السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_(س)
زینب به پدر زِ پیرهن می گوید
از زَخم و کبودی بدن می گوید
از ظرف پر از آب حسین در خواب و
کابوسِ شبانه ی حسن می گوید
گوید که مزن به موی زینب شانه
از دست شکسته روی تن می گوید
از ضرب غلاف و قنفذ و یاس نبی
از حمله ی عده ای به زن می گوید
از زخم زبانِ دشمنانِ مولا
از خانه نشینی اش سخن می گوید
---------
شد لحظه ی پر کشیدن یاسِ کبود
هر قطره اشکش از مَحَن می گوید
از تاج سرش علی،ولی شیرخدا
از کینه ی شومِ اهرمن می گوید
از غربت ماه با دو دستِ بسته
مظلومیتِ کمر شکن می گوید
از زینب و از اسارت اهل حرم
از حرمتِ باغِ نسترن مي گويد
از کرب و بلا و مقتلِ غرق به خون
از جسمِ شهیدِ بی کفن می گوید
#سادات_حسینی_زاده_سایه
#عضوکانال
#فاطمیه
@golchine_sher
امشب همه جا مرثیه ی یا زهراست
در محشرِ خانه ی علی عاشوراست
قرآن علی به آسمان کرده صعود
گویی شب قدر است که اینجا احیاست
از سوز تو سینه ی علی می سوزد
داغ تو همیشه روی قلب باباست
ای ماه غریبِ لب فرو بسته ی من
اندوهِ تو آیه آیه بر جان گویاست
هرچند علی به راز تو لب نگشود
قبر تو به سینه ی پیمبر پیداست
مجنون تواَند عاقلان بی وقفه
در نقل هزار و یکشب ات صد لیلاست
واجب شده بر علی نماز آیات
از ماه گرفتگی که در آن سیماست
آنقدر که موج می زنی در چشم اش
در رگ به رگش جوش و خروش دریاست
از رفتن تو چشم جهان می گرید
کار دل اهل دل فقط واویلاست
هر قدر بجوشد، دلِ خون از دریا
آرام نگردد، که غم تو عظماست
تفسیر قیامتی و مضمون معاد
در سوره ی چادر تو آیات خداست
می سوزی و خاموش به خود می پیچی
درد تو غریبیِ ولایت ، مولاست
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
اشک در چشمهای رود افتاد، آه از سینه ها فرود افتاد
اینکه بانوی آب و آیینه، بینِ دیوار و در کبود افتاد
غم ِاز دست دادن طفل و، غمِ سنگینی نبودِ پدر
آه از غربتی که فاطمه دید، آه از چشمهای خیره به در
میخ ها شاهدند بانو جان، در و دیوار راوی دردند
گریه دارد صبوریت خاتون، این جماعت عجیب نامردند
روی دستانِ ماه میبردند، مادری را که زود پر پر شد
عطرِ ریحانة النبی پیچید، داغِ او در گلوی حیدر شد
مادری را که دخت ِخاتم بود، بوسه بر دست و پای او کم بود
مادری را که کوثرش خواندند، سَرورِ بانوانِ عالم بود
فاطمیه دو بار احیا شد، تکیه و روضه را علم کردند
عده ای هم کنار هیئت ها، نذر دادند و چای دم کردند
مرقدش تا همیشه مخفی ماند، چشم یک عالم از فراقش تر
کاش در کوچه دستِ نامحرم چادرش را نمیکشید از سر
#صفیه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
به روی صفحهی خالی شب سیاه کشید
مرا ستاره تورا هم شبیه ماه کشید
اگرچه روشن و زیبا تو را تداعی کرد
برای آن شب تاریک، اشک و آه کشید
نبود کاش چنین صحنه ای مقابلمان
چه تلخ راند قلم را چه بیپناه کشید
کشید یاس کبودی میان شعله غم
برای غنچه همراش قتلگاه کشید
کمی میانه صفحه کشید چشمانی
وکودکان پریشان بیگناه کشید
سکوت کرد غریبی که مرد میدان بود
برای درد دلش نیز قعرچاه کشید
صدای هق هق نقاش درفضا پیچید
دگر نه تشت کشید و نه خیمهگاه کشید
#زینب_عدالتیان
#عضوکانال
@golchine_sher
رزق شیعه است که بانوی جهان شد یارش
هر که با اوست نباشد گره ای در کارش
حب او حبل متین است و شود اهل نجات
