#عاشورا_سیزدهم
⁉️ هدف سیدالشهدا از #خروج چه بود؟؟
〰〰〰〰〰〰〰
#عزم_لشکراموی_برای_کشتن_امام
✍..بعد از رسیدن نامهء تند ابنزیاد توسط شمر بن ذیالجوشن که در آن به عزل و کنارهگیری او از سپاه اشاره شده بود،
عمر بن سعد احساس کرد که اوضاع به نفع او نیست و به هراس افتاد که فرصت از دست برود و فرماندهی لشکر از او گرفته شود و از حکومت ری برکنار گردد؛ لذا میبینیم که با شدت فراوان،
به قتل امام کمر بست.
عصر روز نهم محرم، در حالیکه امام بعد از نماز عصر در مقابل خیمه نشسته
و تکیه بر شمشیر زده و سر مبارکشان را بین دو زانو گذاشته بودند ، عمر بن سعد فریاد زد::
❌ ای سواران خدا سوار شوید! به بهشت مژده به آن باد.
مردان با او سوار شدند و رو به خیمههای امام حسین سرازیر گشتند.
(المجالس الفاخرة/ شرفالدین۹۹ - مقتل الحسین/امین ۹۹)
در حالی که امام حسین علیه السلام سر را بر زانوان گذاشته بودند ؛ زینب کبری سلام الله علیها به برادر نزدیک شده و فرمودند::
💠 آیا صدا را نمیشنوید که نزدیک میسود؟
امام به ایشان توجه نموده و فرمودند:
💠 پیامبر را در خواب دیدم، به من فرمود: تو به سوی ما میآیی....
(همان ص۳۱۸)
...قمر بنیهاشم علیهالسلام ، جناب زهیر و جناب حبیب بن مظاهر با لشکر اموی صحبت میکنند و علت آمدن سپاه را میپرسند، آنان پاسخ میدهند:
❌ امیر به ما دستور داده که راه بر شما ببندیم، یا به فرمان او درآیید یا شما را به فرمان او در خواهیم آورد و با شما خواهیم جنگید.
وقتی حضرت عباس علیه السلام خبرها را برای امام آورد، به او فرمودند:
💠 برادرم به سوی آنها بازگرد؛ اگر میتوانی امشب را از آنها فرصت بگیر و جنگ را به فردا بینداز، تا ما امشب نماز بخوانیم و پروردگارمان را ندا کنیم و استغفار نماییم. او میداند که من، نماز برای او و تلاوت کتابش و کثرت دعا و استغفار را دوست میداشتهام.
....امویان درخواست امام علیه السلام را میپذیرند....
(مقتل الحسین/امین۱۰۴- تاریخ طبری ۳۲۰/۴)
در پی این مهلت ، وقتی اصرار جنگ بر همگان مشخص شد،
امام حسین علیه السلام اصحاب خود را میآزمایند و خطبهای بیان میفرمایند و بیعت خود را از اصحاب برمیدارند و امر میکنند هر کدام از شما، دست یک نفر از خانواده مرا بگیرد و فرار کند....
(تاریخ طبری ۳۲۱/۴-مقتل الحسین ۱۰۵)
پس از این خطبه، اهل بیت علیهم السلام و اصحاب هر کدام در مقام دفاع از امام خود کلماتی بیان داشتند؛
👈 ...پس از سربلندی اصحاب، امام اینگونه در مورد یاران خویش گواهی دادند::
💠 خواهرم، به خدا سوگند آنها را آزمودم و در ایشان جز شجاع نیافتم؛ با مرگ در راه من آنقدر مأیوسند که طفل به شیر مادرش.
(همان۹۳)
_
امام حسین علیه السلام و یاران، شب را به مناجات گذراندند. آن شب، شب دهم محرم بود....آنان با تمام وجود در حالات رکوع و سجود، قیام و قعود، تلاوت قرآن و استغفار، به خدای روی آوردند.
زمزمهای چون همهمهء زنبوران.
(تاریخ طبری ۳۴۴/۴- مقتل الحسین/امین ۱۰۶)
آنچنان که یکی از سپاهیان اموی با مشاهدهء این وضعیت، و این جو آکنده از ایمان و تقوا، هدایت یافت.
به هنگام سحر ، امام علیهالسلام سر را به زیر انداخته و لختی خوابیدند؛ سپس بیدار شده و فرمودند:
💠 سگانی را دیدم که به شدت میخواستند مرا بگزند. در میان آنها سگ پیسی بود که بیشتر حمله میکرد. فکر میکنم آن کس که مامور قتل من است، مردی باشد که مرض پیسی دارد. سپس جدم رسول الله و عدهای از اصحابش را دیدم که میفرمود: پسرم، تو شهید آل محمدی اهل آسمان به تو بشارت میدهند.
(مقتل الحسین/امین ۱۰۷)
....امام به اصحاب دستور دادند تا در پشت خیمهها خندقی بکَنند و هیزم در میان آن بیندازند و آن را صبح هنگام آتش بزنند تا دشمن از ورای خیمهها حمله نکند...
〰〰〰〰〰〰〰
پ.ن :
حضرت از شهادت خود در این سفر آگاه بودهاند؛ و امر خاص الهی به ایشان این بود که:
إن الله شاء أن یراك قتیلاً.
👈 امر خاص خدا در #باطن و
👈 عدم بیتفاوتی نسبت به دعوت کوفیان در #ظاهر ،
سبب حرکت امام علیهالسلام است.
کسانی که به لغزش ، انگیزه #تشکیل_حکومت را برای حرکت سیدالشهداء بیان میدارند؛
این سوال را پاسخ دهند که::
⁉️⁉️ چرا حضرت در مدت اقامت ۵ماهه در مکه ، به تجهیز سپاه نپرداخت و هیچ اقدامی نفرمود؟
⁉چگونه آن حضرت انگیزه خلع #یزید را دارد در حالیکه در طول مسیر بارها شهادت را به عناوین مختلف اعلام داشت و بارها بیعت خود را از همراهان برداشته و با این حال در برخورد با هر فردی از او یاری طلبیدند؟!
جز آنکه در این مسیر ، که انتهایش #تنها شهادت است و وظیفه، دفاع از حجت خدا و تنها نگذاشتن ایشان است،
مردمان محک بخورند و غربال شوند؟؟
جناب زهیر در ضمن احتجاجی به کوفیان فرمود:
🔅 خدا ما و شما را با خاندان پیامبر امتحان نموده تا واکنش ما و شما معلوم شود؛ ما شما را به یاری اهل بیت پیامبر دعوت مینماییم.
#عاشوا_شانزدهم
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰〰〰〰〰〰
✍..امام همهء راههای هدایت و ارشاد به راه راست را به کار بردند تا از #جنگ #جلوگیری نمایند؛
امام با انواع روشها قصد اصلاح و هدایت سپاه اموی را داشتند ولی آنها از جمله عمر سعد، امتناع و استکبار ورزیدند؛
عمر بن سعد با بیشرمی تمام در صبح روز دهم، به حالت غرور ایستاد و #اولین تیر را به سوی خیمههای حسینی پرتاب کرد و گفت:
❌ نزد امیر شهادت دهید که من اولین کسی بودم که تیر انداختم.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲- تاریخ طبری ۳۳/۴- کامل ابن اثیر۲۸۹/۳)
👈👈 بعد از آن تیرها چون #باران از سوی سپاه اموی به سوی امام حسین علیه السلام سرازیر شد.
👈👈 امام علیهالسلام تا زمانی که راهی بهتر سراغ داشتند، از جنگ و خونریزی خودداری فرمودند.
لذا بارها به اصحاب خود فرمودند:
💠 من اکراه دارم که جنگ را با ایشان بیاغازم.
اما زمانی که تیر را همچون باران به سوی سپاهش روانه ساختند تا جایی که حتی بر طناب خیمهها تیر نشست،
اذن جنگ به اصحاب خود دادند و فرمودند::
💠 خداوند شما را رحمت کند! به سوی مرگی که #حتمی است، برخیزید که این تیرها، پیکهای این گروه به سوی شماست.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲)
___
پ.ن:
به سفیر سالار شهیدان جناب مسلم بن عقیل بنگرید!
اگر مسلم به امر امام، در پی حکومت بود، بیشک آن هنگام که در خانه هانی شرایط برای #ترور ابنزیاد فراهم شد،
او را از پشت مورد حمله قرار میداد و امت و اسلام را از شر او راحت میساخت!
و زمینه را برای به دست گرفتن حکومت برای امام هموار مینمود،
اما او به جهت ایمان و عقیدهاش و به سبب تربیت علوی، حمله ناجوانمردانه را با ایمان مهار نمود؛
این کلام امیرالمومنین او را از این عمل بازداشت::
💠 ایمان، مانع حملهء ناجوانمردانه است ؛ مومن به ناحق(از پشت) حمله نمیکند.
✅ این است سیرهء اهل بیت علیهمالسلام، امامان هیچگاه برای گرفتن مسند خلافت ظاهری ، که حق الهی ایشان است، به زور متوسل نمیشوند و با جنگیدن #تشکیل_حکومت نمیدهند؛ علت را میتوان در این کلام نورانی و بسیار عمیق امیرالمومنین علی علیه السلام یافت که فرمود: خوارج ، نتیجهء فتوحات بیرویهاند.
از این رو است که میبینیم امام حسین علیهالسلام میفرمایند:
💠 #تنها برای سامان بخشیدن در امت جدم #خروج کردهام ؛ برای آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرهء #جد و #پدرم عمل کنم.
✅ این است سیرهء جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرش امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهماالسلام
#دلنوشنه💔
باکسی نباش که هر لحظه مجبور باشی #خودت را به هر اجباری لای لحظه هایش جا بدهی...
با کسی باش که لحظه هایش را روی مدار #ِتو تنظیم کند..
با کسی که #مشغله هایش را بخاطر تو #دوست داشته باشد... که تو را بخواهد.. که #اولویت اولش باشی... !
#ارزشِ تو خیلی بالاتر از #یدک بودن است..
جنس #اعلا باش.. جنس اعلا که یدک نمی شود!!!
یاد بگیر که هر ماندنی #ارزشش را ندارد..!
یاد بگیر گاهی #تنها بودن، #ترجیحِ #خودت باشد...!
خیلی وقت ها #غرور واقعا چیزِ خوبیست...!
➖پس از نماز ، پیامبر صلی الله علیه و آله به کمک امیرالمومنین علیه السلام و خدمتکار خود(۲) ،
به زحمت بر اولین پله منبر قرار میگیرند....
پیامبر صلی الله علیه و آله، دردمندانه میخواهند که حاضران آنچه را میشنوند به غایبان برسانند ؛
آن حضرت حدیث ثقلین را یادآور میشوند و مردم را به رعایت حق الاهی در مورد این دو ثقل گرانبها (قرآن و اهل بیت علیهم السلام)دعوت میکنند ؛
آن حضرت پیوسته از امیرمؤمنان علیهالسلام میگویند و در انتها باز از مسلمانان میخواهند که شاهدان به غایبان بگویند...(۳)
⚠️ در همین خطبه ، پیامبر صلی الله علیه و آله از وجود فتنه های بی پایان سخن به میان میآورند.
