eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
386 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5983070806912012338.mp3
10.76M
زهری پلید بر جگرش کارگر شده اقای غصه ها نفسش مختصر شده کم کم تمام حجم تنش اب میشود مانند فاطمه بدنش اب میشود خواهر رسید و فاجعه را در نظاره شد از شعله های خون لبش در شراره شد میدید زخم کوچه دهان باز کرده است راز مگوی کوچه زبان باز کرده است از عهد کودکی جگرش پاره پاره است "او کشته ی شکستن یک گوشواره است" در کوچه دست سنگ دلی از سرش گذشت یادش نمیرود که چه بر مادرش گذشت از ضرب کینه چادر مادر به گل نشست همراه گوشواره غرور پسر شکست دیوار را هنوز به یادش می اورد مسمار را که هیچ ز خاطر نمی برد سم را بهانه کرد که راحت شود مگر از خاطرات کوچه و کابوس میخ و در
4_5983070806912012339.mp3
28.67M
می میرم از بی قراری که تو هنوز حرم نداری دلم شد از خوشی فراری که تو هنوز حرم نداری بهارِ با تو بودن چه بهاری سراسر الفت و شب زنده داری بهاری خوبه که دور تو باشیم تو بین ما نباشی چه بهاری آقا همین آرزومه ببینم ضریح حسین روبرومه دوست دارم آقا محال ندونی خونم هییت ها شد تو اوج جوونی نگاهم دوباره سوی کربلاته شب جمعه زهرا توی کربلاته میگه پیکرت رو روخاکا کشیدن لب تشنه مادر سرت رو بریدن حسینِ غریبم ۴ خودم دیدم اونجا خودم بودم اونجا تو رو دوره کردن توو گودال تنها زدن روی نیزه سرِ بچه هامو می بردن اسیری همه دخترامو حسینِ غریبم ۴ (محمدحسین آقایی)
4_5983070806912012340.mp3
24.33M
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چه قشنگه منو آقا،به شما میشناسن روضه ها منو به یاد،حرمت میندازن از حرم یه ذره تربته توی سجادم هر جا هر کی گفت حسین یاد حرم افتادم نوکر تو فرش زیر پاشو هم میفروشه که یه بار دیگه بیاد زیارت شیش گوشه رویای منه‌ رویای حرم دل تنگه برا شبهای حرم بازم بخر و بازم ببرم دنیای منه یه کنج حرم (ای جانم حسین) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه روزی میرسه قبرم،بشه خونم آقا روزی که یه مشتِ خاکه،زیر گونم آقا تو میشه خودت بیای شونه هامو تکون بدی سينه‌ی کبودم و به مادرت نشون بدی وقتی که همه میرن کنار من بمونیو که نماز شب دفنمو خودت بخونیو توی بغلت آروم بشمو تو دس بکشی روی چشمو با گریه منو پاکم کنیو با دست خودت خاکم کنیو (ای جانم حسین) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پای نعش علی اکبر،تو رو پیرت کردن آخرش میون قتلگاه اسیرت کردن قربون معرفت دهاتیا آقاجون که گذاشتن تنتو توو بوریا آقاجون روضه خون میگه سه روزی،توی صحرا موندی همگی رفتن و با فاطمه تنها موندی مادر به فدات تو جان منی آخه واسه چی عریان بدنی ؟ اینجا تو فقط بی پیرهنی ؟ واسه تو حصیر میشه کفنی (لب تشنه حسین) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
4_5983070806912012385.mp3
5.64M
. . آبروداری کن واسه این گدایی که دلش شکسته آبروداری کن منو ول نکن توی درای بسته آبروداری کن واسه من تو کشتی به گِل نشسته ای حس خوب من همیشه محبوب من اونکه همیشه برات به سینه میکوبه من ای حس ناب من رویای تو خواب من گفتم و بازم میگم حسینه ارباب من حال و هوامی آهنگ صدامی تو ضربان قلبمی باهامی جانم حسین ای جانم حسین **** همه جا رو گشتم به خدا تو کل دنیا بی بدیلی تو میدونی واسه زنده بودنم تو بهترین دلیلی آدمای بی تو دلشون به چی خوشه خداوکیلی هرکس از تو خوند غمی تو قلبش نموند آی آدما بی حسین مگه میشه زنده بود بی تو تنها میشم اسیر دنیا میشم نباشی روز حساب به خدا رسوا میشم خیلی بدیمو بازم خریدیمو روضه عوض کرد حال بندگیمیو جانم حسین ای جانم حسین شاعر: مهدی نظری داوود رحیمی 📋 آبرو داری کن واسه این گدایی که دلش شکسته کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آبرو داری کن، واسه این گدایی که دلش شکسته آبروداری کن، من و ول نکن توی درای بسته آبروداری کن، واسه من توو کشتیِ به گِل نشسته ای حس خوب من، همیشه محبوب من اون که همیشه برات، به سینه می‌کوبه من ای حس ناب من، رویای توو خواب من گفتم و بازم میگم، حسینه ارباب من حال و هوامی، آهنگ صدامی تو ضربان قلبمی، باهامی «جانم حسین؛ ای جانم حسین ای جانم حسین، ای جانم حسین» *شاعران: نظری و ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 🔸 l شب دوم 📆 زمان: 👈  جمعه ۱۱ اسفند ماه ۱۴۰۲ 🔷 با نوای : 👈 حاج 🔊 | ابر غم پرور تو بانی سرمای من است 🔊  قسمت اول   / اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُک 🔊 قسمت دوم / إِلَهِی إِنْ کَانَ صَغُرَ فِی جَنْبِ طَاعَتِکَ 🔊 روضه / ای که شد زنده به عشقت دل هر مرد و زنی 🔊 / من نمیدونم کجا این قلبمو به عشق تو دادم رفت 🔊 / من نمیدونم کجا این قلبمو به عشق تو دادم رفت 👇👇👇👇👇
4_5987962598568498277.mp3
30.1M
ابرِ غم‌پرور تو بانیِ سرمای من است شبِ برفیِ فراقَت ، شب یلدای من است اشک در چشم..،به تنهاییِ خود خندیدم بُغض پی بُرد که این حالتِ حاشای من است مشقِ دوری تو تکلیف شبِ و روزم شد درسِ هجرانِ تو سرخطِ الفبای من است یوسف از مصر ، دمِ پیریِ یعقوب رسید پس شکسته‌شدن از داغ تو مبنای من است آنقَدَر آه کشیدم ، دلِ عُشّاقَت سوخت پای شمع تو پَری ریخت اگر ، پای من است! همه‌ی شهر مرا پس زد و تو پس نزدی سفره ی سبز تو هر بار پذیرای من است دیگران را مَنِشان پشت درِ خانه ی خود به همه گفته ام این گوشه فقط جای من است قانعم..، یک بغلِ ساده برایم کافی‌ست از تو ای دوست! همین ، کُلِّ تقاضای من است هر زمان لنگ شدم ، فاطمه راهَم انداخت رفعِ مُشکل هُنرِ حضرت زهرای من است خوش‌ترین منظره ، ایوانِ طلاکوبِ علی‌ست بهترین جای جهان ، خانه‌ی بابای من است محوِ معماریِ زیبایِ ضریحِ نجفم طرح انگورِ علی ذوق تماشای من است با خودت یک شبِ جمعه ببَرم شهرِ حسین کربلا ؛ آرزوی این دل شیدای من است جان آن دخترکِ گمشده در دشت..، بیا آن سه‌ساله که حریمش همه دنیای من است گفت: ای سر که پدرجانِ منی..،دستت کو؟!... شوق لمس تو فقط حسرت موهای من است بی تو دیروز مرا زَجر چه بازاری بُرد... با تو مُردن همه ی حاجت فردای من است   ✍ سلام الله علیها
4_5987999655546328108.mp3
34.75M
ای که شد زنده به عشقت دل هر مرد و زنی تو همان نَفخه‌ی روحانیِ جان در بدنی "عشق، رسواییِ محض است که حاشا نشود" پس حسن گفتنِ ما تا به ابد شد علنی ساکن کشور سرسبزِ حسن‌آبادم با من انگار که هر جا بروم، هم‌وطنی این گدا جای غذا، مِهرِ تو را می‌خواهد می‌شود گاه‌گُداری به دلم سر بزنی؟! چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد هیچ‌کس مثل تو این‌قَدر نشد خواستنی خودمانی بگذارید بگویم این‌بار دست‌ و دل بازِ مدینه بخدا عشق منی احمد و حیدر و زهرا و حسینش یک سمت تو گُلِ سر سبدِ شاکِله ی پنج‌تنی نقشِ نامِ تو نشسته‌ست میان دل من "یا حسن" حک شده بر روی عقیق یمنی آی دنیا بشناسید منِ مجنون را: حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی قبر بی زائر تو بازترین روضه ماست جان کعبه به فدای تو، غریبِ مدنی زهر... نه..سیلیِ کوچه جگرت را سوزاند دل تو بین گذر سوخت، عجب سوختنی تیرها گرچه به تابوت، تو را دوخته‌اند لااقل پیکرِ خونینِ تو دارد کفنی ✍ چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد اومد توو مدینه، اهل شهر شام بود؛ نمی‌شناخت امام حسنو از بس که توو شهر شام رو منبرها سَبّ علی می‌کردند... وقتی امام حسن رو معرفی کردند هرچی از دهنش در میومد، خیلی بد و بیراه به امام حسن گفت. آقا همین جوری نگاهش کرد، وقتی حرفاش، دشناماش، ناسزاهاش تموم شد؛ گفت ببینم انگار از لهجه‌ت مشخصه اهل مدینه نیستی. گفت آری! من اهل مدینه نیستم، از شهر شام اومدم. گفت:« وقتی غریبه‌ای جا و غذا نداری میای مهمون من بشی»؟! دستش و گرفت بردش خونه بهش جا داد، غذا داد. ادامه 👇
4_5987962598568498293.mp3
11.08M
ابی عبدالله اومد برادرش رو داخل کفن گذاشت. اولین بدنی که بعد از حضرت زهرا و امیرالمومنین « آخه اون دوتا بدن شبانه دفن شد، مخفی بود قبورشون، کسی نمی‌دونست قبور امیرالمومنین و حضرت زهرا کجاست. امام حسین تصمیم گرفت گفت:« می‌خوام روز بدن و بردارین، داداشم همینجوری غریب بود؛ وقتی زندگی می‌کرد غریبانه زندگی کرد؛ توو خونه همدمی نداشت آقای من و تو روزه بود، با لب خشک اومد آبی بخوره، اومد کوزه‌ی آب و برداشت، از تشنگی جگرش می‌سوخت. تا یه جرعه‌ش و خورد دید این جگر داره بیشتر می‌سوزه. صدا زد زیبنبشو بدو بیا زینب! جگرم داره می‌سوزه. همچین که خواهرش اومد دید هی داره به خودش می‌پیچه گفت:« زینبم! جگرم خیلی داره می‌سوزه حس می‌کنم جگرم پاره پاره شد سریع برو تشتی بیار. آخه چندین بار دیگه هم به آقا زهر داده بودند خواهر می‌اومد تشت و میذاشت جلو امام حسن زهر و بالا می‌آورد راحت می‌شد. این بارم گفت:« حالا زهر و بالا میاره راحت میشه. تشت و گذاشت جلو حسنش یهو داخل تشت و دید پُر خونه. لخته‌های خون داره از دهان مبارک امام حسن داخل تشت می‌ریزه ؛ لذا صدای ناله‌ی زینب بلند شد. دوید بیرون حسین و خبر کرد، عباس و خبر کرد؛ سریع این داداشا اومدن زیر بغلای خواهر و گرفتن؛ چی شده خواهر؟! چرا اینجوری بی‌تابی میکنی؟! صدا زد:« حسین جان! داداشم داره خون بالا میاره، پاره‌های جگر حسنم و خودم دیدم». چه خبره؟! زینب تشت خونی دیده، داخل تشت فقط لخته‌ خون دیده، یکی نبود بگه زینب صبر کن یه روزی میرسه یه تشتی توو یه مجلسی برات میارن وقتی داخل تشت و نگاه می‌کنی یه سر بریده‌ست. کار تموم نمیشه، سر داخل تشته. یه چوب خیزران طلب کرد
4_5987962598568498294.mp3
6.4M
🎤 من نمیدونم کجا این قلبمو به عشق تو دادم رفت اومدم پیش تو دردامو بگم تا دیدمت یادم رفت من به هرکی جز تو رو زدم حسین شکوند دل سادم رو حرم تو میتونه عوض کنه حال بدِ آدم رو ذکر دم تدفینم تو لحظه ی تلقینم یه کم بمون بالاسرم امام حسین درمونده و آشوبم ای خوبمو محبوبم جنازمو ببر حرم امام حسین این روزای سخت بین مشکلات ما رو تو رسوندی به سفینه ی نجات عمرو جون من وقف روضه هات اشکای چشام فدای قتیل العبرات تشنه ی آب فرات یا سفینه النجات 📋 من نمیدونم کجا این قلبم و به عشق تو دادم رفت حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من نمیدونم کجا این قلبم و، به عشق تو دادم رفت اومدم پیش تو دردام و بگم، تا دیدمت یادم رفت من به هرکی جز تو رو زدم حسین، شکوند دل ساده‌م رو حرم تو می‌تونه عوض کنه، حال بدِ آدم رو ذکر دَمِ تدفینم، توو لحظه‌ی تلقینم یکم بمون بالاسرم امام حسین درمونده و آشوبم، ای خوبم و محبوبم جنازم و ببر حرم امام حسین این روزای سخت، بینِ مشکلات ما رو تو رسوندی به سفینة نجات عمر و جون من، وقف روضه‌هات اشکای چشام فدای قتیل العبرات « تشنه‌ی آب فرات، یا سفینه النجات» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 🔊 🔸مناجات شعبانیه l شب سوم 📆 زمان: 👈  شنبه 12 اسفند ماه ۱۴۰۲ 🔷 با نوای : 👈 حاج سید رضا نریمانی 🔊 | ممنونتم که اومدم حوالی مناجات، منو آوردی قاطی اهالی مناجات 🔊  قسمت اول   / اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُک 🔊 قسمت دوم / الهی جودک بسط املی. إِلَهِي جُودُكَ بَسَطَ أَمَلِي وَ عَفْوُكَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِي 🔊 روضه / حق ما را سر هر قصه که میشد خوردند .👇👇👇👇
4_5990214398382182612.mp3
19.5M
📋 ممنونتم که اومدم، حوالیه مناجات حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ممنونتم که اومدم حوالیِ مناجات من و آوردی قاطیِ اهالیِ مناجات شبای شعبانه و باز شبای عاشقیه وقت مناجات دل و دعای عاشقیه من اومدم که از خودم دلم رو پس بگیرم دو خط مناجات بخونم کمی نفس بگیرم إِلَهِی إِنْ خَذَلْتَنِی، چه خاکی سر بریزم إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی، کجا برم عزیزم إِلَهِی إِنْ اَخَذْتَنی... اَخذْتُکَ بِعَفْوِکْ و إن اَخَذْتَنی بِجُرمی اَخَذْتُکَ بِلُطفِکَ إِلٰهِى مَا أَظُنُّكَ تَرُدُّنِى فقیرا إِلٰهِى جِئْتُ خَائِفاً بِبَابِکَ اسیرا بیا به زندونی که باز برام گناها ساختن هیچکی سراغم نیومد وقتی من و شناختن بیا به سلولم و از غیر خودت رهام کن فکری برا شکستن زنجیر دست و پام کن جدام کن از هرچی من و از تو جدام می‌کنه اهل سحر وقتی بشم علی دعام می‌کنه هرچی بزرگه جرمِ ما لطفِ تو بی‌حسابه دلا رو ببریم حرم دعا که مستجابه اگر هنوز سنگه دلت، خشکه چشات توو شعبان سفارشِ مادرمه سه بار بگیم حسین جان! *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_5990214398382182615.mp3
23.46M
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گرچه بعد از غم تو طی شده دورانی چند ما ندیدیم در این شهر رفیقانی چند شهر من نان مرا خورد و نمک‌گیر نشد هیچکس مثل من از زندگی‌اش سیر نشد حق ما را سر هر قصه که می‌شد خوردند قاتل مادرِ من را روی منبر بردند باخبر نیست در عالم کسی از حال حسن قنفذ از کوچه ما رد شد و خندید به من آن چهل مرد که آتش‌زن جنت بودند در صف اول هر وعده جماعت بودند شیر غرّان جَمَل بودم و تاوان دادم سالها قبل در آن کوچه بد جان‌ دادم سوختن چاره‌ی این خسته‌ی غم پرور بود از عسل آتش این زهر گواراتر بود مادرم از دل آزرده‌ی من باخبر است مرگ از دیدن قنفذ به خدا خوب‌تر است مثل آن پهلوی زخمی گرفتار شده جگر پاره ی من پاره‌ی مسمار شده کاش ثانی عوض فاطمه من‌ را می‌زد جای مادر لگدش را به تن ما میزد *شاعران: و همچین که جلو چشماش مادرش زمین خورد،دست مادر و گرفت از روی خاک کوچه مادر و بلند کرد، توو مسیر وقتی می‌رفتند راهی نبود تا خونه، قبل از اینکه بخوان وارد خونه بشن؛ مادر گفت:« حسن جان! صبر کن، کجا؟! باید یه قولی به مادر بدی.که به بابا حرفی نزنی، چشم مادر، هرچی تو بگی. فقط تا کی این باید توو دلم بمونه؟! - باید تا لحظه ی جون دادنت توو دلت بمونه لحظه‌ای که امام حسن داشت جون می‌داد، بی‌بی کنارشه، ابی عبدالله هم این طرفه. صدا زد بعد این همه سال نمی‌خوای به خواهرت بگی چی شد اون روزی که از کوچه‌ها برگشتی ، همون روزی که یکی از گوشواره‌های گوش مادر نبود صدا زد زینبم این پاره‌های جگر من و می‌بینی اینا مال زهرنیست....
. چند خط از امیرالمومنین علیه‌السلام ممنوتم که اومدم حوالی مناجات من و آوردی قاطیِ اهالی مناجات شبای شعبانه و باز  شبای عاشقیه وقت مناجات دل و دعای عاشقیه من اومدم  که از خودم دلم رو پس بگیرم دو خط مناجات بخونم کمی نفَس بگیرم الهی إِنْ خَذَلْتَنِي چه خاکی سر بریزم الهی إِنْ حَرَمْتَنِي ، کجا برم عزیزم الهی إن اَخَذْتَنی ... اَخذْتُکَ بِعَفْوِکْ و إِنْ اَخَذْتَنی بِجُرمی ، اَخذْتُکَ بِلُطفِکْ إِلَهِی مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی  فقیرا الهی جئتُ خائفاً بِبابک اسیرا بیا به زندونی که باز برام گناها ساختن هیشکی سراغم نیومد وقتی من و شناختن بیا به سلولم و از غیر خودت رهام کن فکری برا شکستن زنجیر دست و پام کن جدام کن از هرچی من و از تو جدام می‌کنه اهل سحر وقتی بشم  علی دعام می‌کنه هرچی بزرگه جرمِ ما لطفِ تو بی حسابه دلارو می‌بریم حرم  دعا که مستجابه اگر هنوز سنگه دلت  خشکه چشات تو شعبان سفارشِ مادرمه سه بار بگیم حسین جان (حسن لطفی ۱۴۰۲/۱۲/۰۴)✍ 📋 گرچه بعد از غم تو طی شده دورانی چند (ع) (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گرچه بعد از غم تو طی شده دورانی چند ما ندیدیم در این شهر رفیقانی چند شهر من نان مرا خورد و نمک‌گیر نشد هیچکس مثل من از زندگی‌اش سیر نشد حق ما را سر هر قصه که می‌شد خوردند قاتل مادرِ من را روی منبر بردند باخبر نیست در عالم کسی از حال حسن قنفذ از کوچه ما رد شد و خندید به من آن چهل مرد که آتش‌زن جنت بودند در صف اول هر وعده جماعت بودند شیر غرّان جَمَل بودم و تاوان دادم سالها قبل در آن کوچه بد جان‌ دادم سوختن چاره‌ی این خسته‌ی غم پرور بود از عسل آتش این زهر گواراتر بود مادرم از دل آزرده‌ی من باخبر است مرگ از دیدن قنفذ به خدا خوب‌تر است مثل آن پهلوی زخمی گرفتار شده جگر پاره ی من پاره‌ی مسمار شده کاش ثانی عوض فاطمه من‌ را می‌زد جای مادر لگدش را به تن ما میزد *شاعران: و ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 راز دل امام حسن (س) (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همچین که جلو چشماش مادرش زمین خورد، یه جوری مادر زمین خورد، بدجور مادر ما و زمین زدند؛ یه جوری زمینش زدن دیگه نشد؛ دیگه بلند نشد... دست مادر و گرفت از روی خاک کوچه مادر و بلند کرد، توو مسیر وقتی می‌رفتند راهی نبود تا خونه، قبل از اینکه بخوان وارد خونه بشن؛ مادر گفت:« حسن جان! صبر کن، کجا؟! باید یه قولی به مادر بدی. - چی عزیز دلم، قربونت برم مادرجان! - باید یه قولی بدی به بابا حرفی نزنی، این چیزی که الان توو کوچه دیدی توو دلت بمونه. یه وقت به کسی نگی... آخه مادر بزار به بابا بگم، آخه اینجوری زدنت، مگه میشه؟! باید جوابشون و بدیم. - نه حسن جان! من حالم خوبه، چیزیم نشده الحمدالله؛ یکم چادرم خاکی شد، فقط من این دستم تکون نمی‌خوره نمیتونم این خاکا رو بتکونم؛ اگه میشه حسن جان این خاکا رو از روی چادر مادر پاک کن، الان میریم توو خونه بابات می‌بینه... قول داد به مادرش؛ چشم مادر، هرچی تو بگی. فقط تا کی این باید توو دلم بمونه؟! - حسن جان! این رازه، تا لحظه ی جون دادنت توو دلت بمونه، به کسی نمی‌خواد بگی. لحظه‌ای که امام حسن داشت جون می‌داد، بی‌بی کنارشه، ابی عبدالله هم این طرفه. صدا زد:« داداش! بعد این همه سال نمی‌خوای به خواهرت بگی اون روزی که از کوچه‌ها برگشتی خونه، میدونی کدوم روز و میگم؟! همون روزی که وقتی مادر اومد، مادر رفت یه گوشه‌ای توو روش و محکم گرفته بود، تو هم رفتی یه گوشه اتاق کز کردی، زانوهات و بغل کردی؛ فهمیدی کدوم روز و میگم؟! همون روزی که گوشه چادر مادر یکم خونی شده بود؛ همون روزی که یکی از گوشواره‌های گوش مادر نبود... نم‌خوای بعد این همه سال به زینب بگی چی شد؟! صدا زد:« زینبم! این پاره‌های جگر من و می‌بینی، این لخته‌های خون و می‌بینی توو این تشت، اینا مال زهر نیست؛ دست به دلم نگذار... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇👇
👆 حق مارا سر هر قصه که میشد خوردند علیه السلام گرچه بعد از غم تو طی شده دورانی چند ما ندیدیم دراین شهر رفیقانی چند شهر من نان مرا خورد و نمک‌گیر نشد هیچکس مثل من از زندگی اش سیر نشد حق مارا سر هر قصه که میشد خوردند قاتل مادر من‌ را روی منبر بردند باخبر نیست درعالم کسی از حال حسن قنفذ از کوچه ما رد شد و خندید به من آن چهل مرد که آتش‌زن جنت بودند در صف اول هر وعده جماعت بودند شیر غرّان جمل بودم و تاوان دادم سالها قبل درآن کوچه بد جان‌ دادم سوختن چاره ی این خسته ی غم پرور بود از عسل آتش این زهر گواراتر بود مادرم از دل آزرده ی من باخبر است مرگ از دیدن قنفذ به خدا خوب‌تر است مثل آن پهلوی زخمی گرفتار شده جگر پاره ی من پاره ی مسمار شده کاش ثانی عوض فاطمه من‌ را میزد جای مادر لگدش را به تن ما میزد کاش میشد که به بالای سرم شب برسد خبر طشت مبادا که به زینب برسد چشم من تا دم مرگ است به دنبال حسین روضه طشت کجا روضه گودال حسین؟!
YEKNET.IR - shoor - vafat hazrat masoume 1401 - roohi.mp3
6.69M
احساسی 🍃چه قشنگه منو آقا به شما میشناسن 🍃روضه ها منو به یاد حرمت میندازن 🎤
. صدها گره ی کور به کارم زده هجران ای وصل کجایی! که کنارم زده هجران محتاج کسیَ ام که به این در زده باشد شاید سحری یار، به او سر زده باشد با فقرِ گدا کار ندارند کریمان از رو سیهان عار ندارند کریمان ای خیمه نشین! آمده ام از دل صحرا با بار گناهم چه کنم یوسف زهرا؟ من را طرف روضه و این خانه کشاندی از برکت زهرا سر این سفره نشاندی این کلبِ مُقرب شده، غربت نچشیده "حلوا به کسی ده که محبت نچشیده" نامعتبرم جز تو خریدار ندارم تا فاطمه دارم به کسی کار ندارم زهرا یل خیبر شکن خانه ی مولاست پس حبل متین، رشته ای از چادر زهراست آن روز که در کوچه کنارش جدلی بود ... حرزی که به بازوی خودش بست، علی بود تسبیح خدا بوده فقط ذکر شریفش زن بود و چهل مرد نبودند حریفش هرچند که حوریه ی افلاک نشین بود افتاد زمین ، حرف علی روی زمین بود حالا علی است و غمِ نیلوفر خونی مانده چه کند دور و بر بستر خونی فرمود که یاسم وسط باغچه پژمُرد این میخِ درِ خانه به تابوت علی خورد   ✍ .
4_5922485195075751944.mp3
10.01M
| شاید ازم بپرسن ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• شاید ازم بپرسن این روزا هنوز دوسش داری چی گرفتی از این سینه زدن از این عزاداری آخه روضه میری تو این گرفتاری اره دوسش دارم مثل قدیما اره غلامشم برا همیشه بگو که زندگی بدون این عشق مگه زندگی میشه دنیایه منه امام حسین بزرگتر از دردای منه دنیای منه ابی عبدالله... ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• مگه امام حسینو دوست داریم برای دنیامون مگه روضه میایم فقط برا دوایه دردامون خیلی وقته حسین رفیقه باهامون اگه رفیقونه که تا دم مرگ میگرده که صبح و شب دور و وره تو یکیو میشناسم که بعد مرگم میشه همسفر تو دنیایه منه امام حسین همسفر فردای منه دنیای منه ابی عبدالله... ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• آخه کجای دنیا رو برم دردم دوا میشه بگو که آدم از این‌همه غم مگه رها میشه شدنیه فقط با کربلا میشه شبای اربعین میفهمی این عشق برای هر مریض مثل طبیبه ذکر حسین برابره با صدها، ذکر امن یجیبه دنیای منه، دنیای منه زیارتش بزرگترین رویای منه .
4_5800905812071157685.mp3
12.55M
|این ابالفضلی که کربلایی ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• این ابالفضلی که شیره مرد نبرده مثل پروانه دور امامش می‌گرده حتی میگن یزیدم علم رو که دید گفت این علم دست هر کی بوده خیلی مرده ابالفضل ام البنین باد تسخیرشه ابالفضل ام البنین رعد شمشیرشه خدا رحم کنه به کسی که تو چشماش تو جنگ ابالفضل ام البنین خیرشه می جنگه مثل علی خیلی با شکوه می جنگه بی شمشیر با صد ها گروه چون همکار قبضه ی شمشیرشه به شغل عزائیل میگن قبض روح ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• موج پرچم به فرمان ام البنینه اشک نم نم به فرمان ام البنینه وقتی عباس به فرمانشه شک نکن پس کل عالم به فرمان ام البنین به فرمان ام البنین ابر بارون میشه به فرمان ام البنین ماه پیدا میشه کسی که فلج هم به دنیا اومد تو حرم به فرمان ام البنین پا میشه نذر سال هیئتو تامین میکنه فردای من و تو رو تضمین میکنه از حالا داره برا اربعین بعد جای موکبا رو هم تعیین میکنه یا ام البنین... •••• یک زن کربلایی جوونش بمیره اعتقادش به ام البنین بی‌نظیره میره اینقدر میمونه تو صحن اباالفضل تا جون بچشو پس نگیره نمیره اراده کنه یک شبه کور بینا میشه اراده کنه یک شبه مرگ منحل میشه اصلا جمع کنن مشکلات همه عالمو اراده کنه یک شبه حل میشه سفره دار شنبه های کرببلا عمرش رو گذاشت برای کرببلا با اینکه نبود ولی با چهار تا شهید غوغا کرد تو ماجرای کرببلا یا ام البنین... .