eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
455 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠گروه ها و کانالهای طلبگی مشغول بحث در مورد کرونا و واکسن کرونا و نزاع طب مدرن و سنتی و اسلامی هستند، به همین خاطر فرصت نکرده اند نسبت به وظیفه عدالتخواهی خود در مورد عزل ، اعتراض کنند یا واکنشی مناسب نشان دهند. 🔺سوال اول: با توجه به اینکه امام جمعه لواسان برخی اقدامات شایسته از جمله داشته اند و افراد زیادی با فعالیتهای ایشان به و ایفای نقش مثبت روحانیت در جامعه امیدوار شدند، چه عواملی موجب عزل ایشان شده است‌؟ 🔺سوال دوم: چه کسانی، چه طیفی و چه نهادی باید در مورد دلائل و عوامل چنین عزلی مطالبه گر باشند؟ روحانیت اگر به دنبال ایفای نقش مثبت در جامعه باشد، چه جایی بهتر از چنین موقعیتهایی؟؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴نقدی بر تصویر برداری، نور پردازی و کلیپ سازی 🔹چگونه و از کجا شروع شدنش را نمی‌دانم اما این را خوب می‌دانم که با گذشت سالیانی از باب شدن تصویر برداری در ، اکنون این مسئله به معضلی تبدیل شده است. معضلی که شاید انتهایش ناپیدا باشد. معضلی که هیئات را شبیه به هر مکانی به جز مکان مقدس نشان می‌دهد. 🔹حال که قدرتی لایتناهی پیدا کرده است، منکر تاثیر هنر در این عرصه نیستم؛ اما کیفیت آن باید به چه نحو باشد؟! مجلس عزاداری را مانند مجالس گناه(!) نشان دادن به هیچ عنوان در شأن هیئت مذهبی نمی باشد. 🔹تلفیق تصویر برداری، نور پردازی و کلیپ سازی نادرست در سال های اخیر نگران کننده است! پ.ن: به کلیپ های تصویری دیده بان، گروه هنری پلان۳ و... نگاهی بیاندازید. گروه هایی که ویرایش و ساخت کلیپ های هیئات مذهبی را انجام میدهند. رزومه ی کاری ایشان پر است از قطعه های تصویری که کمتر شباهتی به مجالس مقدس هیئت دارند! @barjan ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
🌀 حراست از مفهوم آزاداندیشی 📝 نقد گفتگوی اخیر مخالفین و موافقین واکسن 🖋 علی مهدوی 🔸 این ایام برخی رسانه‌ها و تریبون‌های خودجوش حوزوی در اندیشه انعکاس استدلال مخالفین و موافقین واکسن کرونا افتاده‌اند. گرچه این کنش رسانه‌ای، حرکتی خالصانه و دغدغه‌مند به هدف آزاداندیشی است؛ اما باید بدانیم که صرف راه‌اندازی هر گفتگویی و ضریب دادن به آن، به معنای تحقق و تقویت آزاداندیشی نیست. 🔹 آزاداندیشی مفهوم مقدسی است که اگر از لوازم و شرایط آن، حراست و پاسداری نشود و اگر از افراط و تفریط، مراقب نکنیم، هم تقدسش از بین می‌رود و هم مفهومش به تاراج خواهد رفت. 🔹 گرچه آزاداندیشی دقیقا نقطه مقابل دیکتاتوری فکری است؛ اما به معنای غلطیدن در روشنفکری مسموم و جاهلانه‌ای که به هرکسی اجازه اظهار نظر بدهد هم نیست. بر همین اساس اگر دقت نکنیم -به خیال کوچ به قله آزاداندیشی- از دامان تحجر به پرتگاه جهالت فروخواهیم افتاد. ♨️ لذا آزاداندیشی به معنای «آزادی بیان دادن» و «تریبون دادن» به هر سخن غیرعالمانه و غیر منضبطی نیست. همچنان که برخی واکسن‌هراسان به بهانه آزاداندیشی، شانتاژ و جنگ روانی راه انداخته‌اند؛ آزاداندیشی کجا و این رفتارهای زرد رسانه‌ای و شبهه‌افکن کجا. 🔹 آزاداندیشی وقتی معنا پیدا می‌کند که اجازه بدهیم در هر رشته‌ای متخصصین زبده آن رشته اجازه اظهار نظر و ارائه نظریات و فرضیات خویش را داشته باشند؛ آن هم در یک محیط علمی و به دور از هیجانات و احساسات سطحی و عوامانه؛ که اگر غیر این باشد بدعتی است در لباس آزاداندیشی؛ بدعت در جرأت‌دادن به افراد برای طرح سخنان و ایده‌های خام، بدون پشتوانه و به دور از آبادیِ تخصص. 🔻 در مورد واکسن نیز گرچه برخی دلسوزان نگران اذهان شبهه‌زده‌ی بدنه حوزه بوده‌اند؛ اما راه علاجش این نیست که ما از هیاهوگران مدعی و بی‌تخصص دعوت کنیم و به صدایشان ضریب بدهیم. به امید تحقق آزاداندیشی حقیقی و به دور از هرگونه افراط و تفریط. @Manahejj ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
علی لندی و غافلگیری فرهنگی ✍️ احمد اولیایی 🔻در اوج گسترش سبک زندگی مدرن و تحیر دهه هفتادی‌ها و دهه هشتادی‌ها از گستره وسیع انتخاب‌ها، ناگهان علی لندی چُرت هزاران نوجوان هم نسل خودش را پاره می‌کند، و قلم تحلیلگران فرهنگی را متوقف می‌سازد. نوجوانانی که این روزها مسیر کلاس‌های فوق برنامه تا گیم نت‌ها و فاصله کافی شاپ‌ها تا گعده‌های شبانه را طی می‌کنند و میان انتخاب والدین یا سلبریتی‌ها به عنوان مرجع فکری مردّدند. و تحلیلگران فرهنگی اجتماعی که فرهنگ را در فضای ناامیدی تحلیل می‌کنند، و نوجوانان این جامعه را غرق شده در هجمه‌های فرهنگی مدرن و پست مدرن می‌دانند. هر دو گروه در مانند پدیده‌های «علی» غافلگیر شده‌اند و البته بیدار. چه می‌شود که علی لندی نه در یک فرایند فکری بلکه در لحظه، کاری را انجام می‌دهد به نظر ما خارق‌العاده می‌آید. حضور قهرمانانه، کنش معقولانه، شجاعت و ایثار، تفکر اجتماعی و خانواده‌محوری به‌جای فردگرایی و مسئولیت پذیری غیر قابل وصف تعابیری ست که می‌توان به این کنش او منتسب کرد. این کنش نه یک فعل جوارحیِ صرف بلکه حاصل فرایند فرهنگی است. فرایندی که نه لزوما عیان اما زنده در درون او و جامعه همیشه در حرکت بوده است. این فرایند با خلقت آغاز شده و مبتنی بر بخش ذاتی فرهنگ استوار است. مادامی که قائل به بخش ذاتی فرهنگ باشیم باید عنصر «امید» را به تحلیل پدیده‌های فرهنگی بیافزاییم. علی لندی نماینده نسل نوجوانان امروز است که امیدان آینده جامعه‌اند و در بزنگاه‌های اجتماعی فرهنگی آن کار که قرار ست را، انجام خواهند داد. ➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🏴 انا لله و إنا الیه راجعون ◾️ روح ملکوتی علامه حسن‌زاده آملی دقایقی قبل به ملکوت اعلی پیوست. 🔹 علامه حسن حسن‌زاده آملی متولد اواخر سال ۱۳۰۷ در قریه ایرا بخش لاریجان شهرستان آمل است که از فیلسوفان متأله، فقیه، عارف، منجم و مدرس دروس حوزوی بودند. 🔹 این عالم برجسته و شهره جهان اسلام علامه ذوالفنون و علامه دهر بوده و در ادبیات، علوم غریبه، ریاضی، هیئت و طب تبحر خاص داشتند. 🔹 همچنین معظم‌له به غیر از زبان فارسی و مازندرانی به زبان‌های فرانسوی و عربی نیز تسلط داشته، اشعار اثرگذار و جذاب به زبان طبری و فارسی دارد و تاکنون حدود ۱۹۰ اثر از علامه حسن‌زاده آملی به ثبت رسیده است. @Manahejj
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ 🔸قدیمی ترین دغدغه ام، نسبت و و بود. و پاسخ این سوال، نهفته در اندیشه و سلوک علامه حسن زاده آملی. از آخرین نسل علمایی که می توانستیم حقیقتا خطابش کنیم. او حقیقتا علامه بود. رحمت الله علیه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
