eitaa logo
باشگاه هواداران کتاب
180 دنبال‌کننده
383 عکس
82 ویدیو
0 فایل
ما دور هم جمع شده‌ایم تا خوب بخوانیم😊 باید زیاد مطالعه کنیم تا بدانیم که هیچ نمی‌دانیم📚 ‌zil.ink/havadaranketab ‌ارتباط با ادمین👇 @mohammadmemarbashi
مشاهده در ایتا
دانلود
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌‌ ‌‌‌ کتاب « ؛ سیره و خاطرات علما» تازه‌ترین اثر آیت الله محمدعلی جاودان است که کرامات اخلاقی و رفتارهای برگزیدۀ بزرگانی از علما را گردآوری کرده است. ‌ ‌ در این کوشش کرده مطالبی به عنوان سرمشق عملی و تذکری از و را برای خواننده بیان کند. بسیاری از مطالبی که در این کتاب آمده از اشخاص موثق شنیده‌ شده و بعضی از مطالب هم برگرفته از کتاب‌هایی است که در زمینۀ و شرح‌حال افراد مکتوب شده است. ‌ ذکر خاطرات از علمای حاذق و به‌نام، چه در عصر گذشته و چه در زمان حال و آینده؛ از نکات مثبت این اثر است. ‌ ‌نقل خاطراتی از عالمانی همچون حجج‌ اسلام شیخ محمدحسین زاهد، شیخ عبدالکریم حق‌شناس، شیخ انصاری، آخوند ملاحسینقلی همدانی، سید محمد فشارکی، سید محمدمهدی بحرالعلوم، سید حسین قاضی‌طباطبایی، میرزا محمدحسن شیرازی (میرزای بزرگ)، میرزا محمدتقی شیرازی، شیخ فضل‌الله نوری، آقا حسین بروجردی، میرزا جواد ملکی تبریزی، سید مهدی قوام، شیخ حسنعلی نخودکی، سید حسن صدر، سید محمدتقی خوانساری، میرزا محمدعلی شاه‌آبادی، ابوالقاسم خویی، قاضی نورالله شوشتری، آخوند خراسانی، ملا حسن یزدی، شیخ هاشم قزوینی، سید حسن مدرس و بسیاری از بزرگان دیگر... ‌ از دیگر نکات مثبت کتاب، این است که در انتهای آن، نمایۀ اعلام، مکان‌ها و نام کتاب‌ها نیز آورده شده‌است که کار را برای پژوهشگران آسان‌تر می‌کند. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌‌ ‌‌‌ کتاب «كتاب يحيی» تجميع روزنوشت‌های طلبه‌ای به‌نام «سيديحيی» فرزند «سيدضياءالدين» است که برای تبلیغ به یکی از روستاهای شمالی ایران مسافرت کرده است. ‌ ‌ در اولين سفر تبليغي خود سعی مي‌كند مصداق و عامل به کلام (ع)که فرمودند: «طبيبٌ دوارٌ بطبه» باشد که کنایه از این است که برای درمان جاهلان و گمراهان بکوشد؛ از اين‌رو با مردم روستا علاوه بر منبر و محراب، در كشاورزی و كار نيز همراه می‌شود. ‌‌او در بطن زندگی مردم روستا وارد مي‌شود و سعی در حل معضلات و مسائل آنان دارد. همين امر سبب جلب اعتماد مردم و ابراز محبت و علاقۀ آنان نسبت به سيديحيی مي‌شود. سيد در بطن بيان خاطرات خود نوعی سبك صحيح تبليغ را برای و كساني كه می‌خواهند و تبليغی انجام دهند ترسيم می‌كند. ‌ سیدیحیی با بیان اینکه ، دين فردی و محصور در محراب عبادت نبوده بلكه دينی اجتماعی است و براي همۀ ساحت‌های زندگی انسان برنامه دارد، مبلغ را وادار می‌کند تا با مردم همراهی كند و معارف دين را در عمل وجرعه‌جرعه به آنان بنوشاند. ‌ «كتاب يحيي» نثر رواني دارد و در عين ايجاز مفاهيم مدنظر خود را در دل داستان‌های جذاب به مخاطب ارائه می‌دهد. ‌بی‌شك تبليغ دين در بين مردم ظرافت‌ها و تجربه‌های جذابی دارد كه مبلغين می‌توانند با ثبت و انتشار آن به بهتر شدن امر ترويج دين كمك كنند. ‌ یک ۹۶ صفحه‌ای و روان را به‌قلم «امیرحسین معتمد» بخوانید. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌‌ سرورم! ناف کودک را که می‌برند، رابطه‌اش با جفت قطع می‌شود و از تغذیه با خون بی‌نیاز می‌گردد و چون دهن ناف بسته می‌شود، دهنِ سر باز می‎‌شود و از شیر مادر تغذیه می‌کند. کسی هم که ناف وابستگی‌اش به جهانِ خاکی بریده شود، دهنی از روح باز می‌کند و از جهانِ غیب روزی می‌خورد. ‌ *** ‌ اکنون که این کلمات را می‌نویسم چند دقیقه‌ای است که از مطالعۀ کتاب «قلندر و قلعه» فارغ شده‌ام اما هنوز تحت تأثیر کاریزما و جاذبۀ کتاب هستم! معمولاً مطالعه زندگی‌نامۀ داستانی شخصیت‌های بزرگ را دوست دارم. ‌‌قلندر و قلعه را از این لحاظ می‌توان هم‌ردیف ، برجاده‌های آبی سرخ و دانست. ‌این کتاب، زندگی «شهاب‌الدین یحیی سهروردی» را از کودکی تا پایان حیاتش روایت می‌کند. از چهره‌های بزرگ فلسفۀ اشراق است که حکمت حکمای ایران باستان را احیاء کرده و با معارف اسلامی پیوند زده است. ‌شخصیت سهروردی در این هم‌سنخ «منصور حلاج» تصویر شده است، شیخ اشراق حکیمی درویش‌مسلک و زاهد است اما نسبت به اجتماع، مقابله با تحجر و اقامۀ حق بی‌تفاوت نیست و همین دغدغه آگاهی مردم و ظلم ستیزی‌اش سبب مرگ‌اش می‌شود، مرگی که در این کتاب نقطۀ رهایی، پرواز و آزادی او تصویر شده است. ‌ ‌نویسنده این اثر استاد و کلام اسلامی دکتر است. کتاب قلم روانی دارد و در عین ارائۀ مباحث فلسفی سعی کرده است از عناصر خیال و نیز استفاده کند و روایت را جذاب و خواندنی کند. «قلندر و قلعه» کتابی است که مطالعه‌اش را به همۀ کتاب‌دوستان توصیه می‌کنم. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌مخاطب ‌‌ ‌ اولین کمیک استریپ در سال ۱۸۶۵ در آلمان تولید شد و پس از آن به دیگر کشورها رسید. مشهورترین کمیک استریپ در جهان «ماجراهای تن‌تن» است که با گذشت چندین سال، هنوز هم پرطرف‌دار است. امروزه این سبک از نوشتن به ایران هم راه یافته و مخاطبان خود را پیدا کرده است. ‌ ورود کمیک استریپ به از سال ۱۳۴۰ و با نشریۀ کیهان بچه‌ها آغاز شد و فُکاهی‌ها و طنزهای جهت‌دار و متناسب با زمانه را ارائه می‌داد؛ اما به‌مرور از قوت آن کاسته و به‌ندرت تولید ‌شد. از آن جایی که هر کاری با موانعی روبه‌رو می‌شود، نشر و ترویج کمیک هم با موانعی روبه‌رو شد. به اعتقاد برخی، یکی از دلایل رکود و شاید توقف تولیدات کمیک،‌ ترویج و نمادگرایانه‌بودن ابرقهرمان‌هاست. ‌گرچه این موضوع اثبات‌شده نیست، جزو محتملات درجۀ یک برای توقف این آثار به حساب می‌آید. با وجود تمام موانع و مشکلات احتمالی، امروزه کمیک استریپ از جایگاه ویژه‌ای نزد مخاطبان برخوردار است؛ چراکه در انتقال مفاهیم و داستان‌ها با زبان تصویر و همچنین تأثیرگذاری بیشتر و بهتر با جلوه‌های تصویری موفق بوده است. دهۀ نود، تولد دوباره‌ای برای کمیک استریپ در ایران بود و خلق آثار کوتاه و روزنامه‌ای راه را برای آثار دنباله‌دار و هدفمند باز کرد. ‌ «ایلیا، تولد یک قهرمان» جدیدترین و پرطرف‌دارترین کمیک استریپ در سال‌های اخیر بوده است که تیم کمیک‌نویسی «کمیکا» تولیدش کرده و با جدیت کار خود را پیش می‌برد. شاید تولید این اثر راه را برای خلق آثار اقتباس‌شده و تخیلی، اما هدفمند، هموار کند. ‌ این مجموعه روایتگر پسری به نام است که همراه خواهرش، ریحانه و