eitaa logo
تجربیات بارداری,بانوان بانوی بهشتی
15.5هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.2هزار ویدیو
68 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @Khandehpak @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @farzandbano @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @sotikodak @didanii تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام برای تربیت کودک زیر دوسال من دیگر ما از سیادت تا وزارت تربیت کودک ۲تا ۷سال با رویکرد طیب گزینی (احمدرضا اخوت) در جواب خانومی که اشون زخم شده من شنیدم عسل خیلی خوبه و به سرعت خوبش میکنه البته خودم استفاده نکردم ولی دو نفر شنیدم خیلی بهشون جواب داده حق فرزند بر پدرمادر این است که اسم نیکو بر روی بچه بگذارند اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
بچه‌ها را نترسانید، نه به شوخی نه جدی. قوت قلب بچه‌ها به اندازه‌ی بزرگترها نیست. بچه‌ها را نترسانید، نه کم نه زیاد. کمش هم برای بچه‌ها زیاد است. بچه‌ها را نترسانید، نه در روشنایی نه در تاریکی‌. ترس، روز بچه‌ها را شب می‌کند. بچه‌ها را نترسانید، نه در خانه نه بیرون از آن. ترس، خانه را از بیرون هم ناامن‌تر می‌کند برای بچه‌ها. بچه‌ها زود می‌ترسند؛ ولی ترس، دیر از جانشان می‌رود. دست خودشان نیست، خیالی قوی دارند. یک لحظه می‌ترسند و چند روز با همان یک لحظه زندگی می‌کنند. یک بار تهدیدش می‌کنی؛ ولی او مدت‌ها با یادآوری آن تهدید، نفسش در سینه حبس می‌شود. می‌گویی: «از خانه بیرون می‌اندازمت!» و او در خیالش آواره کوچه و خیابان است از همان لحظه. تو حرفش را می‌زنی، ولی بچه واقعی می‌بیندش. چه قدر بچه‌های حسین(ع) را ترساندند! مگر آن‌ها چه گناهی کرده بودند؟ بچه بودن که گناه نیست! نکند «بچه‌ی حسین(ع) بودن» جرمی نابخشودنی بوده باشد؟ کسی حق ندارد حتی بچه‌های کافران را بترساند، بچه‌های حسین(ع) که جای خود دارند. بچه‌ها از دعواهای نمایشی هم می‌ترسند. نکند حتی به شوخی جلوی بچه‌ها دعوا کنید! امان از دل بچه‌ای که شاهد یک دعوای جدی باشد. اگر دستتان زخمی شد، حتی یک زخم کوچک، پنهان کنید از بچه‌ها. بچه‌ها از خون می‌ترسند. آن‌ها را با خون نترسانید. آیا می‌شود زخم‌هایی را که بچه‌های حسین(ع) دیدند، شماره کرد؟ چه کار کردند جماعت ِ از خدا بی‌خبر با دل بچه‌های حسین(ع) ؟! بچه‌ها از زخم، می‌ترسند. هر چه زخم بیشتر، ترسشان بیشتر. کاش کسی به من می‌گفت: دروغ است که خانواده‌ی حسین(ع) را از کنار قتلگاه عبور دادند. می‌شود باور کرد که از کربلا تا شام، سرها بالای نیزه‌ها بود و بچه‌ها می‌دیدند؟ مگر بچه‌ها از زخم نمی‌ترسند؟ 🔷 منبع: صفحه‌ی ۱۲۷ کتاب حسینیهٔ واژه‌ها (۱) : در میان روضه‌هایت زندگی کردن خوش است. «کربلای خانوادگی، خانوادهٔ کربلایی» نوشته‌ی محسن عباسی ولدی 🔰معرفی این کتاب خوب: این کتاب می‌خواهد بگوید می‌شود روضه خواند و گریست؛ اما رسم زیستن را هم یاد گرفت. آمیختگی سبک زندگی با روضه، ویژگی برجسته‌ی این کتاب است. 🔸ماه محرم و صفر فرصت خوبیه برای خوندن این کتاب. روضه‌هایی که همیشه شنیدیم، می‌تونه خیلی بهمون کمک کنه برای شناخت رفتار درست در خانواده. در واقع این کتاب باعث میشه ربط روضه‌ها و نکات آموزنده‌ش رو با زندگی روزمره‌مون بفهمیم. 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
۴۹۵ من یه خانم ۳۲ ساله هستم که خدا رو شکر یک بچه دارم، ولی انشالله قصد بارداری برای چند بچه را دارم، ارشد مدیریت هستم و چندین سال پی کار و سر کار رفتن بودم و اصلا بچه خیلی توی اولویتم نبود ولی بعد از چند سال کلنجار رفتن و دیدن وضعیت کار از نزدیک و این که با سرکار رفتن من چه قدر به بچه ام و کیفیت زندگیم اثر بد میذاره، کار بیرون رو گذاشتم کنار، یکی از کمترین کلنجارهاش این بود که من باید از صبح زود بچه رو باید میذاشتم یتیم خانه مدرن (مهد کودک) تا شب و نمی‌دونستم دست کی داره تربیت میشه ، و خدا فقط راه رو جلوی پام گذاشت که من متوجه بشم بالاترین هدفی که من توی این دنیا میتونم انتخاب کنم ، مادر بودن هست، هر چند هنوز هم که هنوزه سرزنش های دیگران هست، ولی من کلا خودم وقتی به یک نتیجه ای برسم با تحقیق و عقل و منطق دیگه حرف هیچ احدی برام اهمیت ندارد و چه بسا خیلی وقت ها که اونا سرزنش میکنند من بیشتر حس میکنم راهی که انتخاب کردم درست هست. قصدم از دادن پیام این بود که خدمتتون بگم من چند ساله پیش متوجه شدم که تخمدان هام کیست در آورده اند و به اصطلاح تخمدانم پلی کیستیک هست ، تخمدان پلی کیستیک در هر کسی علائمی را دارد ولی معمولا پلی کیستیک باعث تنبلی تخمدان، کم کاری تیرویید، چاقی، ریزش مو، موی زائد زیاد ، چاقی شکمی و سخت باردار شدن میشه، من با علائمی مثل موی زائد صورت و چاقی شکمی رفتم سونو که گفت تخمدانت پلی کیستیک هست، چند تا دکتر متخصص زنان رفتم یا به من قرص دادن که یه مدت خوردم و واقعا هم علائمم رو کم کردن ولی بعد از قطع کردنشون علائمم بدتر شد، یا گفتن چند تا کیست ریزه و احتمالا ارثی هست و هیچ مشکلی نیست، در صورتی که من با علائمم خیلی اذیت میشدم. هر چی میگفتن خوبه برام، انجام میدادم از رازیانه خوردن که بعد از چند ماه خوردن فهمیدم رازیانه برای پلی کیستیک خیلی هم بده به جای اینکه اختلال هورمونی من رو درست کنه بدتر هم میکنه، گفتن کلم بروکلی خوبه چند ماه اون رو هم خوردم، بعد از اون پیش بهترین دکترهای طب سنتی رفتم ، انواع داروها رو با دقت و رژیمی که گفته بود انجام دادم، همزمان طب سوزنی و بادکش ولی انگار نه انگار... دیگه یه روز گفتم خدایا تا الان گفتم من میرم جلو و راهش رو بالاخره پیدا میکنم ولی هر راهی رفتم به بن بست رسیدم، اشتباه کردم خودت کمکم کن راهی رو جلوی پام بذار ، و البته توی این چند سال دائم به همسرم میگفتم که بچه دار بشیم ولی همسرم مخالفت میکردن از هر طریقی که بتونم راضیشون کنم راضی نشد که نشد. گفتم خدایا خودت میدونی من اگر بچه می‌خوام فقط برای این می‌خوام که بتونه خاک پای امام زمان بشه و گرنه من با همین یه بچه هم، کسی کاری به کارم نداره و تازه همه میگن بچه میخوای چه کار، با این خرج ها ، ولی من میگفتم بچه ام تنهاست همبازی میخواد، دیگه بازی کردن های من هم راضیش نمیکنه چون به لطف خدا از همون بچگی های دخترم مجموعه کتاب های استاد محسن عباسی ولدی