‼️‼️ از نکات قابل توجه در بین خطبه ، پرسش معترضانهء عمر بن خطاب دربارهء مصداق ثقلین است ، که ناراحتی پیامبر را به همراه دارد ؛(۴)
پیامبر صلی الله علیه و آله از منبر پایین میآیند و به منزل خویش بر میگردند ؛
به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله بر بدن آن حضرت ، آب میریزند ، تب اندکی فرو مینشیند ؛
¤¤ پیامبر صلی الله علیه و آله ، بار دیگر اسامه را فرامیخوانند و برای چندمین بار دستور اکید میدهند که با سپاهیان خویش مدینه را بلافاصله ترک کند ؛
آن حضرت بار دیگر متخلفان از این دستور را لعن میکنند و از رحمت الاهی دور میشمردند ؛
📛ابوبکر که می فهمد حال پیامبر صلی الله علیه و آله کمی بهتر شده ، به سوی منزل خود در سُنْح می رود (۵) ،
تا از چشم پیامبر دور باشد و همچنین در سپاه اسامه نیز حضور پیدا نکند ؛
او برای شنیدن اخبار بعدی لحظه شماری میکند...
◾➖ چندی بعد بیماری پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شدت می یابد ؛
آثار سَم آن چنان زیاد است که پس از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله ، بدن و زیر ناخن های آن حضرت سبز می شود ؛
👈 این سم اثر خویش را اینک بر رسول خدا صلی الله علیه و آله به روشنی نشان می دهد ؛
امیرالمومنین سر پیامبر صلی الله علیه و آله را بر سینهء خود میگیرند ؛
⚠️ در این مورد نیز عایشه ادعا میکند که پیامبر بر روی سینهء او جان داده است(۶) ؛
بنی هاشم - که در منزل پیامبر حضور داشتند - در این خصوص وی را تکذیب کردند ؛
عایشه دختر ابوبکر نیز ادعای خویش را به صورت دیگری تعدیل می کند و میگوید :
⛔️من نادان بودم و بی تجربه ، در نتیجه گمان بردم که رسول خدا در دامنم من وفات یافت ، من سرِ رسول خدا را بر زمین گذاشتم ؛ از خانه خارج شدم و شیون کردم‼️ (۷)
[اما از آنجا که رسول خدا از دنیا نرفته بودند ، امیرمؤمنان سر می رسند و آن حضرت را به سینه می گیرند ، در نتیجه رسول خدا در دامان امیرمؤمنان وفات می یابند!]
👆👆 این ادعای عایشه نیز ، با توجه به حضور پیوستهء امیر مومنان علیه السلام نمی تواند درست باشد.
به هر روی ، رسول خدا صلی الله علیه و آله امیرمومنان علیه السلام را به سوی خویش میکشند و با کلامی آهسته با حضرت سخن میگویند ؛
دو یا سه ساعتی به ظهر مانده است؛
لحظاتی بعد ، رسول خدا صلی الله علیه و آله ، در حجرهء شخصی خویش , در سن ۶۳ سالگی و در دامان امیرمومنان علیه السلام ، دار فانی را وداع می گویند...(۸)😭😭
▪️خبر به سپاه بی تحرک اسامه می رسد ؛
سپاه از هم می پاشد ؛
چندی دیگر ابوبکر نیز از سنح حرکت می کند....
❌❌ امروز ظهر "ابوبکر" به عنوان خلیفه نماز را اقامه خواهد کرد !
و از #غدیر #تنها " ۷۰ " روز گذشته است...
➖➖➖➖➖
1⃣ الصحیح من سیرة النبی الأعظم صص۲۹۳-۳۰۱ ج۳۳ ؛ صلاة ابي بكر صص۴۴-۴۹
2⃣ الامالی ص۱۳۵ ؛ بحارالانوار ج۲۲ ص۴۷۶
3⃣ خصائص الأئمه صص۷۴-۷۵ ؛ طرف من الأنباء و المناقب صص۲۷۳-۱۷۵ ؛ بحارالانوار ج۲۲ صص۴۸۶-۴۸۷
4⃣ الامالی ص۱۳۵ ؛ بحارالانوار ف۷۶/۲۲
5⃣ السيرة النبوية ۳۱۱/۴ ؛ تاریخ مدینه دمشق ۵۶/۲ ؛ کنزالعمال ۵۷۴/۱۰ ؛ سبل الهدي و الرشاد ۲۴۹/۶ ؛ امتاع الأسماع ۱۲۵/۲ ، ۵۲۱/۱۴ ؛ شرح مسند ابی حنیفه ص۳۰۳ (همه از مدارک اهل تسنن)
6⃣ صحیح بخاری ۱۸۶/۳ ؛ صحیح مسلم ۷۵/۵ ؛ السیره النبویه ۳۱۲/۴ ؛ مسند احمد ۲۷۰/۶ ، ۲۷۴/۶ ؛ مسند ابی یعلی ۶۲/۸ (همه از مدارک اهل تسنن)
7⃣ مسند احمد ۳۲/۶ (از مدارک اهل تسنن)
8⃣ الامالی مفید ص۲۳۵ ؛ الامالی طوسی ص۱۱ ؛ خصائص الأئمه ص۵۱ ؛ بحارالانوار ۴۶۲/۳۲ ، ۱۴۷/۳۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ « #محمد » تنها اسم بر دیوار هالیوود
👈 2500 نام روی زمین و زیر پا و
#تنها
نام #محمد_علی روی دیوار پیاده روی مشهور هالیوود کالیفرنیا ....
@haram110
هدایت شده از حرم
#دلنوشنه💔
باکسی نباش که هر لحظه مجبور باشی #خودت را به هر اجباری لای لحظه هایش جا بدهی...
با کسی باش که لحظه هایش را روی مدار #ِتو تنظیم کند..
با کسی که #مشغله هایش را بخاطر تو #دوست داشته باشد... که تو را بخواهد.. که #اولویت اولش باشی... !
#ارزشِ تو خیلی بالاتر از #یدک بودن است..
جنس #اعلا باش.. جنس اعلا که یدک نمی شود!!!
یاد بگیر که هر ماندنی #ارزشش را ندارد..!
یاد بگیر گاهی #تنها بودن، #ترجیحِ #خودت باشد...!
خیلی وقت ها #غرور واقعا چیزِ خوبیست...!
➖پس از نماز ، پیامبر صلی الله علیه و آله به کمک امیرالمومنین علیه السلام و خدمتکار خود(۲) ،
به زحمت بر اولین پله منبر قرار میگیرند....
پیامبر صلی الله علیه و آله، دردمندانه میخواهند که حاضران آنچه را میشنوند به غایبان برسانند ؛
آن حضرت حدیث ثقلین را یادآور میشوند و مردم را به رعایت حق الاهی در مورد این دو ثقل گرانبها (قرآن و اهل بیت علیهم السلام)دعوت میکنند ؛
آن حضرت پیوسته از امیرمؤمنان علیهالسلام میگویند و در انتها باز از مسلمانان میخواهند که شاهدان به غایبان بگویند...(۳)
⚠️ در همین خطبه ، پیامبر صلی الله علیه و آله از وجود فتنه های بی پایان سخن به میان میآورند.
‼️‼️ از نکات قابل توجه در بین خطبه ، پرسش معترضانهء عمر بن خطاب دربارهء مصداق ثقلین است ، که ناراحتی پیامبر را به همراه دارد ؛(۴)
پیامبر صلی الله علیه و آله از منبر پایین میآیند و به منزل خویش بر میگردند ؛
به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله بر بدن آن حضرت ، آب میریزند ، تب اندکی فرو مینشیند ؛
¤¤ پیامبر صلی الله علیه و آله ، بار دیگر اسامه را فرامیخوانند و برای چندمین بار دستور اکید میدهند که با سپاهیان خویش مدینه را بلافاصله ترک کند ؛
آن حضرت بار دیگر متخلفان از این دستور را لعن میکنند و از رحمت الاهی دور میشمردند ؛
📛ابوبکر که می فهمد حال پیامبر صلی الله علیه و آله کمی بهتر شده ، به سوی منزل خود در سُنْح می رود (۵) ،
تا از چشم پیامبر دور باشد و همچنین در سپاه اسامه نیز حضور پیدا نکند ؛
او برای شنیدن اخبار بعدی لحظه شماری میکند...
◾➖ چندی بعد بیماری پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شدت می یابد ؛
آثار سَم آن چنان زیاد است که پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله ، بدن و زیر ناخن های آن حضرت سبز می شود ؛
👈 این سم اثر خویش را اینک بر رسول خدا صلی الله علیه و آله به روشنی نشان می دهد ؛
امیرالمومنین سر پیامبر صلی الله علیه و آله را بر سینهء خود میگیرند ؛
⚠️ در این مورد نیز عایشه ادعا میکند که پیامبر بر روی سینهء او جان داده است(۶) ؛
بنی هاشم - که در منزل پیامبر حضور داشتند - در این خصوص وی را تکذیب کردند ؛
عایشه دختر ابوبکر نیز ادعای خویش را به صورت دیگری تعدیل می کند و میگوید :
⛔️من نادان بودم و بی تجربه ، در نتیجه گمان بردم که رسول خدا در دامنم من وفات یافت ، من سرِ رسول خدا را بر زمین گذاشتم ؛ از خانه خارج شدم و شیون کردم‼️ (۷)
[اما از آنجا که رسول خدا از دنیا نرفته بودند ، امیرمؤمنان سر می رسند و آن حضرت را به سینه می گیرند ، در نتیجه رسول خدا در دامان امیرمؤمنان وفات می یابند!]
👆👆 این ادعای عایشه نیز ، با توجه به حضور پیوستهء امیر مومنان علیه السلام نمی تواند درست باشد.
به هر روی ، رسول خدا صلی الله علیه و آله امیرمومنان علیه السلام را به سوی خویش میکشند و با کلامی آهسته با حضرت سخن میگویند ؛
دو یا سه ساعتی به ظهر مانده است؛
لحظاتی بعد ، رسول خدا صلی الله علیه و آله ، در حجرهء شخصی خویش , در سن ۶۳ سالگی و در دامان امیرمومنان علیه السلام ، دار فانی را وداع میگویند...(۸)
▪️خبر به سپاه بی تحرک اسامه می رسد ؛
سپاه از هم می پاشد ؛
چندی دیگر ابوبکر نیز از سنح حرکت می کند....
❌❌ امروز ظهر "ابوبکر" به عنوان خلیفه نماز را اقامه خواهد کرد !
و از #غدیر #تنها " ۷۰ " روز گذشته است...
➖➖➖➖➖
1⃣ الصحیح من سیرة النبی الأعظم صص۲۹۳-۳۰۱ ج۳۳ ؛ صلاة ابي بكر صص۴۴-۴۹
2⃣ الامالی ص۱۳۵ ؛ بحارالانوار ج۲۲ ص۴۷۶
3⃣ خصائص الأئمه صص۷۴-۷۵ ؛ طرف من الأنباء و المناقب صص۲۷۳-۱۷۵ ؛ بحارالانوار ج۲۲ صص۴۸۶-۴۸۷
4⃣ الامالی ص۱۳۵ ؛ بحارالانوار ف۷۶/۲۲
5⃣ السيرة النبوية ۳۱۱/۴ ؛ تاریخ مدینه دمشق ۵۶/۲ ؛ کنزالعمال ۵۷۴/۱۰ ؛ سبل الهدي و الرشاد ۲۴۹/۶ ؛ امتاع الأسماع ۱۲۵/۲ ، ۵۲۱/۱۴ ؛ شرح مسند ابی حنیفه ص۳۰۳ (همه از مدارک اهل تسنن)
6⃣ صحیح بخاری ۱۸۶/۳ ؛ صحیح مسلم ۷۵/۵ ؛ السیره النبویه ۳۱۲/۴ ؛ مسند احمد ۲۷۰/۶ ، ۲۷۴/۶ ؛ مسند ابی یعلی ۶۲/۸ (همه از مدارک اهل تسنن)
7⃣ مسند احمد ۳۲/۶ (از مدارک اهل تسنن)
8⃣ الامالی مفید ص۲۳۵ ؛ الامالی طوسی ص۱۱ ؛ خصائص الأئمه ص۵۱ ؛ بحارالانوار ۴۶۲/۳۲ ، ۱۴۷/۳۴
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#توصیه_جلسه_خواستگاری
✅18.درباره #زنان دیگر صحبت نكنید: چه لزومی دارد دائم از خواهر، مادر یا زن دیگری نقل قول كنید؟!
✅19.از آسمان نیفتاده اید، پس #فخر فروشی نكنید. چه به آنچه دارید و چه به آنچه لاف آن را می زنید. #حواستان باشد كه #خواستگاری در درجه اول، احترام و اكرام به جنس مۆنث است.
✅20.گفتگو را #ملایم و مثبت نگاهدارید. برخی اوقات مردان بدون فكر كردن و حتی بدون اینكه بدانند چه كار می كنند، #صحبت را به موضوعاتی سنگین و منفی می كشانند. هیچ دلیل مفید و سازنده ای برای اینكار وجود نداشته و #تنها باعث از بین بردن لطف گفتگو و كاهش اشتیاق طرف مقابل خواهد شد. باور كنید این كاری #رومانتیك نیست! صحبت از #تحقیقات ناسا و حوادث پس از انتخابات، شما را فردی #آگاه و روشنفكر نشان نمی دهد.
ادامه دارد. .........
💞💞💍💍💞💞
#انچه_مجردان_باید_بدانند
🔰در چه شرايطي ازدواج نكنيم؟؟؟
#تحت سه فشار فردی،اجتماعی و خانوادگی نباید ازدواج کرد.
فشار فردی:اینکه #خودمان را با دیگران مقایسه کنیم که ازدواج کردند که تازه معلوم نیست #ازدواجشان درست بوده یا غلط و یا ترس از اینکه ممکن هست #تنها بمانم و...
فشار اجتماعی: چرا ازدواج نمیکنی؟#سنت رفته بالا! حرف و نظر دیگران و...
#فشار خانوادگی:احساس کنیم با ازدواج راحت میشويم و دیگر میتوانيم #مطابق ان چیزی که میخواهيم زندگی کنیم،اگر ازدواج نکنی سنت بالا مي رود. دیگر #کسی سراغت نمی آيد ،چون در خانه احساس راحتی و امنیت روانی نداریم تن به ازدواج بدهيم و...
همه ی این نوع ازدواجها شاید #مقطعی حال و احساس خوبی در ما ایجاد کند ولی در درازمدت از #چاله به چاه افتادن است...!
"ما قرار است وقتی در #شرایط عادی قرار داریم و با #آگاهی ازدواج کنیم"
4_5949682272318785234.mp3
9.52M
#بانوی_آسمانی 1
تاریخ رنجهای حضرت فاطمه
سلام الله علیها
قسمت 1
حضرت زهرا سلام الله علیها #تنها فرزندی که برای رسول خدا صلی الله علیه و آله باقی ماند.
حضرت #خدیجه کبری سلام الله علیها
مخصوص نوجوانان 👉
مخصوص معلمین 👉
✅ در کانال خودتان منتشر کنید ؛
لطفا فقط به عنوان فایل ، یعنی «بانوی آسمانی» حتما وفادار بوده و آن را تغییر ندهید.
از مجموعه #دین_زیباست
#خاطرات_شهید_محسن_حججی😍💖
#قسمت_دهم
😔قرار بود صبح اعزام شود سوریه. شب قبلش با هم رفتیم #گلزار_شهدا.
تا بخواهیم برسیم گلزار ، توی ماشین فقط گریه میکردم و اشک میریختم. دیگر نفسم بالا نمی آمد.😢
بهم می گفت: "صبور باش زهرا. صبور باش خانم."
میگفتم: "نمیتونم محسن. نمیتونم."😭
به گلزار که رسیدیم، رفتیم سر مزار "علیرضا نوری" و "روح الله کافی زاده". بعد از مقداری محسن پاشد و رفت طرف سنگ شهدای #جاویدالاثر.
گفت: "میخوام ازشون اجازه رفتن بگیرم."😌
دنبالش میرفتم و برای خودم #گریه میکردم و زار میزدم. برگشت.
بازویم را گرفت و گفت: "زهرا توروخدا گریه نکن. دارم میمیرم."😭
گفتم: "چیکار کنم محسن. ناآرومم. تو که نباشی انگار منم نیستم. انگار هیچ و پوچم. نمیتونم بهت بگم نرو. اما بگو با #عشقت چیکار کنم؟"😩
رفتیم خانه. تا رسیدیم کاغذ و خودکاری برداشت و رفت توی اتاق. بهم گفت: "میخوام #تنها باشم."
فهمیدم میخواهد #وصیت_نامه اش را بنویسد. مقداری بعد از اتاق آمد بیرون. نگاه کردم به #چشمانش. سرخ بود و پف کرده بود.
معلوم بود حسابی گریه کرده. 😭😭
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
روز اعزام بود. موقع خداحافظی. به پدر و مادرش گفت: "نذر کرده بودم اگر دوباره قسمتم شد و رفتم سوریه پاتون رو ببوسم."😍
افتاد و پای #پدر و #مادر ش را بوسید. بعد هم خواهرهاش رو توی بغل گرفت و ازشان خداحافظی کرد. همه #گریه میکردند.😭
همه #بیقرار بودند. رو کرد بهشان و گفت: "یاد بی بی حضرت زینب علیها السلام کنید. یاد اسیریش.😔یاد غم ها و مصیبت هاش.😭اینجور آروم میشید. خداحافظ."
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
رفتیم #ترمینال برای بدرقه اش. پدر و مادرم بودند و مامان خودش و آبجی هاش. علی کوچولو هم که بغل من بود.
تک تک مان را بوسید و ازمان خداحافظی کرد.
پایش را که توی اتوبوس گذاشت، یک لحظه برگشت. 😌
نگاهمان کرد و گفت: "جوانان #بنی_هاشم، #علی_اکبرتون داره می ره! "
همه زدیم زیر گریه. 😭😭😭
.
🍃💕💕💕💕💕💕💕🍃
هر روز محسن با #موتور می رفت به آن شش #پایگاه سر میزد. نیروها را خوب توجیه میکرد، ساعت ها به آن ها آموزش می داد و وضعیت زرهی شان را چک میکرد.😇👌🏻
چون توی #سفرقبل، دوره ی تانک تی ٩٠ روسی را گذرانده بود و به جز این تانک، از هر تانک دیگری هم خوب و دقیق سر در می آورد، نیرو ها رویش حساب ویژه ای باز میکردند.🙋🏻♂️ به چشم یک #فرمانده نگاهش میکردند.😲
بچه های #عراقی و #افغانستانی به غیر از کاربلدی و مهارت محسن، شیفته اخلاق و رفتارش هم بودند.😍💙
یک #جابر میگفتند، صد بار جابر از زبانش می ریخت.
خیلی از عصرها که محسن می رفت به پایگاه هایشان سر بزند، دیگر نمی گذاشتند شب برگردد.😑😄
او را پیش خودشان نگه می داشتند.
میگفتند: "جابر هم #عزیزدل ماست و هم توی این بیابان ،#قوت_قلب ماست."😍😇
✱✿✱✿✱✿✱✿✱
یکبار که توی خط بودیم، بهش گفتم: "محسن. هر بلایی بخواد اینجا سرمون بیاد. ولی خیلی ترسناکه که بخوایم #اسیر بشیم، بعدش #شهید بشیم."😖
نگاهم کرد. یک حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را برایم خواند: "مرگ برای #مومن مثل بوییدن یک #دسته_گل خوشبو است."😌👌🏻
خندید و گفت: "یعنی انقد راحت و آرام."
بعد نگاهی دوباره بهم کرد و گفت: "مطمئن باش اسارت هم همینه. #راحت و #آرام!"😉
✱✿✱✿✱✿✱✿✱✿
#عکس شهدای #مدافع_حرم نجف آباد را زده بود گوشه چادر. پشت سر هم. 🤗
بین آن عکس ها، یک جای خالی گذاشته بود. بچه های #حیدریون که میرفتند توی چادر، محسن آن جای خالی را نشان می داد و با #عربی دست و پا شکسته به آن ها میگفت: "اینجا جای منه. دعا کنید. دعا کنید هر چه زودتر پر بشه."😌
بچه های حیدریون با تعجب نگاهش میکردند. میگفتند:"این دارد چه می گوید؟"😳
#ادامه_دارد...♥
هدایت شده از حرم
#دلنوشنه💔
باکسی نباش که هر لحظه مجبور باشی #خودت را به هر اجباری لای لحظه هایش جا بدهی...
با کسی باش که لحظه هایش را روی مدار #ِتو تنظیم کند..
با کسی که #مشغله هایش را بخاطر تو #دوست داشته باشد... که تو را بخواهد.. که #اولویت اولش باشی... !
#ارزشِ تو خیلی بالاتر از #یدک بودن است..
جنس #اعلا باش.. جنس اعلا که یدک نمی شود!!!
یاد بگیر که هر ماندنی #ارزشش را ندارد..!
یاد بگیر گاهی #تنها بودن، #ترجیحِ #خودت باشد...!
خیلی وقت ها #غرور واقعا چیزِ خوبیست...!
➖پس از نماز ، پیامبر صلی الله علیه و آله به کمک امیرالمومنین علیه السلام و خدمتکار خود(۲) ،
به زحمت بر اولین پله منبر قرار میگیرند....
پیامبر صلی الله علیه و آله، دردمندانه میخواهند که حاضران آنچه را میشنوند به غایبان برسانند ؛
آن حضرت حدیث ثقلین را یادآور میشوند و مردم را به رعایت حق الاهی در مورد این دو ثقل گرانبها (قرآن و اهل بیت علیهم السلام)دعوت میکنند ؛
آن حضرت پیوسته از امیرمؤمنان علیهالسلام میگویند و در انتها باز از مسلمانان میخواهند که شاهدان به غایبان بگویند...(۳)
⚠️ در همین خطبه ، پیامبر صلی الله علیه و آله از وجود فتنه های بی پایان سخن به میان میآورند.
