eitaa logo
اصرار
450 دنبال‌کننده
851 عکس
943 ویدیو
4 فایل
به چه زنده ایم؟ آدم ها، جا و زمان ها دگرگون می شوند. خبر آنکه چیزی شروع و چیزی تمام شد. چه باید کرد؟ تن دهیم یا اصرار کنیم؟ چاره چیست؟ مگر آنکه اصرار 📍اصرار در ایتا و تلگرام Esrar3@ 📍اینستاگرام Esrar3.insta@ ✅ برای ارتباط با ما @Esrar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
اصرار
🔻بخشی از صحبت های مادر و دختری که اسیر حماس بودند مادر می گوید اسم قشنگی برای دخترش گذاشتند و دختر
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حال و روز اسیر اسرائیلی یک هفته پس از آزادی مرد سودانی این کلیپ را ساخته و در آن از حال و هوای آنانی می‌گوید که چند روزی را اسیر حماس بودند و اسیر ماندند.‌ @Esrar3
اصرار
9.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این خاک به یاد و نام تو برپاست؛ محمّد! 🔸زکریا تو چه استعدادهایی داری؟ 🔹استعداد چیه؟ 🔸مثلاً شعر میگی، آواز میخونی، میرقصی، از این چیزا... 🔹نصفش رو حفظم... قمر قمر سیدنا النبی قمر @Esrar3
اصرار
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢رویایِ مرگ 🔸آرزوت چیه؟ 🔹 آرزو دارم بمیرم 🧷جهانی که نه می‌شود در آن زیست و نه مُرد، آنکه مُرد، نجات پیدا کرد و آنکه نجات پیدا کرد، مُرد. @Esrar3
اصرار
حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّور «پس آنگاه که امرمان فرا رسید تنو‌ر جوشیدن گرفت» وقت
10.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸زنی از خانه‌ی خودش با کودکی که به آغوش کشیده، خطاب به دانشجویان آمریکایی: «من به شما افتخار می‌کنم و فرزندم را مثل شما بزرگ می‌کنم تا همان کاری را بکند که شما می‌کنید». 🔹پدر در دانشگاهِ پسر: شما دارید آمریکا را دگرگون می‌کنید. 🧷پدری که برای صحبت به دانشگاه پسرش می‌رود، و زنی که از خانه با کودکِ در آغوشش می‌گوید. طوفان الاقصی روزنه‌ی «ترین‌» های این روزهای ماست مثل خانوادگی ترین حادثه. حوادثی که حنجره‌شان خانه و خانواده باشد، محصول فردا را هم درو کرده‌اند و ثمر به کف دارند. مقاومت آن عهدی‌ نیست که در تعجیل‌مان، وعده‌ای را به فردا و پس فردا حوالت دهد. و ما... همانیم که تعجیل داریم.‌ @Esrar3
اصرار
🔸لامکانِ زندگی و مرگ وقتی زنده‌ایم جایی نداریم وقتی مُرده‌ایم هم جایی نداریم 📍قبر شهدا در یکی از
17.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌎دنبال زندگی در کرات دیگر بخشی از مصاحبه‌ی خبرگزاری خبر فوری با پریسا سهیلی پژوهشگر ناسا: 🔸دلیل اصرار ناسا و اسپیس ایکس برای پیدا کردن سیارات دیگه برای زندگی چیه؟ 🔹 خب شاید فکر می‌کنن سال‌های آینده در زمین دیگه جایی برای حیات وجود نداره در نتیجه تحمل پذیرش بشریت رو نداره. اینم فکر کردم که چرا ما اینو خراب کنیم که دنبال جای دیگه بگردیم برای زندگی؟ خب همینجا رو بسازیم. ولی این چیزیه که علم داره پیش می‌ره ما هم داریم دنبالش میریم. 🧷این را بگذارید کنار ابراز همدردی بایدن بر رنج و مصیبت بشر امروز، از آن طرف درگیری‌های دانشگاه و بعد این داستان‌های فضا که برویم در کرات دیگر، شاید آنجا بشود زندگی کرد. و این می‌شود روند علمی وضع ما؛ داستان زندگی نداشته‌ی ما که در علم می‌شود آن را به نحوی دیگر دنبال کرد. اینکه ما هم نمی‌دانیم چرا اما روال همین است. @Esrar3
10.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍دانشگاه جورج واشنگتن_ مقاومت دانشجویان و ممانعت از به زمین انداختن پرچم فلسطین توسط پلیس 🧷هنوز هم فسلطین به عنوان یک کشور به رسمیت شناخته نشده و این (دو کشوری) در نظر بسیاری بهترین راه‌حل و بالاترین لطفی بود که دو دو تا چهارتای دنیای امروز می‌توانست برای فلسطین تصور کند. که آن هم به خیال‌شان دریغ شد. کشور نشد اما چه شد؟ شد اینکه این پرچم، بند قلب من است. خودم را دورش اسیر می‌کنم تا مبادا سقوط کند و آزادی‌ام را با خودش ببرد. این پرچمِ سرزمینی‌ست که این روزها مشغول آزاد سازی‌ست. آزاد سازیِ همسایه و خانه‌ آزاد سازی علم و دانشگاه آزاد سازی زمان آزاد سازی رویا آزاد سازی زبان آزاد سازی جهان این پرچمِ آینه‌ایست که تلخ و شیرین را، زشت و زیبا را همه را با هم به یک خط تصویر می‌کند. فلسطین تمام‌ ماجرا را از کتاب ها بیرون می کشد و روی زمین می نشاند. حالا دیگر فلسطین، کشور نیست که خط و ربطش فوق کشورهاست. آینه است، رویاست، آنکه برای فلسطین بمیرد برای یک کشور یا ایده نمُرده. او برای واقعی‌ترین تصویرِ خودش می‌میرد. تصویری که یک سرزمین در سفر تاریخی‌اش همیشه سوغات داشته. اینک این فلسطین است؛ نقطه‌‌ای که اگر آنجا باشیم در هر منزلی هستیم و اگر نباشیم، در هیچ منزلی نخواهیم بود. فلسطین ماضیِ بعیدِ دنیای ماست که اگر نزدیک شد، آینده، اکنون مان خواهد بود. @Esrar3
سعید موسی نژاد دانشجوی ارشد در کوی دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران خودکشی کرد. این‌ آخرین یادداشت‌ اوست. هنوز هم نمی‌فهمم چرا خبرگزاری ها (موافق یا مخالف) به آخرین نوشته‌ی او اشاره کرده اما آن را نقل نکرده‌اند. آن‌ها که از دوستی او گفته بودند و فوت او را نه خودکشی بلکه شروع پروژه‌ی قتل‌ دانشجویان ذکر کرده‌اند، حرفی از آخرین یادداشت او نزدند که البته عجیب هم نیست. این نوشته‌ از طریق اقوام‌شان برایم ارسال شد. اگر بخواهم یکی دو جمله‌ی آن را انتخاب کنم این خواهد بود: «هیچ راهی برای فرار نیست وقتی حتی شخصی‌ترین عمل فرد هم توسط همان اجتماعی تعیین می‌شود که قصد مبارزه منفعلانه با آن داشته». و این: «آنچه خودکشی قصد حذفش را دارد، مگر چیزی جز آفریده همان دیگری جمعی است؛ توده بی‌شکل و جهان پرتلاطمی که درون آدمی است، مگر جز از طریق نظمی که اشیا و اجتماع انسان‌ها به آن تحمیل می‌کنند می‌تواند به صورتی مشخص درآید که بنیانی باشد برای اندیشه و تصمیم». @Esrar3
اصرار
سعید موسی نژاد دانشجوی ارشد در کوی دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران خودکشی کرد. این‌ آخرین یادد
° جرقه ی عنوان « و » به تجربیات شخصی برمی گردد. در نقطه ای که کسی شروع به پرسش می کند و در این حین متحمل فشارهای متفاوتی می شود مثل اینکه گفته می شود «این ها مسئله ی شخصی خودت است» و یا وقتی که این اصرار و پیگیری در درک دیگران به «فردیت» نزدیک تر است. کنار این ها دیده می شود که اسامی یعنی اسم گذاری ها روند به خصوصی پیدا کرده. می گفتند «الأسماء تنزل من السماء». اسم ها چیزی فراتر از معنا بودند اما حالا می بینیم اسم را به صرف نادر بودن و یا معنای خوب و خاص و مواردی از این قیبل انتخاب می کنند. حالا اگرچه تلاش برای اسم گذاری های خاص و ویژه زیاد شده اما ما دیگر کمتر شاهدِ شخصِ انسان هستیم. افراد دارند به هم شبیه می شوند جوری که شکلی از طبقه ای شدنِ انسان شکل گرفته. و خب شهر هم از پیِ اسم می آید. یعنی آنجایی که آدم دیگر شخص نیست و تبدیل شده به طبقه، ما دیگر نمی توانیم شهر با همه ی مناسباتش را داشته باشیم. تار و پود شهرها حولِ اسم به هم دست می دهد. شاید خانه ها ساخته شوند، جاده ها، تونل ها، پل ها اما همه ی این ساختن ها منفکِ از هم است. اسم می تواند خانه را با خیابان و پل و جاده و کارخانه و بیمارستان همنوا کند. در نهایت تمام جستجوها در نقطه ی «شخص و اسم» شکفته شد. سرنخِ تمام این فقدان ها همین عنوان است. ما به اسم هایمان صدا زده می شویم. صدا زدن فراخواندن است. «فرا خواندن» همان چیزی بود که من می خواستم. پس به دنبال یک اسم رفتم. «اسم» که نباشد، جهان نیست، زمان نیست، زندگی هم نیست. هیچ چیز نیست، هیچ چیز. @Esrar3
9.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
1⃣ آیا روان شناسی می‌تواند؟ پرسشگری سوال می‌کند و او حقیقتاً حق دارد بپرسد این کدام روانشناسی‌ای است که می‌تواند به کودکی که تمام خانواده‌اش را از دست داده و به عنوان تنها بازمانده از زیر آوار نجات پیدا کرده، کمک کند؟ از طرف دیگر، از روانشناسی شنیدم که به مردمِ بیرون غزه توصیه می‌کرد وقت محدودی را برای دیدن خبرها در نظر بگیرند. اما چرا ما باید وقت‌مان را محدود کنیم در حالیکه آنها جنگ را بطور پیوسته زندگی می‌کنند؟ این خواسته منطقی ست؟ نسلی جنگ را زندگی می‌کند و دیگری تماشایش می‌کند؟ 🧷أثیر برنامه‌‌ای با مجری گری مونا عمری خبرنگار فلسطینی‌ست که چند ماه اخیر شروع شده. در یکی از قسمت‌ها با این سوال سراغ یک پژوهشگر حوزه‌ی روان‌شناسی‌ محمود ابو عادی رفته‌اند؛ «آیا روانشناسی به ما در غلبه بر تراژدی های جنگ کمک می کند؟» محمود در ادامه‌ی‌ صحبت هایش از نکته‌ای کمیاب و کمتر شنیده شده در حوزه‌ی روان شناسی می‌گوید؛ «اینطور نیست که مردم مشکلاتی داشته باشند و روانشناسی برای آنها راه حل‌هایی داشته باشد بلکه مردم خودشان برای مشکلاتشان راه‌حل هایی دارند و روان‌شناسی فقط این ایده را دنبال می‌کند و سعی می کند از دل آنها مبانی نظری گسترده را بیرون بکشد. اصلا روان‌شناسی منتظر می‌ماند که ببیند مردم چه می‌کنند». @Esrar3