگذرد تا اظهار آن بدون مانع و کشمکش باشد. تکفیر «وحدت وجود» در برخی رسالههای فقهی، نمونهای تاریخی برای نظارت استصوابی فقه بر عرفان است. از همین دست است داوری در منازعات تاریخی که اظهار نظر دربارۀ آنها به دانشی وسیع و گسترده و تخصصی نیاز دارد؛ اما فقها بیش از مورخان در سرنوشت این منازعات مؤثرند. بارها تجربه شده است که تاریخدان یا متکلم يا محدثی، خواسته است در مسئلهای مربوط به حوزۀ تخصصیاش، راهی دیگر پیش نهد یا فهمی متفاوت ارائه دهد، اما نتوانسته و دیر یا زود تسلیم شده است. این واقعیت، بدین معنا است که تکلیف منازعات تاریخی و کلامی را، اندیشۀ فقهی و راهکارهای مألوف در فقه روشن میکند. بدین ترتیب، منابع و روشهای اجتهاد فقهی، در برررسیهای تاریخی و کلامی و فلسفی و عرفانی نیز حضوری پررنگ و قاهرانه مییابند. کتابهایی با چهرۀ تاریخی یا کلامی که فقیهان نوشتهاند، بیشتر به روش فقهی و سرشار از منابعی است که بیشتر منزلت فقهی دارند تا اعتبار تاریخی یا کلامی. میزان اعتبار «خبر واحد» در فقه و انتقال آن به مباحث تاریخی و کلامی، از پیامدهای نگاه فقیهانه به تاریخ و کلام است.
◀️کلام و تاریخ و فلسفه و عرفان و تفسیر در حوزههای علمیه، نیاز به استقلال بیشتری دارند تا بتوانند به وظایف خود بهدرستی عمل کنند. بسیاری از فقهای بزرگوار شیعه، همچون آیت الله العظمی بروجردی، با همۀ اعتبار عام و جایگاه بلند حوزوی، استقلال علوم دیگر را کموبیش پذیرفته بودند و بیرون از تخصص و مسئولیتهای خود مداخله نمیکردند؛ یعنی تاریخ را به تاریخدان و کلام را به متکلمان سپرده بودند؛ مگر بهضرورت و پس از فشارهای بسیار از ناحیۀ دیگران. در دورههایی که بزرگانی همچون سید مرتضی و شیخ مفید بر حوزههای علمیه ریاست داشتند، متکلم یا مفسیر قرآن، منزلتی همسان با فقیه در حوزه داشت و مهمترین آثار کلامی و تفسیری و تاریخی شیعه نیز در همان زمانها به نگارش درآمد. اگر کسی در این دعوی تردید دارد، برونداد حوزۀ بغداد و نجف(در زمان ریاست شیخ طوسی و شاگردانش) را با آنچه در قرنهای اخیر از حوزههای علمیۀ قم و نجف انتشار یافته است، بسنجد. کسی که تاریخ حوزههای علمیه را بررسیده است، نیک میداند که پیشتر نه کلام و تاریخ در سایۀ فقه بود و نه فقیه دعوی مرجعیت عام برای همۀ علوم حوزوی داشت؛ بلکه هر یک بهاستقلال بخشی از اطلس دین را رسم میکرد.
◀️سیطرۀ فقه و هر علم دیگری بر سایر علوم، آثاری بر جای میگذارد که در درازمدت نه به نفع قاهر است و نه به سود مقهور. اکنون صدها، بل هزاران مسئلۀ فرعی وجود دارد که حل آنها فقط با سرانگشت اجتهاد فقهی ممکن است؛ البته فقهی که واحد الهمّ و الغمّ است، نه فقهی که بار تاریخ و اعتقادات و عرفان و فلسفه و سیاست را هم به دوش میکشد. فقیه بزرگواری که در منازعات کلامی و تاریخی نیز میدانداری میکند و پرچم جبهۀ شیعه را بر دوش میکشد، باید در همۀ شاخههای دینشناسی و علوم حوزوی سرآمد یا دستکم متخصص باشد. چنین جامعیتی بهتحقيق ناممكن است؛ پس چارهای هم جز این نیست که هر کس در حوزۀ تخصصی و مسئولیت صنفی خود اقدام کند. فقه مساوی با دین نیست؛ بلکه جزئی از آن است. دینشناسی، مجموعهای از دانشهای پیچیده و گسترده است که صاحبنظری در هر یک از آنها ممکن نیست مگر به قیمت بیگانگی از سایر علوم. پس هر دانشی و دانشمندی باید به مسئولیتهای ویژۀ خود قناعت کند و همۀ همت خود را بر همان بگمارد، تا دینشناسی چهرهای متوازن و معقول بیابد؛ وگرنه عضوی از این چهره، همۀ آن را میپوشاند.
#حوزه_علمیه
#مرجعیت
#فقه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تشیع یک مذهب سیاسی است و نمی تواند نسبت به مردم بی اعتنا باشد
🔈آیتالله علویبروجردی در ابتدای در ابتدای درس خارج:
🔹 در روزنامهها و اين طرف و آن طرف و در فضاي مجازي مینویسند چرا در هيئتها خرج ميكنيد؟ به فقرا كمك كنيد؛ من گفتم اتفاقا همان فقرا هستند كه اين بساط عزاداری را به پا ميكنند نه ثروتمندان.
🔹 مردم نسبت به سيدالشهداء از جان و دل حركت ميكنند؛ اینطور هم نیست که فقط به حرف ما روحانیت گوش دهند؛ مردم در اين جهت دنبالهروي ما نيستند بلکه ما در پی مردم حركت ميكنیم.
🔹 گاهي از اوقات من ميديدم تحليل ميكنند و مينويسند كه جمهوري اسلامي از اينجا پول ميفرستد كه در فلان کشور عزاداري كنند و دسته عزا به راه بيندازند؛ ولی متاسفانه توجه ندارند که خود جمهوري اسلامي هم با اين عزاداريها به وجود آمده است و از همین عزاداریها سر پا مانده است؛ شما يادتان نيست محرم و صفري را که در همان ايام شروع این نهضت اسلامی و دوران انقلاب گذشت؛ عاشورا نه تنها در عصر ما بلکه در زمان مشروطيت و در طول تاریخ شیعه حركتساز بوده است.
🔹 من فيلمي ديدم خيلي تاثرآور بود؛ آقایي اول ظهر آمد به هيئت تعرض کرد كه بياييد نماز اول وقت بخوانيد؛ عيبي ندارد نماز خيلي خوب است و نماز اول وقت هم مستحب است اما اگر کسی نخواست به اين مستحب عمل كند، فسق نكرده است.
🔹 اين شيخ بنده خدا در مشهد مرحوم آقاي تولايي کشته میشود؛ طلبه فاضلي كه نه كاري به جايي و نه سمتي و شغلي داشته است؛ فقط طلبهای ساده بود و ماشينش هم بنز نبوده است، پيكان بوده است... فردی بيايد چاقو بزند و برود؛ انتقام از چه چيزي ميخواستيد بگيريد؟
🔹 مردم باید بدانند اين طلبهها با اقل ما يمكن زندگی میکنند؛ اقل ما يمكن يعني شما خط فقر را در مملكت در نظر بگیرید و با شهریه طلّاب مقایسه کنید؛ اين است وضعيت طلبه در حوزههای علمیه؛ اينجور دارد زندگي ميكند و درس ميخواند در حالي كه امكانات برايش فراهم است كه برود جایی دیگر درآمد كسب كند اما ايستادگی میکند و درس ميخواند؛ چرا مردم ما نبايد اين معاني را متوجه باشند؟
🔹 اگر مراد برخی منتقدان اين است كه حوزه به زندگي و مشكلات و وضعيت و دغدغههای مردم كاری ندارد كه اين به شهادت تاريخ حوزه دروغ است؛ اصلا تشيع يك مذهب #سياسي است و اصلا نميتواند نسبت به مردم بياعتنا باشد.
🔹 گاهي از اوقات ميخواهند به حوزه فحش بدهند ميگويند آقايان علما در مسائل طهارت ماندهاند؛ ولی در همین طهارت، مسائل ما هنوز حلنشده باقی مانده است؛ در همین طهارت که از نظر این آقایان ساده و پیش پا افتاده است ما امروز مسائل حلنشده داريم؛ من مسائل بسیاری در طهارت به شما نشان ميدهم كه الان ابتلاي عجيب و غريب مردم است و ما براي آن جواب درست و حسابي نداريم.
🔹 ما هم منجمد نيستيم بگوييم پنجاهودو كتاب از طهارت تا دیات بیشتر در فقه نداريم و ديگر کتابی لازم نیست؛ شما بياييد كتاب جديد بياوريد.
🔹 در مسائل بانكها ما خيلي حرف زديم؛ گاهي حرف ميزنيم و از خود حوزه ما را نمیتابند؛ حرف را بايد گوش كنيد و در آن تامل كنيد؛ اين بساطی است كه ما با بانکها بر سر مردم آورديم و خودمان هم همگی اشكال ميكنيم اين بهرهها چیست که ميگيريد؟ سود و جريمه چیست که ميگيريد؟ اما اينها را چه کسی برای بانکها درست كرده است؟ ما خودمان به نام اسلامي كردن بانكها اين بساط را درست كرديم.
🔹 درسهاي خارج را تخطئه نكنيد؛ حوزه قم را بعضيها به بيسوادي رمي نكنند؛ بله ما سر برنامهها و درسها و امتحانات اشكال داريم و به آقايان هم تذكر ميدهيم و محترمانه هم میگوییم و آقايان هم دارند زحمت ميكشند؛ اما حوزه قم الان بزرگترين حوزه علميهی نه شيعه بلكه دنياي اسلام است.(به نقل از خبرگزاری حوزه)
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم
#مرجعیت
#فقه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠برداشت نادرست از آموزه های دین (آموزه چند همسری، قوامیت، اجازه زوجه از زوج، توجه به عفت ورزی، ولایت پدر در ازدواج دختر) در بین مردان زمینه ساز خشونت علیه زنان شده است. (نشست برداشتهای ناصواب از آموزه های دین در زمینه سازی خشونت علیه زنان):
⬅️فقهاء فتوا به جواز تعدد زوجه داده و مرد مطابق این آیه و فتوای فقهی مجاز است بیش از یک همسر داشته باشد، در ارتباط با این گزاره دینی برخورد منفعت طلبانه داشته ایم. افرادی که تجویز تعدد زوجات را مورد توجه قرار داده اند، بخش دیگر آیه را توجه ندارند در حالیکه مشروط به «فان خفتم الا تعدلوا فواحده» شده و این تضییع و خشونت درون خانواده و خشونت علیه فرزندان را دامن می زند. در این باره مواردی بوده که منجر به انتقام گیری فرزند از پدر یا همسر از شوهر شده است.
⬅️قوامیت مرد به معنای استبعاد، استبداد نیست، برنامه ریزی و مدیریت معنا می دهد در حالیکه این امر به فراموشی سپرده شده است. رئیس خانواده اگر نتواند اشتباه اعضای خانواده را اصلاح کند صلاحیت ندارد، رئیس خانواده در زمانی است که بحران و مشکلی پیش بیاید و در معضلات خودش را نشان دهد، مخاطب اصلی معاشروهن بالمعروف مردان هستند و مرد باید این آموزه را پیاده کند.
⬅️سوء استفاده زیادی از آیه ضرب زنان شده، و برداشت نادرست از این گزاره سبب خشونت علیه زنان شده اولا در مواجهه با نشوز زن که در موارد تمکین خاص است و دارای مراتب و درجات است تعیین شده ثانیا ضرب مصطلح نیست بلکه به معنای عدم رضایت است. هدف از این گزاره گرمتر شدن روابط بین زن و شوهر است و طبیعی است که اگر رفتاری روابط را سردتر کند نقض آیه است.
⬅️توصیه دینی به عفت ورزی و برداشت نادرست از این توصیه دینی، ناشی از تعصبات قومی و دینی سبب شده خشونت علیه زنان را به دنبال داشته باشد، قتل های ناموسی در برخی استان ها به علت همین برداشت نادرست یکی از بحران هاست.
⬅️یکی دیگر از موارد خشونت، ولایت پدر در ازدواج دختر قبل از بلوغ، بعد از بلوغ و سن رشد است، برخی این اجازه را تام گرفتند و ازدواج اجباری زمینه تشنج و خشونت در خانواده را به دنبال داشته است.
-به نقل از کانال طلبه بانو
#نشست
#دین
#زنان
#فقه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سکولاریسم مردود است اما در باره توانایی فقه برای اداره جامعه و رفع مشکلات غلو نکنید(بخش اول)
🖋مهدی نصیری
⬅️ظرف هفته های اخیر بحث های زیادی بین صاحب نظران در مورد حوزه و سکولاریسم مطرح شد. آنچه مسلم است قول به جدایی دین و حوزه های دینی از سیاست، بر خلاف مسلّمات و الفبای دین و شریعت است و بدون شک همه انبیای الهی تحقق اهداف والای معنوی و اخلاقی و عدالت خواهی و ایجاد قسط را از رهگذر تحقق حکومت الهی دنبال می کرده اند و هیچ حکومت نامشروعی را ـ جز از باب تقیه ـ تایید نمی کردند. اما این همه ی ماجرا نیست و در این میان نکات دیگری مطرح است که باید در این بحث بدانها هم توجه کرد:
🔻 1. بر اساس مبانی تشیع، قوام دین و ارائه و اقامه دین در حد مطلوب و رضایت بخش منحصر به امام معصوم است، آن هم مشروط بر مبسوط الید بودن او. اگر معصوم حاضر ولی مبسوط الید نباشد و یا در پرده غیبت برود، خیمه تشریع و هدایت و جامعه سازی و حکومت دینی با انکسار و خلل های بسیار جدی مواجه خواهد شد و هیچ عامل دیگری نمی تواند چنین انکسار و خللی را به نحو کامل و مطلوب پر کند.
🔻2. مراجعه به فقها در عصر غیبت، سفارش اهل بیت علیهم السلام و عمل به فتاوای فقهای جامع الشرایط تکلیف است و رد بر آنها مانند رد بر حجت معصوم خداوند و رد بر خود خداوند است اما روشن و واضح است که این امر از باب ضرورت و اضطرار است و در مثل مانند تیمم به جای وضو در زمان فقدان آب است.
🔻3. مرجعیت و فقاهت در عصر غیبت نمی تواند خلا حضور و حاکمیت معصوم علیه السلام را پر کند و جامعه را به زلال معارف و احکام الهی و عدالت مطلوب انبیای الهی برساند. مرجعیت و فقاهت گر چه تنها گزینه مومنان برای رستگاری و عمل بر اساس موازین دینی ـ در حد وسع و توان فقه و فقیهان ـ د ر عصر غیبت است و فقه و فقها موظف به تشکیل حکومت در صورت امکان و فراهم بودن زمینه های آن و جامعه سازی دینی در حد توان اند و این وسع و توان در روزگار کنونی می تواند نتیجه بسیار مهم و سازنده ای داشته باشد، اما این باور که با فقه مبتنی بر اختلافات فراوان و ظنون بی شمار ـ البته معتبر و مجزی از تکلیف ـ می توان جامعه و نظامی تراز دینِ نفس الامری و احکام الله واقعی ساخت، بر خلاف مبانی قران و اهل بیت علیهم السلام و واقعیت های فقه موجود است.
