eitaa logo
گلچین شعر
14.2هزار دنبال‌کننده
814 عکس
279 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
سقوط تمام شهر اگر ناگهان سقوط کند قرار نیست که ایمانمان سقوط کند وطن حکایت عشق است، مال دنیا نیست که با معاملۀ این و آن سقوط کند! ز پادشاهیِ سلطان‌حسین‌ها چه‌عجب که با محاصره‌ای اصفهان سقوط کند خدا نیاورد آن روز را که مملکتی ز بی‌کفایتی حاکمان سقوط کند به عافیت‌طلبان نرخ ترس و سازش را خبر دهید، که بازارشان سقوط کند نگاه زخمی شهری به استقامت توست مباد سنگرت ای قهرمان سقوط کند بت بزرگ قرار است تکه‌تکه شود به پای بت‌شکن داستان سقوط کند عزیز! یوسف خود را به عالمی نفروش چه‌غم که ارزش پول جهان سقوط کند! @golchine_sher
گشته ام تا که اسیرِ ذلّتِ خود خواهی ام بی نصیب از شوکتِ دورانِ شاهنشاهی ام صبحدم آگه شدم از سرِّ پنهانِ درون تا قیامت سرخوشم مدیونِ آن آگاهی ام در طریقت جان و دل با هم تبانی کرده اند تا نمایند ابتدای این سفر همراهی ام همچو عنقایی گشودم بال و پر از قلّه ها آسمان را کرده ام میدانِ جولانگاهی ام در مسیر بندگی گردیده ام غافل ز خویش گشته ام شرمنده اکنون از همه کوتاهی ام در دلم دیگر نمی باشد صفای باطنی در طریقت حالیا در معرضِ گمراهی ام هر کجا رفتم ولی آخر به سویت آمدم از برایت ای صنم همچون کبوتر چاهی ام همچو( شایق) کی نمایم غفلت از اهریمنان؟ بنده ی عشقم که دائم فی امانِ اللهی ام @golchine_sher
غمش رهایی و خوشحالی‌اش گرفتاری هزار خوش‌دلی آکنده با خودآزاری درست می‌شنوی؛ عاشقانه می‌گویم: بدان که شعر دروغ است و عشق، بیماری سراغی از تو نگیرم بگو چه‌کار کنم؟ که جان به‌لب شدم از قهر و آشتی، آری به دوست داشتنت افتخار خواهم کرد ولی کلافه‌ام از این جنون ادواری اگر دوباره سراغی گرفتم از تو، نباش مرا رها کن و خود را بزن به بیزاری دو روز بی‌خبرم از تو و نمی‌میرم چنین نبود گمانم به خویشتن‌داری دلم به زندگی سخت و مرگ راحت بود مگر تو باز بگویی که دوستم داری @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دردی است در دلم که مداوا نمی‌شود دیگر به هر بهانه دلم وا نمی شود آنجا که عشق طبیب است و دل دچار حاجت رواست هر که مداوا نمی‌شود بیهوده می تپید، به دریا زدیم رفت دنبال دل مگرد که پیدا نمی‌شود از این دیار خشک به مرداب می رسم زاینده رود راهی دریا نمی شود این پیله وا نمی شود اما اگر شود این دل به شوق عشق تو پروانه می شود @golchine_sher
یک‌ریز از زمین و زمان حرف می‌زنند دیوانه‌اند با خودشان حرف می‌زنند هر شب تمام طول سفر را کنار تخت با عکس داخل چمدان حرف می‌زنند انگار عادت همهٔ دل‌شکسته‌هاست از هول گریه با هیجان حرف می‌زنند تنها به یاد لقمه‌ای از دست دلبری‌ست گاهی اگر که از غم نان حرف می‌زنند هرچند گاه نان و نمک خورده گاه زخم از دست دوست، با دل و جان، حرف می‌زنند عشّاق، ابرهای صبور نگفتن‌اند بغضی اگر بگیردشان، حرف می‌زنند کافی‌ست نام کوچک‌شان را صدا کنی از عشق با زمین و زمان حرف می‌زنند @golchine_sher
گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن گاه می لغزد زبانم، بشنو و باور مکن گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟ گفتم آری می‌توانم... بشنو و باور مکن عشق اگر افسانه می‌سازد که در زندانِ دل چند روزی میهمانم، بشنو و باور مکن در جواب نامهٔ فرهاد اگر شیرین نوشت: "با همه نامهربانم" ، بشنو و باور مکن گاه اگر در پاسخ احوال‌پرسی‌های تو گفته بودم شادمانم، بشنو و باور مکن ! @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من تو را از آرزوهایت جدا کردم، ببخش من به اسم لطف در حقت جفا کردم ببخش با گمان عشق دل بستم به مهر این و آن با تو و تنهایی‌ات ای دل چه‌ها کردم ببخش من فقط یک بار بخت زندگانی داشتم در مسیر آزمودن گر خطا کردم ببخش کودکی بودم که مسحور از تماشا می‌دوید گاه اگر در راه دستت را رها کردم ببخش داستان خضر و موسی بحث عشق و عقل بود چون نفهمیدم، چرا چون و چرا کردم! ببخش تا گشودم پیله‌ام را آتشت را یافتم سوختم ای شمع و جشنت را عزا کردم ببخش از کنارم رد شدی، رفتی و فهمیدم تویی آه قدری دیر نامت را صدا کردم ببخش @golchine_sher
عشق آمده تا دوستی معنا بگیرد تا عرصه را از خاله‌بازی‌ها بگیرد عشق آمده تا خط به خط داستانش در بیت‌بیت شعرهایم جا بگیرد هم می‌کشد سوی تو هم سوی جنونم عشق است و باید کشمکش بالا بگیرد از چشم من تا شانه‌ات، پیراهن‌آبی! راهی‌ست تا رودی سرِ دریا بگیرد از من غرور -این آخرین جان- را گرفتی بنشین که آن را از تو هم دنیا بگیرد عشقی که اینجا نقطه‌ی پایان آن است شاید که روزی جای دیگر پا بگیرد @golchine_sher
زمـــان مچم را گرفتــه است هـــر آن ساعتــم را می‌بینم    وقت دلتنگــی را نشان می‌دهــــد @golchine_sher
من زیر باران در مسیر باد، دل کندم در آن هوا که می‌شود دل داد، دل کندم تا در قفس بودم نمی‌فهمیدم آزادم در بندم از روزی که از صیاد، دل کندم در جاده‌ها در شهرها در کوچه و بازار هرجا که می‌شد یاد تو افتاد، دل کندم شب‌های دلتنگی نظامی در کنارم بود با ضربه‌های تیشه‌ی فرهاد، دل کندم سجاده وا کردم‌، دعا کردم، صفا کردم گفتم: خدایا! هرچه باداباد! دل کندم! از تو که خیلی عاشق شاه خراسانی یک شب میان ِ صحن گوهر شاد، دل کندم @golchine_sher
اگرچه عشق هنوز از سرم نیفتاده ولی مسیر من و او به هم نیفتاده به خواب سخت فرو رفته پای همّت من وگرنه اسم کسی از قلم نیفتاده به غیر، کار ندارم به خویش می‌گویم چرا هنوز به ابروت خم نیفتاده؟ بقیع شاهد زنده، شبیه سامرّا که اتفاق از این دست، کم نیفتاده بماند اینکه به آن قوم رحم کرده حسین هنوز سفرهٔ شاه از کرم نیفتاده بماند اینکه چه خمپاره‌ها که آمده است ولی به حرمت او در حرم نیفتاده گذار پوست به دباغ‌خانه می‌افتد هنوز کار به دست عجم نیفتاده اگر که پرچم عباس روی گنبد رفت سه ساله خواست بگوید علم نیفتاده سه ساله خواست بگوید که دختر علی است هنوز قیمت تیغ دو دم، نیفتاده... @golchine_sher
باشد خداحافظ، گلم! دعوا ندارد اصلاً جواب تلخ و سربالا ندارد! حالا که چترت را به من ترجیح دادی باران پاییزی شدن معنا ندارد مرداب ها تقدیر خود را می نویسند مرداب سهمی از لب دریا ندارد! قانون عشق این روزها با رفتن تو دیگر ضمانت بابت اجرا ندارد یک کوه پُر دردم که بعد از انفجارت در سینه اش تندیسی از بودا ندارد قّلاب در دریاچه ی شعرم نینداز دیگر غزل هایم، قزل‌آلا ندارد دنیا به جز یک مشت قلب نیم مرده چیزی برای جشن کرکس ها ندارد ما با همیم و قرن ها دوریم از هم! حتی خدا تنهاییِ ما را ندارد. @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
دست طمع چو پیش کسان کرده ای دراز پل بسته‌ای که بگذری از آبروی خویش @robaiiyat_takbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح آمد و تا خودِ خدا شادم کرد از بسترِ درد و رنج آزادم کرد بر بامِ بلند آرزویم تابید هربار به دیدارِ تو معتادم کرد! @golchine_sher
یک نفر پشت دلم با مشت بر در می زند  روی زخم کهنه ام انگار خنجر می زند ناگهان یخ می شود از پای تا فرق سرم روح من مانند گنجشک از تنم پر می زند می روم تا دور دست اما از این نزدیک هم خوب می بینم که ماه از شب جلوتر می زند جنگ می افتد میان سروها و سایه ها تا که خورشید از پس دیوارها سر می زند این طرف در چشم های بیصدای پنجره آشنایی مهر باطل پای دفتر می زند در شلوغی های شهری که خدایش خواب بود پاسبانش سنگ بر بال کبوتر می زند گوش این دنیا بدهکار کسی هرچند نیست بیصدا چوب ترش را بر دل کر می زند خسته ام از روزها و مانده ام این زندگی حرف اول را چرا هر بار آخر می زند @golchine_sher
به دیدارم نمی آیی چرا؟ دلتنگ دیدارم همین بود اینکه می گفتی وفادارم وفادارم؟ تو آن لیلا که لیلا هم بیابانگرد عشقت شد من آن مجنون که مجنون نیز حیران مانده در کارم برای هر طبیبی قصه‌ام را شرح دادم گفت: چه میخواهی؟ که من خود عاشقم، من خود گرفتارم ! از آن گیسو که در دست رقیبان رایگان می گشت اگر یک تار مو هم می فروشی، من خریدارم ! زمانی سایه‌ام بر خاک و حالا سایبانم خاک ! مرا در آسمان می جویی و من زیر آوارم @golchine_sher
سلاما على من يعرفون معنى الحُب ولا يملكون حبيبا! سلام بر آنانی که معنی عشق را می‌دانند ولی محبوبی ندارند! @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فال یلدا.mp3
4.43M
خواجه حق بر گردن ما عاشقان دارد هنوز گاه گاهی با تفأل حال حافظ را بپرس تنظیم و خوانش هوش مصنوعی @golchine_sher