🔸اربعین؛ پرچم کشتی تمدن اسلامی 🔹آیت‌الله حائری شیرازی این جمعیت چند میلیونی که به پیاده‌روی اربعین می‌روند را چه کسانی پذیرا هستند؟ همان کسانی که هشت سال با ما جنگیدند و ما نیز با آنها جنگیدیم. چیزی جز عنصر حب نمی‌تواند مردم عراق را وادار به چنین رفتارهایی کند. در روایتی داریم «هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُب»؛ یعنی آیا دین جز محبت است؟ اگر محبت را برداریم، از دین چیزی باقی نمی‌ماند. ما در حدیث کساء می‌خوانیم «انّی ما خلقت سماء مبنیّة ...» خداوند می‌فرماید من آسمان و زمین و خورشید و ماه و فلک و دریا را جز با محبت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نیافریده بودم. خداوند همه چیز را به نسبت حب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) آفرید. اربعین را مانند پرچمی بر روی کشتی به اهتزاز در آورید، وقتی کشتی از دور می‌آید، ابتدا پرچم دیده شود. کشتی مثال همان تمدن است و پرچم مثال ماجرای اربعین؛ یعنی ابتدا اربعین دیده می‌شود و بعد تمدن اسلامی. در پیاده‌روی اربعین، اینکه چطور یک پیرزن از زوار مهمان‌نوازی می‌کند را فیلم‌برداری کنید. در خانه‌ای که شخص عراقی امکانات ضعیف مادی دارد ولی با این حال از شما مهمان‌نوازی می‌کند را انعکاس دهید. ماجرای اربعین، انسان را به انسان گره می‌زند، همان انسانی که تمدن غرب به آن اهمیت نمی‌دهد و او را خوار می‌کند. اگر می‌خواهید نهال دوستی بکارید، اربعین را به عنوان پرچم کشتی تمدن اسلام به عالم نمایش دهید. این پرچم و این تمدن می‌تواند کاری کند که دو کشوری که هشت سال با هم مبارزه کردند را دور هم گرد آورد. همایش ملی «ظرفیت‌های فرهنگی و تمدنی اربعین» 21 آبان 1394 ➖➖➖➖➖ @daghdagheha
مسیری برای رهایی از قفس آهنین و تراژدی فرهنگ 🔸در عصری هستیم که به تعبیر زیمل، جامعه شناس آلمانی، ساختارها و دولت ها فربه تر و چاق تر می شوند و عامل ها و افراد، کوچک و کوچک تر. او اسم این رویداد را می می نامد. 🔸یعنی مدرنیته با سرعت بالا و نامهربانی تمام، در حال حذف و محو و یکسان سازی انسان هاست. یعنی همین حالت که دیگر کسی توان و جرات دیده شدن نخواهد داشت و مدرنیته و ساختارهای مدرن، یکه تاز میدان سلطه خواهد بود. 🔸انسان بی هویت و سرگردان، محصول همین بی تفاوتی و نامهربانی مدرنیته است. مرگ سوژه در چهره اجتماعی خود، را می‌سازد که هدف خاصی جز پرسه زنی و گذران وقت را در سر نمی پروراند و در چهره فرهنگی خود، انسان شهرت طلب و به تعبیر امروزی، را رقم می‌زند. 🔸حال در این هیاهو و سرگردانی، عده ای هستند که قصد و مرام مقدس را برای رهایی از انتخاب کرده اند. از اتوبان به ظاهر شیک و در باطن، چدنیِ مدرنیته، به جاده در ظاهر خاکی و در باطن پر از معنا و آزادی و آزادگی نجف تا کربلا پناه میبرند. 🔸معنایی که گمشده عصر جدید است و اربابانش با چاشنی تکنیک و فن سالاری و رسانه، آنرا از ملت ها دریغ می‌کنند. چرا که و آگاهی و معنویت، شاه کلید آغاز دوران طلایی بشریت خواهد بود. 🔸اربعین نه یک روز در میان روزها و کربلا نه شهری در میان شهرهاست. پیاده روی اربعین یک تفریح اجتماعی و توریستی نیست که بیست سی میلیون عاشق را هرساله تجربه می‌کند. یک نیست که با کت وشلوار و کراوات آغاز شده و با چمدان های پر از سوغاتی های آنچنانی به پایان برسد. 🔸این پیاده روی یک حرکت تمدنی است. تجلی فرهنگی است که از ۱۴۰۰سال پیش آغاز شده و تا برپایی کامل حقیقت و عدالت در سایه ولایت ادامه خواهد داشت. 🔸 مسافرت نیست بلکه یک هجرت از خویشتن و ماتریالیسم تاریخ و جامعه بهت زده و گرفتار است. یک از خویشتن برای رسیدن به خودآگاهی و خودشناسی. 🔸تلاشی که در مسیر بازگشت، در خدمت جامعه‌سازی قرار خواهد گرفت. نورانیت و اتحاد و سلامت و معنویت و گذشت را به جامعه و محیط، هدیه خواهد داد و گام های رسیدن به تمدن سازی را سرعت خواهد بخشید. 🔸افرادی را تربیت خواهد کرد که خودخواهی را رها کنند و به یک برسند. انسانی بامرام و دوست داشتنی که اهل دروغ و ریا و تنبلی و خیانت در امانت نیست و آیتم ها و اقتضائات مدرنینه را با اخلاق اربعینی دُور خواهد زد. 🔸اینجا کسی طالب و دیده شدن نیست و احدالناسی در خیل جمعیت میلیونی، احساس غربت و تنهایی ندارد. اینجا مثل لندن، لازم ندارد و مثل ژاپنِ تا دندان تکنولوژیک، از بحران رنج نمی برد. اینجا خلوت ها و شلوغی هایش یک طعم و رنگ دارد. تمامش صفاست و بوی زندگی و عشق می‌دهد. 🔸اما یادمان نرود که مُبدع و مبدا مکتب اربعین، پاهای مقدس شیرزنی است که در سوریه مدفون است و ما این مسیر را به نام و یاد عمه سادات می‌شناسیم. ویزای لشگر اربعینی ها در سفارت زینب کبری(س) به امضا رسیده و این حرکت نورانی تا رسیدن به آن در جان های عاشقانش ادامه خواهد داشت. 🔸ما جاماندگان نیز همچون مدافعان حرمش می‌سراییم . بی بی جان برای دیدن برادرت سر از پا نمی شناسیم و نشد که پای پیاده به حرمش رهسپار شویم. اما بدان و شاهدباش که برای عزت و امتداد قیامی که شما آغازگرش بودید، نه دست و پا که سر و جانمان را فدا می کنیم و نشان می‌دهیم که اگر آن‌روز همراه شما بودیم نه‌ سری بالای نیزه ها می رفت و نه به گوشواره و معجری جسارت می‌شد. یا زینب یا زینب ما عاشق حسینیم یازینب یازینب ما سائل دمشقیم یازینب یازینب بی نام و بی نشانیم یازینب یازینب تاکربلا روانیم ✍علیرضامحمدلو 🆔 @andisheengelabi
📢 اربعین، ظرفیتِ یکدست کردنِ جامعهٔ شیعه را دارد. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «اربعین ظرفیت تبدیل شدن به یک نقطه کانونی را دارد و تا کنون این ظرفیت را نشان داده است. البته باید توجه داشت که این ظرفیت‌های تاریخی در مراحل مختلف ظهور پیدا می‌کنند و باید مرحله تاریخی‌اش فرا برسد. فرض کنید کعبه پیش از اسلام هم بوده، ولی بعد از اسلام موقعیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. در زمان حضرت ابراهیم(ع) نیز موقعیت داشته (که قرآن فرموده: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمينَ»)، ولی باید در دین نبی اکرم(ص) ضرب شود تا به موقعیت حقیقی خودش برسد. ما وقتی می‌خواهیم نسبت به این‌گونه حوادث تصمیم بگیریم باید متناسب با ظرفیت حقیقی آن برنامه‌ریزی کنیم. در غیر این صورت از آن حقیقت پیش می‌افتیم و آسیب می‌زنیم. ما باید به ‌اندازه‌ای که از آن طرف راه باز می‌شود برنامه‌ریزی کنیم. برنامه‌ریزی‌ها باید به این نکته معطوف شوند که قلوب متوجه شوند، بصیرت ایجاد شود، حرکت‌ها ایجاد شود و نسل‌ها و ادیان و خرده‌فرهنگ‌ها باید ساماندهی و سازماندهی شوند. البته متناسب با انفتاحی که از آن طرف ایجاد می‌شود. چون ما برنامه‌ریزی نمی‌کنیم، از آن طرف برنامه‌ریزی می‌شود. برای مثال، ما در ظهور حضرت چه نقشی داریم؟ این خود حضرت هستند که ظهور می‌کنند. ظهور یعنی ظهور حقیقتِ آن کلمه غیبی. البته ما باید خودمان را آماده کنیم و اقدامات ما باید متناسب با تجلیاتِ آن طرف باشد. اصلاً معنی علائم ظهور همین است. یعنی ما باید بفهمیم که در کدام موقف هستیم تا خود را متناسب با آن موقف و برای حوادث بزرگ مهیا کنیم. چون اصل حوادث بزرگ از آن طرف شکل می‌گیرد و ما باید متناسب با گشایشی که از آن طرف شکل می‌گیرد، موقعیت را بفهمیم و عمل کنیم و عقب نیفتیم. ممکن است الآن ظرفیت شریک کردن ادیان دیگر را در زیارت اربعین نداشته باشیم ولی ظرفیت یکدست کردن جامعه شیعه و ایجاد همدلی و همفکری حول اربعین را داریم. یعنی زیارت اربعین را به سفری تبدیل کنیم که نقطه مقابل گردشگری غربی باشد. گردشگری بستر توسعه غربی است که در دنیا نمونه‌هایی برای آن معیّن کرده‌اند که همان شهرهای اصلی دنیای غرب هستند. ما عوض آن، زیارت را داریم که بستر تحقق جامعه مهدوی است. باید دید بستر این کار چقدر آماده است تا به همان اندازه زیارت را در مقابل گردشگری سامان داد.» ☑️ @mirbaqeri_ir ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠درس بزرگ مهربانی حضرت علامه حسن زاده آملی 🔸علما را معمولا به گاه خاکسپاری جای مشهور و مقدس در کنار مضاجع شریفه و مراقد ائمه و امام زادگان دفن می کنند اما همسرانشان را در جای گمنام، گویی همسر او نقشی در مقام و منزلت او نداشت. اما پیکر مطهر علامه عزیزتر از جان حسن زاده آملی در آرامگاهی که در حیاط خانه خود برای همسرشان ایجاد کرده بودند در روستای ایرا لاریجان اتاقکی با بام سبزرنگ به خاک سپرده می شود. معنای این خاکسپاری متمایز چیست؟ 🔸می گویند علامه حسن زاده آملی همواره از مهربانی‌های همسر خود می‌گفت و وقتی از ایشان درباره چرایی دفن همسرشان در منزل سوال شده بود فرمودند می‌خواهم بیشتر به ایشان خدمت کنم. 🔸حضرت علامه حسن زاده نام اتاقی را که همسر گرامی شان در آن آرمیده، بیت الرحمه نامیده است. این روح ملکوتی در بیت الرحمه در کنار همسر قرار می گیرد تا باز مهربانی کند و مهربانی بیند. 🔸شاید راز این تصمیم در فص آخر باشد. علامه، شارح و تکمیل کننده فصوص‌الحکم ابن عربی است و سر فص حکمة فردیة فی کلمة محمديه را نوشيده است عشق به همسر به مثابه یکی محبوب های سه گانه محمدی(ص) را شرح نموده و با فص حكمة عصمتية في كلمة فاطمية كار بزرگ شیخ اکبر را تکمیل کرده است. شاید آخرین سخن آن سالک توحیدی درک هستی شناختی راز زوجیت و عشق به همسر باشد. ✍️ علی اصغر اسلامی تنها 🆔@hamshenasi ➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠درس توحید دخترکان روستایی 🌹شاید بیش از بیست سال پیش بود در یکی از روستاهای دور افتاده سیستان برای دخترهای دبستانی کلاس گذاشته بودم. کلاسم اینطور بود که یک سوالی را میپرسیدم و تلاش میکردم با همفکری با خود بچه ها جوابش را پیدا کنم. هر جوابی میگفتند روی تخته سیاه مینوشتم. 🌹یک بار پرسیدم بچه ها درباره خدا چه میدانید؟ یکی گفت:«خدا یکی است» پرسیدم: «یعنی چی یکی است؟ خوب همه ما یکی هستیم مگر کسی را داریم که دو تا باشه؟» 🌹دستهای همه دخترکان بالا رفت که جواب بدهند. یکی گفت خدا بزرگتر است. دیگری گفت دانا تر است. دیگری گفت داراتر است. من هم فقط مینوشتم. در حین اینکه مینوشتم به یک نکته فکر میکردم که بچه ها! این جوابها را شما چطور مربوط به آن سوال میدانید؟ چطور پرسش از یکی بودن را به بیشتر بودن و بزرگتر بودن ربط میدهید؟ 🌹بعد ها با این جمله امیرالمومنین روبرو شدم که میفرماید:«کلّ مسمّی بالوحدة غیره قلیل»(خطبه۶۴) یعنی هر چیزی که واحدش میدانیم به جز خدا، قلیل است. یعنی همه ما به دلیل نداشتن هایمان واحدیم و او از دارایی و بزرگی اش. به قول شهید مطهری«چقدر زیبا و عمیق و پر معنی است این جمله». آن دختران درس ناخوانده روستایی هم همین را میگفتند. چطور ممکن بود؟ 🌹فهم فطری ساده کودکانه از خدا همه اوصاف او را در بستر توجه به بینهایت بودن او میفهمد. او هم نگاه تشبیهی و اثباتی دارد به اوصاف خدا و هم نگاه تنزیهی و انکاری. او این دو را با هم ادراک میکند. 🌹حقیقت فطرت در وجود ما باعث میشود راحت و ساده با دین همزبان شویم. احساسش کنیم و با او رشد کنیم. این علقه و بلکه تطابق فطرت و متن دین برای مقوله تعلیم و تربیت خیلی راه گشا است. 🌹یک پی نوشت: اگر صفتهای خدا را با دو چشم اثبات و انکار هر دو باید دید، توجه کنیم غلظت یک وجه به هر دلیل، ما را از وجه دیگر غافل نکند. گفتمان رهبران انقلاب را ببینیم که مثلا اگر حضرت امام، انقلاب و قیام لله را فریاد میزد، جمهوری اسلامی و حکومت الله را هم تبیین میکرد یا اگر رهبری معظم گفتمان مقاومت در مقابل دشمن را در ساحت اقتصادی فریاد میزند، رفع مانع و پشتیبانی از رشد و جهش تولید را نیز تبیین میکند. گفتمان نفیی صرف به تعطیلی و انسداد میکشد و گفتمان اثباتی صرف به انحراف و اشتباه. @ali_mahdiyan ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠وفات استاد حسن زاده آملی و ستیزه‌های دیرین حیدری/ نعمتی: یادکردی از فیلسوف عدالت حکیمی ✍️سیدمحمدهادی گرامی ⚠️جریان‌ بر اساس «حس تقابل» و نه «تقابل نفس الأمری» شکل می‌گیرد ⬅️ آنچه در این چند روز در پی آیند وفات استاد حسن زاده آملی شاهد بودیم(نک: اینجا (https://t.me/alamehasanzade))، بار دیگر مرا به یاد ستیزه‌های دیرین میان فیلسوفان/عارفان از یکسو و فقها/متکلمان از سوی دیگر در سنت تاریخی شیعه بلکه کل اسلام انداخت. ستیزه‌هایی که از عصر امامان شیعه آغاز شد و با فراز و نشیب‌هایی تا به امروز نیز تداوم یافت. درباره این ستیزه‌ها، تهافت‌ها، تکفیرها و ردیه‌ها سخن زیاد به میان رفته است: از هشام حکم و غزالی و راوندی گرفته تا ملاصدرا و احمد احسایی و ملاطاهر قمی و برغانی و ... . اما در اینجا جای تکرار مکررات تاریخی نیست که خود به آتش این جدال بی پایان خواهد افزود. ⬅️ من گمان نمی کنم که این ستیزه طرف حق و یا دست‌کم أحقّی ندارد که گمانی باطل است؛ اما تردید ندارم که برای شرایط کنونی و فعلی جامعه ما ثمری جز کینه‌توزی و تشدید شکاف‌ها و دودستگی‌ها ندارد که اگر ثمری داشت در طول این قرنها یا دست‌کم این چند سده یا چند دهه آشکار می‌شد. این جدال‌های