eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
460 عکس
130 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
در سال هزار و چهارصد دو آمد رمضان به عید نوروز هم عید طبیعتم رسیده هم عید بهار جان برافروز بادا به شما دوصد مبارک خرّم به دل و به کار پیروز مشهد الرضا، حرم مطهر ۲۹ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۵ نائب الزیاره و دعاگوی همه اساتید و اعضای محترم این کانال هستم. ان شاءالله سال شمسی و سال معنوی خوب و پر برکتی داشته باشید.🌷🌹
به نام خدای بهار آفرین به خلق گل و سبزه او بی‌قرین خدایی که نور است و پیدا از آن حیات طبیعت و انوار جان ز آب روان زنده سازد جهان به قرآن بسازد جهانی جوان بقا از وجوه رخ هست اوست کمالات عالم همه دست اوست بر او حمد و شکر مداوم سزاست که بی لطف او کُل عالَم فناست
الهی به ایران و ایرانیان جان بده به جان همه نور ایمان بده ز عقل و کرامت هزاران هزار برای رسیدن به جانان بده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 سال تحوّل 🔹 انسان موجودی است که ازقوه به فعل، از نقص به کمال در حال صیرورت و شدن است. هیچ انسانی نمی‌تواند خود را بی‌نقص بداند و خود را کمال محض بداند که این خود نقصی بزرگ و آغاز توقف است. انسان عاقل به نواقص خود می‌اندیشد و برای درمان آنها به طبیب مراجعه می‌کند. 🔸گاه ممکن است انسانی به جهت برخی از ویژگی‌ها و فعلیت‌ها در نظر دیگران بزرگ جلوه کند و مورد اقبال شدید و تعریف و تشویق فراوان و غلو آمیز شود، اما نباید از رأی وجدان خود و اذعان درونی به نواقص و ضعف‌ها چشم پوشی کند و تحت تأثیر محیت‌ها و تعریف‌های غلوآمیز قرار گیرد. انسان عاقل در عین احترام به دوستداران و محبان، باید حد خود را بشناسد و از حدود خود تجاوز نکند و داوری منصفانه‌ای از خود داشته باشد. 🔹 بنابراین نقص و ضعف طبیعی آدمی است چرا که او دارای استعدادهای زیادی است که هنوز فعلیت نیافته است و همچنین در برابر او کمالات بی‌نهایت و افق‌های متعالی دور دستی قرار دارد که فاصله زیادی با آنها دارد. 🔸 انسان عاقل همواره در حال حرکت و جنبش است و زمانی این حرکت و جنبش رو به جلو و در مسیر کمال خواهد بود که بر بازتعریف کمالات و نواقص خود استوار باشد. هر انسانی در طول زندگی از پیشرفت‌ها، کمالات و ویژگی‌هایی برخوردار است که سرمایه‌ی اصلی او برای حرکت و فعالیت اوست. بدون شناخت و بهروری آن سرمایه‌ها و کمالات حرکت صحیح و پیش‌برنده غیرممکن است. در عین حال، نواقص و ضعف‌هایی هم دارد، عقب‌ماندگی‌ها و شکست‌هایی هم داشته است، بدون شناخت آنها حرکت و جنبش رو به جلو ممکن نخواهد بود چون حرکت متوقف بر ریل‌گذاری صحیح و انتخاب راهبردهای درست است که بخش زیادی از آن محصول عبرت‌گیری از عقب‌ماندگی‌ها و شکست‌هاست. 🔹 آغاز هر سال فرصت مناسبی است که هر انسانی به کمالات و نواقص، پیشرفت‌ها و عقب‌ماندگی‌های خود بیاندیشد و اهداف واقعی و برنامه‌ای راهبردی را برای حرکت و صیرورت خود تنظیم کند و با خداوند متعال عهدی جدید ببندد که سالی جدید را برای تحقق آن آغاز کند. 🔸 تقارن آغاز سال جدید با ماه مبارک رمضان، فرصتی ممتاز برای تنظیم این اهداف و برنامه و بستن عهد و میثاقی پایدار است. ماهی که هم افق وجودی انسان را نشان می‌دهد و هم زمینه استغفار و توبه حقیقی را فراهم کرده است. 🔹 امسال می‌تواند سال تغییر و تحوّل برای افرادی باشد که همچون نویسنده‌ی این سیاهه احساس عقب‌ماندگی زیاد و اشتباهات فراوان دارد و در عین حال به لطف و رحمت الهی امید وافر دارد. ان شاءالله یا مقلّب القلوب و الابصار یا مدبّر اللیل و النهار یا محوّل الحول و الاحوال حوّل حالنا الی احسن الحال ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌پنج اصل بنیان ساز 🔅بخش اول: 🔹انسان برای سامان دادن به زندگی خود نیازمند به اصول و بنیان‌های معرفتی است که براساس آن بتواند ترسیمی از هستی و انسان داشته باشد و از این طریق زندگی خود را معنا و کنش‌های خود را تنظیم کند و آرامش و اطمینان قلبی را فراهم سازد. 🔸 از جمله اصولی که از معارف حکمی قرآن کریم و معارف اسلامی استفاده می‌شود این اصول بنیادین و راهبردی است که بسیار مهم و آرامش بخشند: ۱. ذو مراتب بودن واقعیت واقعیت اساس معرفت آدمي است و انسان همواره به دنبال واقعیت است و هیچ‌گاه عدم را طلب نمی‌کند. واقعیت که مطلوب حقیقی است ذو مراتب و درجات است، از این جسم و جسمانیات را شامل می‌شود تا حقایق غیبی و نورانی. از مخلوقات را در بر دارد تا خالق بی‌همتا و بی‌نقص را. از این رو، واقعیت عرض عریض و طول بی‌نهایتی را دارد که تماما حق، زیبا ، جذاب و حکیمانه است. انسان اگر آینه‌وار، خود را در معرض واقعیت قرار دهد جز زیبایی نخواهد دید. نکته‌ی مهم این است که، هر مرتبه مادون به مرتبه مافوق خود عشق می‌ورزد و فانی در آن است و همواره به سوی آن تمایل و توجه دارد. ۲. ذو وجوه بودن حقیقت ره‌یافت انسان از مشاهده و مطالعه‌ی واقعیت، معرفت و حقیقت است. حقیقت، معرفت واقع نمای هستی است. معرفت‌های حقیقی، معرفت‌های بسیط و ساده نیستند بلکه معرفت‌هایی ذو وجوه و دارای ابعاد مختلفی است که اگر به درستی در آنها تأمل واندیشه شود ابعاد مختلفی از واقعیت را آشکار می‌سازند. به تعبیر دیگر، هر معرفت حقیقی دارای بطون و معانی نهفته‌ای است که هر کس به میزان عقل و دقّت ، همّت و تلاش خود از بطون و معانی نهفته‌ی آن حقیقت بهره می‌گیرد. لذا این‌گونه نیست که بهره‌ی همه افراد از حقایق یکسان باشد. بلکه در طول تاریخ، حقایق به تدریج برای بشر آشکار شده است. از این رو، تاریخ بستر سیر آشکار شدگی حقیقت و تکامل معرفتی انسان است. پس مشرب‌های مختلف فکری و اندیشه‌های بشری در تاریخ با یکدیگر مانعه الجمع نیستند بلکه دنباله و مکمل یکدیگرند هرچند به ظاهر تضادی بر آنها حاکم باشد. اما می‌توان با طبقه‌بندی و نسبت‌سنجی مشرب‌ها و مکاتب، ارتباطات و اتصالات آنها را پیدا کرد و از طریق آنها به لایه‌هایی از حقیقت دست یافت. تضارب آرا و گفتگو در هر دوره‌ای، طریقی برای کشف لایه‌ای از لایه‌های حقیقت است. از این‌رو، علم و عقل در حال تحول و تکامل است و مسائل اختلافی هر دوره‌ای مبنای گفتگوها و تضارب آراهای و اندیشه‌های جدید می‌شود تا لایه‌های عمیق‌تر آن حقیقت کشف شود. مثلا امروزه