eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
456 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠جای خالی فقه فرهنگ 🖊دکتر احمد اولیایی 🔸بیستم مهرماه آخرین مصوبات و موضوعات دروس خارج فقه معاصر برای سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ از سوی آیت الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه ابلاغ گردید. 🔸فارغ از بسته حمایتی دروس خارج فقه معاصر که در این ابلاغیه تبیین شده است، بسته نهایی موضوعات ابلاغ شده برای دروس خارج فقه معاصر جای تأمل دارد. این تأمل می تواند منجر به کشف نقاط قوت و البته کاستی هایی در این فهرست شود اما این یادداشت فقط در صدد است تعجب خود را از عدم ذکر «فقه فرهنگ» در میان عناوین دروس خارج فقه معاصر نشان دهد. فقه بورس، پولشویی، ورزش، العربون، اوراق الیانصیب، قراردادهای کاهش ریسک و … از جمله موضوعات مطروحه برای خارج فقه معاصر هستند اما ظاهرا حوزه فرهنگ قرار است همچنان مظلوم واقع شود. 🔸فرهنگ عرصه تبلور کنش های انسانی است. به عبارت دیگر فرهنگ فارغ از تعاریف متعدد و پیچیدگی های نظری اش محل بروز کنش فرهنگی انسان امروز می باشد. این کنش تعبیر دیگری برای اعمال و تکالیف است. و همه می دانیم فقه نیز برای کشف و تبیین اعمال و تکالیف انسان مسلمان تلاش می کند. به بیان دیگر اگر موضوع فقه، فعل مکلف است و فرهنگ نیز نمود عینی کنش و فعل انسان باشد پس فقه فرهنگ می تواند یکی از مهم ترین فقه های مضاف باشد. 🔸از طرف دیگر انسانی که قرار است مسیر تعالی را طی کند باید تکلیف او و کنش مطلوبش تعریف و تبیین شود و این فقه است که بار اصلی این کار را به دوش می کشد. فرهنگ نیز که بخش عمده آن آینه ی ایده ها، خلاقیت ها، هنرها، تأملات و تفکرات انسان است باید از دانشی که تکلیف فرهنگی را کشف کند، تبعیت نماید تا انسان مختار فرهنگی در میان خطاهای کنشی خویش مسیر را گم نکند. این دانش می تواند همان فقه فرهنگ باشد. 🔸پرسش های فرهنگ از فقه بسیار است؛ اساسا حکم کنترل فرهنگ البته پس از بررسی امکان آن، از منظر فقه معاصر چیست؟ تلاش در جهت ترویج فرهنگ مطلوب چه حکمی دارد و نظر فقه معاصر در دعوای عاملیت با ساختار در فرهنگ چگونه تبیین می شود؟ آزادی های فرهنگی مانند آزادی خلاقیت و ایده در فقه معاصر چرا و چگونه باید ارزیابی شود؟ از آنجهت که بخش عمده ای از فرهنگ به صورت میراث از گذشته آمده و به آینده منتقل می شود، بحث از عدالت فرهنگی بین نسلی در کجای فقه امروز قرار می گیرد؟ اگر فقه معاصر به نظامات اجتماعی می اندیشد، نظام فرهنگی و چالش های آن اعم از تداخل سیاستگذاری نهادها را از چه مسیری حل می کند؟ و اساسا باید ها و نبایدهای فرهنگی که همان تکالیف فرهنگی است چه چیزهایی می باشند؟ مرز توقف نسبیت فرهنگی از نظر فقه کجا ترسیم می شود؟ و به طور کل ایده فقه معاصر برای نمادهای سمبلیک فرهنگی اعم از کلامی مانند زبان، ادبیات، شعر، داستان، موسیقی و … و غیر کلامی مانند معماری، میراث فرهنگی و … چیست؟ بار تمام این پرسش ها از حیث تعیین تکلیف انسانی و نظام فرهنگی بر عهده فقه فرهنگ است. -به نقل از صدای حوزه ➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
⏰ یکشنبه ۲۵ مهرماه در مدرسه مبارکه فیضیه قم برگزار می شود؛ 🌀 اجتماع بزرگ حوزویان برای اعلام انزجار از کشتار بیرحمانه مردم افغانستان ◀️ در پی جنایات خونین مساجد شیعیان افغانستان درس های روز یکشنبه ۲۵ مهرماه سال جاری از ساعت ده صبح تعطیل و اجتماع بزرگ طلاب، اساتید و روحانیون برای اعلام انزجار از جنایات تروریستی و کشتار بیرحمانه شیعیان مظلوم افغانستان و دفاع از ملت مظلوم افغانستان، در مدرسه مبارکه فیضیه قم برگزار می شود. ◀️ متن اطلاعیه •┈┈••✾••┈┈• @HawzahNews | خبرگزاری‌حوزه
و جهان با آمدنت جهان دیگری شد... محمد(ص) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠 نماز جمعه در آمار 2⃣ گزینه "هیچ" شرکت نکردن را در جدول بالا مقایسه کنید: نماز جمعه با بیشترین عدم شرکت مطلق(۴۶/۶٪) رتبه اول است! هیئت های مذهبی با ۶/۹٪ کمترین عدم شرکت مطلق را دارد! پ.ن: هیئت های مذهبی به لحاظ جایگاه سنتی، تباین جدی با نماز جمعه ندارند؛ پس افزایش شرکت در هیئت های مذهبی، کاری دگراندیشانه نیست. نمازجمعه هم شاید بتواند با افزایش کارکردهای معنوی و اجتماعی اش(بخصوص برای جوانان) از سمت و سوی دینداری معاصر ایران جا نماند. امام جمعه، منصوب حاکم در نهاد مدنی است؛ یعنی باید بتواند مردم را به حکومت پیوند و حکومت را مردمی کند. اگر با کاهش مشارکت مواجه است، معلوم است وظیفه اش را خوب انجام نداده است؛ مثلا نماز جمعه را به روابط عمومی نظام بروکراتیک تقلیل داده، یا زبان بلیغ در دفاع از حرکت عمومی حکومت به سمت آرمانها نداشته است. محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
۴۵۶ نفر 💠چقدر هنرمندانه، هوانگ دونگ هیوک حقیقت متناقض دنیای سرمایه داری را به تصویر کشیده. دنیایی با شعار برابری و دموکراسی و آزادی و واقعیت نفرت انگیز کشتار بی رحمانه مردم. دنیایی که در آن، عملا مجبوری برای ماندن در آن، بر روی زندگی و مرگ خود قمار و بازی کنی و داستان تنها ۴۵۶ نفر از آنها را در این سریال می بینیم. 💠کره جنوبی که با فیلم نه چندان قوی انگل، اسکاری شده بود، حالا با مینی سریال بازی مرکب، رکورد تماشاگران نتفیلیکس را در کمتر از یک ماه زده و جای خود را در ذهن مردم دنیا حسابی باز کرده است. 💠با یک داستان جذاب و هیجانی و البته خشن و پر از صحنه های دلخراش و شخصیت های بسیار متنوع، و تعلیق های فراوان، کار تمیزی در آمده است. 💠کارگردان در به تصویر کشیدن دنیای گرفتار چند سرمایه دار که برای سرگرمی، با جان ملت بازی می کنند، بسیار موفق بوده و انزجاری وصف ناشدنی از طراحان این قصه پرغصه به شما هدیه می کند، اما در اینکه باید چه کرد، هیچ ایده ای ندارد و فیلم تنها با عزم شخصی یک نفر برای بازگشت به کره جنوبی و سر درآوردن از اینکه این شبکه پیچیده، چه ماهیتی دارند، تمام میشود. 💠عموما جریانات غرب ستیز، نسخه ای برای نابودی وضع موجود ندارند. اما این سوال مهمی است، راه حل از بین رفتن این تمدن ضد بشری و ضد عدالت و آزادی چیست؟ انقلاب اسلامی با همت مردم، آغازی برای پایان دادن به این دنیای کثیف و پیشنهاد یک الگوی جدید است. @tamardom ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
