eitaa logo
امام حسین ع
19.3هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
-WWW.SARALLAH-ZN.RI-ma0005246(1).mp3
12.87M
| ان ذکر الخیر فی العالمین بامداحی: ان ذکر الخیر فی العلمین اوله حسین آخره حسین و اصله حسین من والا الحسین نجی من عاد الحسین هلک نورک مصباح الدجی یا لیتنا کنا معک خون تو در رگهاست؛ ثارک ثار الله حب تو در دلهاست؛ حبک حب الله یا ابا عبدالله باشین اوجالسین باشیمی قوززادین دینه کمک بالا خسته ئورک بالا قانلی بلک بالا کوی امتحانیده سعادت مبارکون آغوش امامیده شهادت مبارکون حرمله نون گرچه؛ ظلمی جهانیدی سن قالاجان اوغلوم؛ حرمله فانیدی یا ابا عبدالله قویمادین اوخ دگسین امامه بالا عشقیوه مرحبا شوریوه مرحبا راهیوه مرحبا گرچه اوچ گون اوچ گیجه سو چیخدی یوخا بالا دشمن دوشدو لرزیه سن گولدون اوخا بالا سود امر اوغلوم س؛ پیر ره عشقن لحظه ی غربتده؛ یار شه عشقن یا ابا عبدالله شاعر بند فارسی: اکبر شیخی شاعر بندهای ترکی: علی حنیفه 🔶إن ذکر الخیر... https://eitaa.com/emame3vom/49279 .
YEKNET.IR - vahed 3 - shabe 4 muharram 1400 - sibsorkhi.mp3
3.89M
🔳 🌴صد شکر غبار حرمت تاج سر ماست 🌴نامت همه شب ذکر قنوت سحر ماست 🎤 ‍ 📝 🖊 🖊 ۱۴۰۰ 🖊 "علیه‌السلام" صد شکر غبار حرمت تاج سر ماست نامت همه شب ذکر قنوت سحر ماست عمریست که سرمایه ما چشم تر ماست از نوکری توست به هرجا که رسیدیم یعنی که غلامی تو تنها هنر ماست هر جا علمی هست همانجا حرم توست از کرببلایت همه جا در نظر ماست از دار جهان هیچ نداریم بجز اشک اشکی که خودش روز قیامت سپر ماست ای کشته بی غسل و کفن تشنگی تو داغیست که تا روز ازل بر جگر ماست من حسین ابن علی عالیم که به ملک آفرینش والیم مادرم بنته شهن شاه اجیف صد هزاران مریمش کمتر کنیز خون من خون خداوند ودود گر نبود این خون خداوندی نبود کل شاهان جهان محتاج من آیه نصر من الله تاج من .
4_5807759355809893592.mp3
7.13M
📌 مدح خوانی مابینِ 🕌 هیـئت روضة العباس "علیه‌ السلام" 🎙 مداح ‍ 📝 🖊 🖊 🖊 "علیه‌السلام" به صفای حرم کرببلایت سوگند دوست دارم که شبی در حرمت گریه کنم شرم دارم که بگویم سخن از تشنه لبی تشنه آن بود که میگفت به لشکر جگرم همه با دامن آتش گرفته رو به گودال اند عجب شام غریبانی حسین سر پیراهن تو گریه ما را در آوردند میان اینهمه کشته چرا تنها تو عریانی .
4_5807486913149406021.mp3
43.38M
مداح ‍ 📝 🖊 🖊 ۱۴۰۰ 🖊 "علیه‌ السلام" یا رسول الله یا علی مولا یا حضرت زهرا حسین رسید کربلا الحمدالله چه باشکوه پیاده شد دختر حیدر الله اکبر از این صلابت یل ساقی لشکر زینت دوش نبی و عشق و جان علی و نفس فاطمه کجا و این دشت بلا اعوذ بالله من کرببلا اعوذ بالله من کرببلا اعوذ بالله من کرببلا بس که محمل ها منزل به منزل باشتاب کس نمیداند عروسی یا عزا دارد حسین سلامٌ علی العطشان کربلا غوغاست شاه دین تنهاست اما هنوز پرچم به روی دوش سقاست الله اکبر تو چشم اکبر حسین شوق وصاله دیگه محاله که گوشواره بمونه تو گوش سه ساله وای از اون روزی که حسین بین گودال بلا میزنه دست و پا فریادِ محمدا میره سر ارباب روی نیزه ها اعوذ بالله من کرببلا اعوذ بالله من کرببلا https://eitaa.com/emame3vom/49282 .
