eitaa logo
حدیث اشک
7.1هزار دنبال‌کننده
46 عکس
86 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
ره توبه گرفتيم پلکى بگذاریم زمان زود گذشته از کوچه ما نامه رسان زود گذشته تازه شب اول شده کو تا شب آخر !؟ تا بر خودت آیى ، رمضان زود گذشته ترسم که به جایی نرسم باز بمانم تا من برسم پیک امان زود گذشته آنقدر بیاید رمضان ها که نباشیم آنقدر که عمر همگان زود گذشته اینجا چه مسیرى است که موسى شده حیران آنوقت از این راه شبان زود گذشته پابند شلوغى نشوى عُجب نگیرى بُرد آنکه از این نام و نشان زود گذشته قربان خدایى که گنهکار خریده با رحمتش از بار گران زود گذشته ما دیر ره توبه گرفتیم ولى او ... از جرم و خطاکاریمان زود گذشته انگار به دنبال بهانه است ببخشد العفو که شد ورد زبان زود گذشته او از سر تقصیر گنهکار همینکه ... نام على آمد به میان زود گذشته ما عاشق و دیوانه ارباب حسینیم ارباب من از پیر و جوان زود گذشته هرکس که حسینى ست شهادت شده سهمش هرکس که حسینى ست زجان زود گذشته هر وقت حدیث غم عریانى اش آمد از روضه او مرثیه خوان زود گذشته والله گناه همه بر گردن شمر است خون سر ارباب روى دامن شمر است محمد جواد پرچمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
مژده ماه خورشید پشت ابر! نشانی به ما بده ای ماه! مژده رمضانی به ما بده مثل نسیم صبح از اینجا گذر کن و باد صبای مشک فشانی به ما بده بی کس تر از همیشه رساندیم خویش را آواره ایم... جا و مکانی به ما بده از بس که در پی همه غیر از تو بوده ایم از پا نشسته ایم... توانی به ما بده از سفره ای که وقت سحر پهن می کنی مانده غذا و خورده ی نانی به ما بده `با روضه حسین نفس تازه می کنیم” روضه بخوان دوباره و جانی به ما بده محمد بیابانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
ای دل بیچاره ای دل بیچاره گره وا نشد پَرسه مزن تا شب احیا نشد توبه اَت ایدل به وفا بند نیست عیب ز درگاه خداوند نیست هرچه نوا می کنی العفو را بازکنی پشت به حکم خدا رسم مناجات همین توبه نیست توبۀ عشاق فقط ندبه نیست حق و حقوقی است به گردن ترا نیست همین زمزمه کردن ترا حقِ همین آبروی داشته این که خدا پَرچَمت افراشته حقِ نگهداریِ احکامِ دین حقِ هواداریِ دینِ مبین حقِ همین اشک و مناجاتها حقِ برآوردنِ حاجاتها حقِ همین جایگه و اِدّعا حقِ همین ملتمسین دعا حقِ گرفتاری مَردم چه شد؟ از ره دین یاری مردم چه شد؟ حق پدر مادرِ کرده وفات حقِ عزیزانِ به قید حیات حقِ شهیدان که فراموش شد حقِ امامی که نَه خاموش شد حقِ فداکاری و ایثارها یاد ز جانباز و علمدارها یاد ز گمنامیِ آن گُل رُخان یاد زا آن پیکرِ بی استخوان ایدل از این حقِ دگر الامان حق تولّای امام زمان دست من آمادۀ یاری است؟ نَه پای تو آمادۀ کاری است ؟ نه روح من آمادۀ رفتن نشد جسم تو آمادۀ مردن نشد ایدل از این قافله هم مانده ای؟ فاتحۀ جامعه را خوانده ای؟ امر به معروف که امری رهاست نهی ز منکر که دگر یک خطاست! فتنه گران را که رها کرده ای منحرفین را که دعا کرده ای جبهۀ فرهنگی عجب شد کِساد جامعه را سخت گرفته فساد همتِ یاران صمیمی چه شد؟ غیرت و ایمان قدیمی چه شد؟ ایدل از این سینه زدن فیض کو ؟ بهرِ یزیدانِ زمان غیض کو ؟ دین فلان شخص اگر سوخته فکر حرامی است که اندوخته اهل مناجات ! غدیرت کجاست ؟ جبهه کجا ! خطّ بصیرت کجاست؟ غفلت ما راه جدا کردن است رهبریِ خویش رها کردن است عمر کجا خرج شد ای مدعی!؟ وقت کجا درج شد ای مدعی!؟ مدعیِ اهل ولا یار کو؟ پیروی از خطّ علمدار کو؟ ای دلِ بیچاره ز احباب شو کلب در خانۀ ارباب شو برگ برات است فقط کربلا راه نجات است فقط کربلا میرود آزاده مسیر حسین زینبیونند اسیر حسین ای دلِ شیدا نشده بازگرد تا شب احیا نشده بازگرد محمود ژولیده لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
بغضم شکست خوردم قسم که توبه نمایم قسم شکست بغضم شکست و دوست ز لطفش،قلم شکست گفتم دلم سیاه شد ای کبریای من دستی به دل کشید و دوباره دلم شکست هر روز ساختم نود و نه بت بزرگ هرشب خدا دورن دلم صد صنم شکست یک قطره اشک ِ شرم من از مهربانی اش گردید گنج عرش و دعا را رقم شکست در پای نعمتش سر تعظیم را بگو سروی که پیش باد نگردید خم، شکست حرف از گناه پیش رحیمی چو او مزن کز سجده ی کلنگ دل سنگ هم شکست ای بی شریک، جز تو شریک غمم نشد از لطف توست لشکر اندوه و غم شکست تا نزد دوست نام علی بردم ای غریب دیوار سخت سینه ی من چون حرم شکست محسن قاسمی غریب لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
بارالها امشب گناهِ دل را با آبِ توبه شستم من با خدای خوبم عهدی دوباره بستم گفتم که بارالها! من عبدِ رو سیاهم چون پرده ی حیا را با هر گنه گسستم از لطفِ بیکرانت یک فرصتی دگر ده شاید که فائق آیم از هر چه فعلِ پستم خود شاهد و گواهم در ورطه ی گناهم بر خوانِ رحمتِ تو بی معرفت نشستم در شکرِ نعمتِ تو من فاقدِ سپاسم در کفر و ناسپاسی آخر بگو که هستم؟ آگه ز هر خطایم امّا سر از ندامت در دفترِ تمرّد تقصیرِ در الستم اغماض از خطا کن این رو سیه ببخشا آن روز اگر تو دادی پرونده ام به دستم یارب تفضّلی کن بر بنده ی حقیرت در کوی حق پرستان از جان تو را پرستم ای منتهای رحمت بر من عنایتی کن گر چه سر از جهالت عهدِ تو را شکستم یا رب ز درگهِ خود این روسیه مرانی من هر که هر چه هستم آن بنده تو هستم! هستی محرابی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
وقت توبه وقتی گناهان خودم را میشمارم دیدم که باید دست را برسرگذارم آبی که از سر بگذرد کاری است مشکل ترسی به دل دارم ولی امیدوارم وقت گنه حس میکنم تنها ترینم اما خدا در وقت توبه درکنارم انگار میگوید شتردیدی ندیدی می گوید این را غم مخور من رازدارم تا اینکه خالی می شوم از بار تقوا با گریه برگردد دوباره اعتبارم میدانم این راعلت بخشیدنم چیست حتما سفارش کرده من راچشم یارم این یا الهی را دعایش بر لب آورد تاهست من هم بنده پروردگارم من نوکری هستم که اربابم حسین است گشته مدال نوکریش افتخارم هروقت بودم باب میل حی سبحان دیدم گره خورده به فرش روضه کارم خشنود چون باشد ز من ارباب خوبم حتما به دنیا و به اقبا رستگارم حامدآقایی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
مهر سیرت کهکشان خاک ره اجلال تو آسمان سایه نشین بال تو در فلک مردم پی ماهند و من در زمین دنبال استهلال تو تازه ابرویی نشان دادی به ما عید ما شد نقشی از تمثال تو مهر سیرت ماه صورت دیده مست آسمان فهرست خط و خال تو بار اول می زدستان تو خورد چرخ میگردد اگر دنبال تو کار با خاک رهت دارد لبم گر سرم روزی شود پامال تو جان نمی گنجد میان پوستم زودتر آید به استقبال تو زلف تو سر رشته آمال من زلف من خورده گره بر شال تو کن مرا با روی لطف خود خجل رد شود تا آب از غربال تو موسی علیمرادی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
اِنّٙ‌الاٙنسانٙ لٙفیٖ خُسْر باید برای حال زارم ناله سر کرد یا لااقل این شام ظلمت را سحر کرد وقت گرفتاری تو را خواندن، هنر نیست آنکه همیشه خوانده نامت را، هنر کرد فهمیده‌ام از اِنّٙ‌الاٙنسانٙ لٙفیٖ خُسْر هرکس که از یاد تو غافل شد ضرر کرد دیروز اهل اشک و استغفار بودم امروز اما معصیت بر من اثر کرد شرمنده از بار گناهم بودم اما بخشندگی‌هایت مرا شرمنده‌تر کرد کارم گره خورده‌ست، دیگر مطمئنم باید حسین‌بن‌علی را باخبر کرد می‌رفت زینب پابه‌پای آن سری که منزل به منزل بر فراز نِی سفر کرد یکجا میان طشت‌ و یکجا بین گودال یکجا هم از بازار شامی‌ها گذر کرد محمد زوار لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
قبله ی عشّاق قلبی که فقط خانه ی دلجوی امیر است مجنون شده ی طره ی گیسوی امیر است آن قبله که عشّاق بر آن سجده گذارند نوری ست که در تاق دو ابروی امیر است پرواز دَرِ قلعه ی خیبر به همه گفت این ذره ای از قدرت بازوی امیر است در معرکه از کفر مسلمان بتراشد این ویژگیِ چشم هنر جوی امیر ست غربال کند هر سره از ناسره مولا این معجزه ی نعره ی یاهوی امیر است انگور نجف نخل رطب داد به میثم بر دار سرش روی دو زانوی امیر است در روز جزا سنجش اعمال خلائق وابسته به میزان ترازوی امیر است علی اصغر یزدی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
بیمار عصیان آدمی وقتی خدا دارد چه می خواهد محرمی درد آشنا دارد چه می خواهد بنده تا بر درب های بسته ی عالم شاکلیدی چون دعا دارد چه می خواهد آنکه شد بیمار عصیان و گناهان با داروی توبه دوا دارد چه می خواهد روسیاهی، شرمساری مثل من وقتی در قنوتش ربنا دارد چه می خواهد من `ظلمت نفسی ام” اما همین من تا رَبّنا اِغفِرلَنا دارد چه می خواهد اهل قرآن، اهل ذکر و یاد اهل‌البیت این دو را تا رهنما دارد چه می خواهد شیعه در دست دعای خود زمانی که باالحسین کربلا دارد چه می خواهد همهمه افتاد در لشگر حسین آمد در کفش قنداقه را دارد چه می خواهد حرمله از عاطفه چیزی نمی فهمد او فقط تیر بلا دارد چه می خواهد مادر بیچاره اش بعد از علی اصغر چشم سوی نیزه ها دارد چه می خواهد امیر عظیمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
اشک سحرها جبرئیلِ دل من بال و پری می‌خواهد چشم آلوده ز پاکی گوهری می‌خواهد عاشق از اشک سحرها ثمری می‌خواهد آتش قهرِ خدا هم، سپری می‌خواهد مانده در راه خطا راهبری می‌خواهد عبدِ فَرّار، به این خانه پناه آورده به روی دوش فقط بارِ گنه آورده عذرخواه است اگر روی سیاه آورده در بساطش دل بشکسته و آه آورده حال از لطف و کرم خوش خبری می‌خواهد شب دراز است و هر آنکس که حقیقت بین است سرِ سجاده و درک سحرش شیرین است معصیت کاش بدانیم چرا سنگین است نیمه شب آه، از عمق جگری تسکین است سحر ماه خدا چشم تری می‌خواهد در دل چاهِ گنه، آدم عاقل نرود بنده باشد، به لحد غافل و جاهل نرود کشتی موج زده جانب ساحل نرود بار کج در وطنِ ما که به منزل نرود حذر از دامِ گنه رهگذری می‌خواهد اشک، در چشم هر آنکس که فراهم نشود خوف، از حضرت جبّار مُسَلّم نشود رحمتِ واسعه از سمت خدا کم نشود آدم از فعلِ بدش حضرت آدم نشود رحمت واسعه صاحب نظری می‌خواهد هر که شد اهلِ نظر، بود گرفتار حسین عاشق در به در و زنده‌ی رفتار حسین بر سرش بوده فقط دستِ علمدار حسین روز و شب هست عزادار و گوهربار حسین گریه بر خون خدا هم، بصری می‌خواهد هیچ کس با گنهش عالم فرزانه نشد با هَوی و هوَسَش راهیِ میخانه نشد گرد شمع رخ ارباب که پروانه نشد کُشته‌ی روضه‌ی آن دختر دردانه نشد دختری که شده تنها پدری می‌خواهد اشک در چشم ترِ دختر سلطان، خون است پدرش با تنِ پرخون به دلِ هامون است خوار از پایْ کشید و دل او محزون است بازویش پر ورم و صورت او گلگون است گریه می‌کرد و کسی گفت، سری می‌خواهد (( نیمه شب بود که درهای اجابت وا شد )) زائرِ این گل بی برگ، سرِ بابا شد ذکر لبهاش فقط نغمه‌ی واویلا شد مرگ، دور و برِ ویرانه سرا پیدا شد درکِ این داغ، دل شعله‌وری می‌خواهد رضا باقریان لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
یا ایها العزیز ای بودنت برای عبادت دلیل من کعبه پر از بت است،کجایی خلیل من؟ دست مرا بگیر که در ابتدای راه وامانده است نفس ضعیف و ذلیل من یا ایها العزیز تصدق علی الذلیل اصلا امید نیست به بار قلیل من هرجا که می روم به در بسته می خورم این بار آمدم که تو باشی کفیل من خط امان من شده ذکر قنوت تو درمانده از دعاست زبان علیل من این نامه های عجل و عجل بهانه است از اهل کوفه اند تمامی ایل من آقا خودت برای ظهورت دعا بخوان دل خوش نکن به چند نفر از قبیل من مجتبی خرسندی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