eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
7.9هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
751 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•ای یادگارِ مادرم... و توسل به کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام ناصر رفیعی ●━━━━━━─────── اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ حضرت زینب سلام الله خیلی مصائب دید زینب سلام الله کنار بدن پیغمبر ایستاده بود رسول خدا جان داد. میدید مادرش فاطمه چه جور کنار پیکر پیغمبر اشک‌می ریخت. زینب یه روزی شاهد بود بدن مادرش رو شبانه از خانه بیرون بردن.هی نگاه کرد وگریه کرد. یه روزی زینب نشسته در خانه منتظره باباست.یه وقت دید باباش رو با فرق شکافته آوردند. همه ی این صحنه ها رو زینب دیده..یه روزم تیر باران شدن جنازه ی برادرش رو‌دیده. همه این صحنه ها رو زینب دیده..اما همه ی دل خوشیش حسینه..زینب است وحسین. هرچی مصیبت دید، هر چی حادثه دید اما دلش خوش بودهنوز آخرین یادگار مانده. اما روز عاشورا وقتی دید این آخرین یادگارم داره میره. اگه حسین بره از پنج تن دیگه هیچ‌کس باقی نمی مانه.اگه حسین شهید بشه آل طاها، آل کسا موضوعیت ظاهریش از بین میره چون‌حسین یادگار پنج تنه...لذا وقتی حسین به سمت میدان حرکت کرد با اینکه قول داده بود صبر کنه، با اینکه قول داده بود بمانه .اما یه وقت به یاد وصیّت مادرش زهرا افتاد. دنبال حسینش دوید صدا زد..* مهلاً مهلا یابن الزهرا.. ای یادگارِ مادرم ای مهربان برادرم آهسته رو آهسته رو صبری نما تا خواهرت قرآن بگیرد بر سرت برادرم! عزیزم کرده وصیت مادرم تا من ببوسم حنجرت آهسته رو آهسته تر *داداش رو‌ متوقف کرد از اسب پیاده شد.برادر بذار زیر گلوت رو ببوسم ...بذار زیر گلوت رو بِبویم ..اینجا زیر گلوش رو بوسید اما یه وقتم بالای تل زینبیه دید همین بوسه گاه رو شمشیرگذاشتن، دستها رو، روی سر گذاشت، صدا زد: "وا محمدا! واعلیا..اَما فیکُمْ مُسْلِمْ.. "* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. ⚫️ امام زمان(عج) روضه می‌خواند. شهید عظیم الشأن شیخ احمد کافی واعظ اهل بیت رضوان الله تعالی علیه نقل فرمود که خود مرحوم ملا احمد مقدس اردبیلی فرمود: با طلاب پیاده کربلا می‌آمدیم (اوقات زیارتی حضرت اباعبدالله(ع) که می‌شود از نجف ده تا ده تا بیست تا بیست تا حرکت می‌کنند و کربلا می‌آیند) در بین راه یک آقا طلبه‌ای بود که گاهی برای ما روضه می‌خواند که امام حسین(ع) یک نمکی در حنجره‌اش گذاشته بود. مقدس اردبیلی می‌فرماید آمدم کربلا زیارت اربعین بود از بس که دیدم زائر آمده و شلوغ است گفتم داخل حرم نروم با این طلبه‌ها مزاحم زوار از راه دور آمده نشویم. گفتم: همین گوشه صحن می‌ایستم زیارت می‌خوانم. طلبه‌ها را دور خودم جمع کردم. یک وقت گفتم طلبه‌ها این آقا طلبه‌ای که در راه برای ما روضه می‌خواند کجاست؟ گفتند: آقا در بین این جمعیت نمی‌دانیم کجا رفته است. در این اثنا دیدم یک عربی مردم را می‌شکافت و به طرف من می‌آمد و صدا زد ملا احمد مقدس اردبیلی می‌خواهی چه کنی؟ گفتم: می‌خواهم زیارت اربعین بخوانم. فرمود: بلندتر بخوان من هم گوش کنم. زیارت را بلندتر خواندم. یکی دو جا توجهم را به نکاتی ادبی داد وقتی که زیارت تمام شد به طلبه‌ها گفتم این آقا طلبه پیدایش نشد؟ گفتند: آقا نمی‌دانیم کجا رفته است؟ یک وقت این عرب به من فرمود مقدس اردبیلی چه می‌خواهی؟ گفتم: یکی از این طلبه‌ها در راه برای ما گاهی روضه می‌خواند نمی‌دانم کجا رفته می‌خواستم اینجا بیاید و برای ما روضه بخواند. آقای عرب به من فرمود: مقدس اردبیلی می‌خواهی من برایت روضه بخوانم؟ گفتم: آری. آیا به روضه خواندن واردی؟ فرمود: آری که در این اثناء دیدم عرب رویش را به طرف ضریح اباعبدالله الحسین علیه السلام کرد و از همان طرز نگاه کردن ما را منقلب کرد یک وقت صدا زد یا اباعبدالله(ع) نه من و نه این مقدس اردبیلی و نه این طلبه‌ها هیچ کدام یادمان نمی‌رود از آن ساعتی که می‌خواستی از خواهرت زینب سلام الله علیها جدا شوی. در این هنگام دیدم کسی نیست فهمیدم این عرب مهدی زهرا علیه السلام بوده واقعاً ساعت حساس و عجیبی بود. 📚منبع: کرامات الحسینیه، حجت الاسلام و المسلمین شیخ علی میرخلف‌زاده، ص ۷۰ .
. ◾️ گریز روضه پیراهن امام حسین(ع)، فاطمه(س) تاب دیدن پیراهن پیامبر(ص)‌ را ندارد؛ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند: من پیغمبر را از زیر پیراهن غسل دادم. یک روز فاطمه سلام الله علیها فرمود: میل دارم پیراهن پدرم را ببینم وقتی پیراهن را به او دادم بویید و بوسید و گریست و بی‌اختیار از فراق پدر از حال رفت و بر روی زمین افتاد. بعد از آن پیراهن را از فاطمه سلام الله علیها مخفی کردم. گریز به روضه پیراهن خونین حضرت سیدالشهدا علیه السلام که همیشه در نزد حضرت زینب سلام الله علیها بود. 📚منبع بیت الاحزان، شیخ عباس قمی(ره) گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۲ .
🩸 و جانسوز اهل‌بیت علیهم‌السلام 🩸 🥀 هنگامی که در پایان اقامت اهلبیت علیهم‌السلام در فرارسید، بارها را بستند و آماده حرکت شدند. 🥀 در این هنگام حضرت سکينه سلام‌الله علیها اهل حرم را با ناله و فرياد به جانب مقدس جهت حرکت داد و همگی در اطراف گرد آمدند. 🥀 فحضنت القبر الشريف وبكت بكاءً شديداً حتّى غشي عليها، فلمّا أفاقت جعلت تنشد وتقول: 🥀 علیهاالسلام قبر پدر را در آغوش گرفت و شديداً گريست و به سختی می‌ناليد تا آنجا که از هوش رفت. 🥀 پس وقتی که به هوش آمد، اين ابياتی به این مضمون را زمزمه می‌کرد: رحلنا يا أبي بالرّغم منّا ألا فانظر إلى ما حلّ فينا ألا يا كربلاء أودعت جسماً بلا غُسْلٍ ولا كفنٍ دفينا ألا يا كربلاء أودعت نوراً لباري الخلق طرّاً أجمعينا ألا يا كربلاء أودعت كنزاً وذخر القاصدين الزّائرينا 📕 ، ملا آقا دربندی رضوان‌الله تعالی علیه ........ چرا فقط برای امام حسین(ع) روز اربعین یعنی چهلم تعیین شده و برای امامان دیگر و حتی پیامبر اکرم(ص) مراسم روز اربعین نداریم؟ پاسخ: برای توضیح جواب این سؤال به این مطالب توجه کنید:1. فداکاری های امام حسین(ع) دین را زنده کرد و هیچ امامی به اندازه امام حسین(ع)، در زنده نگه داشتن دین اسلام نقشی نداشته است و این فداکاری ها را باید زنده نگه داشت، چون زنده نگه داشتن دین اسلام است تا دین اسلام زنده بماند. گرامیداشت روز عاشورا و اربعین، در حقیقت زنده نگه داشتن دین اسلام و مبارزه با دشمنان دین است. 2. مصیبتی که حضرت امام حسین(ع) دید، برای هیچ امام و پیامبری پیش نیامده است و مصیبت امام حسین(ع) از همه مصیبت ها بزرگ تر و سخت تر بود. اگر عامل دیگری هم در کار نبود، همین عامل کافی است که نشان بدهد چرا برای امام حسین(ع) بیش از امامان دیگر و بیش از پیامبر اسلام(ص) عزاداری می کنیم و مراسم متعددی بر پا می کنیم. 3. در ماه محرم سال 61 حسین بن علی(ع)، اولاد، خویشان و یاران آن حضرت را کشتند و اسیران کربلا را به کوفه و شام بردند و همین اسیران داغدیده روز اربعین شهادت امام حسین و یاران به کربلا رسیدند و همه مصائب روز عاشورا در آن روز تجدید شد و آن روز روز سختی برای خاندان پیامبر شد. 4. دشمنان اسلام با به شهادت رساندن امام حسین(ع) قصد نابود کردن دین اسلام را داشتند. دشمنان امام حسین(ع) تلاش کردند تا حادثه کربلا به کلی فراموش شود و حتی گاهی کسانی را که برای زیارت امام حسین(ع) می آمدند می گرفتند، شکنجه می کردند و می کشتند و در زمان متوکل عباسی همه قبرهای کربلا را شخم زدند، مزرعه کردند و مردم را از آمدن برای زیارت قبر امام حسین(ع) منع کردند. شیعیان هم برای مقابله با اینها از هر مناسبتی استفاده می کردند. یکی از این مناسبت ها حادثه روز اربعین است. 5. یکی از نشانه های مؤمن زیارت امام حسین در روز اربعین است. از حضرت امام حسن عسکری(ع) روایت شده است که علامت مؤمن پنج چیز است: پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شبانه روز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن در سجده و بسم الله را بلند گفتن. (مفاتیح الجنان، ص 545، در اعمال ماه صفر، روز بیستم صفر). و یکی از وظایف شیعیان را اهتمام به زیارت اربعین بر شمرده اند
بانگی رسید: وقت اقامت تمام شد چشمی بهم زدیم و ضیافت تمام شد یار دلم، دعای ابوحمزه الوداع صد حیف، انس ما به چه سرعت تمام شد کم می کنیم زحمتِ خود را و می رویم ای میزبان ببخش، اذیت تمام شد مانند ابرهای بهاری دلم پر است ماه نجات و بخشش و رحمت تمام شد ای وای اگر دوباره شوم تحبس الدعا باید چه کرد، ماه اجابت تمام شد هر شب به یاد صحن نجف مست می شدیم شب های دلنشین زیارت تمام شد گفتم: نماز و روزه و حجم فقط علی است گفتند: با علی است که دینت تمام شد او یکه جانشین بلافصل مصطفاست روز غدیر، بر همه حجت تمام شد هنگام مرگ کاش بگویند در برم دلتنگی اش به وصل شهادت تمام شد وقت وداع آمد و زینب به یار گفت: ایام، زود طی شد و فرصت تمام شد بوسه به حنجرت زدم و گریه ام گرفت پنجاه و شش بهار، چه راحت تمام شد رفتی و پیر کرد مرا داغ غربتت ذبحت حسین، بعدِ سه ساعت تمام شد رفتی حسین، داغ اسارت شروع شد رفتی و حفظ عزت و حرمت تمام شد محمد جواد شیرازی