آن که بگرفته به کف رشته ای از دستارش
خادم درگه آن یاس کبودیم همه
او که دارد به دل خود غم خدمتکارش
ای که از کوچه ی معشوقه ما می گذری
باخبر باش تو از میخ در و دیوارش
بشکست آینه نور نبی(ص) در کوچه
مجتبی (ع)با خبر است از همه ی اسرارش
با همه بی کسی اش بود هوادار علی(ع)
غم تنهایی حیدر بدهد آزارش
فاطمیه شده آغازگر عاشورا
مانده این زینب(س) وآن حادثه ی دشوارش
#محمد_حسین_بنی_اسدی
#عضوکانال
@golchine_sher
بسم الله الرحمن الرحیم
رونق
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
بعد از تو خانه دیگر از رونق میافتد
چون خانهی بیمادر از رونق میافتد
باتو به هرترتیب رونق دارد، اما
تو میروی و آخر از رونق میافتد
هم خانهی حیدر ندارد بیتو لطفی
هم خانهی پیغمبر از رونق میافتد
بعد از فدک اهل ریا فهمیده بودند
با خطبههایت منبر از رونق میافتد
درد عجیبی نیست این خانهنشینی
چون مرغ بیبالوپر از رونق میافتد
حال علی آیینهی بیماری توست
بیتو جهان حیدر از رونق میافتد
بیمار باشی خانهات رونق ندارد
اما نباشی بدتر از رونق میافتد...
#مجتبی_خرسندی
#عضوکانال
@golchine_sher
السلام علیکِ یا صدیقة الشهيده
#یا_فاطمه_زهرا
نُه سال با تو شد سپری روزگار من
تنها تو بوده ای همه جا غمگسار من
نُه سال با تو زندگی ام عاشقانه بود
من مرد خانه بودم و تو خانه دار من
ناراحتی من همه این است ؛ می روی
خوشحال می شوم نروی از کنار من
از آن زمان که خورد به بازوی تو غلاف
خانه نشین شده به خدا ذوالفقار من
هر روز گریه گریه فقط گریه کار تو
هر روز گریه گریه فقط گریه کار من
باشد برو ! " ز خاطر من که نمی رود
نه سال با تو شد سپری روزگار من "
#محمدحسن_بیات_لو
#عضوکانال
@golchine_sher
گلی که، زینت عرش خدا بود
صفای روح و جان مصطفا بود
زدند آن مردمان زخمی به جانش؛
به روی گل مگر سیلی روا بود؟!
________________________________
به شب ها ناله تا وقت سحر داشت
گلی که پرتوِ روی قمر داشت
شده حک بر درِ باغ ولایت:
مگر گل طاقت دیوار و در داشت؟!
#غلامپور_دهسرخی
#عضوکانال
@golchine_sher
از زمین پل بسته شور گریه تا هفت آسمان
اشک غم می بارد از دریای چشم خاکیان
بعد پیغمبر چه آمد بر سر یاس علی
ازچه روگردید سروِ قامت زهرا کمان
یا رسول الله شاهد باش بعد از رفتنت
سوختند آیات حق را این به ظاهر مردمان
فضّه، یاری کن که برخیزد، دوباره فاطمه
نیست دیگر در تن مجروح گل تاب و توان
بس ستم دیده است، گل در عمر هجده ساله اش
در بهار عمر او پیچیده آوای خزان
ذاکری، با گریه می گفت ای امان ای روزگار
سوخت بین شعله های فتنه باغ و باغبان
می برد بر دوش خود حیدر عزیز خویش را
نیمه شب سمت مزاری بی چراغ و بی نشان
#علی_اصغر_شکفته
#عضوکانال
@golchine_sher
بستـه بـا جــان پیـمبــر بــود جـــان فـاطمـه
روشـن از مِهــر علـی بــود آسمــان فاطمه
تـازه میشد از دَمش روح و روان عرشیان
فـرشیـــان را رزق لطــفِ بیکـــران فـاطمـه
تا دهد برکت خـدا بر نسل پاک مصطفی
هدیه داده چشمهی گوهر فشان فاطمه
عقل مـا از درک و فهم لیله القدر
عاجز است
نـاتــوان است از مقــامــات نهـــان فـاطمـه
آه زان میخِ در و دیــوار و خیـل دشمنـان
سـوزش شـلاق و جســـم نـاتــوان فـاطمـه
آتش بغضِ غـدیـر و کینـهی بـدر و احــد
شعلــه ور گــردیـد و زد بـر آشیــان فاطمه
بشکند دستیکه زد سیلی بهزهرای بتول
شَل شـود پـایی کــه زد بـر آستان فـاطمه
داشت از تیـغ علـی دشمـن خیال راحتی
خواست تا خامـوش گـرداند زبان فاطمه
حزن جانکاهی به عمق دیدگان حیدر است
کیـن چنیـن افتـاده از پـا قهـرمان فـاطمه
مـاه از آه علـی فهمیـد و چـاه از نـالهاش
آمـــده در گلـشـن طــــاهــا خـــزان فـاطـمـه
خاک نمناک است از اشک ملائک گوشدار
روز و شب جبریل گشته نوحهخوان فاطمه
خـواهـد آمــد طـالـب مقتـول دشت کـربلا
بــاز گیـــــرد انتـقــــــام از قــــاتـــلان فـاطـمـه
در عـــزای او روان گـــــردیـد اشــک بهنیـا
شــد ضــریـح قبــر بینـام و نشـان فاطـمه
#جعفر_محمدی_هیدجی_(بهنیا)
#عضوکانال
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
با سلام خدمت اعضای محترم کانال امروز به احترام شهادت حضرت فاطمه س اشعار فقط در مدح و مرثیه ی اهل بیت ع بارگزاری خواهد شد
از همراهی شما سپاسگزاریم
@golchine_sher
يوم #اعطاء_القمیص
روزی که حضرت زهرا(س) پیراهن مبارک اباعبدالله الحسین (ع) را به حضرت زینب(س) به امانت سپردند
آن زمانی که سخن از خلقت آدم نبود
هیچ چیزی در زمین و آسمان ها هم نبود
نه ، فراتر ، صحبت از پیدایش عالم نبود
غیر نور اهلبیت و حضرت خاتم نبود
صحبت از آن بود ، آنی که وجودش نور بود
یعنی آن پیراهنی که تار و پودش نور بود
شرح این پیراهن از آن روز مثل راز شد
عقل عاجز ماند؛ از حیرت دهانش باز شد
راه توبه از زبان جبرئیل ابراز شد
روضه های "حاء و سین و یاء و نون" آغاز شد
بوده بی شک از نگاه لطف فرزند بتول
توبه ی آدم اگر آن روز گردیده قبول
از کراماتش گره از کارها وا میشود
با توسل بر نخش، یعقوب بینا میشود
حضرت ایوب هم با آن مداوا میشود
آتش نمرودیان " بَرْدًا سَلَاما " میشود
پس برای حضرت یونس حقیقت روشن است
او حیات خویش را مدیون این پیراهن است
در بیانش"دست ما کوتاه و خرما بر نخیل"
وقت توصیفش زبانش مانده قاصر جبرئیل
بسته بودند انبیا بر تار و پود آن دخیل
حافظ موسی کلیم الله شد در رود نیل
وصف آن را گفته اند انجیل و تورات و زبور
از دلِ امواجِ طوفان نوح را داده عبور
##
می نشیند دختری با اشک پیش مادرش
پیرهن را میدهد مادر به دست دخترش
بر لبش جاریست گویا حرفهای آخرش
"دخترم!یادت بماند بوسه روی حنجرش
گرچه در ظاهر کنار بچه هایم نیستم
غم مخور،آن روز من هم روی تل می ایستم
چون کمانداری که از چله رها کرده است تیر
خطبه هایت را بخوان در شام با لحن امیر
میشوند از خطبه هایت دشمنانش سر به زیر
زینبم! از گرگها پیراهنش را پس بگیر
چاره این کار را جز در شکیبایی نبین
زینبم! کربُبلا را غیر زیبایی نبین "
در روایات است وقتی ماه ماتم میرسد
مادرش زهرا دوباره با قدی خم میرسد
از دل افلاک چاووش محرم میرسد
آه! دارد نوبت تعویض پرچم میرسد
پرچم ماه عزا در عرش این پیراهن است
حضرت زهرا برایش اولین سینه زن است
داغ عاشورای او بر دل اگر مانده هنوز
غم مخور! تاریکی شب را سحر مانده هنوز
چون برای انتقامش یک نفر مانده هنوز
پس صبوری کن که هنگام ظفر مانده هنوز
آن قمیصی که پناه اهل محشر میشود
بر تن مهدیِ زهرا دیدنی تر میشود
#عباس_جواهری_رفیع
#عضوکانال
@golchine_sher
آه از این روزگارِ بعد از تو
از خزان و بهارِ بعد از تو
آه از این آشیانهی خالی
خانهی پرغبارِ بعد از تو
رفتی و سوز رفتنت زده است
شعله در شام تارِ بعد از تو
رفتی و در فراق تو چه کنند
مردمِ سوگوارِ بعد از تو
همدم باوفا خداحافظ
سدرهالمنتهی خداحافظ
دلم از درد رفتنت خون است
چشم من چشمه نیست جیحون است
بیتالاحزانِ من همین خانهست
که پس از رفتن تو محزون است
آه لیلا پس از تو واویلا
که جنون در پی تو مجنون است
کو که دستاس را بچرخاند
دستهایی که از تو ممنون است
دفن کردم تو را و چرخِ کبود
طاق ویرانه از تو وارون است
همدم با وفا خداحافظ
آیهی والضحی خداحافظ
#مهتا_صانعی
#عضوکانال
#حضرت_مادر
#فراق
@golchine_sher
تو را شکسته نوشتم به درد ، پهلویم
به صورت خط اشکی که مانده بر رویم
نشاند داغ تو را شعر در برابر من
شکست بین همین بیت تازه ابرویم
تو را نوشتم و بغضی به سینه باز نشد
و کج شد از اثر مشت ها النگویم
نداشت قبر غریبت مزار تا بروم
به شانه مویه کنم با تمام گیسویم
نداشت قبر غریبت مزار تا ببرم
چراغ را به شب بی پناه سوسویم
نداشت قبر غریبت مزار تا ازتو
سراغ خانه بگیرد دل پرستویم
نگاه کن که دگر گم نمی شوم بانو
که حرز نام تورا بسته ام به بازویم
چقدر در که بدون تو وا نشد هرگز
چقدر راه که بگشوده ای فرارویم
تو را نوشتم و عطر محمدی آمد
چقدر وا شده طبعم چقدر خوش بویم
اجازه دادی با روضه ی تو شعر شوم
و بین گریه غزل هایی از تو را گویم
خدا سروده تو را ،سرّ مستجاب دعا
من این مغازله را پهلوی تو می جویم
مخاطب همه ی عاشقانه های علی
معطر از تو شده این چکامه بانویم
خدا کند که به روز حساب از این وزن
به حب فاطمه سنگین شود ترازویم
#الهه_بیات_مختاری
#عضوکانال
#فاطمیه
#مادر
@golchine_sher
دوبیتی های زهرایی
نه از آبی دریا می نویسم
نه از پاکی گل ها می نویسم
برای همدم تنهایی خود
نمی از داغ زهرا می نویسم
🌹
گُلش بوی گِل تسبیح می داد
دلش آیینه را تلمیح می داد
تمام شهر اگر هم دوست بودند
علی را بر همه ترجیح می داد
🌹🌹
دل از سوز غریبی سوخت آن روز
تمام روح بی بی سوخت آن روز
چنان آتش به خانه زد که محسن
همان قرآن جیبی سوخت آن روز
🌹🌹🌹
غمش را بین دلها پخش کردند
کمی از داغ زهرا پخش کردند
به امید شفای زخم مادر
برایش نان و خرما پخش کردند
🌹🌹
شب تاریکه و بارون می ریزه
غریبی از سر ایوون می ریزه
نمی دونُم چرا هر چی بدن رو
می شوره باز از آن خون می ریزه
🌹🌹🌹🌹
تسلای دل بابا بگویید
غریبم وا غریبم وا بگویید
به جای ذکر تشیع جنازه
فقط آهسته یا زهرا بگویید
🌹🌹🌹🌹
از امشب داغ مولا بیشتر شد
شبش با غربت زهرا بسر شد
تمام یاور او همسرش بود
که قبرش نیز مفقود الاثر شد
🌹🌹
#اسماعیل_سکاک
#عضوکانال
#شعر_فاطمی
@golchine_sher
با تشکر از همراهی محترم اعضای کانال و شاعرانی که امروز برای ما شعر فرستادند ان شاءالله از فردا کانال طبق
روال همیشگی بارگزاری خواهد شد 🙏🙏
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨
Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
آشفته دلان را هوس خواب نباشد
شوری که به دریاست به مرداب نباشد
هرگز مژه برهم ننهد عاشق صادق
آن را که به دل عشق بوَد خواب نباشد
در پیش قدت کیست که از پا ننشیند
یا زلف تو را بیند و بی تاب نباشد
چشمان تو در آینه ی اشک چه زیباست
نرگس شود افسرده چو در آب نباشد
گفتم شب مهتاب بیا نازکنان گفت
آنجا که منم حاجت مهتاب نباشد
#مهدی_سهیلی
@golchine_sher
توان گفتن آن راز جاودانی نیست!
تصوری هم از آن باغ ارغوانی نیست!
پُر از هراس و امیدم، که هیچ حادثهای
شبیه آمدن عشق ناگهانی نیست
زِ دست عشق به جز خیر برنمیآید
وگرنه پاسخ دشنام، مهربانی نیست!
درخت ها به من آموختند: فاصلهای
میان عشق زمینی و آسمانی نیست
به روی آینه ی پُر غبار من بنویس:
بدون عشق جهان جای زندگانی نیست
#فاضل_نظری
@golchine_sher
بس که آمیخته شد با غم عشقت جانم
بوی گیسوی تو را میدهد انگشتانم
مردم از عشق میان من و تو باخبرند
بیدلیل از نظر خلق مکن پنهانم
ای گل سرخ که بر گریهی من میخندی
منم آن ابر که میگریم و میخندانم
نتوانست دل سنگ تو را نرم کند
نالهی بیاثر و گریهی بیپایانم
چشم بردار از آن ساعت و بیتاب مباش
باز هم وقت جداییست! خودم میدانم
#احسان_انصاری
@golchine_sher
*مورچه و فیل*
مورچهای به فیل گفت
برخیز و مرا ماساژ بده
آنگاه مرا بخندان
و اگر نتوانستی بخندانی
با بوسه و مال و منالت جبران کن؛
اگر نتوانستی
برای من هر روز هزارتا کشته بیاور،
فیل خندید
مورچه خشمگین شد:
داری مسخرهام میکنی بُشکه؟
چه چیز خنده داری در آن حرفها بود؟
از من کوچکتر هم هستند
اما چیزهای بزرگ خواستهاند
از تو بزرگتر هم بودهاند
امّا ذلیلِ من شدهاند
چه دلیلی برایت بیاورم؟
کشورهای عربی از تو بزرگترند
امّا از من کوچکتر است
اسرائیل !
#احمد_مطر
#ترجمه_یدالله_گودرزی
#عضوکانال
@golchine_sher
01 شهریار بانوی کاشانی - Santur .mp3
8.94M
کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست
با دل این قصه نگویم که به دلخواهش نیست
کاروان آمد و از یوسف من نیست خبر
این چه راهیست که بیرون شدن از چاهش نیست
ماه من نیست در این قافله راهش ندهید
کاروان بار نبندد شب اگر ماهش نیست
نامهای هم ننوشته است، خدایا چه کنم
گاهش این لطف به ما هست ولی گاهش نیست
ماهم از آه دل سوختگان بیخبر است
مگر آئینه شوق و دل آگاهش نیست
یارب آیینهٔ او لطف و صفاییش نماند
یا بساط دل بشکستهٔ من آهش نیست
تا خبر یافته از چاه محاق مهِ من
ماه حیران فلک جز غم جانکاهش نیست
داشتم شاهی و بر تخت گلم جایش بود
حالیا تخت گلم هست ولی شاهش نیست
تخت سلطان هنر بر افق چشم و دل است
خسرو خاوری این خیمه و خرگاهش نیست
خواهم اندر عقبش رفت و به یاران عزیز
باری این مژده که چاهی به سر راهش نیست
شهریارا عقب قافله کوی امید
گو کسی رو که چو من طالع گمراهش نیست
#شهریار
#خوانش_اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#عضوکانال
@golchine_sher
به وعدههای تو آنکس که اعتماد کند
عجیب نیست اگر تکیه هم به باد کند
به ابروان هلالت مجال جلوه بده
که کار و کاسبی ماه را کساد کند...
رقیب گفت که دور تو ماهرو کم نیست
به طعنه گفتمش آری، خدا زیاد کند !
بخند بیشتر و بیشتر که خندهی تو
دل مرا که اسیر غم است، شاد کند
چقدر برگ گل آویختم به خود که بهار
از این درخت که خشکیدهاست یاد کند
#سجاد_سامانی
@golchine_sher