اصرار
از ابتدای طوفان الاقصی این چندمین موزیک ویدیویی هست که ساخته شده. (چندتایی هم اینجا گذاشتیم) اگر اول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصرار
دعای علی بن الحسین علیه السلام هنگام رویت هلال ماه:
اى آفریده مطیع، اى رونده کوشا و شتابان، اى رفت و آمد کننده در منازل معین شده، اى متصرف در چرخ گردان تدبیر، ایمان آوردم به آن کس که به سبب تو تاریکیها را روشن کرد، و آنچه را که به سختى مىتوان یافت آشکار فرمود، و تو را علامتى از علائم چیرگى و استیلاى خود، و نشانى از نشانههاى قدرت خویش قرار داد، و تو را گاهى به نقص و گاهى به کمال، و وقتى به طلوع و زمانى به غروب، و حالتى پر نور و حالتى گرفته مسخر خویش کرد، در تمام این حالات فرمانبردار اویى، و به سوى ارادهاش شتابانى، منزه است او، چه عجیب است تدبیرى که در حق تو به کار برده، و چه دقیق است آنچه درباره تو انجام داده، تو را کلید ماهى نو براى رویدادی نو ساخته، پس از پروردگار که ربّ من و توست، و آفریننده من و توست، و مهار مقدّرات من و تو در کف قدرت اوست، و صورتگر من و صورتگر توست می خواهم که بر محمّد و آلش درود فرستد.
🧷اسلام مبدأ تاریخش را هجرت می گذارد و رویت هلال می شود منزل تاریخ و تقویم زندگی.
امام من و تویی اش با همین ماه است. ماه می بیند و خدا می گوید.
این ها در روزگار ما نهایت، خوش ذوقی، تلاطف و شاعرانگیِ نجیبانه است اما نه امام شاعر است نه آرایه های ادبی و جان بخشی قید سخن اویند.
ماه به هیچ چیز مانند نیست. دروازهی زمان است. رویتش رو کردن است و غیبتش پشت کردن. چشمِ چشم به راهی روشن می کند. ماه دستی در زمان دارد و هر آنکس که بپرسد «چه وقت؟» ناگزیر سر به آسمان بلند کرده و ماه را بنگرد.
#آسمان #زمان
#شخص #هنر #شعر #خبر
@Esrar3
اصرار
برای این خبر عنوان قشنگی زده بودند: «شعرخوانی هیزم» کودکی هنگام جمع آوری هیزم برای روشن کردن آتش و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1⃣چادر نشین هستند و آواره. جنگ زده هستند و گرسنه. پا برهنه هستند و تشنه. اما روی خیمهشان، روی همین خیمهی سستِ چند روزه که تحمل آب باران هم ندارد نوشتهاند «صلي على محمد».
2⃣در غزه کودکان هم این نوا را از بر هستند؛ «قمر قمر سيدنا النبي».
در استقبال از ماه رمضان میخوانند
«پیامبر ما ماه است، ماه»
3⃣ در استقبال از هلال ماه مبارک، «طلع البدر علینا» را میخوانند. همان شعری که گفته میشود انصار در استقبال از «محمّد» خواندند.
🔻در جشن و شعرخوانی استقبال از هلال ماه در غزه از «ماه» خواندند،
یا با «مَرحَب مَرحَب يا هلال» یا با «طَلَعَ البدرُ علينا» و «قمرٌ قمرٌ سيدنا النبي قمرٌ».
🧷در غزه همه چیز بهانهی یاد توست. سطر به سطر، وجب به وجب، آجر به آجر، حادثه به حادثه بوی تو می دهد.
شکی نیست،
تمام این شهر به یک نام، به یک اسم، به محمّد برپاست.
شهرها بر اسم قامت میگیرند. تاروپود شهرها به اسم است که دست می دهد.
صَدَقتم، راست گفتید، شما امت محمّدید.
همه راست است آنچه می گویید؛ «لن ترکع امة قائدها محمّد» امّتی که محمّد راهبرش باشد هرگز زانو نخواهد زد.
#شهر #اسم #شخص #آسمان #فلسطین #موسیقی #هنر #شعر
@Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصرار
° امروز یک جهان قاتل غزه است. شما می دانید جهان دقیقا کجاست؟ جهان شاید همه چیز است. از غذایمان گرف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصرار
نحن جندک یا محمّد #اسم #فلسطین @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عکاسی که نقطهی کور آدم را نقطهی ثقل عکس میکند؛
قلبش،
آینهی آوردگاه آنانی ست که به زودی در پیکارهای پی در پیِ مسکوت،
از تو سراغ درزهای تنهاییات را میگیرند، پرتیات را از غائله را.
سراغ نیمرخی مایل به عقب،
دستانی حیران و مبهوت،
پرت شده پشت تمام آدمها و چیزها،
از زوایهی تند آهِ تماشا.
وقتی همه چیز مرا می کشد،
دستکم تو یکی با این تصویرت مرا نمیکشی.
🧷 قاسم سلیمانی
#شخص #هنر
@Esrar3
اصرار
این عکسیست که یکی از اهالی غزه به اشتراک گذاشته.(لزوما تصویر در غزه گرفته نشده اما توسط اهل غزه باز
دیوار نوشتهای که میگوید «تنها نجات یافته شهید است».
آن تعداد تفاسیر گفته شده را که خواندم، همه را در دوگانهی شهید_مُرده آوردهاند اما تصاویر دیگر را که کنار هم میگذاریم به ما میگوید لااقل بار اصلی ماجرا این نقطه نیست. سخنان این چنینیِ غزه در تقابل شهادت با مُردن (مرگ عادی) نیست.
یکی از این تصاویر؛ همین صحبتیست که خبرنگاری گفته بود: «آنکه مُرد، نجات پیدا کرد و آنکه نجات پیدا کرد، مُرد».
اینجا میان واژه های شهادت یا مردن تمایزی نیست وقتی مقصود، مطلقِ مرگ است اما از قضا متاع رایج مرگ در غزه شهادت است از این رو در ترادفِ هم گاه در مردن گفته میشود و گاهی شهادت.
زمانی مسأله، مطلقِ مرگ میشود که مرگ نقطهی رهایی و نجاتمان از رنجی که میکشیمِ زندگیِ نداشته باشد.
مثل چیزی که شاعر فلسطینی محمود درویش سروده و پر تکرارترین آواهای این روزهاست:
«وَنَحْنُ نُحِبُّ الحَيَاةَ إذَا مَا اسْتَطَعْنَا إِلَيْهَا سَبِيلا
ما نيز زندگى را دوست میداريم اگر که به آن راه یابیم».
با همهی اینهاست و جز این نیست که ما در غزه پژواکی از خودمان را شنیدهایم و دستی از خودمان گرفتهایم که مقاومت کنیم به وعدهی آن روزی که...
که ما هم، همهی ما با هم زندگی میکنیم.
#زندگی #مرگ #غزه
#رنج #هنر #مقاومت
@Esrar3
اصرار
° امروز رفته بود مدرسه. وقتی برمیگشت می گفت بچه ها مدام طعنه می زدند که عراق نزده و این ما، این ایر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مداحی عراقی بعد از وعدهی صادق
مدت کوتاهی بعد از عملیات وعدهی صادق و صحبتهایی از این دست که حملهی موشکی ایران به اسرائیل چیزی بیشتر از یک «مسرحیه/ نمایش» نبوده، در نجف مداحیای در پاسخ به این سخنان خوانده شد که میگوید:
برخی دیروز دربارهی زدنِ یهود گفتند که نمایشیست، این ضربهی دوم به سرِ مرحب ضربهی حیدریست.
وهابی را مضطرب با چشمهایی بی خواب دیدیم، اسلامشان جوهری بر کاغذ است که از (به قول خودشان) رافضیها میترسد.
#عراق #ایران #غزه
#قرابت #مرزبانی #شعر #هنر #کتاب
@Esrar3
خدایا... این زنان هیچکس را ندارند. به تنهایی جابهجا میشوند و نمیدانند کجا بروند، بنشینند.
هیچی زنی به قدر یک لحظه در غزه زندگی نخواهد کرد و توان آن را ندارد، ایستادگی آن را ندارد که تمام آنچه را زن غزهای نثار کرده، نثار کند.
🧷اخیرا فهمیدهام یکی از سختی های ترجمه از زبان عربیِ فلسطینی به فارسی واژههایی ست که در فارسی معنای استعاری دارند.
مثلا «نزوح»، نزوح یعنی جابهجایی در آوارگی. آوارگی در زبان فارسی اغلب معنای استعاری دارد اما در فلسطین این استعاره نیست. استعارهی آوارگی و بی خانه شدن، عاریت گرفته شده از واقعیت فلسطین است.
من نمیدانم چطور نزوح را ترجمه کنم که استعاری نباشد و مثل حالا پاورقی نخورد. چطور از زنانی بنویسم که آوارهاند، واقعا آوارهاند.
چطور جملهی «لوین رایحین و وین بدهم یقعدو» را ترجمه کنم؟
این جمله که میگوید «زنانی هستند که نمیدانند کجا بروند و کجا بنشینند».
نه اینکه نمیدانند کجا خانه کنند، نه اینکه نمیدانند کجا خیمه بزنند، فقط نمی دانند کجا بنشینند (چیزی شبیه به مستقر شدن خیلی کوتاه، خیلی موقت که من هر چه میگردم مثال جمعی برایش ندارم).
در آوارگی و شرایطی که هیچ جا امن نیست و جایی نیست برای رفتن، اینکه اندکی کجا آرام بگیری هم مسأله است.
وقتی آوارگی و با خانه یا بی خانه بودن استعارهی دنیای ماست، فلسطین و فلسطینی آن جایی ایستاده که استعارههای زمان از آنجا متبلور میشود. فلسطین مختصاتِ تلاقی واقعیت با حقیقت است.
شاید حالا کمی بفهمم چرا محمود درویش شاعر فلسطینی این اندازه الهام بخش دیگر شاعران بوده است.
#فلسطین #شعر #هنر #زن #غزه
@Esrar3