.
#نوحه_حماسی
#رَفَعَ_اللهُ_رایَةَ_العَبّاس
مصطفی سیرت و علی هیبت
الگوی ناب همّت و غیرت
شد کلام ِششم شه عصمت**
بر ابالفضل ؛ عَمّ ِ ما رحمت
در مرامش خلاصه شد اخلاص
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس*
قد و قامت، قیامت عظمی'
صورتش ماه ِ جَنّةُ الاعلی'
با ولایش گدا شود والا
نوکرش راحت از غم عقبا
حبّ او بهر بندگی مقیاس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
حرمش باب حاجت ما شد
فلج آمد به صحن او، پا شد
گره ِ کور شیعیان وا شد
نسخه ی لاعلاج ،پیدا شد
در حریمش مطب شده احداث
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
دیدن روی او صفا دارد
چشم و ابروی دلربا دارد
چون حسن رأفت و سخا دارد
روی دوشش، رقیّه جا دارد
معدن جود و رحمت و احساس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
وقت رزم است ثانی کرّار
سربلند است موقع پیکار
در جمال است یوسف بازار
در وفا اسوه است بر ابرار
دارد از مادرش ادب میراث
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
نام او می شود دوای درد
داده نیرو به بازوی هر مرد
ارمنی هم به او توسّل کرد
از در رحمتش نشد دلسرد
لقبش چون علیست خَیرُالنّاس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
کربلایش بهشت نوکرهاست
مأمن اصلی پیمبرهاست
ضامن بهترین مقدّرهاست
چون کلید تمامی درهاست
حرمش قبله گاه عام و خاص
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
کربلا،جنّت نعیم او
اولیا خادم حریم او
حضرت نوح شد ندیم او
عِطر رضوان شده شمیم او
نوکرش خضر و عیسیْ و الیاس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
در بهشت ِ حسین شد سقّا
شد کفیل عقیله ی کبری'
خوانده او را (أخا) امام ما
پس شده پور حضرت زهرا
او شده باغبان باغ یاس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
به خدا کامل است ایمانش
گفته معصوم ،جان به قربانش
شد فدای امام خود جانش
جان به قربان کام عطشانش
شده خاک قدوم او الماس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
چون که شد آب در حرم نایاب
از نوای عطش شده بی تاب
او کشیده خجالت از ارباب
که نبرده به سوی خیمه آب
بوده بر قول آب خود حسّاس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
شد جدا از تنش دو دست او
خورده تیری به چشم آن مه رو
گرزی از آهن آمد از آن سو
رأس او را شکافت تا ابرو
قاتلینش همه خدانشناس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
*حضرت سجاد علیه السلام می فرمایند:
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس: خداوند بیرق حضرت عباس علیه السلام را خودش بالا برده است.
**از امام سجاد و امامصادق علیه السلام:
رَحِمَ اللَّهُ عَمی الْعَبَّاس:خدا حضرت عباس علیه السلام را رحمت کند
.👇
.