. ای چشمهای هرزۀ شامی، حیا کنید ناموسِ اهلبیت و تماشا! اِبا کنید این ازدحامِ زشتِ اَراذل برای چیست بر آل پاک فاطمه کمتر جفا کنید ما را اسیرِ خارجی و بَرده خوانده اید شرم از امامِ قافلۀ مصطفا کنید عمامۀ امام زمان زیر شعله سوخت رحمی بحال سید مظلوم ما کنید بارانِ سنگها سرِ ما را نشان گرفت یک بار هم نشد که هدف را خطا کنید جای سرِ بریده مگر زیر دست و پاست بهتر که جایشان به سرِ نیزه ها کنید دَف میزنید و هدیه به رقاصه ها دهید خون تا به چند بر جگر هَل اَتا کنید دورِ کجاوه ها سرِ بابا چه میکند این داغدیدگان حرم را رها کنید با آستین حجابِ حرم حفظ شد،چرا با اهلبیت فاطمه اینگونه تا کنید یک صبح تا غروب، اهانت بما بس است دیگر برای قافله یک راه وا کنید ذکر علی اگر که گناه کبیره است پس لااقل حقوق پیمبر ادا کنید از کوچۀ یهود و نصارا حذر دهید تا چند ناروا به دلِ ما روا کنید جشن و سرور و خنده و تحقیر و ناسزا قدری حیا ز قاری قرآن ما کنید ما را محلِ برده فروشان روا نبود یک ذره یادِ روز عذاب خدا کنید شاعر:محمود ژولیده ✍ ___________ .
. 🔊 (عج) ⭕ متن:امام زمان/تو روضه بخوان... 🎙️ حاج 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 امام زمان،تو روضه بخوان از این غم هجران نمانده توان به هم زده ای،زمین و زمان كجای ِ جهانی امید ِجهان از این غم دوری بگو چه كنم؟ تو ماندی و اشك،غروب و سحر بدیده نشستی و خون جگر گرفته دلم برای دلت كه هستی عزادار ِ داغ پدر به غیر ِ صبوری بگو چه كنم؟ دارد دنیا دنیا چشمام دریا دریا آقا صحرا صحرا می گردی داری یك دنیا غم خسته از این عالم هر روز هرشب هر دم پر دردی وای،وای وای وای 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 بدون ِ شما كجا بروم بیا كه شبی كربلا بروم نگاهی بكن به خواهش من اجازه بده سامرا بروم یه گوشه ی سرداب بشینم و بس بشینم و دم بگیر ِ دلم ترانه ی یابن الحسن همه دم به ناله ی عشق به حرمت اشك تو خلوت ِ راز ِ شبای حرم یه شب تو رو تو خواب ببینم و بس نور ِ چشم ِ مولا هر جا هستی آقا جان ِ بی بی زهرا،یادم باش دور از این دنیایی،اما فكر مایی هر وقت كربلایی،یادم باش حسین،وای وای وای 👇
امام زمان تو روضه بخوان - @Nohenab20.mp3
4.23M
💚امام زمان(عج) تو روضه بخوان 💚از این غم دوری نمانده توان 🎙کربلایی مهدی اکبری
Mohammad Hossein Poyanfar - Hossein Jan (128).mp3
4.03M
حسین جان. به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم 🎧 ----------------- حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم واویلا حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه واویلا صدا میزدم مادرت رو یا مظلوم نشون میدادم حنجرت رو یا مظلوم صدا میزدم مادرت رو ای بی کس به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم یا مظلوم حسین حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان به صحرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو واویلا تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی میمردم نمیدیدم اونقدر جسارت به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم ندیدی چشای ترم رو با غیرت شلوغی دور و برم رو یا مظلوم یا مظلوم حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
