eitaa logo
فِي الحِکمَة
955 دنبال‌کننده
54 عکس
11 ویدیو
100 فایل
ملخّص و زبده نظريات و ملزومات مباني در ساحتهاي الهي و طاغوتي به انضمام مطالب گوناگونِ مستفاد از منابع مستند. وجود شريعت بي حقيقت و اقامت حقيقت بي شريعت محال ميباشد. نشر بدون درج منبع بقصد "تقرّب" در صورت "توانايي تبيين"،مجزي بل منجّز است. @Mohammadds
مشاهده در ایتا
دانلود
فِي الحِکمَة
💠 تکمله #تفسیر_انفسی: 🔹تفاسیر انفسی، تاویل و تعبیر هر عین مطابق مقام و وسعت دایره ی وجودی خویش از ح
💠 در بيان ادام اللّه ظلّه: 🔸حضرت علامه در فص موسوی فصوص الحکم در باب تفاسیر و تاویل حضرت شیخ اکبر سخنان شیرینی میفرمایند که شیرین تر از قند و عسل است و سخن ایشان چنین است: 🔹اين بيان و امثال اين بيان در اين كتاب شريف فصوص الحكم و همچنين در فتوحات مكيه و صحف تفسيريه اهل عرفان و خلاصه مطلق آثار قلمى اين بزرگان در بيان آيات قرآنيه تفسير انفسى قرآن است كه ظاهر به حال خود محفوظ است و انتقالات عرفانى كه همان تفسير انفسى قرآن است بيان تأويلات آيات است كه و ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا الله وَ الرَّاسِخُونَ في الْعِلْمِ. 🔸چون فصوص و فتوحات و ديگر كتب اهل كشف و شهود تفسير انفسى قرآن كريم است، نيز در تأويل اين آيه و بيان شيخ، گفته شد كه مراد از آل فرعون قواى طبيعيه هيولانيه است و شجره، جمعيت حيوانيه به اصول و فروع و شعب و أغصان است و ثمره اين شجره، انسان است كه فرعون يعنى طبيعت، او را موسى ناميده است كه موسى و فرعون خارج، حكايتى از موسى و فرعون نفس ناطقه كليه انسانى و طبيعت جسمانى هيولانى اوست. عارف رومى بر اين مبنا در دفتر سوم مثنوى گويد: موسى و فرعون در هستى توست بايد اين دو خصم را در خويش جست 🔹چه آن كه بارها گفتهايم بايد اين آيات مأول به مقامات انسانى بشود كه فصوص و فتوحات و ديگر صحف كريمه اهل عرفان تفسير انفسى قرآن كريماند، و مفتاح رمز آن در تطابق كونين يعنى عالم و آدم مسلمند. بيرون ز تو نيست آن چه در عالم هست از خود بطلب هر آن چه خواهى كه تويى 🔸انسان، هم آدم و هم شيطان است و هم إبراهيم و هم نمرود و هم موسى و هم فرعون و هكذا كه مجمع جميع اسماء جلالي و جمالى است و از بدو تا ختم قرآن علاوه بر حوادث و وقايع خارجى، مقامات عاليه قرآن در مقام تفسير انفسى در انسان متحقق است ((فكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبِينٍ )) و اينكه تفسير انفسى قرآن ايجاب مىكند بيان اين لطايف و حقايق ذوقيه را، در تأييد و معاضدت آن از اهل بيت عصمت و وحى روايات بسيار داريم. چنانكه گاهى ائمه از خود خبر مىدادند كه من چنينم و چنانم كه عارف باللّه فانّي في الله على بيّنة من ربّه مىباشد و آن چه را در مقام كشف عيانى كه قابل هيچ گونه تعبير و تبديل و تحويل نيست متن واقع را بيان مىكند و تا انسان، خود، به سير و سلوك در مسير اولياء حق قدم برنداشت و به عقل بسيط، يعنى نفس رحمانى نپيوست اين سخنها در نظر او شبيه به افسانه و شعر است ولى به قول ملاى رومى در مثنوى: كردهاى تأويل حرف بكر را،خويش را تأويل كن نى ذكر را نكتهها چون تيغ فولاد است تيز،گر نباشد اسپرت واپس گريز 🔹اگر انسانى را قلب سليم بود، با طهارت مطلقه حائز همه أطوار وجودىاش (كه به طور مستوفى در مصباح الانس فصل سوم فاتحه آن آمده است) در برههاى از زمان بخصوص در خلوتها با مراقبت و توجه تام، منصرف از نشئه طبيعت و آزاد از هر گونه رنگ تعلق گردد و مستغرق در بحار الأنوار ملكوت جمال و جلال شود مراتب عالى و درجات متعالى قرآن را در مقامات وجودى خود مىيابد؛ تا يار كه را خواهد و ميلش به كه باشد. 📚مقتبس از 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