#نوحه
#زنجیرزنی #سه_ضرب
خواهش دارم این شعرو در مجالستون بخوانید به قصد فرج
#امیری_مهدی_و_نعم_الامیر
تویی نور عالم، امام زمان
شدی علّت خلقت این جهان
زند بوسه بر پای تو آسمان
تویی عرش اعلای حق را نشان
تو در کلّ دنیا نداری نظیر
امیری مهدیٌ و نعم الامیر
تویی آخرین منجی روزگار
تویی آخرین وارث ذوالفقار
فقط شیعه ای که شده رستگار
ظهور تو را می کشد انتظار
بیا مجری عدل شاه غدیر
امیری مهدیٌ و نعم الامیر
منم غرق ظلمت، تویی ماه من
تویی هادی قلب گمراه من
الهی که ای عشق دلخواه من
بیایی در این عمر کوتاه من
شده مِهر تو ثروت این فقیر
امیری مهدیٌ و نعم الامیر
تویی فرمانده بر همه انبیا
تویی رهبر لایق اولیا
تویی راه روشن به سمت خدا
کند عیسی پشت سرت اقتدا
تمام شاهان پیش تو سر به زیر
امیری مهدیٌ و نعم الامیر
تویی سرور سروران، من غلام
شدم شکر حق صاحب این مقام
نفس بی تو باشد به سینه حرام
الهی باشم نوکرت مستدام
منم مستجار و تویی مستجیر
امیری مهدیٌ و نعم الامیر
ندارم پیش تو اگر آبرو
به دنبال تو گشته ام کو به کو
کدامین کوچه را کنم جستجو
که با خال رویت شوم روبه رو
شدم من بر غم فراقت اسیر
امیری مهدیٌ و نعم الامیر
بیا ای بر درد همه التیام
بگیر از اعدایت دگر انتقام
بیا که صبر شیعیان شد تمام
شود خوشبختی با حضورت مدام
تویی باران رحمت و من کویر
امیری مهدیٌ و نعم الامیر
نظر کن به این قلب بشکسته ام
من از دست اعمال خود خسته ام
که با این گناهان ِپیوسته ام
مسیر ظهور تو را بسته ام
زمین خورده ام، دست من را بگیر
امیری مهدیٌ و نعم الامیر
شدی ای بهارم بیابان نشین
شده همدمت روضه ی آتشین
همیشه تو از غفلت مؤمنین
شدی خون جگر روز و شب این چنین
شده عمری سهم تو درد کثیر
امیری مهدیٌ و نعم الامیر
شده مادرت محتضر، العجل
شده زخمی از میخ در، العجل
زمین خورده بین گذر، العجل
کتک خورده از چل نفر، العجل
بگو در جوانی چرا گشته پیر؟
امیری مهدیٌ و نعم الامیر
به حقّ آن مشک دریده بیا
به عمّه ی قامت خمیده بیا
ببین که تا مقتل دویده بیا
به حقّ حنجر بریده بیا
نشسته بر حلقوم شش ماهه تیر
امیری مهدیٌ و نعم الامیر
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
👇
.
#تاسوعا مرثیه
#شب_نهم_محرم
برخیز جان فاطمه اینجا نمان برو
بگذار روی خاک مرا نیمه جان برو
هی آه می کشی و تنم لرزه می کشد
قربان مهربانی ات ای مهربان برو
دستم بریده و کمرت را شکسته اند
برخیز ای شکسته دل قد کمان برو
بیرون مکش یکی و دوتا نیست تیرها
جانم فدات ناله مزن این چنان برو
این هرزه چشم ها به حرم چشم بسته اند
برگرد خیمه زود نمانده زمان برو
خون گریه های چشم ترم نذر زینب است
آقا به جان خواهر تنهایمان برو
برخیز و بی کسی حرم را نظاره کن
زینب کجا و صحبت نامحرمان برو
از من گذشت غربت و در انتظار توست
گودال خون و نیزه و سنگ و سنان برو
من سر به زانوان تو دارم چه ماتم است
الشمرُ جالسٌ...سر تو ناگهان...برو
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#حسن_کردی ✍
.
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله
#بی_تفاوت_نباشیم
#فلسطین
#ظهور
زمان نشستن ، زمان دعا نیست
به سجاده ماندن برادر روا نیست
چه طوفانی از قدس برخاست ، آیا
بَعَثنا علیکم عباداً لنا نیست ؟!
کجا مانده پای تو ای اربعینی !
مگر آخر راه تو کربلا نیست ؟
غم کودکان به خون خفته آیا
برای تو ای روضه خوان آشنا نیست؟
محرّم گلو پاره می کردی از غم
گلوی تو را قدر یک آه جا نیست؟
فلسطین بمیرد ، شرف سربریده است
که جز غیرت امروز بر نیزه ها نیست
حسینی که من می شناسم ، برادر !
همین جاست امروز ، در بوریا نیست
اگر مرد میدان حرفی ، بماند
که مرز عمل عرصه ی ادّعا نیست
به أین الحسینی که از دل نخواندیم
عزیزی می آید که محتاج ما نیست
#محسن_ناصحی✍
#امام_زمان.