همان بحث از حرکت در دموکریتوس و هراکلیتوس نزد فلاسفه و فیزیک‌دانان لایه‌های عمیق‌تری پیدا کرده است و ابعاد بیشتری از حقیقت را آشکار می‌سازد. ۳. صیرورت وجودی انسان انسان واقعیتی از واقعیات هستی است و هماهنگ با سنت‌ها و قوانین جهان هستی است و در هر مرتبه‌ای از مراتب هستی که حضور دارد قوانین و احکام آن مرتبه را دارد. انسان در جهان طبیعت وجود می‌یابد و از این‌رو، احکام و قوانین جهان طبیعت را دارد که مهم‌ترین آن، حرکت و صیرورت وجودی است. انسان همچون سایر موجودات این جهان، همواره در حال حرکت و خروج از قوه و بالفعل شدن استعدادها و کمالات وجودی است که در او به ودیعت نهاده شده است. با این تفاوت که سایر موجودات این جهان، فقط یک نحوه صیرورت و شدن طبیعی دارند اما انسان علاوه بر صیرورت و رشد طبیعی از صیرورت و رشد اختیاری هم برخوردار است و می‌تواند با آگاهی و اراده‌ی خود، حقیقت وجودی و روحانی خود را بسازد. انسان تنها موجودی است که حقیقت و شاکله‌ی خود را می‌سازد و نحوه‌ی بودن و آینده‌ی خویش را تعیّن می‌بخشد. ۱. فکر و اندیشه، ۲. ذکر و توجه، ۳. عزم و عمل از جمله عناصر سازنده‌ی حقیقت و شاکله وجود آدمی است. راز صیرورت ارادی و اختیاری انسان در خوداگاهی و آزادی انسان از امیال شهوی و غضبی و فرمانروایی عقل بر نفس است. به این معنا که استعدادها و سرمایه‌های خود را به همراه غایت و هدف حقیقی خود بشناسد و از آنها در جهت کمال و رشد حداکثری خود بهره گیرد. ♦️ ادامه دارد... ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌پنج اصل بنیان ساز 🔅بخش دوم: ۴. پیچیدگی حیات اجتماعی انسان موجودی بالقوه و دارای نیازها و امیال مختلف است و به واسطه فکر و اندیشه، ذکر و توجه و اراده و عمل، به بیرون از خود فطرتا تمایل دارد و برای رشد و کمال و رفع نیازها، غیر خود را می‌طلبد. براین اساس در هر واقعیتی، کمالی را می‌یابد و بدین جهت به آن تعلق پیدا می‌کند. این نگرش و گرایش فطری، موجب می‌شود که انسان در هر موجودی، معنایی را بیابد و بدین واسطه موجودات را ارزش‌گذاری کند و نسبتی با آنها برقرار سازد. بدین واسطه انسان موجودی مدني و اجتماعی است و در متن روابط و تعاملات انسانی به وجود خود فعلیت می‌دهد. به تعبیر دیگر، انسان براساس درکی که از نیازها و دیگران دارد نسبت‌ها و روابطی را با آنها برقرار می‌سازد تا از طریق آنها بتواند نیازهای خود را بر طرف و راه رسیدن به کمالات و منافع را آسان سازد. نکته مهم در این فرایند تعاملی، استخدام و به‌کارگیری سایر موجودات است به نحوی که جزئی از جهان معنایی و در محدوده‌ی فعالیت او قرار گیرد. این تعامل فطری و استخدام متقابل موجب شکل‌گیری حیات اجتماعی انسانی با مجموعه‌‌ای از روابط و مناسبات مختلف و متکثر می‌شود. با صیرورت انسان، همه چیز هم دگرگون می‌شود. بدین واسطه، انسان موجودی اجتماعی است و در متن حیات اجتماعی و روابط انسانی، نحوه‌ی بودن و شدن خود و سایر موجودات پیرامونی را مشخص می‌کند. اما چون نیازهای انسان متنوع و متکثر است و سطوح ادراکی و بینشی افراد متفاوت است، حیات اجتماعی از سطوح و لایه‌های مختلفی برخوردار است و همین موجب پیچیدگی آن می‌شود. هر چقدر جوامع گسترده‌تر شود و ابزار و فناوری‌ها در آن بیشتر شود بر عمق و گستره‌ی پیچیدگی‌های آن افزوده‌تر می‌شود. پیچیدگی موجب می‌شود که به راحتی نتوان به توصیف و تبیین پدیده‌های اجتماعی پرداخت و هر آنگونه که می‌طلبیم و آرزو داریم در امور اجتماعی مداخله کنیم و آن را کنترل کنیم. لذا جامعه از قوانین و سنت‌هایی پیروی می‌کند که با قوانین حاکم بر تک تک افراد هماهنگ نیست و همچنین با مطالبات و آرزوهای آنها هم همیشه مطابق نیست. ممکن است اقتضائات و وضعیت جامعه روزی هماهنگ با منافع و مطلوبات گروهی و علیه گروه دیگری باشد و چند صباحی بعد، این وضعیت عکس شود. پیچیدگی‌های حیات اجتماعی، لوازم دانشی، گرایشی و کنشی مختلفی را در پی دارد که اطلاع از آنها انسان را واقع بین می‌کند و به چرایی خسران انسانها، و اهمیت ایمان و عمل، تواصی به حق و صبر و استقامت در راه حقیقت پی‌می‌برد. ۵. کثرت شخصیتی و فرهنگی کنشگران اجتماعی از دیگر اصول بنیادین و زندگی ساز، درک کثرت شخصیتی و فرهنگی کنشگران است که از نتایح صیرورت انسان است. توضیح اینکه ۱. انسان موجودی است که بواسطه علم و عمل ساخته می‌شود و ۲. این سازندگی در متن حیات اجتماعی پیچیده است و ۳. عوامل و عناصر مختلفی اقتضای جسمی و جغرافیایی، الگوی بینشی، گرایشی و رفتاری پدر و مادر، رفیق و مربی، دخالت رسانه و هنر، قانون و دولت، هر کدام در ساخت شخصیت و شاکله وجودی و فرهنگی انسان موثر هستند. ۴. این تأثیرگذاری هم از یک نظم ریاضی و کمی پیروی نمی‌کند و برای افراد مختلف، میزان نقش و دخالت هرکدام از آن عوامل و عناصر متفاوت است. بنابر این مقدمات، افراد جامعه و کنشگران اجتماعی، دارای روحیات، سلایق و شخصیت مختلفی هستند و نمی‌توان همه را در یک یا چند گروه محدود دسته بندی کرد و همگان را تحت یک شیوه و سبک زندگی هدایت، کنترل و مدیریت کرد. بخصوص در زمانه‌ای که رسانه‌های مجازی، فاصله‌های جغرافیایی را کم کرده‌اند و با شگردهای تبلیغاتی الگوهای متنوع و متکثری را با اهداف بازاریابی، سیاسی و فکری به مخاطبان عرضه می‌کند و ذائقه‌ی آنها را دست‌کاری و کنترل می‌کند. در زمانه‌ی حاکمیت رسانه‌های متکثر و متفاوت، افراد جامعه متفاوت و متکثر هستند. برای حضور در اجتماع، لاجرم این کثرت و تنوع را باید به درستی شناخت و اقتضائات آن توجه کرد. 🔴 پایان مشهد مقدس، حرم مطهر، اول رمضان و سوم فروردین ۱۴۰۲ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 فکر، حکمت، جامعه 🔸 فکر و اندیشه اساس حکمت است و حکمت بنیان جامعه است که در تاریخ و فرهنگ یک ملت جریان دارد. "ملت" را از آن جهت ملت نامیده‌اند که داری پشتوانه‌هایی از فکر، حکمت و آیین است. 🔹جامعه‌ی ایرانی نیز از آن جهت "ملت" است که همواره دارای فکر، حکمت و آیین بوده است و پس از هر دگرگونی و بحرانی، به سرعت صورتی جدید از فکر و حکمت را بازسازی کرده است و در پرتو آن هویتی جدید از "خود" را ارائه کرده است و بر این اساس نسبتی با هستی و جهان برقرار کرده است. 