🔹قال عليه السلام: مَن عَشِقَ و عَفّ و ماتَ، ماتَ شهيدا؛(مطلع انوار). 🔸هرکدام از عشق و بلا و شهادت حاوي نکاتي دقيق و تفسير انفسي هم ميباشند لذا انحصارا به معناي #عشق_مجاز نميباشند. 🔅عشق مجاز هم غير از شهوت است🔅 #عشق #بلا #شهيد 🆔 @felhekmat
💠 : 🔸حضرت در نامه ای به تلامیذ خویش چنین مینگارند: بسم الله الرحمن الرحیم. و . یحرق جمیع السیئات الموحدین و نار یحرق جمیع الحسنات المشرکین . والسلام (روح مجرد،ص313) 🔹در خصوص معناي " توحيد " كه يكي از رفقايش در سفري پرسيده بود به مُهري اشاره فرمودند و مي پرسند : اين چيست ؟ فرد مي گويد : اين مهر است . تربت است . آقا مي فرمايند : تو اسم مهر و تربت را روي آن گذاشته اي و آن را وجود مستقل و ذي اثري پنداشته اي . اين اسم را بردار . غير از اصل وجود چيزي نيست . " ان هي الا اسماء سميتموها انتم واباوكم ما انزل الله بها من سلطان ان يتبعون الا الظن و ما تهوي الانفس و لقد جاءهم من ربهم الهدي " نيستند آنها مگر اسمهايي كه شما و پدرانتان آنها را بدين اسمها نام نهاده ايد ! خداوند بدين اسم ها حجت و برهاني را فرود نياورده است . ايشان پيروي نمي نمايند مگر از پندار وگمان و آنچه را هواي نفوسشان بخواهد در حاليكه تحقيقاً از جانب پروردگارشان هدايت بسويشان آمده است. شما ميگوييد مهر و تربت و با اسم و تعين مهر و تربت، آنرا جدا كرده ، استقلال مي دهيد و از آن اثر مي طلبيد ، زيرا طلب بر اصل و اساس استقلال است . استقلال و عزت اختصاص به ذات خدا دارد . يعني اين اسم ها و رسم ها و نشان ها بيكاره اند و كار به دست اوست -جل و عز -. بنابرا ين مطلب خيلي واضح وروشن است كه علت شرك مردم ، دوئيت و دوبيني است كه به اين اعتبارهاي بي پايه وريشه ، لباس عزت پوشانده است و اين حدود و قيود و ماهيات را با اصل الوجود خلط كرده و عزت را از وجود دزديده و به اين ها نسبت داده است . اگر شما اسم مهر را از روي اين برداري ديگر وجود مهري نيست . تعين نيست . فقر و نياز نيست . اينها همه مال اين حدود عدميه است و اگر اينها برداشته شود يك وجود بسيط و گسترده مي ماند كه آن را وجود منبسط گويند و آن نيز پس از رفع حدود ماهوي امكاني خود ، فاني در وجود حي قيوم ازلي و ابدي است . اين است حقيقت توحيد كه شما از آن به ياد مي كنيد ! شما مسئله را پيچ مي دهيد و بغرنج مي كنيد . مسئله بسيار ساده و واضح است . يعني به هر چيز كه مي نگري اول بايد " خدا " را ببيني نه آن چيز را . آنكه مي گويي آن ، چشمت را كور كرده و نمي گذارد خدا را ببيني . لفظ آن را از آن بينداز ، خدا مي ماند و بس. ______________________________________ 🔰 اقول: 1⃣اعتقاد به اصالت ماهيت نافي توحيد است چه رسد به تفريد. اعتقاد به وجود ذومراتبي مثبت توحيد لکن نافي تفريد و شرک جلي است. 2⃣وحدت شهود، با استهلاک و قرب نوافل، و وحدت وجود، با هلاک و قرب فرائض مناسبت دارد. 3⃣شهود توحيد و علم ايقاني به آن براي رعيت مستتبع توبه است که:((و اعبد ربّک حتي يأتيک اليقين))؛ (و عبادت را يک قبله بايد چه اينکه معبود يکي بيش نيست). و توبه به معناي بازگشت و عود به صفت عزّت الهي و رفض انائيت در تمام مراتب و مجالي و شئون، بلکه تسليم محض کان تامه و انخلاع آن است تا اينگونه با ديده ي حق مشاهده حاصل آيد که فرمود:((التوحيد يحرق جميع السيئات الموحدين))؛ و اعظم سيئاتهم وجودهم. 