4_5845908651197335354.mp3
10.44M
.
#زمزمه
#مناجات_با_خدا
با اجرای #حاج_میثم_مطیعی
شاعر و نغمهپرداز #حمید_رمی
درِ خونهت یه گدای سرِراهی اومده
با دو دستِ خالی و با روسیاهی اومده
اون گدا که حالا از همه بریده
شهرو گشته تا درِ خونهت رسیده
بَده اما از تو جز خوبی ندیده
درو وا کن، درو وا کن
به گدات یه نیمنگا کن
منو این شبای رحمت، بیقرارِ کربلا کن
رو به قبلهم ولی انگار، توی بینالحرمینم
بذاروراستبگماصلاًخیلیدلتنگِحسینم
..................................
خدایی کردی و از من بندگی که ندیدی
دست خالیمو گرفتی و دلم رو خریدی
حالا که گدا رسیده سر به زیر و...
کولهباری که آوردم و بگیر و
از لبم نگیر دمِ «أنَا الفقیر»و
گله دارم گله دارم، گره افتاده به کارم
غرقِدرچاهگناهم، شدهسنگینکولهبارم
پُرِازعطشکهمیشم، پُرِ از یه قلب بیتاب
تشنه میشم و میفتم یاد ششماهۀ ارباب
.
.
#زمینه #زمزمه
#مناجات_با_خدا
#ماه_رمضان
آی خدا باز اومدم توبه کنم
یه نگاه کن به دل خستهی من
به بزرگی خودت منو ببخش
یا الهی بالحسین و بالحسن
کمکم کن این شبا، به سعادت برسم
تو رو به حقیقت, حسن و حسین قسم
منو رد کنی که بیچاره میشم
بیرونم کنی کجا دارم برم؟
جایی رو نمیشناسم به جز همین
کنج هیات و یه گوشه از حرم
یا الهی بالحسین و بالحسن
###
راه بندگیتو پیدا می کنم
با #ابوحمزه و #جوشن_کبیر
همه ی خواهش این گدات اینه
جونمو بگیر و اشکامو نگیر
در خونت اومدم، روسیاه و سر به زیر
انا عبدک الضعیف، و اجرنا یا مجیر
توی روضه چشممو تر می کنم
که فقط همین یه کارو بلدم
مطمئنم این دفه می بخشی چون
من با آقام در خونت اومدم
یا الهی بالحسین و بالحسن
###
روزا که آب می بینم نمی خورم
یاد لبهای علمدار می کنم
دم افطار یا حسین می گم و بعد
روزمو با روضه افطار می کنم
چه می چسبه این شبا، اگه بیدار بمونی
روزا روزه بگیری، شبا روضه بخونی
حالا که تشنگی رو درک می کنی
می تونی روضه ی آب و بخونی
روضه ی لبای خشک اصغرو
غصه ی دل رباب و بخونی
یا الهی بالحسین و بالحسن
#داود_رحیمی✍
.👇
.
#حضرت_خدیجه سلام الله علیها
#وفات_حضرت_خدیجه
#زمزمه
#زمینه
#واحد
🏴
بند اول:
ای مادر امت، ای یاور بطحا
مولاتنا بی بی، خدیجة الکبری
شفیعه ی عقبا، ای سرور زنها
مولاتنا بی بی، خدیجة الکبری
از ما به تو سلام و، درود بی حد
با ثروتت شد احیا، دین محمد
تا به ابد مدیونتیم، ای یار احمد
بر لب شعارِ، شیعه چنین است
خدیجه امّ المؤمنین است
یا رب بحق خدیجه العفو
بند دوم:
ای محرم راز و، ای مونس طاها
امّ الائمه یا، خدیجة الکبری
ما قطره هستیم و، لطف تو چون دریا
امّ الائمه یا، خدیجة الکبری
بین زنان تو اول، شدی موحد
آزار دشمنان را، بودی تو شاهد
همراه پیغمبر شدی، توام مجاهد
این لقب از رب العالمین است
خدیجه امّ المؤمنین است
یا رب بحق خدیجه العفو
بند سوم:
ای بانی اسلام، بانوی بی همتا
زوجة الاحمد یا، خدیجة الکبری
ای مادر زهرا، صفیه ی غرّا
زوجة الاحمد یا، خدیجة الکبری
عمرت گذشت به پای، ترویج مکتب
بودی کنار خاتم، هر روز و هر شب
ذکرِ مقدست شده، نوای بر لب
عقیده ی اصلِ مسلمین است
خدیجه امّ المومنین است
یا رب بحق خدیجه العفو
شعر و ملودی: #امیرحسین_سلطانی
#طاها_تحقیقی(یاحسین)
.👇
.
#حضرت_خدیجه سلام الله علیها
#زمزمه
#زمینه
#واحد
🏴بند اول:
ای عزیز پیمبر، ای بانو خدیجه
تویی بر شیعه مادر، ای بانو خدیجه
به تو مدیونه اسلام، همه هستِ خود را
ز غمت دیده ها تر، ای بانو خدیجه
تویی اول بانوی دین
ای نبی را یار و معین
هستی در دنیا بی قرین
ای مقامت والاترین
زیر پایت خُلد برین
مولاتی امُّ المؤمنین
مولاتی امُّ المؤمنین
🏴بند دوم:
تا که قولت یقین شد، ای بانو خدیجه
ثروتت خرج دین شد، ای بانو خدیجه
خدا بر تو فرستاد، سلام و تحیّت
افتخارت همین شد، ای بانو خدیجه
چونکه راهت بود پُر خطر
خدا بر تو داد یک ثمر
دختری از جنس گوهر
دختری سرور بر زنان
علت خلقِ این جهان
فاطمه خورشیدِ جنان
مولاتی امُّ المؤمنین
🏴بند سوم:
بعده تو درد ها زهرا، ای بانو خدیجه
میکشد قدرِ دریا، ای بانو خدیجه
به زیرِ ضرب و شَتمِ، حرامی ها ای وای
میشود قامتش تا، ای بانو خدیجه
دخترت می بیند جفا
می زنند او را بی هوا
عده ای رذل و بی حیا
خانه اش آتش می زنند
خیلی آزارش می دهند
شوهرش با ظلم می برند
آه و واویلا فاطمه
شعر و ملودی: #امیرحسین_سلطانی
#طاها_تحقیقی(یاحسین)
.👇
.