🔸فکر و حکمت نه صرفا خشتی از خشت‌های جامعه و تمدن بلکه معمار و سازنده‌ی آن است. متفکر و حکیم در نسبتی که با واقعيت برقرار می‌کند طرحی را برای زیست و نحوه‌ی بودن و شدن آدمی ترسیم می‌کند و امکان خلق جهانی نو را فراهم می‌سازد. 🔹پس از ایجاد خلق جهانی نو، امکان‌های برای زندگی گشوده می‌شود، نحوه‌ای از زیست آغاز می‌شود. انسانها در این جهان که برای او ساخته شده است زندگی می‌کنند، روابط برقرار می‌کنند و با یک دیگر تعامل می‌کنند و به نحوه بهتر زندگی‌کردن می‌اندیشند و در آن راستا عمل می‌کنند. طبیعتا در این جهان جدید، اتصال‌ها و همبستگی‌ها و همچنین اختلافات و تضادهای ایجاد می‌شود، پرسش‌ها و مسائل جدیدی مطرح می‌شود و به اندیشه‌ورزی و تفکر حکمت‌آمیز بیشتر احساس نیاز می‌شود که زمینه ارتقا و تکامل معرفت و حقیقت را فراهم می‌سازد. 🔸پرسش از انسان، آرمان‌ها و امکان‌های او و نسبتش با هستی و تاریخ و جامعه بنبادی‌تربن مسئله ا‌وست که پاسخ به همه‌ی پرسش‌های دیگر را ممکن و جهت‌دار می‌کند. پاسخ به این پرسش بنیادین، صرفا معطوف به ذات و جوهر آدمی به صورت فی‌نفسه نیست بلکه علاوه بر آن به تاریخ و سیر تکاملی او هم وابسته است تا امکان شناخت موقف امروزی او میسّر شود. به تعبیر دیگر، ذات و جوهر آدمی در بستر تاریخ و جامعه تبلور یافته و به تدریج امکانها و استعدادهایی از او آشکار شده است که امروزه به عنوان حقایق بنیادین و بدیهیات معرفت و به تعبیر بهتر "خود" و "هویت" تلقی شده است و همین سرمایه، سکوی حرکت و جنش جدید او برای مواجهه با لایه‌های دیگر واقعيت و کشف سطوح متعالی حقیقت است. 🔹تنها با فکر و در فکر و اندیشه است که انسان خود را به طور عینی به عنوان انسان و موجود کنشگر فعال تحقق می‌بخشد. با فکر خودآگاه می‌شود و از سرمایه درونی و منابع پیرامونی مطلع می‌شود و به حرکت و جنبش در می‌آید و در کار و عمل خود را آشکار می‌کند. 🔸حکمت ایرانی پس از آشنایی با معارف قرآن کریم و سنت نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه وآله) وارد دوران جدیدی شد و عالم نوینی را برای انسان ایرانی و بلکه انسان مسلمان به وجود آورد. حکمتی که در شعر و ادب، فقه و اصول، عرفان و اخلاق، فلسفه و کلام تجلّی یافت و صورت‌های متنوع آن به ذهن و قلب انسان جلا و صفا و به زیست او معنا و جهت می‌داد. 🔹حکمت متعالیه (به معنی جمع میان قرآن، برهان و عرفان) در بنیان و ریشه‌ی همه مطالعات دینی و مسائل اجتماعی دو قرن اخیر ایران حضور دارد و همه‌ی جریان‌ها و مشربهای فکری اثباتا یا نفیا از آن بهره برده‌اند. اگر نبود حکمت متعالیه و فهم دینی مبتنی بر اصول فلسفی آن، امکان گفتگو و دفاع در برابر موج بنیان برافکن مدرنیته فعال نمی‌شد. مشهد مقدس، حرم مطهر رمضان ۱۴۰۲ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ‌ 📹 قرائت آیاتی از سوره انبیاء و سوره نصر توسط آقای سید طاها حسینی از روستای چارک استان بوشهر محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از حمید پارسانیا
4_5818793096728544906.pdf
1.69M
💠 گفتگو میان هگل و فیلسوفان مسلمان 🔹 استاد حمید پارسانیا 🔹 استاد یزدان پناه 🔹 استاد عسکری 🔹 دکتر طالب زاده 🔹 دکتر بهشتی 🔹 دکتر احسن 💠 @parsania_net