eitaa logo
حدیث اشک
7.1هزار دنبال‌کننده
46 عکس
86 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
یا امیرالمومنین دیگر رسید لحظه ی فردای بی علی پوچیم و هیچ ما پس از این ، (ما)ی بی علی ای کاسه های شیرِ به صف ننگ بر شما گَر از علی کنید تمنای بی علی مُرغ از قفس پرید ندا داد جبرئیل اینک شما و وحشتِ دنیای بی علی قرآنِ بی علی ثمرَش ابنِ ملجم است دارد خطر تلاوتِ هر آیه بی علی بوی شکافِ کعبه گرفته طوافِ ما باید گریخت وَرنَه ز هَر جای بی علی جز یاعلی مگو و مَدد از جهان مجو شیطان نشسته در پَسِ هر (یا) ی بی علی با یاعلیست گَر دَمِ او زنده می کُند بی معجزه ست هر دمِ عیسای بی علی رَمزِ شکافِ کعبه و دریا علیست ، پس غرق است بینِ حادثه موسای بی علی در (عین) و (لام) و (یا) همه ی درس ها گُمند بیهودگیست مَشقِ الفبای بی علی یک عده پای غیرِ علی پا گرفته اند اسلامشان شده ست چه بی پایه بی علی شیری که خورده اند از آن رو که نیست پاک ازآنشان شده ست اذان های بی علی ((ما را خدا ز زُهدِ ریا بی نیاز کرد))* دلخوش بمان تو شیخْ به تقوای بی علی...  محسن کاویانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بابای مهربان شب رسید و سکوت سنگینی به هیاهوی شهر حاکم شد با کمی نان به سمت نخلستان مردی از جنس نور عازم شد می‌رود تا به پیرمردی که در خرابه‌ست باز سر بزند کودکان یتیم منتظرند تا که مرد غریبه در بزند پادشاه کدام مملکتی در غم مردمش سهیم شده؟ چه کسی جز علی در اوج مقام مرکب کودکی یتیم شده؟ خیلی از بچه‌ها نمی‌دانند نام این مرد آسمانی را ولی او هدیه می‌دهد به همه نان و خرما و مهربانی را کوله‌بارش همین که خالی شد شکر کرد و به کار خود برگشت یک نفر مانده بود و او حالا به محل قرار خود برگشت خلوتی داشت در سیاهی شب با خودش رو به ماه زمزمه کرد دردهای نهفته‌ی دل را باز در گوش چاه زمزمه کرد تو بگو دست جهل مردم شهر به کجا می‌برد مرا ای چاه... تا سحر با دل شکسته گرفت زیر لب نغمه‌ی ” الا ای چاه... ` مسجد کوفه آخرین روز است که علی را امام می‌بیند نانجیبی به تیغ زهرآلود کار او را تمام می‌بیند سر او را شکسته‌اند، اما دل او از همه شکسته‌تر است خسته از عدل اوست کوفه ولی علی از روزگار خسته‌تر است همه دیدند در کنار علی خون محراب باغ لاله شده وسط روضه با همین تصویر روضه‌ی دیگری حواله شده ناگهان در غروب روز دهم در دل اهل‌خیمه غوغا شد وسط جنگ بین زجر و سنان سر یک گوشواره دعوا شد سر اصغر به نیزه بند نشد فرق عباس با عمود شکست بدن اکبر ارباً اربا شد شمر بر سینه‌ی حسین نشست... مجتبی خرسندی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
وصل، بر خوبان رسید... آه و گرفتاری به ما می رسید ای کاش گاهی وقت دیداری به ما عیب چشم پر خطا را اشک ما پوشانده است چون گنهکاریم، می آید فقط زاری به ما هر طرف رفتیم... اما مجلست کم آمدیم خُب کم آوردیم! آقاجان بده یاری به ما ای که خونِ چشمت از پرونده ی سنگین ماست بی وفا هستیم اما تو وفاداری به ما هر غروبی یاد آن ارباب عطشان کرده ایم... زهر شد از غربتش انگار، افطاری به ما @hadithashk
دلدار در مجلس ما یار نیاید که بیاید؟ دلدار به دیدار نیاید که بیاید؟ سلطان به گداهای در خویش بنازد بیچاره به دربار نیاید که بیاید؟ دور تو شلوغ است مگر که همه پاکند؟ پیش تو گنهکار نیاید که بیاید؟ بر طاق شفاخانه نوشتند کریمان بیمار و گرفتار نیاید که بیاید؟ بالا سر نوکر دم تشییع جنازه ارباب وفادار نیاید که بیاید؟ این برده بازار نجف دلهره دارد حیدر سر بازار نیاید که بیاید؟ سر مست علی هستم و چاه شب بدرش آن ساقی کرار نیاید که بیاید؟ لب تشته آن تشنه لب آب فراتم سقا دم افطار نیاید که بیاید؟ با سر به زمین خورد و دل خیمه بهم ریخت ای مشک علمدار نیاید که بیاید؟ وقتی سر ناموس علی معجر پاره است عباس در انزار نیاید که بیاید؟ رضا دین پرور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ای مهربان ای دست گیر ، بیعتِ ما را قبول کن این بار هم زعامتِ ما را قبول کن ای مهربان به چشمِ طمع آمدیم ما گفتی بیا ، جسارت ما را قبول کن تا کاروان قربِ به تو راهمان زیاد جا مانده ایم ، سرعت ما را قبول کن دل را به مفت هم نخریدند مردمان ما یخ فروش ، قیمت ما را قبول کن خوبان شدند غبطهٔ ما ، خوش به حالشان بی ارزشیم ، حسرت ما را قبول کن شب زنده دارِ هرشبِ قدریم با علی ربّ علی ، عبادت ما را قبول کن ما را به دوستیِ علی خلق دیده ست محشر بیا رفاقت ما را قبول کن دائم بیار نام علی را به روی لب امضای این زیارت ما را قبول کن ما را ببر حرم به همان خواهری که گفت این کشته را ، بضاعت ما را قبول کن حامد آقایی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
به تو پناه آوردم نشسته ام که دلم را به غم دچار کنم برای دیده شدن آنقَدَر هوار کنم! خدا،خدا نکنم پس بگو چکار کنم ز دست معصیتم سمت تو فرار کنم دوباره بنده‌ی بی بند و بار برگشته گدای بی سر و پا..،شرمسار برگشته قبول..،بال و پرم درخور پریدن نیست هنوز روحِ من از جنس پرکشیدن نیست اسیر‌نفس‌شده..،بنده‌ی رسیدن نیست دلِ شکسته ی من لایق خریدن نیست اگرچه عمر سراسر تباه آوردم ببین..،به مرحمت تو پناه آوردم به سویت آمده‌ام دردِ من گرفتاری‌ست به گریه آمده‌ام اشک چشم من جاری‌ست به توبه آمده‌ام ، توبه‌ای که تکراری‌ست ببخش،لحن دعاهای من طلب‌کاری‌ست در آتشت چو بیندازی‌ام سزاوارم میان شعله بگویم که دوستت دارم همیشه عبدِ خطاکارِ نابلد بودم به پیش جوشش لطفَت شبیه سد بودم همیشه آنکه اطاعت نمی کند بودم برای صاحب امرم مطیع بد بودم چگونه از غم هجرت نمرده ام آقا به درد فصل ظهورت نخورده ام آقا شبیه تو -خودمانیم- نیستیم همه بدون تو به‌‌نظر خوب زیستیم همه برای وصل تو تنها گریستیم همه به انتظار تو باید بایستیم همه به صبح صادق دنیا سلام باید کرد برای حضرت قائم قیام باید کرد به وقت فتنه ی شب،مثل نور باید بود فقط نه شور که اهل شعور باید بود میان معرکه مردی غیور باید بود در این زمانه ز جنس ظهور باید بود رفیق!این همه غفلت سرِ قرار بس است برای آمدن یار..،انتظار بس است خطوط قرمز شیعه شعاع باور ماست دعای زینب کبری همیشه سنگر ماست حدود حبّ علی خطِّ مرز کشور ماست هرآنکه هست علی‌دوست پس برادر ماست مدافعان حرم یک عقیق گل‌گون‌اند نگین لشکر عشّاق فاطمیّون‌اند هنوز روز خوش کوفیانِ عاشوراست هنوز مقصد اصلی مُسلمین حیفاست هنوز پرچم فتح المبین حق بالاست هنوز در رگ ما خون حاج‌قاسم هاست اگرچه دست علمدار ما جدا شده است به برکتش چقدر مرد رزم پا شده است به گوش مَکر خروشی به رنگ شیون ماست به روی پیرهن حیله ردِّ سوزن ماست به غِیر رو نزدن..،این شعار میهن ماست تلاش دشمن ما..،ناامید کردن ماست علاج هجمه ی این فتنه دوری است ای دوست کلید رفع موانع صبوری است ای دوست به چند قطره نده اشتیاق دریا را میان روضه بیارید لشگر ما را زمان گریه پسر دید کِیف بابا را خدا زیاد کند نسل سینه‌زن ها را اگر قرار بر این شد پدر شود نوکر چه ... لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
العفو ای که با گوشه نگاهت درد درمان می شود تو بگو که سرنوشتم چون شهیدان می شود ؟ چند روزی مانده تنها از جوانی ، آه آه غافلم من از خودم دارد زمستان می شود خوار گشتم ، آه از این کوله بار معصیت یک گلستان آرزو دارد بیابان می شود وای اگر بی توشه برگردم از این ایام که مهربانی های تو هر شب دو چندان می شود این سحر گردی پشیمانی ندارد آخرش این کویر تشنه روزی ، ابر باران می شود هر که هستم ، هر چه هستم ، هست زهرا مادرم فاطمه در آتشم بیند پریشان می شود این نفس آلوده را مهمانی ات شرمنده کرد هر نفس که می کشم سبحان َ سبحان می شود خواب وقتی شد عبادت ، چیست اجر دیده ای که به یاد کربلا این ماه گریان می شود هر که در این ماه باشد میهمان خوب تو اربعین در کربلای یار مهمان می شود هر که در ماه مبارک گشت گریان حسین دستگیرش رحمت مولای ریان می شود باز قرآن یاد آن قاری و چوب خیزران در بهارش دیده اش ابر بهاران می شود زینبی که چشم ها از سایه اش هم کور بود میهمان لا ابالی های دوران می شود  محمد حسین رحیمیان لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
شکرخدا به دو سجده شکرخدا کنم که مرا سپرده به دست تو شده ام اسیر خُم از ازل به هوای دام الست تو زده ام ز می دوسه ساغری که رسم به جام تو یا علی زده ام جرس، من بوالهوس که به یک نفس شده مست تو نکنی ردم، من اگر بدم به حرم زدم شب و نیمه شب که نظر کنی فقط از کرم به صدای قلب شکسته تو جلواتِ حق، خلواتِ حق صلواتِ حقِّ خدا علی به حضور جلوه ی احمدم ز نگاه باده پرست تو همه جا حرم، همه جاعلی دم و بازدم، دم یاعلی دم میکده، بنشین دمی چه دمی است وقت نشست تو چه حلاوتی، چه ضیافتی چه نیابتی، چه زیارتی که نشسته ام وسط نجف به هوای روضه و بست تو شده ظرف خالی من طلا شده عبد فاطمه این گدا نشدم هنوز خسته من! نشدی هنوز خسته تو! علی ای که مست خدا شدی به خدا که دست خدا شدی حسن و حسین تو خالقِ همه اند و زیرِ دو دست تو سرِمست، ظهر ظهور می سرِسجده رفته به زور می به دعای مهدی فاطمه شد امیر، نوکر پست تو هله ای مسافرکربلا نظری به نوکر بینوا ببرم دوباره به نینوا همه هست و نیست، هست تو رضا دین پرور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بر درگهت آمدم الهی بر درگهت آمدم دوباره با جرم و خطای بی شماره گویم به دو چشم پر ستاره (بر درد دلم تویی مخاطب ما را به علی ببخش یا رب) ما را سر سفره راه دادی از لطف به ما پناه دادی یک عالمه اشک و آه دادی (مهمان توییم در دل شب ما را به علی ببخش یا رب) گفتی که بیا به میهمانی از فیض کریم جا نمانی با این همه لطف و مهربانی (این بنده ی تو نشد مودب ما را به علی ببخش یا رب) گفتی که بیا و بخشش از من از تو گره و گشایش از من دلخسته بیا نوازش از من (این نفس ولی نشد مهذب ما را به علی ببخش یارب) دانی چه شد و چکار کردم از درگه تو فرار کردم من لغزش بی شمار کردم (پیمانه ی جرم شد لبالب ما را به علی ببخش یارب) با این همه بی حیایی من گستاخی و بی وفایی من اعمال بد و ریایی من (تو لطف نموده ای مرتب ما را به علی ببخش یارب) لطفت که مرا گرفت تحویل کردی تو به عفو بسکه تعجیل عصیان به ثواب گشت تبدیل از شرم چرا نکرده ام تب ما را به علی ببخش یارب از درگه تو شرف گرفتم دامان تو را به کف گرفتم اذنِ سفرِ نجف گرفتم (حالا که علی علی است بر لب ما را به علی ببخش یارب) یا رب به تمام حق نَوَردان ما را به علی شاه مردان دور سر مرتضی بگردان (تا اینکه شوم کمی مقرب ما را به علی ببخش یارب) صد شکر که آبرو نبردی ما را بغل خودت فشردی ما را به حسین خود سپردی (تا اینکه شوم حسین مذهب ما را به علی ببخش یا رب) سوگند به داغِ شاه عطشان بر آن سرِ روی نی نمایان بر اشک مخدراتِ گریان (سوگند به اضطرار زینب ما را به علی ببخش یارب)  مجتبی شکریان لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
علی جانم ای عبای وصله دارت فوق دستاویزها دستهایت روح بخش دشت ها، جالیزها عاشقانت را چه کاری با شراب سلسبیل تشنه ی جام تواند این
ازعطش لبریزها” 

چیست کار ما ؟ غباری زیر نعلینت شدن 

چیست کار تو؟ بهابخشیدن ناچیزها 

دردمند عشقم و اوج نمک نشناسی است 

پیش نام دوست، نام آوردن از تجویزها 

تا که از اوج مقامت پرده برداری شود 

بارها باید بپاخیزند رستاخیزها 

گرچه میدانم که خلقت نیست کارتو ولی 

کاش میشد تا بگویم فارغ از پرهیزها.... 

بیخودی رایج نگشته شبهه ی (رب) بودنت تا نباشد چیزکی،مردم نگویند چیزها.”  عالیه رجبی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بار معصیت بار معصیت به دوشم بار شد صفحه ی قلبم سیاه و تار شد بس که تیر از سوی شیطان خورده ام چشم هایم خشک شد، بیمار شد هر چه بخشیدی مرا با حلم خود باز هم فعل بدم تکرار شد نیمی از ماهت سریعا طی شد و... غم میان سینه ام انبار شد دیر جنبیدم به خود از دست نفس کار توبه کردنم دشوار شد آخرش افتادم از چشمان تو عاقبت بدجور کارم زار شد عشق بازی های زین العابدین باز هم چاره گشای کار شد هر کجا رفتم کسی کاری نکرد با ابوحمزه دلم بیدار شد زیر بارانِ ابوحمزه فقط نخل خشکِ دیده ام پربار شد تا که گفتم بالحسین و بالحسن دستگیرم حیدر کرار شد نام آقازداه هایش بردم و... لطف مادر بر دلم بسیار شد وقت مغرب یاد کردم از حسن روزه ام با روضه اش افطار شد با کرامت با همه رفتار کرد با خیانت با حسن رفتار شد زهر، کاری کرد رنگش سبز شد از درون می سوخت و تب دار شد آن قدر خون از دهانش می چکید جامه اش مانند لاله زار شد زهر، کاری بود اما مجتبی کشته ی داغ در و دیوار شد محمد جواد شیرازی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ساقی کوثر علی میزنم می، میکشم هو ساقی کوثر علی میشود روز جزا با عشق تو محشر علی ابروی تو قاب او ادنای پیغمبر علی حب تو تنهی عن الفحشاء والمنکر علی من کیم خاک قدوم میثم و قنبر علی یک نخ از هر وصلهء نعلین تو حبل المتین رازدار رازهای چاه تو روح الامین در امان میماند از کید همه این سرزمین یا امین الله فی ارضه امیر الموءمنین سایهء تو هست حتماً بر سر رهبر علی یک لغت از حرف تو دارد دوصد معجم فقط همچو اقیانوسی و پیش تو دریا نم فقط از تمام دشمنان سر میزنی از دم فقط میشناسم من تورا تنها یل عالم فقط میشناسندت یهودی ها یل خیبر علی جلوهء دست خدا در غزوهء خندق تویی درتمام آفرینش خالص مطلق توئی ای صراط المستقیم ما فقط برحق تویی میشود آنکس که روح ما به او ملحق تویی میکشد سوی نجف، دائم دل ما پر علی بر سر مهمانی ات هرشب چه قیل و قالی است نان و خرمایی که از دست تو باشد عالی است یا من ارجوه لکل خیر، دستم خالی است گوشه گیری من بیچاره از بی بالی است تو کرم کردی و شد حال دلم بهتر علی ابرم و باران نثار این محاسن میکنم گریه بر یک غربت بی حد و ممکن میکنم روضه ای نذر شما از صدق باطن میکنم ناخودآگاه است اینکه یاد محسن میکنم میشود هربار حرفی از علی اصغر علی حنجر شش ماهه ای را با صف دشمن چکار کودکی را با نوک سر نیزه و آهن چکار داشت یک تیر سه شعبه با سر و گردن چکار رفته بودی بین میدان، بی زره، بی من چکار من فدای آنهمه جان کندنت مادر علی رضا دین پرور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