. ☑️ ماجرای نبش قبر حضرت بنت الحسین سلام الله علیها در سال ۱۲۴۲ دفن شدن حضرت رقیه سلام الله علیها با غل و زنجیرهای اسارت ملا محمدهاشم خراسانی حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب ‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل می‌کند: جناب سيّد ابراهيم دمشقی كه نَسَبش به سيّد مرتضی علم‌الهدی منتهی می‌شد بعد از نبش قبر حضرت رقیه مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد! چون به هوش می‌‌آمد، قضیه کبودی را برای مردم تعریف می‌کرد. می‌گفت: بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی، چادر یا لباس سیاه پیچیده و کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم برمی‌خاست. ✍ اما شرح حکایت: قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علماء شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند. والی به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّی امر كرد كه غسل كنند و لباس‌های پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند. صلحاء و بزرگان در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچكس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند، ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلام‌ الله عليها، ميان لحد و كفن صحیح و سالم است اما آب زيادی ميان لحد جمع شده است. سيّد ابراهیم در قبر رفت، همين كه خشت بالای سر را برداشت ديدند سيّد افتاد، زير بغلش را گرفتند، هی می‌گفت: «ای وای بر من... وای بر من... به ما گفته بودند يزيد بن معاویه لعنة الله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده ولی اکنون فهميدم دروغ بوده، چون که دختر با پيراهن خودش دفن شده! من بدن را منتقل نمی‌كنم، می‌ترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سيّد، بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدين گونه بالای زانو خود نگهداشت و گريه می‌كرد تا اينكه قبر را تعمير كردند.۶ وقت نماز كه می‌شد سيّد بدن حضرت را بالای جايی پاكيزه می‌گذاشت. پس از فراغ از نماز بر می‌داشت و بر زانو می‌نهاد، کانال ارتباط‌باخدا تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد. از معجزه آن حضرت اينكه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسری به او عطا فرمايد. دعای سيّد به اجابت رسيد و در سن پيری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سيّدمصطفی" گذاشت. آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحميد عثمانی نوشت، او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيدابراهيم واگذار کرد. اين قضيه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده در آخر اضافه کرده است: آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه‌ای بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكی بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادی ضربات مجروح بود. پس از در گذشت سيّدابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّدمصطفی و بعد از او به فرزندش سيّدعبّاس رسيد، فرزندان سيّدابراهيم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند. ✍ پی‌نوشت: 📓منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸ 📗اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦ 📕مقتل جامع مقدم، جلد۲، صفحه۲۰۸ 📘تراجم اعلام النساء، جلد۲، صفحه۱۰۳ .
. مگه یادم میره موی منو میزدی شونه مگه یادم میره توو بغلت بودم شبونه مگه یادم میره موی بلندیو که داشتم مگه یادم میره توو دنیا هیچی کم نداشتم مگه یادم میره من بهترین لباس تنم بود مگه یادم میره چشم تو به خندیدنم بود بابا یادت میاد که عمه جون چادر سرم کرد بابا یادت میاد گوشواره گوش خواهرم کرد بابا یادت میاد گفتی باید هر شب ببوسی م بابا یادت میاد از آرزوهای عروسی م حالا بابا ببین موی سرم سوخته کجایی حالا بابا ببین که چادرم سوخته کجایی حالا بابا ببین رخت و لباس پاره دارم حالا بابا ببین که گوش بی گوشواره دارم مگه یادم میره زجر اومد و حرفای بد زد مگه یادم میره اون شب بهم چندتا لگد زد مگه یادم میره از من گرفت عروسکامو مگه یادم میره توو تشت زر سر بابامو مگه یادم میره با خنجرش همه رو ترسوند مگه یادم میره... .
"عقل میگه بمون؛ عشق میگه برو" عقل میگه بمون، عشق میگه برو من مگه میشه، تنها بذارم تو رو تُو خیمهٔ عاشوراتم تُو قافلهٔ یاراتم مثل همهٔ اصحابت آقا تا آخرش باهاتم به جز کربلا راه؛ ندارم به والله صراطم حسینه؛ نجاتم حسینه «حسین‌جان حسین‌جان» تا خدا میره؛ دنیا با حسین کاش روزی بیاد؛ عالم بگه: «یاحسین» دق می‌کنم از این غربت کاری که نکردم واسه‌ت وقتی که هنوز مظلومی دیگه چه جای خواب راحت هنوزم رو خاکاست، تنت ارباً ارباست هنوزم غریبی، تو شیب‌الخضیبی «حسین‌جان حسین‌جان»
4_5839451197932571544.mp3
9.47M
عقل میگه بمون؛ عشق میگه برو
۲۳ یا فاطمه مردم کوفه هلهله کردند خون، دلِ آل فاطمه کردند ظلم و ستم بی واهمه کردند کوفی بی حیا غرق سرور با دست بسته کاروان نور همراه سجاد و اهل حرم آمده کوفه زینب غیور آه و واویلتا واویلتا۴ یا فاطمه اهل حرم همه غمین گشتند وارد کوفه شهر کین گشتند ز ظلم و کین محمل نشین گشتند خارجی کرده اند خطاب شان ریزد از دیده ها گلاب شان دستان عمه ها و کودکان بسته از کینه با طناب شان آه و واویلتا واویلتا۴ شهر کوفه گشته پر از نور و چراغانی اهل حرم با دل سوزانی به شهر کوفه شده زندانی جمله مردم کوفه صف زدند با شادی چنگ و نی و دف زدند کنار سرها روی نیزه ها هلهله بنموده و کف زدند آه و واویلتا واویلتا۴ یا فاطمه به شهر کوفه ظلم و محنت بود کار عدو فقط جسارت بود خون دل خاندان عصمت بود بر روی نی رأس بریده بود قامت زینبین خمیده بود با دیدن سر روی نیزه ها رنگ از رخسارشان پریده بود آه و واویلتا واویلتا۴ @yaghubianreza .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. (علیه السلام) و وزن عروضی:مفاعلن مفاعلن مفاعلن مفاعلن کلیم اگر دعا کند بی تو دعا نمی‌شود مسیح اگر دوا دهد بی تو دوا نمی‌شود گریه اگر کنم همی بهر تو گریه می‌کنم ورنه زدیده‌ام عبث اشک رها نمی‌شود گرد حرم دویده‌ام صفا و مروه دیده ام هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی‌شود کسی که گشت گرد تو گرد گنه نمی‌رود پیرو خط کربلا اهل خطا نمی‌شود جز سر غرق خون تو که شد چراغ قافله رأس بریده بر کسی راهنما نمی‌شود ✍غلامرضاسازگار گوشواره:حسین حسین حسین حسین 🎤 .👇
. آسمان هم خجل از چشم تو و بارانت آخری نیست بر این گریه بی پایانت آب می بینی و طفل و گل و سقا و جوان بیشتر می شود انگار غم پنهانت زهر هرچند که یک روز به دادت آمد تو چهل سال به لب آمده هر شب جانت غیر زینب چه کسی درد تو را می داند که چه آورده خرابه به دل ویرانت سخت سوزاند دلت را غم آن جسم کبود خواهرت بود که جان داد روی دامانت زخمی بزم شراب است دلت بیخود نیست که چهل سال نکرد اشک دوا درمانت خیزران تا که به دستان کسی می بینی درد می گیرد ناگاه لب و دندانت 🎤 👇