🔻4. فقه موجود، علاوه بر مصیبت غیبت حجت معصوم خداوند، با پدیده ای دیگر به نام سیطره مدرنیته و تمدن جدید غرب مواجه است که مانعی بسیار اساسی در تحقق مطلوب بسیاری از احکام الله و ارزشهای دینی است و فقه و شریعت را با شوره زاری تمدنی مواجه کرده است که اصلاح آن اغلب جز با حذف و نسخ این تمدن امکان پذیر نیست و این البته از عهده فقه و حوزه ساخته نیست و اساسا دیدگاه مشهور در حوزه، تایید و امضای بخش های زیادی از این تمدن است و در یک نگاه ساده و بسیط، مانعیتی برای آن نمی بیند و تحولات سترگ موضوعی و ساختاریِ حاصل از مدرنیته را صرفا محصول یک تحول کمّی و تکاملی می بیند و ظاهرا تا مدرنیته همه عرصه های ذهنی و عینی را کاملا فتح نکند، حرکتی جدی و فراگیر را در حوزه برای فهم مستحدثه ای به نام مدرنیته ـ به وسعت تاثیرگذاری بر همه جهان و همه ابعاد زندگی، که هزاران موضوع جدید را به دنبال خود داشته است ـ بر نمی انگیزد...
#حوزه_علمیه
#فقه
#فقه_تمدن_ساز
#سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سکولاریسم مردود است اما درباره توانایی فقه برای اداره جامعه نباید غلو کرد!(بخش دوم)
🖋مهدی نصیری
🔻ندیدن این مانع و مستحدثه بزرگ توسط فقه و حوزه اولا خود از مصادیق نوعی سکولاریسم است که سکولاریسم ستیزان انقلابی و حوزوی اغلب بدان التفات ندارند و بر تمدنی مبناء و بناء سکولار مهر تایید ـ جز در ابعاد اخلاقی و فرهنگی آن که تعارضش با فقه و دین آشکار است ـ می زنند و ثانیا من حیث لایحتسب چنان ناکامی هایی را برای فقه و حوزه در تحقق آرمانهای دینی رقم خواهد زد که در آینده ای نه چندان دور همه خوش باوران را از خواب جزمیِ آرمان گرایی فارغ از واقعیات و تنگناهای موجود در عصر سیطره مدرنیته بیدار خواهد کرد.
🔻حوزه و فقهی که کمترین تحلیلی از نقدینگی در اقتصاد امروز و پول اعتباری و تورم ناشی از آنها ـ و این که همین پول اعتباری که موضوع مستحدثی در برابر نقدین (طلا و نقره) و پول واقعی بوده است ـ ندارد و توجه ندارد که دولت های مدرن (و در راس همه دولت آمریکا با دلار خود) بیشترین دستبردها را به اموال و دارایی های مردم جهان با پدیده مدرنی به نام خلق پول می زنند و دولت جمهوری اسلامی هم ید طولایی در این تکنیک اقتصادی مدرن دارد و سی هزار میلیارد تومان به سرقت رفته و یا گم شده در صندوق های اعتباری و بانکهای خصوصی را برای جلوگیری از بحران، با خلق پول توسط بانک مرکزی جبران می کند و غول نقدینگی را فربه تر می کند تا زنجیر پاره کند و فاتحه ارزش پول ملی را ظرف چند هفته بخواند، چگونه این همه شعار سکولاریسم ستیزی می دهد؟ وضع روانی بسیاری از انسانها بیانگر این است که اگر از رفتار شما ناراحت باشند، سعی می کنند با همان چیزهایی که شما مخالفید، همدردی بیشتری کنند و لذا خوف آن وجود دارد که سکولاریسم ستیزی سطحی و شعاری ما با این مدیریت فشل اقتصادی منجر به محبوبیت بیشتر سکولاریسم در جامعه شود.
🔻5. تصوری غلو آمیز از توانایی های فقه و حوزه در حل مشکلات و مسائل کشور، نه به نفع فقه و حوزه است و نه به نفع نظام. باید واقع بین بود. از اشکالات فقه و اسلام شناسی موجود، اهتمام به برش هایی از دین و ندیدن برخی دیگر از برش هاست. ما پیوسته در تمام این سالیان از عدالت و سرسختی و سازش ناپذیری امیرالمؤمنین علیه السلام گفته ایم و درست هم بوده است و چون افتخاری برتارک آن عدالت مجسم و مذهب تشیع می درخشد اما همه سیره آن امام همام این نبوده است. این سترگ مرد عرصه عدالت و سیاست، سیره ای از واقع بینی و خاضع شدن در برابر واقعیت های تلخ نیز دارد.
🔻تاکنون کمتر به مردم گفته ایم که علی علیه السلام وقتی حکومت را در دست گرفت در برابر 26 بدعت اساسی و بزرگ که میراث خلفای پیشین بود و مبارزه با آنها موجب از هم گسیختگی انسجام اجتماعی و ملی و سیاسی می شد، مماشات کرد و از اصلاح آنها چشم پوشید و از جمله این موارد بازنگرداندن بخشی از قطایع و اموال و املاکی بود که اغلب توسط خلیفه سوم به این و آن به ناحق داده شده بود در حالی که حضرت قبلا سوگند یاد کرده بود که اگر به کابین زنانشان رفته باشد باز خواهم گرداند. (البته در این زمینه بیش از اندازه به این سیره عمل کرده ایم! در حالی که در زمانه ما برای حفظ انسجام و اعتماد اجتماعی باید اغلب عکس این عمل کرد و دست نظام مانند دست امیرالمؤمنین جز در مواردی که فلان مسئولی که اعلام می کند که اگر سراغ فلانی بروید اعلام جنگ می کنم، بسته نیست).
#حوزه_علمیه
#فقه
#فقه_تمدن_ساز
#سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سکولاریسم مردود است اما درباره توانایی فقه برای اداره جامعه نباید غلو کرد(بخش سوم)
🖋مهدی نصیری
⬅️در هر صورت این که تصور کنیم راه حل بسیاری از مشکلات امروز کشور در دست فقه و حوزه است و نظام و جامعه منتظر درسهای خارج فقه حوزه است تا خروجی آنها موجب حل این مشکلات شود، تا حد زیادی از واقعیت بیگانه است. بسیاری از مشکلات کنونی ناشی از ضعف مدیریت و بسیاری دیگر ناشی از ساختارهای مدرن اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی است که حوزه و فقه کار زیادی نمی توانند در باره آنها انجام دهند و اتفاقا بخشی از راه حل های آنها ممکن است در عرف موجود حکمرانی در جهان و تجربیات موجود در دنیا باشد که باید حوزه راه استفاده از چنین عرفی را به نحو احکام اولی و یا ثانوی و مهمتر از همه فقه مصلحت برای نظام و جامعه باز کند و بی جهت در موارد ناتوانایی ها و تزاحم اهم و مهم مته بر خشخاش نگذارد.
🔻6. حوزه انقلابی به جای ورود به مباحثی سروصدا برانگیز و کم فایده و گاه ذهنی محض، می تواند با ایستادن بر سر مسلّمات فقهی و دینی و انقلابی (فارغ از تعدد و تکثر فتاوا) و مطالبه آن از نظام و دستگاهها بیشترین نقش را در تقویت جمهوری اسلامی داشته باشد. پدیده فسادهای مالی و اقتصادی موجود در کشور و انواع رانت خواری ها و فسادهای گسترده اداری، بیش از هر شبهه فلسفی و فقهی و سیاسی و فرهنگی برای نظام و حکومت روحانیت ویرانگر و مشروعیت زداست و فقه و حوزه اگر در این زمینه ورود لازم و کافی را نکند، باید مطمئن باشد که دو جریان موجود سیاست گریز در حوزه ـ که البته دراقلیتند ـ شامل جریان سنتی قائل به عدم جواز تشکیل حکومت در عصر غیبت و نیز جریان مدرن قائل به محوریت عرف و دموکراسی در حکومت، عرصه را بر انقلابیون سکولاریسم ستیز تنگ خواهند کرد که نتیجه آن تضعیف نظام خواهد بود. پس مبارزه با فساد یاد شده وظیفه معجّل حوزه انقلابی و فقه غیر سکولار است.
♦️خاتمه: حوزه و فقه مبتنی بر منجزیت و معذریت و فاصله دار از بسیاری از احکام واقعی خداوند در فراتر از مسلمات دین و مذهب، باید سودای تحقق جامعه ای تراز دین که رضایت عمومی را در حدی بالا جلب کند و آرمانها را در سطحی عالی محقق کند، که نه وظیفه حوزه است و نه مقدور حوزه و جمهوری اسلامی، برای صاحب اصلی شریعت و مفسر حقیقی آن و فصل الخطاب دین ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ بگذارد که ان شاء الله با ظهور قریبش محقق خواهد شد. و الله العالم.
-به نقل از کانال نویسنده
#حوزه_علمیه
#فقه
#فقه_تمدن_ساز
#سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠غفلت از علوم انسانی اسلامی به معنای سپردن صحنه به سکولارها است
🔹حجت الاسلام علی اکبر رشاد:
⬅️برخی توهم کردند کسانی که سخن از تحول علوم انسانی به زبان می آورند و آرمان علوم انسانی اسلامی را دنبال می کنند با اصل علوم انسانی مخالف هستند که واقعیت ندارد اما واقعیت را نمی توان انکار کرد که علوم انسانی موجود رقیب فقه است.
⬅️علوم انسانی همه آنچه را که فقه مدعی است جز در عبادیات مدعی است، این گفتمان ها دو سبک زندگی ارائه می کنند و بین آن ها موازات توام با رقابت جدی وجود دارد، از نظر معرفتی با 2 گفتمان مبتنی بر فقه و علوم انسانی مدرن مواجه هستیم.
⬅️جمهوری اسلامی مبتنی بر مبانی فقهی و کلامی شیعی است اما متأسفانه بسیاری از شئون را به علوم انسانی سکولار سپرده ایم، در شئون فردی و شرعی مردم طبق فقه عمل می کنند اما در بسیاری از ساحات عرصه دست فقه نیست.
-به نقل از شبکه اجتهاد
#علوم_انسانی
#فقه
#سکولاریسم
#آسیب_شناسی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠درد و رنج حیوانات و احکام فقهی
🖋ابراهیم احمدیان (روزنامهنگار و پژوهشگر مطالعات اسلامی)
⬅️این یادداشت بهصورت مختصر توضیح میدهد دین اسلام قابلیتهایی بسیار قابلتوجه برای پایین آوردن مصرف گوشت، زدودن رنج و درد از حیوانات، منع شکار حیوانات و بهبود وضعیت محیطزیست دارد. این قابلیتها در متون دینی دیگر ادیان موسوم به ابراهیمی وجود ندارند. با توجه به بحران فعلی محیطزیست و با استفاده از منابع روایی و فقهی حتی میتوان از باب احکام ثانویه مصرف گوشت حیوانات حلالگوشت را در موارد بسیاری تحریم نمود و این حکم در سطحی وسیع میتواند به بهبود وضعیت آب و هوایی و کمک به بقای حیاتوحش منجر شود.
⬅️تا همین اواخر ـ یعنی تا دو قرن پیش ـ نگاه فلسفه غرب به حیوانات بسیار بیرحمانه بود. در این نگاه، آنچه یک موجود جاندار را ذیحق میکرد، چیزی بود که آن را «دارا بودن عقل و مرتبه وجودی بالا و یا برگزیدگی» میدانستند. در فلسفه ارسطو و رواقیان ظاهراً خردورز و عاقل بودن (و به تعبیر صریحتر: آدم بودن) ملاک ذیحق بودن است. در نظامواره کیهانشناختی ارسطو، حیوانات در یک چرخه و سلسلهمراتب وجودی، در پایین جدول جای دارند و در خدمت مراتب بالای جدولاند و بدین رو، هرگونه بهرهکشی از حیوانات میتواند توجیه بپذیرد. و از همین رو است که در باور پیتر سینگر فیلسوف فایدهگرای حامی حیوانات، تسلط نظریه ارسطو بر جهان فلسفه و کلیسا، از اقبال بد حیوانات بوده است. بنابر تفسیر آکویناس فیلسوف رسمی کلیسا، از سفر آفرینش، خداوند به انسانها اجازه داده است بر حیوانات مسلط باشند و برای خداوند مهم نیست انسان با حیوانات چه میکند. تنها دلیل آکویناس برای ضرورت پرهیز از رفتار سنگدلانه با حیوانات این است که این کار میتواند به سنگدلی انسان بینجامد. رنج حیوانات برای آکویناس اهمیت نداشت. کانت با نگاه انسانمحورانه معتقد بود که انسان مستقیماً وظیفهای در قبال حیوانات ندارد و حیوانات فقط وسیلهای برای رسیدن انسان خردمند و قانونگذار به غایات خودند. دکارت معتقد بود که حیوانات رنج نمیکشند. در نظرگاه دکارت حیوانات بهسان اشیای مکانیکی تنزل یافتهاند؛ آنها مانند ساعتاند که با تکان خوردن، صدا تولید میکند.
⬅️در قرون اخیر، یعنی از اواخر قرن 18 و اوایل 19 مسئله رنج حیوانات مطرح شد و پارادایم پیشین را به چالش انداخت. پارادایم پیشین این بود که ملاک ذیحق بودن یک جاندار، بهرهمندی او از عقل است. اینک مسئلهای رخ نمود: «درد و رنج»؛ آیا توانایی درک درد و رنج، ملاک ذیحق بودن نیست؟ فارغ از اینکه یک جاندار خردمند باشد یا نه، آیا همین که توانایی درک درد و رنج را دارد، برای اینکه ما انسانها در قبال او احساس مسئولیت کنیم، کافی نیست؟ مسئله درد و رنج ازاینپس اهمیت پیدا کرد؛ هرفیلسوفی که به درد و رنج حیوانات باور یافت، غالباً در قبال سرنوشت حیوانات و رفتار انسان با آنها موضعی به نفع حیوانات گرفت. در این میان ظهور جرمی بنتام فیلسوف فایدهگرا در طرح و قوت گرفتن پارادایم دوم، نقشی بسزا داشت. او میگفت حیوانات درد دارند؛ آنها فقط توانایی عقلورزی ندارند و حرف نمیزنند؛ اما قواعد اخلاقی و حقوقی، تنها متوجه جاندارانی نیست که خرد میورزند و سخن میگویند بلکه هر جانداری که درد و رنج را احساس میکند، مشمول این قواعد است؛ جانداری که بتواند درد و رنج را احساس کند، دیگر نباید به آن بهمثابه وسیلهای برای رسیدن به هدف نگریست.
🔸مایههای اسلامی پارادایم درد و رنج حیوانات
⬅️قول به توانایی درد و رنج در حیوانات را «پاردایم» میخوانیم زیرا در سایه آن نظریهها و احکام بسیاری میتواند رخ بنماید. ظاهراً قبول توانایی حیوانات برای درک درد و رنج در اسلام پیشینهای دیرین دارد و به خود پیامبر اسلام بازمیگردد. ما در اسلام با فضایی برمیخوریم که توجه به «توانایی حیوانات برای درک درد» در آن کاملاً مشهود است. از کلیت متون دین اسلام دریافته میشود که حیوانات درد و رنج دارند و موضوع درد و رنج حیوانات، در جایی که پای بهرهکشی از حیوان به میان میآید، آشکارا یکی از میداندارهای مهم احکام فقهی است.
-متن کامل در
http://dinonline.com/doc/note/fa/8044/
#فقه
#دین
#اسلام
#مسیحیت
#محیط_زیست
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقه،حکومت و سرنوشت ایران
🖋دکتر داود فیرحی
♦️فقه و لاجرم فقیهان چه در زندان باشند، چه در قصر حکومت، در هر دو صورت نقش تعیین کننده در سرنوشت ایران دارند.
♦️در ایران، دین و بهتبع آن فقه را نمیشود نادیده گرفت. یک حوزه باوری و یک حوزه دانشی بسیار پیچیده و محکمی است که تاریخ ما با آن عجینشده و نمیتوان آن را نادیده گرفت. 40 سال پس از انقلاب اسلامی و 70 یا 80 سال در دوران مشروطه و قبل از آن، هر اتفاق سیاسیای که در ایران رخ داده از درون آن یک فتوا، یک اظهارنظر و یک نهاد درآمده است.
♦️الان هم در قانون اساسی ما حدود 10 منصب بزرگ تاثیرگذار، فقهی یا اجتهادی هستند. 6 تا مربوط به شورای نگهبان و یکی رهبری و یکی قوه قضائیه و... . این مناصب سرنوشت ایران را تعیین میکنند.
♦️نهتنها اکنون، بلکه در مشروطه و قبل آن. فقیهان موافق و مخالف مشروطه هر دو نقش موثر داشتند؛ مرحوم شیخ فضلالله نوری که بهعنوان مخالف[مشروطه] بود، در قالب لایحه ای که در قانون اساسی مشروطه گنجاند، سرنوشت ایران را تعیین کرد. حتی اعدام او هم تا الان سرنوشت ایران را تحت تأثیر قرار داده است.
♦️فقها چه در زندان باشند، چه در قصر حکومت، در هر دو صورت تعیینکننده سرنوشت ایران هستند.
♦️بنابراین، تز اول من این است که نمیشود دین و بخش عملی آن فقه را در زندگی سیاسی ما نادیده گرفت، و اگر نمیشود این مناسبات را نادیده گرفت باید در ایضاح و توضیح آن بیشتر کوشید.
🍂"در کجا ایستاده ایم؟"، مرکز مطالعات خاورمیانه،27 آبان97.
-به نقل از کانال داود فیرحی
#روحانیت
#مرجعیت
#فقه
#حکومت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در فقه چیزی به نام نظام نداریم/ اسلام در اقتصاد و سیاست و امور قضائی نظام ندارد!
🔸اظهارات چالش برانگیز استاد محمدجواد فاضل لنکرانی:
♦️اگر فقهی به نام فقه نظامات وجود داشت می بایست امام راحل به آن می رسید و می گفت.
♦️ما این مقدار که در فقه کار کردیم چیزی به نام نظام نداریم، نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام قضایی، نباید این عنوان چشم و گوش ما را پر کند که بگوئیم اسلام نظام دارد، نه، اسلام در هر زمینهای احکام جزئی دارد، قواعد دارد.
♦️آقایانی که قائل هستند که ما نظام اقتصادی داریم، میگویم هر موضوعی در نظام اقتصادی با هم ارتباط تنگاتنگ دارد، در نظام اقتصادی موضوعات را منفرداً و مستقلاً نمیشود دید، در فقه فردی هر موضوع مستقلی را فقیه استنباط میکند ولی در اقتصاد باید همه موضوعات را با هم و در کنار هم، و چیزهای عجیبی آدم در این مقالات میبیند.
♦️ما اگر بخواهیم شئون فرهنگی، شئون اقتصادی، شئون سیاسی را، رنگ دینی بدهیم، باید نظام را استخراج کنیم، اگر از مرحوم شهید صدر رضوان الله علیه(که معتقد به نظام سازی است) سوال کنیم کاشف این نظام چیست؟ بالاخره از کجا به این نظام که شما مدعی هستید پی ببریم؟ ایشان میگوید اتفاقاً اینجا باید از رو بنا به زیربنا رسید، از همین فقه موجود و احکام موجود باید به زیربنا رسید، میگوئیم اولین سؤال این است که این فقه موجود با اجتهاد مجتهدین مختلف است، پس هر مجتهدی خودش باید یک نظام خاصی استخراج کند چون شما کاشف دیگری برای رسیدن به آن نظام ندارید غیر از همین مسائل روبنایی.
♦️در مسائل روبنایی در اقتصاد، در هر فرعی از آن، در مالکیت خصوصی، اقوال، انظار، مختلط است، با اختلاف انظار چطور میشود به نظام رسید؟ اگر یک فقهی داشتیم، احکام واحدی داشت هیچ اختلافی هم در آن نبود اینجا ثبوتاً ممکن بود بگوئیم به نظام میرسیم ولی با وجود اختلاف چطور میتوانیم به نظام برسیم؟ و ثانیاً شما وقتی در اقتصاد میگوئید ما نظام اقتصادی داریم، در سیاست میگوئیم نظام سیاسی داریم، در قضاوت باید بگوئید نظام قضایی داریم؟ باز یک سؤال دیگر پیش میآید که خود این نظامها چه نظامی دارد؟ بالاخره اینها زیرمجموعه های دین هستند اگر زیرمجموعههای دین هست چطور میتوانیم بگوئیم اگر شما میگوئید در خود اقتصاد نظام است باید در مرحله کلان هم یک نظامی باشد که اینها قابل التزام نیست.
♦️اگر ما ورای این فقه فردی یک فقهی به نام فقه نظامات داشتیم، آن کسی که باید به آن میرسید در درجه اول امام راحل است، امام با همین فقه فرمود که ما حکومت را اداره میکنیم.
(۸ آذر ,۱۳۹۷ سایت شفقنا)
-به نقل از کانال فقاهت
#حوزه_علمیه
#مرجعیت
#فقه
#فقه_تمدن_ساز
#تحول
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقه کافی نیست!
🔸حاشیه ای بر سخنان اخیر استاد محمدجواد فاضل لنکرانی
🖋مهدی کاظمی زمهریر
♦️1- یکی از نیازهای فکری جامعه علمی در دوره معاصر، انجام مباحث فرانظریه ای درباره فقه و حدود امکانات آن است. در بعضی نوشته هایم بالاشاره به تاثیرات این بی توجهی و بحران زا بودن نوع کاربست فقه در نظام حکمرانی در دوره معاصر پرداخته ام.
♦️2- به گمانم دیدگاه آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی در دومین آئین نکوداشت موسس دانشگاه مفید از نمونه مباحثی است که افق های گفتگو را می گشاید. سخنان وی بیان مثبت حقیقتی بود که در ماههای گذشته توسط آقای رحیم پور ازغدی با زبان تند و تلخ بیان گردید. آقای ازغدی از این شکایت داشت که فقه مصطلح از پرداختن به مسائل مربوط به جامعه و نظام حکمرانی غافل مانده است؛ آیت الله لنکرانی نیز- با بیانی مثبت - این ایده را تکرار کردند و گفتند که فقهی تحت عنوان "فقه نظام " ورای فقه مصطلح وجود ندارد.
♦️3- دستاور این دو سخن یکی است؛ فقه سنتی توانایی پرداختن به نظام اجتماعی به مثابه یک هستی جمعی را ندارد و تنها از منظر فقه فردی می تواند، درباره امر اجتماعی حکمی صادر نماید. این بدان معناست که تلاش برای برکشیدن فقه به جایگاه دانشی جامع که جانشین فلسفه و علوم اجتماعی مدرن گردد، تلاشی ناکام است. این تلاش در سال های اخیر نه تنها به شکل گیری فقه مدرن یا فقه نظام کمکی نکرده، بلکه به آشفته سازی زبان فقهی و بحران در درک نظامند از جامعه معاصر انجامیده است. ماحصل این رخداد، بسط آشفتگی در نظام حکمرانی بوده است.
♦️4- فقه به مثابه دانش اجتماعی بخشی از حیات جمعی و فردی ما را در جامعه دینی سازمان می دهد، اما تلاش برای کاربست حداکثری آن و تصاحب کارکرد سایر دانش ها، بطور همزمان هم فقه را آشفته می کند و هم نظام دانش های مدرن را. اگر در عالم قدیم فقه در کنار دانش فلسفه، الهیات و سایر دانش ها ، در زندگی اجتماعی مشارکت داشت، امروزه نیز ناگزیر از پذیرش حدود امکانات خود و تلاش برای نقش آفرینی در زندگی جمعی بر مبنای آن است.
-به نقل از نامه های حوزوی
#فقه
#جامعه
#اجتماع
#فقه_تمدن_ساز
#تحول
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقه کلی نگر، فقه جزئی نگر
🔸نقدی بر یادداشت مهدی کاظمی زمهریر
🖋سیّد مرتضی اهری
♦️پیش از پاسخ به نوشته استاد و برادر بزرگوار دکتر مهدی کاظمی زمهریر، بایستی توجه داشت که بحث استاد بزرگوارم حضرت آیت الله محمّد جواد فاضل لنکرانی مبتنی بر سه مقدّمه است:
♦️مقدمه نخست:
مراد آیتالله از نظام، همان «سیستم» (System) است که عبارت است از مجموعه یا گروهی از اشیاء مرتبط یا غیر مرتبط که هدف یا اهدافی خاص را دنبال کرده و روی هم یک «کلّ» به مثابة یک واحد پیچیده - را تشکیل میدهند.
♦️مقدمه دوم:
در حوزۀ اجتهاد - از جهتی - دو منهج «جزءنگر» و «کلّ نگر» وجود دارند. محقق خوئی نماینده شاخص منهج نخست، و شهید صدر نماینده بارز منهج دوّم به شمار می آیند.
♦️مقدمه سوم:
دو تفاوت عمده دو روش فوق به شرح زیر است:
🔹۱. در «روش کلّنگر»، به مجموعۀ کتاب و سنّت به مثابة یک کلّ واحد نگریسته شده و برای این کلّ بما هو کلّ، اعتباری جداگانه نسبت به تک تک احادیث و آیات نهاده میشود. در حالی که «روش جزء نگر» به هر آیه و روایت وارد شده در خصوص هر مسأله، مستقل از آیات و روایت مربوط به دیگر مسائل می نگرد. بر این پایه ممکن است میوة اجتهاد فقیه جزء نگر در یک مساله - با توجه به روایت ویژهای که در آن زمینه وجود دارد – متفاوت از میوة اجتهاد وی در خصوص مسائل دیگر باشد و به تعبیر کل نگرها، ممکن است فتوای ناسازوار با اهداف کلّی شریعت از فقیهان جزء نگر صادر شود.
برای نمونه برخی «کل نگرها» معتقدند یکی از اهداف اسلام، حفظ بنیان خانواده است. از این رو اگر «حق حبس زن» منجر به طلاق شود، بهره گیری از این حق توسط زن جایز نیست. در برابر دیدگاه جزء نگر، چنین حقی را برای بانوان، به گونة مطلق قائل است.
🔹۲. روش کل نگر، نخست در پی روح یا «مقاصد شریعت» رفته و سپس بر اساس آن و با دخالت آن، به اخراج احکام از ادله می پردازد. برای نمونه مرحوم شهید صدر تلاش کرده روح شریعت را در خصوص مسائل اقتصادی به دست آورده و بر آن اساس نظام اقتصادی اسلام را صورت بندی کند. و در همین راستا ایشان در مقدمه «اقتصادنا» خود اذعان کرده که صرفاً بر اساس فتاوای خویش نتوانسته نظام اقتصادی اسلامی پی ریزی کند و گاه از فتاوای دیگران – که همسو با نظام مد نظر او بوده – بهره برده است.
🔹در برابر، روش جزء نگر اصولاً توجهی به مقاصد نداشته و صرفاً حکم به دست آمده از ادله را – بدون در نگر داشتن مقاصد – به مثابة میوه اجتهاد و فقه خویش بر میشمارد.
❤️مراد حضرت آیت الله از عدم وجود فقه نظام، در حقیقت اشاره به روش اجتهادی خودشان است. ایشان بر اساس مبنای خویش در اصول فقه – که برای مقاصد شریعت جز یکی دو مورد ویژه اعتبار چندانی قائل نیستند – تبعیت از نظام مبتنی بر مقاصد را نیز ناتمام دانسته و به تبع محقّق خوئی و دیگران، منهج مبتنی بر جزء نگری خویش را مورد تأکید قرار داده اند.
♦️بر این پایه ترابردن «فقه نظام» به «فقه اجتماعی» و این برداشت که آیت الله در صدد رویارو نهادن فقه فردی و اجتماعی بوده اند، ناتمام به نظر میرسد.
🔹امّا اصل مدعای جناب کاظمی مبنی بر ناتمام بودن تلاش برای نشاندن فقه به جای فلسفه و علوم اجتماعی مدرن فی الجمله تمام است. هر دانشی کارویژه ی خود را دارد و فقه نیز از این قاعده مستثنی نیست. هرچند گمان نمی برم آیت الله فاضل لنکرانی نیز چنان ادعایی (لزوم جایگزینی فقه به جای علوم اجتماعی) داشته باشد.
-نامه های حوزوی
#نقد_و_نظر
#فقه
#جامعه
#اجتماع
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سخنی با مهدی نصیری!
🖋پاسخ حجت الاسلام رضا غلامی به یادداشت «فقه نظام ساز، داریم یا نداریم؟»
♦️چند سالی است جناب آقای مهدی نصیری در قامت یک صاحب نظر دینی ظاهر شده و به خود اجازه می دهند بدون ارائه بحثی روشمند و مستند، درباره همه موضوعات مبنایی دین اظهار نظر کنند؛ از نفی فلسفه اسلامی و ترویج نوعی اخباریگری، تا بازگویی و ترجمه امروزی نظرات فردیدی در باب غلبه مطلق مدرنیته بر عالم، از تحدید و کوچک نمایی مرزها و طاقت فقه شیعی و ناتوانی آن در نظام سازی، تا تردید افکنی و کمرنگ سازی بُروز و ظهور عینی اسلام در قالب تمدن نوین اسلامی در دوران غیبت امام زمان (عج) و غیره.
♦️جالب اینجاست که این همه اظهار نظر در شرایطی صورت می گیرد که دقیقاً معلوم نیست جناب نصیری در چه حوزه و مکتب علمی ای، و در چه سطح و عرصه ای تحصیل و سپس مورد آزمون قرار گرفته اند و اساساً چقدر شایستگی اظهار نظر قطعی در این موضوعات دارند؟
♦️آیا سکوت فضلای حوزه در قبال این نظرات به مفهوم بی نظر بودن آنها در قبال این اظهار نظرهاست یا به معنای جدی نگرفتن نظرات ایشان است؟ آیا سزاوار نیست این دیدگاهها قبل از درج در رسانه های عمومی در مجامع تخصصی حوزه نقد شود؟
♦️و نکته دیگر آنکه چقدر سوژه هایی که ایشان برای اظهار نظر انتخاب می کنند مسأله امروز انقلاب است و واقعاً پشت این نظرات که من از آن به " تقلیل گرایی " و " خنثی گری انقلاب اسلامی " تعبیر می کنم چیست؟
♦️معتقدم گرچه آقای نصیری خود را مخالف فلسفه معرفی میکند اما به شدت از آن تفکر متأثر است. حتی اگر بگوییم که برآیند برخی از مباحث آقای نصیری با مباحث انجمن حجتیه شباهت دارد، سخن غیر دقیقی نگفته ام.
♦️لازم می دانم خیلی مجمل به چند نکته اشاره نموده و مابقی بحث را به فرصت دیگری مؤکول کنم:
🔸اولاً. اگر از موضع کلام سیاسی اسلام به بحث های ایشان بنگریم، گوهر مباحث آقای نصیری به خنثی سازی حکومت اسلامی در دوران غیبت معصوم (ع) منجر میشود. ایشان با زبان پنهان و آشکار این پیام را به مخاطبشان منتقل می کنند که حکومت اسلامی در دوران غیبت با محوریت فقه و فقیه اقامه میشود و در جایی که دستگاه فقه ما قدرت پاسخگویی به انتظارات، من جمله نظام سازی ندارد، حکومت اسلامی در دوران غیبت، یک حکومت حداقلی است و نباید آرزوی احیاء تمدن اسلامی را داشته باشد.
🔸ثانیاً. آقای نصیری در شرایطی وارد فاز زیراب فقه زدن شده اند که قبلاً به زعم خودشان حقانیت میراث فلسفی شیعه به خصوص حکمت صدرایی را نفی کرده اند و از صلاحیت مطلق فقه اخباری نسبت به فلسفه سخن رانده اند و حال که چندی است وارد کوتاه سازی قد و قواره فقه و به تبع آن حوزه های علمیه شده اند، معلوم نیست نهایتاً در منظر او چه چیزی از اندیشه اسلامی باقی مانده است و آیا از نظر ایشان امروز کاری جز به انتظار ظهور نشستن و دعاگویی، باقی مانده است یا خیر؟
🔸ثالثاً: ما در اتمسفر انقلاب اسلامی تنفس می کنیم و عمل خود را در چارچوب تفکرات امام (ره) و رهبر بزرگوار انقلاب تعریف می کنیم، هر چند این به منزله بحث نکردن نیست لکن روشن است که در یک کار عظیم جمعی نمی توان خود رأی بود و یا بلبشوی فکری را مباح ساخت؛
♦️در چنین شرایطی، چقدر نظرات آقای نصیری با محکمات دیدگاه های امام درباره فقه، درباره حکومت اسلامی و ولایت فقیه در دوران غیبت و بحث تمدن سازی و غیره انطباق دارد؟ به نظر میرسد یا جناب آقای نصیری سخنان صریح امام درباره رسالت حاکمیت اسلامی را ملاحظه نکرده اند و یا انتظار دارند نیروهای انقلاب به جای اندیشه های امام (ره) از اندیشه های ایشان تبعیت کنند؟!
♦️به هر حال، توصیه بنده به جناب آقای نصیری این است که بیشتر مطالعه کنند و قبل از آنکه جمعبندی های خود را عجولانه منتشر کنند، آن را متواضعانه با علما و فضلای حوزه در میان بگذارند و اصلاح و تکمیل کنند؛ ضمن اینکه دسترسی ایشان به رسانه ها و محافل انقلابی سبب نشود که انتظار داشته باشند این دیدگاهها، جزو تفکر انقلاب محسوب شود.
-به نقل از کانال مهدی نصیری
#نقد_و_نظر
#فقه
#فقه_تمدن_ساز
#تمدن
#فقه_نظامات
#سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نشست علمی «جستاری در روایات طبی در پرتو ملاحظات فقهی-اصولی» (۱)
🔊حجت الاسلام دکتر حسینعلی سعدی
♦️برخی برآنند نقش فقه و دین را در نظامسازی، بویژه در حوزۀ پزشکی کمرنگ جلوه دهند. اما تفاوت معرفت دینی ما با دیگر ادیان در این است که ما ظرفیت نظامسازی داریم.
♦️سه چالش عمده در روش استفاده از منابع دینی برای نظامسازی در حوزۀ سلامت وجود دارد:
🔸یکی از چالشهای نظامسازی دینی، عدم شفافیت منهج و روشی است که بر اساس آن از منابع دینی برای نظامسازی بهره میبریم. در این میان اصول فقه، از بهترین دانشهایی است که در این راستا میتوان به آن مراجعه کرد.
🔸اما در این مراجعه چند گام پیش روی ما است:
🔹گام اول، تعیین جایگاه اصول فقه در معرفت دینی است. هنگامی که به سراغ نظامسازی میروید، باید بدانید که جایگاه اصول فقه در این مجموعه چیست؟ آیا در این تعبیر، فقه در معنای خاص مورد بحث است یا اصول فهم دین و شریعت الهی به طور عام؟ طبعاً اگر اولی را برگزینیم، برخی از روایات از شمول بررسی اصولی فقهی خارج میشوند.
🔹گام دوم طبقهبندی و تفکیک مسائل اصول فقه است. برخی اصول فقه را کلی نگاه میکنند، اما به نظر میرسد درون خود آن نیز بتوان تفکیکهایی ایجاد کرد، به طور مثال مباحث زبانشناسی که اصول فهم متن بهطور کلی است و آموزههای آن میتواند از حوزۀ متون فقهی فراتر رود.
🔸فضای حاکم بر روایات ما در زمان صدور روایات، فضای حضور طب یونانی بوده است. فهم مدلول نهایی برخی از روایات نیز باید ذیل همین فضا مورد توجه قرار گیرد. یا مثال دیگر در مبحث حجیت ظهورات بوده و در حوزۀ سلامت نیز حائز اهمیت است و گفته میشود که استظهار دلالت بر تعذیر و تنجیز میکند.
🔸حال پرسش این است که آیا به همین طریق میتوانیم به سراغ روایات طبی که شامل امور تکوینی است نیز برویم؟ یا اینکه آن شیوه، برای فقه تعبدی است که به دنبال تعذیر و تنجیز است نه تکوین و عالم خارج! فرض کنید روایتی داریم که اگر ذکام داشتی از بنفشه استفاده کن. در حوزۀ نماز، شبیه چنین روایتی حجت است؛ اما در حوزۀ پزشکی چنین نیست. برخی از بخشهای دانش اصول فقه ناظر به علوم اعتباری است؛ آن هم دستهای از علوم اعتباری که به دنبال تنجیز هستیم و نه هر دستهای از علوم اعتباری. این موضوع در مباحث تحول در علوم انسانی نیز صادق است. پس ضروری است که با تفکیک بخشهای مختلف این دانش، تکلیف خود را با هر کدام از این بخشها روشن کنیم.
🔹گام سوم، بحث معیارها و سنجههاست. در این زمینه برخی روایات عقلی و کلامی داریم. چطور میتوانیم آن ها را ارزیابی کنیم؟ آیا نظیر حوزۀ تعبدی تنها بررسی سندی و دلالتی کافی است؟ یا اینکه مفاد آن نیز باید به عقل عرضه شود؟ در ابتدای رسالۀ ذهبیّه، امام رضا(ع) میفرمایند که من «عَلی ما جَرّبتُه» -یعنی بر اساس آنچه تجربه کردم- این روایات را به شما میگویم؛ ارجاع به تجربه در این کلام موضوع مهمی است.
🔸در این زمینه باید به نکتهای اشاره کرد، با فرض اینکه بحثهای سندی روایات حوزۀ سلامت را حلشده بپنداریم، فهم مدلول روایات، با چالشهای جدی روبهرو است. مثلاً در مورد پیامبر(ص) که در مدینه حاکمیت سیاسی اجتماعی نیز داشتند، این نکته مهمی است که روایت نقلشده، از شأن حاکمیتی پیامبر(ص) صادر شده یا شأن رسالتی ایشان؟ یعنی حتی در وضعیتی که هم سند مشخص است و هم دلالت، بحث بر سر این است که شان «نبی» در صدور این روایت چه بوده؟ این مناقشه، مناقشهای دیرپاست؛ بهطوری که شهید اول نیز در کتاب «القواعد و الفوائد»، دربارۀ اینکه چگونه این موضوع را درک کنیم نکتهای را بیان میکنند.
♦️با این مقدمه، آیا اکنون میتوانیم شأن سومی برای اهلبیت(ع) به نام شأن بشریِ غیر وحیانی باز کنیم؟ برخی از علمای عامّه، نظیر ابن خلدون، در این حوزه گفتهاند که نبیّ اسلام یک شأن عرفی داشتهاند که در آن، «لایوحی الیّ» و «مثلکم» بودهاند؛ مثال مشهور آن نیز داستان باروری نخل ایشان است که البته به اعتقاد ما سند آن صحیح نیست و ایرادات دیگری نیز دارد.
♦️بخشی از روایات طبی شامل حوزۀ پیشگیری، استحباب و… است که میتوان آن را ذیل تسامح در ادلۀ سنن فهمید. اما اینکه بخواهیم از همین روایات برای حوزههای تکوینی حکم بدهیم خطاست. مثلاً اینکه فردی بگوید من براساس این روایت، فلان تشخیص و تجویز را برای فلان بیماری میدهم جایز نیست، زیرا اصلا این موضوع، ذیل تسامح ادلۀ سنن قرار نمیگیرد.
-به نقل از: سایت مباحثات
#نشست
#فقه
#طب
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نشست علمی «جستاری در روایات طبی در پرتو ملاحظات فقهی-اصولی» (۲)
🔊حجت الاسلام والمسلمین علیدوست
♦یک وقت منظور از گزارههای طبی، گزارههای مبین هستها است و نه حکمها؛ مثلا بیان اینکه این را بخوری چه میشود، عوامل این مریضی چیست و… . اینها بیان هستها هستند و حکمی در آنها نیست. اما گاهی گزارههای طبی گزارههای هنجارشناسانهاند: فلان چیز مستحب، مکروه، حرام و… است. اگر ما در کسوت پزشک باشیم به دنبال گزارههای اول خواهیم بود؛ اما اگر در کسوت فقیه باشیم به دنبال گزارههای دستۀ دوم میرویم.
♦️در استنباط گزارههای فقهی، باید به چند نکته توجه کرد:
1⃣اول، توجه به سند و دلالت. آنچه که مهم است «دلالت کافی» است. با «شاید» و «اگر» نمیتوان استنباط کرد. باید دلالتی داشته باشیم که «درخور شان مسألۀ ما» باشد. لذا، اگر بهعنوان مثال، گزارهای فقهی باشد، ممکن است بگوییم ظهور داشتن در موضوع، و ثقه بودن خبر یا… برای ما کافی است؛ اما اگر گزارهای غیرفقهی باشد، معتقدیم که خبر واحد نمیتواند در مورد آن حجت باشد. در گزارههای غیرفقهی، سختگیری بیشتر است و اگر مسأله مهم هم باشد، حتی جدای از ظهور، اطمینان نیز کافی نیست و ما نیاز به یقین خواهیم داشت.
یک مسألۀ مهم را نمیتوان با یک روایت، هرچند معتبر استنباط کرد. روایات برخی از ابواب ما، محکمتر از برخی دیگر از ابواب است، مثلاً در روایات طبی در مقایسه با روایات عبادات روایات ضعیفتری داریم.
2⃣دوم، روایات تراث اسلامی و حتی آیات قرآن، در دو گروه عمده جای میگیرند، بعضی از نصوص دینی فرازمانی و فرامکانیاند؛ مانند آیۀ «یا ایها الذین آمنوا اوفو بالعهود»، اما برخی از روایات و آیات ممکن است جامع باشند، ولی جهانی و جاودان نباشند. به عبارت دیگر، دستۀ اول، قضایای حقیقیه و دستۀ دوم قضایای خارجیهاند.
♦️اگر میخواهیم به سیرۀ معصوم تمسک کنیم، باید مؤلفهی همسانی شرایط وجود سیره با زمان کنونی را به دست بیاوریم. اگر این همسانی به دست نیامد، و سیره نیز تعبدی نبود، به طور مثال در باب مسائل اجتماعی بود، نمیتوان به سیره توسل کرد.
♦️جناب صدوق، در مورد روایات طب دو مساله مطرح میکنند:
🔸 یک: بسیاری از این روایات موردی است و ممکن است متعلق به شرایط آب و هوای مکه باشد.
🔸 دو: بعضی نسخهها ممکن است فردی و با توجه به طبع فرد بوده باشد. چنین فرضهایی در روایات تعبدی کمتر پیش میآید، اما در مورد حوزهای نظیر طب، مبتلابهتر است.
3⃣سومین آسیب، نقل ناقص است. بسیار پیش میآید از میان دو روایت، یکی کاملتر از دیگری است که طبق قواعد اصولی، روایات کاملتر اولویت دارند.
4⃣چهارم، مطالعۀ نصوص در نظام حلقوی و هرمی است. باید نصوص را در کنار هم و البته گاهی در طول هم مطالعه کرد. این در همۀ موضوعات صادق است و نه فقط مبحث طب.
5⃣پنجم، هنگام مواجهه با یک نص دینی، باید مشخص باشد که این نص از جانب شارع یا معصوم، از چه شأنی صادر شده است؛ به عنوان رسول و نبی، یا در شأن بشری اند. اما آیا میتوان گفت امام صادق(ع) به سبب بیان حکم شرعی این بیان را داشتهاند؟ آیا برداشت این معنا از کلام امام با روح آنچه از دین میشناسیم مطابق است؟
6⃣ششم، موضوع «مدیریت رابطۀ نصوص مبین باید و هست» میباشد. اگر قبول کنیم که برخی از نصوص ما مبین بایدها و برخی مبین هستها است، رابطۀ میان این دو باید روشن شود. ما چقدر میتوانیم از هر کدام از اینها معرفت استخراج کنیم؟
🔸گویا فردی از آیۀ «فلینظر الانسان مم خُلق، خلقَ من ماءٍ دافق» حکم داده که تلقیح مصنوعی حرام است؛ به این دلیل که آب آن دافق و جهنده نیست! یا یکی از آقایان دربارۀ سند ۲۰۳۰ اظهار کردهاند که با استناد به آیۀ «لقد خلقنا الانسان فی کبد» اساساً چرا باید به سمت توسعه و رفاه حرکت کنیم؟ البته اخیراً از عکس این شیوه نیز بهره برده میشود، مثلا آقایی گفته است چون فاصلۀ بین دو نماز جمعه باید دو فرسخ باشد، فواصل شهرها در اسلام نیز باید دوفرسخی طراحی شود!
7⃣هفتم، جایگاه عقل است که باید آن را در کنار تمام موارد قبلی قرار داد. همانطور که مطالعه نکردن نصوص دینی و تنها سراغ عقل رفتن کافی نیست، تنها مطالعۀ وحی و نصوص دینی فارغ از عقل نیز نادرست است و هر دوی اینها باید در کنار هم مور استفاده قرار گیرد.
-به نقل از: سایت مباحثات
#نشست
#فقه
#طب
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠متن درس خارج فقه رهبر انقلاب در موضوع «غناء» منتشر شد
♦️«غناء» متن درس خارج فقه رهبر معظّم انقلاب اسلامی در موضوع غناء و موسیقی توسط انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شد.
♦️این کتاب دربردارندهی ۷۵ جلسه درس خارج فقه رهبر معظّم انقلاب اسلامی در موضوع غناء و موسیقی است که در سال تحصیلی ۸۷- ۸۸ حوزه برگزار شده است.
♦️به نوعی میتوان این کتاب را جامعترین کتاب در این موضوع و با این سطح علمی دانست که با توجه به مبانی بدیع ایشان در بحث فقه موسیقی، شاهد نوآوریهایی در این کتاب خواهیم بود.
♦️از اختصاصات این کتاب، بررسی تمام روایات مربوط به بحث غناء و موسیقی و رقص است. طلّاب و دانشجویان و عموم علاقمندان به فقه اسلامی میتوانند از مباحث علمی این اثر فاخر بهرهمند شوند.
-به نقل از شبکه اجتهاد @ijtihad
#معرفی_کتاب
#غنا
#موسیقی
#فقه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0