🔅گرچه نکات پراکنده آمد اما ديده ي جامع ارتباط بينشان را ميداند و از تضاربشان فروعي مبارک را استنباط خواهد کرد. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
تبصرة المؤمنین و فتوح المجاهدین.pdf
30.29M
🔹فایل دو بسیار ارزشمند از در ردّ رساله و دفاع از طریقه اصیل اسلامی. 🆔 @felhekmat
💠 : 🔹 بدان که رعایت مهربانی و شفقت بر اهل معصیت بهتر است تا اعمال غیرت الهی درباره ی آنان. مگر نمی بینی که حق تعالی چگونه برای دشمنان دین، جزیه قرار داد و برای باقی ماندن آنها به صلح با ایشان امر نمود. و اگر خداوند این بنا را با وجود کفرشان مراعات نمود پس تو نسبت به معصیت کاران به طریق اولی می بایست رعایت کنی، چون انسان تا هنگامی که زنده است به سعادت و خوشبختی اش می بایست امید وار بود. 📚 رساله ی المعرفة 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔰سالروز وفات #دکتر_علي_شريعتي: 🔹مقدمه يک: طبق نظريه اصالت وجود ، وجود مادي حقيقت واحد بالشخص و سيال
🔹 #علامه_طباطبايي ره: اينجانب نوشته هاي #دکتر_علي_شريعتي را هرگز تصديق نکرده..نوع مطالب ايشان اشتباه و طبق مدارک دين غير قابل قبول ميباشد. 🆔 @felhekmat
🔹من مولوی را از ملا صدرا خيلی بالاتر میبينم از يک جهت از ابن‌سينا هم بالاتر است آنچه درنتيجه تفسير نقد وتحليل مثنوی بدست آورده‌ام حدود 500 مساله علمی محض وصدها اصول ومسائل جهان بينی وشناختهای روانی است. #مولوي #مثنوي #علامه_جعفري 🆔 @felhekmat
هدایت شده از فِي الحِکمَة
💢گروه فِي الحِکمَة 🆔http://eitaa.com/joinchat/4043112461Cd441373875 🔸مخصوص مباحث فلسفي و عرفاني و همچنين تبادل اطلاعات بين اعضا.
#آية_الله_محمدجواد_انصاری_همدانی میفرمود: اگر كسی گفت من (در عرفان) به جايی رسيده ام كه ديگر احتياجی به مثنوی ندارم بدانيد كه دروغ مي گويد. و میفرمود: شما قدرت درک مطالب مثنوی را ندارید. #مثنوي #مولوي 🆔 @felhekmat
💠 و : 🔹محقّق مجلسی در کتاب گرانسنگ روضة المتقين (شرح عربی کتاب من لا يحضره الفقيه) صاحب مثنوی را از حکمای الهی برشمرده و مطالعه کتاب مثنوی را مورد سفارش قرار داده و فرموده است: 🔸عن أميرالمؤمنين صلوات الله عليه أنه كان يقول: روّحوا أنفسكم ببديع الحكمة فإنّها تكلّ كما تكلّ الأبدان. 🔹فينبغي أن يصحب في السير من كتب الحكماء الإلهيين من المثنوي و الحديقة وأمثالهما؛ ليكون سيره سفراً إلی الله تعالی، ويتفكّر في آلائه ونعمائه وحسن بلائه؛ ليخرج به عن مشابهة من هم كالأنعام بل هم أضلّ. (روضة المتقين ج 4 ص 278). 🔸و در لوامع صاحبقرانی (شرح فارسی کتاب من لا يحضره الفقيه) فرموده: 🔹در حسن كالصحيح از حضرت اميرالمؤمنين صلوات الله عليه منقول است كه فرمودند كه ترويح كنيد نفوس خود را به حكمت های تازه؛ به درستى كه نفوس را كلال و ماندگی دست می ‌دهد چنان كه بدن را دست می ‌دهد، و از اين جمله است اشعار محقّقان مثل حكيم غزنوی و حكيم رومی و عطار و غير ايشان. (لوامع صاحبقرانی ج 4 ص 566). 🔸گفتنی است که محقّق مجلسی در شرح صحيفه سجاديه حدود 70 بار به اشعار مثنوی و 26 بار به اشعار حديقه سنائی استشهاد و از مولوی با عنوان «حضرت مولانای رومی می فرمايند» و «مولوی معنوی می فرمايد» و از سنائی با عنوان «حضرت حکيم سنائی می فرمايند» ياد کرده است. 📚رياض المؤمنين وحدائق المتقين ص 62، 197، 280، 364. و 111 و 367. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