‼️‼️ از نکات قابل توجه در بین خطبه ، پرسش معترضانهء عمر بن خطاب دربارهء مصداق ثقلین است ، که ناراحتی پیامبر را به همراه دارد ؛(۴)
پیامبر صلی الله علیه و آله از منبر پایین میآیند و به منزل خویش بر میگردند ؛
به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله بر بدن آن حضرت ، آب میریزند ، تب اندکی فرو مینشیند ؛
¤¤ پیامبر صلی الله علیه و آله ، بار دیگر اسامه را فرامیخوانند و برای چندمین بار دستور اکید میدهند که با سپاهیان خویش مدینه را بلافاصله ترک کند ؛
آن حضرت بار دیگر متخلفان از این دستور را لعن میکنند و از رحمت الاهی دور میشمردند ؛
📛ابوبکر که می فهمد حال پیامبر صلی الله علیه و آله کمی بهتر شده ، به سوی منزل خود در سُنْح می رود (۵) ،
تا از چشم پیامبر دور باشد و همچنین در سپاه اسامه نیز حضور پیدا نکند ؛
او برای شنیدن اخبار بعدی لحظه شماری میکند...
◾➖ چندی بعد بیماری پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شدت می یابد ؛
آثار سَم آن چنان زیاد است که پس از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله ، بدن و زیر ناخن های آن حضرت سبز می شود ؛
👈 این سم اثر خویش را اینک بر رسول خدا صلی الله علیه و آله به روشنی نشان می دهد ؛
امیرالمومنین سر پیامبر صلی الله علیه و آله را بر سینهء خود میگیرند ؛
⚠️ در این مورد نیز عایشه ادعا میکند که پیامبر بر روی سینهء او جان داده است(۶) ؛
بنی هاشم - که در منزل پیامبر حضور داشتند - در این خصوص وی را تکذیب کردند ؛
عایشه دختر ابوبکر نیز ادعای خویش را به صورت دیگری تعدیل می کند و میگوید :
⛔️من نادان بودم و بی تجربه ، در نتیجه گمان بردم که رسول خدا در دامنم من وفات یافت ، من سرِ رسول خدا را بر زمین گذاشتم ؛ از خانه خارج شدم و شیون کردم‼️ (۷)
[اما از آنجا که رسول خدا از دنیا نرفته بودند ، امیرمؤمنان سر می رسند و آن حضرت را به سینه می گیرند ، در نتیجه رسول خدا در دامان امیرمؤمنان وفات می یابند!]
👆👆 این ادعای عایشه نیز ، با توجه به حضور پیوستهء امیر مومنان علیه السلام نمی تواند درست باشد.
به هر روی ، رسول خدا صلی الله علیه و آله امیرمومنان علیه السلام را به سوی خویش میکشند و با کلامی آهسته با حضرت سخن میگویند ؛
دو یا سه ساعتی به ظهر مانده است؛
لحظاتی بعد ، رسول خدا صلی الله علیه و آله ، در حجرهء شخصی خویش , در سن ۶۳ سالگی و در دامان امیرمومنان علیه السلام ، دار فانی را وداع می گویند...(۸)😭😭
▪️خبر به سپاه بی تحرک اسامه می رسد ؛
سپاه از هم می پاشد ؛
چندی دیگر ابوبکر نیز از سنح حرکت می کند....
❌❌ امروز ظهر "ابوبکر" به عنوان خلیفه نماز را اقامه خواهد کرد !
و از #غدیر #تنها " ۷۰ " روز گذشته است...
➖➖➖➖➖
1⃣ الصحیح من سیرة النبی الأعظم صص۲۹۳-۳۰۱ ج۳۳ ؛ صلاة ابي بكر صص۴۴-۴۹
2⃣ الامالی ص۱۳۵ ؛ بحارالانوار ج۲۲ ص۴۷۶
3⃣ خصائص الأئمه صص۷۴-۷۵ ؛ طرف من الأنباء و المناقب صص۲۷۳-۱۷۵ ؛ بحارالانوار ج۲۲ صص۴۸۶-۴۸۷
4⃣ الامالی ص۱۳۵ ؛ بحارالانوار ف۷۶/۲۲
5⃣ السيرة النبوية ۳۱۱/۴ ؛ تاریخ مدینه دمشق ۵۶/۲ ؛ کنزالعمال ۵۷۴/۱۰ ؛ سبل الهدي و الرشاد ۲۴۹/۶ ؛ امتاع الأسماع ۱۲۵/۲ ، ۵۲۱/۱۴ ؛ شرح مسند ابی حنیفه ص۳۰۳ (همه از مدارک اهل تسنن)
6⃣ صحیح بخاری ۱۸۶/۳ ؛ صحیح مسلم ۷۵/۵ ؛ السیره النبویه ۳۱۲/۴ ؛ مسند احمد ۲۷۰/۶ ، ۲۷۴/۶ ؛ مسند ابی یعلی ۶۲/۸ (همه از مدارک اهل تسنن)
7⃣ مسند احمد ۳۲/۶ (از مدارک اهل تسنن)
8⃣ الامالی مفید ص۲۳۵ ؛ الامالی طوسی ص۱۱ ؛ خصائص الأئمه ص۵۱ ؛ بحارالانوار ۴۶۲/۳۲ ، ۱۴۷/۳۴
4_5949682272318785234.mp3
9.52M
#بانوی_آسمانی 1
تاریخ رنجهای حضرت فاطمه
سلام الله علیها
قسمت 1
حضرت زهرا سلام الله علیها #تنها فرزندی که برای رسول خدا صلی الله علیه و آله باقی ماند.
حضرت #خدیجه کبری سلام الله علیها
مخصوص نوجوانان 👉
مخصوص معلمین 👉
✅ در کانال خودتان منتشر کنید ؛
لطفا فقط به عنوان فایل ، یعنی «بانوی آسمانی» حتما وفادار بوده و آن را تغییر ندهید.
از مجموعه #دین_زیباست
#خاطرات_شهید_محسن_حججی😍💖
#قسمت_دهم
😔قرار بود صبح اعزام شود سوریه. شب قبلش با هم رفتیم #گلزار_شهدا.
تا بخواهیم برسیم گلزار ، توی ماشین فقط گریه میکردم و اشک میریختم. دیگر نفسم بالا نمی آمد.😢
بهم می گفت: "صبور باش زهرا. صبور باش خانم."
میگفتم: "نمیتونم محسن. نمیتونم."😭
به گلزار که رسیدیم، رفتیم سر مزار "علیرضا نوری" و "روح الله کافی زاده". بعد از مقداری محسن پاشد و رفت طرف سنگ شهدای #جاویدالاثر.
گفت: "میخوام ازشون اجازه رفتن بگیرم."😌
دنبالش میرفتم و برای خودم #گریه میکردم و زار میزدم. برگشت.
بازویم را گرفت و گفت: "زهرا توروخدا گریه نکن. دارم میمیرم."😭
گفتم: "چیکار کنم محسن. ناآرومم. تو که نباشی انگار منم نیستم. انگار هیچ و پوچم. نمیتونم بهت بگم نرو. اما بگو با #عشقت چیکار کنم؟"😩
رفتیم خانه. تا رسیدیم کاغذ و خودکاری برداشت و رفت توی اتاق. بهم گفت: "میخوام #تنها باشم."
فهمیدم میخواهد #وصیت_نامه اش را بنویسد. مقداری بعد از اتاق آمد بیرون. نگاه کردم به #چشمانش. سرخ بود و پف کرده بود.
معلوم بود حسابی گریه کرده. 😭😭
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
روز اعزام بود. موقع خداحافظی. به پدر و مادرش گفت: "نذر کرده بودم اگر دوباره قسمتم شد و رفتم سوریه پاتون رو ببوسم."😍
افتاد و پای #پدر و #مادر ش را بوسید. بعد هم خواهرهاش رو توی بغل گرفت و ازشان خداحافظی کرد. همه #گریه میکردند.😭
همه #بیقرار بودند. رو کرد بهشان و گفت: "یاد بی بی حضرت زینب علیها السلام کنید. یاد اسیریش.😔یاد غم ها و مصیبت هاش.😭اینجور آروم میشید. خداحافظ."
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
رفتیم #ترمینال برای بدرقه اش. پدر و مادرم بودند و مامان خودش و آبجی هاش. علی کوچولو هم که بغل من بود.
تک تک مان را بوسید و ازمان خداحافظی کرد.
پایش را که توی اتوبوس گذاشت، یک لحظه برگشت. 😌
نگاهمان کرد و گفت: "جوانان #بنی_هاشم، #علی_اکبرتون داره می ره! "
همه زدیم زیر گریه. 😭😭😭
.
🍃💕💕💕💕💕💕💕🍃
هر روز محسن با #موتور می رفت به آن شش #پایگاه سر میزد. نیروها را خوب توجیه میکرد، ساعت ها به آن ها آموزش می داد و وضعیت زرهی شان را چک میکرد.😇👌🏻
چون توی #سفرقبل، دوره ی تانک تی ٩٠ روسی را گذرانده بود و به جز این تانک، از هر تانک دیگری هم خوب و دقیق سر در می آورد، نیرو ها رویش حساب ویژه ای باز میکردند.🙋🏻♂️ به چشم یک #فرمانده نگاهش میکردند.😲
بچه های #عراقی و #افغانستانی به غیر از کاربلدی و مهارت محسن، شیفته اخلاق و رفتارش هم بودند.😍💙
یک #جابر میگفتند، صد بار جابر از زبانش می ریخت.
خیلی از عصرها که محسن می رفت به پایگاه هایشان سر بزند، دیگر نمی گذاشتند شب برگردد.😑😄
او را پیش خودشان نگه می داشتند.
میگفتند: "جابر هم #عزیزدل ماست و هم توی این بیابان ،#قوت_قلب ماست."😍😇
✱✿✱✿✱✿✱✿✱
یکبار که توی خط بودیم، بهش گفتم: "محسن. هر بلایی بخواد اینجا سرمون بیاد. ولی خیلی ترسناکه که بخوایم #اسیر بشیم، بعدش #شهید بشیم."😖
نگاهم کرد. یک حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را برایم خواند: "مرگ برای #مومن مثل بوییدن یک #دسته_گل خوشبو است."😌👌🏻
خندید و گفت: "یعنی انقد راحت و آرام."
