eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
7.9هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
751 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. حرف ما انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم است و حرف دشمن؛ ان هذا یوم فرحت ... و ... اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ، ... ‏میگفت بسوز پایِ « بُغْضاً لاَبِیکَ» در آتش کربلایِ « بُغْضاً لاَبِیکَ» میگفت : حسین یادت آمد صفین؟!؟! این ضرب لگد برای « بُغْضاً لاَبِیکَ»‏ .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «از مواردے که به زیارت زائر
. گفتگوی حضرت زینب با امام حسین(علیهماسلام) آتش برای صحنۂ محشر گرفتند صد فتنه بعد از دفنِ پیغمبر گرفتند حقّ خلافت را، فدک را، غصب کردند آن عدّه که غیر از پدر رهبر گرفتند یک شب همین ها هیزم آوردند و با خشم در پشتِ «در» تصمیم ِ شعله ور گرفتند با یک لگد پرپر شد و از شاخه افتاد شش ماهه را با کینۂ خیبر گرفتند در کنج خانه گریه می کردیم و آن ها از ما شبانه حضرتِ مادر گرفتند آنها پدر را زجر می دادند و حتی هر شب برای صبّ او منبر گرفتند تا عاقبت شمشیر در مسجد کشیدند با کشتنش صد دِرهم ِ دیگر گرفتند زخم ِ سرش کاری شد و در یک سحرگاه از ما پدر را با غمی بدتر گرفتند بغض یتیمی را به رویِ شانۂ هم- می ریختیم و فتنه را از سر گرفتند عشقم حسینم! خوب می دانی از آنها خیری ندیدیم و سراغ از شَر گرفتند ما خوب میدانیم که جانِ حسن را در کوچه! بینِ شعله؛ پشتِ «در» گرفتند من ماندم و تو! کربلا و داغِ هجران... دیدم تو را هم نیزه ها بر «سر» گرفتند من روی تل روضه گرفتم؛ تا که آن ها با هلهله پیراهن از پیکر گرفتند دیدند جان داری هنوز و شمر آمد ای وای! آخر حاجت از خنجر گرفتند من: «وا عَلیّا» گفتم و مادر: «بُنیَّ» جان دادی و روزِ خوش از خواهر گرفتند دیدی عزیزم؟! عشقِ مان آخر نظر خورد دیدی تو را از زینبت آخر گرفتند! ✍ .
. گریز به کربلا سلام‌الله‌علیها 🩸هجومِ نابرابرانه‌ای که به ارث رسید... امان از دو حملهٔ نابرابرانه و ظالمانه‌... یکی در بین «خانه» و دیگری در بین «گودال» ... یکی برای یک «مادر» و دیگری برای «فرزندش» ... 🥀 وقتی که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بین آن نانجیبان و امیرالمومنین علیه‌السلام حائل شد تا نتوانند مولا علی علیه‌السلام را به زور به مسجد ببرند، تاریخ می‌نویسد: 📋 فَالْتَفَتَ عُمَرُ إلىٰ مَن حَولِهِ وَ قال: «إضرِبُوا فاطمةَ» فَانْهٰالَتِ السِّياطُ عَلَى حَبيبةِ رَسولِ اللهِ...حتّى أدمُوا جِسمَها! ▪️عمر رو کرد به همه اطرافیانش و فریاد زد: «فاطمه را بزنید!» پس، از زمین و هوا تازیانه‌ها بر جسم شریف آن حضرت فرود می‌آمد و آن قدر آن مظلومه را زدند تا که خون از جای جای جسم شریفش جاری شد.(۱) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🥀 این واقعه دردناک از مادر به پسرش هم به ارث رسید... «مقاتل» می‌نویسند: آنچنان سیدالشهداء علیه‌السلام مثل یک شیر غضبناک در دل میدان می‌جنگید که شمر ملعون با مشاهده این مبارزهٔ بی‌بدیل ، به نزد عمر بن سعد ملعون آمد و گفت: 📋 أيُّهَا الْأميرُ إنَّ هٰذا الرَّجُلَ يُفنينا عَن آخِرنا مُبارِزَةً! ▪️ای امیر ! این مرد از اول تا آخر ما را با مبارزه تن به تن از بین خواهد برد. ➖ عمرسعد گفت: چه کنیم؟ شمر گفت: 📋 نَتَفَرَّقُ عَلَيْهِ ثَلاثَ فِرَقٍ: فِرقَةٌ بِالنِّبالِ و السِّهامِ، و فِرقَةٌ بِالسُّيُوفِ و الرِّماحِ، و فِرقَةٌ بِالنَّارِ و الْحِجارَةِ، نُعَجِّلُ عَلَيْهِ ▪️باید سه دسته بشویم؛ عده‌ای تیر بیاندازند؛ عده‌ای با شمشیر و نیزه او را بزنند؛ عده‌ای نیز، پاره‌های آتش و سنگ به سمت او پرتاب کنند ؛ و بر او باید شتاب کنیم. 📋 فَجَعَلوا يَرشُقونَهُ بِالسِّهامِ، و يَطعَنونَهُ بِالرِّماحِ... ▪️پس تیرها را به سمت امام علیه‌السلام پرتاب می‌کردند و با نیزه‌ها به او ضربه می‌زدند. 📋 فَجَعَلَ يَنزِعُ السَّهمَ بِيَدِهِ، و يَتَلَقَّىٰ الدَّمَ بِكَفَّيْهِ و يُخَضِّبُ بِهِ لِحيَتَهُ و رأسَهُ الشَّريف ▪️آن حضرت هم تیرها را با دست از بدن مطهرش در می‌آورد و کف دستش را پر از خون کرده و سر و صورتش را با آن خضاب می‌کرد و می‌فرمود: 📋 هٰكَذا ألقَىٰ رَبِّي، و ألقَىٰ جَدِّي، و أشكُو إلَيْهِ ما نُزِلَ بِي.و خَرَّ صَريعاً مَغشيّاً عَلَيْهِ ▪️اینگونه پروردگارم را ملاقات می‌کنم؛ اینگونه جدم را می‌بینم و آنچه را که به سرم آوردند برایش شکایت می‌برم و در همین حال بی هوش بر روی زمین افتاد.(۲) 📚(۱)مؤتمر علماء بغداد، ص۶۳ 📚(۲)معالی السبطین، ج۲ ص۳۶؛ و وسيلة الدّارين، ص۳۲۱ .
هدایت شده از امام حسین ع
. بند اول حسین نهرت کردن سر پیری یه سفر اومدی زهرت کردن سر بریده از قفا راهیه شهرت کردن گودال سنان همه گریه میکنن خوشحال سنان شاه مظلوم حرم ، پامال سنان بلند شو غیرت الله صدای نامحرما روم بلنده بلند شو غیرت الله شمر داره دست منو می بنده حسین وای _ بند دوم حسین غارت بردن زیور آلات زنان و با وقاحت بردن از بریدن سر پاک تو لذت بردن مهمان امام اسب ها سیرابو ، عطشان امام خاک داغ کربلا ، عریان امام بلند شو غیرت الله دزدیده شد النگوی رقیت بلند شو غیرت الله کشیده شد خیلی موی رقیت حسین وای https://eitaa.com/emame3vom/118957 👇
. . 🏷با این دل پر دردم سلام_الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با این دل پر دردم با این چشمِ گریونم دارم این دم آخر واست روضه میخونم یادمه قرآن می‌خوندی توی گودال میونه جنجال تشنگی لبهات اَمونت رو گرفت هی رفتی از حال با هم می‌زدن سر نیزه هاشونو در هم می‌زدن یک عده با عصا محکم می‌زدن تو تنها شدی با این که پامال مرکب ها شدی تا اسم خیمه ها اومد پا شدی ۰ وای حسین ای وای ای وای ای وای حسین ۰ داغ تو منو پیر کرد داغ تو منو کشته زخم کبودی روم جای سیلی و مشته یادمه تا رو لبام اسمت رو بردم سیلی خوردم تا صدا زدن منو با اسم کوچیک همونجا مردم قلبم رو شکست حرمله با خنده دستامونو بست معجرِ رقیت می شد دست به دست تو قلبم عزاست اصلا بگو به من عباسم کجاست خواهرش راهیِ شامِ پر بلاست ۰ وای حسین ای وای ای وای ای وای حسین ۰ دنبال تو می‌گردم وای از دل پر دردم این قدر بدنت زخمِ آروم بغلت کردم یادمه می‌خوابوندمت رویِ شونم دردت به جونم یاد اون روزا لالایی تویِ گودال واست می‌خونم تنها کشتنت لب تشنه رو خاک صحرا کشتنت وقت مغرب پیش زهرا کشتنت آخر اومدم توی قتلگاهت با سر اومدم زیر دست و پای لشکر اومدم ــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ 🔻
. (ع) غربت معنا شده چی با این قدّ رعنا شده اینهمه تیر و نیزه چطور توی پیکر تو جا شده غربت معنا شده داداشت دیگه تنها شده گُرزِ آهنی با تو چه کرد فرق سر تا ابرو وا شده پاشو ببین داداش اشک رَوون مُو فکر نبودنت بُرید امون مُو برای خیمه ها دلنگرون مُو فکر نبودنت بُرید امون مُو پس چرا اینقَدَر کوچیک شده این قدّ رشید دیدم با نیزه دشمن تو رُو رو خاک علقمه می‌کِشید کاش بدونم کجا افتاده دست آب آورت برگشتن حتی فراری ها هر کی زد زخمی به پیکرت خوردی زمین و من شکستم از کمر وقتی تورو زدن چهار هزار نفر تو خیمه از غمت همه زدن به سر وقتی تورو زدن چهار هزار نفر دیگه تنها شدم مُردم تا از زمین پا شدم بدجوری از غم پشتم شکست بدجوری از کمر تا شدم ای یار و یاورم بعد از تو می پاشه لشکرم فکری کن به حال خیمه ها به حال رقیه دخترم نبودنت شده عزای زینبم به فکر غربت فردای زینبم پاشو یه کاری کن برای زینبم به فکر غربت فردای زینبم ✍ .......... . (ع) آخرین لحظه هاست توو قلب زینب غوغا به پاست می‌خوای از پیش زینب بری این تازه آغاز ماجراست این دَمِ آخری یک لحظه م پیش زینب بشین کاری کن قلبم آروم بشه آشوب و دلهره م رو ببین آواره ی توئه این دل دربدر بذار نگات کنم امشب و تا سحر اگه میخوای بری زینبتم بِبَر بذار نگات کنم امشب و تا سحر می‌سوزم از درون کاش می‌شد برگردیم شهرمون جون من بسته به جونِته می‌میرم بی تو اینو بدون بیچارم می‌کنه فکرِ فردا و تنهایی هات کاش می‌شد از پیش من نری کاش می‌شد من می‌مُردم به جات با غصه ی دلت دلم شده سهیم ای کاش می‌شد باهم از کربلا بریم بارونیه چشام حال دلم وخیم ای کاش می‌شد باهم از کربلا بریم عصر فردا باید رقیه تُ و چیکارش کنم؟ واسه نکشتن تو حسین از شمر و خولی خواهش کنم! عصر فردا تنت میشه توی مقتل زیرورو خواهر تنها و بی کست میشه با نامحرم روبرو باید چیکار کنم غریب و بی پناه چطور ببینمت میون قتلگاه وقتی که رو سرِت می‌ریزه یک سپاه چطور ببینمت میون قتلگاه ✍بهمن عظیمی ........... . خیلی آزُردنت توو اوج نامردی کُشتنت یه جای سالم واست نذاشت چه قَسیُ القلبه دشمنت انقد زدن تو رو قتلگاه پر شد از خون تو اینکه تشنه سر بُریدنت کشته زینب و به جون تو تا مدینه می‌ره صدای آه من چقد تو رو زدن پیش نگاه من ای کشته ی غریب و بی گناه من چقد تو رو زدن پیش نگاه من دست و پا می‌زنی قلب مو از سینه می‌کَنی ای کاش می‌مُردم نمی‌دیدم با این وضع روبروی منی نیزه ها اومدن دور تن تو حلقه زدن کاری کردن با جسمت حسین چیزی نمونده از این بدن کی دیده نیزه رو تو گلو جا کنن! چیکار کنم حسین تو رو رها کنن ریختن تو قتلگاه محشر به پا کنن چیکار کنم حسین تو رو رها کنن تا رو سینه ت نشست نامردِ پستِ دنیا پرست از غصه لرزید عرش خدا وقتی که حرمتت رو شکست تا خنجر و کشید من بالای تل می‌لرزیدم از قعر گودال قتلگاه ناله ی مادر و می‌شْنیدم برای غارتت ریختن همه سرت زجرت دادن چقد بمیره خواهرت پر از جراحته تموم پیکرت زجرت دادن چقد بمیره خواهرت ✍بهمن عظیمی .. ............. رسم نامردی و ، بعد از تو خوب آوردن به جا  بد تا کردن بعد از تو باهام ، اسارت کجا و من کجا توو اوج بی کسی ، تنهام مابین خوف و رجا  بستن دستامون و با طناب ، اسارت کجا و من کجا مگه یادم می‌ره چجوری کشتنت داره به گریه هام می‌خنده دشمنت مقابل چشام رو نیزه بردنت داره به گریه هام می‌خنده دشمنت گریه های مُدام ، خون کرده قلب بیچاره رو پیش چشمای خیس رباب ، به غارت بردن گهواره رو  هستم خونه خراب ، بیچارم کرده اشک رباب به اشکش می‌خنده حرمله ، روز و شب میده مارو عذاب تا آخرین نفس با غصه درگیرم سرت بیفته از رو نیزه میمیرم به زور تازیونه از پیشت میرم سرت بیفته از رو نیزه میمیرم من میرم می‌مونه ، رو زمین پیکر بی سرت نذاشتن چادر مادرم ، رو بِکِشم روی پیکرت می‌سپارم به خدا ، این جسم خونی و بی سر و دعا می‌کنم آمین بگو ، تو هم بخواه مرگ خواهر و یه بار دیگه منو صدا بکن حسین  برای مُردنم دعا بکن حسین منو ازین عذاب رها بکن حسین  برای مُردنم دعا بکن حسین ✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
. (ع) ای که هفت تا آسمون برای تو خون گریه کرده دشت و هامون گریه کرده۲ ای که از مصیبتت تموم عالم شده محزون ، گریه کرده۲ نمونده بود براتو دیگه جونی  محاسنت شد واسه ی چی خونی نیزه‌ها سمت تو هجوم آوردن نذاشتن حتی اشهد و بخونی پاره پاره شد بدنت بمیرم برای زخمای تنت دعوا شد به پا سرِ پیراهنت ای لب تشنه شاه غریب ثارالله یا شیب الخضیب  خنجر کهنه توو دست شمر ملعون گریه کرده یه بیابون گریه کرده۲  ریگ و رمل و سنگ و خاک و نیزه و تیر  مثل بارون گریه کرده۲ عجب بلایی به سرت آوردن  از توو تنت پیراهنت رو بُردن از تشنگی لبای چون کویرت  شبیه چوب خشک بهم می‌خوردن کارِ این دنیا رو ببین پیش چشمات می‌ریخت آب و زمین خدا نگذره ازین شمر لعین ای لب تشنه شاه غریب ثارالله یا شیب الخضیب ای که توی روضه ی تو چرخ گردون گریه کرده  رود و جیحون گریه کرده۲ لیلی از غصه ی زینب و براتو حتی مجنون گریه کرده۲ رو قلب خواهر تو رنگ غم زد نظمِ تنت رُو نیزه ای به هم زد! برای خواهر تو دست تقدیر چه سرنوشت بَدی رو رقم زد بعد از تو ای شاه شهید کار خواهر تو به کجا کشید دست بسته رفت به مجلس یزید ای لب تشنه شاه غریب ثارالله یا شیب الخضیب  ✍ 👇
. سروده ی شب عاشورا در کربلا😭😭😭 ای بی پناه کربلا در بین گودال رفتی به زیر دست و پا در بین گودال یک جای سالم که نداری خورده از بس نیزه به جای نیزه ها در بین گودال یک پیرمرد بد دهن آمد تو را زد با بغض حیدر با عصا در بین گودال آمد سنان و شد تداعی داغ کوچه زد بر تو سیلی بی هوا در بین گودال هر استخوان سینه ی تو جابه جا شد از چکمه ی یک بی حیا در بین‌ گودال هرنقطه ای که بوسه زد احمد شده زخم با بوسه ی تیغ جفا در بین گودال یک گوشه افتاده تن صدپاره ی تو یک گوشه انگشت جدا در بین گودال هر کس به تو زخمی زده هم با سلاحش هم با زبان ِ ناسزا در بین گودال با ضربه های خنجر کُندی به زحمت رأست جدا شد از قفا در بین گودال چل نعل تازه آمد و چل سو تنت رفت شد عضوعضوت جا به جا در بین گودال در کربلا هر کافری غسل و کفن شد اما تن تو شد رها در بین‌ گودال ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158 .
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مظلوماً غریبا چند نفر به یک نفر آه ای نانجیبا مظلوماً غریبا قلب زینب شده از داغت ناشکیبا یه نفر نگفت که مظلومی تو یه نفر نگفت که معصومی تو مگه آب مهریه ی زهرا نیست؟ از یه قطره‌ش چرا محرومی تو وای اباعبدالله ۲ (لبِ تشنه کُشتنت - آی اباعبدالله ۲) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مظلوماً وحیدا با صورت خوردی زمین زینب داشت می‌دیدا مظلوماً وحیدا سه ساعت زجرت دادن توو مقتل پَلیدا یه نفر نگفت که مسدومی تو هستیِ زینب و کلثومی تو خنجر کهنه و دستای شمر کشته ی بُریده حلقومی تو وای اباعبدالله ۲ (لبِ تشنه کُشتنت - آی اباعبدالله ۲) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ افتادی دلم ریخت توی قتلگاه تموم عالم به هم ریخت افتادی دلم ریخت همه اعضای تنت پیش مادرم ریخت همه ی هستیتو غارت کردن نیزه ها تو رو زیارت کردن! توی قتلگاه تنت عریان موند بمیرم بهت جسارت کردن وای اباعبدالله ۲ (لبِ تشنه کُشتنت - آی اباعبدالله ۲) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پیش چشم مادر تک و تنهایی گیرِت انداختن یه لشکر پیش چشم مادر همه ریختن واسه ی تاراج یه پیکر هم زره هم جوشنت رو بُردن تیکه تیکه بدنت رُو بُردن! نه فقط عبا و عمامه ت رو حتی پیرهنِ تنت رو بُردن وای اباعبدالله ۲ (لبِ تشنه کُشتنت - آی اباعبدالله ۲) ۲ . 👇
هدایت شده از امام حسین ع
🏴 علیه السلام عجل الله تعالی فرجه 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چقد توو سینه غم داری ، هنوز غریب و بی یاری الان هزار و چند ساله ، برا حسین عزاداری فدای اون شال سیاهت با روضه های قتلگاهت گریه‌م می‌گیره ۲ جدت رُو تشنه سر بریدن چه بد به خاک و خون کشیدن عالم بمیره ۲ عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ همیشه اشک تو جاری ، براش همیشه غمباری هزار و نهصد و پنجاه ، زخم و جراحت کاری از گریه های روز و شبهات برای عمه جانِ سادات گریه‌م می‌گیره ۲ محاله توو هیئت نباشی صورت توو روضه می‌خراشی عالم بمیره ۲ عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بخونید آیه زِلزال ، قیامته تهِ گودال برای خون به پا کردن ، شمر اومده به استقبال! تا نیزه نیزه روی هم ریخت تمامِ صورتش به هم ریخت فرزند مولا ۲ از قتلگاه بیرون نِمیره یکی بِره شمر و بگیره  آه و واویلا ۲ عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ رفته حسین دیگه از حال ، قیامته تهِ گودال لگد به پیکرش می‌زد ، ای وایِ من زبونم لال بیچاره کردش عالمینو رفتش رو سینه ی حسینو زد ناله مادر ۲ صبر از دلِ ملائکه بُرد دوازده ضربه پشته هم خورد از کهنه خنجر ۲ عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ از تیر و نیزه مالامال ، قیامته تهِ گودال شد شَرحه شَرحه یک پیکر ، به دستِ عده ای قَتّال از روی عمد کردن مُعطّل سه ساعته تموم توو مقتل  دادن عذابش ۲ این لحظه ها چه سخت شدن طی دوباره نیزه میزدن هِی واسه ثوابش ۲ عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح . 👇
هدایت شده از امام حسین ع
. به قتل صبر، سرم شد جدا رِضاً بِرِضائك نه ذبح ساده، به ذبح از قفا رِضاً بِرِضائك به پیش دیده ی مادر، میان گودی گودال سه ساعت است زدم دست و پا، رِضاً بِرِضائك نداد کوفه به مهمانِ خویش جرعه‌ی آبی چه خوش نمود به عهدش وفا رِضاً بِرِضائك ببین به جرم علی گفتنم میانه‌ی مقتل زدند بر دهنم با عصا رِضاً بِرِضائك به شیعیان برسان ضرب نیزه دوخت لبش را امام تشنه‌ی‌شان گفت تا رِضاً بِرِضائك اگر به غارت جسمم به قتلگاه رضایی ازین عذاب ندارم إبا رِضاً بِرِضائك گلایه نیست که حتی کفن نمانده برایم اگر شود کفنم بوریا رِضاً بِرِضائك بناست تا بدنم زیر آفتاب بماند به روی ریگ بیابان رها رِضاً بِرِضائك بناست نیمه‌ی جان مرا برند اسیری دلم شکسته ازین ابتلا... رِضاً بِرِضائك ✍ .