بی‌پایان مرا بیشتر به یاد آنچه که دعواهای حیدری/نعمتی گویند، می‌اندازد تا کنکاشی برای دفاع از حق و حقیقت. ⬅️ کنشگران چنین ستیزه‌هایی ممکن است هیچگاه به سطحی از خودآگاهی که که نقش‌آفرینی خود را درک کنند، نرسند. این خودآگاهی زمانی شکل خواهد گرفت که کنشگران ستیزه‌های کلامی و جدلی بدانند که رودررویی‌ها و تقابل‌های به ظاهر فکری و کلامی بیش از آنکه عقلانی باشد هویتی، روانشناختی، ایدئولوژیک و براساس سوگیرهای تربیتی است. کنشگر جدلیِ اثبات‌گرا که انگاره عقلانیت ناب و دستیابی به غایت القصوای حق و حقیقت او را به خود وانمی‌نهد، نه تنها در سطح معرفت‌شناختی سبب رکود و خمودی علوم اسلامی می‌شود، بلکه در سطح اجتماعی نیز بسیاری از سرمایه‌های انسانی و فکری را به فرسایش و نابودی می‌کشاند( درباره این رویکرد اثبات‌گرایانه نک: اینجا (https://t.me/Khanishha/631))؛ نمونه‌ای از این فرسایش‌های بی‌پایان میان شیفتگان عرفان و فلسفه از یک‌سو و پای‌بندان به فقه و کلام و شریعت از سوی دیگر رخ داده و در حال تداوم است. ⬅️ با این حال، بیش از پیش حس می‌کنم که این ایام بیش از هر زمان دیگری، حلقه کنشگران این میدان تنگ‌تر شده است و به برکت آگاهی جمعی که در حال شکل گیری است و هر روز پخته‌تر می شود، بسیاری به خوبی دانسته اند که دغدغه، درد و مسأله جامعه، سیتزه‌های دیرین حیدری/نعمتی نیست( نک: اینجا و کامنت‌های مربوطه (https://t.me/AlBasatin/1890)) ⬅️ همچنین بر این باور نیستم که سنت ما مسیری برای برون‎رفت از وضعیت موجود ندارد و آنگونه که برخی گفته‌اند این مسأله عمیقا به گسست موجود میان علوم انسانی جدید با علوم حوزوی باز می‌گردد( نک: اینجا (https://t.me/NewHasanMohaddesi/6597)). فارغ از یک بحث تحلیلی و استدلالی در این خصوص که البته مجالی موسع تر می طلبد، علامه حکیمی به روشنی این انگاره را نقض کرد. با اینکه ضرورت بازسازی و نوسازی این سنت بر کسی پوشیده است، با این حال شخصیت بی‌بدیل حکیمی از همین بستر و سنت برآمد. ⬅️ محمدرضا حکیمی که اندکی پیش چهره در نقاب خاک کشید، مثالواره‎ای از ظرفیت سنت حوزوی ما برای برآمدن کنشگرانی است که وضعیت کاملا متفاوتی دارند. محمد رضا حکیمی که به روشنی ریشه در سنت تاریخی حوزه های شیعه داشت و اتفاقا از نظر معرفتی تفکیکی بود و از این جهت بسیار نزدیک به کسانی بود که این روزها مشغول غربال کردن و سره/ناسره کردن کلمات استاد حسن زاده آملی هستند، چهره ای دیگر از خود به یادگذار گذاشت. ⬅️ ای بسا در طول چهار دهه گذشته کمتر کسی را در میان اندیشمندان سنتی شیعه بتوان یافت که اینگونه هر کسی از هر قماشی او را واقعا از سویدای دل بستاید. چرا که او به راستی فیلسوف عدالت و مردم بود و می‌دانست که وظیفه اش دمیدن بیهوده در آتش ستیزه‌های دیرین حیدری/نعمتی نیست. احتمالا به همین دلیل نیز بود که هویت «مکتب تفکیک» را به خوبی به نام خود سکه زد و از خود به یادگار گذاشت و همه حتی منتقدان اندکش را به خضوع بر سر آستانش واداشت(العلماء باقون ما بقی الدهر ... ). ➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
🔴معرفی کتاب 🖊احمدحسین شریفی 🔶یکی از کتاب‌های بسیار مفید برای مطالعه، کتاب تعهد به حقیقت نوشته دوست اندیشمندم جناب دکتر محمد فنائی اشکوری است. مهمترین ایده‌ای که در این کتاب به زیبایی و اتقان تمام منتقل شده است این است که «پیش از دلبستگی به هرچیزی باید دلبسته به حقیقت باشیم. قداست هر امر مقدس تابع قداست حقیقت است. پس دلبستگی به حقیقت و تعهد به آن نخستین اصل در حیات بشر و مهمترین معیار برای هر دلبستگی و تعهدی است.» 🔶این کتاب نخستین بار در سال ۱۳۷۸ منتشر شد، و انتظار این بود که تاکنون ده‌ها بار تجدید چاپ شود، اما به دلایلی که جای گفتنش نیست، چاپ دوم آن تا الان به تأخیر افتاد! 🔷به همه استادان و دانشجویان و طلاب عزیز مطالعه این کتاب بسیار ارزشمند را توصیه می‌کنم. برای تهیه آن می‌توانید به آدرس زیر مراجعه کنید👇👇👇 https://eshop.iki.ac.ir/shop/7/Product/4572 @Ahmadhoseinsharifi ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠افرا 🔸نقدی بر سریال تلویزیونی افرا 🖊علی مهدیان 🔺بهرنگ توفیقی سریالهای خوبی را کار کرده. سریالهایی جذاب و پر کشش. دلیل اصلی موفقیت او هم قصه های خوبی است که انتخاب میکند. حالا چه این قصه ها با قلم فاخر و خواستنی سعید نعمت الله نوشته شده باشد. چه قلم مذهبی معنوی حامد عنقا یا دیگران. 🔻 افرا اما ضعفهایی داشت که عمده آنها در قصه های قبلی توفیقی هم وجود داشت لکن در اینجا بیشتر خود را نشان میداد. اگر بخواهم در یک کلمه خلاصه کنم باید بگویم «پاسخهای نیم جویده و سرپایی به مسائل خیلی مهم». افرا مساله های بسیار مهمی را آغاز میکند ولی همه را رها میکند. 🔻مساله عدالت و ظلم بمثابه یک واقعیت کلان فرهنگی اجتماعی، موضوع جذابی است اما در نهایت به یک امر اخلاقی معنوی فردی فروکاسته میشود و با دل کندن پدر از کارخانه اش تمام میشود. یک پاسخ لوس و بی خاصیت. این همان دردی است که سریال آقازاده هم دچارش بود. انگار همه چیز به یک دلبستگی شخصی یک فرد به مال دنیا ختم میشود حال آنکه حل مساله بمثابه یک درد کلان اجتماعی فرهنگی ورودهای جدی تری لازم دارد که توفیقی تصمیم به چنین ورودهایی ندارد. بلکه گویا به جز این مشکل اخلاقی شخصی او دیگر مشکل چندانی با وجود آن گسلهای جدی ظالمانه در کلان جامعه که ظالم پرور است، ندارد. 🔻نکته دیگر شخصیت وحید و انتقام او است. یادم میآید در دهه شصت فیلم سینمایی «مشت» را در سینما دیدم. با اینکه شش هفت سالم بود که آن فیلم را دیدم اما جذابیت داستان فیلم و شیرینی آن هنوز هم در ذهنم هست. داستان جوانی کارگر که از یک پولدار محتکر مشت میخورد به دلیل مخالفتش با احتکار او و بعد تصمیم میگیرد همین مشت را به او بزند. انتقام گرفتن وحید میتوانست چنین مزه ای پیدا کند. قیام جوان آزاده ای که تصمیم میگیرد مقابل ظلم بایستد تصمیمی الهام بخش به دیگران اما این پرونده هم نیم جویده رها میشود. یک انتقام از سر داغ شخصی که با کشف حقیقت و توبه افراد تمام میشود. 🔻بدتر آنکه توفیقی به وحید حق میدهد که برای احساس ظلم خود به همه ظلم کند به همسر مسعود به خود مسعود به پدرش به مادرش به همسر خودش به خانواده مهران به خود مهران و این همه ظلمهای او به اسم انتقام که گاهی حالت بیماری به خود میگیرد از طرف کارگردان چشم پوشی و رها شود. این یعنی او بنا ندارد بین انتقام عاطفی و کور و بلکه ظالمانه و انتقام عاقلانه انسانی الهام بخش تفاوت بگذارد. 🔻پرونده نیمه باز دیگر اینکه فیلم میتوانست محل تلاقی سبک دو پدر باشد، پدری که بنا دارد پدر بودن خود را با فهم درست روابط انسانی باز بیابد و پدری که بنا دارد پسرش را با محاسبات و معاملات و پول پیدا کند. اما این پرونده هم نیم جویده و ناپروده رها شد. چه بسا میشد به این ترتیب دو ساختار ارتباطات اجتماعی بلکه حاکمیتی را به تصویر کشید که نشد و بی هدف و ناتمام رها شد. @ali_mahdiyan ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠گونه شناسی اهل پژوهش فرانسیس بیکن فیلسوف انگلیسی برای بیان اهمیت مرحله روش (جمع آوری و پردازش اطلاعات)، در اثر مشهور خود به نام ارگانن نوین با یک تمثیل اهل تحقیق را به سه دسته مورچگان، عنکبوتان و زنبوران عسل تقسیم می‌کند. او می‌گوید: 1️⃣ 🐜برخی از اهل تحقیق مانند مورچه‌‌اند. ویژگی بارز مورچه این است که همیشه در حال جمع‌آوری و ذخیره مواد مورد نیاز خود است، اما هیچ‌گاه با استفاده از آنچه گردآوری کرده محصول جدیدی تولید و عرضه نمی‌کند. برخی از اهل پژوهش نیز دائم در حال جمع‌آوری اطلاعات‌اند. این افراد با آنکه تلاش زیادی می‌کنند و فیشهای زیادی نیز فراهم می‌آورند، اما نتیجه کار آنها چیزی بیشتر از انتقال و یادداشت کردن دسته‌ای از اطلاعات در محلی دیگر نیست. به تعبیر رایج، چنین افرادی معمولاً در حال تبدیل اطلاعات چاپی به اطلاعات دست‌نویس و سپس چاپ دوباره همان اطلاعات هستند و هیچ پردازش و تولید تازه‌ای در کار آنها مشاهده نمی‌شود. 2️⃣ 🕷دسته دوم از اهل پژوهش به عنکبوتان شبیه اند. ويژگی بارز عنکبوت آن است که بدون جمع‌آوری ماده‌ای خاص، دائم به تنیدن تار مشغول است. منظور او از این تشبیه آن است که گروهی از نویسندگان و نظریه‌پردازان بدون اتکا به اطلاعات کافی اعلام نظر می‌کنند. کارشان صرفا دسته بندی ها و تفسیر تکراری و بی ثمر است. این گونه نظریه‌پردازی بیشتر به بافته‌های بی‌ارزش عنکبوت شباهت دارد تا نظریه‌های علمی و تحقیقاتی. 3️⃣ 🐝 محققان حقیقی‌، همچون زنبورهای عسل‌اند. زنبور عسل ابتدا به سراغ بهترین منابع، یعنی گلهای تازه و معطر می‌رود و به ‌اندازه کافی شهد آنها را جمع‌آوری می‌کند. او به آنچه جمع‌ کرده است قانع نمی‌شود و تلاش می‌کند با استفاده از یافته‌هایش محصولی مفید و ارزشمند چون عسل تولید کند. محقق واقعی نیز کسی است که بتواند با بهره‌گیری از اطلاعات گردآوری شده و پردازش آن، با ایده‌ای نو، پاسخی جدید و نوآوری و ابتکاری سودمند ارائه کند. هر چند چنین فردی از هيچ‌گونه تلاش و تتبعی برای یافتن و جمع‌آوری اطلاعات فروگذار نمی‌کند، اما مورچه‌وار در پی انبار کردن انبوه اطلاعات نیست. او همچون زنبور عسل با جستجو در میان منابع گوناگون، صرفاً مواد و اطلاعاتی را که احتمال می‌دهد به‌ نحوی در تولید محصول مورد نظرش تأثیرگذار باشد گزینش می‌کند. با گردآوری این مواد، زمینه لازم برای تولید محصول و ارائه نظریه جدید فراهم شده است. اما با جابه‌جا کردن اطلاعات و مواد اولیه اتفاق جدیدی رخ نخواهد داد؛ همان‌گونه که با انتقال شهد گلها به کندو، عسل تولید نمی‌شود. توليد دانش و ارائه محصولی سودمند و قابل استفاده نیز در گرو پردازش و تحول در اطلاعات است. در تحقیق نیز در صورتی می‌توان از یافته‌ها و معلومات قبلی به عصاره ارزشمند علم جدید و هدف والای تولید علم رسید که از مسیر پردازش و تجزیه و تحلیل اطلاعات عبور شود. پردازش اطلاعات نشان‌دهنده حضور فعال محقق در عرصه تحقیق و بارورکننده اطلاعات و فرایند تحقیق است. البته اگر این پردازش با اتکا به اطلاعات صادق، کافی و معتبر انجام نشود، محصولی جز کتابسازی و بافته‌هایی عنکبوت‌وار نخواهد داشت. در حقیقت محقق واقعی دغدغه ای اصیل، بینشی وسیع و عمیق، پرسشی نیکو و ایده نوآورانه دارد لذا در جمع آوری بهترین اطلاعات کوشش می کند و با پردازش خلاقانه، آنها را فرآوری کرده و دانش مفید و علم نافع تولید می کند. 4️⃣🦟 البته باید به تمثیل بیکن قسم چهارم را افزود چرا که برخی نیز مگس‌اند و این مگس‌صفتان بر سر سفره پژوهش دیگران دزدانه می نشینند، انتحال و سرقت علمی کرده و آثاری از دیگران برداشته، آلوده کرده و به نام خود روانه بازار می‌کنند. 🆔hamshenasi ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠جای خالی فقه فرهنگ 🖊دکتر احمد اولیایی 🔸بیستم مهرماه آخرین مصوبات و موضوعات دروس خارج فقه معاصر برای سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ از سوی آیت الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه ابلاغ گردید. 🔸فارغ از بسته حمایتی دروس خارج فقه معاصر که در این ابلاغیه تبیین شده است، بسته نهایی موضوعات ابلاغ شده برای دروس خارج فقه معاصر جای تأمل دارد. این تأمل می تواند منجر به کشف نقاط قوت و البته کاستی هایی در این فهرست شود اما این یادداشت فقط در صدد است تعجب خود را از عدم ذکر «فقه فرهنگ» در میان عناوین دروس خارج فقه معاصر نشان دهد. فقه بورس، پولشویی، ورزش، العربون، اوراق الیانصیب، قراردادهای کاهش ریسک و … از جمله موضوعات مطروحه برای خارج فقه معاصر هستند اما ظاهرا حوزه فرهنگ قرار است همچنان مظلوم واقع شود. 🔸فرهنگ عرصه تبلور کنش های انسانی است. به عبارت دیگر فرهنگ فارغ از تعاریف متعدد و پیچیدگی های نظری اش محل بروز کنش فرهنگی انسان امروز می باشد. این کنش تعبیر دیگری برای اعمال و تکالیف است. و همه می دانیم فقه نیز برای کشف و تبیین اعمال و تکالیف انسان مسلمان تلاش می کند. به بیان دیگر اگر موضوع فقه، فعل مکلف است و فرهنگ نیز نمود عینی کنش و فعل انسان باشد پس فقه فرهنگ می تواند یکی از مهم ترین فقه های مضاف باشد. 🔸از طرف دیگر انسانی که قرار است مسیر تعالی را طی کند باید تکلیف او و کنش مطلوبش تعریف و تبیین شود و این فقه است که بار اصلی این کار را به دوش می کشد. فرهنگ نیز که بخش عمده آن آینه ی ایده ها، خلاقیت ها، هنرها، تأملات و تفکرات انسان است باید از دانشی که تکلیف فرهنگی را کشف کند، تبعیت نماید تا انسان مختار فرهنگی در میان خطاهای کنشی خویش مسیر را گم نکند. این دانش می تواند همان فقه فرهنگ باشد. 🔸پرسش های فرهنگ از فقه بسیار است؛ اساسا حکم کنترل فرهنگ البته پس از بررسی امکان آن، از منظر فقه معاصر چیست؟ تلاش در جهت ترویج فرهنگ مطلوب چه حکمی دارد و نظر فقه معاصر در دعوای عاملیت با ساختار در فرهنگ چگونه تبیین می شود؟ آزادی های فرهنگی مانند آزادی خلاقیت و ایده در فقه معاصر چرا و چگونه باید ارزیابی شود؟ از آنجهت که بخش عمده ای از فرهنگ به صورت میراث از گذشته آمده و به آینده منتقل می شود، بحث از عدالت فرهنگی بین نسلی در کجای فقه امروز قرار می گیرد؟ اگر فقه معاصر به نظامات اجتماعی می اندیشد، نظام فرهنگی و چالش های آن اعم از تداخل سیاستگذاری نهادها را از چه مسیری حل می کند؟ و اساسا باید ها و نبایدهای فرهنگی که همان تکالیف فرهنگی است چه چیزهایی می باشند؟ مرز توقف نسبیت فرهنگی از نظر فقه کجا ترسیم می شود؟ و به طور کل ایده فقه معاصر برای نمادهای سمبلیک فرهنگی اعم از کلامی مانند زبان، ادبیات، شعر، داستان، موسیقی و … و غیر کلامی مانند معماری، میراث فرهنگی و … چیست؟ بار تمام این پرسش ها از حیث تعیین تکلیف انسانی و نظام فرهنگی بر عهده فقه فرهنگ است. -به نقل از صدای حوزه ➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