🌸🌹🌸🌹🌸🌹 🌸🌹🌸🌹🌸 🌸🌹🌸🌹 🌸🌹🌸 🌸🌹 🌸 🔱{{ألهکم التّکاثر}}🔱 🔷تاويل: يا همان اشتغالتان به لذات حسي و خيالي فاني،از نعمتهاي دنيا،که بواسطه ي آن محتجب شديد و پنداشتيد که کمالتان در اين لذات است و به جهت اين اشتغال از دست داديد پاکي هايي را که مستعد آن بوديد از صفا فطرت و عقل و معقولات در آن و لذات عقليه و کمالات معنويه باقيه و نعمتهاي آخرت را... . 📚تاويلات ،ج2،ص699. ______________________________________ 🔰أقول: ولله إن نکونوا مشغولين بالشواغل النفسانيه من الشهوة و الغضب و الحيل،نحن تابعين ابوسفيان و صهيون من حيث لايشعر و إنا نعبد الله علي حرف،فعلينا بعد الاقرار بالاسلام أن نفعل بمقتضياته و نرفض الانائيت التي رأس کل غفلة و شهوة. 🆔 @felhekmat
💠 و محضر درس (ره): 🔹آن موقع كه ما در قم بودیم آقای خمینی درس حكمت میدادند، ابتدا محلّ درس ایشان یكی از حجرههای فیضیه بود كه ما حدود 10 الی 15 نفر بودیم شركت میكردیم. 🔸آقای خمینی (ره) نزد آقای بروجردی (ره) منزلت زیادی داشت. یک روز دو نفر از حكمای انگلستان به محضر آقای بروجردی (ره) آمده بودند و چند سؤال فلسفی مطرح كرده بودند، آقای بروجردی (ره) آنها را به آقای خمینی (ره) كه آن زمان معروف به "حاج آقا روحاللّه" بود ارجاع داده بود. آقای خمینی (ره) هم در بیت آقای بروجردی (ره) در اطاق دیگری مشغول پاسخگویی به سؤالات آنها شدند. 🔹اتفاقا من هم رسیدم. آقای فاضل قفقازی كه عمده امور مهمّ آقای بروجردی (ره) به دست ایشان انجام میشد و با من خیلی رفیق بود و میدانست كه من از شاگردان آقای خمینی (ره) هستم تا مرا دید به تركی فرمود: "آقاشیخ عزیزاللّه! به این اطاق بیا." مرا به آن جلسه برد. 🔸جلسه جالبی بود. مترجم سؤالات را برای آقا و پاسخ آقا را هم برای آنها ترجمه میكرد و آنها به نشانی قبول سرشان را تكان میدادند. 🔹پس از پایان بحث، یكی از آنها به مترجم گفت: "ما این سؤالات را با فلاسفه مختلف در كشورهای اسلامی و غیراسلامی و حتی در تهران مطرح كردیم؛ ولی در هیچجا اینگونه كه این آقا فرمودند قانع نشده بودیم. اگر ایشان قبول كنند و به انگلستان تشریف بیاورند، ما حاضریم جمع كثیری از فلاسفه اروپا را به محضر ایشان بیاوریم تا از فكر و علم ایشان استفاده بیشتری شود و ما میدانیم كه در آنجا بیش از اینجا مفید واقع میشوند." 🔸وقتی پیشنهاد آنان ترجمه شد. ما منتظر بودیم ببینیم آقای خمینی (ره) چه میفرمایند. من كه مدتی بود در درس ایشان شركت میكردم و لذت بحثهای ایشان را تازه احساس كرده بودم، در دل بسیار نگران شدم كه مبادا ایشان با این پیشنهاد موافقت كند و من از محضر ایشان محروم شوم. 🔹این خیالات از ذهن من میگذشت كه دیدم آقای خمینی (ره) با حالتی خاص رو به مترجم فرمودند: "به این آقایان بگو من یک ساعت محضر درس آقای بروجردی را به حكومت انگلستان نمیدهم." 🔸در آن ایّام آقای خمینی (ره) پس از تدریس خودشان هر روز در درس آقای بروجردی (ره) شركت میكردند. ⭕️آیة الله شیخ عزیزالله خسروی 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
🔹شیخ علی مقدادی اصفهانی: من هربامداد نزد پدر کتاب شرایع میخواندم و شبها بعداز نماز تفسیر صافی برایم تدریس میکردند وسپس یکی دوصفحه مثنوی در حضورشان می خواندم. #مولوي #مثنوي 🆔 @felhekmat
💠 ره: 🔸«جملات فصوص در معنی با ادعیه موافق است منتها حضرت امیر علیه السلام متأدب بوده و توانسته حق بیان را ادا نماید ولی صاحب فصوص (شیخ اکبر محی الدین بن عربی) متأدب نبوده و نتوانسته حق را ایفا کند. (تقریرات فلسفه امام خمینی؛ ج 2، ص 183). 🔹و باز گمان نشو د که حاجی (منظور حاج ملا هادی سبزواری رحمة الله است) و یا حکمای اسلامی این حرفها را از خود در آورده باشند بلکه این حرفها در ادعیه بیشتر از منظومه است و صحیفه سجادیه و نهج البلاغه و قرآن منبع و سرچشمه و مادر این حرفهاست. (تقریرات فلسفه امام خمینی؛ ج 1، ص 88) 🔸البته قول عرفا باطل نيست ولي فهم قول آنها ذوق عرفاني لازم دارد چنانکه کثیرى از ناس شعر مثنوى را جبر مى دانند و حال آنکه مخالف با جبر است و علت آن این است که آقایان معناى جبر را نمىدانند. و چنانکه مرحوم حاجى (مراد امام، حکیم حاج ملا هادی سبزواری است) نیز در شرح خود بر مثنوى نتوانسته در شرح و تفسیر، مرام مولوى را برساند؛ زیرا حکیمى قول عارفى را بیان نموده بدون اینکه حظ وافر از قریحه عرفانى داشته باشد و بلا تشبیه مثل این است که ملحدى، مرام نبى مرسلى را شرح کرده باشد. بیان مرام شخصى، قریب الافق بودن با اعتقاد او را لازم دارد، براى شرح قول عارف رومى، مردى صوفى که یک نحوه کشف ذوقى داشته باشد لازم است که آن هم نه با نثر بلکه با نظمى که از روى ذوق عرفانى برخاسته باشد مانند نسیمى که از سطح آبى برمى خیزد، به شرح آن بپردازد.» (تقریرات فلسفی، ج2، ص198). 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔹قال عليه السلام: مَن عَشِقَ و عَفّ و ماتَ، ماتَ شهيدا؛(مطلع انوار). 🔸هرکدام از عشق و بلا و شهادت ح
💠هجوم لشکر حُسن به صفات وجودي : 🌸شهسوار ، چون خواهد که مملکت وجود عاشق را مرکز رايات حقايق ايات خود سازد، اولا شمشير جبّاري و قهّاري به دست معشوق داده، با لشکر فتّان حُسن، متوجه آن صوب گرداند تا اگر در اطراف و اکناف آن ديار، عمارت گونه اي باشد از حصونِ رسوم و قلايع عقايد_که محلّ جنود قيود و منزل طغات عادات و مقرّ اشرار اغيار تواند شد_از هجوم طلايع آن لشکر فتّاکِ بيباک منهدم گشته، مواد فتنه و آشوب منقطع گردد. 🔸باز غوغاي او عَلَم برداشت 🔸عشق او خنجر ستم برداشت 🔹هرچه بيراه ديد غارت کرد 🔹و آنچه بر راه بود هم برداشت 🌸چه، بي شک شهرستان باطن عاشق تا محفوف به اسوار قيود، و معمور به صنوف مکارم پسنديده و صفات حميده و انواع نسب مذموم و محمود باشد، چگونه منزل شهسوار عشق تواند شد که((إنّ الملوکَ إذا دَخلوا قريةٍ أفسدوها و جعلوا أعِزَةَ اهلها أذِلةً)). 🌸في الجمله هر رقيقه ي مناسبتي که عاشق را در خارج بوده باشد که بدان در نظر اعتبار اغيار، معظّم و محتشم نمايد، از صدمات ورود آن جنود خونخوار، متلاشي و مستأصل شده، روي انزوا به کنج خمول آورد و معتکف زاويه اختفا گردد؛ ... پيشترک خود مبيّن گشت که مقتضاي ذات عاشق و احکام خاصّه ي او، صفات عدمي و نسب اعتباري است. 🔸به طاعتم طلبند و به عشرتم خوانند 🔸من و غمِ تو، به کاري دگر چه کار مرا؟! 🌸هر تصرفي که در صفت وجودي داشت، از قِبَل معشوق بوده؛ هر آينه چون ماهيچه ي رايات آفتاب اشراق آن حضرت از مطلع حقيفتش سرزد، امثال فرموده ي((إن اللّهَ يأمرُکم أن تؤدّوا الأماناتِ الي أهلها))نموده، ساير اضافات و تصرفات را تسليم بندگانش کرد و روي عزيمت به خرابات فنا و نيستي، که وطن مألوف و مسکن اصلي او بود، نهاد. 🔹مقام اصلي ما گوشه ي است 🔹خداش خير دهاد آنکه اين عمارت کرد 📚شرح نظم الدّر، وصل هفتم. ______________________________________ 🔰اقول: 🌸فثبت أنه (اي ) حرارة، جميع بالمرّة اي مرّةٍ بعد المرة. 🔹آنچنان پر شد فضاي سينه از دوست 🔹که فکر خويش گم شد از ضميرم 🌸 به مانند خزرجي است که عوسي مر عاشق باقي نگذارد و همه را به خاک و خون کشد حتي عاشقو معشوقي باقي نخواهد گذاشت تا جايي که عاشق پس از تام به مقام ولوج نمايد. تو اين همه را زير سَر عشق بين 🔹زحمت گل بلبل کشيدو حصلش را باد برد 🔹کوه بيستون را عشق کندو شهرتش فرهاد برد 🌸پس " " تعبيري است تسامحي چون تو فهميدي که عاشق، خود به دستِ خود تيشه به ريشه ي هستي خود ميزند و وار و مستانه قلم بدست ميگيرد و کوه انائيتش را از جا بر ميکند تا جايي که حتي عاشقو معشوقي نماند. 🔹تا چنانش به خود کند مشغول 🔹که به معشوق هم نپردازد 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ميگم چندروزه داري راه ميري؟ دو روز. از کدوم منطقه اي؟ ناصريه. از ناصريه ي بصره داري پياده ميري کربلا!رسيدي پيش اقا برا ما دعا کن. اين اشکهات پاکه حاجي، رسيدي پيش اقا برا ما دعا کن.. 🆔 @felhekmat
💠 تدریس به امر حضرت ولی عصر ارواحنا فداه : 🔹 مرحوم آیة الله العظمی شیخ محمّد علی اراکی فرمود: 🔸 آخوند ملاّ علی باذِنه‌ای (از شاگردان آیة الله آقا شیخ محمّد باقر اصطهباناتی شیرازی) از استاد نقل می‌کرد که ایشان فرمودند: 🔹 مدّتی در تهران ساکن بودم و به تدریس می‌پرداختم، فقط یک ساعت وقت داشتم که آن را هم برای تنّفس و استراحت گذاشته بودم. 🔸 روزی طلبه‌ای آمد و اظهار کرد: به من کتاب شفا درس بدهید. 🔹 من گفتم: در درس عمومی شرکت‌کنید. گفت: خیر! حتماً درس خصوصی می‌خواهم. 🔸 هرچه من اصرار کردم او حاضر نشد، سرانجام قبول کردم، ولی گفتم: من کتاب ندارم. گفت: مانعی ندارد، من یک کتاب دارم که یک شب پیش شما باشد و یک شب پیش من. 🔹 درس را شروع کردیم و مدّتی بدین منوال گذشت. یک روز که نوبت من بود و کتاب پیشم مانده بود، هرچه گشتم کتاب را نیافتم و پیش آن آقا شرمنده شدم. 🔸 او وقتی دید که کتاب نیست، رفت و برگشت و گفت: من می‌دانم کتاب کجاست؟ یک راست به سراغ بقچه‌ای رفت، آن را باز کرد و کتاب را از میان آن بیرون آورد و به من داد. 🔹 من در حیرت فرو رفتم و گفتم: موضوع چیست؟! 🔸 گفت: پیرمردی از اوتاد که خدمت امام عصر - ارواحنا فداه - مشرّف می‌شود در خرابه‌ای از خرابه‌های شهر تهران سکونت دارد و من از او موضوع را پرسیدم، وی گفت: ساعتی که تو پیش آن استاد درس می‌خوانی، ساعتی است که آقا آن را برای معاشرت با زن خود گذارده بوده، لذا آن زن از دست تو، که وقت او را گرفته‌ای، ناراحت شده و کتاب را در فلان بقچه مخفی کرده است. 🔹 گفتم: تو چگونه با این شخص آشنا شدی؟! 🔸 گفت: من مدّتی روحانی محلی بودم و از این طریق به ارشاد مردم می‌پرداختم، ولی پس از مدّتی احساس کردم که سوادم در مسائل اعتقادی کامل نیست و نمی‌توانم مردم را درست و صحیح هدایت کنم، لذا در مصرف سهم امام شبهه و شک کردم. روزی به مردم گفتم: اموال من از خانه و اثاث، همه مربوط به شماست، بیایید و آن‌ها را ببرید. 🔹 بعداز آن به تهران آمدم و مدّتی در کاروانسرایی سکونت کردم و نمی‌دانستم چه کنم، اتّفاقاً دهانم هم زخم شده بود و آن را بسته بودم. 🔸 تا این‌که یک روز شخصی ناشناس مرا به اسم صدا زد و گفت: فلان دوا را مصرف کن، دهانت خوب می‌شود. من آن دوا را تهیه کرده و مصرف کردم، دهانم خوب شد. 🔹 بعد به این فکر افتادم که این مرد چه کسی بود که از درد و اسم من اطّلاع داشت و داروی او مؤثّر واقع شد؟! 🔸 وقت دیگری او را ملاقات کردم و از او پرسیدم: شما کی هستید؟ 🔹 گفت: من با پیرمردی از اوتاد که با امام عصر - ارواحنا فداه - تماس دارد، مربوط هستم. 🔸 گفتم: از او بپرس یا مرا پیش او ببر که وظیفه من چیست؟ 🔹 گفت: به من گفته شده که فلانی یعنی تو جزو مجاهدین راه خدا هستی. 🔸و همچنین گفته شده که نزد محمّد باقر اصطهباناتی برود و الهیات شفا را نزد او بخواند، و در درس عمومی هم نرود، زیرا بعضی از افرادی که در آن درس شرکت می‌کنند فاسق هستند، با آنان هم ننشیند و چنانچه ضرورتی داشت که به درس عمومی برود، بیرون اتاق بنشیند و گوش کند. 🔹 مرحوم حاج شیخ محمّد باقر اصطهباناتی فرموده بودند: من به او گفتم: از آن پیرمرد بپرس که آیا من هم می‌توانم خدمت آن حضرت برسم یا می‌توانم از آن حضرت سؤالاتی داشته باشم. 🔸 جواب آورد: تشرّف نمی‌شود، ولی سؤالات را بدهید به من تا خدمت ایشان معروض بدارم. من هم سه سؤال کردم... جواب آمد... 🔹 آیة الله آقای مصلحی فرمودند: این داستان را مرحوم آقای سید محمّد علی سبط از مرحوم آیة اللَّه العظمی حاج شیخ محمّد حسین اصفهانی (شاگرد آیة الله اصطهباناتی)، و آیة اللَّه العظمی حاج آقا موسی شبیری زنجانی از مرحوم پدرشان با اندک اختلاف نقل کرده‌اند. 📚روزنه هایی از عالم غیب، آیة الله سید محسن خرازی. 📚نويسنده همين روايت را به اين سلسله: اقاي حشمت پور از ايت اللّه وحيد خراساني از ايت اللّه خويي از ايت اللّه محمد حسين غروي اصفهاني(معروف به کمپاني)، شنيدم. شايان ذکر است که آنچه نويسنده شنيده با آنچه نقل شد تفاوتها و بعضا اختلافات مهمي دارد. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠علت دعوت انبياء و ارسال رسل: 🔹با توجه به نکته ي موجود در سياهه ي سابق اشاره به علت دعوت انبياء با
💠 : ⚜((ليدخلنّهم مدخلا يرضونه و إنّ اللّه لعليم حليم))؛(حج،59)⚜ از همنشيني واژه علم و حلم ميتوان گفت که چون حق متعال علم به عين ثابت هر شخص دارد لذا بر وفق اقتضائات اعيان ثابته اشخاص با آنها مدارا ميکند و آنها را به مقامي که مرضيشان است داخل ميکند نه به مدخلي که مرضيّ است لذا فرمود يرضونه. چرا که سابقا عرض شد علم حق متعال تابع اعيان اشخاص است و هر شخصي معرفتي به اندازه خود را دارد که نميتوان بيش از آن را بر وي تحميل کرد. لذا فرمود:((نحن معاشر الأنبيا امرنا أن نکلم الناس علي قدر عقولهم))؛ که انبيا مامورند تنزل به رتبه وجودي ناس کنند و بر وفق اقتضائات تعين ناس با هر کدام از آنها برخورد کنند و اينگونه متحقق به صفت حلم گردند. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
lamaat%20-%20Fakhreddin%20Iraqi(1).pdf
438.6K
🔹 از ره. 🔸این کتاب در محضر ره نگاشته شده است. 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
🌸 #زمان_ظهور کي است؟ 🔰ظهور تمام انبيا دو مرحله اي بوده است: يک ظهور تدريجي و يک ظهور دفعي؛ ظهور حضر
💠 : 🔹سرشت وجودی آفتاب دائما بر نورافشانی و تابیدن است و در افاضه اشراقات بخل و امساکی ندارد. اگر حایلی در میان است، از ناحیه آفتاب و نور پر فروغ وی نیست،که اگر چنین بود ابدال و اوتاد را یارای زیارت آن ربا نبود. این ماییم که باید در مسیر انسان سازی قرار گرفته و خود را ارتقای وجودی دهیم و دو بال علمی و عملی خود را شکوفا کنیم تا از محضر الهی انسان کامل که مظهر اسم شریف شهید حق است استفاده کنیم، در غیر این صورت ولو این که علیه السلام ظهور یابند و در میان جمع مردم حاضر شوند و همه ایشان را ببینند، دیری نمی پاید که ما نیز به حضرتش عادت کرده و از آنچه در درون جانش است غافل می مانیم. معلوم میشود آن کسی که لیاقت دارد تا از محضر امام زمان بهره مند شود نیازی به حضرت ندارد، بلکه به واسطه ارتقای نفسانی خود از آن حضرت بهره میگیرد. اما در مقابل، آنکه در درون جانش اسباب شهود امام مطلق را فراهم نکرده است، ولو اینکه امام با بدن مبارکش حاضر شوند بهره کافی و لازم نخواهد برد؛ زیرا امام زمان علیه السلام انسان کاملی است که با ظهورش هفتاد و یک اسم از اسمای اعظم الهی که تا کنون فقط یکی از آنها ظهور پیدا کرده است قیام خواهد کرد و ما باید آنچنان خود را آماده کنیم که بتوانیم هر وقت اراده کردیم در محضر مظهر تامه کریمه "لوانزلنا هذا القرآن علی جبل لرأیتهُ خاشعاً متصدعا من خشیة الله" قرار بگیریم و از آن حضرت استفاده علمی و معنوی ببریم. ⭕️بیانات استاد حفظه 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
شیخ محمد حسین زاهد (ره).pdf
821.4K
🔹 مروري بر احوال و زندگينامه اعلي اللّه مقامه الشريف. 🆔 @felhekmat
💠 : 🔹بدانكه اهل تصوّف عبارت از آن است كه روح در حال صحّت و بيدارى از بدن سالك بيرون آيد، و احوالى كه بعد از مرگ بر وى مكشوف خواست گشت، اكنون پيش از مرگ بر وى مكشوف گردد و بهشت و دوزخ را مطالعه كند، و احوال بهشتيان و دوزخيان را مشاهده كند، و از مرتبه به مرتبه رسد، و هرچه دانسته بود، ببيند. 🔸اين سخن را كسى فهم كند و يا درآرد كه وقتى ازين معنى بويى به مشام او رسيده باشد. 🔹و روح بعضى يك روز در آسمانها بماند و گرد آسمانها طواف كند، و آنگاه به قالب آيد، و روح بعضى دو روز بماند، و روح بعضى سه روز، و روح بعضى زياده ازين بماند. تا به ده روز و بيست روز و چهل روز ممكن است كه در آسمانها بمانند. 🔸شيخ ما مىفرمود كه روح من سيزده روز در آسمانها بماند، آنگاه به قالب آمد. و قالب درين سيزده روز همچون مرده افتاده بود و هيچ خبر نداشت. و ديگران كه حاضر بودند گفتند كه سيزده روز است قالب تو اينچنين افتاده است. و عزيزى ديگر مىفرمود كه روح من بيست روز بماند آنگاه به قالب آمد. و عزيزى ديگر مىفرمود كه روح من چهل روز بماند آنگاه به قالب آمد. و هرچه درين چهل روز ديده بود، جمله در ياد او بود. 📚الإنسان الكامل(نسفى)، ص۱۵۶ و 155. 🔹 ‏اش را در چندين سروده، و آن را از جهان لا ريبى براى ما خاك‏نشينان تحفه و ره‏آورد آورده است‏... 📚مشارب الأذواق، سيد على همدانى‏، ص9 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat