eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.5هزار دنبال‌کننده
649 عکس
169 ویدیو
29 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 وارده بسم الله 🔴 حضور فعال 🔸در نحوه مواجهه با فضای مجازی ما قرار نیست که توی فضای مجازی باشیم که باشیم بلکه باید برای تاثیر گذاری باشیم. 🔸در نحوه مواجهه با ابزار و مدرنیته, باید به صورت مدیریت شده با ابزار و مدرنیته رو به رو بشویم و نگاه ما باید از سنخ نگاه باغبانی و باشد ؛ مراقبت از پایه های اصلی که چقدر با آرمان های ما تطبیق دارد نه اینکه من آرمان هایم را با ابزار و مدرنیته تطبیق دهم؛ نظریه مراقبت در برابر ابزار و مدرنیته میگوید که به عنوان باغبان پایه ای داریم به نام درختان و کنار این درختان چیز های دیگری هم هست آن چیز هایی که به درد درخت یا چیز دیگری میخورد از آنها استفاده میکنیم و هر کدام که به درد نمیخورد دور میریزیم . 🔸برای مواجهه با ابزار و مدرنیته باید یک الگو نظری و مدل مفهومی داشته باشیم و بدون الگوی نظری و پیشینی نمیتوانیم با آن مواجهه‌ای صحیح و فعال داشته باشیم. 🔸در عرصه های مختلفی نظیر فرهنگ، سینما، هنر ، صنعت و ابزار قبل از نقد و نفی و یا تایید و اثبات، نیاز داریم که دارای یک نظریه باشیم و نسبت خود را با هرکدام از این عرصه ها مشخص کنیم؛ در مرحله بعد صاحب نظریه‌ها را شناسایی کنیم و به حرف‌ها و تحلیل‌های توجه جدی کنیم حالا چه هم حزبی و هم گروهی من باشد یا نباشد. سخنان آنها با گوش باز بشنوم و سپس بهترین‌ها را انتخاب کنیم. 🔸برای ورود به هر کدام از عرصه‌های مذکور به سه عنصر نیازمندیم: 🔹تخصص؛ به این معنا که یک رشته ای را کار کرده باشیم و از منظر رشته خودمان به هر عرصه ای نگاه کنیم و تظر بدهیم ؛ مثلا کسی که رشته اش علوم اجتماعی است وقتی می خواهد در مورد یک فیلم نظر بدهد و نقد بکند ،از منظر رشته خود این کار را انجام بدهد. 🔹مهارت به دست آوردن مهارت‌ها و تکنیک‌های ارتباطی برای انتقال صحیح مطالب و نظریات خود بر اساس اخلاق اسلامی و عقلانیت اجتماعی از دیگر لوازم حضور اجتماعی است. 🔹تیم و گروه هم فکر کار و ورود به هر عرصه‌ای باید به نحو گروهی و تشکیلاتی باشد. در این زمینه چهار سبک وجود دارد: 🔺اول:اینکه یک تفکر را محور تشخیص دهیم و بر اساس آن تفکر شروع به کار و تحلیل کنیم. 🔺دوم: اینکه یک کار گروهی و جمعی را راه بیندازیم و بگوییم که هر کدام از ما صاحب نظر هستیم و رای و نظر را به مشورت بگذاریم و بعد به هر نظری که رسیدیم آن را پایه قرار دهیم و طبق آن عمل کنیم. 🔺سوم: اینکه در کار تشکیلاتی یک بار باشیم , یک بار نباشیم , هر جا که حرفم شنیده شد باشیم و هر جا شنیده نمیشد نباشیم . 🔺چهارم: اینکه اصلا کار تشکیلاتی نکنیم. 🔸در مورد نحوه مواجهه با شرایط روز و گروه های فکری و فعالیت‌های جهادی و عملیاتی، نباید از حرف زدن و مواجهه با گروه های مختلف بترسیم و یا شرکت نکنیم. باید با گروه ها و مجموعه های مختلف باشیم و کار کنیم تا از نزدیک با آنها آشنا بشویم و از این طریق بتوانیم نقد عالمانه و جدی و مفید داشته باشیم. برای نقد عالمانه و مفید تا از نزدیک یک مجموعه را رصد نکنیم نمیتوانیم ورود صحیح داشته باشیم. 💭 اهم نکاتی از کلاس حضرت استاد موسوی (زید عزه) نگارش: محمد چیت‌ساز زاده
📌 سه گونه‌ی تربیت (درآمدی بر تربیت اسلامی) بخش دوم: ۸. در محیط خانواده سه گونه تربیت ممکن است همانگونه که سه گونه پروش گیاه و برداشت محصول وجود دارد: گونه‌ی اول: دیم‌کاری در این رویکرد، کشاورز بذر خود را در زمین می‌کارد و سپس آن را به اقتضائات آب و هوا واگذار می‌کند اگر سال پرآبی باشد محصول خوبی به دست آورد اما اگر کم آبی و خشکسالی باشد تمام بذر از بین می‌رود و محصول نارس و بی‌فایده و بلکه مضری به وجود می‌آید که نه تنها سودی ندارد بلکه مانعی برای کشت سال بعد هم می‌تواند باشد. تربیت دیم‌کاری هم همین گونه است. پدر و مادر فرزندی را به سختی و زحمت به دنیا می‌آورند و شکم او را سیر می‌کنند اما تربیت و شکوفایی او را رها می‌کنند و به فضا و جو محیطی، مدرسه و یا رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی واگذار می‌کنند. در این صورت همه‌ی تربیت و پرورش فرزند به دیگران واگذار شده است و هیچ برنامه‌ای در خانواده برای انوع مختلف رشد و تربیت فرزند وجود ندارد. اگر جو و فضای جامعه و مدرسه خوب و سالم باشد فرزند هم به تبع محیط خوب خواهد شد اما اگر جو ناسالم و فضا غیر اخلاقی باشد و فرزند هم سرگردان در محیط‌های غیر اخلاقی و غیر سازنده باشد طبیعتا فرزند هم ناسالم و نامتعادل رشد می‌کند و به انحراف کشانده می‌شود. گونه‌ی دوم: گلخانه‌ای رویکرد گلخانه‌ای رویکرد مصنوعی و کنترل شده است. کشاورز با ساخت محیط بسته و محدود به کنترل همه شرایط و عناصر دخیل در پرورش بذر می‌پردازد و با مداخله در همه‌ی فرایند کشت و داشت و برداشت، سعی می‌کند با سرعت و کم هزینه به محصول خود برسد و سریع آن را به بازار فروش برساند. روشن است که این روش برای گیاهان کم عمر و کم ریشه و غیر تنومند می‌تواند موثر باشد اما نمی‌تواند درخت تنومند و مستحکم با ریشه را به وجود آورد. تربیت گلخانه‌ای هم با بستن فضاهای مختلف و کنترل صددرصدی به دنبال مراقبت حداکثری از متربی است تا با شرایط و موقعیت‌های ناسالم و افت خیز به طور مطلق مواجه نشود و آن گونه که مربی تشخیص می‌دهد، می‌پسندد و دوست دارد پرورش یابد. از این رو فرزند در محیط خانواده از هرگونه فعالیت اجتماعی، مشارکت مستقل در خرید مایحتاج منزل و مدارس عمومی و دولتی معاف است و همه چیز در محیط منزل برای او فراهم می‌شود تا در رفاه مطلق فقط به درس و مشق بپردازد و اگر ممکن باشد با کمترین سختی بتواند با ماشین شخصی و یا سرویس به مدرسه غیرانتفاعی کوچک و کنترل شده برود و فقط درس بخواند و برای کنکور و شغل باکلاس پردرآمد آمده شود. گونه‌ی سوم: باغبانی رویکرد سوم، رویکرد باغبانی است که حد واسط میان دو رویکرد پیشین است. باغبان، در مزرعه و باغ وسیع و سرباز اما مراقبت شده و حصار کشیده شده به پرورش درختان تنومند و پر محصول اشتغال دارد. او نه فضای باغ را می‌بندد و همه‌ی فرایند پرورش را در اختیار می‌گیرد نه چون دیم‌کار همه فرایند را به طبیعت و جو واگذار می‌کند. بلکه با تهیه مقدمات لازم و حرس شاخ و برگهای اضافی و کندن علف‌های هرز، اجازه می‌دهد تا بذر به صورت طبیعی رشد کند و با مقاومت در برابر شرایط متنوع گرما و سرما، خود به درختی تنومند و پر محصولی تبدیل شود. تربیت باغبان‌گونه هم با فراهم کردن شرایط و محیط مناسب اجازه می‌دهد تا در یک شیب نرم و مناسب، متربی آزادانه طعم سرد و گرم روزگار را بچشد و با آزمون و خطا تحربه‌ی زندگی را در شرایط خوشی و موقعیت‌های بحرانی و سخت به دست آورد. چون هر کدام از این بوته‌ها و کودکان قرار است به درختان تنومند و پر ثمری تبدیل شوند و در موقعیت‌های مختلف قرار گیرند، با انتخاب درست و فعالیت سالم، آینده‌ا‌ی را بسازند. او باید تحت تربیت باغبان، شرایط سخت و موقعیت‌های بحرانی و مرزی را تجربه کند و از قبل شاکله‌ی مناسب و قدرت مواجهه منطقی و سنجیده با آن شرایط و اراده و عزم قوی برای رویارویی با موقعبت‌های پیش‌بینی ناپذیر را فراهم کند در این صورت است که آمادگی لازم برای پذیرش نقش و مسبولیت‌های مهم آینده را پیدا می‌کند. ۹. براساس رویکرد باغبانی، متربی باید در فضای باز باغ، زندگی را تجربه کند، علاوه بر کسب دانش و اطلاعات لازم، با سرد و گرم روزگار مواجه شود، با همنوعان و سایر پدیدها ارتباط برقرار کند، تشخیص وتدبیر صحیح، اراده وعزم قوی، مقاومت وتحمل بالا، تاب‌آوری، انعطاف وپویایی راتمرین کند تا استعدادهای او پرورش یابد وبه کرامت و رشدجامع برسد و آماده پذیرش مسئولیت‌‌های بزرگ اجتماعی راداشته باشد. درعین آزادی وتجربه‌اموزی، باغبان از متربی خود در برابر خطرات خشکی و آتش مراقبت و پاسبانی می‌کند. "قو انفسکم واهلیکم نارا" لذا علاوه برآزادی و تجربه‌آموزی، هدایت ومراقبت شرط دیگر تربیت باغبان‌گونه است. 🔴ادامه دارد ... ✍سید مهدی موسوی https://eitaa.com/hekmat121
📌 تبیین «کثرت» در حکمت متعالیه بخش هشتم: ۶. امکان جمع سالم میان اندیشه‌های به ظاهر متفاوت و حتی متعارض براساس حکمت متعالیه، هر انسانی به اندازه ظرفیت فعال شده عقلش به پدیده‌ها و وقایع می‌نگرد و از هم سطح و لایه‌ای که ارتباط برقرار می‌کند گزارش می‌دهد که هماهنگ با شبکه‌ی معرفتی اوست که به تدریج برای او حاصل شده است. بر این اساس، انتظارات ما از افراد نباید مساوی باشد و باید به ظرفیت‌ها و محدودیت‌های آنها توجه کرد و سطح توقعات و انتظارات خود از آنها را متعادل و متوازن با ظرفیت و مهدویت او تنظیم کرد. نکته دیگر اینکه، هر گزاره‌ی می‌تواند حامل دو اندیشه باشد از این‌رو، دو سطح از صدق در قضایا وجود دارد. سطح اول هر گزاره‌ای بیان یک رابطه میان موضوع و محمول است (منوطق). سطح دیگری آن که دلالت برآمده از مفهوم گیری و دلالت التزامی آن منطوق است) انحصار کردن در این رابطه و نفی هر رابطه‌ی دیگری است. عموما مشکل در معرفت‌های علمی و تبیینی در سطح اول نیست که از یک رابطه گزارش داده می‌شود و اثبات می‌کند مثلاً (الف) در ایجاد (ب) دخالت دارد بلکه مشکل در انحصار این رابطه و نفی هر عامل و متغیر دیگر غیر از (الف) در وقوع (ب) است. در گزاره های توصیفی و تبیینی هم همین طور است اختلاف اساسی در میان مفسرین این نیست که متن چه می‌گوید بلکه مشکل اساسی این است که هر کدام از مفسرین معتقدند که متن همین را می‌گوید و لاغیر، مقصود نویسنده این بوده است و لاغیر، لذا لایه‌ای بودن معرفت و تنوع ابعاد و تکثر حیثیات را توجه ندارند و به تقلیل انگاری و تحویلی‌نگری دچار می‌شوند. اما براساس حکمت متعالیه، می‌توان با نگرش تشکیک وجودی، لایه‌های طولی و سطوح عرضی واقعیت‌ها را توجه کرد و نشان داد که هر معرفت و نظریه‌ای به کدام بخش توجه دارد و از کدام بخش غفلت دارد. بر این اساس می‌توان جنبه اثباتی نظریه‌ها را پذیرفت اما جنبه سلبی و التزامی آن را کنار گذاشت. ۷. تبادل فکری و فرهنگی یکی از نتایج دستگاه معرفت شناسی حکمت متعالیه، «تبادل فکری و فرهنگی» میان تمدنها و بهره‌مندی از فکرها و نظریه‌ها است. برخلاف نظریه‌های تضادگرا که بر تهاجم و درگیری تمدنها و انفصال تاریخی و گسست فرهنگی اصرار دارند، بر مبنای حکمت متعالیه می‌توان بر تبادل فکری و فرهنگی توجه کرد. در منطق حکمای مسلمان، تبادل فکری و فرهنگی با سایر ملت‌ها زمانی ممکن است که از موضع فعال و قدرتمندی صورت گیرد. فعال بودن و قدرتمند بودن در عرصه فکر و فرهنگ به عوامل زیادی وابسته است. از جمله عوامل مهم در فعال‌سازی و قدرتمندساری فکر و فرهنگ این سه پایه مهم است‌: ۱. اتصال تاریخی در مقابل انقطاع فرهنگی؛ ۲. پیوستگی فرهنگی در مقابل گسست فرهنگی؛ ۳. اصالت هویتی در مقابل از جاکندگی هویتی. هر ملت و فرهنگی می‌تواند با حفظ اتصال تاریخی، پیوستگی فرهنگی و خودآگاهی هویتی و تکیه بر اصالت‌های خود، به موجودی فعال و خلاق تبدیل شود و از موضع قدرت با سایر ملت‌ها و فرهنگ‌ها ارتباطات صحیح علمی و فرهنگی برقرار کند. انسان کنشگر در این تبادل فکری و فرهنگی، هم به فکر تکامل و صیرورت جامعه خود است و هم توجه به صیرورت و تکامل انسان و جامعه جهانی دارد و تلاش دارد تا بتواند همه‌ی انسان‌ها را به واقعیت و حقیقت نزدیک کند و توحید و عدالت را بر همه مناسبات انسانی و معادلات جهانی حاکم کند. در این نگرش، هرگونه انحصار طلبی فکری، علمی و فرهنگی نفی می‌شود و رشد و پیشرفت داخلی کاملا هماهنگ با رسد و پیشرفت مستضعفان و مردم جهان است. براین اساس، تاریخ‌نگاری و مواجهه‌های فرهنگی برآمده از حکمت متعالیه، در برابر تاریخ‌نویسی‌های سفید و سیاه اشعری‌گرایانه، تضادگرایانه و شرق‌شناسانه است‌ که هرکدام فقط یک ملت و جریان را سفید و باقی ملت‌ها و جریان‌ها راسیاه جلوه و روایت می‌کنند. 🛑 ادامه دارد... ✍ سید مهدی موسوی پنج شنبه ۲۷ دی ۱۴۰۳ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2330
📌 تبیین «کثرت» در حکمت متعالیه ⏹بخش نهم: ۸. علم هم ارزش ذاتی دارد و هم آثار کاربردی براساس حکمت متعالیه، علم وجود مجرد است و نسبت وجودی با نفس آدمی دارد و می‌تواند اتحاد وجودی با نفس داشته باشد و بدعت ارتقا و تعالی انسان شود. به همین جهت کسب علم، ارزش است. اما علم مقدمه حرکت به سمت کمال و انجام عمل و تعیین کننده‌ی نحوه‌ی کنشگری و ساختارسازی انسان است. علامه طباطبایی می‌نویسد: «بى ترديد يافتن ما وراء علم براى اينست- كه انسان كمال خود را تميز دهد- يعنى چيزى را كه رافع احتياج و نقص مى‌باشد- از غير او بشناسد.»(اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج‌2، ص: 234) همچنین علم قدرت آفرین است و عظمت و اعتلای فردی و اجتماعی در گرو کسب علم متناسب است. از ضرورت‌های حیات انسانی، ترویج علم و علم آموزی و گسترش روحیه علمی در میان آحاد جامعه است تا همگان به سمت علم‌آموزی حرکت کنند و همه‌ی کارها براساس علم و دانش صحیح و کارآمد سامان یابد. هر علمی که موجب تقویت زیرساخت‌های انسانی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی شود و جامعه را به قدرت، عزت و پیشرفت برساند و مانع نفوذ بیگانگان شود ضروری و واجب است و به هیچ بهانه‌ای نمی‌توان بهره‌مندی از علوم بشری را براساس منطق تبادل فکری و فرهنگی منع کرد و به غربی و شرقی کردن، دینی و غیر دینی کردن، اصل علم را تحریم و تخریب کرد‌. اما این به معنای انفعال در برابر علوم وارداتی نیست بلکه بهره‌مندی از هر علمی نیازمند به یک دستگاه منسجم معرفتی دارد که به گزینش اجتهادی منتهی شود و بعد از آن نیز مراقبت‌های ویژه‌ای نیاز دارد که موجب تعالی و تکامل علم و جامعه شود. از خیانت‌های بزرگ و جبران ناپذیر به جامعه، تضعیف علم و علم‌آموزی و روحیه علمی به هر بهانه‌ای است. چرا که با تضعیف علم و فناوری، مقدمات افول و انحطاط یک جامعه ایجاد می‌شود. ۹. علم مسئولیت‌آور علم در مقام اثبات و به عنوان پدیده‌ی انسانی و اجتماعی، خنثی و فاقد ارزش نیست بلکه به عنوان یک عنصر از عناصر انسانی و اجتماعی با ارزشها و هنجارها همراه است. بر این اساس، علم باید مسئولیت آور باشد و به تعالی و ارتقا انسان و رشد و پیشرفت جامعه بیانجامد و الا از ارزش و اهمیت آن کاسته می‌شود و به ابزاری برای مطامع شخصی و گسترش سلطه‌ی سلطه‌گران و جریان استکباری می‌انجامد. بر این اساس، علم باید همواره با اخلاق و تقوا همراه باشد تا از ارزش و اعتبار آن مراقبت شود. ۱۰. باغبانی فکر و دانش براساس حکمت متعالیه، چون فکر ودانش یک امر اختیاری و تدریجی است. در فرهنگ اسلامی از علم با استعاره بوستان و گلستان یاد می‌شود چرا که نیاز به باغبانی و مراقبت دارد و الا به انحراف می‌انجامد و از مسیر اصلی خارج و گرفتار فروع و حواشی می‌شود. مشکل علوم بشری این نیست که باطل محض است چرا که باطل دولت و قدرت ندارد بلکه مشکل انحراف ازمسیر اصلی و‌ گرفتار شدن به امر فرعی و حاشیه‌ای است که یا تأثیری در سعادت انسان ندارد ویا با تقلیل‌گرایی موجب تک ساحتی کردن زندگی انسان می‌شود. ازاین‌رو، فکر و دانش نیاز به مراقبت (تقوا) دارد تا همواره به اصول بپردازد و حقایق مهم‌تر، اولویتدار ومورد نیاز را آشکار کند و از ذهنی‌شدن، مجرد شدن، بی‌مصرف شدن، تک ساحتی شدن و سوء استفاده ازآن درجهت کسب قدرت ومنافع شخصی جلوگیری شود. 🛑 ادامه دارد... ✍ سید مهدی موسوی جمعه ۲۸ دی ۱۴۰۳ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2333