.
#زمزمه
#مناجات_با_خدا
#حاج_رضا_یعقوبیان ✍
من هستم روسیاه سراپایم گناه
به من بنما نگاه اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر (۲)
منم در التهاب شدم اهل عذاب
بده بر من جواب اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
اگر در غفلتم تو کردی دعوتم
شده کم فرصتم اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
سراپایم خطاست فقط یارم خداست
به لبهایم نواست اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
گنهکارم خدا گرفتارم خدا
تو را دارم خدا اجر نا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
من و این مشکلات تو داری التفات
تویی باب نجات اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
شنو اقرار من غم بسیار من
تو هستی یار من اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
اگر ناقابلم گنه شد مشکلم
نگه کن بردلم اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
تویی خیر کثیر منم عبد فقیر
بیا دستم بگیر اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
#مناجات_زمزمه
#دعای_مجیر
.👇
.
#زمزمه
#مناجات #امام_زمان سلام الله علیه
خیلی وقته که شب وروز
آرزومند وصالم
به امید دیدن تو
میگذره هر روزِ سالم
چی میشه از پس ِ ابرا
خورشید نگات بتابه
به خدا نفس کشیدن
بی حضور تو عذابه
توی روزگار غیبت
سرم از عشق تو داغه
ردِ اشکامو می بینی
یادگاریهِ فراقه
طلوع شیرین فردا
طعم انتظار تلخه
بی تو انگار همه دنیا
به دور سرم میچرخه
به خدا هر کجا رفتم
حضورت رو کردهام حس
العجل بقیه الله
العجل زاده ی نرگس
وقتی که میای میبینم
جلوه های بی کرانو
میزنم از این جا بوسه
خاک پاک جمکرانو
کاش میدونستم کجایی
کاظمین یا سامرایی
یا مدینه یا که مشهد
یا نجف یا کربلایی
شنیدم وقتی بیایی
می زنی صدا خدارو
میگیری تو انتقام
كوچه و کرببلا رو
#محمدحسن_بیات_لو✍
👇
1403011307.mp3
18.84M
#زمزمه #امام_علی
#امیر_طاهری ✍
#حاج_محمدرضا_طاهری🎤
ای خدا چیزی ندارم / با علی اومدم امشب
پشیمونم پشیمونم / بعلی الهی یارب
لا تؤدّبنی میخونم تا سحر
تو منو نزن بجاش نجف ببر
یه زیارت منو آدم میکنه
میدونم گناهامو کم میکنه
(بعلی الهی العفو)
...............................
ای خدا تورو شناختم / با دعا کمیلِ آقام
بنویس تُو تقدیر من / هرچی باشه مِیل آقام
اگه میخوای بسوزونی بسوزون
اگه میخوای بپوشونی بپوشون
ولی داغ مرتضی تو قلبمه
برا مولا گریه کردم این همه
(بعلی الهی العفو)
...............................
حال مولامون وخیمه / حالا که فرق شو بسته
هر دقیقه شو میُفته / یاد پهلوی شکسته
غزل رفتن و داره میخونه
مثل زهرا زخمی و پریشونه
با آتیش میونِ خونهش اومدن
دستاشو بستن و زهرا شو زدن
(ای آقام علیِ مظلوم)
شاعر و نغمه پرداز
#امیر_طاهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاهکار مداح روشندل امین عسکری دربرنامه حسینیه معلی
#زمزمه ... گریه میکنم
وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ
.
#شهادت_امام_صادق
#امام_صادق
#زمزمه
آسمون چشمام،همرنگ پاییزه
حال بقیع امشب،خیلی غم انگیزه
نه گنبد و صحنی،آرومه آرومه
زائرش این شبها،فقط یه خانومه
یه مادری که،خاک بقیع رو ، به چشم تر میزاره
به جای ماها،روضه میخونه،رو خاکا سر میزاره
(غریب مادر)
---------------------------------
هجومشون نگذاشت عبامو بردارم
فرصت نشد اصلا،عصامو بردارم
چیزی نمی بینم،خونه پر از دوده
رو دیوارا جای آتیش نمروده
تو نیمه ی شب،عرش خدارو،بانعره ها لرزوندن
با لگداشون، به درب خونه بچه هامو ترسوندن
_
شرمندگی مرد، درد بی درمونه
دست منو بستن جلو در خونه
همسایه ها دیدن ،از غصه جون دادم
کشوندنم روخاک،از نفس افتادم
پشت یه مرکب،وسط کوچه، خوردم زمین با پهلو
یاد مدینه، روضه میخونم،ازون غلاف و بازو
---------------------
زخمی و خاک آلود،تشنه و بی حالم
بی کسم و یاد، بلوای گودالم
انگارکه می بینم،خشکی لبهاشو
یه مادری می گه،از رو سینش پاشو
انگار می بینم،یه ساربون که ،انگشترش رو می برد
یه نانجیبی،به قصد غارت،پیراهنش رو می برد
-----------------
سبک: #فرهاد_ندرخانی 🎼
شعر: #عبدالحسین_مخلص_ابادی✍
.👇
هدایت شده از امام حسین ع
.
#امام_صادق
#زمزمه
آسمون چشمام،همرنگ پاییزه
حال بقیع امشب،خیلی غم انگیزه
نه گنبد و صحنی،آرومه آرومه
زائرش این شبها،فقط یه خانومه
یه مادری که،خاک بقیع رو ، به چشم تر میزاره
به جای ماها،روضه میخونه،رو خاکا سر میزاره
(غریب مادر)
---------------------------------
هجومشون نگذاشت عبامو بردارم
فرصت نشد اصلا،عصامو بردارم
چیزی نمی بینم،خونه پر از دوده
رو دیوارا جای آتیش نمروده
تو نیمه ی شب،عرش خدارو،بانعره ها لرزوندن
با لگداشون، به درب خونه بچه هامو ترسوندن
_
شرمندگی مرد، درد بی درمونه
دست منو بستن جلو در خونه
همسایه ها دیدن ،از غصه جون دادم
کشوندنم روخاک،از نفس افتادم
پشت یه مرکب،وسط کوچه، خوردم زمین با پهلو
یاد مدینه، روضه میخونم،ازون غلاف و بازو
---------------------
زخمی و خاک آلود،تشنه و بی حالم
بی کسم و یاد، بلوای گودالم
انگارکه می بینم،خشکی لبهاشو
یه مادری می گه،از رو سینش پاشو
انگار می بینم،یه ساربون که ،انگشترش رو می برد
یه نانجیبی،به قصد غارت،پیراهنش رو می برد
-----------------
سبک: #فرهاد_ندرخانی
شعر: #عبدالحسین_مخلص_ابادی
#شهادت_امام_صادق
#زمزمه_شهادت_امام_صادق
..................................
.
#زمزمه
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
غریب رو نیزه اصلا خبر داری
که دخترت دق کرد با گریه و زاری
تو کوچه و بازار ما ها رو می چرخوند
اونی که تو گودال با پا برت گردوند
از رو بلندی خودم میدیدم
با نیزه اومد گودال
با نیزه میزد به پیکر تو
میرفتی هر دم از حال
غریب مادر
*
تو رفتی زجر اومد خون به دل ما شد
تازه غریبیمون دوباره معنا شد
از گوش اطفالت گوشواره دزدیدن
ما گریه می کردیم اونا میخندیدن
بعد اسارت رو دستای من
رد طناب وای وای
سوالم اینه مگه جای من
بزم شرابه وای وای
غریب مادر
*
تو دستای قاتل مونده رد خونت
خودم میدیدم که شکسته دندونت
اشکای من واسه یه داغ سنگینه
اگه زمینگیرم دلیل اون اینه
او می کشید و من می کشیدم
من ناله قاتل خنجر
او می برید و من می بریدم
من از حسین دل اون سر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
📋تو بسترم اما، دلم پريشونه
#زمزمه_امیرالمومنین(ع)
#حضرت_زهرا #امام_علی
________________
.(بند اول).
تو بسترم اما، دلم پريشونه
حال منو غير از، خدا كي ميدونه
يه چشم من اشكو، يه چشم من خونه
از وقتي رفتي تو ، تاريكه اين خونه
بعد تو ديگه ،من نمي خواستم ،زنده بمونم زهرا
مثل تو خانم، عجل وفاتي، همش ميخونم زهرا
.(بند دوم).
روز عروسيمون، بهم يه قول دادي
كنار من باشي، تو گريه و شادي
ولي تو رفتي و ، موندم تك و تنها
قسمتم اين بود، عليِ بي زهرا
زخم زبونو، خندهء دشمن، دلم رو پر از غم كرد
بغض حسن با، گريهء زينب، پشت علي و خم كرد
.(بند سوم).
مگه يادم ميره، بچه ها ترسيدن
به زخم ما مردم، نمك ميپاشيدن
انقد زدن تاكه، تو ياس پر پر شي
ميخ درم نگذاشت، دوباره مادرشي
همه مي ديدن، ميون كوچه، شال منو تو دستات
زمين ميخوردم، زمين ميخوردي، علي فداي زخمات
.(بند چهارم).
حرارت ميخ و ، تيزي اين مسمار
تو رو اذيت كرد، بين در و ديوار
خودم ديدم قاتل، لگد به اون در زد
بين در و ديوار، تو رو با خنجر زد
جلوي چشام، غلاف شمشير، ميخورد به روي بازوت
رحمي نكردن ، به محسن تو ، ديدم شكسته پهلوت
سبک : فرهاد_ندرخانی🎼
شعر: حسین_آفتاب✍
_________________
#زمزمه #شهادت_امام_کاظم ( عليه السلام)
🔻 فرهاد ندرخانی
1⃣ بنده اول
تموم جسم تو سياهه و خوني
گناه تو چي بود كه كنج زندوني
روزاي تو مثل شبات شده تيره
چندساله كه پاهات تو قل و زنجيره
گوشه ي زندون شبانه روزش فقط دادن آزارت
تو روزه بودي غروبا ميشد تازيونه افطارت
باب الحوائج ٢ موسي بن جعفر مولا
2⃣ بند دوم
اونيكه از داغت روونه اشكامه
اونيكه روز و شب شنيدي دشنامه
تو گوشه ي غربت از نفس افتادي
رضا نبود پيشت وقتي كه جون دادي
هميشه اقا روي تن تو جاي كبودي بوده
اونيكه هر شب شمارو ميزد خودش يهودي بوده
باب الحوائج ٢ موسي بن جعفر مولا
3⃣ بند سوم
هنوز جاي زنجير رو دست و بازوتِ
يه تخته ي پاره واسه تو تابوتِ
موقع تشييعت عاشقاتون گريون
شد آخرش آقا جسم تو گل بارون
بميرم آقا برا تني كه به زير تير و سنگِ
ميون گودال كفن نداره سر لباسش جنگِ
غريب مادر ، غريب مادر
٠
غريب رو نيزه
#امام_کاظم علیه السلام
👇
.
#امام_زمان
#زمزمه
سر میزنم به صحرا میخوانمت کجایی
آقا بیا که مُردم داد از غم جدایی
منتظرم به راهت چشمم سفید از این هجر
نام ترا بخوانم شاید که تو بیایی
یابن الحسن یا مهدی (2)
===============««««
هم ناله با عزیزان در نیمه شب به افغان
گویم رسان خدایا یار عزیزتر از جان
گر چه لیاقتم نیست دیداره روی مهدی
شاید به ناله هایم بخشد خدای رحمان
یابن الحسن یا مهدی (2)
===============««««
ای رهروان بخوانید هر دم دعا برایش
شاید رسد ز خالق اذن فرج برایش
باید به خوی مهدی آراسته باشی هردم
آماده باشی تا جان سازی فدا برایش
یابن الحسن یا مهدی (2)
===============««««
دنیا صفا ندارد بی تو به حق زهرا
باز آ ز تیغ برّان بر آر دمار ز اعدا
زهرا زند صدایت کای منتقم تو بشتاب
بستان تقاص مادر ای نور چشم زهرا
یابن الحسن یا مهدی(2)
#دعای_ندبه
حاج قاسم جناتیان قادیکلایی ✍
.👇
.
📋شب جمعه بود ، مادرم میگفت
#زمزمه #امام_حسین
🏴 مراسم عزاداری شهادت امام جواد (علیه السلام)
.............................................
.(بند اول).
شب جمعه بود
مادرم میگفت ، این نوحه رو بدید مقبل
بنویسه بی حیا قاتل ، افتاده شاه در مشکل
عذاب میدن ؛ حتی به مرکب هاشون آب میدن
سرت جنگ ؛ تشنه سر میبرن که وقت تنگ
حسین جانم
.(بند دوم).
شب جمعه بود
مادرم میگفت ، این روضه رو بدید ریان
بگه از تن به خون غلطان ، عطشان بدتره یا عریان ؟
چه نامردن ؛ سخته آب از دشمن طلب کردن
جواب سنگه ؛ تشنه سر میبرن که وقت تنگه
حسین جانم
.(بند سوم).
شب جمعه بود
مادرم میگفت ، سهم محتشم رو هم بردار
بگه از تنی که شد نیزار ، نیزه بدتره یا مسمار ؟
زمین خورده ؛ پیرهنت زیر نیزه چین خورد
پر از چنگه ؛ تشنه سر میبرن که وقت تنگه
حسین جانم
...............................................
#شب_جمعه
حاج مسعود پیرایش
👇
.
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس
#زمزمه
از روی خاکا
پاشو حسین رسیده
داداشتو ندیده بودی با قد خمیده
شکوهت اعجاز
شده قیامتی باز
برای کشتنت اومد چهار هزار تیر انداز
از مشک پاره شده
خجالت حرم می ریزه
از مشک پاره شده
اشکای مادرم می ریزه
از مشک پاره شده
آواره رو سرم می ریزه
تن تو ، غرق به خون برابر من
تن تو ، پا خورده قبل پیکر من
بند دو
نوای آهت
به مادرم رسیده
یه دست شکسته گریه کرد واسه یه دست بریده
نشد که بیشتر
کنار تو بمونم
دلم تو خیمه بود نشد برات نماز بخونم
رفتی با رفتن تو
خندید سنان به قد خمم
رفتی با رفتن تو
گوشواره جمع شد از حرمم
رفتی با رفتن تو
داداش که نه ، یه کوه غمم ! برادر من
رفتی و ، هنوز تو سر به دار منی
رفتی و ، رو نیزه هم کنار منی
بند سه
تو رو نی هم
که باشی همنشینی
ایشالا روی نیزه زینبو اسیر نبینی
ایشالا تو شام
دیگه بهت نخندن
سرتو رو با معجر حرم به نی نبندن
ایشالا که سر تو
کنار نهر آب نبرن
ایشالا که سر تو
مقابل رباب نبرن
ایشالا که سر تو
به مجلس شراب نبرن ، برادر من
سر تو ، تو شام می بینه غم یه سره
سر تو ، ایشالا که خرابه نره
#ناصر_دودانگه✍
.........
#زمزمه
#شب_دوم_محرم
#ورود_به_کربلا
#زمزمه۱۶
داره قرار از
دله عقیله میره
ایشالا خیمه هایی که زدی آتیش نگیره
ایشالا هیچکس ،
غصه ی یار نگیره
ایشالا هیچ پای برهنه ای به خار نگیره
ایشالا عصر دهم
ذبح نکنن برادرمو
ایشالا عصر دهم
به هم نریزن این حرمو
ایشالا عصر دهم
نریزن اشک مادرمو عزیز زهرا
حرمت ، حرم بمونه تا به ابد
تو خیام ، بیدار نشه کسی با لگد
بند دوم
عباس که اومد،
بهش بگو علمدار
برا دل رباب ، یه چند تا مشک ، اضافه بردار
کمون به دستی ،
یه کمی اون طرف تر
نگاشو دوخته به سپیدیه گلوی اصغر
ایشالا عصر دهم
عمود خیمه دست نخوره
ایشالا عصر دهم
کسی سر تو رو نبُره
ایشالا عصر دهم
شمر نیست اونی که دستِ پره ، عزیز زینب
عزیزم ، دلشوره داره خواهر تو
می میرم ، رو نیزه ها بره سر تو
#ناصر_دودانگه ✍
#ورودیه
.......................
.
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_زمزمه
#زمزمه۱۶
دیدم پر از خون
بسته به موی اسبی
دیدم داری زمین می ریزی وقتی روی اسبی
گرما شدید بود
با یه سلام لبات سوخت
خدافظی نکرده کشتنت ، دلم برات سوخت
زهراییه غم تو
دیدن که سد شدی زدنت
زهرا ییه غم تو
از کوچه رد شدی زدنت
زهرا ییه غم تو
روخاک... لگد شدی .... زدنت واویلا
عزیزم ، چند بار صدات زدم ولی
ولی تو ، یکبار بابا صدام نزدی
تنت به بابا
رسیده اربا اربا
چیزی برای من نموند از اون جوون رعنا
برات بگم از
بدن پاره پاره
هر کی میره یه تیکشو تو دست برام میاره
جمع شد چه جمع شدنی !
تیکه به تیکه بود جگرم
جمع شد چه جمع شدنی!
دست خورده شد چقد ثمرم
جمع شد چه جمع شدنی !
اینقد که ریز نبودم پسرم واویلا
این علی ، رفت و نموند برای حسین
رو زمین ، صد تیکه شد عصای حسین
#ناصر_دودانگه ✍
...............
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_زمزمه
#زمزمه۱۶
تیر منتظر بود
ولی چه می دونستی
دلت می خواست بگی که تشنمه نمی تونستی
قضیه داره
که تو رو انتخاب کرد
شیش ماهه کشتنو یکی دیگه تو کوچه باب کرد
شیش ماهه ای رو زدن
روز ولادتش نشده
شیش ماهه ای رو زدن
گهواره قسمتش نشده
شیش ماهه ای رو زدن
هیچ جایی صحبتش نشده ... واویلا
کشته شد ، محل نداد کسی بهشم
بی هوا ، لگد زدن به مادرشم
بند دو
لبای تشنه ت
غصه ی بی حساب خورد
تا روی دست گرفتمت چشات به نهر آب خورد
کمون داراشون
دل مارو سوزوندن
تیره بزرگتر از تو رو ، به حلق تو نشوندن
اشک خجالت من
از خون روی حنجرته
اشک خجالت من
از حجم کوچیک سرته
اشک خجالت من
از انتظار مادرته ... واویلا
پسرم ، قلب پدر مزار توئه
پسرم ، داداشتم کنار توئه
بند سه
بگو دروغه
تو بی خبر نرفتی
تا حالا تو بدون مادرت سفر نرفتی
برای اینکه
نشی بیدار می خونم
بقیه ی لالایی مو سر مزار می خونم
یه سالتم نشده
ازم گرفتنت پسرم
یه سالتم نشده
سر مزارتن یه حرم
یه سالتم نشده
چه خاکی ریخته شد به سرم واویلا
پسرم ، آروم بخواب مواظبتم
روی نی ، سرت بره مراقبتم
#ناصر_دودانگه
.👇
هدایت شده از امام حسین ع
مهدی آهنی، گل پر پر.mp3
10.46M
🎼 #نماهنگ تکمیلی
🎧 #مهدی_آهنی
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
فقطعوه بالسیوف
تن تو تن نمیشه
بچینمت کنارهم
این که بدن نمیشه
جوونا دست به دست تورو
دارن برام میارن
باید باباتو جای تو،
رو این عبا بزارن
تو تشییعت، حرم
به زحمت افتاده
هرجا که چش می چرخونم
یه تیکه ت افتاده
قد و بالات چی شد
چه درهم اومدی
با خون دل شمردمت
بازم کم اومدی ...
بند دوم
نشستم از غم تو خاک
روی سرم می ریزم
به هرکی یه تیکت رسید،
قربونیه عزیزم
خون لخته بیرون می کشم
که بشنوم صداتو
عمه رسیده ازحرم ،
برگردونه باباتو
بی رمقه چشام
می لرزه زانوهام
این اولین بارته که
پا نمیشی به پام
دردسری شده
حرم آوردنت
عصای پیری بابا
چه بد شکستنت
......................
.
#زمزمه
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس(ع)
از دستای قلم شده ت
از تو خبر گرفته
یه کاری کرده داغ تو
دس به کمر گرفته
اونی که دور علقمه
داره می گرده شمره
اونی که بیشتر از همه
خوشحالی کرده شمره
یل ام البنین ، درد آوره همین
بی دست باشی و از رو اسب بیفتی رو زمین
غرور تو شکست چه سخت گذشت بهش
سر تو رو با معجرا به نیزه بستنش
بند دوم
انتظاری نداشت ازت
لبای آب نخوردم
پاشو علمدار حرم
که دستاتو آوردم
خیرت قبول سر تو ام
مثل سر بابات شد
سکینه مشکو داد به تو
شرمنده ی چشات شد
ببین داره به ما
می خنده حرمله
قدم زدن با شمر شده درد یه قافله
بیا بریم حرم ،
اصلا نخواستیم آب
به خاطر منم نشد بخاطر رباب
#ناصر_دودانگه ✍
#سبک_فقطعوه_بالسیوف
https://eitaa.com/emame3vom/88763
.
.
📋رو دوش ابوالفضل علم قد کشیده
#زمزمه
#روضه_امام_حسین (ع)
#روضه_حضرت_زینب (س)
🏴#ورودیه
............................................
.( «ابن هیثم» میگه با پدرم اومدیم آروم آروم رسیدیم به دشت کربلا ، کارشون جمع کردن هیزم ، دیدیم یه جایی خیمهای زدن
اومدیم تا رسیدیم کنار خیمه ، یه پیرمردی بیرون اومد کمرش خمیده بود ، بهش گفتیم پیرمرد اینجا چه میکنی؟
خودشو معرفی کرد «انس بن حارث کاهلی» گفت من صحابه پیغمبرم ؛ پیغمبر فرمود :
« یه روز جگر گوشم تو این دشت بین دو نهره آب سر از تنش جدا میشه» ، از اون موقع میام اینجا خیمه میزنم اگر عمر داشتم پای حسین به شهادت برسم ، اگرم مردم تو سرزمینی باشم که حسین و دفن میکنن.
راوی میگه روز عاشورا وقتی اجازه گرفت به میدان بره ، اباعبدالله یه شال داد کمرش رو بست ، اینقدر پیرمرد شده بود ریش و موها به چشمها میریخت ، با یه دستمال ابروهاشو بست ، صحابه رسول اللهِ ، اباعبدالله دعاش میکنه با پیغمبران مانوس باشی.
«ملا جعفر» وقتی می خواد معنی کربلا رو بگه ؛ اینطور معنا میکنه : « یعنی جایی که انسان سست میشه » هر پیغمبری از کربلا عبور کرد زانوهاش سست شد ؛ اینجا زمین خورد بعد یکی یکی روایت رو میگه :
ابراهیم با مرکب از کربلا عبور میکرد یه وقت از بالای مرکب رو زمین افتاد با صورت رو زمین خورد ، صورتش شکست ، عرضه داشت : «خدایا مگه من کاری کردم گناهی کردم؟! واسش شروع کردن روضه خوندن ، ابراهیم اینجا همون جاییه که حسین از بالای مرکب رو زمین می افته ، ابراهیم با لب تشنه سر از تنش جدا میکنن.
«اسماعیل ذبیح الله» با گله گوسفندش رسید کربلا ، یه وقت دید این گوسفندا نه لب به آب میزنن نه میچرن تو این سرزمین! به اذن خدا صحبت کرد با یکی از گوسفندا چرا نمیچرید آب نمیخورید؟
گفت اسماعیل نبی خدا ، اینجا همون جایی که جگر گوشه رسول خاتم گرسنه و تشنه شهید میشه ما ادب میکنیم.
«حضرت عیسی» با حواریونش دارن از کربلا عبور میکنند یه وقت یه جایی دیدن آهوها اومدن کنار عیسی ، دور عیسی حلقه زدن ، یه وقت دید آهو ها دارن گریه میکنن ، عیسی از گریه آهوها شروع کرد گریه کردن ، حواریون از گریههای عیسی ، یکی پرسید عیسی بگو ببینیم چه خبره چرا گریه میکنن؟فرمود اینا واسه جگر گوشه نبی خاتم گریه میکنند.
«امیرالمومنین» وارد کربلا شد نماز خوند سر رو به سجده گذاشت مقداری خاک و بو کرد شروع کرد گریه کردن ، پرسیدن آقا گریه میکنی ؟ فرمود اینجا همون جاییه که حسینمو غریب میکشن.
میخواست وارد کوفه بشه لشکر حر جلوشو گرفتن بهش اجازه حرکت نمیداد اینقدر دل زینب شکست تا دستور رسید نه به مدینه برگرده نه وارد کوفه بشه.
نامه نوشت به حسین سخت بگیر حر تا آقا وارد کربلا شد تا یه جایی رسید دیگه مرکب حرکت نمیکنه ، سوال پرسید ؛ اسم این سرزمین چیه ؟ چند تا اسم گفتن «العقر» گفتن چند تا معنا داره یه معناش اینه ؛ اونجایی که میخوان شتر و ذبح کنن بهش حربه میزنن ، خون از تنش جاری بشه .
این اسما رو میگفتن آقا میفرمود « اعوذُ بالله» به خدا پناه میبرم تا فرمودند کرب و بلا اشکاش جاری شد فرمود «اُنزِل» بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
اما میگفتن « تَنَفَسُ سُعَدا» نفسهاش به شماره افتاد آقا صدای نفسهاش به گوش میرسید ، یه جای دیگه تو کربلا صدای نفس نفس زدن حسین به گوش رسید کجا بود کنار علی اکبر ، نفس نفس میزد حسین ، هی صدا میزد «ولدی لدی» اما یه جای دیگهام « تَنَفَسُ سُعَدا» رو داریم مدینه دومی میگه صدای نفس نفس زدن فاطمه رو شنیدم ، میخواستم عقب بیام گفتم فلانی تو کجا یه زن کجا ، میخواستم عقب عقب بیام اما یاد علی افتادم آنچنان با پا در خانه رو شکستم.).
رو دوش ابوالفضل علم قد کشیده
همه رو بگیرید که زینب رسیده
بگید محرما رو بیان دور خانوم
خوابیده رقیه فقط یکم آروم
لشکر زینب
نذارید بشینه گردی رو معجر زینب
میرسه زینب
دورش و بگیرید که نگن بیکس زینب
میرسه زینب
دلا بسوزه ، برای زخم زبون
حرمله و شمر ، میبرن کشون کشون
خدای زینب اون روزو نرسون
.(تا از مرکب پایین اومد یه گرد و خاکی تو کربلا بلند شد رو صورت اباعبدالله نشست ، اما این آخرین بار نبود بار آخر اباعبدالله با صورت رو خاک کربلا افتاد).
رو خاک سر میذارم،سرم رو قبول کن
اسارت برای حرم رو قبول کن
میشم قطعه قطعه خدا راضی باشه
خدا راضی باشه سر من جدا شه
من سر آوردم،برای قربونی علی اصغر آوردم
لشکر آوردم،برای فتح شام دختر حیدر آوردم
.(داره زینب این صدا رو میشنوه ، یه حالی داشت زینب اینجا همون جایی بود که مادرم میگفت ، این خاک همون خاکیه که بابام علی گفت داداش اینجا من و تو ز هم جدا میشیم).
.
.
📋میگن که تنهاست ، شده تو خیمه گریون
#زمزمه #طفلان_حضرت_زینب
#روضه_فرزندان_حضرت_زینب (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
🏴مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام 1446
............................................
.(بند اول).
میگن که تنهاست / شده تو خیمه گریون
.( کار حسنو ببین جایی رسیده که بچه هارو می فرستی ازت دفاع کنه ! ).
حسین غریب شده بچه فرستاده به میدون
دلت گرفته ست / یه خرده هم خمیدی
غصه برات بسه ، تو داغ اکبرو چشیدی
بزار برن نبینن / اونایی رو که دور منن
بزار برن نبینن / تو کوچه ها منو می زنن
بزار برن نبینن / گوشواره از گوشا می کَنن ، غمات زیادن
یکی ام ، تو کوچه راه مادر و بست
یکی زد ، حسن همونجا بود که شکست
.(بند دوم).
زدن یه روضه ست / نزدنت یه روضه ست
بچه های منو بغل گرفتنت یه روضه ست
رو سینه ی تو / مونده یه زخم کاری
پسرت اونقده ریز بود نشد، تو دست بیاری
موندم تو خیمه حسین / تا سر به زیر نیای به حرم
موندم تو خیمه حسین / من هم شکسته شد کمرم
موندم تو خیمه حسین / از غصه ی تو با خبرم ، از زینب
فدای ، دله از من غریب تر تو
چیزی نیست، قربونی های خواهر تو
شاعر : #ناصر_دودانگه
................................................
.👇
هدایت شده از امام حسین ع
.
#زمزمه_امام_زمان
#یا_صاحب_الزمان_عجل_الله
#زمزمه
#دعای_ندبه
تو رو میخونم دوباره
هنوزم دارم امیدی
خدارو چه دیدی آقا
شاید این هفته رسیدی
شاید از تو ندبه هامون
دعای یکی بگیره
تو نیومدی و دنیا
تو غم وغصه اسیره
با تمومِ روسیاهیم
پُر میشه همیشه کاسَم
من سرم گرم گناهه
تو دعا میکنی واسَم
خیری از من نرسیده
به تو که کوه وفایی
بیا رحمی کن به حالم
بگو این روزاکجایی؟
داره از چشای عاشق
نم نم بارون میباره
مولا این گدای خسته
جز توهیچ کس و نداره
بسه این فاصله دیگه
دارم از دوری میسوزم
تا به کی؟ یوسف زهرا
نگامو به در بدوزم
#مرتضی_عابدینی✍
.
.
#نوحه #زمزمه
#اربعین
#محمدی_ناعم ✍
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چهل روزه حسینجان زینبت آواره گشته
چهل روزه که از دوری تو. بیچاره گشته
چهل روزه اسیرم، چهل روزه غریبم
چهل روزه برادر، شده هجران نصیبم
امیری حسین، و نعم الامیر شده ورد زبانم
دعاکن حسین، که من بعد تو دگر زنده نمانم
▪️▪️▪️▪️▪️
چهل روزه انیس اشک و درد وآه سردم
چهل روزه که صحراها رو باعشقت میگردم
به آه آتشینم،، به این قلب حزینم
ببند شو ای برادر، سفیر اربعینم
امیری حسین....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چهل روزه خبر داری تو غربت چی. کشیدم
سلامت اومدم اما داداش دیگه بریدم
به درد و غم اسیرم، غم تو. کرده پیرم
دعاکن پیش قبرت، همین الان بمیرم
امیری حسین...
▪️▪️▪️▪️
خودم دیدم که اینجا زندگیمو سر بریدن
خودم دیدم که اینجا عرش و رو خاکا کشیدن
الا ای بی قرینه
همه دردم همینه
خودم دیدم که قاتل
نشسته روی سینه
امیری حسین...
#سبک_چوگیسوی_تومن
👇
.
🍁#زمزمه فراق آقا #امام_زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها
#زمزمه_امام_زمان_عج
#بیامسافر_غریب
بند🍁
بیا مسافر غریب سیدی مهدی العجل
ندارم از دوریت شکیب سیدی مهدی العجل
بیا امیر بی رقیب سیدی مهدی العجل
منتقم شیب الخضیب سیدی مهدی العجل
بیا امانت خدا
بیا گل خیرالنسا
یابن الحسن روحی فدا ۲
بیا امید عالمین
بیا امیر نشاتین
اَین الحسن اَین الحسین ۲
یابن الحسن یابن الحسن
بند🍁🍁
ای شاه بادیه نشین سیدی مهدی العجل
ای مصلح روی زمین سیدی مهدی العجل
ای بی قرینِ مه جبین سیدی مهدی العجل
ای ناجیِ مستضعفین سیدی مهدی العجل
بیا قرار بی قرار
بیا تموم شه انتظار
با سیصد و سیزده تا یار ۲
بیا امام منتَظَر
ای غایب دور از نظر
این شام غم را کن سحر ۲
یابن الحسن یابن الحسن
بند🍁🍁🍁
به حق زهرا مادرت سیدی مهدی العجل
آن مادر غم پرورت سیدی مهدی العجل
هستم غلام و نوکرت سیدی مهدی العجل
مرا مرانی از درت سیدی مهدی العجل
بیا دعای فاطمه
بیا ندای فاطمه
به این روزای فاطمه ۲
یا درد پهلو میکِشه
یا درد بازو میکِشه
دعا کن حالش خوب بشه ۲
وای مادرم وای مادرم
۱۴۰۳/۰۷/۳۰
#زمزمه_امام_زمان
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#زمزمه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#زبانحال_مولا امیرالمؤمنین
سبک خمیده خمیده رسیدم به تو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خدایا خدایا چی اومد سرم
صداشو بلند کرد سرِ همسرم
با چشمای گریون کشیدم خودم
عبامو روی پیکرِ همسرم
عبامو کشیدم رو جسمی کبود
که افتاده بود بین آتیش و دود
الهی بمیرم که زهرای من
توی خونه ی من لگد خورده بود
پشت در صداشو شنیدم
نفس نفس هاشو شنیدم
ناله ی یا فضه بیا شو شنیدم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میون مدینه پیچید این سخن
که افتاده لرزه به زانوی من
نمیشه کسی باورش این خبر
جلو چشم من همسرم رو زدن
چرا تازیانه به کوثر زدن
تویِ خونه سیلی به مادر زدن
به رخسار زهرا جسارت یعنی
که سیلی به روی پیمبر زدن
کوه غیرت بودم شکستم
همه دیدن شد بسته دستم
فاتح خیبر بودم از پا نشستم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#زمزمه #حضرت_زهرا
#میثم_مومنی_نژاد✍
https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/14126
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_زمزمه
بند اول:
پشت این در یه روزی غوغا شد
دود آتیش از کوچه پیدا شد
می دیدم که مادرم تنها شد
زمین خورد و لگد شد چادر مادر
چی آورده سرش این میخ تیز در
چه دردایی کشیده بعد پیغمبر
ای وای مادر ای وای مادر
بند دوم:
می شِکوندن با غلاف بازوشو
چکمه هاشون میزدن پهلوشو
زخمی کرده سیلی شون ابروشو
خودم دیدم که مادر دست به دیواره
روی خاکا چشاش ابریه میباره
میخواد پاشه ولی زخماش نمیزاره
ای وای مادر ای وای مادر
#علی_علی_بیگی✍
#فاطمیه
.👇
ooo.mp3
11.74M
🎤#زمزمه :همسایه ها بخوابید ...
کربلایی #مجتبی_رمضانی
#فاطمیه ایام شهادت حضرت زهرا (س)
پنجشنبه ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۳
متن👇
https://eitaa.com/emame3vom/111351
.
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
همسایه ها بخوابید
راحت تر از همیشه
آخه صدای زهرا
دیگه بلند نمیشه
اون که همیشه ناله
میزد ز درد سینه
بار سفر رو بست و
میره از این مدینه
عزیز مهربونم
جوون قد کمونم
مگه خودت نگفتی
علی پیشت میمونم
" زهرا خدانگهدار "
من موندم و مدینه
یه دنیا حرف توو سینه
دیگه یادم نیارید
پهلو و میخ و سینه
بلند شو ای عزیزم
حالا چه وقت خوابه
کفن پوش غریبم
دلم برات کبابه
عزیز بهتر از جون
صورتتو نپوشون
دلبر سوختهٔ من
دل منو نسوزون
میخوام دلت نسوزه
اگه رومو میگیرم
علی منو حلال کن
دیگه دارم میمیرم
اگه میخوای بدونی
سیلی با من چه کرده
ببین حسن توو کوچه
دنبال چی میگرده
ای وای به زیر چشمات
گل کبود نشسته
چرا به من نگفتی
که گوشوارت شکسته
وقتی که چارقدت رو
وا کردم از سر تو
دیدم موهات سفیده
بمیره شوهر تو
#وداع_با_حضرت_زهرا
#همسایه_ها_بخوابید
.
.
#زمزمه
#هجوم_به_بیت_وحی
توی خونه علی محشری شد
پشت در شکسته بال و پری شد
چی آوردن به سرش تو کوچه ها
توو خونه سه ماه تموم بستری شد
حق دارم اگر که شرمنده باشم
پیش تو باید سرافکنده باشم
ترسم از اینه که بعد رفتنت
من بدون تو زیاد زنده باشم
#شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#اسماعیل_روستایی ✍
.
.
#زمزمه_مهدوی_فاطمی
#کنار_بستر
#گریز_به_گودال
#شب_جمعه
#واحد #زمزمه #زمینه #شور
چقد میون من و تو فاصله افتاده آقا
نشد یه بار ببینمت توی مجالس عزا
یه عمره هر روز وشبم بدون یاد تو گذشت
جواب دل شکستنام،برای من کردی دعا
شاه طریدم
عمرم گذشت و روی ماهتو ندیدم
شاه طریدم
من تلخی دنیای بی تو رو چشیدم
دعا دارم به روی لب
با اشک چشم و قلب خون
خدا به حق فاطمه
دیگه فرج رو برسون
به حقّ زهرا
عجل لولیک الفرج.....
🌸🌸🌸🌸🌸
دلت گرفته این روزا، فدای قلب مضطرت
دقایق تو میگذره، با روضه های مادرت
می بینی لحظه لحظه ی مصائب مادرتو
آتیش به عالم میزنی با دیده ی از خون ترت
می بینی مادر
شده دیگه مثل شَبَه در بین بستر
می بینی مادر
لبریز درده و غمش شد درد حیدر
خدا به حق مرتضی
که قامتش شده کمون
به حقّ اشک پنهونیش
دیگه فرج رو برسون
به حقّ زهرا
عجل لولیک الفرج.....
🌸🌸🌸🌸🌸
زبان حال حضرت زهرا با امیرالمؤمنین علیهمالسلام در بستر:
علی اگه جدایی از تو انتخاب من شده
غصه های تو باعث درد و عذاب من شده
منو حلال کن که برم،خیلی ازت گرفتم اشک
چندروزه سرفه های من مانع خواب تو شده
برات بمیرم
که زخم قلب تو دیگه نداره مرهم
برات بمیرم
دیگه شدی تنها میون درد عالم
خدا به اشکای علی(خدا به اشک منتقم)
کنار قبر بی نشون
مرهم بزار به قلب او
دیگه فرج رو برسون
به حقّ زهرا
عجل لولیک الفرج.....
🌸🌸🌸🌸🌸
علی وصیتی دارم، که برده از دلم قرار
شبا کنار بستر حسین یه ظرف آب بزار
یه روزی با لبای خشک، جدا میشه سر از تنش
جلوی من میره تنش، به زیر نعل ده سوار
میون گودال
رها میشه سه روز تنش، شاه غریبم
میون گودال
غارت میشه پیراهنش، شاه غریبم
خدا به حق خواهری
که روی تل شد نیمه جون
به حقّ زینب ای خدا
دیگه فرج رو برسون
به حقّ زینب
عجل لولیک الفرج.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#روضه_امام_زمان #امام_زمان #فاطمیه
👇