گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. |⇦•تا نام پاک ساقی ... #روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده #شب_نهم_محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج
.
|⇦•دیدم که نیزه ها...
#روضه_امام_حسین علیه السلام اجرا شده #شب_دهم_محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج #عباس_حیدرزاده•
●━━━━━━───────
*روضه از زبان خواهرش بگم..*
دیدم که نیزه در دهانت جا گرفته
شمر سیه دل روی سینه پا گرفته
*هی دستهاش رو سرش گذاشته بود هی مینشست هی بلند میشه هی فریاد میزد حسین،حسین...*
دیدم سرت را ناگهان بالا گرفته
ای وای بغضم راه حرفم را گرفته
میخواست آن ملعون درآرد
اشک من را حنجر نمیبرید برگرداند
چقدر رد پاست روی تنت
چقدر وحشیانه میزدنت
قاری من چرا نمیخوانی
نکند نیزه خورده بر دهنت
*گفت زینبم برگرد تو طاقت دیدن نداری دارن سرحسین رو میبرن طاقت دیدن نداری. نمیدونم چه سنتی بوده تو اهلبیت نمیگذاشتند زینب ببینه. مادرش زهرای اطهر وقتی میخواست از دنیا بره حسنین رو فرستاد بیرون زینبین رو فرستاد خونه ی هاشمیات نباشن جون دادن مادر رو نبینن. شب نوزدهم وقتی داشتن امیرالمومنین رو با فرق شکافته می آوردن خونه دم در خونه که رسید حضرت فرمود: من رو زمین بگذارید بذارید با پای خودم برم ، گفتن آقا نمیتونی راه بری ..فرمود: آخه اگه زینبم ببینه دخترم طاقت نداره ببینه . تشییع جنازه امام حسن دختر ها و زنها زینب کبری نیومدن تیر باران شدن بدن رو ندیدن ابی عبدالله هم نمیخواست زینب ببینه اشاره کرد خواهر برگرد..*
حسین به من نگو برو
به من نگو برو از دور قتلگاه
به من نگو سوی خیمه گاه برو
*مگه زینب میتونه تو رو با شمر تنها بگذاره
حسین ..*
بگو چکار کنم تا تو را خلاص کند
به شمر رو بزنم یا که التماس کنم
*گفت باشه داداش..زینب مطیع ولایته، مطیع امامشه، مثل مادرش فاطمه ی زهرا وقتی اومد مسجد نفرین کنه با اون حالت پهلوی شکسته، دست شکسته،هنوز نفرین نکرده بود ستونهای مسجد شروع کرد به لرزیدن ،امیرالمومنین فرمود:سلمان پاشو فاطمه رو دریاب ،اگه فاطمه نفرین کنه زمین اهلش رو در خودش فرو میبره سلمان میگه دویدم سمت بی بی گفتم: بی بی جان نفرین نکنی تا گفتم نفرین نگنی،بی بی یه نگاه به من کرد فرمود: سلمان تو هم میگه نفرین نکن؟ مگه نمیبینی میخوان علی رو بکشن.گفتم: بی بی جان من نمیگم آقا امیرالمومنین فرمودن به شما بگم نفرین نکن. ادب رو ببینید.. تا گفتم علی میگن دیدم بی بی سرش رو پایین انداخت گفت: سلمان چشم حالا که علی میگه چشم ...علی جان به فاطمه گفتی نفرین نکن ،گفت:چشم اما تا علی رو رها نکردن نرفت. دستهای امیرالمومنین رو که باز کردن حضرت از جا بلند شد اول یه نگاه طرف فاطمه کرد دید چادرش خاک آلوده اومد مقابل فاطمه ی زهرا ،همینکه مقابل بی بی رسید سرش رو شونه ی علی گذاشت گریه کرد.دو جمله گفت :گفت:" یا علی نفسی لنفسک الوقاء روحی لروحک الفداء" علی دورت بگردم، علی فدات میشه فاطمه ،یا علی همه جا باهات هستم یا علی . پشتیبانت هستم. زینب هم اینجا تا اشاره ابی عبدالله رو دید برگشت اما هنوز به خیمه نرسیده بود دید زمین داره میلرزه هوا تیره و تار شده دوید تو خیمه ی زین العابدین عزیز برادرم چی شده هوا تیره و تار شده؟ زمين داره میلرزه چه کنم؟ فرمود: عمه جان پرده ی خیمه رو بالا بزن.تا پرده رو کنار زد زین العابدین دید سر بریده ی بابا ..صدا زد عمه جان بچه ها رو جمع کن عمه جان زنها رو جمع کن.عمه جان بابام و کشتن به همین راحتی این خبر رو نداد،تا گفت عمه جان سر بابام و بریدن حضرت با صورت زمین خورد ..*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#روز_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#حاج_عباس_حیدرزاده
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
#حضرت_عباس(ع)
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
#زمزمه #شور
غربت معنا شده چی با این قدّ رعنا شده
اینهمه تیر و نیزه چطور توی پیکر تو جا شده
غربت معنا شده داداشت دیگه تنها شده
گُرزِ آهنی با تو چه کرد فرق سر تا ابرو وا شده
پاشو ببین داداش اشک رَوون مُو
فکر نبودنت بُرید امون مُو
برای خیمه ها دلنگرون مُو
فکر نبودنت بُرید امون مُو
پس چرا اینقَدَر کوچیک شده این قدّ رشید
دیدم با نیزه دشمن تو رُو رو خاک علقمه میکِشید
کاش بدونم کجا افتاده دست آب آورت
برگشتن حتی فراری ها هر کی زد زخمی به پیکرت
خوردی زمین و من شکستم از کمر
وقتی تورو زدن چهار هزار نفر
تو خیمه از غمت همه زدن به سر
وقتی تورو زدن چهار هزار نفر
دیگه تنها شدم مُردم تا از زمین پا شدم
بدجوری از غم پشتم شکست بدجوری از کمر تا شدم
ای یار و یاورم بعد از تو می پاشه لشکرم
فکری کن به حال خیمه ها به حال رقیه دخترم
نبودنت شده عزای زینبم
به فکر غربت فردای زینبم
پاشو یه کاری کن برای زینبم
به فکر غربت فردای زینبم
#بهمن_عظیمی ✍
..........
.
#زمزمه_امام_حسین(ع)
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#زمزمه #شور
آخرین لحظه هاست توو قلب زینب غوغا به پاست
میخوای از پیش زینب بری این تازه آغاز ماجراست
این دَمِ آخری یک لحظه م پیش زینب بشین
کاری کن قلبم آروم بشه آشوب و دلهره م رو ببین
آواره ی توئه این دل دربدر
بذار نگات کنم امشب و تا سحر
اگه میخوای بری زینبتم بِبَر
بذار نگات کنم امشب و تا سحر
میسوزم از درون کاش میشد برگردیم شهرمون
جون من بسته به جونِته میمیرم بی تو اینو بدون
بیچارم میکنه فکرِ فردا و تنهایی هات
کاش میشد از پیش من نری کاش میشد من میمُردم به جات
با غصه ی دلت دلم شده سهیم
ای کاش میشد باهم از کربلا بریم
بارونیه چشام حال دلم وخیم
ای کاش میشد باهم از کربلا بریم
عصر فردا باید رقیه تُ و چیکارش کنم؟
واسه نکشتن تو حسین از شمر و خولی خواهش کنم!
عصر فردا تنت میشه توی مقتل زیرورو
خواهر تنها و بی کست میشه با نامحرم روبرو
باید چیکار کنم غریب و بی پناه
چطور ببینمت میون قتلگاه
وقتی که رو سرِت میریزه یک سپاه
چطور ببینمت میون قتلگاه
✍بهمن عظیمی
...........
.
#گودال #عاشورا
#عصر_عاشورا
#روز_دهم_محرم
#روز_عاشورا
#زمزمه #شور
خیلی آزُردنت توو اوج نامردی کُشتنت
یه جای سالم واست نذاشت چه قَسیُ القلبه دشمنت
انقد زدن تو رو قتلگاه پر شد از خون تو
اینکه تشنه سر بُریدنت کشته زینب و به جون تو
تا مدینه میره صدای آه من
چقد تو رو زدن پیش نگاه من
ای کشته ی غریب و بی گناه من
چقد تو رو زدن پیش نگاه من
دست و پا میزنی قلب مو از سینه میکَنی
ای کاش میمُردم نمیدیدم با این وضع روبروی منی
نیزه ها اومدن دور تن تو حلقه زدن
کاری کردن با جسمت حسین چیزی نمونده از این بدن
کی دیده نیزه رو تو گلو جا کنن!
چیکار کنم حسین تو رو رها کنن
ریختن تو قتلگاه محشر به پا کنن
چیکار کنم حسین تو رو رها کنن
تا رو سینه ت نشست نامردِ پستِ دنیا پرست
از غصه لرزید عرش خدا وقتی که حرمتت رو شکست
تا خنجر و کشید من بالای تل میلرزیدم
از قعر گودال قتلگاه ناله ی مادر و میشْنیدم
برای غارتت ریختن همه سرت
زجرت دادن چقد بمیره خواهرت
پر از جراحته تموم پیکرت
زجرت دادن چقد بمیره خواهرت
✍بهمن عظیمی ..
.............
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#زمزمه
#وداع
#اسارت
رسم نامردی و ، بعد از تو خوب آوردن به جا
بد تا کردن بعد از تو باهام ، اسارت کجا و من کجا
توو اوج بی کسی ، تنهام مابین خوف و رجا
بستن دستامون و با طناب ، اسارت کجا و من کجا
مگه یادم میره چجوری کشتنت
داره به گریه هام میخنده دشمنت
مقابل چشام رو نیزه بردنت
داره به گریه هام میخنده دشمنت
گریه های مُدام ، خون کرده قلب بیچاره رو
پیش چشمای خیس رباب ، به غارت بردن گهواره رو
هستم خونه خراب ، بیچارم کرده اشک رباب
به اشکش میخنده حرمله ، روز و شب میده مارو عذاب
تا آخرین نفس با غصه درگیرم
سرت بیفته از رو نیزه میمیرم
به زور تازیونه از پیشت میرم
سرت بیفته از رو نیزه میمیرم
من میرم میمونه ، رو زمین پیکر بی سرت
نذاشتن چادر مادرم ، رو بِکِشم روی پیکرت
میسپارم به خدا ، این جسم خونی و بی سر و
دعا میکنم آمین بگو ، تو هم بخواه مرگ خواهر و
یه بار دیگه منو صدا بکن حسین
برای مُردنم دعا بکن حسین
منو ازین عذاب رها بکن حسین
برای مُردنم دعا بکن حسین
#بهمن_عظیمی✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇
.
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
امشب ابی عبدالله بالین زبن العابدین
(علیه السّلام) بود،
زین العابدین (علیه السّلام) می گوید،
عمه ام از من پرستاری می کرد، یک وقت دیدم بابام بغض گلویش را گرفت،
رفت کنار خیمه صدای گریه اش بلند شد،
ابی عبدالله شروع کرد به شعر خواندن:
یا دهر اُف لک من خلیل کم لک بالاشراق والاصیل
من صاحب او طالب قتیل و الدهر لایقنع بالتبدیل
و انما الامر الی الجلیل و کل حی سالک سبیل
چنان از بی وفایی دنیا گفت، چنان ناله زد، زین العابدین (علیه السّلام) می گوید،
من یقین کردم امشب دیگه شب آخره،
فردا دیگه کار تمامه، بغض گلویم را گرفت،
اما خودم را نگه داشتم، عمه ام سراسیمه رفت از خیمه بیرون،
به پای حسین (علیه السّلام) افتاد،
صدا زد: کاش مرده بودم «الیوم مات جدی، الیوم مات ابی، الیوم مات امی، الیوم مات اخی»
داداش داغ جدم تازه شد، داغ مادرم تازه شد ...
یعنی کاَنَّ همین الان درِ خانه را آتش زدند،
کاَنَّ همین الان فرق بابام را شکافتند ...
بعد دو تا کار کرده زینب (سلام الله علیها)، جگر امام حسین (علیه السّلام) را سوزانده است :
یکی محکم به صورت خودش زد، یکی هم گریبان چاک کرد ، افتاد روی زمین، غش کرد.
ابی عبدالله سر زینب (سلام الله علیها) را به دامن گرفت،
بعضی نوشتند: یک کمی آب تو صورت زینب (سلام الله علیها) پاشید.
شاید هم با اشک، زینب (سلام الله علیها) را به هوش آورد، صدا زد:
خواهرم اهل زمین و آسمان می میرند،
جز خدا کسی باقی نمی ماند، جدّم، پدرم، مادرم و برادرم که بهتر از من بودند همه رفتند.
تو که خواهر صبوری بودی؟ داغ مادرم را دیدی،
صدا زد: داداش آخه هر داغی دیدم دلم خوش بود حسین (علیه السّلام) را دارم،
زینب جان نکنه بعد من شیون و ناله کنی ...
#روز_دهم_محرم
.
.
#روز_دهم_محرم
#روضه_روز_عاشورا
#روز_عاشورا
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
🔸دارم به سر هوای تو یا ایهاالغریب
🔸دارم به لب نوای تو یا ایهاالغریب
🔸حسرت به دل نشسته ام و زار می زنم
🔸در داغِ کربلای تو یا ایهاالغریب
🔸عمری است بین هیئت تو خو گرفته ام
🔸با بیرق عزای تو یا ایهاالغریب
🔸ایل و تبار من همگی نوکر تواند
🔸من هم شدم گدای تو یا ایهاالغریب
🔸شکر خدا که بینِ سلاطینِ این جهان
🔸افتاده ام به پای تو یا ایهاالغریب
🔸لعنت به آن کسی که سرت را بریده است
🔸در پیش بچه های تو یا ایهاالغریب
🔸تنها شدی و پیروهنت پاره پاره شد
🔸ای جان من فدای تو، یا ایهاالغریب
روز عاشوراست...
روز مصیبت عظمی است...
امروز زمین و آسمان در عزای شما گریه میکنند یااباعبدالله...
امام صادق علیه السلام فرمود...
أَبَا بَصِيرٍ إِنَّ فَاطِمَةَ لَتَبْكِيهِ وَ تَشْهَقُ
مادرم فاطمه دائما در عزای حسینش گریه میکنه...
أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَكُونَ فِيمَنْ يُسْعِدُ فَاطِمَةَ
آیا دوست داری مادرم زهرا رو یاری کنی یا نه...
دلت آماده است بریم کربلا...
آخه امروز زهرای مرضیه میاد کربلا...
روز عاشورا وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان...
دید خواهر خیلی بی تابی میکنه...
اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود ...
امام فرمود: زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی...
بدونید من هنوز زنده ام ...
خدایا حسین رفت میدان...
زینب کبری... داخل خیمه..
تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه...
دلش آروم میگیره...
حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله...
امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید...
داخل خیمه...
هی بلند ميشه....
هی میشینه روی زمین....
میگه حسین...برادر...
زینب به فدات حسین...
چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش...
بچه ها هم بی قرار شدن میگن عمه چرا صدای تکبیر بابا نمیاد...
❤️همه منتظرن ، مادرش برسه
کاش صدای برادر به خواهرش برسه
دست قاتل اگه ، به سرش برسه
آخ خدا به داد موی دخترش برسه
"سیدالشهدا ، سیدالشهدا
سیدالشهدا یا مقطع الاعضا"❤️
یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد....
دوان دوان اومد بیرون...
شاید خوشحال شده زینب...
الحمدلله بردارم حسین برگشته...
یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما حسین نیومده..
همین جا بود که دیگه...
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
بی تاب شده زینب..
یاصاحب الزمان...
دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه...
هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین...
🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین
اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید...
والشمر جالس علی صدره...
شمر روی سینه برادر...
و بعد از لحظاتی صدای تکبیر بلند شد اما این بار لشکر دشمن داره تکبیر میگه ....
آخه راس بریده ی حسین رو بر نیزه، سوار کردند
تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین...
🔸 حسین آرام جانم
🔸 حسین روح و روانم
.......
🔸روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
🔸قربان آن آقا که انگشتر ندارد
🔸یک تکهای سالم همه پیکر ندارد
🔸جایی برای بوسۀ مادر ندارد
🔸گوید بنی، یا بنی، یا بنی
🔸برخیز آمد مادرت زهرا، بنی
🔸دیدم خودم در عصر عاشورا، بنی
🔸افتاده بودی زیر دست و پا، بنی
🔸من بی وضو موی تو را شانه نکردم
🔸حالا به دنبال سرت باید بگردم
امروز روز روضه ست .... شاید بپرسی چی شد که کارِ رزم امام به اینجا رسید؟
سید بن طاووس میگه...
فَوَقَفَ يَسْتَرِيحُ سَاعَةً...
از شدت تشنگی و خستگی...
لحظه ای ایستاد استراحت کنه...
نانجیب با سنگ بر پیشانی حضرت زد...
پیراهن عربی رو بالا زد....
میخواد خون از صورت مبارک پاک کنه...
فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ...
حرمله تیر سه شعبه از کمان رها کرد...
تیر آمد و بر قلب عزیز زهرا...
صدای غربتش بلند شد...
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ
یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا...
🔸نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
🔸نه سیٌدالشٌهداء بر جدال طاقت داشت
🔸هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید
🔸عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
🔸بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
🔸اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
به قصد فرج...
بگو یاحسین...
.
خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه....
وا مُحَمَّداه یا جدا صَلّى عليكَ مَليك السَّمَاء هَذَا حُسَيْنُ مُرَمَّلُ بالدِّمَاءِ مُقَطَعُ الْأَعضَاءِ وَبَنَاتُكَ سَبايا»
مجزور الرّاس من القفا، مسلوب العمامة و الرّداء…بابي المهموم حتي قضي ، بابي العطشان حتي مضي ، بابي من شيبته تقطر بالدماء…))؛ اي جد بزرگوار، اين حسين تو است كه سرش را از قفا بريده اند، لباس و عمامه اش را به يغما برده اند، پدرم به فداي آن كسي كه با غمها و داغهاي فراوان شهيد شد، پدرم به فداي آن تشنه كامي كه با لب تشنه جان داد، پدرم به فداي آن كسي كه قطرات خون از محاسن شريفش مي ريزد…
🏴
#محرم۱۴۰۴
#شور_امام_حسین علیه السلام
#روز_عاشورا #گودال #قتلگاه
#بهمن_عظیمی ✍
#روز_دهم_محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مظلوماً غریبا
چند نفر به یک نفر آه ای نانجیبا
مظلوماً غریبا
قلب زینب شده از داغت ناشکیبا
یه نفر نگفت که مظلومی تو
یه نفر نگفت که معصومی تو
مگه آب مهریه ی زهرا نیست؟
از یه قطرهش چرا محرومی تو
وای اباعبدالله ۲
(لبِ تشنه کُشتنت - آی اباعبدالله ۲) ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مظلوماً وحیدا
با صورت خوردی زمین زینب داشت میدیدا
مظلوماً وحیدا
سه ساعت زجرت دادن توو مقتل پَلیدا
یه نفر نگفت که مسدومی تو
هستیِ زینب و کلثومی تو
خنجر کهنه و دستای شمر
کشته ی بُریده حلقومی تو
وای اباعبدالله ۲
(لبِ تشنه کُشتنت - آی اباعبدالله ۲) ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
افتادی دلم ریخت
توی قتلگاه تموم عالم به هم ریخت
افتادی دلم ریخت
همه اعضای تنت پیش مادرم ریخت
همه ی هستیتو غارت کردن
نیزه ها تو رو زیارت کردن!
توی قتلگاه تنت عریان موند
بمیرم بهت جسارت کردن
وای اباعبدالله ۲
(لبِ تشنه کُشتنت - آی اباعبدالله ۲) ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
پیش چشم مادر
تک و تنهایی گیرِت انداختن یه لشکر
پیش چشم مادر
همه ریختن واسه ی تاراج یه پیکر
هم زره هم جوشنت رو بُردن
تیکه تیکه بدنت رُو بُردن!
نه فقط عبا و عمامه ت رو
حتی پیرهنِ تنت رو بُردن
وای اباعبدالله ۲
(لبِ تشنه کُشتنت - آی اباعبدالله ۲) ۲
.
👇
هدایت شده از امام حسین ع
🏴
#محرم۱۴۰۴
#شور_امام_حسین #زمینه
#امام_حسین علیه السلام
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
#عاشورا #گودال #قتلگاه
#سبک_عزا_عزای_گوداله
#بهمن_عظیمی ✍
#روز_دهم_محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
چقد توو سینه غم داری ، هنوز غریب و بی یاری
الان هزار و چند ساله ، برا حسین عزاداری
فدای اون شال سیاهت
با روضه های قتلگاهت
گریهم میگیره ۲
جدت رُو تشنه سر بریدن
چه بد به خاک و خون کشیدن
عالم بمیره ۲
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
همیشه اشک تو جاری ، براش همیشه غمباری
هزار و نهصد و پنجاه ، زخم و جراحت کاری
از گریه های روز و شبهات
برای عمه جانِ سادات
گریهم میگیره ۲
محاله توو هیئت نباشی
صورت توو روضه میخراشی
عالم بمیره ۲
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بخونید آیه زِلزال ، قیامته تهِ گودال
برای خون به پا کردن ، شمر اومده به استقبال!
تا نیزه نیزه روی هم ریخت
تمامِ صورتش به هم ریخت
فرزند مولا ۲
از قتلگاه بیرون نِمیره
یکی بِره شمر و بگیره
آه و واویلا ۲
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
رفته حسین دیگه از حال ، قیامته تهِ گودال
لگد به پیکرش میزد ، ای وایِ من زبونم لال
بیچاره کردش عالمینو
رفتش رو سینه ی حسینو
زد ناله مادر ۲
صبر از دلِ ملائکه بُرد
دوازده ضربه پشته هم خورد
از کهنه خنجر ۲
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
از تیر و نیزه مالامال ، قیامته تهِ گودال
شد شَرحه شَرحه یک پیکر ، به دستِ عده ای قَتّال
از روی عمد کردن مُعطّل
سه ساعته تموم توو مقتل
دادن عذابش ۲
این لحظه ها چه سخت شدن طی
دوباره نیزه میزدن هِی
واسه ثوابش ۲
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
.
👇
هدایت شده از امام حسین ع
.
#امام_حسین
#زبانحال_امام_حسین
#گودال #قتلگاه
#روز_دهم_محرم
به قتل صبر، سرم شد جدا رِضاً بِرِضائك
نه ذبح ساده، به ذبح از قفا رِضاً بِرِضائك
به پیش دیده ی مادر، میان گودی گودال
سه ساعت است زدم دست و پا، رِضاً بِرِضائك
نداد کوفه به مهمانِ خویش جرعهی آبی
چه خوش نمود به عهدش وفا رِضاً بِرِضائك
ببین به جرم علی گفتنم میانهی مقتل
زدند بر دهنم با عصا رِضاً بِرِضائك
به شیعیان برسان ضرب نیزه دوخت لبش را
امام تشنهیشان گفت تا رِضاً بِرِضائك
اگر به غارت جسمم به قتلگاه رضایی
ازین عذاب ندارم إبا رِضاً بِرِضائك
گلایه نیست که حتی کفن نمانده برایم
اگر شود کفنم بوریا رِضاً بِرِضائك
بناست تا بدنم زیر آفتاب بماند
به روی ریگ بیابان رها رِضاً بِرِضائك
بناست نیمهی جان مرا برند اسیری
دلم شکسته ازین ابتلا... رِضاً بِرِضائك
#محمد_جواد_شیرازی ✍
.
.
8⃣ چهار هزار تیرانداز
وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ،
ابن شهر آشوب و محمد بن ابی طالب می نویسند در روز عاشورا امام حسین (ع) در نبردی تن به تن پیوسته و بدون وقفه مشغول جنگ با دشمن بود تا اینکه به غیر از مجروحین یکصد و نود نفر از سپاه دشمن را به قتل رسانید. عمر بن سعد وقتی چنین صحنه ای را دید رو به سوی لشگر خود کرد و گفت وای بر شما! آیا می دانید با چه کسی قتال می کنید؟ این حسین، فرزند کشنده عرب (علی) می باشد. هذا ابن قَتالِ الْعَرَب، پس از هر طرف بر او حمله کنید؛ اینجا بود که چهارهزار تیرانداز آن حضرت را هدف تیر خود قرار داده و بین او و خیمه هایش جدایی انداختند (۱)
📚منبع
(۱) مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۱۱۰
سیری در معارف زیارت عاشورا، بر اساس نسخه جمال العارفین حضرت آیت الله حاج سیدعلی آقا قاضی، ج ۱، ص ۱۸۵
#گریز_زیارت_عاشورا
#محرم۱۴۴۷
.
اَللّـهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً
...........
#روز_دهم_محرم
شروع نبرد تن به تن!👇
✅در بين عرب رسم بوده است كه اگر در جنگها، كسي (هل من مبارز) می طلبيد، و خواستار جنگ تن به تن می شد، به خواسته اش احترام می گذاشتند و دسته جمعی با او نمی جنگيدند.
امام حسین(ع) در روز عاشورا، از اين تاكتيك استفاده نموده تا با توجه به قلّت و كم بودن سپاهش، مدت و زمان جنگيدن طولاني تر شود و تك تك ياران امام(ع) حماسه داشته باشند و پيام اين نهضت بر قلب تاريخ با رنگ خون بهتر ثبت گردد و اين با جنگ دست جمعی، دست يافتني نبود، علاوه اين قانون از طرف دشمن رعايت نشد و آنها در مواردي گروهي به جنگ يك فرد مي رفتند و خود اين مي توانست در بيداري عده اي موثر باشد كه لشكر دشمن پايبند حداقل حقوقی انساني هم نبوده است و اين خود در ظهور بيشتر جنايت لشكر دشمن، نقش بيشتري را مي تواند ايفا كند.
#روز_شمار_عاشورا
.
.
#روز_دهم_محرم
✅امام حسین(ع) در روز عاشورا در مقابل سپاهِ دشمن، چند خطبه خواندند که اولین آنها این خطبه است.
امام حسین(ع) با صدای بلند فرمود :
📋《أَیهَا النَّاسُ! اسْمَعُوا قَوْلِی وَ لَاتَعْجَلُوا حَتَّی أَعِظَکمْ بِمَا یحِقُّ لَکمْ عَلَیَّ وَ حَتَّی أُعْذِرَ إِلَیکمْ فَإِنْ أَعْطَیتُمُونِی النَّصَفَ کُنْتُمْ بِذَلِک أَسْعَدَ وَ إِنْ لَمْ تُعْطُونِی النَّصَفَ مِنْ أَنْفُسِکمْ فَأَجْمِعُوا رَأْیکمْ ثُمَّ لا یکنْ أَمْرُکمْ عَلَیکمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَی وَ لاتُنْظِرُونِ》
♦️ای مردم به گفتارم گوش دهید و در جنگ کردن با من شتاب نکنید تا من وظیفه خود را که نصیحت کردن شماست، انجام دهم و انگیزه سفر خودم را به سوی شما توضیح دهم.
اگر گفتار مرا بپذيريد و انصاف دهيد، سعادتمند خواهيد بود و براي جنگ با من دليلي نداريد و اگر نپذيرفتيد و انصاف روا نداشتيد شما و هم پيمانانتان همدل شويد و درباره ي من هر چه مي خواهيد انجام دهيد و به من مهلت ندهيد.
سپس فرمود :
📋《إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکتابَ وَ هُوَ یتَوَلَّی الصَّالِحِینَ ثُمَّ حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَی عَلَیهِ وَ ذَکرَ الله بِمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ صَلَّی عَلَی النَّبِی(ص) وَ عَلَی مَلَائِکةِ اللَّهِ وَ أَنْبِیائِهِ فَلَمْ یسْمَعْ مُتَکلِّمٌ قَطُّ قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَهُ أَبْلَغُ فِی مَنْطِقٍ مِنْهُ》
♦️همانا سرور من خداوند است که این کتاب آسمانی را فرو فرستاده است و او دوستدار شایستگان است.
سپس حمد و ثنای الهی را به جا آورد و خداوند را به آنچه که شایسته بود، یاد کرد و بر نبی مکرم(ص) و ملائکه خداوند و پیامبران گرامی(ص) درود فرستاد که تاکنون قبل از او و بعد از او، نطق به اين شيوايی از کسي شنيده نشده بود.
سپس فرمود :
📋《أَمَّا بَعْدُ فَانْسُبُونِی فَانْظُرُوا مَنْ أَنَا؟ ثُمَّ ارْجِعُوا إِلَی أَنْفُسِکمْ وَ عَاتِبُوهَا فَانْظُرُوا هَلْ یصْلُحُ لَکمْ قَتْلِی وَ انْتِهَاک حُرْمَتِی؟》
♦️ای مردم! بگوئید من چه کسی هستم سپس به خود آیید و خویشتن را ملامت کنید و ببینید آیا قتل من و در هم شکستن حریم من برای شما جایز است؟
📋《أَ لَسْتُ ابْنَ بِنْتِ نَبِیکمْ وَ ابْنَ وَصِیهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ وَ أَوَّلِ الْمُؤْمِنِینَ الْمُصَدِّقِ لِرَسُولِ اللَّهِ(ص) بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ؟》
♦️آیا من فرزند دختر پيامبر خدا(ص) نيستم؟
آيا من فرزند وصي و پسرعموي پيامبر(ص) شما و اولين کسي که پيامبر(ص) را به آنچه از نزد پروردگارش آورده بود تصديق کرد، نيستم؟
📋《أَ وَ لَیسَ حَمْزَةُ سَیدُ الشُّهَدَاءِ عَمِّی؟
أَ وَ لَیسَ جَعْفَرٌ الطَّیارُ فِی الْجَنَّةِ بِجِنَاحَینِ عَمِّی؟
أَ وَ لَمْ یبْلُغْکمْ مَا قَالَ رَسُولُ الله(ص) لِی وَ لِأَخِی هَذَانِ سَیدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ؟》
♦️آيا حمزه ی سيدالشهدا(ع) عموی من نيست؟
آيا جعفر طيار که با دو بال در بهشت پرواز مي کند عموي من نيست؟
آيا فرمايش پيامبر(ص) به شما نرسيده که درباره ي من و برادرم فرمود :
اين دو آقای جوانان بهشتند؟
📋《فَإِنْ صَدَّقْتُمُونِی بِمَا أَقُولُ وَ هُوَ الْحَقُّ وَ اللَّهِ مَا تَعَمَّدْتُ کذِباً مُنْذُ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ یمْقُتُ عَلَیهِ أَهْلَهُ..
أَ مَا فِی هَذَا حَاجِزٌ لَکمْ عَنْ سَفْک دَمِی؟》
♦️اگر سخنان حق مرا تصديق کنيد که من تاکنون دروغي به زبان جاري ننموده ام از زماني که دانستم خداوند نسبت به دروغگويان خشم مي گيرد، به نفع شماست و اگر تصديق نکنيد، در ميان شما کساني هستند که اگر از آنها سؤال کنيد، به شما خبر خواهند داد؛ از جابر بن عبدالله نصاري و ابوسعيد خدري و سهل بن سعد ساعدي و زيد بن ارقم و انس بن مالک بپرسيد.
آنها به شما خبر خواهند داد که خود اين سخن را از پيامبر(ص) شنيدند که در حق من و برادرم فرموده است.
آيا اين باعث نمي شود که دست از قتل من برداريد؟(۱)
شمر و دیگر فرماندهان شروع کردن به قطع کردن سخنان امام حسین(ع) برای جلوگیری از تأثیر سخنان او بر لشکریان ابن سعد!
گریه زنان اهل خیام بالا گرفت.
حضرت(ع) به برادران و فرزندان خود فرمود :
📋《سَكِّتَاهُن فَلَعَمْرِي لَيَكْثُرَنَّ بُكَاؤُهُنَّ》
♦️ساکتشان کنید! به خدا قسم هنوز گریه های بسیاری در پیش دارند.(۲)
پس از سخنان امام حسین(ع) قیس بن اشعث گفت : چرا با پسر عمویت یزید بیعت نمیکنی؟!
امام حسین(ع) فرمود :
📋《لَا وَ اللَّهِ لَا أُعْطِيكُمْ بِيَدِي إِِعْطَاءَ الذَّلِيلِ وَ لَا أَفِرُّ فِرَارَ الْعَبِيدِ》
♦️هرگز به خدا قسم، دستم را همچون انسانهای ذلیل در دست شما قرار نمیدهم و مانند بندهها فرار نمیکنم.(۳)
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۸
۲)اللهوف ابن طاووس، ص۸۵
۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۸
📚 #اسنادالمصائب
.
.
#روز_دهم_محرم
✅در روز عاشورا حب دنیا و حب مقام به قدری عمر بن سعد را کور کرده بود، برای خوش خدمتی در نزد عبیدالله و یزید خود آغاز گر جنگ بود.
او در این هنگام به پرچم دار لشگر خود ندا داد :
📋《یَا ذُوَیدُ! أَدنِ رایَتَکَ! فَأَدناها، ثُمَّ وَضَعَ سَهمَهُ فی کَبِدِ قَوسِهِ ثُمَّ رَمَی وَ قَالَ : اِشهَدوا أَنِّی أوَّلُ مَن رَمَی، ثُمَّ اِرْتَمَى اَلنَّاسُ وَ تَبَارَزُوا》
♦️ای ذُوَید! پرچمت را نزدیک بیاور!
او نیز آورد. سپس عمر، تیری در چلّه کمانش نهاد و به سمت اردوگاه امام حسین(ع) پرتاب نمود و گفت : گواه باشید که من، نخستین تیر را انداختم.
سپس، دو لشکر به هم تیراندازی کردند و رسماً جنگ آغاز شد.(۱)
در روز عاشورا عمر بن سعد برای تحریک سربازانش گفت :
📋《یَا خَیْلَ اللّهِ! اِرْكَبِی وَ بِالْجَنَّةِ اَبْشِرِی》
♦️ای لشکریان خدا! سوار شوید که شما را به بهشت بشارت می دهم!(۲)
کوفیان هم سوار شده، مهیای نبرد شدند.
زمانى که عمر بن سعد تیر انداخت، سپاه ابن سعد نیز شروع به تیر اندازى کردند.
ابن اعثم می نویسد :
📋《فَلَمَّا رَمَى عُمَرُ اِرتَمَى النَّاسُ وَ أَقبَلَتِ السِّهَامُ کَأَنَّهَا المَطَرُ》
♦️زمانی که ابن سعد تیر انداخت، باران تیر از سوى کوفیان به سوى اصحاب امام حسین(ع) شدت گرفت و امام(ع) فرمود :
📋《قُومُوا رَحِمَكُم اللهُ إلَى المَوتِ الذِّي لَابُدَّ مِنهُ، فَإِنَّ هَذِهِ السِّهَامَ رُسُلُ القَومِ إِلَيكُم》
♦️رحمت خدا بر شما باد که برخیزید و آماده باشید به سوی مرگی که چاره ای از آن نیست و همانا اینها نماینده این قوم به سوى شماست.(۳)
پس از آن، دو سپاه بر یکدیگر حمله کردند و ساعتى از روز را به طور دسته جمعى با یکدیگر جنگیدند، به طورى که تعداد زیادی از اصحاب امام حسین(ع) در همان حمله اول به شهادت رسیدند.
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۱
۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۷
۳)الفتوح ابن اعثم، ج۵، ص۱۸۵
#اسنادالمصائب
.
.
#شور_مقتل
#شور_گودال
#شور_امام_حسین
#روز_دهم_محرم
#عاشورا
مظلوماً غریبا
چند نفر به یک نفر آه ای نانجیبا
مظلوماً غریبا
قلب زینب شده از داغت ناشکیبا
یه نفر نگفت که مظلومی تو
یه نفر نگفت که معصومی تو
مگه آب مهریه ی زهرا نیست؟
از یه قطرهش چرا محرومی تو
(وای اباعبدالله...۲
لبِ تشنه کُشتنت آی اباعبدالله....۲)
مظلوماً وحیدا
با صورت خوردی زمین زینب داشت میدیدا
مظلوماً وحیدا
سه ساعت زجرت دادن توو مقتل پَلیدا
یه نفر نگفت که مسدومی تو
هستیِ زینب و کلثومی تو
خنجر کهنه و دستای شمر
کشته ی بُریده حلقومی تو
(٫وای اباعبدالله...۲
لبِ تشنه کُشتنت آی اباعبدالله....۲)
افتادی دلم ریخت
توی قتلگاه تموم عالم به هم ریخت
افتادی دلم ریخت
همه اعضای تنت پیش مادرم ریخت
همه ی هستی تو غارت کردن
نیزه ها تو رو زیارت کردن!
توی قتلگاه تنت عریان موند
بمیرم بهت جسارت کردن
(وای اباعبدالله...۲
لبِ تشنه کُشتنت آی اباعبدالله....۲)
پیش چشم مادر
تک و تنهایی گیرِت انداختن یه لشکر
پیش چشم مادر
همه ریختن واسه ی تاراج یه پیکر
هم زره هم جوشنت رو بُردن
تیکه تیکه بدنت رُو بُردن!
نه فقط عبا و عمامه ت رو
حتی پیرهنِ تنت رو بُردن
(وای اباعبدالله...۲
لبِ تشنه کُشتنت آی اباعبدالله....۲)
سبک محمدصادق باقی زاده🎼
#بهمن_عظیمی ✍
.👇
گلچین+مداحی+مخصوص+ظهر+عاشورا.mp3
زمان:
حجم:
4.82M
#نوحه #ظهر_عاشورا
#روز_دهم_محرم
📝واویلا علی الحرم
🎤حاج محمود #کریمی
راس حسین به نیزه ها
آتیش زدن به خیمه ها
.....
گلها کنار یک دگر واویلا علی الحرم
گرد عزیز فاطمه واویلا علی الحرم
اما ابالفضلم چرا واویلا علی الحرم
مانده جدا در علقه واویلا علی الحرم
به زخم دل نمک زدن واویلا علی الحرم
دختراتو کتک زدن واویلا علی الحرم
....
چو دید زینب حزین واویلا علی الحرم
سنگ جفا و شاه دین واویلا علی الحرم
حسینش افتاده زمین واویلا علی الحرم
کشید ناله ای خدا
چند نفر به یک نفر واویلا علی الحرم
غریب گیر آوردنت واویلا علی الحرم
به قتلگاه کشوندنت واویلا علی الحرم
دست یکی به موی او واویلا علی الحرم
سنگ یکی به روی او
دست یکی به پیروهن
مانده به سینه جای پا
چند نفر به یک نفر
غریب گیر آوردنت واویلا علی الحرم
جلو چشای خواهرت
تشنه سر بریدنت واویلا علی الحرم
شمر اومده تو قتلگاه واویلا علی الحرم
به روی خاکها پرَش
شمر به دست خنجرش
یکی پی عمامه اش واویلا علی الحرم
یکی بدنبال عبا واویلا علی الحرم
پیش نگاه مادرش واویلا علی الحرم
جدا شد از بدن سرش
اهل حرم به سر زنان
صدا زدند بچه ها
چند نفر به یک نفر
غریب گیر آوردنت واویلا علی الحرم
واویلا علی الحرم
#شب_دهم_محرم
#شام_غریبان_امام_حسین