#طوفان_الاقصی
.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
میدونستم چی قراره سرم بیاد
ولی باور نمیکردم
من با تو اومدم اینجا
بی تو چجوری برگردم
آه فکر نمیکردم به اینجاش
من بی تو زنده هستم داداش
زینب تو دیگه
خراب شده دنیاش
کاش میمردم نمیدیدم تن تورو عریان
(حسین جان)۳
من موندم با دخترات که باباشونُ میخوان
(حسین جان)
مثل اینکه واقعا جدا شدیم
نمیخوام باورش کنم
نا راحتم نتونستم
تا لبت رو ترش کنم
آه خشکه لبهات خشکه لبهام
آه. نمونده دیگه جونی برام
از شدت گریه
سو ندارن چشمام
میبینی که نمیدونن ما هارو مسلمان
(حسین جان )۳
واسه قلب حزين من بخون کمی قران
(حسین جان )
#روضه
#محرم
.
امام حسین ع
. #نوحه #زنجیرزنی #سه_ضرب خواهش دارم این شعرو در مجالستون بخوانید به قصد فرج #امیری_مهدی_و_نعم_الام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.
#شب_نهم_محرم
#حضرت_ابالفضل علیهالسلام
دو دستِ تو که بر زمین دو دست من که بر کمر
نمانده دستِ دیگری که خاک بر سرم کنم
به قد گاهوارهای کجاست راه چارهای
که گریه بر تنت کنم که گریه بر حرم کنم
حرامی است و این حرم به نیزه تکیه میدهم
ببخش میروم تو را رها برابرم کنم
رسیده است از نجف علی و داد میزند
نمیشود که چارهای به حال مادرم کنم
رُباب خانهاش خراب سکینه زار میزند
که معجر اضافهای بیار بر سرم کنم
نه مرهمی به تاولی به آبله به خارها
نه کفشهای پارهای که پای دخترم کنم
پس از تو دورِ دختران شراب هست و خیزران
به نیزهام نمیشود کمک به خواهرم کنم
(حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۴/۲۴)
#تاسوعا
#دکتر_حسن_لطفی
.
.
#زمزمه
#شب_نهم_محرم
نبند چشاتو تا چشمام باز بمونه
نزار شمر برام شععععععر غارت بخونه
دستاتْ روی خاک و دلم ریشه ریشه
می خوام پاشم از پیییییشت اما نمیشه
تکون نده به پیکرت
تا نریزه بال و پرت
عمود آهن سنگینه
ریخته بهم فرق سرت
۲
خودم کشیدم تیر از توو چشت بیرون
خشکی لبهات تر شده با موج خون
شریکه توو قتلت شمشیر یک لشکر
چه جوری رو نیزه میری تو با این سر
میکشه زینبو غمت
خبر این قد خمت
می ترسم لشکر بعد من
بدزدن دست قلمت
۳
اگه بری داداش رقیه پیر میشه
با دست حرمله دختر اسیر میشه
سکینه بعد تو خوشی نمیبینه
توو داغ معجرش به سختی میشینه
زینب بی تو چه کار کنه
با حرمله چه کار کنه
فردا تنها بچه ها رو
چه جوری خوب سوار کنه
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#زمزمه
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#شب_نهم_محرم
#حضرت_ابالفضل_علیهالسلام
چه غم از غم از این اینهمه حاجت
شبِ بابالحوائجِ ماشد
به گِرههای کورِ ما بنویس
وقت نذریِ ارمنیها شد
دمِ سینه زنیِ آب آمد
شبِ خون گریههایِ زهرا شد
مادرم یاد داده در همه عمر
پایِ این مرد آبرو بگذار
اگر عالم همه جوابت کرد
تو بر این آستانه رو بگذار
چه خیال است از همه دنیا
کارِ خود را فقط به او بگذار
رفت در بینِ آب با مرکب
ایستاده به احترامش آب
دست بر سینه سر به زیر از شرم
میکند با ادب سلامش آب
میزند دست را به دامانش
میزند بوسه زیرِ گامش آب
مرکبش تشنه است تشنه ولی
آب ، سرد و خنک ولی هیهات
مرکبِ حضرت امیر حرم
لب خود را نمیزند به فرات
آب میسوزد از همان لحظه
آب شرمنده است از آن اوقات
دید لبهای خشک او را آب
چقدر بد شده برای فرات
قبل از این ، بعد از این ندیده کسی
اینقدر التماسهای فرات
زیر لب گفت یا علیاصغر
آمد از رود ، های های فرات
ماه عکسش به آب افتادو
دید در آب هایوهوی حرم
مشکِ خود را گرفت بر سینه
آب را بُرد آبروی حرم
آب میگفت جرعه ای اما
رفت تا خیمهها عمویِ حرم
دخترک رفت پیش گهواره
گفت : با مشک آب میآید
چند لحظه فقط تحمل کن
جان خواهر بخواب میآید
صبر کن بوی مُشک بوی عموست
قول داده رُباب ، میآید
اهل خیمه امیدوار اما
چشمهای حسین مایوس است
دستهای رُباب روی سر و
در نگاه حسین افسوس است
زیرِ گرمای آفتاب ای وای
جمع هشتاد و چهار ناموس است
همه حیران شدند وقتی که
شیر بینِ مسیر میآمد
جمعِ صدها حرامیِ از همه سو
پشت نخلند و شیر میآمد
از هزاران طرف هزاران بار
نیزه و تیغ و تیر میآمد...
یک نفر دست بر کمر دارد
یک نفر دست روی سر دارد
یک نفر دست بر جگر دارد
یک نفر دست بر تبر دارد
می رود بینِ دست سر دارد
کاش دست از یتیم بردارد
از سرِ زین که با سر اُفتادو
در دل خیمه دختر اُفتادو
خواهر اُفتاد و مادر اُفتادو
بِینِ گهواره اصغر اُفتادو
وای با نیزه پیکر اُفتادو
لشکری با تنش دراُفتادو....
(حسن لطفی)
.
.
#شروع_مجلس
#شب_نهم_محرم
.
#شب_نهم_محرم_اول_جلسهای
چهکنم ماهِ حرم این قمرِ ریخته را
تا به آغوش کشم برگ و بر ریخته را
دست بر سر بگذارم نگذارم ...ماندم
چهکنم این بدنِ مختصرِ ریخته را
دخترم چشم به راه است جوابش با تو
با چه رویی ببرم بال و پرِ ریخته را
خم شدم پیشِ دو دستت ، کمرم راست نشد
آمدم پیش تو دیدم کمرِ ریخته را
دست دارم به کمر ، یا که به سر یا به جگر
که نشد جمع کنم چشم ترِ ریخته را
مادرم هست ولی اُمبنین شکر که نیست
خوب شد نیست ببیند پسرِ ریخته را
اینهمه تیر به یاد حسن انداخت مرا
یادم انداخت لبِ تو جگر ریخته را
یک به یک میکشم از سینه فقط داد نکش
یک به یک تیغه و تیر و تبر ریخته را
تو تکانی بخوری کار به غارت نکشد
جمع کن جانِ حرم بال و پرِ ریخته را
بعدِ ما از دوطرف کاش سرت جمع کنند
که نبندند به سرِ نیزه سرِ ریخته را
(حسن لطفی)✍
.
.
#شب_دهم_محرم
شب عاشورا
#عاشورا
امشب ای آفتاب من با من
بگو از لحظه های فردایت
کاش جان مرا هم ای جانم
بگذاری برای فردایت
آسمان منی و می دانی
می خورم من زمین اگر بروی
من نبینم که ماه زندگی ام
بر روی نیزه ها به سر بروی
بگو ای همسفر که بعد تو و
ابوفاضل کفیل زینب کیست
امشب ای شاه تشنه در صحرا
این همه خوار کندنت از چیست
تو نباشی که میبرد زین دشت
دختران نحیف قافله را
ابوفاضل اگر نباشد من
چه کنم زجرهای حرمله را
من به معجر به چادر طفلان
به علی عمری است حساسم
حرم و غارتش نگو حتمی ست
مگر آنکه نباشد عباسم
سفر ما نگو که پایانش
ختم خواهد شود بر این گودال
سوره ی فجر من ز مرکب ها
آیه های تنت شود پامال؟
با من از شیرخواره می گویی
قلبم از غربت تو میگیرد
بشنود از سه شعبه گر که رباب
همین امشب ز غصه می میرد
زینب از کودکی حسین جانم
بی تو یک روز هم نرفته سفر
تا مرا شمر ساربان نشده
حرمت را خودت بیا و ببر
#شب_عاشورا
#حسن_کردی
.