مادرش زندگی می‌کند. امیرعلی دانش‌آموز است و به‌همراه چند تن از دوستانش، اوقات خوشی را سپری می‌کند. ماجرای اصلی داستان از جایی شروع می‌شود که امیرعلی برای پیداکردن داروهای مادرش به داروخانه‌های مختلفی سر می‌زند؛ اما دارو را پیدا نمی‌کند. او با دوستان خود و به پیشنهاد یکی از دکترهای داروخانه، به آدرسی خارج از شهر می‌روند و با گلخانه‌ای متروک مواجه می‌شوند. پس از ورود به گلخانه، متوجه می‌شوند که در ظاهر است؛ اما در واقع آزمایشگاهی غیرقانونی است که به تولید داروهای غیرمجاز و خطرناک مشغول‌اند. این گلخانه آغاز داستان تولد یک قهرمان به نام ایلیاست. ‌ این اثر را برای نوجوانانتان تهیه کنید تا در این مهلکۀ‌ جولان‌های قهرمانان پوشالی غربی، با آشنا شوند. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌ اوضاع زندگی تودهٔ مردم از قبل هم سخت‌تر شده بود، همه‌جا از دولت ضربه می‌خوردند، زیر بار مالیات‌های جدید و سنگین خم می‌شدند، زمین‌هایشان را شاه طمع‌‎کار از چنگشان درمی‌آورد و دریغ ازکوچک‌ترین نقشی که در سرنوشت سیاسی مملکت‌شان ایفا کنند. مالیات‌ها نیز آن روز مثل امروز به شکل غیرمستقیم از مستمندان و طبقه متوسط اخذ می‌شد در حالی که متمولان تقریباً چیزی به نام مالیات نمی‌پرداختند. با تداوم صنعتی شدن مصنوعی مملکت، هزینه زندگی صعود کرد و توده‌ها ظهور عمارت‌های زیبا و سنگفرش شدن خیابان‌ها را با عرق خود تاوان دادند. ‌ *** ‌ زخم‌های برجای مانده از اشغال و قحطی در هنوز التیام نیافته بود که سرنوشتی مشابه همان فجایع این بار در جنگ جهانی دوم خواب ایرانیان را پریشان کرد. در جریان جنگ جهانی اول دست کم بین ۸ تا ۱۰ میلیون نفر از مردم ایران بر اثر گرسنگی و بیماری تلف شده و در میان چهار میلیون نفر دیگر به همان سرنوشت دچار شدند. ‌ با توجه به اهمیت جایگاه به عنوان امن‌ترین مسیر ارسال تدارکات به شوروی و نیز منبع اصلی تأمین سوخت ارتش‌های متفقین، به‌سختی می‌توان تصور کرد که در کوران حوادث دوم، ایران می‌توانست از تهاجم و اشغال در امان بماند. ایران به سبب نفت و نیز نقشی که به عنوان راه اصلی ارسال و تدارکات و تجهیزات روسیه داشت «پل پیروزی» لقب گرفت. ‌ این کتاب که از میان اسناد وزارت خارجه بیرون کشیده شده است، روایتگر بخش مهم و فراموش شده‌ای از تاریخ ایران است. شاید اگر مشاور رئیس‌جمهور آمریکا، رونوشت سفیر دولت انگلیس که در آن دربارهٔ ایران نوشته بود:«گرسنگی شیوهٔ بی‌نظیری برای مهار این کشور است» را ندیده و به دولت متبوعش مخابره نکرده بود امروز هیچ‌کس از آن باخبر نمی‌شد. ‌‌ قطعا خواندن این به علت بازگویی ظلم‌هایی که درحق مردم شریف ایران شده، کام خواننده را تلخ خواهد کرد، اما چیزی که در پایان نصیب مخاطب خواهد شد، علاوه بر فهم برگی از روزهای مهم تاریخ ایران، همان حس مبارزه با استکبار و زورگویان عالم است. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌‌‌ از جنگ بدر که برگشتیم، بقیه دهه دوم ماه را در مسجد معتکف شدیم. غوغایی در دلم به پا بود. دوست داشتم فاطمه، خانمِ خانه‌ام باشد و من سایه سرش. همیشه حتی در سخت‌ترین دقایق جنگ هم با ترس بیگانه بودم؛ اما آن روزها چه چیزی جسارت را در من ذوب کرده بود، نمی‌دانم؟ هرچه با خودم کلنجار می‌رفتم، نمی‌توانستم پا پیش بگذارم. ‌ *** ‌ را که در دست گرفتم حال عجیبی داشتم چرا که می‌خواستم داستان زندگی و روایت عاشقی‌ مردی را بخوانم که پدرِ پدرانه‌های جهان است. مگر می‌شود باشی و شیفته‌ی او نشوی؟ مگر می‌شود همسر (س) را به متفاوت‌ترین شکل عالم دوست نداشته باشی؟! مگر می‌شود (ع) را بشناسی و عاشق گفتار، رفتار و کردار کرّار نشوی؟ ‌ ‌اصلا این با همه‌ی داستان‌ها فرق می‌کند؛ داستان عاشقی تو هم با همه‌ی داستان‌های عاشقانه‌ی دنیا فرق می‌کند اگر محب و شیعه‌ی علی باشی؛ که عالم خلقت بر مدار این خاندان می‌چرخد... که آخرین پیام‌آور خدا در وصف او فرمود: هیچ‌گاه دور علی را خالی نکنید! راه‌ِ علی، راهِ درست است. نور نه‌‌تنها در من و علی که در نسل او تا مهدی (عج) در جریان است. اصلا "اهدنا صراط المستقیم" یعنی علی را از خدا طلب کردن! یعنی هدایت به سمت خوبی‌ِ مطلق که تجلی آن سیره‌ی علوی است. "حیدر" روایتِ مردی (ع) از زبان خود اوست! از عسل شیرین‌تر است حلاوت چشیدن داستان زندگی مردی که الگوی همه عالم است و در آتش و غم فراق، صبوری می‌کند. کتاب حیدر، کتابی خواندنی و بدیع با روایتی خطی از 9 سال زندگی (ع) با حضرت فاطمه‌زهرا (س) است. زندگی مشترک، نبردها، فراز و نشیب‌ها و هر آنچه از روزهای نزدیک به آن‌ها تا روزهای پس از شهادت (س) گذشته است را روایت می‌کند. ‌ ‌حیدر کتاب متفاوتی از زندگی امیرالمومنین(ع) است که خواندن آن با همه‌ی کتاب‌هایی که تاکنون درباره زندگی ایشان خوانده‌اید، متفاوت است. ‌ حیدر را به مناسبت زادروز مولود کعبه به هر آنکه بیشتر دوستش دارید، هدیه بدهید :) ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌‌ ‌ 👇🏻 ‌‌‌ حال‌و‌هوای حاجی در آن لحظه‌ها تماشایی بود. انگار کسانی از نزدیکان و بستگان خودش به آن حال و روز افتاده بودند. همان شبی چند جا زنگ زد تا توانست جای مناسبی برای آن‌ها توی شهر جفت‌و‌جور کند. کسی را هم فرستاد قدری لباس و وسایل ضروری اولیه برایشان گرفت.‌ ‌ ‌از فردا کنار همۀ کارها و گرفتاری‌هایش، دغدغۀ آن زن و پنج تا بچه را هم پیدا کرده بود. شاهد بودم که با کلی پیگیری، کار شناسنامه و تابعیت آن‌ها را ردیف کرد. تو اولین فرصت همه‌شان را با هواپیما فرستاد مشهد مقدس. ‌خاطرم هست کسی برایش سوال شده بود که: چرا با هواپیما؟! می‌شد اینا رو زمینی هم فرستاد. حاجی در جوابش گفته بود: اولاً زمینی امنیتش کم شده، و جون اینا هم مثل جون هر ایرانی دیگه‌ای مهمه، فقر و فلاکتشون دلیل نمی‌شه جونشون ارزش نداشته باشه؛ در ثانی وقتی رییس‌جمهور می‌تونه سوار هواپیمای بیت‌المال بشه، پس اینا هم می‌تونن، چون هم‌وطن همون رییس‌جمهورن! ‌ *** ‌ «گمشدۀ مزار شریف» روایت‌هایی از زندگی است که به قلم سعید عاکف به نگارش درآمده است. کتاب حامل جزئیات اتفاقات و روایت‌هایی مهیج از سرگذشت رشادت‌های این بزرگوار است که توسط انتشارات کتابستان معرفت روانۀ بازار نشر شده است؛ پیش از این دو چاپ کتاب توسط نشر ستاره‌ها منتشر شده بود. ‌ این که قبل از حمله تروریستی به و مرقد مطهر (ره) چاپ شده بود حامل پیش‌بینی‌هایی مبنی بر تحرکات در کشورمان بود که البته مورد غفلت قرار گرفت. ‌ عاکف در «گمشدۀ مزار شریف» به روایت زندگی یکی از شهدای نام آشنا اما گمنامی می‌پردازد که عشق به و غیرت بالای او اجازۀ فعالیت گروهکی به نام طالبان در افغانستان و بیکار نشستن او را نمی‌داد. ‌ ، جوانی شجاع و وارسته بود که رشادت خود را در جنگ تحمیلی به اثبات رساند و پس از آن به یاری مجاهدان افغان شتافت و در حالی که تنها 37 سال سن داشت به مقام شهادت نائل شد. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚 ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ كتاب « گفتاری در باب صبر» برگرفته از سخنرانی‌هاي آيت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۵۲ در مسجد كرامت است. ‌اين كم‌حجم در هشتادصفحه توسط «مؤسسۀ‌انقلاب‌اسلامی» منتشر شده است. ‌ایشان در اين سخنرانی‌ها سعی می‌كنند مفاهيم اصيل دينی را كه گرفتار تفاسير و برداشت‌های غلط شده‌اند تبيين و بازتعريف كنند. ايشان با شخصيت انقلابی كه دارند از اين مفاهيم به‌ظاهر فردی و عبادی تعريف ارائه می‌‌دهند و اهتمام ویژه‌ای به زدودن برداشت‌های غلط از این معارف اساسی دارند. مفهوم «صبر» يكی از اين مفاهيم‌ پايه‌ای بود كه درگير تفاسير و برداشت‌های غلط شده بود. ‌برداشت جامعه از صبر، موجب شده بود كه در مقابل ظلم و بی‌عدالتی دچار انفعال شوند و به نام دچار بی‌عملی گردند. ‌اين موضوع سابقۀ تاريخی نيز دارد، بنی‌اميه تحت عنوان جبر و تقدير الهی به مردم ظلم می‌كردند و آن را نوعی و مشيت الهی عنوان و مردم را به تحمل و پذيرش آن دعوت می‌كردند. ايشان در سخنرانی خود بيان می‌كنند كه جامعۀ زير ظلم و بی‌عدالتی ستمگران قرار دارد و برداشت نادرست از مفهوم صبر سبب شده كه ظالمان فرصت بيشتری برای ستمگری پيدا كنند: ‌ «وقتی به ملتی فقیر و عقب‌مانده که دستخوش هرگونه نابسامانی و پریشانی است یا به مردمی مظلوم که دچار هزاران ستم و نامردمی‌اند یا به جامعه‌ای که با فساد اخلاق و فقر سجایای انسانی روبه‌رو است و یا هر فرد یا جمعی که به صورتی در منجلاب بدبختی‌ها و سیه‏روزی‌ها غوطه‌ور است، گفته شود صبر کنید، اولین نتیجه‌ای که از این موعظه گرفته می‌شود آن است که شربت تلخ و مهلک شرایط رویاروی، برای آنان قابل تحمل گشته؛ نه فقط در صدد دگرگون کردن وضع و تدارک نجات خویش برنمی‌آیند بلکه با یادآوری پاداش موهومی که بر این بی‌تفاوتی و خونسردی مقرر شده است از وضع خود خرسند و خشنود نیز بوده، آن را فوری عظیم می‌پندارند» ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌‌ ‌‌‌ «آنجا که نامی نیست»، با طرح جلدی متفاوت و خلاقانه، آخرین کتاب استاد یوسفعلی میرشکاک است که توسط انتشارات شهرستان ادب چندی پیش روانۀ بازار شده است؛ «آنجا که نامی نیست»، مجموعه‌ای از پنجاه‌ودو عشق‌نوشته است که سرشار از ذوق، سلوک و شهود شخصی میرشکاک است. ‌ را شاید بتوان متفاوت‌ترین بعد از نامید، از تفاوت در نوع نگاه به مقوله‌هایی چون ، عرفان، جامعه تا تفاوت در بیان، سلوک و کاربرد قالب‌های شعری برای بیان عقیده و جهان‌بینی‌اش. ‌ میرشکاک در مقدمۀ «آنجا که نامی نیست» می‌گوید: مقدمه را من باید بنویسم. مانده‌ام متحیر که چه بنویسم؟ در آستان زمستان عمر، در میان مجاز و حقیقت، متردد ماندن و ناخواسته دل‌بستن و به ناگزیر دل‌بریدن، تقدیر فردی من بوده است؛ که تا به یاد می‌آورم خود را، جنونمند به یاد می‌آورم. و آنجا که جنون و فقر همتافت می‌شوند، از کاری بر نمی‌آید؛ مگر غزلی چند گفتن و زندگی را برآشفتن و او را سرگردان‌تر و خسته‌تر از همیشه به انزوا راندن. ‌ دو خورشیدیم هر یک در شبی تاریک زندانی طلوعی توأمان را آرزومندان پنهانی حضوری گرمدر سرمای شرم و تلخ ناممکن غیابی سرد با درد دریغ و داغ حیرانی تنی پا تا به سر خواهش، دلی فرجام فرسایش سری افتاده پیش تیغ تقدیر مسلمانی چواخگرپای تا سر التهاب لحظۀ آخر که از ما می‌کند گل جامۀ خاکسترافشانی علاج عشق ممنوعی که ما داریم، خاموشی در آوار فراموشی‌ست زیر با ویرانی چه دست‌آورد هنگفتی‌ست آهی برنیاوردن مبادا سربرآرد تهمت آلوده‌دامانی هرازگاهی نگاهی، ترجمان دوری راهی که طی خواهیم کرد آن را به پای نابه‌سامانی سراپا انتظار وصل بی‌فصلیم در سالی که تا گردن فرومانده‌ست در برف زمستانی رها در باد همچون قاصدک دل‌خوش به پیغامی که پایان می‌پذیرد بی‌گمان روز پریشانی من و امید سقفی گرچه بی‌روزن، ولی با تو چمان تا مرگ در آیینه‌های باغ عریانی چه کردی با دلم ای عشق! ای رسوایی روشن! که شد سیمرغ من تاریکی سردرگریبانی ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به ترجمه انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌‌ إنّ اللَّه يحبّ الملحّين في الدّعاء؛ خداوند كسانى را كه در كار دعا اصرار می‌ورزند دوست دارد. ‌ *** ‌ رحمةً‌ للعالمین و امین باشی و کلامت اینچنین مهجور؟ بهانۀ‌ خلقت آسمان و زمین باشی و مسلمانان کمّی و کیفی‌ات راه و چاه را ندانند و انگشت حیرانی به دندان بگزند؟‌ «اَفصَحُ‌العَرَب» باشی و «نهج‌الفصاحه» گوشۀ کتابخانه‌هایمان خاک بخورد و نخوانیم و ندانیم که آخرین ، چه خطبه‌ها و چه احادیثی را برایمان به یادگار گذاشته است؟ را اگر نخوانده‌اید، بخوانید که روح مرده و بی‌آرایش و آسایشتان را صیقل می‌دهد و ذره‌ذره مهِر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به ابدان و ارواحتان تزریق می‌کند. ‌‌‌‌نهج‌الفصاحه را اگر نخوانده‌اید، بخوانید که علم اخلاق است و تکالیف اخلاقی اسلامی قابل اجراست و از سختگیری‌های طاقت فرسا به دور است. ‌ ‌همان‌طور که در روایتی از (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این‌گونه نقل شد: «اَحَبّ الدینَ الی اللَّه الحَنیفیة السَّمعَة؛ محبوب‌ترین نزد خداوند دینی است که معتدل و آسان‌گیر باشد.» و فرمودند: «لكن بَعَثَنِی بِالحَنيفية السَّمحَة؛ خداوند مرا به دینی معتدل آسان‌گیر رسالت داد.» ‌ این مجموعه گران‌سنگ ۳۲۲۷ حدیث و ۱۶ خطبه از (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را در خود جای داده است. این مجموعه در ترجمه‌های مختلف و چینش‌های متفاوتی تنظیم شده که در هر کدام سلیقۀ مؤلف در چیدمان احادیث دخیل بوده است؛ برخی از آن‌ها احادیث را به ترتیب چینش الفبایی و براساس حرف اول از کلمۀ آغازین حدیث تدوین کرده‌اند و برخی دیگر احادیث کتاب را براساس موضوع آن‌ها دسته‌بندی کرده‌اند. ‌ آنچه در این گوهر گران‌قدر می‌خوانید، عصاره‌ای از وجود نامتناهی دردانه‌ای است که اگر نبود، نه زمین و زمان معنا داشت و نه آدم و غیر آن... ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/