. بند اول جبران شد کینه ی خندق و حنین مضطر شد پناهگاه عالمین زینب ماند و دنیای بی حسین مهلا مهلا، یابن الزهرا(س) ، میروی از دستم ای پناهم، غرق آهم، دلواپست هستم می‌روی و جان می‌دهد خواهر جان زینب، قدری آهسته تر ای وای ای وای ای وای ای وای بند دوم نمانده جای سالمی به پیکرش جدا شده چگونه از قفا سرش جلوی چشم بی قرار خواهرش از روی تل، نگاهم را، به مقتل می‌دوزم در حسرت یک بوسه از چشمانت می‌سوزم عمر زینب ، روی خاک افتادی من جان دادم ، وقتی که جان دادی ای وای ای وای ای وای ای وای مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. |⇦•گفت بیا که ... و اجراشده به نفسِ حاج‌ ●━━━━━━─────── گفت بیا که گریه کنم لحظه‌های آخر را بخوان ز چشم ترم حال و روز خواهر را دلم قرار ندارد بیا که تا دم صبح بنالم از سر شب روضه‌های مادر را حسین جان! پریده خواب رباب از خیال حرمله باز گرفته است به چادر گلوی اصغر را خدا کند که بمیرم در این شبو فردا که روی نیزه نبینم سر برادر را خدا کند که نبیند دو چشم مبهوتم به زیر بوسهٔ نیزه تنی مطهر را *پیش پیش زینب کبری داره روضه‌ها رو میگه...* خدا کند که نبینم به روی تشت طلا جسارت نوک چوب و لبان پرپر را *این یه بود. یه وداع با خواهر، یه وداع با دختر،ابی عبدالله همه رو آروم کرد دید اسب حرکت نمی‌کنه.دید دستای ذوالجناحو گرفته خانم حضرت سکینه.. بابا نمی‌ذارم بری، عزیز دلم بذار بابا بره گفت شرط داره اول باید از اسب پیاده شی من کارت دارم ابی عبدالله پیاده شد دختر اومد رو زانوش نشست. گفت: بابا من که می‌دونم بری دیگه برنمی‌گردی. یه دست یتیمی رو سر من بکش اصلاً خانم حضرت سکینه سلام الله علیها روضه‌خون ابی عبدالله است دیگه.. اولین روضه را هم تو گودال ایشون خونده.. اینطوری روضه خونی می‌کنه برای ابی عبدالله.. فقط ابی عبدالله گفت: "لا تحرقی قلبی" ابی عبدالله با عجله برگشت هی نگاه می‌کنه اثری از صاحب صدا نیست جلو اومد دید خواهر غش کرده رو زمین افتاده سر زینبو رو زانو گذاشت عزیز دلم زینبم! مگه نگفتم دیگه از خیمه بیرون نیا گفت داداش دست خودم نبود شب آخر مادرم منو در آغوش گرفت. صدا زد.. زینب من کربلا نیستم. عوض من یه کاری انجام میدی مادر؟ روی چشمام مادر بگو چه کار باید بکنم؟ فرمود: اون لحظه آخری که برادرت داره میره عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس...می‌خوای ناله بزنی بعدش گوش بده.زینب زیر گلو رو بوسه زد اما هنوز دلیلش نمیدونه چیه چرا مادر نگفت پیشانیشو ببوس چرا نگفت دستشو ببوس تا اون ساعتی که آمد بالای تل زینبیه دید نانجیب رو سینه برادر نشسته خنجر کند و روی حنجر ابی عبدالله....* «صدای نالتو آزاد کن هر چقدر کار داری با حسین از پرده جیگر بگو یا حسین...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
حاج محمود کریمی۸۴شوشتری.mp3
زمان: حجم: 1.55M
مثال برای نغمه 👆 منو عشفت تا جان دارم نغمه‌ای برگرفته از موسیقی سنتی ایران، جزو گوشه‌های دستگاه همایون. بسیار لطیف، سوزناک، و عاطفیه. فضای نغمه شوشتری بیشتر از جنس دلتنگی، تنهایی و مظلومیته. موقعیت‌های مناسب استفاده: شام غریبان روایت (س) (ع) شهادت حضرت علی‌اکبر (ع) و موقعیت‌هایی با بار احساسی سنگین و... مثال برای نغمه شوشتری : یارا یارا گاهی دل مارا به چراغ نگاهی روشن کن از علیرضا افتخاری همین گوشه با تغییر ریتم در مراسمات حنابندان عروسی بوشهر و واسونک استان فارس مورد استفاده قرار میگیرند که لحنی شاد دارند. .
. آمده ام پر ز خروشم کنی حلقه‌ی نوکری به گوشم کنی از کرمت سیاه پوشم کنی یاحسین یاحسین _ ناله و اشگ و آه آوردم به درگَهَت پناه آوردم پِیرُهَنِ سیاه آوردم یاحسین یاحسین  _ ز دوری رخت عذابم نکن به غیر نوکرت خطابم نکن به جان مادرت جوابم نکن یاحسین یاحسین _ آمده ام سینه‌زنِ تو باشم کشته‌ی زخم بدن تو باشم یاد تن بی‌کفن تو باشم یاحسین یاحسین  _ ذکر و دعای من فقط حسین شور و نوای من فقط حسین تُنِ صدای من فقط حسین یاحسین یاحسین  _ خون دل از دودیده‌ام ببارد هر نفسم ناله ز دل برآرد اهلِ عزا حسین کفن ندارد یاحسین یاحسین  __ سنگ دلان تیغ ستم کشیدند از پسر فاطمه سر بریدند سینه‌ی او را به سنان دریدند یاحسین یاحسین ............... روضه وداع با پسراش و سپردن محمد و ابراهیم به شریح قاضی ................ روضه اهل خیام با اباعبدالله رُدنا الی حرم جدّنا ___ .👇
. علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── اینجا ابی عبدالله تنگ پسرش و‌ در آغوش گرفت. یکجا دیگه ام امام حسین بین جنگ اومد با پسرش مجددی داشت و اون زمانی بود که اومد تو خیمه و از حضرت زینب پارچه میخواست که زیر زره رو زخماش بذاره. اینجا اومد تو خیمه ی امام سجاد حضرت میگه دیدم خون میجوشید از لابلای زره بابام. اینجام حضرت تنگ پسرش و‌ در آغوش گرفت گریه کردن دو تا بزرگوار پدر و‌ پسر ناله زدن بعد درِ گوشش فرمود: پسرم دعاییست به تو آموزش میدم اون دعا رو یادت باشه تو سختیها بخون دعایی است پنج شش خطه تو مقاتل هم اومده: "بِحَقِّ یس وَ الْقُرآنِ الْکَرِیمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرآنِ الْعَظِیمِ یا مَنْ یَقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السّائِلِینَ یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِی الضَّمِیرَ یا مُنَفِّسَ عَنِ الُمَکُرُوبِینَ یا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُوْمِینَ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسِیرِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی کَذا وَ کَذا (دعوات، قطب‌الدین راوندی، ص54)" حالا اینجا تموم شد وداع بعدی کجاست؟ آرام آرام اومد تو خیمه زنها تا با زنها وداع کنه اومد تو خیمه کنیزا دید اینا هر کدوم شمشیر شکسته ای، نیزه شکسته ای به دست گرفتن چادر به کمر بسته گویا نقاب زدن فقط چشما معلومه که بتونن ببینن.ابی عبدالله صدا زد زینب اینا چرا اینجوری آماده رزمن..؟ صدا زد آقا اینا صدای غریبیتو شنیدن اینا فهمیدن هیچ مردی برات نمونده. آی بمیرم برات زنها برا یاریت اومدن حسین..حضرت دعاشون کرد آرامشون کرد. حالا اومد تو خیمه ی اهل بیت میخواد با اینا وداع کنه دور ابی عبدالله و گرفتن "ارحم غربتنا حسین" به غریبی ما رحم کن. بعد یکی یکی آرامشان میکرد. همه که آمدن یه وقت دیدن دختر ابا عبدالله یک‌ گوشه خیمه زانو غم بغل کرده جلو نمیاد گریه میکنه. ابی عبدالله اومد سمتش سکینه جان چرا نیوندی سمت بابا با بابا وداع کنی؟ گریه میکرد میگفت" یَا أَبَهْ اسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْتِ؟" تسلیم مرگ شدی ؟کنایه از اینکه دیگه راهی برا بابات نمونده. یک جمله گفت زنا جیغ میزدن با این جمله سکینه صدا زد "ردنا الی حرم جدنا" ما رو به مدینه برگردون بعد برو آقا هی میفرمود: آتیشم زدی سکینه جان .. همه رو آقا آرام کرد حالا آرام آرام داره میره. ابی عبدالله داره میره بسمت خیمه همچین که راه افتاد صدای گریه زینب بلند شد مهلاً مهلا یابن الزهرا. گفت داداش همه رو آروم کردی پس زینب چی داداش؟ داری میری سکینه آرام شد این زنا آرام شدن. شیخ جعفر شوشتری میفرمود: وقتی یک مردی بخواد بره سفر به زن و‌بچه میگه سفارشتون و به فلانی کردم فلانی هستش برید بهش بگید کارتون و انجام بده..ابی عبدالله دید کسی نمونده اینام دارن میرن اسارت سر به آسمان کرد گفت: بچه ها شما رو به خدا سپردم. بیخود نگفت " قتلت و‌ مکروبا "فرمود: منو غصه دار کشتن..* چشمی به تیغ قانل و چشمی به قتلگاه ناموس دوستان نگران کشته شد حسین *به هر نحوی که بود زینب و آرام کرد زد به دل لشگر رجز میخواند به میمنه میزد از میسره، میمنه میزد از میمنه به میسره. کاری کرد ابی عبدالله مثل شیری که میزنه به دل روبهان حیله گر اینهارو میپاشه اینها رو متفرق میکنه کاری کرد ابی عبدالله سی هزار لشگر آه و ضجه و‌ ناله شون بلند شد تا روز عاشورا مثال شجاعت در عرب شجاعت امیرالمومنین بود اما از روز عاشورا به بعد ارباب من و شما مَثل عرب رو عوض کرد بعد عاشورا میخواستن شجاعت و مثال بزنن حسین و مثال میزدن. این سی هزار نفرو که ابی عبدالله نمیتونه همشون و از بین ببره بالاخره جنگ دیگه مگر اراده خدا باشه. اما کاری کرد این کسریه تعداد و در این لشگر عظیم به جلوه انداخت. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. |⇦•خداحافظ برادر خواهریها... #قسمت_اول #روضه #امام_حسین علیه السلام اجرا شده #شب_دهم_محرم۱۴۰۳ به ن
. |⇦•با همه خدا حافظی... امام حسین علیه السلام اجرا شده نفسِ حاج محمدرضا طاهری ●━━━━━━─────── *با همه خداحافظی کرد کرد. نگاه کرد دید اسب حرکت نمیکنه. ابی عبدالله یه نگاه کرد. دید سکینه خانم دستای اسبو گرفته. عزیزم! رها کن بذا بابا بره. گفت نه قربونت برم. اول باید از اسب پیاده شی. ابی عبدالله اومد پایین. گفت: بابا من که میدونم این رفتن دیگه برگشت نداره. بابا کاری که با دختر مسلم کردی، با منم بکن برو. یه دست یتیمی ام رو سر من بکش. ما روضه خونا، روضه خوندن مون رو از حضرت سکینه سلام الله علیها ارث بردیم ها. چنان روضه خوند، ابی عبدالله پا به پاش گریه کرد. فقط هی نگاش کرد حسین گفت" لا تُحْرقی قلبی..." دلمو آتیش نزن. بذار بابا بره. با هرکسی ابی عبدالله یه طور وداع کرده. حالا میخواد بره، چند قدم ذوالجناح برداشت، یه وقت دید یه صدای ناله دیگه داره میاد. مهلاً مهلا یابن الزهرا... حسین... ابی عبدالله سریع عنان ذوالجناح رو کشید. صدا زینبه. نمیتونه حسین بره، برگشت. عزیز دلم! مگه نگفتم تو خیمه ها بمون. چیه قربونت برم؟ خانم عرضه داشت داداش، این لحظه رو دیگه دست من نیست. مادرم وصیت کرده. شب آخر منو در آغوش گرفت. صدا زد ظهر عاشورا کربلا من که نیستم. عوض مادر یه کاری رو انجام میدی ؟ مادرم گفت وقتی پیراهنو ازم گرفتی یاد وصیتش افتادم. حسین جان معذرت میخوام نگهت داشتم. باید وصیت مادر و انجام بدم. پیاده شو از اسب. یه وقت دیدن زیر گلوی حسینو بوسه زد. این وصیت رو انجام داد زینب. اما هنو نمیدونه علت چیه؟ چرا مادر نگفت پیشانیش رو ببوس. چرا نگفت دست حسینو ببوس. تا اون لحظه ای که اومد بالا تل زینبیه. نگاه کرد" و الشمر جالس علی صدره..." خنجرو رو حنجر برادر گذاشته. ای حسین... صدات عاشورایی باشه. صدا ناله ات برسه کربلا. حسین. صلی الله علیک یا سیدنا العطشان. یا حسین...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. (ع) غربت معنا شده چی با این قدّ رعنا شده اینهمه تیر و نیزه چطور توی پیکر تو جا شده غربت معنا شده داداشت دیگه تنها شده گُرزِ آهنی با تو چه کرد فرق سر تا ابرو وا شده پاشو ببین داداش اشک رَوون مُو فکر نبودنت بُرید امون مُو برای خیمه ها دلنگرون مُو فکر نبودنت بُرید امون مُو پس چرا اینقَدَر کوچیک شده این قدّ رشید دیدم با نیزه دشمن تو رُو رو خاک علقمه می‌کِشید کاش بدونم کجا افتاده دست آب آورت برگشتن حتی فراری ها هر کی زد زخمی به پیکرت خوردی زمین و من شکستم از کمر وقتی تورو زدن چهار هزار نفر تو خیمه از غمت همه زدن به سر وقتی تورو زدن چهار هزار نفر دیگه تنها شدم مُردم تا از زمین پا شدم بدجوری از غم پشتم شکست بدجوری از کمر تا شدم ای یار و یاورم بعد از تو می پاشه لشکرم فکری کن به حال خیمه ها به حال رقیه دخترم نبودنت شده عزای زینبم به فکر غربت فردای زینبم پاشو یه کاری کن برای زینبم به فکر غربت فردای زینبم ✍ .......... . (ع) آخرین لحظه هاست توو قلب زینب غوغا به پاست می‌خوای از پیش زینب بری این تازه آغاز ماجراست این دَمِ آخری یک لحظه م پیش زینب بشین کاری کن قلبم آروم بشه آشوب و دلهره م رو ببین آواره ی توئه این دل دربدر بذار نگات کنم امشب و تا سحر اگه میخوای بری زینبتم بِبَر بذار نگات کنم امشب و تا سحر می‌سوزم از درون کاش می‌شد برگردیم شهرمون جون من بسته به جونِته می‌میرم بی تو اینو بدون بیچارم می‌کنه فکرِ فردا و تنهایی هات کاش می‌شد از پیش من نری کاش می‌شد من می‌مُردم به جات با غصه ی دلت دلم شده سهیم ای کاش می‌شد باهم از کربلا بریم بارونیه چشام حال دلم وخیم ای کاش می‌شد باهم از کربلا بریم عصر فردا باید رقیه تُ و چیکارش کنم؟ واسه نکشتن تو حسین از شمر و خولی خواهش کنم! عصر فردا تنت میشه توی مقتل زیرورو خواهر تنها و بی کست میشه با نامحرم روبرو باید چیکار کنم غریب و بی پناه چطور ببینمت میون قتلگاه وقتی که رو سرِت می‌ریزه یک سپاه چطور ببینمت میون قتلگاه ✍بهمن عظیمی ........... . خیلی آزُردنت توو اوج نامردی کُشتنت یه جای سالم واست نذاشت چه قَسیُ القلبه دشمنت انقد زدن تو رو قتلگاه پر شد از خون تو اینکه تشنه سر بُریدنت کشته زینب و به جون تو تا مدینه می‌ره صدای آه من چقد تو رو زدن پیش نگاه من ای کشته ی غریب و بی گناه من چقد تو رو زدن پیش نگاه من دست و پا می‌زنی قلب مو از سینه می‌کَنی ای کاش می‌مُردم نمی‌دیدم با این وضع روبروی منی نیزه ها اومدن دور تن تو حلقه زدن کاری کردن با جسمت حسین چیزی نمونده از این بدن کی دیده نیزه رو تو گلو جا کنن! چیکار کنم حسین تو رو رها کنن ریختن تو قتلگاه محشر به پا کنن چیکار کنم حسین تو رو رها کنن تا رو سینه ت نشست نامردِ پستِ دنیا پرست از غصه لرزید عرش خدا وقتی که حرمتت رو شکست تا خنجر و کشید من بالای تل می‌لرزیدم از قعر گودال قتلگاه ناله ی مادر و می‌شْنیدم برای غارتت ریختن همه سرت زجرت دادن چقد بمیره خواهرت پر از جراحته تموم پیکرت زجرت دادن چقد بمیره خواهرت ✍بهمن عظیمی .. ............. رسم نامردی و ، بعد از تو خوب آوردن به جا  بد تا کردن بعد از تو باهام ، اسارت کجا و من کجا توو اوج بی کسی ، تنهام مابین خوف و رجا  بستن دستامون و با طناب ، اسارت کجا و من کجا مگه یادم می‌ره چجوری کشتنت داره به گریه هام می‌خنده دشمنت مقابل چشام رو نیزه بردنت داره به گریه هام می‌خنده دشمنت گریه های مُدام ، خون کرده قلب بیچاره رو پیش چشمای خیس رباب ، به غارت بردن گهواره رو  هستم خونه خراب ، بیچارم کرده اشک رباب به اشکش می‌خنده حرمله ، روز و شب میده مارو عذاب تا آخرین نفس با غصه درگیرم سرت بیفته از رو نیزه میمیرم به زور تازیونه از پیشت میرم سرت بیفته از رو نیزه میمیرم من میرم می‌مونه ، رو زمین پیکر بی سرت نذاشتن چادر مادرم ، رو بِکِشم روی پیکرت می‌سپارم به خدا ، این جسم خونی و بی سر و دعا می‌کنم آمین بگو ، تو هم بخواه مرگ خواهر و یه بار دیگه منو صدا بکن حسین  برای مُردنم دعا بکن حسین منو ازین عذاب رها بکن حسین  برای مُردنم دعا بکن حسین ✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