⏰ یکشنبه ۲۵ مهرماه در مدرسه مبارکه فیضیه قم برگزار می شود؛ 🌀 اجتماع بزرگ حوزویان برای اعلام انزجار از کشتار بیرحمانه مردم افغانستان ◀️ در پی جنایات خونین مساجد شیعیان افغانستان درس های روز یکشنبه ۲۵ مهرماه سال جاری از ساعت ده صبح تعطیل و اجتماع بزرگ طلاب، اساتید و روحانیون برای اعلام انزجار از جنایات تروریستی و کشتار بیرحمانه شیعیان مظلوم افغانستان و دفاع از ملت مظلوم افغانستان، در مدرسه مبارکه فیضیه قم برگزار می شود. ◀️ متن اطلاعیه •┈┈••✾••┈┈• @HawzahNews | خبرگزاری‌حوزه
و جهان با آمدنت جهان دیگری شد... محمد(ص) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠 نماز جمعه در آمار 2⃣ گزینه "هیچ" شرکت نکردن را در جدول بالا مقایسه کنید: نماز جمعه با بیشترین عدم شرکت مطلق(۴۶/۶٪) رتبه اول است! هیئت های مذهبی با ۶/۹٪ کمترین عدم شرکت مطلق را دارد! پ.ن: هیئت های مذهبی به لحاظ جایگاه سنتی، تباین جدی با نماز جمعه ندارند؛ پس افزایش شرکت در هیئت های مذهبی، کاری دگراندیشانه نیست. نمازجمعه هم شاید بتواند با افزایش کارکردهای معنوی و اجتماعی اش(بخصوص برای جوانان) از سمت و سوی دینداری معاصر ایران جا نماند. امام جمعه، منصوب حاکم در نهاد مدنی است؛ یعنی باید بتواند مردم را به حکومت پیوند و حکومت را مردمی کند. اگر با کاهش مشارکت مواجه است، معلوم است وظیفه اش را خوب انجام نداده است؛ مثلا نماز جمعه را به روابط عمومی نظام بروکراتیک تقلیل داده، یا زبان بلیغ در دفاع از حرکت عمومی حکومت به سمت آرمانها نداشته است. محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
۴۵۶ نفر 💠چقدر هنرمندانه، هوانگ دونگ هیوک حقیقت متناقض دنیای سرمایه داری را به تصویر کشیده. دنیایی با شعار برابری و دموکراسی و آزادی و واقعیت نفرت انگیز کشتار بی رحمانه مردم. دنیایی که در آن، عملا مجبوری برای ماندن در آن، بر روی زندگی و مرگ خود قمار و بازی کنی و داستان تنها ۴۵۶ نفر از آنها را در این سریال می بینیم. 💠کره جنوبی که با فیلم نه چندان قوی انگل، اسکاری شده بود، حالا با مینی سریال بازی مرکب، رکورد تماشاگران نتفیلیکس را در کمتر از یک ماه زده و جای خود را در ذهن مردم دنیا حسابی باز کرده است. 💠با یک داستان جذاب و هیجانی و البته خشن و پر از صحنه های دلخراش و شخصیت های بسیار متنوع، و تعلیق های فراوان، کار تمیزی در آمده است. 💠کارگردان در به تصویر کشیدن دنیای گرفتار چند سرمایه دار که برای سرگرمی، با جان ملت بازی می کنند، بسیار موفق بوده و انزجاری وصف ناشدنی از طراحان این قصه پرغصه به شما هدیه می کند، اما در اینکه باید چه کرد، هیچ ایده ای ندارد و فیلم تنها با عزم شخصی یک نفر برای بازگشت به کره جنوبی و سر درآوردن از اینکه این شبکه پیچیده، چه ماهیتی دارند، تمام میشود. 💠عموما جریانات غرب ستیز، نسخه ای برای نابودی وضع موجود ندارند. اما این سوال مهمی است، راه حل از بین رفتن این تمدن ضد بشری و ضد عدالت و آزادی چیست؟ انقلاب اسلامی با همت مردم، آغازی برای پایان دادن به این دنیای کثیف و پیشنهاد یک الگوی جدید است. @tamardom ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
🇮🇷 استقلال سه نبش! (درباره چند ضلعی توهین به آیت الله صافی) 1⃣ نبش اول: استقلال حوزه استقلال حوزه از حکومت در عین همکاری، به لحاظ نظری خود رهبر انقلاب است.۱ در شمارش فروضِ نسبت حوزه و حکومت فقط این فرض را درست می دانند:" فرض چهارمی هم وجود دارد و آن عبارت است از حوزه علمیه مستقل از حکومت که همکار حکومت است. کار خود را در مجموعه عظیمی که امروز بر دوش همه است انجام می دهد. وابسته به دولت نیست اما به دولت کمک و از آن پشتیبانی می کند. به آن خدمت می دهد آنرا نصیحت و راهنمایی می کند و مقررات اسلامی را به آن می شناساند".۲ نیروهای ولایی و انقلابی حتی اگر راهنمایی و نصیحت مرجعی -بلکه مجتهد و فاضلی- را درست ندانند، نباید آنرا "سراپا غلط" و آن مرجع را بعنوان "مقلدِ سیاسی نیروهای سکولار" مذمت کنند! می توانند حرف درست بنظر خودشان یا بیان رهبری را محترمانه تبیین کنند. خود می دانند حرف و حتی بیانیه یک مرجع، فوری عمل و اجرائی نمیشود که نگران "ناصواب" بودنش باشند(نمونه اش بیانیه همین مرجع در ابطال بود)! آن تعابیر موهن در نقد موجب این موج و برخی آدمها و جریانهای خاص شد، تا آن نصیحت کنج اتاق حالا بنام دفاع از مرجعیت، الزاما حرف درستی القاء شود! 2⃣ نبش دوم: استقلال ایران استقلال حوزه هرچقدر هم لازم، دربش به خیابان استقلال ایران باز میشود. با یک حکومت جبّار دست نشانده، چیزی از حوزه نمی ماند که از استقلالش بپرسیم! متقابلا اندیشه استقلال کشور با فتاوای جهادیه و تحریمیه(تحریم اجناس خارجی)، برای جوانان انقلابی بوده است. "اصل اغاظه"(آیه ۱۲۰توبه، مبنی بر عمل صالح بودن ورود به میادینی که موجب غضب کفار و دشمنان است) را تفاسیر حوزه به جوانان آموخته است.۳ طلاب بصیر در کنار ، فتوای تحریم امتعه خارجیه ایشان برای حفظ استقلال اقتصادی ایران را هم دیده اند.۴ به مبانی این فتوا، پرداخته اند که چگونه مصرف محصولات "شرکت اسلامیه" -مقابل اجناس بیگانه- "جهاد اقتصادی و به منزله جِد و شهادت در رکاب امام زمان(ع) است"اگر امروز براساس این مبانی و فتاوا، اشکالی صغروی بر مرجعی عظیم الشان بگیرند، حوزه را حوزه و مرجعیت را نگهبان استقلال ایران می خواهند. اگر صرف مذاکره و ارتباط(بدون آسیب به استقلال)، با تنها دولت جبّار مورد قهر ملت ایران، بهبود معیشت را موجب می شد، در ۸سال گذشته شده بود. امروز دولت ایران از قاجار کمتر نیست که مراجع بزرگ وقت رساله دعوت به مقاومت خود را به عباس میرزایش تقدیم و به نام او صادر کردند. 3⃣ نبش سوم: استقلال قوه قضائیه اینکه دادگاه بتواند مستقل از اجزای دیگر حکومت، پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی باشد هم، در گرو دو استقلال قبل است. روزی که احمد رشیدی مطلق روحانیت شیعه را استعمار سیاه و همکار با استعمار سرخ شوروی خواند و امام خمینی را ماجراجو، وابسته به مراکز استعماری و جاه طلب می خواند(!)، قوه قضائیه ایران به تبع حکومت پهلوی، استقلالی نداشت که از حوزه، مرجعیت و اقلا شخص امام بعنوان یک شهروند، دفاعی کند. امروز اگر دادستان کل، هوادار مواضع رسمی حکومت را به اتهام توهین به منتقدِ سیاست خارجی، تحت پیگرد می نهد، می خواهد را نمایش دهد که جای خود "بیش باد" دارد؛ اما باید بداند بین کلمات موهنی که در جهت استقلال ایران و حفظ میراث مراجع سلف حوزه ی مستقل، انشاء شده با توهین کنندگان دست نشانده و وابسته برای زدن مبانی استقلال یا مرجعیت شیعه، فرق بسیار است. • چه خوب و به جا است مثل آیت الله سیستانی توهین کننده خود را ببخشد و مانع پیگرد قضایی شود.۶ ظاهرا صفح پیامبرانه بهتر توهین را از نقد، پیرایش می کند و پیگرد قضائی را حداقلی و برای مهره های مامور نگه می دارد. 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۰/۸/۹ @m_ghanbarian @daghdagheha
💠زوال در ساختارهای اجتماعی 👈نگاهی اجتماعی به محتوای فیلم "قهرمان" 🖊محمد وکیلی 🔸"قهرمان" تازه‌ترین ساخته اصغر فرهادی که اخیرا به اکران عمومی درآمده، قصه ای سرراست و خطی دارد و به شکلی ساده و روان روایت می شود. قهرمانِ داستان یعنی رحیم، شخصیتی از طبقه فرودست جامعه که به دلیل بدهی در زندان است، تلاش دارد رضایت شاکی خود را به دست آورد اما اتفاقات، او را به مسیر دیگری می کشاند؛ در ابتدا، از او قهرمانی ساخته می شود اما در ادامه، همه چیز در هم شکسته و فرو می ریزد. داستانی که بسیاری از انسانهای امروزی به نوعی در زندگی روزمره با آن مواجه اند. 🔸داستان "قهرمان"، در دل یک ساختارمندِ متشکل از ساختارهای درهم تنیده، اما ناپیدا و ناملموس شکل گرفته است. نظامی که و نیز به کمک آمده اند تا این نظام، بیش از پیش درهم تنیده تر، فراگیرتر، مستحکم تر و غیرقابل مهارتر شود. از مهمترین ویژگی های چنین وضعیتی که به نظر می رسد کارگردان تلاش کرده بدان بپردازد عبارتند از: 🔹1.گم شدگی : در فضایی با چنین ساختار بدون مرکز و بدون تکیه گاه و بدون مرجعی، نفس عمل مهم نیست، بلکه درک و فهمی که ساختار از آن روایت می کند اهمیت می یابد. بی معنی می گردد. اصل عمل به حاشیه برده می شود و جامعه به لطف سیطره شبکه های اجتماعی، با ضریب دادن به حواشی، روایت مطلوب خود را دیکته می کند. در چنین وضعیتی، ارزش کارها و خدمات، توسط خود افراد تعیین نمی گردد بلکه توسط نظام و شبکه ارتباط و تعامل تعیین می گردد و به همین دلیل نیز حقیقت به محاق می رود و جای حقیقت می نشیند. در چنین دنیایی مرز بین خیر و شر از بین رفته و تابع روایت ها می شود و در نتیجه می‌توان با کمک رسانه ها یک قهرمان ساخت و یک قهرمان را نابود کرد. همچنان که "رحیم"، حتی قادر نیست روایتی از آنچه که واقعا اتفاق افتاده را به دیگران توضیح دهد و با هر توضیحی به جای آنکه پرده از واقعیت ماجرا کنار رود، گرفتار حاشیه ای جدید می شود. 🔹2.امتناع قهرمان: در چنین وضعیتی که کار "خیر" کردن دارای هزینه می شود، قهرمان بودن یا ناممکن می شود یا بسیار پرهزینه. قهرمانان چنین جامعه ای یا مطرودند یا منزوی. قهرمان ها در چنین فضایی نمی توانند از خودشان دفاع کنند، فقط می توانند حس ترحم دیگران را برانگیزند تا شاید لطفی در حقشان شود، به مانند رحیم که فرزند بیمارش آخرین راه نجات او از فشارهاست. در چنین وضعیتی قهرمان ها نمی فهمند که در نزد چه کسی و از چه چیزی باید دفاع کنند. 🔹3.امتناع تغییر: در چنین وضعیتی، هرگونه تغییر و اصلاحی غیرممکن تلقی می گردد و از همین جاست که ساختارشکن ها ظهور می کنند و ساختارشکنی عصیان‌گرانه، تنها راه رهایی قلمداد می گردد. انسانها در چنین شرایطی در مقابل یک دوگانه گریز ناپذیر رها می گردند: یا تسلیم محض و تهی شدن از هرگونه خواست و اراده ای، یا عصیان و شورش ساختارشکنانه؛ در چنین جامعه ای، همچنان که کار خیر، بی معنی می شود، حماسه نیز جایی پیدا نمی کند. از این جهت می توان گفت فیلم اصغر فرهادی تصویرگر فضایی است که شخصیت هایی چون و مارتین اسکورسیزی آماده ظهور می شوند. 🔹4.مرگ انسان: چنین جامعه ای در شکل افراطی خود منجر به مرگ انسان به عنوان سوژه ای اجتماعی می شود. انسان در چنین وضعیتی همچون عروسک خیمه شب بازی، چنان تسلیم اراده ساختارهای بنیادی می گردد که چه در درون زندان باشد و چه بیرون زندان، از این حصارها خلاصی نخواهد یافت؛ همچنان که رحیم در سکانس ابتدایی فیلم وقتی که از زندان رها می شود، مجبور است وارد دالانی از داربستهای درهم تنیده شود که هر چقدر به بالا می رود، درهم تنیده تر می شود. در چنین وضعیتی انسانها مجبورند برای زندگی کردن، مدام نقش بازی کنند، فیلم بازی کنند و امکان و اجازه اینکه خودشان باشند پیدا نمی کنند. 🔸فیلم قهرمان تلاش دارد روایتی ملموس، عینی و مینیمال شده و در عین حال انتقادی از جهان اجتماعی ساختارمند شده ارائه دهد، ساختاری که به مدد رسانه، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به عنوان بخش تفکیک ناپذیر ساختارهای اجتماعی امروزی، می توانند ایده وبر را برای انسان تصویر کند. ساختارهایی که بعد از بسط، گسترش و سیطره حاکمیت آن، به مهمترین دغدغه انسان برای رهایی از آن بدل شده است. از این جهت، هر چند فیلم فرهادی در ایران روایت می شود، اما اختصاص به جامعه ایرانی ندارد و به مسئله و معضلی جهانی اشاره دارد. ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
نقشه‌ی_راه_حکم_انتصاب_اعضاء_شورای‌عالی_انقلاب_فرهنگی_A4.pdf
79.7K
💠نقشه راه حکم انتصاب اعضای جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی شامل: 🔸لزوم نگاهی نو، آسیب شناسانه و روزآمد به زیرساختهای تمدنی و در رأس آن فرهنگ؛ 🔸مأموریت و وظایف اعضای جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