انتشارات آیین فطرت رو خریدم و واقعا نگاهم رو جهت داد و خیلی زیاد تقویت کرد. واقعا کتاب های استاد عباسی ولدی برای کسانی که میخوان بچه دار شوند ( مجموعه من دیگر ما ) ، یا میخواهند زندگی تشکیل دهند ( نیمه دیگر من) یا در زندگی ( مجموعه تا ساحل آرامش) خیلی اثر گذار هستند، و نتیجه اش خدا رو شکر این شد که با دخترم ارتباط خوبی رو داشتم و دارم به لطف خدا که این کتاب ها رو جلوی پام گذاشت، و با توجه به نگاهی که کتاب ایران جوان بمان به من داد و نگاه انگیزشی که کانال دو تا کافی نیست» به من داد رغبتم برای بچه دار شدن چندین برابر شد، چون بچه در آینده خواهر و برادری میخواد که توی زندگیش دلش گرم باشه و سختی های زندگی رو راحت تر پشت سر بگذارند و در آینده تنها نباشند، زندگی فقط همین چند روز الان نیست که بچه من فقط لباسش یا غذاش خوب باشه این ها هم خوبه که باشه ولی اولویت اول برای بچه سلامت روانی بچه هست که مطمئنن با تنهایی تامین نمیشه، ولی نسل ما واقعا به خاطر تجمل گرایی و خودخواهی مون داریم ظلم میکنیم به نسل بعدی، و خلاصه که اینجوری شد که خیلی دوست دارم بچه هام زیاد باشن که انشالله خدا برای راه خودش بزرگشون کنه و برای اماممون تربیتشون کنه. 👈 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۹۵ من یه خانم ۳۲ ساله هستم که خدا رو شکر یک بچه دارم، ولی انشالله قصد بارداری برای چند بچه را دارم، ارشد مدیریت هستم و چندین سال پی کار و سر کار رفتن بودم و اصلا بچه خیلی توی اولویتم نبود ولی بعد از چند سال کلنجار رفتن و دیدن وضعیت کار از نزدیک و این که با سرکار رفتن من چه قدر به بچه ام و کیفیت زندگیم اثر بد میذاره، کار بیرون رو گذاشتم کنار، یکی از کمترین کلنجارهاش این بود که من باید از صبح زود بچه رو باید میذاشتم یتیم خانه مدرن (مهد کودک) تا شب و نمی‌دونستم دست کی داره تربیت میشه ، و خدا فقط راه رو جلوی پام گذاشت که من متوجه بشم بالاترین هدفی که من توی این دنیا میتونم انتخاب کنم ، مادر بودن هست، هر چند هنوز هم که هنوزه سرزنش های دیگران هست، ولی من کلا خودم وقتی به یک نتیجه ای برسم با تحقیق و عقل و منطق دیگه حرف هیچ احدی برام اهمیت ندارد و چه بسا خیلی وقت ها که اونا سرزنش میکنند من بیشتر حس میکنم راهی که انتخاب کردم درست هست. قصدم از دادن پیام این بود که خدمتتون بگم من چند ساله پیش متوجه شدم که تخمدان هام کیست در آورده اند و به اصطلاح تخمدانم پلی کیستیک هست ، تخمدان پلی کیستیک در هر کسی علائمی را دارد ولی معمولا پلی کیستیک باعث تنبلی تخمدان، کم کاری تیرویید، چاقی، ریزش مو، موی زائد زیاد ، چاقی شکمی و سخت باردار شدن میشه، من با علائمی مثل موی زائد صورت و چاقی شکمی رفتم سونو که گفت تخمدانت پلی کیستیک هست، چند تا دکتر متخصص زنان رفتم یا به من قرص دادن که یه مدت خوردم و واقعا هم علائمم رو کم کردن ولی بعد از قطع کردنشون علائمم بدتر شد، یا گفتن چند تا کیست ریزه و احتمالا ارثی هست و هیچ مشکلی نیست، در صورتی که من با علائمم خیلی اذیت میشدم. هر چی میگفتن خوبه برام، انجام میدادم از رازیانه خوردن که بعد از چند ماه خوردن فهمیدم رازیانه برای پلی کیستیک خیلی هم بده به جای اینکه اختلال هورمونی من رو درست کنه بدتر هم میکنه، گفتن کلم بروکلی خوبه چند ماه اون رو هم خوردم، بعد از اون پیش بهترین دکترهای طب سنتی رفتم ، انواع داروها رو با دقت و رژیمی که گفته بود انجام دادم، همزمان طب سوزنی و بادکش ولی انگار نه انگار... دیگه یه روز گفتم خدایا تا الان گفتم من میرم جلو و راهش رو بالاخره پیدا میکنم ولی هر راهی رفتم به بن بست رسیدم، اشتباه کردم خودت کمکم کن راهی رو جلوی پام بذار ، و البته توی این چند سال دائم به همسرم میگفتم که بچه دار بشیم ولی همسرم مخالفت میکردن از هر طریقی که بتونم راضیشون کنم راضی نشد که نشد. گفتم خدایا خودت میدونی من اگر بچه می‌خوام فقط برای این می‌خوام که بتونه خاک پای امام زمان بشه و گرنه من با همین یه بچه هم، کسی کاری به کارم نداره و تازه همه میگن بچه میخوای چه کار، با این خرج ها ، ولی من میگفتم بچه ام تنهاست همبازی میخواد، دیگه بازی کردن های من هم راضیش نمیکنه چون به لطف خدا از همون بچگی های دخترم مجموعه کتاب های استاد محسن عباسی ولدی انتشارات آیین فطرت رو خریدم و واقعا نگاهم رو جهت داد و خیلی زیاد تقویت کرد. واقعا کتاب های استاد عباسی ولدی برای کسانی که میخوان بچه دار شوند ( مجموعه من دیگر ما ) ، یا میخواهند زندگی تشکیل دهند ( نیمه دیگر من) یا در زندگی ( مجموعه تا ساحل آرامش) خیلی اثر گذار هستند، و نتیجه اش خدا رو شکر این شد که با دخترم ارتباط خوبی رو داشتم و دارم به لطف خدا که این کتاب ها رو جلوی پام گذاشت، و با توجه به نگاهی که کتاب ایران جوان بمان به من داد و نگاه انگیزشی که کانال دو تا کافی نیست» به من داد رغبتم برای بچه دار شدن چندین برابر شد، چون بچه در آینده خواهر و برادری میخواد که توی زندگیش دلش گرم باشه و سختی های زندگی رو راحت تر پشت سر بگذارند و در آینده تنها نباشند، زندگی فقط همین چند روز الان نیست که بچه من فقط لباسش یا غذاش خوب باشه این ها هم خوبه که باشه ولی اولویت اول برای بچه سلامت روانی بچه هست که مطمئنن با تنهایی تامین نمیشه، ولی نسل ما واقعا به خاطر تجمل گرایی و خودخواهی مون داریم ظلم میکنیم به نسل بعدی، و خلاصه که اینجوری شد که خیلی دوست دارم بچه هام زیاد باشن که انشالله خدا برای راه خودش بزرگشون کنه و برای اماممون تربیتشون کنه. 👈 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
تجربیات بارداری,بانوان بانوی بهشتی
#تجربه_من ۶۹۳ #فرزندآوری #دوتا_کافی_نیست #غربالگری #قسمت_سوم پس از سفر کربلا و در هفته بیستم، ن
در رابطه با تجربه ۶۹۳ آفرین به این خانوم و شجاعتشون و اعتمادشون به خدا، من خودم فرزند سوم و چهارمم رو غربالگری نرفتم و بسیار راضی هستم. وقتی با دکترم درمیان گذاشتم برای نرفتن به غربالگری، ایشون سریع قبول کردن و گفتن دو تا بچه سالم داری خیلی لازم نیست بری ولی خانه بهداشت که پرونده داشتم خیلی دعوا کردن که چرا نرفتم. به خاطر اخلاق بدشون در بارداری سومم روز بعد همسرم رفت بهداشت تعهد داد گفت مسؤلیت با خودمون فقط برای واکسیناسیون بچم میام بهداشت، برای چهارمی هم بعد از تشکیل پرونده بارداری و نشون دادن آزمایش های اولیه، بازم همسرم تعهد داد با مسؤلیت خودمون فقط برای واکسیناسیون رفتم و واقعا هم راضی بودم. و کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم واقعا عالی و زیباست من با خوندنش خیلی زندگی برام لذت بخش تر شده، جایگاه مادری رو بهتر می فهمم و اینو هم یاد گرفتم تا مادر نشی به اوج کمالت نمی رسی و به تعویق انداختن این مسئله به خاطر درس خوندن و کار فقط به ضرر خود آدم هست. من چند روز پیش یکی از دوستان دوره دبیرستانم که واقعا درس هاش عالی بود و تو استانمون در آزمونی رتبه اول رو سال هشتاد و شش بدست آورد، دیدم و ایشون در حال تحصیل تا مقطع فوق لیسانس بودن و دیر بچه دار شدن و الان هم مثل من خانه دار بودن ولی با این تفاوت که من با افتخار مادر چهار فرزند هستم ولی ایشون دو تا بچه همسن بچه سوم و چهارم من داشتن و خودش گفت من از زندگی عقب افتادم. و ای کاش به دخترامون یاد بدیم تحصیل تا یک حدی خوبه نه خیلی غرق شدن در تحصیل و رها کردن امور مهم دیگر زندگی مثل ازدواج به وقت ... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از دوتا کافی نیست
در رابطه با تجربه ۶۹۳ آفرین به این خانوم و شجاعتشون و اعتمادشون به خدا، من خودم فرزند سوم و چهارمم رو غربالگری نرفتم و بسیار راضی هستم. وقتی با دکترم درمیان گذاشتم برای نرفتن به غربالگری، ایشون سریع قبول کردن و گفتن دو تا بچه سالم داری خیلی لازم نیست بری ولی خانه بهداشت که پرونده داشتم خیلی دعوا کردن که چرا نرفتم. به خاطر اخلاق بدشون در بارداری سومم روز بعد همسرم رفت بهداشت تعهد داد گفت مسؤلیت با خودمون فقط برای واکسیناسیون بچم میام بهداشت، برای چهارمی هم بعد از تشکیل پرونده بارداری و نشون دادن آزمایش های اولیه، بازم همسرم تعهد داد با مسؤلیت خودمون فقط برای واکسیناسیون رفتم و واقعا هم راضی بودم. و کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم واقعا عالی و زیباست من با خوندنش خیلی زندگی برام لذت بخش تر شده، جایگاه مادری رو بهتر می فهمم و اینو هم یاد گرفتم تا مادر نشی به اوج کمالت نمی رسی و به تعویق انداختن این مسئله به خاطر درس خوندن و کار فقط به ضرر خود آدم هست. من چند روز پیش یکی از دوستان دوره دبیرستانم که واقعا درس هاش عالی بود و تو استانمون در آزمونی رتبه اول رو سال هشتاد و شش بدست آورد، دیدم و ایشون در حال تحصیل تا مقطع فوق لیسانس بودن و دیر بچه دار شدن و الان هم مثل من خانه دار بودن ولی با این تفاوت که من با افتخار مادر چهار فرزند هستم ولی ایشون دو تا بچه همسن بچه سوم و چهارم من داشتن و خودش گفت من از زندگی عقب افتادم. و ای کاش به دخترامون یاد بدیم تحصیل تا یک حدی خوبه نه خیلی غرق شدن در تحصیل و رها کردن امور مهم دیگر زندگی مثل ازدواج به وقت ... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
من توی خانواده ی شلوغی بزرگ شدم.بالطبع رابطه با خواهرام زیاد بود و موارد قهر هم پیدا می‌شد. یادمه خواهرای بزرگتر همیشه تو دعوا بحث و جنجال و کتک کاری داشتند اما ما آخری ها بین خودمون یه قانون نانوشته داشتیم، وقتی به مشکلی می خوردیم، قهر نمی کردیم فقط کم حرف میشدیم و ابراز محبت و بگو بخندمون کم میشد، اما همون موقع با جدیت تمام هم وظایفمون را انجام می‌دادیم هم از دیگران وظایفشون را می خواستیم. مثلا اگه قرار بود این آخرهفته من با یکی دیگه از خواهرا لباس ها را بشوییم. کاملا با هم در مورد شستن لباس صحبت می کردیم و... اصلا یجوری بودیم که پدرومادر و اطرافیان متوجه نمیشدن، چون اعتقاد داشتیم بیش از سه روز قهر عبادات انسان قبول نیست. خلاصه اینجوری سروسنگین بودیم تا یه جایی دیگه یخمون وا می رفت و یا خندمون می گرفت و تمام. این مدل برای ما جا افتاده بود، بعد ازدواج اجراش راحت بود. به همسرم گفتم قهر ممنوع، البته شوهرم بلد نبود و قهر می‌کرد و می رفت از خونه بیرون و حتی رفتار من براش عجیب بود، من اصلا قهر نمی کردم مثلا سروسنگین میشدم اما می گفتم پنیر نداریم، یا شب زود بیا بریم خونه ی پدرت یا پدرم و... اوایل به نفع خودش استفاده می کرد، می گفت دیدی تقصیر من نبود و خودت فهمیدی و... اما کم کم دستش اومد که این مدل منه و قهر ندارم و.... فقط از شور و هیجان و ابراز عشقم کم می‌شد. بالاخره یجایی هم یا خنده مون می گرفت یا .... چیز عادی می‌شد، بعد توی یه زمان مناسب که حال هردومون خوب بود منطقی در مورد مشکل صحبت می کردیم. دوسه سالی طول کشید تا همسرم هم یاد گرفت و دیگه قهر نکرد و مثلاً از خونه بره بیرون و... ولی بعد دو سه سال نتیجه گرفتم و حالا دیگه شوهرم بود که برای شروع ارتباط بعد از دلخوری ها پیش قدم می شد با وجود اینکه گاهی می دونستم واقعا مقصر من بودم. واقعا خانم ها توی قهر داغون میشند، مردها میرن بیرون و...ذهنشون آزاد میشه ولی خانم نمی تونه ذهنش را آزاد کنه،تازه خدا نکنه مثلا یه جا دعوت داشته باشند و...غالبا تو قهرهای نادرست این مواقع معضل بزرگتر میشه و گرو کشی و...و منجر به مشکلات بعدی. پس لطفا یاد بگیریم قهر نکنیم، سخته ولی شدنیه اگه تا حالا قهر میکردی،از الان اعلام کن به طرف که مثلا دیگه بچه داریم یا بچه ها بزرگ شدند و ازمون الگو میگیرند و...من می خوام دیگه قهر نکنم، نه از روی ضعف به خاطر اینکه اینقدر فهیم شدم که دست ازاین بچه بازی ها و کارهای کودکانه بردارم. اینجوری می تونی بدون متهم شدن رفتارت را اصلاح کنی و از طرفم انتظار اصلاح رفتار داشته باشی. اما خیلی به طرف امید نداشته باش و بدون، قهر نکردن حتی یه طرفه هم سوده. در مورد قهر کردن برای زوج های جوون، ۲ تا مدل خیلی قشنگ دیدم از زندگی شهدا. اول مدل شهید جواد محمدی، در کتاب "دخترها بابایی اند" بخونید. دوم مدل شهید محمد خانی در کتاب"سر دلبری". البته بجز مورد قهر، من کلا این کتاب را فقط به آقایون توصیه می کنم، ایشون جزء اون دسته مردهای فوق العاده خاص بودند، پسرها خوبه ازشون الگو بگیرند اما دختر خانم ها نباید انتظارشون از مرد مثل ایشون باشه. ایشون جزء اون عده مرد خاص و فهیم و همه چیز تموم بودند که متاسفانه تو جامعه خیلی مصداق ندارند. پس نباید با این کتاب توقع خانم ها از شوهرشون زیاد بشه ولی آقایون می تونند خیلی ازشون یاد بگیرند. هردوشهید از شهدای مدافع حرم هستند. شادی روحشون صلوات "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075