. من، آن گلم که خفته به خون باغبان من نه گل، نه غنچه مانده، به باغ خزان من مرغ بهشت وحی‌ام و از جور روزگار ویرانه‌های شام شده آشیان من هفتاد داغ دارم و در سوز آفتاب هجده سر بریده شده سایبان من زنهای شام خنده به ناموس من زدند این بود احترام من و خاندان من زنجیرها به زخم تن من گریستند دشمن نکرد رحم به اشک روان من افتاد روى خاک به سنگ یهودیان از روى نی سر پدر مهربان من شام بلا و طشت طلا و سر حسین گردید قاتل پدرم، میزبان من من سيل اشک ریختم و او شراب ریخت با آن که بود آیهء کوثر به شأن من من سخت ناله می‌زدم، او چوب خیزران من تن به مرگ دادم و او سوخت جان من 🎤 👇
. سر خاک کف پای تو یا حضرت سجاد جان، مست تولّای تو یا حضرت سجاد دل غرق تجلّای تو یا حضرت سجاد دست من و اعطای تو یا حضرت سجاد پرواز دهد ذکر تو تا عرش دعا را جنت، شنود از نفست بوی خدا را تو وجه خدا، دست خدا، چشم خدایی تو روح دعا، بال دعا، قلب دعایی تو کعبه و تو زمزم و تو سعی و صفایی تو مشعر و خیف و عرفاتی و منایی تا دور تو ای کعبه مقصود نگردند حجاج، طواف حرم الله نکردند ای آب بقا، قطره ای از آب وضویت وی خضر نبی، نخله سبزی، لب جویت گلبوسه ی جان دو جهان بر گل رویت ارباب دعا چشم گشودند به سویت خورشید دو گیتی مه هر انجمنی تو آئینه زهرا و حسین و حسنی تو مهر تو همه خیل رسل راست وظیفه گفتار تو در لوح الهی است لطیفه بر لعل لبت، بوسه ی آیات شریفه مصحف، بود از فاطمه و از تو، صحیفه اول علی از سلسله ی خیرالانامی چارم ولی حق پدر هشت امامی تو نور فروزنده ی مصباح هدایی سر سلسله ی نسل امام شهدایی و الله تو، پیغامبرِ خون خدایی همسنگر سرهای ز تن گشته جدایی هر چند که بر گردن خود، سلسله داری جا در دل بشکسته ی هر سلسله داری پرواز کند طایر وحی از چمن تو شمشیر خدا خطبه ی دشمن شکن تو افسوس که شد سنگ جواب سخن تو زنجیر کند گریه به زخم بدن تو بس گل، که به سر ریخت ز سنگ لب بامت افسوس که بردند به ویرانه ی شامت غیر تو که ای یوسف زهرای شهیده گردیده پیام آور سرهای بریده جای صلوات از همه دشنام شنیده خون دلش از حلقه ی زنجیر چکیده؟ گیرم که عدو برد سوی شام خرابت ای کاش نمی برد سوی بزم شرابت ای طایر رحمت، ز چه رو بال و پرت سوخت هر لحظه دل از شعله ی داغ دگرت سوخت افسوس که در ماه محرّم، جگرت سوخت از زهر جفا یکسره پا تا به سرت سوخت یک کرب و بلا سوز، دلت بود به سینه تا کرب و بلا شد ز غمت شهر مدینه عمری به دل سوخته ات، سوز نهان بود خون جگرت، دم به دم از دیده، روان بود چشمت به عزای شهدا، اشک فشان بود از کعب نی اَت، بر بدن خسته نشان بود در غسل تو یاران ز جگر آه کشیدند بر پیکر پاکت اثر سلسله دیدند هر شب دل زارم شده، زوّار بقیعت ای کاش نهم چهره به دیوار بقیعت چون شمع بسوزم به شب تار بقیعت خون گریه کنم، لحظه ی دیدار بقیعت گیرم به دل شب ز دل خاک سراغت گریم به تو و تربت بی شمع و چراغت من «میثم» دلسوخته ی زار شمایم خاک قدم میثم تمّار شمایم شرمنده که با هیچ، خریدار شمایم هر چند بدم، عبد گنهکار شمایم نامم ز ره لطف به خاطر بسپارید در مصحف صدّیقه ی کبری بنگارید 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا