Forsat e jaygozin.ogg
1.08M
✨یکی دیگر از تکنیکهای کاربردی چهارگانه در #روضهخوانی و #مداحی ، تکنیک «دادن فرصت جایگزین» میباشد.
#آموزش_مداحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر هنگام شعر خواندن و یا هنگام قرائت ادعیه و زیارات ،اشتباه خواندیم چکار کنیم ؟
#دکتر_محمد_فراهانی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نکته‼️
ما اجازه نداریم به هیچ وجه من الوجوه حتی یک اعراب از #ادعیه و زیارات را تغییر دهیم 🚫
#دکتر_محمد_فراهانی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی
.
مناجات با #امام_زمان (عج)
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
بسوی عاشق دل خسته ات گهی نظری / عنایتی که ز کاشانه ات کند گذری
به شوق وصل تو دارم هزار ناله و آه / به آه سینه سوزان گهی اثری
به سوز سینه سوزانت خسته ات سوگند / زده به خرمن عمرم فراق تو شرری
یابن الحسن یابن الحسن
سحر به یاد تو از خواب ناز برخیزم / به این امید که بینم جمال تو سحری
کی میشه صورتت ببینم قربون اون خال قشنگت، قربون اون نماز خوندنت، قربون اون رکوع سجودت، قربون گریه کردنت، قربون راه رفتنت، قربون نشستنت، قربون سینه زدنت، قربون گریه کردن برا حسینت، قربون گریه کردن برا مادر و عمه ات زینب، آقا، قربون چشات، قربون ابروانت، قربون صورتت،قربون دستات، قربون احسانت،قربون لبخندت، آقا خودی نشون بده،آقا؛
آن مرد میگه وقتی آقا رو دیدم غفلت منو ورانداخت، فرمود: عاشورا می خوانی ، گفتم: آره آقا اما از بَر نیستم. فرمود: بخوان عاشورا را، در دم از بَر خوندم، گفت: حالا میای بریم زیارت جدمون حسین، دستم گرفت با یه اشاره دیدم دم در حرم ابی عبدالله هستیم ، سلام کرد اذن دخول نگرفت، بعد گوشه زد باز هم حالیم نشد، گفت: امام زمانت می شناسی، گفتم: آره فداش می شم، گفت: سلام کن بهش، سلام کردم دیدم خودش جواب داد، باز هم نفهمیدم، دستم تو دستش، دیدم برا جدش گریه می کنه، هی میگه حسین، از این موضوع چی میخوای بگی، میخوام بگم اگه میشه، ناراحت نمیشی، وقتت گرفته نمی شه، امروز بیا دست ما رو هم بگیر ببر تو حرم آقامون حسین ، حسین،
سحر به یاد تو از خواب ناز برخیزم / به این امید که بینم جمال تو سحری
به روی صفحه دل نقش تو دارم / اگر چه غایبی لیکن در نظری
کریم در به روی بینوا نمی بندد / گشای درب حریمت به روی دربدری
من دربه در تو شدم من گمشده دارم من ناراحتم به خودت قسم من تو رو می خوام به هرکی دل می بندم بازم آروم نمی شم دنبال تو می گردم، اینم فطرتم خدا اینگونه قرار داده،اینجاست سجده می خواد تا قیامت، به سجده باشی سر از سجده بر نداری، به وجود شما خدا ما را پاک آفرید، خلقت ماها رو
#محرم
#توسلات_مهدوی
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
👇
12 مرداد -صبحانه ایرانی.mp3
19.85M
🎧 صوت کامل #عاشورا_چگونه_و_چرا
🗓 #جلسه_اول ؛ دوازدهم مرداد
☕️ برنامه تلویزیونی #صبحانه_ایرانی
📺 #شبکه_دو سیما
#طباخیان 🎤
معرفی کتاب "عاشورا چگونه و چرا" به قلم استاد جاودان
#حضرت_رباب
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَةَ وَلِیِّ اللَّهِ یَا رَبَابَ بِنتَ إِمرَؤُالقَیسِ
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
✅از بین همسران امام حسین(ع)، تنها رباب در کربلا حضور داشت.