.
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#زمزمه_عاشورایی
#روز_عاشورا
هر گروه هر جور خوشش اومد زد
سنگ می باره روی تنت بی حد
نیزه ها هی به سمت تو اومد
چند باری پیکرت تو خون غلتید
دستاشو توو موی سرت پیچید
جلو چشام تنت ز هم پاشید
چشات ز تشنگی نمی دیدند
شمشیرا رو تن تو چرخیدند
اونقد زدن که خسته گردیدند
نامحرما طناب می آوردن
جلو سکینه ات شراب خوردن
چه وضعی ما رو اسیری بردن
رحمی ندارن آتیش اندازا
چه کار کنم با گوشواره بازا
خون جگرم از ساز و آوازا
بی تو برای من سفر سخته
با شمر بد دهن سفر سخته
با کوفتگی تن سفر سخته
#حسن کردی✍
#امام_حسین_علیه_السلام
#زمزمه
#عاشورا
#روز_دهم_محرم
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#کوفه تا شام
#زمزمه #اسارت
#شب_دوازدهم_محرم
با اسم خارجی چقدر سوختم
چشمامُ به تو روی نی دوختم
مثل سر سوخته ت برافروختم
با دستای بسته سفر سخته
با کودک خسته سفر سخته
با شمری که مسته سفر سخته
آتیشا رو سرت می افتادن
چه دشنامایی که به ما دادن
اینجا تموم سربازا شادن
صورت بچه هات همه زخمی
نداره ساربونِ ما رحمی
کشتن ما رو با زخم بد چشمی
حرمله پا زده به احساسم
به معجر بچه ها حساسم
دل نگرونه چشم عباسم
حالِ چشات خوب نیست روی نیزه
سنگا می بارن به سوی نیزه
سرت نیافته از توی نیزه
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب سلام_الله_علیها
#کوفه_تا_شام
#حسن_کردی
.👇
.
#زمزمه_عاشورایی
#روز_دهم_محرم
شد هوا لاله گون گودالِ غرق خون
هاتف میگه انا الیه راجعون
مادر و با لبِ پر خون صدا نزن
دارم میبینم من پس دست و پا نزن
جسمت پر از جراحته
قتله گاهت قیامته
خولی دور و برِ سرت
راحت مشغول غارته
۲
سه ساعته که شمر مشغوله توو گودال
از بس تو رو چرخوند تنت شده پامال
تنت توو دست شمر سرت به دست سنان
سرت رو با نیزه بدجور شکسته سنان
رو خوارا می کشیدنت
با سنگِ تیز شکستنت
حتی پیرْ مردای خبیس
با نوک عصا زدنت
۳
صداشو برد بالا این دم آخری
چقد این لحظه ها شبیه مادری
با صبر و حوصله خون سرد و بی حیا
دوازده ضربه زد به سرت از قفا
سری به نیزه اومده
تنت به زیر لگده
حالا بعد از تو شمر پست
خواهرت زینب و زده
#امام_حسین_علیه_السلام
#عاشورا
#زمزمه
#حسن_کردی✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#نوحه_سنتی
#شب_نهم_محرم
#تاسوعا
من وارث علی مرتضایم
صاحب لوای دشت کربلایم
ماه عالمینم_من عبدالحسینم
من ساقی تشنه لبانم
عموی صاحب الزمانم
والله ان قطعتمو یمینی
انی احامی ابداعن دینی
ای ابوالفضائل_حیدری شمایل
در عالمی نام تو رائج
ادرکنی یا باب الحوائج
شاهدجانبازی من علقمه
آمده بالای سرم فاطمه
بوسه زد به رویم_خرید آبرویم
دست مرا بهر شفاعت
زهرا بیاورد قیامت
مادر من حضرت ام البنین
ملیکه ادب به روی زمین
گفته این مطلبم_کنیز زینبم
توهم اگر چه نور عینی
خاک کف پای حسینی
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#قاسم_نعمتی
#تاسوعا
.