eitaa logo
نوشته های یک طلبه
984 دنبال‌کننده
822 عکس
209 ویدیو
7 فایل
آتیش های بزرگ از جرقه های کوچیک به وجود میان🔥 یادداشت‌ها🌱داستان‌ها🍀دلنوشته‌ها🌿خاطرات🍁انتقادات☘️ پیرو مکتب استاد علی‌صفایی❤️ 📝در عرصه داستان‌نویسی دانش‌آموخته از اساتید: سرشار🏆 سالاری🧨 جعفری🪽 مخدومی🏅 ✍️محمد مهدی پیری✍️ @Mohammadmahdipiri
مشاهده در ایتا
دانلود
آنچه تا کنون نوشته ام! کافیه برای مطالعه روی هشتگ ها کلیک کنید. ( ماجرای ورود به حوزه ۱۵قسمت) (۱۰ قسمت) (۲ قسمت) (۲ قسمت) (۶ قسمت) (۲ قسمت) (۳قسمت) ( ۷قسمت) (۱۰ قسمت) (چهار قسمت) (۱۴ قسمت) ۵ قسمت (چهار قسمت) (سه قسمت) (پنج قسمت) (سه قسمت) ... (سه قسمت) ۸ قسمت (۳۰ قسمت) (۴قسمت) (طنز) (پنج قسمت) (بر اساس رخ داد واقعی ۹ قسمت) ۲۵ قسمت (طنز) (۲۹ قسمت) ( داستان بلند_۷۰ قسمت) (طنز) (طنز) (طنز) ( خاطرات کشتی۱۲ قسمت) (۳۳ قسمت) (طنز) ( ۲۸ قسمت) ( سفرنامه عتبات عالیات ۲۴ منظره) (داستان کوتاه) (مجموعه اشعار) (از پیش دبستانی تا حوزه) (فعالیت های زیبای مسجد دوازده امام) (مقاله راه یافته به مرحله کشوری) رخداد واقعی (۹ قسمت) (۲۰ قسمت)(برگزیده جایزه ادبی یوسف) ( طنز ۵ قسمت) (رمان بلند ۲۵۰ قسمت) (مخصوص مطالعه امتحانات) (روایت اعتکاف رجبیه) (طنز ده قسمت) (روایت سفر راهیان نور)
دود همه جا را فرا گرفت؛ گوش هایم سوت می کشید!‌... بعد از کشته شدن پدر و مادرم، خواهران و برادرانم،از دنیا سیر شده ام. تنها من از طایفه مان در غزه زنده مانده ام؛ از میان خاک هایی که سگ های یهود به وجود آورده بودند! مردی عرب با لباس خونی نمایان شد! کودکی در بغل داشت. هنوز موج انفجار از من خارج نشده بود که با دیدن صحنه ای دلخراش بیهوش شدم! مردی که کودک را در بغل گرفته‌ بود بچه را بالای سرش گرفت و داد میزد! خوب که دقت کردم دیدم بچه سر ندارد!همه کسانی که آنجا بودند با دیدن حال و روز کودک دست هایشان را به سر گرفتند و ناله زدند! به یاد شش ماه ای افتادم که در بغل پدرش گلویش گوش تا گوش دريده شد! سگ های یهود، تمام خانواده مرا گرفتند! کودکان ما را کشتند. زنان ما را به کام مرگ کشاندند؛ خانه هایمان را ویران کردند؛ هر پنج دقیقه یک نفر از همشهریان من شهید می شود! نمی دانم مردم این رژیم دلشان از جنس چه سنگی است! ✍محمد مهدی پیری ۲۳مهر۱۴۰۲ مصادف با هشتمین روز از کودک کشی صهیونیست