امام حسین(ع) نیز نسبت به این بانو و دخترش سکینه(س) علاقه زیادى داشت.
نقل شده است که امام حسین(ع) در مورد رباب(س) و سکینه(س) چنین فرموده است :
📜《اِنّى لاَُحِبُّ داراً تَکُونُ بِهَا السَّکینَهُ وَ الرُّبابُ》
♦️دوست دارم آن خانه اى را که سکینه و رباب در آن باشند.(۱)
🔹بعد از واقعه کربلا، رباب همراه اسیران کربلا، به کوفه و سپس به شام رفت.
در کوفه در مجلس ابن زیاد، رباب وقتی نگاهش به سر مقدس امام حسین(ع) افتاد، بیتاب شد، و آن سر مبارک را گرفت و بوسید و در کنار خود نهاد و نوحهسرایی کرد:
▪️《وَاحُسَینَا! فَلَا نَسِیتُ حُسَینَاََ،
اَقصَدَتْهُ اُسِنَةُ الاَعدَاءِ،
غَادَروُهُ بِکَربَلَاء صَرِیعَاََ،
لَا سَقَی اللهُ جَانِبَی کَربَلَاءَ》
♦️وا حسینا!
هیچ گاه حسین(ع) را از یاد نخواهم برد، که نیزههای دشمنان، بدن او را چاک چاک کرده است.
در کربلا به نیرنگ، او را بر زمین زدند. خداوند، کران تا کران کربلا را سیراب نکند!(۲)
طبق نقل ابن اثیر؛
📜《بَقِیَت بَعدَه سَنَةُ لَم یُظَّلهَا سَقفُ بَیتِِ حَتَّی بُلِیَت وَ مَاتَت کَمَدَاََ!
وَ قِیلَ اَنَهَّا اَقَامَت عَلَی قَبرِهِ سَنَةُ وَ عَادَت اِلَی المَدِینَهِ فَمَاتَت اَسَفَاً عَلَیهِ》
♦️رباب بعد از شهادت امام حسین(ع) یک سال زنده بود، و در این مدت سقف هیچ خانهای روی او سایه نیفکند..😭
و بعضی گفتهاند که تا یک سال بر قبر امام(ع) ندبه و گریه مینمود و پس از آن به مدینه بازگشت و از شدت اندوه فوت نمود.
بزرگانی از مدینه از او خواستگاری نمودند، که او در جواب میگفت :
▪️《مَا کُنتُ لَاَتَخّذَ حَمواً بَعدَ رَسُولِ اللهِ(ص)!》
♦️بعد از پیامبر اکرم(ص) هیچ پدر شوهری نمی خواهم.(۳)
🏴حال این همسر وفادارِ امام(ع) در کربلا طفلی در بغل دارد.
طفلی که عطش، او را از تاب و توان انداخته است.
وقتی زینب کبری(ع) علی اصغر(ع) را از رباب گرفت و نزد امام حسین(ع) آورد، عرضه داشت :
📜《يَا أَخِي! إِنَّ وَلَدَكَ مَاذَاقَ المَاءُ مُنذُ ثَلَاثَةِ أَيَّامِِ، فَاطلُب لَهُ مِن القَومِ شَربَةََ تُسقِيِهِ》
♦️برادرم! این طفل تو سه روز است که آب نخورده، از این قوم آبی برایش طلب کن.
وقتی امام(ع) فرزند خود را دست گرفت تا آب برایش طلب کند.
《فَبَينَا هُوَ يُخَاطِبُهُم إِذ أَتَاهُ سَهَمُ فَوَقَعَ فِي نَحرِ الطِفلِ فَقَتَلَهَ》
در حین اینکه امام(ع) با آنان سخن می گفت، ناگهان تیری از ناحیه ی دشمن رها شد و به گلوی طفل اصابت کرد و او را به شهادت رساند.(۴)
📝شعر :
مادر به جای آب ز شرم تو آب شد،
آتش گرفت، سوخت و غرق عذاب شد،
بیهوده پا به سینه ی من می زنی، مکوب،
حتی خیال قطره ی شیری سراب شد،
مثل همیشه بوسه زدم روی گونه ات،
اما لبم ز تاول رویت کباب شد،
از بس تَرَک به روی تَرَک بسته بر لبت،
شرمنده ی لبت، پسرم آفتاب شد!
شاعر: حسن لطفی
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷
۲)شرح الاخبار ابن حیون مغربی، ج۳، ص۱۷۸
۳)الکامل فی التاریخ ابن اثیر، ج۴، ص۸۸
۴)يَنابيع المودة قُندوزی، ج۳، ص۷۹
.
#راس_الحسین_علیه_السلام
#مصائب_رأس_مطهر
◼️ هر منزل و روستا که بردند
پای سرِ تو شراب خوردند...
راوی گوید:
من مشغول طواف کعبه بودم. ناگاه شنیدم که مردی میگوید:
بار خدایا! مرا بیامرز، گرچه میدانم نمی آمرزی.
من به وی گفتم: ای بنده خدا! از خدا بترس و یک چنین مقاله ای را مگوی، زیرا اگر گناهان تو به شماره قطرات بارانها و برگ درختان باشد و از خدا طلب آمرزش کنی، گناهان تو را میآمرزد، زیرا خدا آمرزنده و مهربان است.
وی در جوابم گفت: بیا تا داستان خود را برای تو بگویم.
وقتی من نزد او رفتم گفت:
بدان که ما تعداد پنجاه نفر بودیم که سر مبارک امام حسین علیه السّلام را به طرف شام میبردیم.
وَ کُنَّا إِذَا أَمْسَیْنَا وَضَعْنَا الرَّأْسَ فِی التَّابُوتِ وَ شَرِبْنَا الْخَمْرَ حَوْلَ التَّابُوتِ
▪️هنگامی که شب میشد، سر مقدس آن حضرت را در میان صندوقی مینهادیم و در اطراف آن مشغول شرب خمر میشدیم.
یک شب رفقای من شرب خمر کردند و مست شدند، ولی من از آشامیدن خمر خودداری نمودم. وقتی تاریکی شب جهان را فرا گرفت، ناگهان دیدم رعد و برقی بوجود آمد، درهای آسمان باز شد و حضرت آدم، نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، پیغمبر ما حضرت محمّد صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم، جبرئیل و گروهی از ملائکه نازل شدند.
جبرئیل نزدیک صندوق آمد، آن سر مبارک را خارج کرد و به خود چسبانید و آن را بوسید. سپس کلیه پیغمبران همین عمل را انجام دادند. پیغمبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله بالای سر امام حسین گریه کرد و مابقی پیغمبران به آن حضرت تعزیت گفتند.
جبرئیل گفت:
یا محمّد! خدای توانا مرا مأمور کرده که درباره امت تو مطیع تو باشم. اگر تو دستور دهی زمین را دچار زلزله و آن را زیر و زبر کنم، همچنان که درباره قوم لوط کردم.
پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: نه یا جبرئیل! زیرا فردای قیامت آنان با من نزد خدای توانا مخاصمه و موقفی خواهیم داشت.
سپس آن بزرگواران بر سر امام حسین علیهالسّلام صلوات و درود فرستادند. پس از این جریان بود که گروهی از ملائکه آمدند و گفتند:
خدای تعالی ما را مأمور کرده که این پنجاه نفر را به قتل برسانیم.
پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: هر عملی که میخواهید با آنان انجام دهید.
ملائکه ایشان را با حربههایی زدند. بعد یکی از آن ملائکه با حربهای بر من حمله کرد که مرا بزند. من گفتم: الامان! الامان! یا رسول اللَّه! پیغمبر خدا فرمود:
برو، خدا تو را نیامرزد. وقتی صبح شد، دیدم یاران من همگی از پای در آمده و خاکستر شدهاند!
📚لهوف ص١۵٢
📚مقتل الحسين الخوارزمي ج٢ص٨٨
📚بحارالانوار ج ۴۵ ص١٢۵
.
.
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
بسم الله الرحمن الرحيم...
یارحمن و یارحیم...
🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا
یا بن الحسن...
ایام رحلت عمه جانتون زینب کبری سلام الله علیهاست...
کجایی پسر فاطمه...
🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا
🔸امید آخر دلهای داغدیده بیا
امام زمان... آقا
🔸به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت
🔸که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا
آقا بیا و ببین...
حرم عمه جانتون زینب رو دشمناتون محاصره کردند...
آقا بیا ببین...
جوونهایی که به عشق حرم عمه جانتون زینب... میرن و با بدنهای تکه تکه برميگردند...
آقا... بیا و ببین...
بچه هایی که کنار جنازه پدر شهیدشون ضجه میزنند...
ای... آقای مهربان...
بابای مهربان...
کجایی... کجایی...
آقا...اگه شما بیای... دل یتیمان شهدا آرام ميشه...
بیا به داد دل خانواده ی شهدا برس...
آقا... بیا که دل شیعه خونه...
یا بن الحسن...
ای... مرهم زخم شیعه کجایی...
یا بن الحسن... آقا...
امشب چطوری قسمت بدم...
🔸عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون
🔸تو را صدا زند از حنجر بریده بیا
🔸به آن لبی که بر آن چوب میزدند به طشت
🔸به خواهری که گریبان خود دریده بیا
آقا جانم... خودتون فرمودید...
هر وقت خواستید برا فرجم دعا کنید...
خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید...
یا صاحب الزمان...
امشب اومدم بگیم...
خدا به ناله های زینب کبری...
دیگه فرج آقامون رو برسان...
حالا امام زمانت رو صدا بزن...
یا صاحب الزمان...
-👇
.
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
حالا که امام زمانت رو دعوت کردی...
احترام کن... مودب بشین...
دستات رو بگذار روی سینه...
میخواهیم به خانم زینب کبری سلام بدیم...
از همینجا دلها رو روانه کنیم حرم با صفاش...
تصور کن الان ورودی حرم ایستادی...
میدونم این آرزو رو به دل داری...
میدونم یه همچین روزی رو از خدا میخواهی...
آماده ای سلام بدیم...
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ فـاطِمَهَ وَ خَدیجَهَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ
🔸ای یادگار سه امام زینب
🔸بر قلب سوزانت سلام زینب
سلام ما به اون خانمی که یه عمری مصیبت دید اما صبر کرد...
بلاکش دوران بی بی زینب...
چهار پنج سال بیشتر نداشت...
داغ جدش رسول خدا رو دید...
صبر کرد...
هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود...
پهلوی مادرش زهرا رو شکستند...
جلو چشمانش به مادرش سیلی زدند...
اما صبر کرد...
داغ مادرش رو از یاد نبرده...
فرق شکسته باباش امیرالمومنین رو دید صبرکرد...
بمیرم برات بی بی جان زینب...
یه روز هم تکه های جگر برادرش امام حسن رو دید...
اما بازم صبر کرد...
روز عاشورا در نصف روز...
جلو چشمانش...
تمام عزيزانش رو شهید کردند بازم صبر کرد...
تمام دلخوشی زینب حسین بود...
اما امان از اون لحظه ای که حسینش هم صدا زد...
خواهرم... زینبم...
منم میخوام برم میدان...
زینب جان... خواهرم... خدانگهدار...
زینب کبری طاقت دوری برادر رو نداره...
عرضه داشت...
حسینم برادرم...
برا من که دیگه کسی نمونده...
تو هم میخواهی بری...
زینبت رو تنها بگذاری...
ای یادگار مادرم حسین...
اگه دست ولایت ابی عبدالله نبود...
بی بی زینب در کربلا جان میداد...
ابی عبدالله فرمود خواهرم...
انقدر بی تابی نکن...
تا صدای تکبیر من میاد...
(بدان) بدون من هنوز زنده ام...
ابی عبدالله رفت میدان...
تصور کن...
زینب کبری هم داخل خیمه...
تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه...
دلش آرام میگیره...
اما امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید...
حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله...
از وقتی امام وداع کرده و رفته میدان....بی بی مدام نگران برادر میشه و لذا هِی میاد بالای تل زینبیه و میبینه برادر زخمی اما زنده است و باز نگران خیام میشه و برمیگرده به خیام مخدرات و امام سجاد سرکشی میکنه... و اینکار چندین بار تکرار میشه...
اومد داخل خیمه...
هی بلند ميشه...
باز میشینه زمین...
میگه برادرم... حسینم...
چرا دیگه صدای تکبیرت نمیاد داداش...
در همون حالت...
یکدفه صدای ذوالجناح بلند شد...
شاید خوشحال شده زینب...
برادرم حسین برگشته...
دوان دوان اومد بیرون...
یه نگاه کرد...
دید ذوالجناح برگشته...
اما...
یال اسب غرق خونه...
زین اسب واژگونه...
بی تاب شد زینب...
همینجا بود...
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
یاصاحب الزمان منو ببخشید...
عمه جانتون زینب دوان دوان...
به سمت قتلگاه...
🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین
خدا به داد دل بی بی زینب برسه...
تا رسید بالای تل زینبیه...
نگاه کرد دید...
فِرقَةٌ بِالسُّیُوفِ ...
وَ فِرقَةٌ بِالرِّمَاحِ ...
وَ فِرقَةٌ بِالحِجَارَةِ ...
شمشیر دارها با شمشیر میزنند...
نیزه دارها با نیزه میزنند...
یک عده ای هم که سلاح ندارند...
با سنگ میزنند...
خدا... چکار کنه زینب...
بی تاب شده زینب...
فقط دستاش رو گذاشت روی سر...
هی صدا میزد...
وامحمدا... واعلیا...
روضه من تمام...
فقط همینو بگم...
چیزی نگذشت دیدند...
🔸سری به نیزه بلند است در برابر زینب
🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب
تسلای دل بی بی زینب ناله بزن یاحسین...
🔸حسین آرام جانم
🔸حسین روح و روانم
#روضه_حضرت_زینب
.
4_5765019792650011247.mp3
1.31M
📋 حسینم وا حسین ای گفت و شنودم
✔️ دستگاه: #شور_دشتی
✔️ #زمینه / حاج محمود کریمی
✔️ #اربعین
✔️ #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسینم وا حسین ای گفت و شنودم
زیارت نامه ام جسم کبودم
چه در زندان چه در ویرانه شام
دعا می خواندم و یاد تو بودم
سفر کردم به دنبال سر تو
سپر بودم برای دختر تو
چهل منزل کتک خوردم برادر
به جرم اینکه بودم خواهر تو
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
1402.05.06_2.mp3
48.9M
◾️ #گزارش_صوتے
🎤حجت الاسلام #استاد_میرزامحمدی
🔊 مقتلخوانی #روز_دهم_محرم
📆 روز عاشـورا محرم الحرام ۱۴۴۵
🕌 هیئت کفالعباس علیهالسلام
15 مرداد - صبحانه ایرانی.mp3
18.32M
🎧 صوت کامل #عاشورا_چگونه_و_چرا
🗓 #جلسه_دوم ؛ پانزدهم مرداد
☕️ برنامه تلویزیونی #صبحانه_ایرانی
📺 #شبکه_دو سیما
#طباخیان 🎤
.
#حجاب
تا آخرین دقیقه نگاهش به خیمه بود
ناموس دارها، نگران کشته شد حسین
.
.
#نوحه
#اسارت
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
رفتی و من ، از غم تو ، خون جگرم ، حسین جانم
از روی نی ، فکری بکن ، واسه حرم ، حسین جانم
حلالم کن ، اگه موندی روو خاک بیابون و صحرا
حلالم کن ، اگه رفته سرت روی نیزه ی اعدا
حلالم کن ، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
سایه ی تو ، کم شده از ، روی سرم ، حسین جانم
پاشو ببین ، حرمله شد ، همسفرم ، حسین جانم
چشت روشن ، روی ناقه ها می برنم به اسارت
چشت روشن ، واسه این همه درد و مصیبت و غارت
چشت روشن، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
یادمه که ، پیش چشام ، میزدنت ، حسین جانم
مرکباشون ، رد شدن از ، روی تنت ، حسین جانم
توی گودال ، نفساتو بریدن و هلهله کردن
توی گودال ، بدنت رو دریدن و هلهله کردن
توی گودال ، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
کُشتنتو ، بعد تو شد، غارت حرم ، حسین جانم
سوخته توو اون ، شعله و دود ، موی سرم ، حسین جانم
خبر داری ، به تموم زنای حرم شد اهانت
خبر داری ، اومدن توی خیمه برای غنیمت
خبر داری ، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
#عباس_قلعه✍
#شور_اسارت
.👇
.
#گریز_زیارت_عاشورا
پیامبر اکرم (ص) در یکی از سخنان نورانی خود محبت و دوست داشتن خود و اهل بیت بزرگوار خود را در هفت موقع هولناک سودمند دانستند.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) حُبِّي وَ حُبُّ أَهْلِ بَيْتِي نَافِعٌ فِي سَبْعَةِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِيمَةٌ عِنْدَ الْوَفَاةِ وَ فِي الْقَبْرِ وَ عِنْدَ النُّشُورِ وَ عِنْدَ الْكِتَابِ وَ عِنْدَ الْحِسَابِ وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ.
رسول خدا(ص) فرمود: دوست داشتن من و اهل بیتم در هفت عرصه سودمند واقع می شود که هول و هراس آنها بسیار زیاد است:
هنگام مرگ و در قبر و هنگام رستاخیز و هنگام دادن نامه عمل و هنگام محاسبه و هنگام سنجش اعمال و هنگام عبور از صراط.
📚امالی شیخ صدوق،ص۱۰
.
.
مرحوم مجتهدی حکایت میکرد:
فردی ،منکرِ حساب و کتاب در قبر بود. هرچه هم براش حدیث و آیه می آوردن ،قبول نمیکرد. آخر سر یه اهل دلی گفت رهاش کنید، بالاخره میمیره و میرسه به حساب و کتاب.
خلاصه این فرد منکر مُرد و چند شب بعد اومد بخواب یکی از همسایه هاش.... همسایه ازش پرسید : حالا یاور کردی که حساب و کتابی در کاره.؟ طرف گفت : نه؛ من ندیدم!
همسایه گفت: مردی بازم منکری! مگه تو رو بحسابت نرسیدن؟
گفت : نه ، بمن همون اول، گفتن برو جهنم...
* مرحوم مجتهدی میفرمود: طرف ۵۰ ، ۶۰ سال منکر قیامت بوده ... دیگه حساب و کتاب نداره، باید هم بگن؛ برو جهنم.
نقل از استاد ریاضت
.
Kashani-14020503-ManteghQuraan2-01-Hkashani_Com.mp3
30.36M
🔊 #سخنرانی کامل
📋 درنگی در منطق قرآن کریم؛ فصل دوم - قسمت اول
🎙 حامد کاشانی
📆 سه شنبه سوم مردادماه ۱۴۰۲
#حامد_کاشانی
.
🔥🔥«مجازات سیاهی لشکر بودن»
مرحوم سیدبن طاووس(ره) در کتاب لهوف در باب مجازات قاتلین حضرت سیدالشهدا علیه السلام آورده است:«سدی ابن طاووس و ابن شهر آشوب و دیگران از عبدالله بن زباح قاضی روایت کرده اند که گفت : مرد نابینائی را دیدم از سبب کوری از او سؤ ال کردم، گفت : من از آنها بودم که به جنگ حضرت امام حسین علیه السّلام رفته بودم و با نه نفر رفیق بودم، اما نیزه به کار نبردم و شمشیر نزدم و تیری نینداختم، چون آن حضرت را شهید کردند و به خانه خود برگشتم و نماز عشا کردم و خوابیدم، در خواب دیدم که مردی به نزد من آمد و گفت : بیا که حضرت رسول صلی الله علیه و آله تو را می طلبد، گفتم : مرا به او چکار است ؟ جواب مرا نشنید، گریبان مرا کشید و به خدمت آن حضرت برد.
ناگاه دیدم که حضرت در صحرائی نشسته است محزون و غمگین ، و جامه را از دستهای خود بالا زده است ، و حربه ای به دست مبارک خود گرفته است و نطعی در پیش آن حضرت افکنده اند و ملکی بر بالای سرش ایستاده است و شمشیری از آتش در دست دارد، و آن نه نفر که رفیق من بودند ایشان را به قتل می رساند، و آن شمشیر را به هر یک از ایشان که می زند آتش در او می افتد و می سوزد و باز زنده می شود و بار دیگر ایشان را به قتل می رساند. من چون آن حالت را مشاهده کردم، به دو زانو در آمدم و گفتم : السلام علیک یا رسول الله ، جواب سلام من نگفت و سر در زیر افکند و گفت : ای دشمن خدا، هتک حرمت من کردی و عترت مرا کشتی و رعایت حق من نکردی.
گفتم : یا رسول الله شمشیری نزدم و نیزه به کار نبردم و تیر نیانداختم ، حضرت فرمود: راست گفتی ولیکن در میان لشکر آنها بودی و سیاهی لشکر ایشان را زیاد کردی، نزدیک من بیا، چون نزدیک رفتم دیدم طشتی پر از خون در پیش آن حضرت گذاشته است ، پس فرمود: این خون فرزند من حسین است و از آن خون دو میل در دیده های من کشید، چون بیدار شدم نابینا بودم».
***
همیشه سهم عظیمی از انجام اتفاقات ناگوار روزگار را کسانی دارند که از روی علم یا جهل به قبح آن سیاهی لشگر اِعمال این ظلمها شدهاند؛ چه در ماجرای اسف بار سقیفه، چه در عاشورا و چه در تمام اتفاقات ناگوار دیگری که به نوعی سرنوشت تاریخ را رقم زده اند.
در زیارت عاشورا می خوانیم: «اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایعَتْ وَ بایعَتْ وَ تابعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً» خدایا لعنت کن بر گروهى که پیکار کردند با حسین علیه السلام و همراهى کردند و پیمان بستند و از هم پیروى کردند براى کشتن آن حضرت؛ خدایا لعنت کن همه آنها را.
.
New Recording 59.m4a
26.01M
#سخنرانی
#شب_عاشورا: حجت الاسلام سید حسینی
◽️توصیه امام امام صادق برای
کسانی که نمیتوانند کربلا بروند
◽️شب عاشورا در خیمه های
امام حسین چه گذشت⁉️
◽️ارادت عجیب و تعصب
آیه الله قاضی بر امام حسین
◽️مکاشفه ی عارف واصل
ایه الله انصاری همدانی
◽️ساعت شمار روز عاشورا
(در هر ساعت چه اتفاقی افتاد)⁉️
◽️مقتل آقا اباعبداللّه از زبان امام زمان
New Recording 62.m4a
23.67M
سخنرانی حجت الاسلام سید حسینی
در #شام_غریبان_امام_حسین آقا 🖤
_چگونه از کریم ترین انسان ها بشویم؟
_چرا دعای ما مستجاب نمیشود؟
_دعا یعنی چه؟
_چرا بعضی حاجت روا میشوند؟
_بعد از شهادت حضرت چه اتفاقی افتاد؟
_مقتل شام غریبان