🔹به بهانه تأکید مقام معظم رهبری بر مسئله مهاجرت نخبگان 💠مهاجرت؛ عوامل و زمینه ها، عوارض و تبعات 🔸بخش اول: عوامل و زمینه های فرهنگی وقوع مهاجرت 🖊محمد وکیلی ✅مقدمه: طی سالهای اخیر به واقعیتی ناراحت کننده برای #ایرانی تبدیل شده است. واقعیتی که بخش مهمی از مسائل و مشکلات را می توان با این موضوع مرتبط دانست. لذا ضروری است مورد توجه جدی تر سیاست‌گذاران، برنامه‌ریزان و مدیران قرار گیرد. مفهوم "مهاجرت" مفهومی نسبی است و می تواند مهاجرت شهری از شهری به شهر دیگر، از منطقه ای به منطقه دیگر، از کشوری به کشور دیگر و حتی از یک محیط فرهنگی به محیط فرهنگی دیگر مثل مهاجرت از به و یا بلعکس را شامل شود. پدیده مهاجرت پدیده ای تک عاملی نیست و به مجموعه ای از عوامل روانی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وابسته است، که مهمترینِ این عوامل فرهنگی و اجتماعی این پدیده را می توان به شرح زیر برشمرد: 🔸1. #روشن: نداشتن افق روشن در کوتاه مدت و میان مدت، از مهمترین عوامل تأثیرگذار در ماندن یا رفتن افراد یک جامعه است. در ترسیم این افق روشن و انتقال آن به جامعه و یا زدون آن سیاستگذاری های حاکمیتی، نقش مهمی دارد. داشتن و یا نداشتن این افق روشن، انگیزه اصلی بسیاری از کنشها و رفتارهای انسانی از جمله تحصیل، کار و تلاش، تشکیل خانواده، و نیز مهاجرت است. 🔸2. وضعیت جامعه: تنها زمانی ممکن می شود که امکان پیش‌بینی وجود داشته باشد. با برنامه‌ریزی، امکان رویت آینده جامعه فراهم می شود. بدون پیش‌بینی و بدون برنامه‌ریزی، جامعه دچار و هویتی خواهد شد. وضعیت و موقعیت ، وضعیتی ترسناک و اضطراب‌زایی است که انسانها ترجیح می‌دهند خودشان را در چنین موقعیتی قرار ندهند و از آن بگریزند. 🔸3. : بین نبود امکانات با احساس نبود امکانات باید تفکیک قائل شد. اولی یک شاخص مادی و ملموس است و دومی یک شاخص روانی. این احساس، گاهی با بیان ها و تحلیلهای منفی به جامعه تزریق می گردد و گاهی با نوع عملکرد مسئولان و مدیران جامعه. احساس خفگان اجتماعی و یا تنگی فضای جامعه را نیز می توان نوع دیگری از این احساس برشمرد. هرچند ممکن است در واقع وضعیت آزادی های مدنی و اجتماعی، وضعیت بغرنجی نداشته باشد و یا در جوامع دیگر وضعیت بهتر از اینجا نباشد، اما احساس، همیشه تابع واقعیت ها نیست و ممکن است بر خلاف واقعیت ها، چنین احساسهایی به حدی آزاردهنده باشد که فرد را مجبور نماید برای تغییر وضعیت خود اقدام به مهاجرت نماید. 🔸4.بسته بودن و حاکمیت نظام ارتباطی و فامیلی: رفتار حاکمان و مدیران جامعه، به ویژه در انتصابات و فراهم کردن موقعیت های شغلی برای اطرافیان خود می تواند این پیام را به جامعه منتقل کند که تلاش و کوشش چقدر می تواند در دستیابی به موثر باشد. از همین جاست که یک ، هر چند ممکن است ذاتا فاقد اشکال باشد اما به دلیل انتقال چنین پیامی به جامعه، و ایجاد احساس تبعیض در تقسیم موقعیت ها و فرصتها می تواند به بار بیاورد و بخش قابل توجهی از افراد جامعه را از داشتن چنین امیدواری و افق روشنی محروم کند. 🔸5.تغییر و : انسان ذاتا موجودی مختار و صاحب اراده است و تحت شرایط، موقعیت و نیز آموزشها، مدام اولویت های زندگی خود را مورد بازبینی قرار داده و وضعیت مطلوب خود را ترسیم می کند. اینکه اولویت های زندگی افراد و نیز الگوهای مطلوب آنها چیست، نقشی تعیین کننده در انتخاب محل زندگی افراد دارد. 🔸6. در کنار عوامل فوق که بیشتر جنبه روانی و احساسی دارند، می توان به عواملی چون عدم ارتباط بین نظام علمی و نظام تولید و اشتغال، آسان شدن زمینه جابجایی و تغییر مکان سکونت به مدد تسهیل حمل و نقل و دهها عامل دیگر اشاره کرد. 🔸7. : رسانه در میان عوامل مهاجرت شاید مهمترین نقش و جایگاه را داشته باشد چرا که تمام عوامل فوق به نوعی به رسانه برمی گردد و توسط رسانه یا تشدید می شوند و یا تلطیف می گردند. رسانه در ترسیم افق روشن یا تاریک برای یک جامعه، و یا انتقال افقهای ترسیم شده به جامعه، احساس خفگان یا آزادی، احساس عدالت یا تبعیض، ترسیم اولویت ها و الگوهای مطلوب جامعه نقشی محوری دارد. امروزه شاهد هستیم که رسانه های بیگانه در مواجهه با ، بیشترین تلاش خود را بر همین مقوله قرار داده اند تا با القای خفقان، القای آینده و افق تاریک و نیز ترسیم چهره‌ای باثبات، روشن و مطلوب از غرب، جامعه ایرانی را به یغما ببرند. ➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
🔹به بهانه تأکید مقام معظم رهبری بر مسئله مهاجرت نخبگان 💠مهاجرت؛ عوامل و زمینه ها، تبعات و عوارض 🔸بخش دوم: تبعات و عوارض فرهنگی و اجتماعی مهاجرت 🖊محمد وکیلی ✅در کنار عوامل و زمینه های شکل گیری مهاجرت که در بخش اول یادداشت بدانها اشاره شد، این مسئله می تواند برای جامعه مهاجرفرست عوارض و تبعات جبران ناپذیری به همراه داشته باشد هر چند بررسی هر یک از آنها بحث مفصلی می طلبد اما به صورت گذار به بعضی از آنها اشاره می‌گردد: 🔸1. و فرهنگی جامعه: یقینا مهمترین سرمایه و داشته هر جامعه‌ای و فرهنگی آن جامعه است. تخلیه جامعه از چنین سرمایه‌هایی، بزرگترین اتلاف انرژی برای آن جامعه به شمار می‌رود و آن جامعه را از لحاظ علمی و فرهنگی به جامعه‌ای فقیر و وابسته تبدیل خواهد کرد. باید توجه نمود که آغاز ، می تواند این موج را به موجی ادامه دار و مستمر تبدیل کند و چه بسا جلوگیری از این موج، به دهها سال برنامه‌ریزی نیاز داشته باشد و اینگونه نیست که با تصمیم و اراده، در هر زمانی بتوان مانع از شدت یافتن آن شد. به عبارت دیگر شاید شروع موج مهاجرت در یک جامعه در دست مسئولان و مدیران آن جامعه باشد، اما متوقف کردن آن یقینا در اختیارشان نخواهد بود؛ 🔸2. از بین رفتن ؛ اهمیت تکیه‌گاه های اجتماعی وقتی روشن می‌گردد که جامعه به هر دلیل دچار گردد. نبود تکیه‌گاه های اجتماعی، جامعه را در هنگام وقوع تلاطمها و بی‌ثباتی ها به سرعت به سمت می‌کشاند؛ به عبارت دیگر نخبگان علمی و فرهنگی که مهمترین قشر مهاجر را تشکیل می‌دهند در شرایط بحران، هستند و در شرایط ثبات، مهمترین منبع و سرمایه های مادی و اجتماعی؛ 🔸3. : یقینا هر جامعه برای طی کردن مسیر و ترقی، به صورت مداوم نیاز به و دارد. راه‌های عبور از موانع و مشکلات پیشِ روی یک ملت که می‌تواند رفاه، آسایش و امنیت را برای آن جامعه به ارمغان خواهد آورد، در گرو نوآوری و خلاقیت مستمر توسط نخبگان علمی و فکری و فرهنگی آن جامعه است. جامعه‌ای که نیروهای علمی و فکری خود را از دست می‌دهد، هرگز قادر نخواهد بود در جهانی که بر اساس رقابت بنا نهاده شده، همگام با سایر ملل در مسیر پیشرفت و ترقی قرار بگیرد؛ 🔸4. از بین رفتن : از بین رفتن حافظه تاریخی، نتیجه است. مهاجرت و در نتیجه خالی شدن بخشی از تاریخ یک جامعه از نخبگان، می‌تواند جبران ناپذیری را به وجود بیاورد. جامعۀ فاقد عقبه یا تاریخ، یا ناآشنا به سابقه و سرمایه تاریخی خود، جامعه‌ای است که به راحتی تحت تأثیر جریان‌های بیرون از خود قرار گرفته و با هر موجی به سویی کشانده می‌شود. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha