💠 #خلع_بدن:
🔹بدانكه #عروج اهل تصوّف عبارت از آن است كه روح #سالك در حال صحّت و بيدارى از بدن سالك بيرون آيد، و احوالى كه بعد از مرگ بر وى مكشوف خواست گشت، اكنون پيش از مرگ بر وى مكشوف گردد و بهشت و دوزخ را مطالعه كند، و احوال بهشتيان و دوزخيان را مشاهده كند، و از مرتبه #علم_اليقين به مرتبه #عين_اليقين رسد، و هرچه دانسته بود، ببيند.
🔸اين سخن را كسى فهم كند و يا درآرد كه وقتى ازين معنى بويى به مشام او رسيده باشد.
🔹و روح بعضى يك روز در آسمانها بماند و گرد آسمانها طواف كند، و آنگاه به قالب آيد، و روح بعضى دو روز بماند، و روح بعضى سه روز، و روح بعضى زياده ازين بماند. تا به ده روز و بيست روز و چهل روز ممكن است كه در آسمانها بمانند.
🔸شيخ ما مىفرمود كه روح من سيزده روز در آسمانها بماند، آنگاه به قالب آمد.
و قالب درين سيزده روز همچون مرده افتاده بود و هيچ خبر نداشت. و ديگران كه حاضر بودند گفتند كه سيزده روز است قالب تو اينچنين افتاده است. و عزيزى ديگر مىفرمود كه روح من بيست روز بماند آنگاه به قالب آمد. و عزيزى ديگر مىفرمود كه روح من چهل روز بماند آنگاه به قالب آمد. و هرچه درين چهل روز ديده بود، جمله در ياد او بود.
📚الإنسان الكامل(نسفى)، ص۱۵۶ و 155.
🔹 #ابن_فارض #قصيده_تائيه اش را در چندين #خلع_بدن سروده، و آن #باكوره_غيبى را از جهان لا ريبى براى ما خاكنشينان تحفه و رهآورد آورده است...
📚مشارب الأذواق، سيد على همدانى، ص9
#خلع_بدن
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠دوام فيض و #عدم_دوام_مستفيض:
🔹قلت فإني رأيت في واقعتي ( #عروج) شخصا (#ادريس ع) بالطواف أخبرني أنه من أجدادي و سمّي لي نفسه فسألته عن زمان موته فقال لي أربعون ألف سنة فسألته عن #آدم _لما تقرر عندنا في التأريخ لمدته_؛ فقال لي: عن أي آدم تسأل؟ قلت:عن #آدم_الأقرب؛ فقال:صدق إنني نبي الله و لا أعلم [أري/رأي] للعالم مدة تقف عليها بجملتها إلا أنه بالجملة لم يزل خالقا و لا يزال دنيا و آخرة؛و #الآجال_في_المخلوق بانتهاء المدد لا في الخلق فالخلق مع الأنفاس يتجدد...؛انتهي ما اردناه من نقل کلامه.
🔸در واقعه ای شخصی را در طواف دیدم که به من خبر داد از اجداد من بوده است و نامش را به من گفت از زمان وفاتش پرسیدم در جوابم گفت چهل هزار سال پیش از این بوده پس او را از مدت آدم پرسیدم به من گفت از کدام می پرسی از آدم اقرب؟ گفت تصدیق کن که من یکی از پیامبرانم و برای عالم مدت نمی شناسم که آغاز زمان باشد و در آنجا بیاستم و سپس از آنجا شروع کنم بدان که خدای سبحان همیشه خالق بوده است و همواره دنیا و آخرت خواهد بود مدت برای مخلوق است نه در خلق و آفریدن چه این که خلق با انفاس دمبدم پدید می آید... .
📚الفتوحات،باب867. 📚رسالة في #الحدوث ( #حدوث_العالم)،فصل5،ص66
#حرکت_جوهري #تجدد_امثال #دوام_فيض #حضرت_آدم #خلقت #ابتداي_خلقت #آفرينش #حدوث_عالم #طرح_درس #عرفان
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
#تشبيه_در_عين_تنزيه 💠 #سوال: آيا اضافه ي بيت و ورح به خداوند متعال اضافه ي تشريفي است يا واقعيت دار
💠 #جبر_تفويض:
🔹در مبحث #جبر_و_تفويض و #الامر_بين_الامرين به چند وجه ميتوان اين مسئله را مورد بحث قرار داد.
يکي آنکه آيا اين مسئله در کليه مظاهر خلقيه و موجودات خارجيه از ارواح و عقول و حقايق برزخي و نفوس انساني و حيواني و افاعيل صادره ي از جميع صور نوعيه اعم از جماد و نبات و حيوان و انسان، قابل طرح و بحث است، چه آنکه افاعيل صادره ي از مظاهر خلقيه داراي دو جهت است، #جهت_اطلاق و #جهت_تقييد؛ از جهت اطلاق وجود مطلقا از صقع بوبي است و ((قل کل مِن عنداللّه)) شاهد مدعاست و حتي شامل #قوابل_امکانيه ( #اعيان_ثابته) در #حضرت_علميه نيز ميشود که ((القابل لايکون الا من فيضه الاقدس)) و وجود ساري در مظاهر ناشي از سريان فيض مقدس است.
اما از جهت تقييد هر فعلي مستند به فاعل خود است و هر مظهر وجود و آثار مترتبه ي بر آن را بخود مقيد ميسازد و از طرق وسائط منتهي بحق ميشود؛ چه آنکه هيچ ذي شعوري افاعيلي را که بايد فاعل مباشر آن افاعيل، اجسام و طبايع متحرک و سيّال و متغير باشد، بحق مستند نمينمايد، چه آنکه آکل و شرب و تبريد و تسخين و سکون و حرکت و افاعيل صادره ي از انسان که #فاعل_مباشر آن قواي بدنيه است، از خواص اجسام و صور منغمر در ماده و نفوس متعلق به ماده ميباشد.
🔸بناءً علي ما حقّقناه، در مقام، فرق [فرقي] بين موجود صاحب #اراده و #قدرت و حيات و موجود فاقد اراده و حيات نميباشد؛ و حق اول بحسب مقام ذات و غنائه الذاتي و مقام #لاتعين_صرف منزه است از مصدريت #افاعيل_مقيده مستنده باعيان و حقايق نازله ي در مراتب امري و خلقي، و در #مقام_ظهور و تجلي و سريان در #مظاهر_خلقي، "عين هر شي" و اثر مترتب بر هر شي بوجه اطلاق بر وي مترتب است.
📚استاد #سيد_جلال_الدين_آشتياني
#طرح_درس #جبر_و_اختيار #جبر_و_تفويض #عرفان #اراده #اختيار #جبر_يا_اختيار
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 #يکرنگي :
کافران را دوست ميدارم، از اين وجه که دعوي دوستي نميکنند.
ميگويند:آري کافريم، دشمنيم.
اکنون دوستيش تعليم دهيم، يگانگيش بياموزيم.
اما اينکه دعوي ميکند که من دوستم و نيست، پر خطر است.
📚مقالات شمس تبريزي، دفتر اول.
#صدق #نفاق
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠هجوم لشکر حُسن #معشوق به صفات وجودي #عاشق: 🌸شهسوار #عشق، چون خواهد که مملکت وجود عاشق را مرکز رايا
💠 #سریان_عشق:
🔹عشق در همه ساری ست ناگزیر جمله ی اشیاست، و کیف تنکر العشق و ما فی الوجود الا هو، و لو لا الحب ما ظهر ما ظهر، فبالحب ظهر الحب سار فیه، بل هو الحب کله (چگونه حقیقت عشق را منکر میشوی در حالی که در وجود جز آن نیست، و اگر #عشق نبودی آنچه که ظاهر گشته، عیان و نمایان نشدی، پس آنچه پیدا شده به عشق است که ظاهر گشته، و عشق در آن سریان دارد، بلکه آنچه پیداست جملگی عشق است.)، ذات محب ، و عشق او ، محال است که مرتفع شود بلکه تعلق او نقل شود از محبوبی به محبوبی دیگر..
نقل فوادک حیث شئت من الهوی
ما الحب الا للحبیب الاول
🔸قلبت را از روی عشق به هر جا که میخواهی بگردان، که عشقی جز (عشق به) معشوق اول (ذات احدیت حق تعالی) نیست.
🔹هر که را دوست داری او را دوست داشته باشی و به هر چه روی آوری ، روی به او آورده باشی، اگر چه ندانی..
میل خلق جمله عالم تا ابد
گر شناسند و اگر نه سوی توست
جز تو را چون دوست نتوان داشتن
دوستی دیگران بر بوی توست
🔸غیر او را نشاید که دوست دارند بلکه محال است، زیرا که هر چه را دوست دارند بعد از #محبت_ذاتی که موجبش معلوم نبود، یا بهر حُسن دوست دارند یا بهر احسان، و این هر دو غیر او را نیست.
🔹الا آن است که پرده ی اسباب و چهره ی احباب محتجب است، نظر مجنون هر چند که بر جمال لیلی ست، اما لیلی آینه ای بیش نیست، و لهذا قال: من عشق و عف و کتم ثم مات، مات شهیدا( کسی که عاشق شد و خود را نگهداشته و عفیف ماند، و (عشق و راز خود را ) کتمان کرد، و آنگاه مُرد، شهید مرده است).
🔹نظر مجنون از حسن لیلی بر جمالی ست که جز آن جمال همه قبیح است و اگر چه مجنون آن را نداند. ان الله جمیل، غیر او را نشاید که جمال باشد.
آن را که به خود وجود نبود
او را ز کجا جمال باشد؟؟
🔸اوست که به چشم مجنون نظر به جمال خود میکند در حسن لیلی، و بدو خود را دوست میدارد.
مرد عشق تو هم تویی که تویی
دائما بر جمال خود نگران
🔹 پس بر مجنونی که نظرش در آینه ی دوست بر جمال مطلق بود قلم انکار نرود، که نظرش در آینه ی حسن لیلی بر جمال مطلق آید.
📚 #لمعات (لمعه ی هفتم)
#فخرالدین_عراقی
_____________________________________
🔰اقول:
#عشق مطلقا تکرار ناپذير است؛ و بعد از اسقاط اضافات (که بواسطه ي تعالي و تصاعد #عاشق_صادق حاصل ميشود) وصول به معشوقه ي حقيقي از تعين ناسوتيه معشوقه ي مجازي ممکن است و اين است معناي #نقل_محبت از محبوبي به #محبوب ديگر(أي #محبوبه ي حقيقي و نقل از #مجاز به حقيقت)؛ آري عنت الوجوه للحي القيّوم...
#عشق_مجاز #المجاز_قنطرة_الحقيقة
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠مسئله #توحيد و #قرائتهاي_گوناگون:
🔹 #مشاء متاخر(ابوالبرکات/فخررازي):
قائل به تباين به تمام ذات بين موجودات بودند که اين ديدگاه مستدعي #اصالت_الماهيه و حقيقي بودن #کثرت و اعتباري و انتزاعي بودن وحدت است؛ که منجر به #وحدت_عددي ميگردد. اين ديدگاه که مشهور به #تشکيک_عامي است نافي توحيد است، چه رسد به تفريد و وحدت شخصي وجود.
🔹 #مشاء_متقدم و قول مياني صدرا:
ملاصدرا در قول مياني وحدت و کثرت را حقيقي معرفي ميکند به اين بيان که رجوع کثرت به وحدت است و اساسا وجود واحد را #ذومراتب و #مشکک معرفي ميکند و قول مشاء متقدم هم به تصديق صدرا و به قرينه ي فهم عرفا از کلام ابن سينا همين بوده. اين قرائت معروف به #تشکيک_خاصي ميباشد و اگرچه به قول عرفا نزديک و مرقات فهم وحدت شخصي است اما اختلافاتي هم با آن دارد.
🔹قول نهايي صدرا و مختار عرفا:
عرفا قائل به #وحدت_شخصي وجود هستند و کثرت را مطلقا اعتباري ميدانند در اين قول تشکيک در متن وجود راه ندارد بلکه #تشکيک_در_مظاهر وجود مطرح است لذا وجود را #ذومظاهر ميدانند نه ذومراتب و اين قول مشهور به #تشکيک_خاص_الخاصي ميباشد.
📋نکته:
در #تشکيک_عامي چون کثرت حقيقي و وحدت اعتباري ميباشد لذا قدر مشترکِ دو مصداق در مفهومي مشترک که خارج از دو مصداق است گرفته ميشود. اما در تشکيک خاصي چون وحدت و کثرت هر دو حقيقي "عنوان ميشوند" لذا قدر مشترکِ بين دو شي بايد عين همان دو شي باشد(که اين تناقض ميباشد)نه خارج از آن دو؛ وگرنه تشکيک، عامي خواهد بود.
📋نکته:
#علامه_طباطبايي نه در #بداية_الحكمة و نه در #نهاية_الحكمة حتي يک دليل در اثبات اين امر (تشکيک خاصي يا وجود ذومراتبي) نمياورند. اين قول زيبا ولي بي دليل، مخالف واقع و خلاف عقل است.
#طرح_درس #فلسفه #مسئله_توحيد #عرفان #تشکيک #وجود_ذومراتب #وجود_ذومظاهر
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
#تشبيه_در_عين_تنزيه 💠 #سوال: آيا اضافه ي بيت و ورح به خداوند متعال اضافه ي تشريفي است يا واقعيت دار
💠موضوع علم #عرفان و #فلسفه:
🔹 #اشکال:
به تصريح #ابن_سينا در #الهيات_شفا #موضوع_علم_فلسفه #موجود_بما_هو_موجود ميباشد؛ و اين امري است که بين تمام #مقولات مشترک است. لذا کأنه مقولات مندمج تحت موجود بما هو موجود ميباشند. و به اين ترتيب نميتوان ادعا کرد که تنها #موضوع_علم_عرفان به نحو لابشرط مقسمي، ديگر علوم را اندماجا در خود دارد، بلکه #فلسفه هم همينطور ميباشد.
🔸 #پاسخ:
موجوديتِ مشترکي که موضوع علم فلسفه است گرچه شامل همه ي مقولات از اين حيث که عارض بر آنهاست ميشود؛ لکن خصوصيت هر مقوله داخل در موجوديت، که موضوع علم فلسفه است، نميشود. به بيان ديگر موجوديت، عين حيثياتِ مقوله نيست. در حاليکه مفاد #لابشرط_مقسمي اين است که حيثيات مقوله، در عين غيريت داشتن از آن، "عين خصوصيات و نفسِ حيثياتش" باشد.
#طرح_درس #تشبيه_در_عين_تنزيه #عرفان #فلسفه #صمد
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠آيا ميتوان گفت #عرفان_نظري يک علم است؟
🔹 #اشکال:
در هر علمي از #عوارض_ذاتي موضوع آن علم بحث ميشود(نه خوده موضوع). تعريف مشهور از #عرض_ذاتي اين است که ((ما يلحق الشي لذاته و ما يلحق الشي لما يساويه)). اما براي #حق که #لابشرط_مقسمي است، عرض ذاتي نميتوان فرض کرد چون که يا بايد لحوق پيدا کند و يا اينکه بايد امري مساوي با آن باشد و حال اينکه غير از او چيزي نيست! پس عرفان نظري علم نيست.
🔸 #پاسخ:
در هر عامي نسبت به اجزائش دو جهت مطرح ميشود؛ يکي جهت شموليت و ديگري جهت ملحوقيت. اما جهت ملحوقيت که محل اشکال است در #علم_عرفان بگونه اي است که لواحق متشرح از "صقع وجود لابشرط مقسمي" است.
🔸 #پاسخ ديگر برپايه #معرفت_نفس:
نسبت لابشرط مقسمي به اجزائش کأنه نسبت نفس به قوا ميباشد که (( #النفس_في_وحدتها_کل_القوا)) و قوا خارج از وجود لابشرط مقسمي #نفس نيست که توهم شود لحوقشان موجب محدوديت در وحدت نفس شود، بلکه همه شأني از شئونات نفس اند.
⭕️فثبت که عرفان نظري علم است.
#طرح_درس #موضوع_علم #عرفان #علم_عرفان_نظري #لابشرط_مقسمي
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠آيا ميتوان گفت #عرفان_نظري يک علم است؟ 🔹 #اشکال: در هر علمي از #عوارض_ذاتي موضوع آن علم بحث ميشود
💠 #نقدِ پاسخ استاد جوادي آملي به اشکال سابق:
🔹پاسخ #استاد_جوادي_آملي:
((خصوصيات اين امور جزئيه که لاحق بر آن امر کلي اند از دو حال خارج نيستند؛ يا از صميم آن موضوع کلي برخواسته اند و خارج محمول اند، در اين صورت داراي مصحح حمل بوده و قابل اقامه ي برهان اند. يا اينکه بيگانه ي از موضوع بوده و محمول بالضميمه اند))؛( #عين_النضّاخ،ج1،ص181).
🔸 #نقد پاسخ استاد:
اولا استاد جوادي خلط بين عرض و عرضي کرده اند؛مقسم #محمولات_من_صميمه و #محمولات_بالضميمه #عرضي که در مقابل #ذاتي_باب_ايساغوجي است، ميباشند. حال اينکه #تعينات_اسمائيه عرضي براي محمول نيستند تا آنها را من صميمه بدانيم. ثانيا مبناي استاد در تعريف #عوارض_ذاتيه اين است که محمولِ من صميمه باشند؛ که اين مطلب هم خالي از اشکال نيست. زيرا عوارض ذاتيه همواره محمول من صميمه نيستند که عرضي للموضوع باشند، بلکه شايد ذاتي للموضوع باشند. لذا تعريف عوارض ذاتيه به محمول من صميمه تعريف به اخص است نه مساوي.
#طرح_درس #عرفان #علم_عرفان_نظري #عوارض_ذاتي #عرضي #عرض_ذاتي #محمول_من_صميمه #محمول_بالضميمه #لطائف_عرفان #نقد #استاد_جوادي_آملي
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
هدایت شده از Aminikhaah
💠 حسن عباسی ، متهم به "نشر اکاذیب" و "توهین به رییس جمهور" بود. که بابت "توهین" محکوم شد و از اتهام "کذب و بهتان" تبرئه شد.
عباسی مدعی بود "روحانی" در زمان جنگ با اسرائیلی ها مذاکره کرده. و عجیب اینکه این سخن او "نشر اکاذیب" تلقی نشده!
با این حساب ، به دلالت التزامی ، جرایمی چون اخلال در امنیت ملی و خیانت ، برای آقای رییس جمهور قابل ادعا و پیگیری خواهد بود.
✅ @Aminikhaah