بعد نگاهی دوباره بهم کرد و گفت: "مطمئن باش اسارت هم همینه. #راحت و #آرام!"😉
✱✿✱✿✱✿✱✿✱✿
#عکس شهدای #مدافع_حرم نجف آباد را زده بود گوشه چادر. پشت سر هم. 🤗
بین آن عکس ها، یک جای خالی گذاشته بود. بچه های #حیدریون که میرفتند توی چادر، محسن آن جای خالی را نشان می داد و با #عربی دست و پا شکسته به آن ها میگفت: "اینجا جای منه. دعا کنید. دعا کنید هر چه زودتر پر بشه."😌
بچه های حیدریون با تعجب نگاهش میکردند. میگفتند:"این دارد چه می گوید؟"😳
#ادامه_دارد...♥
📌🔗 سوال یکی از کاربران محترم::
شمر (لعنت الله علیه) ، برادر حضرت امالبنین سلام الله علیها و دایی خالص و تنی حضرت العباس بن علی علیه السلام و دایی ناتنی حضرت سیدالشهدا حسین بن علی علیه السلام است!!!!
✅ پاسخ_شیعه
این ادعا از جهت علمی کم ارزش تر از آن است که محل بحث و مناقشه ی علمی قرار گیرد؛
اما از آن جهت که کفار و منافقان در نشر آن می کوشند و ممکن است امر بر برخی از عوام و افراد کم مطالعه مشتبه گردد و همچنین از باب اثبات دروغ گویی منافق و زندیقِ بیسواد دروغ پرداز،
«بهرام مشیری ملعون » به آن پاسخ می دهیم.
به این ادعا در سه محور پاسخ میدهیم :
1⃣ با مراجعه به کتب انساب خواهیم دید که هم نسب «حضرت ام البنین» مشخص است و هم نسب «شمر بن ذی الجوشن» لعنه الله !
💢نسب «حضرت ام البنین» سلام الله علیها از این قرار است :
أم البنین فاطمة بنت حزام بن خالد بن ربیعة ابن الوحید بن کعب بن عامر بن کلاب بن ربیعة بن عامر بن صعصعة بن معاویة بن بکر بن هوازن.
📕📗 بن عتبة، احمد بن علی بن الحسین (المتوفى 828 هـ)، عمدة الطالب فی أنساب آل أبی طالب، ص 351، الناشر : المطبع الجعفری، الطبعة : الأولى.
مشاهده ی اسکن کتاب :
http://s9.picofile.com/file/8307764150/1.png
http://s8.picofile.com/file/8307764176/2.png
💢نسب «شمر» لعنه الله از این قرار است :
«شمر» فرزند «ذی الجوشن» است و در مورد «ذی الجوشن» داریم :
ذُو الْجَوْشَنِ الضِّبَابِیُّ قَالَ: قَالَ هِشَامُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ السَّائِبِ الْکَلْبِیُّ: اسْمُهُ شُرَحْبِیلُ بْنُ الْأَعْوَرِ بْنِ عَمْرِو بْنِ مُعَاوِیَةَ وَهُوَ الضِّبَابُ بْنُ کِلَابِ بْنِ رَبِیعَةَ بْنِ عَامِرِ بْنِ صَعْصَعَةَ.
📗📕 البصری الزهری، محمد بن سعد بن منیع أبو عبدالله (المتوفى230 هـ)، الطبقات الکبرى ،ج6، ص 46، المحقق: إحسان عباس، دار النشر : دار صادر - بیروت ، الطبعة: الأولى، 1968 م.
مشاهده ی اسکن کتاب :
http://s8.picofile.com/file/8307764418/1.png
http://s8.picofile.com/file/8307764434/2.png
اکنون داریم :👇
أم البنین فاطمة => حزام => خالد => ربیعة => الوحید => کعب => عامر => کلاب
شمر => ذی الجوشن الضبابی شُرَحْبِیلُ الْأَعْوَرِ => عَمْرِو => الضِّبَابُ => کلاب
👈👈 مشاهده می فرمایید که بر خلاف ادعای دروغ پردازان و حقه بازانی همچون بهرام مشیری ، نه تنها شمر لعنه الله خواهر حضرت ام البنین سلام الله علیها نمی باشد، بلکه حتی #هیچ نسبت فامیلی نزدیکی هم ندارند و #تنها از یک قبیله هستند و نسب آنان در
«کلاب» به یکدیگر میرسد.
🤔 اکنون این سوال مطرح می شود که علت اصلی دروغگویی افرادی همچون بهرام مشیری ملعون زندیق چیست ؟!
ادامه دارد ان شاءالله ….
🏴ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🏴
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
حقیقت روزه در کلام لسان به حق ناطق، امام جعفر الصادق صلوات الله علیه
☀️حضرت امام جعفر الصادق عليه السلام فرمودند :
روزه دارى ، #تنها پرهيز از خوردن و آشاميدن نيست. روزه ، شرطى دارد كه نيازمند مواظبت است تا كامل شود ، و آن ، سكوت درونى است.
آيا نمى شنوى كه مريم ، دختر عمران ، گفت : « من براى خدا ، روزه اى نذر كردهام. پس ، امروز با هيچ انسانى سخن نمى گويم» ، يعنى سكوت
پس چون روزه گرفتيد ، #زبان هايتان را از #دروغ نگه داريد ، #چشم هايتان را فرو بنديد ، #نزاع نكنيد ، #حسد نورزيد ، غيبت نكنيد ، ستيزه جويى نكنيد ، #دروغ نگوييد ، #آميزش نكنيد ،با هم #مخالفت نكنيد ، به هم #خشم نگيريد ، يكديگر را #ناسزا نگوييد و #دشنام ندهيد ، در #عبادتْ سستى نكنيد ، #جدال نكنيد ، به #تفرقه نگراييد ، #ستم نكنيد ، با هم با #سفاهت رفتار نكنيد .
همديگر را #نيازاريد ، از #ياد خداوند و نمازْ غافل نشويد ، پيوسته #سكوت و #بردبارى و شكيبايى و #راستگويى پيشه كنيد ، از #اهل شَر دورى نماييد ، و از #سخن ناروا ، #دروغ ، #افترا ، #دشمنى ، #بدگمانى ، #غيبت و #سخن چينى بپرهيزيد. از آنان باشيد كه روى به آخرت دارند. چشم به راه روزهاى خود باشيد.
منتظر آنچه خداوند به شما وعده داده است ، باشيد. براى ديدار با خدا ره توشه برگيريد. #آرامش و #وقار و #خشوع و خضوع داشته باشيد.
فروتنىِ بنده بيمناك از مولايش را داشته باشيد. #حيران و بيمناك و #اميدوار ، شيفته و هراسناك ، خواستار و ترسناك باشيد ، آن چنان كه دل ها را از عيب ها پاك ، درون خويش را از آلودگى پيراسته ، و بدن را از آلودگى ، تميز مینمایید.
چنان باش كه از #غير خدا به خدا بيزارى بجويى و در روزه دارى ات ، با سكوت همه جانبه از آنچه خداوند ، تو را در #نهان و #آشكار از آن نهى كرده ، با او دوستى كنى و در نهان و آشكارت از او به حق ، خشيت داشته باشى و خود را در روزهاى روزه دارى ات به خدا بخشنده باشى و #دلت را براى او خالى ساخته و جان خويش را در آنچه #فرمانت داده و به آن فرا خوانده است ، بخشيده باشى.
پس ، هر گاه همه اينها را انجام دادى ، تو #روزهدار_واقعى براى خدايى و آنچه فرموده ، ادا كرده اى؛ و از آنچه برايت بيان كردم ، هر چه بكاهى ، به همان مقدار ، از [ فضيلت] روزه ات كاسته شده است.
📚ﻭﺳﺎﺋﻞ ﺍﻟﺸﯿﻌﺔ , ﺝ 10 , ﺹ 166
🟢ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟢
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
🟩 با صاحب قرآن در بهار قرآن
💡جزء شانزدهم قرآن و اشارات به حضرت حجت بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف ، مهدی موعود
سوره طه آیات ۱۱۵ و ۱۳۵ :
📖 وَ لَقَد عَهِدنا إلي آدَمَ مِن قَبلُ فَنَسِيَ وَ لَم نَجِد لَهُ عَزماً.
و به راستی که ما از پیش به آدم سفارشی کردیم پس او فراموش کرد و برایش عزم و تصمیم پایداری نیافتیم.
📖 فَسَتَعلَمونَ مَن أصحابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهتَدي.
پس بزودی خواهند دانست کدامیک اهل راه مستقیم هستیم و چه کسی هدایت شده است.
❥✦༅✿༅✦❥═༅༅═┅──
🔚راوی میگوید : حضرت امام باقرالعلوم علیه السلام فرمودند:
🔹 أخَذَ اللّهُ الميثاقَ عَلَي النَّبيِّينَ وَ قالَ : ألَستُ بِرَبِّكم؟ قالوا بَلي وَ إنَّ هذا مُحَمَّداً رَسولي و إنَّ عَلِيّاً وَ الأوصياءَ مِن بَعدِهِ وُلاةُ أمري و خُزّانُ عِلمي وَ إنَّ المَهديَّ أنتَصِرُ بِهِ لِديني وَ اُظهِرُ بِهِ دَولَتي وَ انتَقِم بِهِ مِن أعدائي وَ اُعبَدُ بِهِ طَوعاً وَ كَرهاً قالوا أقرَرنا رَبَّنا وَ شَهِدنا وَ لَم يَجحَد آدَمُ وَ لَم يُقِرّ ، فَثَبَتَتِ العَزيمَةُ لِهؤلاءِ الخَمسَةِ فِي المَهديِّ و لَم يَكُن لِآدَمَ عَزيمَةٌ عَلَي الإقرارِ وَ هُوَ قَولُ اللّهِ تَبارَكَ وَ تَعالي : «وَ لَقد عَهِدنا إلي آدَمَ مِن قَبلُ فَنَسِيَ وَ لَم نَجِد لَهُ عَزماً»
🔸 خداوند از پیغمبران پیمان گرفت و فرمود : آیا من پروردگارتان نیستم ؟ گفتند : بلی ! و اینکه این محمد رسول من است و اینکه علی ، امیرالمؤمنین است و جانشینان پس از او ، والیان امر من و گنجوران علم منند ، و اینکه مهدی کسی است که به وسیله او برای دینم یاری گیرم و دولتم را بوسیله او آشکار سازم و با او از دشمنانم انتقام گیرم و بوسیله او - به طوع یا کراهت - عبادت شوم ؛
گفتند: پروردگارا اقرار کردیم و شهادت دادیم ؛ ولی آدم نه انکار کرد و نه اقرار نمود ، پس منصب اولوالعزمی برای آن پنج تن - از جهت (اقرار به) مهدی - ثابت شد در حالیکه برای آدم عزمی بر اقرار بر آن نبود ؛ و این است معنی قول خدای تبارک و تعالی: « و به راستی که ما از پیش به آدم سفارشی کردیم پس او فراموش کرد و برایش عزم و تصمیم پایداری نیافتیم».
📔 الکافی؛ ج۱، ص۴۱۶/ بحار الأنوار، ج۱۱، ص۳۵/ بصایرالدرجات؛ ص۷۰/ تأویل الآیات الظاهرهًْ؛ ص۳۱۳/ القمی؛ ج۲، ص۶۵/ نورالثقلین/ البرهان
🔚راوی میگوید: حضرت امام موسی بن جعفر علیهما السلام فرمودند: از پدرم سلام الله علیه دربارهء این آیه شریفه پرسیدم , فرمودند:
🔹 الصِّراطُ السَّوِيُ هُو القائِمُ و الهُدي مَنِ اهتَدي إلي طاعَتِهِ و مَثَلُها في كِتابِ اللّهِ عزّوجلّ : « وَ إنّي لَغَفّارٌ لِمَن تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهتَدي» قالَ : إلي وِلايَتِنا.
🔸 صراط سوی (راه میانه) همان حضرت قائم (عجل الله فرجه) است و هدایت از آنِ کسی است که به طاعت او هدایت گردیده و مانند این است در کتاب خدای عزوجل : « و به راستی که من بر کسی که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود ، بسیار آمرزنده ام» فرمود : به سوی ولایتمان [هدایت شود].
📚 بحار الأنوار، ج۲۴، ص۱۵۰/ تأویل الآیات الظاهره ص۳۲۳
🔻پینوشت: در روایات حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صلی الله علیه واله و سایر حضرات معصومین علیه و علیهم السلام آمده است که کسی که ادعای ایمان به اسلام و رسالت حضرت رسول الله صلی الله علیه واله را نموده باید به جانشینان بر حق ایشان نیز اقرار و اعتراف نماید؛ و الا بهره ای از ایمان نبرده است؛ و ادعای او سودی به وی نخواهد بخشید.
حضرت حجت بن الحسن العسکری ولی عصر ارواحنافداه آخرین حجت الهی و #تنها کسی هستند که بر مبنای قرآن و قوانین دین حق بر سراسر زمین پادشاهی فرموده؛ و گردنکشان را خوار و نابود خواهند فرمود.
امروزه که دوران سخت و طاقت فرسای غیبت به درازا کشیده؛ و اغلب کسانی که خود را بر راه اهل بیت عصمت علیه السلام می دانستند، با وجود اخبار متعددی که چنین دورانی را پیش بینی کرده است، از امر فرج مأیوس گردیده اند، ارزش والای افراد ثابت قدم در این راه بیش از پیش معلوم میشود.
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
پس از نماز ، حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله به کمک حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالبعلیه السلام و خدمتکار خود(۲)، به زحمت بر اولین پله منبر قرار میگیرند:
پیامبر صلی الله علیه و آله، دردمندانه میخواهند که حاضران آنچه را میشنوند به غایبان برسانند ؛
آن حضرت #حدیث_ثقلین را یادآور میشوند و مردم را به رعایت حق الاهی در مورد این دو ثقل گرانبها(قرآن و اهل بیت علیهم السلام)دعوت میکنند ؛
آن حضرت پیوسته از امیرمؤمنان علیهالسلام میگویند و در انتها باز از مسلمانان میخواهند که شاهدان به غایبان بگویند؛(۳)
در همین خطبه ،پیامبر صلی الله علیه و آله از وجود فتنههای بی پایان سخن به میان میآورند.
‼️ از نکات قابل توجه در بین خطبه ، پرسش معترضانهء عمر بن خطابی که باید در سپاه اسامه باشد! دربارهء مصداق ثقلین است ، که ناراحتی پیامبر را به همراه دارد ؛(۴)
پیامبر صلی الله علیه و آله از منبر پایین میآیند و به منزل خویش بر میگردند ؛
به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله بر بدن آن حضرت ،آب میریزند ،تب اندکی فرو مینشیند ؛
پیامبر صلی الله علیه و آله ،بار دیگر اسامه را فرامیخوانند و برای چندمین بار دستور اکید میدهند که با سپاهیان خویش مدینه را بلافاصله ترک کند ؛
آن حضرت بار دیگر متخلفان از این دستور را #لعن میکنند و از رحمت الاهی دور میشمردند ؛
❗️ابوبکر که می فهمد حال پیامبر صلی الله علیه و آله کمی بهتر شده ،به سوی منزل خود در سُنْح میرود (۵) ،
تا از چشم پیامبر دور باشد و همچنین در سپاه اسامه نیز حضور پیدا نکند ؛او برای شنیدن اخبار بعدی لحظه شماری میکند...
◾ چندی بعد بیماری پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شدت می یابد ؛
آثار سَم آن چنان زیاد است که پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله ، بدن و زیر ناخن های آن حضرت سبز میشود ؛
این سم اثر خویش را اینک بر رسول خدا صلی الله علیه و آله به روشنی نشان میدهد ؛
امیرالمومنین سر پیامبر صلی الله علیه و آله را بر سینهء خود میگیرند ؛
⚠️ در این مورد نیز #عایشه ادعا میکند که پیامبر بر روی سینهء او جان داده است(۶) ؛
بنی هاشم - که در منزل پیامبر حضور داشتند - در این خصوص وی را تکذیب کردند ؛
عایشه دختر ابوبکر نیز ادعای خویش را به صورت دیگری تعدیل میکند و میگوید :
✖️«من نادان بودم و بی تجربه ، در نتیجه گمان بردم که رسول خدا در دامنم من وفات یافت ، من سرِ رسول خدا را بر زمین گذاشتم ؛ از خانه خارج شدم و شیون کردم!» (۷)
[ منظور این کذابه اینست که بگوید: اما از آنجا که رسول خدا از دنیا نرفته بودند ، آنگاه امیرمؤمنان سر می رسند و آن حضرت را به سینه می گیرند ، در نتیجه رسول خدا در دامان امیرمؤمنان وفات می یابند! ]
👆👆 این ادعای عایشه نیز ، با توجه به حضور پیوستهٔ امیر مومنان علیه السلام نمیتواند درست باشد.
به هر روی ، رسول خدا صلی الله علیه و آله امیرمومنان علیه السلام را به سوی خویش میکشند و با کلامی آهسته با حضرت سخن میگویند ؛
دو یا سه ساعتی به ظهر مانده است؛
لحظاتی بعد ، رسول خدا صلی الله علیه و آله ، در حجرهء شخصی خویش , در سن 63 سالگی و در دامان امیرمومنان علیه السلام ، دار فانی را وداع میگویند...(۸)
▪️خبر به سپاه بی تحرک اسامه میرسد ؛
سپاه از هم میپاشد ؛
چندی دیگر ابوبکر نیز از سنح حرکت میکند....
❌❌ امروز ظهر «ابوبکر» به عنوان خلیفه نماز را اقامه خواهد کرد !
و از #غدیر #تنها 70 روز گذشته است...
1⃣ الصحیح من سیرة النبی الأعظم صص۲۹۳-۳۰۱ ج۳۳ ؛ صلاة ابي بكر صص۴۴-۴۹
2⃣ الامالی ص۱۳۵ ؛ بحارالانوار ج۲۲ ص۴۷۶
3⃣ خصائص الأئمه صص۷۴-۷۵ ؛ طرف من الأنباء و المناقب صص۲۷۳-۱۷۵ ؛ بحارالانوار ج۲۲ صص۴۸۶-۴۸۷
4⃣ الامالی ص۱۳۵ ؛ بحارالانوار ف۷۶/۲۲
5⃣ السيرة النبوية ۳۱۱/۴ ؛ تاریخ مدینه دمشق ۵۶/۲ ؛ کنزالعمال ۵۷۴/۱۰ ؛ سبل الهدي و الرشاد ۲۴۹/۶ ؛ امتاع الأسماع ۱۲۵/۲ ، ۵۲۱/۱۴ ؛ شرح مسند ابی حنیفه ص۳۰۳ (همه از مدارک اهل تسنن)
6⃣ صحیح بخاری ۱۸۶/۳ ؛ صحیح مسلم ۷۵/۵ ؛ السیره النبویه ۳۱۲/۴ ؛ مسند احمد ۲۷۰/۶ ، ۲۷۴/۶ ؛ مسند ابی یعلی ۶۲/۸ (همه از مدارک اهل تسنن)
7⃣ مسند احمد ۳۲/۶ (از مدارک اهل تسنن)
8⃣ الامالی مفید ص۲۳۵ ؛ الامالی طوسی ص۱۱ ؛ خصائص الأئمه ص۵۱ ؛ بحارالانوار ۴۶۲/۳۲ ، ۱۴۷/۳۴
#باید_بدانیم : زمان شهادت رسول الله صلی الله علیه و آله بین ساعات ۹ تا۱۰ صبح بوده است: اعراب بر اساس حرکت خورشید در آسمان ساعات روز را ثبت میکرده اند در مدارک آمده است که پیامبر در روز دوشنبه و در ضحای آن روز رحلت فرمودند ؛ ضحی (ضحا) وقتی را میگویند که آفتاب آن قدر بالا آمده است که نورش همه جا را فراگرفته باشد که تقریبا دو یا سه ساعت مانده به ظهر میباشد.
« انه توفی فی ارتفاع الضحی و انتصاف النهار یوم الاثنین»
📚طرح التثریب فی شرح التقریب ج۱ ص۲۵
➖➖➖
❣️أعوذ بالله مِن (عُمَر) الشيطان الرجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم❣️
✔️ وقتی یکی از صحابه پس از مرگ غاصب دوم عمر بن زنا به شادی و پایکوبی میپردازد‼️
✍..مخالفین شیعه معتقدند که تمامی کسانی که در اطراف حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه واله بودند ، از اصحاب آن حضرت هستند و عدالت دارند ،
و ما برای هدایت یافتن "بایستی" به آنان اقتدا کنیم.
🔰اکنون ببینیم یکی از همین صحابه پس از شنیدن خبر مرگ غاصب دوم عمر بن زنا چه کرده است⁉️
بسیاری از علمای جماعت عمریه چنین نوشته اند:
📝 قالَ ابْنُ سَعْدٍ: ابْتَنَى أَبُو جَهْمٍ بِالْمَدِينَةِ دَارًا وَكَانَ عُمَرُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَدْ أَخَافَهُ وَأَشْرَفَ عَلَيْهِ حَتَّى كَفَّ مِنْ غَرْبِ لِسَانِهِ، فَلَمَّا تُوُفِّيَ عُمَرُ سُرَّ بِمَوْتِهِ، وَجَعَلَ يَوْمَئِذٍ يَحْتَبِشُ فِي بَيْتِهِ، يَعْنِي يَقْفِزُ عَلَى رِجْلَيْهِ.
📝 ابن سعد گفته است : ابوجهم در مدینه خانه ای ساخت و عمر بن الخطاب او را می ترساند تا از زبانش در امان باشد . پس هنگامی که عمر از دنیا رفت ، ابو جهم از مرگ او خوشحال شد و در خانه اش به شادی پرداخت و پایکوبی می کرد.
📚تاریخ الاسلام،ج2،ص738 ط دار الغرب الاسلامی
الطبقات الکبیر،ج6،ص103 ط مکتبة الخانجی
سیر اعلام النبلاء،ج2،ص557 ط موسسة الرسالة
تاریخ مدینة دمشق،ج38،ص177 ط دار الفکر
🔻 عدهای میپرسند چرا حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام از کشته شدن عمربن زنا که خلیفه مسلمین بود اظهار خوشحالی کردند؟
و آیا ترور غاصب دوم کار درستی بود و عرف امروز این کار را نمیپسندد ؟؟!
کسانی که این اشکال را مطرح می کنند به یکی دو مطلب توجه نمی کنند؛ و یا تجاهل مینمایند.
✅ حضرت پیامبر اکرم محمد مصطفی صلیالله علیه و آله حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام را از طرف خداوند به عنوان جانشین، ولی و صاحب اختیار مردم منصوب فرمودند. آن کسانی که امام علیه السلام را با خدعه و پیمان شکنی، کنار زدند باید از آغاز سرکوب و در صورت مقاومت، کشته می شدند. این که غاصب جنایت کاری مانند عمربن زنا خود را خلیفۀ رسول الله خوانده ماهیت قضیه را عوض نمی کند.
بخصوص این که در آغاز غصب خلافت به خانۀ حضرت امیر و صدیقۀ طاهره علیهما السلام هجوم برده حضرت محسن بن علی علیه السلام را کشتند؛ و موجب قتل حضرت زهرای مرضیه علیها السلام شدند.
پس اگر گفته شده که حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام از مرگ آن جنایت کار غاصب دوم خوشحال شدند چیز عجیبی نیست.
در واقع، اگر کسی بگوید که حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلاتم از مرگ عمربن زنا شادمان نشدند نکتۀ عجیب و غیر قابل باوری را گفته است.
✅ اما این که می گویند مطابق عرف امروز حکومت ها، نباید رهبران و رؤسای دولت ها توسط شهروندان به قتل برسند؛ هیچ منبع تاریخی از توطئه و همدستی احدی با ابو لؤلؤ سخن نگفته است؛ نه منابع عامه و نه کتب ما.
پس قتل عمربن زنا ترور بوده یا نبوده، ربطی به ما ندارد.
اگر جناب بابا شجاع الدین ابو لؤلؤ علیه السلام سر خود اقدام به قتل کرده به خود او و بازماندگان غاصب دوم مربوط است.
ما به خاطر پاره شدن شکم آن جنایت کار خوشحالیم؛ و کار جناب #ابولؤلؤ علیه السلام در قتل غاصب دوم را انعکاس جنایات خود آن ملعون میدانیم.
و باید به این نکات توجه کرد:
ابابکرزندیق و عمر بن زنا لعنهما الله تعالی، با امام زمان خود یعنی حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام محاربه کردند. محاربه با امام زمان مستوجب کفر و ارتداد است.
حکم مرتد قتل است. غاصب دومی بعداً، به منزل حضرت صدیقه علیها السلام هجوم برد؛ و حضرت محسن بن علی علیه السلام را کشت. پس خون او هدر بود. مسلمانان نمی توانستند او را بکشند؛ چون جان خودشان به خطر می افتاد. جناب ابو لؤلؤ علیه السلام توانست و دستگیر هم نشد.
مؤمنان اگر امکان داشت، موظف بودند عثمان لنگ، معاویه زنازاده و یزید حرامزاده را هم بکشند.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه واله فرموده بودند اگر بنی امیه را بر منبر من دیدید آنان را بکشید.
در ثانی باید بدانیم :
#ترور ( فتک) ظاهرا در مواردی جایز است. اما تفصیلش بحث فقهی مبسوطی می طلبد و #تنها منوط به اذن امام معصوم علیه السلام است مطلب کمی مفصل است......به هر تقدیر ظاهرا ترور بالقول المطلق منهی نیست.
و العلم عند الله.
🔴ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔴
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🚩▫️#علائم_ظهور قسمت • چهارم ✔️
✅ تذکری درباره #علائم_ظهور
گاهی هم قیام حضرت حجت بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف با روشنایی خورشید مقایسه شده که روشنتر از آن در محسوسات وجود ندارد. چنانکه حضرت امام محمد الباقر علیه السلام فرمودند:
💠...إِنَّ أَمْرَكُمْ لَيْسَ بِهِ خَفَاءٌ أَلَا إِنَّهَا آيَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَيْسَتْ مِنَ النَّاسِ- أَلَا إِنَّهَا أَضْوَأُ مِنَ الشَّمْسِ لَا تَخْفَى عَلَى بَرٍّ وَ لَا فَاجِرٍ أَ تَعْرِفُونَ الصُّبْحَ فَإِنَّهَا كَالصُّبْحِ لَيْسَ بِهِ خَفَاءٌ
امر شما(ظهور فرج) هیچ چیزِ پنهانی ندارد؛ توجه داشته باشید که آن نشانهای است از جانب خدای عزوجل نه از جانب مردم؛ توجه داشته باشید که آن از خورشید نورانیتر است به طوری که بر هیچ نیکوکار و بدکار مخفی نمیماند. آیا صبح را نمیشناسید؟! آن همچون صبح است که هیچگونه پنهانی ندارد.
📚غیبت نعمانی| ب۱۱ح۱۷
(📸 اسکن آن پیوست خواهد شد.)
نتیجه نهایی آنکه::
#علائم_ظهور
اولا: هیچکدام قطعی و غیر قابل تخلف نیستند؛
ثانیا: برای تشخیص اصل ظهور امام عصر ارواحنافداه به کار نمیآیند؛
💡⚠️💡لذا توصیه ما با توجه به سوالات مکرر کاربران عزیز این است که از کانالهایی که رفتاری شبیه اخبار و کاهنان اهل کتاب دارند. و افکت های کامپیوتری را از اینجا و آنجا سر هم کرده؛ با مقداری راست و دروغ به عنوان وقوع علائم ظهور خورد مخاطب میدهند ، اجتناب کنند!
🔰چرا که در مطالعه علائم ظهور باید به این نکات توجه کرد و مراقب بود
که پرداختن به بحث علائم ظهور ،
وظایف ما در زمان غیبت نسبت به امام غایب علیه السلام تحت الشعاع قرار ندهد و با سرگرم شدن به آنها از تکالیفی که متوجه ماست غافل نشویم.
و باید همواره گوش به فرمان و به فکر وظائف خود نسبت به مولای خود حضرت حجت بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف بود.
در هیچ یک از علائم ظهور، مؤمنان امر به اقدام و قیام نشده اند. و در این علائم اگر بداء حاصل نشود ، #تنها جنبۀ آماده باش برای پیوستن به امام علیه السلام مد نظر است.
➖➖➖➖➖➖➖➖
جا دارد در انتها تذکری هم بدهیم پیرامون فرقه احمد الحسن همبوشی لعین !
🅾 با نکاتی که تقدیم شد قـــــــــــــــضاوت درباره عمق پوچیِ و جهالتِ فرقهای که
با دستاویز قرار دادن یکی از علائم ظهور که به آموزش اهل بیت علیهم السلام قطعی نیستند و بداء پذیرند؛
ابتدا یمانی آورد ، آنهم نه از یمن که از قبیله همبوش بصره عراق !!😳
و بعد در مقام تراشیهای پلکانی ،
با کمک صوتی مخفی که از فیس بوک یهودیان پخش میشود ، برای شیعه ۱۴۰۰ ساله ، با آن پشتوانه عظیم علمی_روایی ، نسخه جدید پیچید
و از امری غیر ضروری و حتمی، ضروری و اصل دین آورد و مقام امامت سیزدهم را علَم کرد و
آنگاه او را قائم آل محمد نامید در حالیکه امرش بر خلاف نص صریح روایات ، پس از ۲۰ سال ،
حتی هنوز بر اندک پیروانش ناآشکار است و تا کنون به ۷ فرقه دشمن و درگیر با هم تبدیل شده اند!
و شیوه تبلیغ شان برای امری که در روایات آشکار و عیان معرفی شده ، ارسال پیامک در خصوصی کاربران فضای مجازی است!
با شـــــــــــــــــما که اهل تحقیق و تدبرید و با هر آنکه #کمی اهل فکر است!
✅ الحمدلله الذی جعل اعداء آل محمد علیهم السلام من الحمقی!
🟢ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟢
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
🔴 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🔴
| #مهدویت
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
حقیقت روزه در کلام لسان به حق ناطق، امام جعفر الصادق صلوات الله علیه
☀️حضرت امام جعفر الصادق عليه السلام فرمودند :
روزه دارى ، #تنها پرهيز از خوردن و آشاميدن نيست. روزه ، شرطى دارد كه نيازمند مواظبت است تا كامل شود ، و آن ، سكوت درونى است.
آيا نمى شنوى كه مريم ، دختر عمران ، گفت : « من براى خدا ، روزه اى نذر كردهام. پس ، امروز با هيچ انسانى سخن نمى گويم» ، يعنى سكوت
پس چون روزه گرفتيد ، #زبان هايتان را از #دروغ نگه داريد ، #چشم هايتان را فرو بنديد ، #نزاع نكنيد ، #حسد نورزيد ، غيبت نكنيد ، ستيزه جويى نكنيد ، #دروغ نگوييد ، #آميزش نكنيد ،با هم #مخالفت نكنيد ، به هم #خشم نگيريد ، يكديگر را #ناسزا نگوييد و #دشنام ندهيد ، در #عبادتْ سستى نكنيد ، #جدال نكنيد ، به #تفرقه نگراييد ، #ستم نكنيد ، با هم با #سفاهت رفتار نكنيد .
همديگر را #نيازاريد ، از #ياد خداوند و نمازْ غافل نشويد ، پيوسته #سكوت و #بردبارى و شكيبايى و #راستگويى پيشه كنيد ، از #اهل شَر دورى نماييد ، و از #سخن ناروا ، #دروغ ، #افترا ، #دشمنى ، #بدگمانى ، #غيبت و #سخن چينى بپرهيزيد. از آنان باشيد كه روى به آخرت دارند. چشم به راه روزهاى خود باشيد.
منتظر آنچه خداوند به شما وعده داده است ، باشيد. براى ديدار با خدا ره توشه برگيريد. #آرامش و #وقار و #خشوع و خضوع داشته باشيد.
فروتنىِ بنده بيمناك از مولايش را داشته باشيد. #حيران و بيمناك و #اميدوار ، شيفته و هراسناك ، خواستار و ترسناك باشيد ، آن چنان كه دل ها را از عيب ها پاك ، درون خويش را از آلودگى پيراسته ، و بدن را از آلودگى ، تميز مینمایید.
چنان باش كه از #غير خدا به خدا بيزارى بجويى و در روزه دارى ات ، با سكوت همه جانبه از آنچه خداوند ، تو را در #نهان و #آشكار از آن نهى كرده ، با او دوستى كنى و در نهان و آشكارت از او به حق ، خشيت داشته باشى و خود را در روزهاى روزه دارى ات به خدا بخشنده باشى و #دلت را براى او خالى ساخته و جان خويش را در آنچه #فرمانت داده و به آن فرا خوانده است ، بخشيده باشى.
پس ، هر گاه همه اينها را انجام دادى ، تو #روزهدار_واقعى براى خدايى و آنچه فرموده ، ادا كرده اى؛ و از آنچه برايت بيان كردم ، هر چه بكاهى ، به همان مقدار ، از [ فضيلت] روزه ات كاسته شده است.
📚ﻭﺳﺎﺋﻞ ﺍﻟﺸﯿﻌﺔ , ﺝ 10 , ﺹ 166
🟢ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟢
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
◻️▫️#ضرورت_معرفت امام معصوم علیه السلام قسمت • شانزدهم ✔️
✅ معرفت اهلبیت علیهم السلام اساس هر منزلت الهی
🔻خداونـد متعـال همانطور که اهلبیت علیهم السلام را برتر از همه مخلوقات قرار داده و آنها را اختصاص به فضایلی داده که هیچکس را آرزوي رسـیدن به آنها هم نیست، به همین ترتیب #تنها راه تقرب به سوي خود و جلب عنایت خود را، معرفت این ذوات مقـدسه قرار داده است.
و معرفت ایشان- به طوريکه قبًلا هم بیان گردیـد- عبارت است از اینکه وقتی مقام و منصـب آنها براي کسـی روشن گردید، #تسـلیم کامل و اقرار محض نسبت به آن داشته باشد. هر قدر انسان در این مسیر با یقین و ثبات بیشـتري قـدم بردارد، نزد پروردگـار محترمتر و داراي مقـام و منزلت والاتري خواهـد بود؛
تـا آن حـد که حّتی انبیـای عظـام و برگزیـدگان از امتهای پیشـین هم اگر به مقام نبوت و رسالت نایل شده اند، از برکت همین معرفت و ارادت به اهلبیت علیهم السلام بوده است.
حضرت امام جعفر الصادق علیهالسلام میفرماید:
💠 «ما نُبِّیَ نَبیٌّ قَطٌّ إلّا بِمَعرِفَةِ حَقّنا وَ بِفٓضلِنا عَلى مَن سِوانا(۱)
هیچ پیامبری به نبوت نرسید مگر ازطریق معرفت نسبت به حّق ما و برتری دادن ما بر غیر ما.»
🔚 وقتی «نبوّت»که از عالیترین مناصب الهی است، به سـبب معرفت و اقرار به فضـیلت اهلبیت علیهم السلام حاصل شده است
سایر امتیازاتی هم که خداوند به بشـری عنایت کرده یا میکنـد و هر کمالی که به هرکسـی رسـیده یا میرسد نیز از همین راه و به همین سـبب میباشد.
این مطلب به دلایل نقلی قابل اثبات است:
🔰 روزی سلیم بن قیس هلالی از جنـاب #مقـداد خواست تـا بهـترین چیزي که از حضرت پیامبر خدا صـلی الله علیه و آله دربـاره حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام شـنیده است بیان کنـد. مقـداد در پاسـخ، حدیثی را از حضرت پیامبر صـلی الله علیه و آله نقل کرد که قسمتی از آن چنین است:
💠 « وَالَّذي نَفسِي بِيَدِهِ مَا أُرِيَ إبراهيمُ مَلَكوتَ السَّماواتِ وَ الأرضَ وَ لا اتَّخَذَهُ خَليلًا إلّا بِنَبُوَّتي وَ الإقرارِ لِعليٍّ بَعدي وَالَّذي نَفسِي بِيَدِهِ مَا كَلَّمَ اللهُ موسى تَكليمًا وَ لا أقامَ عيسى آيَةً لِلعَالَمينَ إلَّا بِنَبُوَّتي وَ مَعرِفَةِ عَليٍّ بَعدي وَالَّذي نَفسِي بِيَدِهِ مَا تَنَبَّأ نَبِيٌّ قَطُّ إلّا بِمَعرِفَتِي وَ الإقرارِ لَنا بِالوَلايَةِ وَ لَااسْتَأْهَلَ خَلْقٌ مِنَ اللَّهِ النَّظَرَ إِلَیْهِ إِلَّا بِالْعُبُودِیَّهًِْ لَهُ وَ الإقرارِ لِعَليٍّ بَعدي.(۲)
قسم به آنکه جـانم به دست اوست،خـدا ملکوت آسـمانها و زمین را به ابراهیم ارائه نکرد و او را به مقـام خلیل الّلهی نرساند مگر بـه سـبب (قبـول) نبـوت مـن و اقرار نسـبت بـه (ولایت) علی علیه السلام پس از من. قسم به آن که جـانم به دست اوست. خداونـد با حضـرت موسـی سـخن نگفـت و او را به مقـام کلیم الّلهی نرسانـد و همچنین عیسـی را نشـانه جهانیـان قرار نـداد مگر به سـبب نبوت من و معرفت نسـبت به علی. قسم به آنکه جانم به دست اوست، هیچ پیامبري به پیامبري نرسـید مگر به سبب (پذیرفتن) معرفت نسـبت به من و اعتراف به ولایت ما (اهلبیت). و هیـچ یک از مخلوقات خـدا شایسـتگی مورد عنایت خدا قرار گرفتن پیدا نکرد مگر به سبب بندگی نسبت به او و اعتراف به (ولایت) علی بعد از من.»
🔚✅🔚 ملاحظه میشود که در انتهاي حـدیث یک اصل کلی بیان شـده و آن اینکه:
هرکس میخواهـد مورد توجه و عنایت خـدای متعال قرار بگیرد، منحصـراً بایـد به بنـدگی خدا و اقرار نسـبت به مقامات اهلبیت علیهم السلام گردن بنهد. و این قاعده کلی هیچ جا در عالَم خلقت مورد استثنا قرار نگرفته است.
۱- بحارالانوارج26ص281ح29 ،از بصائر الدرجات.
۲- بحارالانوارج40ص96ح116 ،ازکتاب سلیم بن قیس.
🔵ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔵
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
| #معرفت_امام
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀
✿رمان واقعی #زندگینامه_شهیدایوب_بلندی
✿❀قسمت ۲۸
برای روزنامه مقاله می نوشت.
با اینکه سوادش از من بیشتر بود، گاهی تا نیمه های شب من را بیدار نگه میداشت تا #نظرم را نسبت به نوشته اش بدهم.
روزهای امتحان، خانه عمه پاتوق دانشجوهای فامیل بود غیر از خواهرم و دختر عمم، ایوب هم به جمعشان اضافه شد.
با وجود بچه ها ایوب نمی توانست برای، چند دقیقه هم جزوه هایش را وسط اتاق پهن کند.
دورش جمع می شدند و روی کتابهایش نقاشی می کشیدند.
بارها شده بود که جزوه هایش را جمع می کرد و میدوید توی اتاقش، در را هم پشت سرش قفل می کرد.
صدای جیغ و گریه بچه ها بلند می شد.
اسباب بازی هایشان را می ریختم جلوی در که آرام شوند.
یک ساعت بعد تا لای در را باز میکردم که سینی چای را به ایوب بدهم،
بچه ها جیغ می کشیدند و مثل گنجشک که از قفس پرواز کرده باشند، می پریدند توی اتاق ایوب.
بعد از امتحان هایش تلافی کرد.
آیینه بغل دوچرخه بچه ها را نصب کرد و برای هر سه مسابقه گذاشت.
بچه ها با شماره سه ایوب شروع کردند به رکاب زدن.
#هرسه را تشویق می کردیم که دلخور نشوند.
هدی، تا چند قدم مانده به خط پایان اول بود.
وقتی توی آیینه بغل نگاه کرد تا بقیه را ببیند افتاد زمین
ایوب تا شب به غرغرهای هدی گوش میداد که یک بند می گفت:
"چرا آیینه بغل برایم وصل کردی؟
لبخند میزد.
.
.
دوباره ایوب بستری شد برای پیدا کردن قرص و دوایش باید بچه ها را #تنها می گذاشتم.
سفارش هدی و محمد حسن را به #حسین کردم و غذای روی گاز را بهشان نشان دادم و رفتم.
وقتی برگشتم همه قایم شده بودند.
صدای هق هق محمد حسین ازپشت دیوار مرا ترساند.
با توپ زده بودند به قاب عکس عمو حسن و شیشه اش را خرد کرده بودند.
محمد حسین اشک هایش را با پشت دست پاک کرد:
_"بابا ایوب عصبانی می شود؟"
روی سرش دست کشیدم
_"این چه حرفی است!؟ تازه الان بابا ایوب بیمارستان است میتوانیم با هم شیشه ها را جمع کنیم. ببینم فردا هم که باز من نیستم چه کار میکنی؟ مواظب همه چیز باش، دلم نمیخواهد همسایه ها بفهمند که نه بابا خانه است و نه مامان و شما تنها هستید."
سرش را تکان داد
_"چشم"
ادامه دارد...
✿❀
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀
✿رمان واقعی #زندگینامه_شهیدایوب_بلندی
✿❀قسمت ۳۸
اگر آن روز دکتر اعصاب و روان مرا از اتاقش بیرون نمی کرد، هیچ وقت نه من و نه ایوب برای #بستری شدن هایش زجر نمی کشیدیم.
وضعیت #عصبی ایوب به هم ریخته بود، راضی نمی شد با من ب دکتر بیاید.
خودم وقت گرفتم تا حالت هایش را برای دکتر شرح دهم و ببینم قبول می کند در بیمارستان بستریش کنم یا نه.
نوبت من شد، وارد اتاق دکتر شدم.
دکتر گفت
_پس مریض کجاست؟
گفتم:
_"توضیح می دهم همسر من..."
با صدای بلند وسط حرفم پرید:
"بفرمایید بیرون خانم...اینجا فقط برای #جانبازان است نه همسرهایشان.
گفتم:
_ "من هم برای خودم نیامدم، همسرم جانباز است. آمده ام وضعیتش را برایتان....."
از جایش بلند شد و به در اشاره کرد و داد کشید:
_"برو بیرون خانم با مریضت بیا..."
با اشاره اش از جایم پریدم.
در را باز کردم.
همه بیماران و همراهانشان نگاهم می کردند.
رو به دکتر گفتم:
_"فکر می کنم همسر من به دکتر نیازی ندارد، شما انگار بیشتر نیاز دارید.
در را محکم بستم و بغضم ترکید.
با صدای بلند زدم زیر گریه و از مطب بیرون آمدم.
#مجبور شدم سراغ بیمارستان اعصاب و روانی بروم که #مخصوص جانبازان #نبود.
دو ساختمان مجزا برای زن ها و مرد هایی داشت که بیشترشان یا مادرزادی بیمار بودند یا در اثر حادثه مشکلات عصبی پیدا کرده بودند.
ایوب با کسی #آشنا نبود.
می فهمید با آن ها فرق دارد. می دید که وقتی یکی از آن ها دچار حمله می شود چه کار هایی می کند.
کارهایی که هیچ وقت توی بیمارستان مخصوص جانبازان ندیده بود.
از صبح کنارش می نشستم تا عصر
بیشتر از این اجازه نداشتم بمانم.
بچه ها هم خانه #تنها بودند.
می دانستم تا بلند شوم مثل بچه ها گوشه چادرم را توی مشتش می گیرد و با التماس می گوید:
_"من را اینجا تنها نگذار"
طاقت دیدن این صحنه را نداشتم.
نمیخواستم کسی را که برایم #بزرگ بود، #عقایدش را دوست داشتم، #مرد زندگیم بود، #پدر بچه هایم بود، را در این حال ببینم
ادامه دارد...
✿❀