🇮🇷 استقلال سه نبش! (درباره چند ضلعی توهین به آیت الله صافی) 1⃣ نبش اول: استقلال حوزه استقلال حوزه از حکومت در عین همکاری، به لحاظ نظری خود رهبر انقلاب است.۱ در شمارش فروضِ نسبت حوزه و حکومت فقط این فرض را درست می دانند:" فرض چهارمی هم وجود دارد و آن عبارت است از حوزه علمیه مستقل از حکومت که همکار حکومت است. کار خود را در مجموعه عظیمی که امروز بر دوش همه است انجام می دهد. وابسته به دولت نیست اما به دولت کمک و از آن پشتیبانی می کند. به آن خدمت می دهد آنرا نصیحت و راهنمایی می کند و مقررات اسلامی را به آن می شناساند".۲ نیروهای ولایی و انقلابی حتی اگر راهنمایی و نصیحت مرجعی -بلکه مجتهد و فاضلی- را درست ندانند، نباید آنرا "سراپا غلط" و آن مرجع را بعنوان "مقلدِ سیاسی نیروهای سکولار" مذمت کنند! می توانند حرف درست بنظر خودشان یا بیان رهبری را محترمانه تبیین کنند. خود می دانند حرف و حتی بیانیه یک مرجع، فوری عمل و اجرائی نمیشود که نگران "ناصواب" بودنش باشند(نمونه اش بیانیه همین مرجع در ابطال بود)! آن تعابیر موهن در نقد موجب این موج و برخی آدمها و جریانهای خاص شد، تا آن نصیحت کنج اتاق حالا بنام دفاع از مرجعیت، الزاما حرف درستی القاء شود! 2⃣ نبش دوم: استقلال ایران استقلال حوزه هرچقدر هم لازم، دربش به خیابان استقلال ایران باز میشود. با یک حکومت جبّار دست نشانده، چیزی از حوزه نمی ماند که از استقلالش بپرسیم! متقابلا اندیشه استقلال کشور با فتاوای جهادیه و تحریمیه(تحریم اجناس خارجی)، برای جوانان انقلابی بوده است. "اصل اغاظه"(آیه ۱۲۰توبه، مبنی بر عمل صالح بودن ورود به میادینی که موجب غضب کفار و دشمنان است) را تفاسیر حوزه به جوانان آموخته است.۳ طلاب بصیر در کنار ، فتوای تحریم امتعه خارجیه ایشان برای حفظ استقلال اقتصادی ایران را هم دیده اند.۴ به مبانی این فتوا، پرداخته اند که چگونه مصرف محصولات "شرکت اسلامیه" -مقابل اجناس بیگانه- "جهاد اقتصادی و به منزله جِد و شهادت در رکاب امام زمان(ع) است"اگر امروز براساس این مبانی و فتاوا، اشکالی صغروی بر مرجعی عظیم الشان بگیرند، حوزه را حوزه و مرجعیت را نگهبان استقلال ایران می خواهند. اگر صرف مذاکره و ارتباط(بدون آسیب به استقلال)، با تنها دولت جبّار مورد قهر ملت ایران، بهبود معیشت را موجب می شد، در ۸سال گذشته شده بود. امروز دولت ایران از قاجار کمتر نیست که مراجع بزرگ وقت رساله دعوت به مقاومت خود را به عباس میرزایش تقدیم و به نام او صادر کردند. 3⃣ نبش سوم: استقلال قوه قضائیه اینکه دادگاه بتواند مستقل از اجزای دیگر حکومت، پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی باشد هم، در گرو دو استقلال قبل است. روزی که احمد رشیدی مطلق روحانیت شیعه را استعمار سیاه و همکار با استعمار سرخ شوروی خواند و امام خمینی را ماجراجو، وابسته به مراکز استعماری و جاه طلب می خواند(!)، قوه قضائیه ایران به تبع حکومت پهلوی، استقلالی نداشت که از حوزه، مرجعیت و اقلا شخص امام بعنوان یک شهروند، دفاعی کند. امروز اگر دادستان کل، هوادار مواضع رسمی حکومت را به اتهام توهین به منتقدِ سیاست خارجی، تحت پیگرد می نهد، می خواهد را نمایش دهد که جای خود "بیش باد" دارد؛ اما باید بداند بین کلمات موهنی که در جهت استقلال ایران و حفظ میراث مراجع سلف حوزه ی مستقل، انشاء شده با توهین کنندگان دست نشانده و وابسته برای زدن مبانی استقلال یا مرجعیت شیعه، فرق بسیار است. • چه خوب و به جا است مثل آیت الله سیستانی توهین کننده خود را ببخشد و مانع پیگرد قضایی شود.۶ ظاهرا صفح پیامبرانه بهتر توهین را از نقد، پیرایش می کند و پیگرد قضائی را حداقلی و برای مهره های مامور نگه می دارد. 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۰/۸/۹ @m_ghanbarian @daghdagheha
💠زوال در ساختارهای اجتماعی 👈نگاهی اجتماعی به محتوای فیلم "قهرمان" 🖊محمد وکیلی 🔸"قهرمان" تازه‌ترین ساخته اصغر فرهادی که اخیرا به اکران عمومی درآمده، قصه ای سرراست و خطی دارد و به شکلی ساده و روان روایت می شود. قهرمانِ داستان یعنی رحیم، شخصیتی از طبقه فرودست جامعه که به دلیل بدهی در زندان است، تلاش دارد رضایت شاکی خود را به دست آورد اما اتفاقات، او را به مسیر دیگری می کشاند؛ در ابتدا، از او قهرمانی ساخته می شود اما در ادامه، همه چیز در هم شکسته و فرو می ریزد. داستانی که بسیاری از انسانهای امروزی به نوعی در زندگی روزمره با آن مواجه اند. 🔸داستان "قهرمان"، در دل یک ساختارمندِ متشکل از ساختارهای درهم تنیده، اما ناپیدا و ناملموس شکل گرفته است. نظامی که و نیز به کمک آمده اند تا این نظام، بیش از پیش درهم تنیده تر، فراگیرتر، مستحکم تر و غیرقابل مهارتر شود. از مهمترین ویژگی های چنین وضعیتی که به نظر می رسد کارگردان تلاش کرده بدان بپردازد عبارتند از: 🔹1.گم شدگی : در فضایی با چنین ساختار بدون مرکز و بدون تکیه گاه و بدون مرجعی، نفس عمل مهم نیست، بلکه درک و فهمی که ساختار از آن روایت می کند اهمیت می یابد. بی معنی می گردد. اصل عمل به حاشیه برده می شود و جامعه به لطف سیطره شبکه های اجتماعی، با ضریب دادن به حواشی، روایت مطلوب خود را دیکته می کند. در چنین وضعیتی، ارزش کارها و خدمات، توسط خود افراد تعیین نمی گردد بلکه توسط نظام و شبکه ارتباط و تعامل تعیین می گردد و به همین دلیل نیز حقیقت به محاق می رود و جای حقیقت می نشیند. در چنین دنیایی مرز بین خیر و شر از بین رفته و تابع روایت ها می شود و در نتیجه می‌توان با کمک رسانه ها یک قهرمان ساخت و یک قهرمان را نابود کرد. همچنان که "رحیم"، حتی قادر نیست روایتی از آنچه که واقعا اتفاق افتاده را به دیگران توضیح دهد و با هر توضیحی به جای آنکه پرده از واقعیت ماجرا کنار رود، گرفتار حاشیه ای جدید می شود. 🔹2.امتناع قهرمان: در چنین وضعیتی که کار "خیر" کردن دارای هزینه می شود، قهرمان بودن یا ناممکن می شود یا بسیار پرهزینه. قهرمانان چنین جامعه ای یا مطرودند یا منزوی. قهرمان ها در چنین فضایی نمی توانند از خودشان دفاع کنند، فقط می توانند حس ترحم دیگران را برانگیزند تا شاید لطفی در حقشان شود، به مانند رحیم که فرزند بیمارش آخرین راه نجات او از فشارهاست. در چنین وضعیتی قهرمان ها نمی فهمند که در نزد چه کسی و از چه چیزی باید دفاع کنند. 🔹3.امتناع تغییر: در چنین وضعیتی، هرگونه تغییر و اصلاحی غیرممکن تلقی می گردد و از همین جاست که ساختارشکن ها ظهور می کنند و ساختارشکنی عصیان‌گرانه، تنها راه رهایی قلمداد می گردد. انسانها در چنین شرایطی در مقابل یک دوگانه گریز ناپذیر رها می گردند: یا تسلیم محض و تهی شدن از هرگونه خواست و اراده ای، یا عصیان و شورش ساختارشکنانه؛ در چنین جامعه ای، همچنان که کار خیر، بی معنی می شود، حماسه نیز جایی پیدا نمی کند. از این جهت می توان گفت فیلم اصغر فرهادی تصویرگر فضایی است که شخصیت هایی چون و مارتین اسکورسیزی آماده ظهور می شوند. 🔹4.مرگ انسان: چنین جامعه ای در شکل افراطی خود منجر به مرگ انسان به عنوان سوژه ای اجتماعی می شود. انسان در چنین وضعیتی همچون عروسک خیمه شب بازی، چنان تسلیم اراده ساختارهای بنیادی می گردد که چه در درون زندان باشد و چه بیرون زندان، از این حصارها خلاصی نخواهد یافت؛ همچنان که رحیم در سکانس ابتدایی فیلم وقتی که از زندان رها می شود، مجبور است وارد دالانی از داربستهای درهم تنیده شود که هر چقدر به بالا می رود، درهم تنیده تر می شود. در چنین وضعیتی انسانها مجبورند برای زندگی کردن، مدام نقش بازی کنند، فیلم بازی کنند و امکان و اجازه اینکه خودشان باشند پیدا نمی کنند. 🔸فیلم قهرمان تلاش دارد روایتی ملموس، عینی و مینیمال شده و در عین حال انتقادی از جهان اجتماعی ساختارمند شده ارائه دهد، ساختاری که به مدد رسانه، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به عنوان بخش تفکیک ناپذیر ساختارهای اجتماعی امروزی، می توانند ایده وبر را برای انسان تصویر کند. ساختارهایی که بعد از بسط، گسترش و سیطره حاکمیت آن، به مهمترین دغدغه انسان برای رهایی از آن بدل شده است. از این جهت، هر چند فیلم فرهادی در ایران روایت می شود، اما اختصاص به جامعه ایرانی ندارد و به مسئله و معضلی جهانی اشاره دارد. ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
نقشه‌ی_راه_حکم_انتصاب_اعضاء_شورای‌عالی_انقلاب_فرهنگی_A4.pdf
79.7K
💠نقشه راه حکم انتصاب اعضای جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی شامل: 🔸لزوم نگاهی نو، آسیب شناسانه و روزآمد به زیرساختهای تمدنی و در رأس آن فرهنگ؛ 🔸مأموریت و وظایف اعضای جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
🔹به بهانه تأکید مقام معظم رهبری بر مسئله مهاجرت نخبگان 💠مهاجرت؛ عوامل و زمینه ها، عوارض و تبعات 🔸بخش اول: عوامل و زمینه های فرهنگی وقوع مهاجرت 🖊محمد وکیلی ✅مقدمه: طی سالهای اخیر به واقعیتی ناراحت کننده برای #ایرانی تبدیل شده است. واقعیتی که بخش مهمی از مسائل و مشکلات را می توان با این موضوع مرتبط دانست. لذا ضروری است مورد توجه جدی تر سیاست‌گذاران، برنامه‌ریزان و مدیران قرار گیرد. مفهوم "مهاجرت" مفهومی نسبی است و می تواند مهاجرت شهری از شهری به شهر دیگر، از منطقه ای به منطقه دیگر، از کشوری به کشور دیگر و حتی از یک محیط فرهنگی به محیط فرهنگی دیگر مثل مهاجرت از به و یا بلعکس را شامل شود. پدیده مهاجرت پدیده ای تک عاملی نیست و به مجموعه ای از عوامل روانی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وابسته است، که مهمترینِ این عوامل فرهنگی و اجتماعی این پدیده را می توان به شرح زیر برشمرد: 🔸1. #روشن: نداشتن افق روشن در کوتاه مدت و میان مدت، از مهمترین عوامل تأثیرگذار در ماندن یا رفتن افراد یک جامعه است. در ترسیم این افق روشن و انتقال آن به جامعه و یا زدون آن سیاستگذاری های حاکمیتی، نقش مهمی دارد. داشتن و یا نداشتن این افق روشن، انگیزه اصلی بسیاری از کنشها و رفتارهای انسانی از جمله تحصیل، کار و تلاش، تشکیل خانواده، و نیز مهاجرت است. 🔸2. وضعیت جامعه: تنها زمانی ممکن می شود که امکان پیش‌بینی وجود داشته باشد. با برنامه‌ریزی، امکان رویت آینده جامعه فراهم می شود. بدون پیش‌بینی و بدون برنامه‌ریزی، جامعه دچار و هویتی خواهد شد. وضعیت و موقعیت ، وضعیتی ترسناک و اضطراب‌زایی است که انسانها ترجیح می‌دهند خودشان را در چنین موقعیتی قرار ندهند و از آن بگریزند. 🔸3. : بین نبود امکانات با احساس نبود امکانات باید تفکیک قائل شد. اولی یک شاخص مادی و ملموس است و دومی یک شاخص روانی. این احساس، گاهی با بیان ها و تحلیلهای منفی به جامعه تزریق می گردد و گاهی با نوع عملکرد مسئولان و مدیران جامعه. احساس خفگان اجتماعی و یا تنگی فضای جامعه را نیز می توان نوع دیگری از این احساس برشمرد. هرچند ممکن است در واقع وضعیت آزادی های مدنی و اجتماعی، وضعیت بغرنجی نداشته باشد و یا در جوامع دیگر وضعیت بهتر از اینجا نباشد، اما احساس، همیشه تابع واقعیت ها نیست و ممکن است بر خلاف واقعیت ها، چنین احساسهایی به حدی آزاردهنده باشد که فرد را مجبور نماید برای تغییر وضعیت خود اقدام به مهاجرت نماید. 🔸4.بسته بودن و حاکمیت نظام ارتباطی و فامیلی: رفتار حاکمان و مدیران جامعه، به ویژه در انتصابات و فراهم کردن موقعیت های شغلی برای اطرافیان خود می تواند این پیام را به جامعه منتقل کند که تلاش و کوشش چقدر می تواند در دستیابی به موثر باشد. از همین جاست که یک ، هر چند ممکن است ذاتا فاقد اشکال باشد اما به دلیل انتقال چنین پیامی به جامعه، و ایجاد احساس تبعیض در تقسیم موقعیت ها و فرصتها می تواند به بار بیاورد و بخش قابل توجهی از افراد جامعه را از داشتن چنین امیدواری و افق روشنی محروم کند. 🔸5.تغییر و : انسان ذاتا موجودی مختار و صاحب اراده است و تحت شرایط، موقعیت و نیز آموزشها، مدام اولویت های زندگی خود را مورد بازبینی قرار داده و وضعیت مطلوب خود را ترسیم می کند. اینکه اولویت های زندگی افراد و نیز الگوهای مطلوب آنها چیست، نقشی تعیین کننده در انتخاب محل زندگی افراد دارد. 🔸6. در کنار عوامل فوق که بیشتر جنبه روانی و احساسی دارند، می توان به عواملی چون عدم ارتباط بین نظام علمی و نظام تولید و اشتغال، آسان شدن زمینه جابجایی و تغییر مکان سکونت به مدد تسهیل حمل و نقل و دهها عامل دیگر اشاره کرد. 🔸7. : رسانه در میان عوامل مهاجرت شاید مهمترین نقش و جایگاه را داشته باشد چرا که تمام عوامل فوق به نوعی به رسانه برمی گردد و توسط رسانه یا تشدید می شوند و یا تلطیف می گردند. رسانه در ترسیم افق روشن یا تاریک برای یک جامعه، و یا انتقال افقهای ترسیم شده به جامعه، احساس خفگان یا آزادی، احساس عدالت یا تبعیض، ترسیم اولویت ها و الگوهای مطلوب جامعه نقشی محوری دارد. امروزه شاهد هستیم که رسانه های بیگانه در مواجهه با ، بیشترین تلاش خود را بر همین مقوله قرار داده اند تا با القای خفقان، القای آینده و افق تاریک و نیز ترسیم چهره‌ای باثبات، روشن و مطلوب از غرب، جامعه ایرانی را به یغما ببرند. ➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
🔹به بهانه تأکید مقام معظم رهبری بر مسئله مهاجرت نخبگان 💠مهاجرت؛ عوامل و زمینه ها، تبعات و عوارض 🔸بخش دوم: تبعات و عوارض فرهنگی و اجتماعی مهاجرت 🖊محمد وکیلی ✅در کنار عوامل و زمینه های شکل گیری مهاجرت که در بخش اول یادداشت بدانها اشاره شد، این مسئله می تواند برای جامعه مهاجرفرست عوارض و تبعات جبران ناپذیری به همراه داشته باشد هر چند بررسی هر یک از آنها بحث مفصلی می طلبد اما به صورت گذار به بعضی از آنها اشاره می‌گردد: 🔸1. و فرهنگی جامعه: یقینا مهمترین سرمایه و داشته هر جامعه‌ای و فرهنگی آن جامعه است. تخلیه جامعه از چنین سرمایه‌هایی، بزرگترین اتلاف انرژی برای آن جامعه به شمار می‌رود و آن جامعه را از لحاظ علمی و فرهنگی به جامعه‌ای فقیر و وابسته تبدیل خواهد کرد. باید توجه نمود که آغاز ، می تواند این موج را به موجی ادامه دار و مستمر تبدیل کند و چه بسا جلوگیری از این موج، به دهها سال برنامه‌ریزی نیاز داشته باشد و اینگونه نیست که با تصمیم و اراده، در هر زمانی بتوان مانع از شدت یافتن آن شد. به عبارت دیگر شاید شروع موج مهاجرت در یک جامعه در دست مسئولان و مدیران آن جامعه باشد، اما متوقف کردن آن یقینا در اختیارشان نخواهد بود؛ 🔸2. از بین رفتن ؛ اهمیت تکیه‌گاه های اجتماعی وقتی روشن می‌گردد که جامعه به هر دلیل دچار گردد. نبود تکیه‌گاه های اجتماعی، جامعه را در هنگام وقوع تلاطمها و بی‌ثباتی ها به سرعت به سمت می‌کشاند؛ به عبارت دیگر نخبگان علمی و فرهنگی که مهمترین قشر مهاجر را تشکیل می‌دهند در شرایط بحران، هستند و در شرایط ثبات، مهمترین منبع و سرمایه های مادی و اجتماعی؛ 🔸3. : یقینا هر جامعه برای طی کردن مسیر و ترقی، به صورت مداوم نیاز به و دارد. راه‌های عبور از موانع و مشکلات پیشِ روی یک ملت که می‌تواند رفاه، آسایش و امنیت را برای آن جامعه به ارمغان خواهد آورد، در گرو نوآوری و خلاقیت مستمر توسط نخبگان علمی و فکری و فرهنگی آن جامعه است. جامعه‌ای که نیروهای علمی و فکری خود را از دست می‌دهد، هرگز قادر نخواهد بود در جهانی که بر اساس رقابت بنا نهاده شده، همگام با سایر ملل در مسیر پیشرفت و ترقی قرار بگیرد؛ 🔸4. از بین رفتن : از بین رفتن حافظه تاریخی، نتیجه است. مهاجرت و در نتیجه خالی شدن بخشی از تاریخ یک جامعه از نخبگان، می‌تواند جبران ناپذیری را به وجود بیاورد. جامعۀ فاقد عقبه یا تاریخ، یا ناآشنا به سابقه و سرمایه تاریخی خود، جامعه‌ای است که به راحتی تحت تأثیر جریان‌های بیرون از خود قرار گرفته و با هر موجی به سویی کشانده می‌شود. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روز بلوا سریالی به کارگردانی بهروز شعیبی است. 🔸این مجموعه در ابتدا تحت عنوان فیلم سینمایی در جشنواره فیلم فجر حضور داشت، اما به دلیل فراهم نشدن اکران سینمایی آن، اخیرا در قالب سریال سه قسمتی پخش شده است. 🔸این مینی سریال، داستان طلبه ای به نام عماد است که استاد دانشگاهی خوشنام و یک چهره تلویزیونی مورد توجه است. این روحانی خوشنام، ناگهان توسط پلیس با اتهام‌هایی امنیتی و مالی مواجه می‌شود که خود و خانواده اش را در موقعیت پیچیده‌ای قرار می‌دهد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
♦️آیا «کم آبی» به اخلاق هم ربط دارد؟ ✅ کم آبی یکی از معضلات اساسی عصر حاضر نه تنها در کشور ما بلکه در تمام جهان است. این موضوع جدای از از وجوه اقتصادی، اجتماعی ، و حتی سیاسی و امنیتی اش از نظر اخلاقی هم موضوع بسیار مهمی است و در کشور های دیگر درباره «اخلاقِ آب» Water Ethics ‌ امروزه آثار فراوانی نگاشته شده است. اما در کشورمان متاسفانه در این زمینه به اندازه کافی کار نشده است. ✅ برای آشنایی با برخی از موضوعات و مسائل اخلاقی مربوط به آب، در اینجا به معرفی یکی از کتاب هایی می پردازیم که در این زمینه نگاشته شده است. عنوان این کتاب «اخلاق آب» است. این کتاب مجموعه مقالاتی از نویسندگان مختلف که در سال ۲۰۰۹ توسط انتشارات تیلور اند فرانسیس در 350 صفحه منتشر شده است. رامون لاماس، لوئیس مارتینز-کورتینا، و ادیتی موخرجی سر ویراستاران علمی این کتاب هستند. ⭕️Water Ethics, eds by: M. Ramón Llamas, Luis Martínez-Cortina, Aditi Mukherji, Taylor & Francis Group, London, 2009. ✅ کتاب حاوی ۱۹ مقاله است که در هشت بخش تدوین شده است. عناوین هربخش و مقالات ذیل آن از این قرار است: 🔻بخش اول: برخی رهیافت های فرهنگی و سنتی درباره اخلاق آب: 1. «تصویر آب و حکمت در آثار تالس ملطی» 2. «درگیری های مربوط به آب: اخلاق چه کسی در نهایت غلبه می کند؟» 3. «اخلاق مدیریت آب در چارچوب اخلاق عام و زیست محیطی: بررسی موردی اخلاق اسلامی درباره آب» 🔻 بخش دوم: برخی ابعاد اخلاقی سیستم های مدیریتی جدید درباره آب 4. «حق آبه و سیاستگذاری آب: مورد مهم سیاستگذاریِ بین رشته ای» 5. «اخلاق و عدم قطعیت در مدیریت یکپارچه منابع آبی؛ با توجه به مسائل بین المللی» 6. «آب و مسئله اخلاق در تهیه و تولید مواد غذایی: چگونگی حصول اطمینان درباب عدالت و امنیت غذایی در قرن بیست و یکم» 🔻بخش سوم آب به مثابه یک حق بشری و به مثابه یک منبع اقتصادی 7. «آب؛ یک حق بشری یا یک منبع اقتصادی؟» 8. «آب به مثابه یک حق بشری و یک منبع اقتصادی: بررسی موردی کشور مکزیک» 🔻بخش چهارم: آیا بین آب و مسئله فقر ارتباطی وجود دارد؟ 9. «فقر و اصول اخلاقی مربوط به توسعه آب» 10. «نظارت بر فقر آب: بررسی از منظر دست اندرکاران توسعه آب» 11. «آب و چالش دوگانه تغذیه ۳ میلیارد شهروند جدید و پایان دادن به فقر در مناطق روستایی» 🔻بخش پنجم: اخلاقِ استفاده از آبهای زیرزمینی 12. «ابعاد اخلاقیِ خاص استفاده از آبهای زیرزمینی» 13. «ابعاد اقتصادی، اخلاقی و سیاسی آبهای زیرزمینی: بررسی موردی بنگال غربی در هند» 🔻بخش ششم: اخلاق مالکیت و مدیریت آب 14. «رسیدن به رفتار تجاری اخلاقی در شرکت های عمومی و خصوصی مربوط به آب: چالش های دردسرساز، یا فرصت های روزافزون؟» 15. « اخلاق آب در عرصه تجارت» 🔻بخش هفتم: فساد، شفافیت، و مشارکت در صنعت آب 16. «فساد و شفافیت در بخش آب» 17. «مشارکت عمومی برای ترویج اخلاق و شفافیت در حوزه آب» 🔻بخش هشتم: ابعاد اخلاقی مدیریت حوادث شدید و غیر مترقبه، از قبیل سیل و خشکسالی 18. «بلایای طبیعی مربوط به آب و مسئله اخلاق» 19. «ضرورت شناسایی راه‌های کاهش پیامدهای خشکسالی» ✍️حسینعلی رحمتی 4 آذر 1400 ⭕️@harahmati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید| به بهانه حضور مدیرکل تبلیغات اسلامی آذربایجان غربی در بررسی شد: یک مینی آنالیز از شش‌ضلعی نسبت روحانیت با جامعه 🔺حجت الاسلام منصور امامی، مدیرکل آذربایجان‌غربی با حضور در زورخانه همراه دیگران به این ورزش پرداخت و به اصطلاح وارد گود شد. خبری که عبارت “جالب بود” را در ادبیات بینندگانش به همراه داشت و شاید وجهه طلاب را نشان می داد. 🔹جنس زمینی و خاکی که از خیلی سالهای قبل تر بایستی به فکرش بودیم تا نیازی به این حضورهای جست و گریخته و شده نداشته باشیم. زیرا چیزی که در فرهنگ رخنه کرده باشد نیازی به واعجباهای رسانه زده نخواهد داشت. 🔹این سوژه باعث شد که ساحت و نسبت روحانیت با جامعه را خیلی سریع در ذهنم مرور کنم و اینکه این سبک خاص حضور اجتماعی طلاب را نیز تحلیل کوتاهی کرده باشم: 1️⃣ ورود فقهی و تئوریک، یا همان ورود خاص و 2️⃣ منبری و موعظه وار 3️⃣ حضور و مردمی 4️⃣ورود مدیریتی و کارمندی و در قالب ساختارها 5️⃣ در ساحت مشاوره، پرده خوانی، و نقد فرق و ادیان انحرافی و… 6️⃣سبکی که جنبه و نمایشی داشته و ظرفیت اثرگذاری چندان قابل توجه نخواهد داشت. چرا که انضمامی نیست. ⏹ در یک کلام بایستی توان حل مساله و مدیریت زندگی فردی و اجتماعی را برای روزمره مردم ارائه کند. اینکه راهبرد خوب زیستن و زندگی بهتر چیست را ذیل دین و فرهنگ و معرفت در ذهنیت عمومی جامعه تزریق کند. 🖊حجت الاسلام علیرضا محمدلو متن یادداشت در سایت : v-o-h.ir/?p=32125 🆔 @sedayehowzeh
⚡️درگذشت آخرین بازمانده فقیه-فیلسوف‌های تهران 🔹 آیت‌الله سید رضی شیرازی؛ نواده میرزای شیرازی (صاحب فتوای تحریم تنباکو) و فقیه و حکیم شهیر حوزه تهران ساعاتی پیش در سن 93 سالگی درگذشت. وی پس از آیت‌الله ضیاءآبادی و آیت‌الله شریعتمداری، سومین فقیه برجسته پایتخت است که در یک سال اخیر از دنیا رفته است. 🔹مرحوم سید رضی شیرازی؛ نتیجه پسری میرزای شیرازی بزرگ و نوه دختری آیت‌الله شیخ محمدکاظم شیرازی (از فقهای بزرگ نجف) بود. وی در نجف به دنیا آمد و تحصیلات خود را در شهرهای نجف و تهران گذراند. او حتی در نجف زبان فرانسوی را تا حد زیادی آموخت. استادان بزرگ فلسفه حوزه تهران همچون آیات شیخ ابوالحسن شعرانی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، میرزا مهدی الهی قمشه‌ای و فاضل تونی و نیز استادان بزرگ فقه حوزه نجف همچون آیات شیخ کاظم شیرازی، سید ابوالقاسم خویی و شیخ حسین حلی از استادان مطرح سید رضی شیرازی بودند. 🔹آیت‌الله سید رضی شیرازی سال‌ها در مدرسه سپهسالار تهران (دانشگاه مطهری فعلی) به تدریس شرح منظومه پرداخت. در دوره دستگیری آیت‌الله طالقانی توسط ساواک، آقا رضی به جای ایشان درس می‎داد و حق‌التدریس را نیز به خانواده‌ مرحوم طالقانی می‌پرداخت. در سال 1339 آیت‌الله‌‌العظمی بروجردی، آقا رضی را به همراه آقایان شهابی و شهرستانی به‌نمایندگی از خود جهت شرکت در کنگره بین‌المللی بیت‌المقدس به اردن فرستاد. مدتی بعد آیت‌الله دکتر مهدی حائری یزدی برای تحصیل به خارج از کشور رفت و آقا رضی به درخواست دکتر حائری و به جای ایشان در دانشکده الهیات دانشگاه تهران تدریس می‌کرد. در سال 1343 سید رضی و برخی دیگر از اساتید دانشگاه تهران از جمله استاد مطهری، صدر بلاغی و سید مرتضی جزایری به دلیل مواضع و فعالیت‌های انتقادی سیاسی از دانشگاه اخراج شدند. 🔹مرحوم شیرازی از سال 1344 به مسجد شفاء در محله یوسف‌آباد تهران رفت و به اقامه نماز و برگزاری جلسات اصول عقائد برای مردم و نیز تدریس دروس سطح و خارج به طلاب مشغول شد. وی اگرچه از منتقدان حکومت پهلوی بود، ولی پس از انقلاب تمایلی به پذیرش مناصب رسمی نداشت. با این حال در برخی مطبوعات، از وی به عنوان رییس کمیته انقلاب اسلامی منطقه یوسف‌آباد نام برده شد و به همین بهانه گروه فرقان ایشان را در تیر ماه سال 1358 هدف ترور قرار داد که البته نافرجام ماند. 🔹 الإسفار عن الأسفار، درس‌هایی از شرح منظومه، زلال حکمت و نگاه ناب از جمله آثار مکتوب مرحوم شیرازی است. وی همچنین فعالیت تبلیغی فراوانی داشت و علاوه بر سفرهای تبلیغی، در راهنمایی پیروان دیگر ادیان و آیین‌ها به اسلام نقش پررنگی داشت. او همچنین بر تقویت حوزه نجف تأکید می‌کرد و آن را به سود ایران نیز می‌دانست. وی از همین رو مؤمنان را به تقلید از آیت‌الله‌العظمی سیستانی راهنمایی می‌کرد. 🔻🔻🔻 @mobahesat
☑️ماجرای آزادشهر و چند نکته 🔻سیدیاسر تقوی: 🔸واکنش برخی خطبا به اظهارات گرگیج به عزل او از امامت جمعه آزادشهر منجر شد. عزلی که با حواشی امنیتی همراه بود و مورد استقبال رسانه‌های معاند قرار گرفت. هر چند واکنش‌های صورت‌گرفته ناشی از غیرت دینی برادران عزیز ماست، اما نیت خیر دوستان (که ان‌شاءالله مأجورند) نباید مانع از آن شود که به پیامدهای کوتاه‌مدت و بلندمدت آن نپردازیم و دلایل خود را در مخالفت با آن تبیین نکنیم. در این‌باره چند نکته قابل ذکر است: 🔸1. هر مسأله‌ای باید به اندازه‌ای که ضرورت دارد برجسته‌ شود و در این برجسته‌سازی باید منافع و آسیب‌های آن مورد توجه قرار گیرد. مسأله آزادشهر می‌توانست با پیگیری‌های خاموش در سطح استان پیگیری شود و در صورت لزوم با تمهیدات سیاسی به عزل فرد مورد نظر بیانجامد. اما برجسته‌سازی نابجا دو پیامد نامطلوب بر جای گذاشت: اول آنکه به چهره‌سازی برای جریان‌های افراطی اهل سنت کمک شایانی کرد و دوم آنکه یک مسأله منطقه‌ای را به یک بحران ملی بدل ساخت و نظام را در اوج گرفتاری‌های اقتصادی و اجتماعی با چالش روبرو کرد. 🔸2. بدترین گزینه برای حل یک اختلاف، تشدید عواطف و احساسات طرفین دعواست. حتی اگر بپذیریم که فرد خاطی قصد اهانت به ساحت اهل بیت علیهم السلام را داشته، راه‌اندازی موج مطالبه‌گری میان شیعیان، آن‌ هم در ایام فاطمیه آتش به انبار باروت است. رفتارها و مطالباتی که «مؤدبانه» خوانده می‌شود در امتداد اجتماعی خود به رفتارهای هیجان‌زده و احساساتی منجر می‌شود که هیچ کمکی به پایان گرفتن دعوا نمی‌کند. 🔸3. مسأله «امنیت ملی» مسأله حکومت شیعی است، نه جریان‌های افراطی اهل سنت. این شما (به عنوان سمپات‌ جمهوری اسلامی) هستید که با بحران امنیت و کنترل مذاهب و قومیت‌ها روبرویید نه طرف مقابل. از قضا طرف مقابل (جریان‌های افراطی قومی- مذهبی) بدش نمی‌آید شما را به لحاظ امنیتی دچار بحران کند و از چهره‌های خود قهرمان بسازد. درست است که جمهوری اسلامی توسط یک فقیه شیعه رهبری می‌شود اما نباید فراموش کرد که جمهوری اسلامی با چالش حکمرانی بر تمام ایرانیان مواجه است. امری که مواجه با ادیان و مذاهب را با احتیاط همراه می‌کند. 🔸4. شکاف شیعه- سنی میان سایر شکاف‌های قومی، مذهبی و اجتماعی ظرفیت ضدامنیتی بیشتری دارد. هم میان شیعیان جریان‌های افراطی هنجارشکنی هستند که حاضرند تا پای مرگ سر آرمان‌ها و عقاید خود هزینه بدهند و هم درون و بیرون مملکت سرویس‌های وابسته به عربستان، اسرائیل و غرب آماده‌اند تا جریان‌های افراطی‌ اهل سنت در ایران را فعال کنند. در وضعیت نابسامان اقتصادی کشور و با شیوع آسیب‌های اجتماعی هر گونه تحریک احساسات دو طرف می‌تواند با عواقب جبران‌ناپذیری همراه باشد. 🔸5. مواجهه نابخردانه با جریان‌های افراطی تبعات بلندمدت زیادی به همراه دارد. پول‌های سرگردان و یا حتی هدفمند بسیاری در کشور و خارج از مرزها وجود دارد که به دنبال ظرفیت‌های مناسبی برای سرمایه‌گذاری می‌گردند. این پول‌ها غالبا خرج پرورش و تربیت عناصر افراطی شده و در بلندمدت مناسبات فرهنگی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. گاهی اوقات مواجهه ما با جریان‌های افراطی به جای آنکه به حذف آن بیانجامد منجر به تمرکز این سرمایه‌گذاری‌ها می‌شود. 🔸و اما کلام پایانی: ما به عنوان شیعیان، چهل و سه سال است که حاکمیت این مرز و بوم را عهده‌دار شده‌ایم. مواجهه ما با اهل سنت کاملا متفاوت از آن چیزی است که در هزار و اندی سال گذشته رخ داده است. شاید بهتر باشد کمی از نگاه تاریخی به معارف اهل بیت و هویت شیعه فاصله بگیریم و واقعیت میدان را بهتر ببینیم. واضح است که کسی ضرورت غیرت دینی را نفی نمی‌کند اما ظهور و بروز این غیرت نباید حاکمیت خودمان را با چالش روبرو سازد. ما برای عزل یک امام جمعه هتاک نیازی به بسیج افکار عمومی نداریم، اما برای کارآمد نشان دادن معارف اهل بیت در حکمرانی به اتحاد و یکپارچگی اقوام و مذاهب نیازمندیم. @sedyaser
⚡ عدالت کیفری یا عدالت ترمیمی /به بهانه اتفاق جسارت به لباس روحانیت/ ✏ احمد اولیایی(طلبه و پژوهشگر حوره فرهنگ) 🔹 دیگر برای کسی پوشیده نیست که پدیده های اجتماعی اولا ذو ابعاد هستند و ثانیا ذوعوامل. به این معنا که یک پدیده در آنِ واحد هم بُعد سیاسی دارد و هم ابعاد اجتماعی و حتی اقصادی و البته عوامل متعددی نیز منجر به وقوع و ظهور آن می‌شود. 🔹 چندی پیش در شهر مقدس قم، اختلافی میان یک روحانی که ظاهراً نقش آمر به معروف داشته و یک خانم که ظاهراً به دلیل بدحجابی منکری را مرتکب شده آغاز می‌شود و به لگدمال کردن عمامه روحانی ختم شده و در نهایت به لطف فضای مجازی، به سوژه ای برای بحث و جدل میان خودی‌ها و بهره‌برداری برای دشمنان تبدیل می شود. 🔹 بنظر می رسد ما با دو مشکل رو برو هستیم: 🔸 یکی این واقعه مشخص که در فلان ساعت و فلان شهر اتفاق افتاده و دیگری یک مسأله امتدادی که چندسالی‌ست در جامعه ایران محل بحث و توجه است و «افول مرجعیت فکری-فرهنگی روحانیت» نام دارد. از آن جهت که این دو مسأله با هم مرتبط‌اند باید حل هر دو را توأمان درپی گرفت. حل اتفاق شهر قم را عدالت کیفری (Retributive justice) به دوش می‌کشد اما حل امتدادی ماجرا بر عهده عدالت ترمیمی (Restorative justice) است. عدالت کیفری اشاره به مجازات و کیفر کسی که قانون‌شکنی کرده و جرمی را مرتکب شده دارد، به عبارت دیگر به این پرسش پاسخ می‌دهد که چه نوع مجازاتی برای خاطیان و مجرمان عادلانه‌تر است. 🔸 اما از آن جهت که من بدنبال حل آن مسأله امتدادی هستم نه یک واقعه، بر عدالت ترمیمی تأکید دارم. عدالت ترمیمی در مقابل عدالت کیفری، قبل از نگاه جرم‌انگارانه و جبران خسارت‌ها و اولویت مجازات‌ها، بر این مبنا استوار است که آنچه اکنون (پس از وقوع بزه) اولویت دارد، ترمیم وضعیت بزهکار و جامعه است. در این شرایط به جای ورود دولت، قوه قضائیه و حاکم جهت مجازات مجرم، بزه‌دیده و بزه‌کار گرد هم آمده و در شرایط میانجی‌گری، گفتگو، مصالحه، هم‌نشینی و ... اختلاف‌ها را به حداقل می‌رسانند. 🔹 این مبنا فقط به دنبال تنبیه مجرم و جبران خسارات متضرر نیست، بلکه در تلاش است افراد جامعه به نوعی ارتقای شخصیتی یابند تا کاهش جرم و بزه نتیجه این رشد باشد نه ترس از مجازات و مانند اینها. به قول هُوارد زهر (Howard J. Zehr)، جمعی بودن و فرایند بودن دو خصوصیت بارز عدالت ترمیمی است. 🔹 اگر جرمی واقع می‌شود همه سهیم‌اند و همه باید برای حل آن وارد میدان شوند. از طرف دیگر این «حل» یک فرایند است و ممکن است دفعتا واقع نشود چرا که اساسا از جنس فرایند فرهنگی خواهد بود. در عدالت کیفری یک فرایند قضایی و قصاصی رخ می‌دهد که سازوکار مشخص دارد و می‌تواند فقط توسط قاضی یا یک نهاد مشخص انجام شود. اما در عدالت ترمیمی که «ترمیم» هدف اصلی است یک سازوکار جمعی و فرایندی را می‌طلبد. 🔹 در مسأله افول جایگاه روحانیت (البته اگر اصل آن را بپذیریم که خود محل مناقشه است)، با یک نگاه ترمیمی فقط آن خانم تنبیه نمی‌شود، بلکه همه روحانیونی که با عملکرد خود باعث افول شده‌اند، همه مسئولانی که در حکومت دینی با ایجاد ناکارآمدی نگاه مردم به روحانیت را تغییر دادند، همه حوزویانی که بجای کارکرد اصیل روحانیت یعنی حل مسائل مردم کارکردهای دیگری برای خود پیدا کردند، همه معاندینی که بجای بازنمایی خدمات روحانیت یک وجهه نادرست را نشان می‌دهند، همه مردمانی که یک خطا از یک روحانی را به همه حوزه و روحانیت سرایت داده و عمومیت می‌دهند، همه کسانی که سازوکار امر به معروف و نهی از منکر را مشخص نمی کنند و .... مورد خطاب و بررسی قرار می‌گیرند. 🔹 با نگاه عادلانه ترمیمی، اساسا مجازات آن خانم هدف نیست بلکه تغییر نگاه مردم به روحانیت به عنوان حل اساسی مسأله هدف خواهد بود. البته واضح است که مجازات مجرم ذیل قانون حتما باید انجام شود اما کافی نیست چرا که مسأله باقی خواهد ماند. 🔹 مشاهده در سایت: https://mobahesat.ir/23645 👈 در همین زمینه: ▫ پرونده پایگاه مردمی روحانیت yun.ir/nr5f6e ▫ خشونت اجتماعی؛‌ این بار علیه روحانیت! https://mobahesat.ir/16719 ▫ روحانیت و خشونت‌های اجتماعی https://mobahesat.ir/22240 🔻🔻🔻 @mobahesat
وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید  من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی   من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر چیزی از آن سوی یقین شاید کمی هم پیش تر آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود من عاشق چشمت شدم...
🔲⭕️در مصرف نام سردار صرفه جویی باید... ۱- یک شیشه عطر خوب و گران قیمت، چیزی نیست که هر دم و برای هر دکان بقالی رفتنی از آن استعمال کنیم. غزل حافظ، چیزی نیست که هر وقت عشقمان کشید، حافظ بخوانیم. حافظ خواندن، شأن دارد و تمرکز/سکون می طلبد. در فوروارد مطالب مربوط به سردار سلیمانی قدری تامل کنیم. ذکر نام هر چیزی اگر از حدی بیشتر شود، آن مطلب و آن مفهوم لوث می شود. تلألو و درخشندگیش را از دست می دهد. کلمه چیز مقدسی است؛ شأن و حرمت دارد. در مصرف کلمه صرفه جویی کنیم. تعبیر عجیب و زیبایی دارد. می گوید: حاجت مشاطه نیست / رویِ دلآرام را! سال هفتادوهشت در خوابگاه دانشجویی بودم و نزدیکیهای انتخابات مجلس ششم بود که یک شب در راهرو خوابگاه، دیدم آقامحسن رضایی دارد به همراه دوسه تا از بچه ها قدم می زند. برای شستن ظرفها رفته بودم که از دیدن ایشان جا خوردم. از بچه ها پرسیدم ایشان و این طرفها؟ گفتند پس فردا انتخابات مجلس است و ایشان آمده برای دیدار با دانشجوها... اصلا احساس خوبی پیدا نکردم. شاید دیدن محسن رضایی در حالت عادی در خوابگاه دانشجویی (که حتی هم به آن سر نمی زدند) می توانست جالب باشد اما، دیدن یک کاندیدا دو شب قبل از انتخابات مجلس آن حس خوب را به دل نمی نشاند. با ظرفهای نشُسته در دست، احساس پیرمرد دهاتی ای را داشتم که سرِ زمین زراعتش نشسته و یکباره می بیند جماعتی برای سرکشی به او و دهاتش آمده اند و بعد می فهمد نزدیکیهای انتخابات است... از آن سال به بعد، چه بسیار انتخابات که محسن رضایی کاندیدا شد و هیچ وقت هم رای نیاورده. چرا؟ مگر "آقامحسن" فرمانده حاج قاسم ها نبود؟ پس چرا چنین است؟ شاید رمز بردلها نشستن و ننشستن، چیزی است که برخی از آن بی توجه عبور می کنند؟ ۲- چرا قاسم سلیمانی دکترای مدیریت استراتژیک نگرفت؟ فردی با آن میزان و محاسبه گری چرا بعد از جنگ هوس نکرد که تایتل «دکترا» هم به پشت سرداری اش، اضافه شود؟ مگر نمی توانست برود و سر کلاس بنشیند و چند واحد پاس کند و رساله ای و...خلاص. چرا نکرد؟ ۳- بعد از جنگ و زمانی که حاج قاسم ها به میان "شهر" برگشتند، کم نبودند آنها که رفتند و کوشیدند تا به شجاعتهای دوران جنگشان، "محاسنی" اضافه کنند. آنها که دکترای مدیریت و اقتصاد و...گرفتند کم نبودند. بسیاری از بچه هایی که روزهای جوانی را در فضای خاک وگلوله سپری کرده بودند ولی خواستند "دکتر" هم بشوند رفتند این مشاطه را هم برخود بستند. طیفی از فرماندهان هم بودند که سَمتِ فعالیتهای اقتصادی رفتند و دستی به کار واردات و صادرات...؛ البته نه دکترا خواندن و نه بیزینسمن شدن هیچ یک بد نیست. ولی حاج قاسم سمتِ این خیابانها نرفت! عده ای از بچه های جنگ هم بودند که کاندیدای مجلس شدند و دست در کار سیاست شدند... ولی قاسم سلیمانی وارد این خیابان هم نشد. حاج قاسم، حاج قاسم ماند ولی بدون اضافه شدن تایتلها و عناوین دکتر/اقتصاددان/نماینده/فعال اقتصادی و... بی اینها مِهرش در دلها افزون شد. مهر حاج قاسم در حالی به دلها بیشتر و بیشتر شد که مشخصا در همان حوزه فعالیتش، انتقاد/سوالهایی برای بخشی از جامعۀ ایرانی وجود داشت. اما «حکایتِ مهر و وفا» (به تعبیر ) از کجا بر می خیزد؟ ۴- حافظ در میانه غزلیاتش تعبیر عجیبی دارد. یک جا می گوید: برای بر دل نشستن، باید "چیزی" افزون بر حُسن داشت! خلاصه ی حرفش در آن بیت این است که افزون بر خوبی و خوشگلی و تایتل و القاب، باید یک "چیزی" باشد که کسی بر دل بنشیند. اسمش را هم گذاشته "نکته" ! : بس «نکته» غیرِ حُسن، بباید که تا کسی/ مقبولِ طبعِ مردمِ صاحبنظر شود! بله، به غیر از "حُسن" نکته هایی لازم است که کسی مقبول دلها بشود. در این بیت «مردم»: «مردمک چشم» یا همان «مردم»؛ هر دویش زیباست! ۵- برگردیم به حرف سعدی. سعدی یک جا حرف فوق العاده ای زده. خلاصه و مجمل به قدر دهها سطر حرف در مصرعی سروده: «حاجتِ مشّاطه نیست رویِ دلآرام را»! لغتنامه دهخدا «مشاطه» را چنین تعریف کرده است: آرایش کننده ی عروس. بله سعدی می گوید رویِ زیبا را چه نیاز به آرایش؟! آنکه «واقعا زیباست» بی آرایش و بی عنوان هم زیبا و دلنشین است. حاجتِ مشّاطه نیست! روزگار ما، روزگار مشاطه است. نه اینکه کاندیدای مجلس شدن بد است، یا دکترا گرفتن یا خلبان شدن یا بیزینسمن شدن بد است؛ خیر، ولی اینها آن «حُسن» ی که می گوید نیست. اینها است، همان که می گوید. ☑️⭕️سخن پایانی: برخی بر دلها می نشینند و برخی خیر. قاسم سلیمانی بی مشّاطه بر دلها نشست. حال ما زور نزنیم که بر دلها «بیشتر» بنشانیمش. بگذاریم کلمه، نام، مفهوم... آن درخشندگیِ بکر و روشن خودش را داشته باشد. در تَکرار، صرفه جویی کنیم.
