قامت خمیده ای زینب
آمدی کو حسین مظلومت ؟
از چه قامت خمیده ای زینب ؟
گوئیا داغ داری به دل ، که چنین
رنگِ صورت پریده ای زینب
لحظه ای خود بگیر آرام ، ای
نور عینم ، ز چیست بی تابی ؟
گوئیا لاله هات پژمرده ...
در تعب بوده ای ز بی آبی؟
آن شبی کز برم سفر کردی
باغبان بود و جمع لاله و یاس
لیک حالا که خوب می بینم
نه حسین آمدست و نه عباس
وای زینب چنان که می بینم
گیسوانت سپید گردیده ..
نگرانم،، چرا سیه پوشی ؟
نور عینت شهید گردیده ؟
گرچه تابی نمانده از بهرت
لیک برگو چه ها در آنجا شد؟
با وجود یلی چونان عباس
از چه آنجا حسین تنها شد ؟..
گفت زینب : که بود عباست
بین یاران ، امیر و سرلشکر
روز عاشور قحط آب آمد
خیمه بی آب گشت و آب آور
کودکان سر زنان درون خیام
از تنِ خواهرش چو طاقت رفت
گشت عباس غیرتی آنگه..
از کَفَش صبر و استقامت رفت
رفت تا از شطِ فرات آرد
آب و کام رباب تر گردد..
رفت تا پیش تیر سخت عدو
چشم زیبای او سپر گردد ..
خبر آمد سما زهم پاشید
غرقه خون پیکر ستاره شده
علمش سرنگون به خاک افتاد
آب هم نیست ، مشک پاره شده
وای زینب ، مگو دگر بس کن
مگو از شرزه شیر پیکارم ..
کاش می مُردم و نمی ماندم
ننگرم تا غمِ علمدارم ...
بعد سقا دگر در این دنیا
گشته ام با غم و به غصه قرین
مادری بی پسر شدم زینب
نام من را مخوان تو اُم بنین ..
امیر رضا فرجوند
#امیر_رضا_فرجوند #شعر_شهادت_ام_الادب #شعر_شهادت_ام_العباس #شعر_شهادت_اهل_بیت_شهادت_حضرت_ام_البنین #شعر_ام_العباس
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
صبور باش
آئینه دار کوچک مادر صبور باش
ای داغدار حادثه ی در صبور باش
اینجا که نیست حیدر غمدیده گریه کن
اما کنار ساقی کوثر صبور باش
تو شاهدی به غسل و به دفن شبانه ام
ای بال و پر شکسته کبوتر صبور باش
من پهلویم شکسته چو قلب نحیف تو
ای دل شکسته لاله ی پرپر صبور باش
انگار رفتنی شـده ام نازنیـن من
دیگر رسیده لحظه ی آخر صبور باش
ارثیه ی تو چادر خـاکـیِّ مادر اسـت
ای خانه دار خانه ی حیدر صبور باش
زینب هنوز اول غمهاست دخترم
مانده ست کربلای برادر صبور باش
من صبر کردم از غم ششماهه محسنم
مادر تو نیز در غم اصغر صبور باش
دنیا دو فرقِ چاک تو را میدهد نشان
در ماجرای حیدر و اکبر ، صبور باش
بعد از مدینه، دیدی اگر بین قتلگاه
مانده حسین با تن بیسر صبور باش
ای جوهر صدای علی در صدای تو
خطبه بخوان مقابل لشکر صبور باش
جان تو و حسین ، خدا یار و یاورت
در داغدشت حادثه ، دختر صبور باش
امیر رضا فرجوند
#ام_ابیها #ام_الائمه #امیر_رضا_فرجوند #بقیع #شعر_شهادت_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا ام البنین(س)
جز من کسی اینگونه با ماتم قرین نیست
در ناکجا آباد غم تنها ترین نیست
پرورده ی صبر امـیـرالـمـومـنـیـنـم
کز غم مرا هرگز نشانی بر جبین نیست
عباس من ، مادر شنیدم اینکه گفتند:
دستت به پیکر از یسار و از یمین نیست
مادر شنیدم تیر در چشمت نشسته
شیرم حلالت ، پاسخم جز آفرین نیست
مادر اگر پیشانی ات شق القمر شد
این اوج عشق است،از عمود آهنین نیست
مادر درست است اینکه پیشانی.....؟ ولی نه
دارم یقین پیشانی تو جای چین نیست
بعد از تو و بی دستی ات ، فریاد کردم
یثرب بداند نام من اُم البنین نیست...
امیر رضا فرجوند
#امیر_رضا_فرجوند #شعر_شهادت_ام_الادب #شعر_شهادت_ام_العباس #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_ام_البنین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا مجیر
ما بر درت شدیم پناهنده یا مجیر
هستیم از حضور تو شرمنده یا مجیر
ما را مکن جواب تعٰالَیْت یا کریم
ما را ببخش مِهر فروزنده یا مجیر
تنهایم ای شفیق، تعٰالَیْت یا رفیق
هستی انیس و مونس هر بنده یا مجیر
از ما بگیر دست ، فقیرانه آمدیم
هستی غنیّ و مغنی و بخشنده یا مجیر
ما را نگاه دار ز آفات یا حفیظ
دل را کن از حضور خود آکنده یا مجیر
بستم به لطف و جود تو امّید یا رَجٰا
سائل به سفره ات نظر افکنده یا مجیر
یا نُور ، کارنامه ام از معصیت پر است
باشد چراغ عفو تو تابنده یا مجیر
آری بدم ولی به سرای تو آمدم
بر گریه ام دوباره بزن خنده یا مجیر
ما را به آن شهید سر از تن جدا ببخش
هستیم با محبت او زنده یا مجیر
امیر رضا فرجوند
#امیر_رضا_فرجوند #شعر_آیینی #شعر_روضه #شعر_مذهبی #شعر_مناجات
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
گــــر در پیِ ملجــا و پناهی ، صلوات
خواهی اگر از دوست نگاهی ، صلوات
میلاد عزیز جــــان زهـــرا و علـی ست
بفرست اگر مدینــه خـواهی ، صلوات
امشب که شب درخشش خورشید ست
خورشید ز شرم،روی خود پوشیده ست
تا صــــورت او شــــد آشــکارا ، گفتـــند :
انـــوار علی ز مجتبـــی تابیـــده ست
ای وسـعت دیده هات باران مولا
مــــشتـاق تو قلب بی قراران مولا
شوق سفــــــر مدینه در دل داریم
امشب کَرَمی به روزه داران…مولا
بر لب نفــــسِ درد و غــــم و آه آمد
روشــنگــر راه ، بهـــر گمــــراه آمد
از پرده ی غیب،عیان مهی کامل شد
در نیمـــه ی ماه ،مه ترین ماه آمد
گر عشق صفای سینه خواهد ، صلوات
یا قلب تهی ز کینه خواهد ،صلوات
امشب که برات می دهند آل علی
هرکس سفر مدینه خواهد ، صلوات
ای خسته دلان حسن خدای کرم است
هرچند غریب و بی کس و بی حرم است
از خــانـه ی او گـدا نـگـردد نـومـیـد
امشب ز حسن هرچه بخواهید کم است
#امیر_رضا_فرجوند
#شعر_ولادت_امام_حسن_مجتبی
@hadithashk
امام رئوف
حال دلم میگیرد و بد میشود گاهی
بغضی می آید گریه را سد میشود گاهی
باید کبوتر شد ، پری زد تا به آن شهری
کانجا فرشته رفت و آمد میشود گاهی
این روضه اقیانوسی از مِهر است و آقایی
جبریل حتی از درش رد میشود گاهی
اینجا به روی هیچکس در را نمی بندند
انبـوه زائـرها زبـانزد میشود گاهی...
اینجا کلام «اُدْخُلُوهَا» بسکه دلخواه است
هنگام رفتن دل مُردّد میشود گاهی
آقا دوباره خواب دیدم مشهدت هستم...
خیلی دلم دلتنگ مشهد میشود گاهی
امیر رضا فرجوند
#امیر_رضا_فرجوند #دهه_کرامت #شعر_ولادت_امام_رضا #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_علی_ابن_موسی_الرضا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
این گریه های تلخ ، امانم نمی دهد
شوقی به سینه ی نگرانم نمی دهد
این چشم های خیس که کاری نمیکند
در موج درد ، آینه داری نمی کند
امروز غرق داغ دل هر ستاره است
بغضی عجیب منتظر یک اشاره است
حال و هوای شهر چه طوفانی است باز
تکرار روضه های سلیمانی است باز
گفتند یک سبد گل نیلوفر آمده
هر لاله ای نشسته به خون پرپر آمده
گفتند ورزقان چمن گل شکفته هاست
دامان درد و آینه ی دشت کربلاست
این لاله های عشق چرا واژگون شده
گفتند دیزمار معطر به خون شده
هر سینه ای از این غم و اندوه چاک بود
گفتند جسم سیّدی آنجا به خاک بود
گفتند دیده ایم دعایش گرفته بود
او را میان خویش عبایش گرفته بود
گفتند دیده ایم به مقصد رسیده بود
مهمان نورسیده ی آن سر بریده بود
گفتند زیر سایه ی آتش میان دود
میسوخت یاد مادر و آن صورت کبود
سیّد بخواب راحت و آسوده ، بیصدا
سیّد بخواب در بغل حضرت رضا
از طعنه های مردم اگر دل شکسته ای
دیگر بخواب ، آه مسافر چه خسته ای
آئینه ی جمال تو زخم از جراحت است
زیبا به قامت تو لباس شهادت است
زخم تو را نیاز به دست طبیب نیست
نوشیدنت ز جام شهادت عجیب نیست
این بود اوج خواسته و مدعای تو
ای عاقبت بخیر ، روا شد دعای تو
یادت همیشه در دل آشفته ماندنی ست
اری کتاب همت و عزم تو خواندنی ست
سیّد بخند ....دست به رهبر تکان بده
آرامشی به قلب امام زمان بده
#امیر_رضا_فرجوند
#شهید_ابراهیم_رییسی
#شهید_خدمت
@hadithashk