https://satra.ir/fa/%d9%86%d8%b4%d8%b3%d8%aa-%d9%87%d9%85%e2%80%8c%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c%d8%b4%db%8c-%d9%86%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%da%a9%d8%b1%d9%87/ 💠گزارشی از نشست هم‌اندیشی «نوجوانان و فرهنگ کره‌ای، دلایل گرایش و پیامدها» و نکات مهمی که در این نشست مطرح شد از جمله: 🔸موج گرایش نوجوانان به فرهنگ کره ای معروف به موجه کره ای 🔸آثار و تولیدات فرهنگی و هنری جامعه مخاطب موج کره ای 🔸نقش نهادهای فرهنگی در مواجهه با این پدیده 🔸وضعیت آینده این موج و... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠نشست تخصصی روحانیت و کنشگری اجتماعی با محورهای ذیل برگزار می گردد: 🔸اخلاق کنشگری انقلابی روحانیت؛ 🔸چالشهای کنشگری اجتماعی روحانیت؛ 🔸هنجارهای اجتماعی زی طلبگی و اخلاق صنفی روحانیت؛ 🔸سواد اخلاقی در کنشگری اجتماعی روحانیت؛ 🔸زیست و کنشگری مجازی روحانیت؛ 🔸ملاحظات عفاف در کنشگری اجتماعی روحانیت؛ 🔸نفوذ اجتماعی روحانیت، ظرفیتها و کارکردها؛ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠برنامه زاویه چهارشنبه 29 دی‌ماه ساعت ۲۲ / شبکه ۴ 🔺با موضوع "واشکافی نسبت میان حوزه‌های علمیه و ساختار حاکمیت " 🔸ورود عالمان دین و حوزه‌های علمیه به مباحث حکمرانی از جمله تصمیم‌ گیری‌های کلان اقتصادی، مسائل مربوط به مدیریت و اجرا و موضوعات سیاسی و اجتماعی گفتگو؛ 🔸نسبت دنیای علوم دینی با جهان سیاست ورزی و اداره جامعه بیگانه است‌ 🔸مبادی و مبانی علوم انسانی در جهان‌بینی و اعتقادات مذهبی ما‌؛ 🔸جایگاه علوم دینی در مباحث تخصصی مرتبط با حکمرانی کحاست و آیا دین تنها نقش ارشادی دارد یا می‌تواند در موقعیت دستور و اجرا قرار بگیرد؟ 🔹با حضور: 🔺آیت‌الله کاظم قاضی‌زاده، عضو هیئت‌علمی دانشگاه تربیت مدرس و استاد درس خارج فقه و اصول در حوزه؛ 🔻حجت‌الاسلام دکتر علی‌رضا پیروزمند، عضو هیئت‌علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم؛ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
هدایت شده از خبر فوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آینده روابط اجتماعی با متاورس شرکت فیسبوک با تغییرنام به متاورس به دوستداران تکنولوژی جدید امکان لذت بردن از یک جهان خیالی نامتناهی را وعده می‌دهد، دنیایی که در آن از محدودیت‌های متداول خبری نیست. اما آیا این دنیا برای همه مقبول می‌افتد؟ اگر متاورس همه‌گیر شود، آینده روابط اجتماعی دهه بعد چگونه خواهد بود؟ کارشناسان پیش از عملی شدن متاورس نگران سوءاستفاده از حریم شخصی و اطلاعات کاربران هستند. فناوری‌های آینده را در این پیج دنبال کنید 👇 http://instagram.com/e_toosii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 تصویر روحانیت در سینمای ایران! 🎥 میلاد دخانچی ♨️ روحانیت نقش «ضد قهرمان» در سینمای ایران دارد! 📌 مناهج: از سینمای به اصطلاح روشنفکری و در عمل غربزده که انتظاری نیست؛ اما چرا سینمای حزب‌اللهی و ارزشی گرفتار تصویرسازی غلط از روحانیت است؟!! حوزه هنری (سازمان تبلیغات) و اوج و ... که بودجه‌های حاکمیتی دارند باید پاسخگوی فیلمسازی خود باشند. @Manahejj ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
خردورزی - شماره 11 - کم حجم.pdf
27.65M
💠 درآمدی بر سینمای شناختی؛ یازدهمین شماره مجله «خردورزی» منتشر شد. 🔰مجله «خردورزی» در این شماره شامل سه پرونده با عناوین و گفتگوهای زیر است: 📌سینما و فلسفه • گفت‌وگو با بهروز افخمی؛ سینما، عامل سرگرمی یا ساحل اندیشه؟ • گفت‌وگو با حسن عباسی؛ امتناع در حوزه، ابتذال در دانشگاه • گفت‌وگو با دکتر تورستن بوتز بورنشتاین؛ سینما، اندیشه‌هایی با صدای بلند • گفت‌وگو با دکتر مسعود معینی‌پور؛ سینما و مدیریت شناختی انسان 📌سینما و اجتماع • گفت‌وگو با مسعود ده‌نمکی؛ مهندسی فرهنگی، درمان سینمای ایران • گفت‌وگو با دکترسیدمحمد حسینی؛ تحقیر پدر در سینمای ایران • گفت‌وگو با دکتر رفیع الدین اسماعیلی؛ دفاع مقدس، ناب‌ترین ژانر سینمای انقلاب اسلامی • گفت‌وگو با سجاد نوروزی؛ تنبلی و تقدم پول بر هنر در سینمای ایران 📌دین و سینما • گفت‌وگو با نادرطالب‌زاده؛ فقدان مدیریت در سینمای ایران • گفت‌وگو با عباس محسن عبد علی المسفر؛ هری پاتر، میراثی عربی با روایت فانتزی • گفت‌وگو با سعید مستغاثی: سینمای آخرالزمانی؛ مسئله‌ی غرب، رسالت شرق 🆔 @fekrat_net ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠 پدیدارشناسی لایک ✍️ ابراهیم شریفی 🌐 شبکه های اجتماعی بلاشک تغییراتی اساسی در زندگی جامعه ما به دنبال داشته است؛ لایک کردن یکی از رفتارهای متعارف در عمده شبکه هاست که به صورت های مختلف در تایید پیام های دیگران رخ می دهد ولی همین کنش ساده، آثاری فردی و اجتماعی به دنبال دارد که پدیدار شناسی آن را دوچندان مهم می کند. ✳️ به قول دکتر منتظر قائم که از اساتید برتر ارتباطات دانشگاه تهران است؛ آن چیزی که ما از شبکه‌های اجتماعی حداقل در افکار عمومی ایران شاهدیم، فقط لایک بوده است. خیلی ساده یک آیکون تأیید مطلبی مفهومی‌ترین و مرکزی‌ترین مولفه در تعامل جامعه ما با شبکه‌های اجتماعی شده است. 🌀حال این مرتبط با محتوای مطالب صورت می‌گیرد یا صرفا روابط شخصی اینجاست که علاقه، عاطفی‌گری و روابط بسته‌ی درون شبکه‌های پیشین باعث می‌شود کلام بیش از آنکه معنای مشارکت دسته‌جمعی را برای کشف حقیقت داشته باشد، فقط یک نفر حرف می‌زند و دیگران لایک می‌کنند. ❎ افراسیابی پژوهشگر فضای مجازی درباره لایک چنین می گوید: مردم در شبکه های اجتماعی لایک را گدایی می کنند. به عبارت دیگر افراد در شبکه‌های اجتماعی دوست دارند خودشان را آن طوری نشان دهند که دیگران دوست دارند یعنی «گدایی لایک». 👍 این شکل افراد از خود واقعی خودشان فاصله می‌گیرند و به همین دلیل روابط شاید گسترده شود اما بسیار سطحی می‌گردد و دوستی‌ها تبدیل به دوستی‌های لایکی می‌شود. یعنی پاداش‌های زیاد ولی کوچک و این یعنی افراد از نخبه پروری فاصله می‌گیرند. اگر در این , فردی بیاید کار علمی را نشان دهد، با بی‌استقبالی روبرو می‌شود و کارها هر چه سطحی‌تر باشد، با اقبال بیشتری روبرو می‌شود. در این میان باید توجه کنیم که کشور ما نمی‌تواند با کارهای عامه‌پسند، به پیشرفت برسد. 📣 و اما نکته آخر چه زیبا در روایات ما در مورد مواردی متناظر با لایک و تایید کار و رفتار دیگران گوشزد شده است. امام جواد (ع) می فرمایند : منِ اسْتَحْسَنَ قَبیحاً کانَ شَریکاً فیهِ(بحارالانوار، ج75، ص 82) 👌یعنی هر که کار زشتى را تحسین و تأیید کند، در عِقاب آن شریک است. به عبارت دیگر شریک جرم هستی اگر رفتار و فعل منکر مرتکب شده اگر آن را تایید کنید. این بیان یعنی باید خود کنترلی را تقویت کرد یعنی باید مسئولیت اخلاقی در قبال چنین رفتارهایی در شبکه های اجتماعی را تقویت نمود. @HOWZAVIAN