eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
418 عکس
123 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 عمق تفکرات علامه طباطبایی و شهید مطهری آیت اللّه امام خامنه ای: 🔸شاید برادران به این نکته توجه داشته باشند، آنچه که الان متفکران ایرانی در باب مسایل اسلامی بحث کرده‌اند - معارف کلی اسلامی، مثل تفکرات مرحوم شهید - به مراتب عمیقتر و قویتر است از آنچه که متفکران روشنفکر معروف دنیا، از اخوان‌المسلمین، سیّد قطب، رشید رضا، عبده و دیگران مطرح کرده‌اند. 🔹تفکرات مرحوم و مرحوم - این متفکران شیعه - در زمینه‌های اجتماعی و مباحث عمومی اسلام، عمیقتر از همه است؛ مباحث تخصصی، مثل و و و اینها که جای خود دارد. 🔸نباید این‌گونه باشد که ما در باب مسایل شیعه، ناگهان بحثی را ارایه کنیم که بحث سبک و کم‌مایه و رقیقی باشد؛ بحث خیلی عمیقی نباشد. این کار ممکن است به جای جذب، موجب دفع بشود. پس، نکته‌ی اول این است که هدف از این اجتماع بایستی دایماً مورد نظر باشد. منبع: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2294 https://eitaa.com/hekmat121
📌انقلاب اسلامی امتداد حکمت و معارف عقلی 📌نقش علامه طباطبایی و شاگردان 📌نقش شهید مطهری آیت الله امام خامنه ای: 🔸بنده یک وقتی در اوائل انقلاب، این آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی نحل را خواندم: ❇️«اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم. و اوحی ربّک الی النّحل ان اتّخذی من الجبال بیوتا و من الشّجر و ممّا یعرشون. ثمّ کلی من کلّ الثّمرات فاسلکی سبل ربّک ذللا یخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فیه شفاء للنّاس» . 🔹گفتم بله، این جوانهای طلبه مثل زنبورهای عسل رفتند بر روی گلهای معرفتی که از بیان امام روئیده بود، نشستند تغذیه شدند، بعد راه افتادند به سرتاسر کشور، به مردم عسل دادند، به دشمنان نیش زدند؛ هم عسل، هم نیش؛ نیش و نوش با هم. از هیچ دسته‌ای، از هیچ حزبی، از هیچ جمعیت دیگری غیر از روحانیت، این کار برنمی‌آمد. و اگر این نمیشد، این انقلاب اجتماعی به وقوع نمیپیوست؛ انقلابی که همان شعاری که در تهران روز عاشورا داده میشود، در فلان کوره‌دهِ یک استان دورافتاده هم مردم راهپیمائی میکنند، همان شعار را میدهند، همان حرف را میزنند، همان درخواست را میکنند. این میشود ؛ که نتیجه‌اش سقوط آنچنان حکومتی است، و تشکیل اینچنین نظامی. 🔸 استقامت و استحکام و ریشه‌داری این نظام به گونه‌ای است که به توفیق الهی، قرنها این نظام پابرجا خواهد بود. 🔹 را هم باز خود روحانیون آماده کردند. امثال شهید ، امثال علامه‌ی و بزرگانی از این قبیل، مبانی فکرىِ مستحکم را آماده کردند؛ این را که بر اساس آنها میشود نشست فکر کرد، پرورش داد، گسترش داد، تفریع فروع کرد و نیازهای فکری امروز جوانها را پاسخ داد. 🔹در کشور ما آن سخن قاطعی که توانست تفکرات مارکسیستی را مثل پنبه‌ای حلاجی کند، به هم بزند و باد هوا کند، فرمایشات مرحوم بود - که ایشان شاگرد آقای طباطبائی بود - و بعضی دیگر از شاگردان مرحوم علامه‌ی . این نظام در یک چنین بستری به وجود آمده. منبع: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21151 https://eitaa.com/hekmat121
📌چه باید کرد؟ 🔸در فرهنگ قرآنی و اسلامی، ذیل اندیشه توحید، شبکه مفهومی چند لایه ای شکل گرفته است که از مهمترین و بنیادی ترین لایه آن، سه مفهوم ۱. حقوقی و اخلاقی، ۲. تعهد و انتخاب و عمل و پذیرش مسولیت نتایج و پیامدهای انتخابها و اعمال، ۳. بصیرت و و عبرت گیری از حوادث وپیامدها. 🔹این سه مفهوم در شبکه مفهومی توحید، زیر بنای ، ریشه باور به نقش مردم در سرنوشت خویش و بنیان فعال شدن و در تحقق عدالت و تعالی و پیشرفت جامعه است. اراده ملی و عزم جمعی در پرتو ۱. قانون و اخلاق، ۲.تعهد و مسولیت و ۳. بصیریت و فهم عمیق تاریخی، می تواند فهم و باور شود، شکوفا گردد و در عرصه عینیت جامعه و مناسبات و معادلات اجتماعی و حرکت تکاملی تاریخ نقش آفرین باشد. 🔸سه مقوله اساسی که آن در فرهنگ عمومی و گفتمان مستقر جامعه احساس می شود عبارتند از: ۱. التزام قلبی و باور به قانون و اصول ضابطه مند اخلاق؛ ۲. پذیرش مسولیت نتایج و پیامدهای انتخابها و کنشها؛ ۳. حافظه تاریخی و عبرت گیری صحیح از حوادث و پدیده ها. 🔹امروز جامعه ما و بخصوص گفتمان خواص و تریبون داران و اهالی منبر، فرهنگ، رسانه و سیاست از این محورها تهی است و کمتر کسی را می توان یافت که به گفتمان سازی و فرهنگ سازی ، و توجه داشته باشد و جامعه را به این اصول اساسی جامعه دعوت کند. بلکه بالعکس، خلاف این مسیر را ترویج می کنند و با جایگزین کردن مفاهیم متفاوت، روکشی مقدس بر فرصت طلبی گروهی و منفعت طلبی شخصی فراهم کرده اند. 🔸تا این سه مولفه در فرهنگ عمومی مستقر نشود و به گفتمان و مطالبه واقعی مبدل نگردد، ادامه وضع موجود امری طبیعی است و با هم نمی توان از پیشرفت کیفی و تعالی و تکامل جامعه سخن گفت. 🔹امروز چاره ای جز یک برای تربیت و تعالی جامعه از سوی نخبگان و خواص (حوزه و دانشگاه) مبتنی بر مکتب فکری و حکمی انقلاب اسلامی وجود ندارد. البته گام اول، باور و التزام خواص علمی، فرهنگی و سیاسی به این مدعا و تقریر مشترک از این اصول سه گانه در مکتب فکری و حکمی انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) و امام خامنه ای است. این تنها و تنها و تنها برنامه راهبردی و طرح عملیاتی کوتاه مدت و بلندمدت است که بوسیله آن امکان جبران عقب ماندگی چهل ساله در این زمینه فراهم بشود 🔸امروز دست جبهه انقلاب و نهادهای انقلابی در این زمینه کاملا خالی است که از انفعال انها و رهاشدگی کامل جامعه به خوبی مشهود است. و توجیه تفصیرها و کم کاری ها و به گردن دولت و مجلس انداختن آنها، خود دلیل محکمی بر فاصله داشتن با فرهنگ توحیدی و انقلابی است. متاسفانه طرح های جایگزین با عناوین مختلف و مبتنی بر مکاتب فکری دیگر و یا مدعی تاسیس و تغییر منطق مکتب انقلاب اسلامی با تقطیع بنیان های فکری و حکمی انقلاب اسلامی و تحریف بیانات رهبران انقلاب، بر مبهم سازی فضای فکری و تشتت جبهه انقلاب افزوده اند. برخی بر طبل این ادعا می کوبند که "انقلاب اسلامی، عقلانیت لازم و فلسفه حرکت روشنی نداشته است و ماییم که می خواهیم عقلانیت را به انقلاب هدیه بدهیم و برای آن میخواهیم حرکت و حکمرانی تولید کنیم" غافل از این که متفکران انقلاب اسلامی بیش از ۷٠ سال در این مسیر کوشیده اند امام خمینی حداقل از سال ۱۳۲۳ به بعد مسیر ، ، انقلاب را پایه گذاری کردند و توسط ایشان و بسیاری از دوستان و شاگردان واقعی همچون استاد علامه ، آیت الله ، آیت الله و... امتداد یافت و به پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی انجامید و براساس همان تفکر و فلسفه الهی، ۴۲ سال پیش آمده است. مبانی و مسیر آینده نیز همان مبانی و فلسفه تاسیس و پیروزی است. 🔹 همه مراکز و عناصر انقلابی می توانند و می بایست مسولیت این رسالت بزرگ را بر عهده گیرند و شانه خود را زیر بار بخشی از این کار اساسی ببرند و ظرفیت بالقوه و استعداد غیرفعال نهادهای انقلابی و مجامع مذهبی را در این زمینه فعال کنند. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌مثنوی اصل اصول اصول دین ✔️حکیم الهی انقلاب اسلامی آیت الله خامنه‌ای: 🔸بخش مهمی از شعر آئینی ما میتواند متوجه مسائل عرفانی و معنوی بشود. و این هم یک دریای عظیمی است. 🔹 شعر مولوی را شما ببینید. اگر فرض کنید کسی به دیوان شمس به خاطر زبان مخصوص و حالت مخصوصش دسترسی نداشته باشد که خیلی از ماها دسترسی نداریم و اگر آن را کسی یک قدری دوردست بداند، مثنوی، ؛ که خودش میگوید: "و هو اصول اصول اصول الدین". واقعاً اعتقاد من هم همین است. 🔸یک وقتی مرحوم آقای مطهری از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوی چیست، همین را گفتم. گفتم به نظر من مثنوی همین است که خودش گفته: و هو اصول ... . ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیده‌ام همین است. البته در مورد حافظ یک مقدار با هم اختلاف عقیده داشتیم. 1387/06/25 بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان 14 رمضان 1429 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌عقلانیت هدف تعلیم و تربیت امروزه بسیاری ار نظریه پردازان امر تعلیم و تربیت بر تقویت عقل و استحکام انسان بر پایه تفکر و تعقل تأکید دارند و آن را مهمترین رسالت نظام تعلیم و تربیت می دانند. استاد شهید دراین باره می نویسد: 🔹«امروز همه اين را نقص مى شمارند كه هدف آموزگار فقط اين باشد كه يك سلسله معلومات، اطلاعات و فرمول در مغز متعلم بريزد، آنجا انبار بكند و ذهن او بشود مثل حوضى كه مقدارى آب در آن جمع شده است. 🔸هدف معلم بايد بالاتر باشد و آن اينست كه نيروى متعلم را پرورش و استقلال بدهد و قوه ابتكار او را زنده كند، يعنى كار معلم در واقع آتشگيره دادن است. 🔹فرق است ميان تنورى كه شما بخواهيد آتش از بيرون بياوريد و در آن بريزيد تا اين تنور را داغ كنيد، و تنورى كه در آن، هيزم و چوب جمع است، شما آتشگيره از خارج مى آوريد، آنقدر زير اين چوبها و هيزمها آتش مى دهيد تا خود اينها كم كم مشتعل بشود و تنور با هيزم خودش مشتعل گردد. 🔸چنين به نظر مى رسد كه آنجا كه راجع به عقل و تعقل - در مقابل علم و تعلم - بحث مى شود نظر به همان حالت و است كه انسان قوه استنباط داشته باشد.» ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌ضرورت توجه به نقش علامه طباطبایی در احیاء فلسفه اسلامی 🖌علامه آیة الله مصباح یزدی: 🔹باید نقش مرحوم را در احياء فلسفة اسلامي بيان كنيم. 🔸خب همه ما مي‌دانيم كه در قرن اخير كه گرايش‌هاي گوناگون و متضادي احياناً در حوزه‌هاي روحانيت شيعه وجود داشته و افرادي بوده‌اند كه براي احياي فلسفه اسلامي و زنده نگه داشتن آن اقدامات خوبي انجام داده‌اند و با روي آن از جمله خود حضرت (رضوان الله تعالي عليه) و مرحوم آقاي و ديگران؛ مرحوم آشتياني كه اخيراً فوت شده‌اند نيز نقش مهمي در اين زمينه داشتند و به ويژه در مشهد؛ اما منظورم آشتياني استاد بود، آميرزا مهدي آشتياني كه ايشان چند سال هم در قم تشريف داشتند و حوزه تشكيل دادند و آقاي آميرزا احمد هم نقش خودشان را در تهران داشتند. 🔹اينها بزرگاني بودند كه واقعاً ناشناخته هستند و بسياري از طلبه‌هاي ما اصلاً نمي‌شناسند شايد اسمشان را هم ندانند ولي هيچ‌كدام نقششان مثل نقش (رضوان الله تعالي عليه) نبود. 🔸يك برنامه سنجيده، معتدل و پخته داشتند و مشي بسيار حكيمانه‌اي به ويژه در برابر اعتراضاتي كه مي‌شد و فعاليت‌هايي كه عليه ادامه درس ايشان شد؛ حتي از سوي بيت مرحوم اقداماتي شد و ايشان آنچنان حكيمانه برخورد كردند كه خود مرحوم آيت الله بروجردي فرمودند كه شما هر چه را كه وظيفه خود مي‌دانيد عملي كنيد و هيچ‌كدام ديگر اين‌گونه نقشي را نداشتند و اگر اين رفتار مرحوم آقاي طباطبايي و اين تدبير حكيمانه ايشان نبود كه البته ناشي از اخلاص بيش از اندازه ايشان بود، اين فلسفه اين‌گونه در قم رواج نمي‌يافت، فقط موجي ايجاد مي‌شد، رواجي مي‌يافت و سپس به خاموشي مي‌گراييد. از آن زمان به بعد ديگر در قم آن‌چنان مخالفت چشم‌گيري با فلسفه نشد؛ گاهي هم اگر چيزهايي در گوشه و كنار گفته مي‌شود درخور توجه نيست. 🔹در صورتي‌كه پيشتر اين‌گونه نبود برخوردهايي كه حتي با خود امام و فرزندان امام مي‌كردند به خاطر انتساب، با فلسفه با اين برخوردي كه نسبت به آقاي طباطبايي دارند و كتاب‌هاي ايشان و شاگردان ايشان اصلاً قابل مقايسه نيست و اين خب البته پس از فضل الهي، مرهون تدبير و رفتار حكيمانه و پخته ايشان است و نبايد فراموش شود. 🔸اگر ما ايشان را احيا كننده فلسفه در عصر حاضر بدانيم، گزاف نگفتيم. البته در كنارش مرحوم آقاي و ديگران هم بودند ولي به هر حال محور ايشان بود؛ ايشان بود كه پرچم فلسفه را به دست گرفت و تا آخر آن را به زمين نگذاشت و پس از آن هم الحمدلله ايشان حضرت به بهترين نحو راه ايشان را ادامه مي‌دهد. خدا ان‌شاءالله درجات آقاي طباطبايي را عالي‌تر كند و به طول عمر و توفيقات آقاي جوادي بيفزايد. 🔹به هر حال محور ايشان بود؛ ايشان بود كه پرچم فلسفه را به دست گرفت و تا آخر آن را به زمين نگذاشت. منبع: سخنان منتشر نشده آیت الله مصباح یزدی در جمع مسئولان همایش روز جهانی فلسفه 1388 https://eitaa.com/hekmat121
📌 پیشنهاد شهید مطهری در اغتشاشات 🔷 سفر به کردستان 🔶 مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی گسترش نا آرامی ها و بروز تشنجات بیشتر در کردستان همه فکر و ذکر مسئولان کشور و یقیناً بیش از همه فکر رهبری انقلاب را به خود جلب کرد. خوشبختانه امام این بار نیز مانند دفعات گذشته به موقع و بجا و درست در لحظه مناسب تصمیم لازم را گرفتند و دستور اعزام هیأتی به کردستان را صادر کردند. با مذاکرات کوتاهی که در خدمت امام داشتیم، خطوط کلی حرکت و ماموریت مشخص شد. قرار شد هیأتی در معیت آیت الله طالقانی و با عضویت آقای دکتر بهشتی، من و آقای بنی صدر از طرف شورای انقلاب و آقای صدر حاج سید جوادی و جمعی دیگر از طرف دولت برای رسیدگی به ناآرامی های سنندج و بررسی خواست های مردم و مطالعه در عوامل شورش و آشوب و موارد دیگری که ممکن است باشد به آنجا برویم. ما با این هدف در همان روز اول فروردین به سمت منطقه حرکت کردیم؛ البته آن مقداری که ممکن بود در تهران اطلاعات بدست آوردیم. سپس در مسیر راه تا کردستان نیز با عده ای از افراد محلی - که مقیم مرکز بودند و به مسائل آنجا آشنایی داشتند - مذاکرات مفصلی کردیم در کرمانشاه چند ساعتی ماندیم و با تماسی که با مردم و علما و ارتشی ها داشتیم به مسائل و حوادث نزدیکتر شدیم، آخر شب هم خودمان را به سنندج - که حوادث اصلی در آنجا جریان داشت - رساندیم. خوشبختانه با ورود هیأت به سنندج آشوب کم شد و شهر مملو از هیجان تا حدودی آرام گرفت. ما در محیطی نسبتا آرام توانستیم با مردم، گروه ها و رهبران برجسته منطقه ظرف یک شبانه روز ارتباط برقرار سازیم و با حضور در جلسه هائی که عموم مردم در آن شرکت کرده بودند از نزدیک مسائل و مشکلات منطقه را لمس کنیم. من خودم در این سفر با مردم گفت و گوهایی انجام دادم و در مسجد جامع سنندج سخنرانی کردم. سعی کردم با رعایت افکار عمومی مردم توطئه ها و برنامه های ضدانقلاب را به اطلاع آنها برسانم و ضمن آنکه از منفک و مجزا کردن مشکلات کردستان، از مسائل مجموعه نظام و کشور انتقاد کردم، در عین حال به آنها نسبت به رفع محرومیت و مشکلات سیاسی منطقه امیدواری دادم. مجموعه مطالعه ها و مذاکرات، ما را به این نتیجه رساند که در کردستان زمینه و شرایط برای دخالت معترضان و آشوب طلبان و عوامل رژیم بیشتر از جاهای دیگر وجود داشته است، به همین دلیل آتش فتنه و توطئه مخالفان، به ویژه گروه های چپگرا، منافقین و عوامل خارجی در این منطقه بیشتر از جاهای دیگر اثر گذار شده است. درگیری های خونین کردستان با حضور، سخنرانی و مذاکره مداوم و پیگیری هیأت اعزامی امام خمینی با طرف های درگیر پس از مدتی فروکش کرد؛ اما با اطلاعاتی که به دست آوردیم، مشخص شد که آن حوادث آغاز یک سلسله بهانه جویی ها و فعالیت های ممتد است که به سادگی، آتش آن خاموش نمی شود. چون درست چند روز پس از اعلام توافق هیات اعزامی با نیروهای مخالف در سنندج، عین همان درگیری ها و وقایع ناگوار در سایر مناطق کردستان و حتی در سایر نقاط کشور، به نحو دیگری تکرار شد. بحث این حوادث در جلسه های شورای انقلاب نیز مطرح می شد و هر کس نظر خود را می داد. بعضی ها از جمله آقای معتقد بودند که باید دست چپی ها را در این وقایع رو کرد و از طریق دولت و روزنامه ها نظرات امام را مطرح ساخت تا جلوی اغفال مردم گرفته شود. مجموع نظرات اعضای شورای انقلاب این بود که قبل از گسترش توطئه ها و درگیری ها باید اقدام موثری انجام داد و به عنوان نخستین گام به این نتیجه قطعی رسیدیم که دولت باید جلوی تحریک تبلیغات و تلقیناتی که از سوی گروهک ها در تهران می شود و اثرات سوئی در آن مناطق دارد بگیرد. سیاست امام در اعزام هیات هایی به مناطق مسأله دار برای حل و فصل مسالمت آمیز مشکلات با رفتن آقای مهندس بازرگان به تبریز و خوزستان (در تاریخ های ۳ و ۴ فروردین ۱۳۵۸) و نیز مسافرت آیت الله خامنه ای به سیستان و بلوچستان (در تاریخ ۹ فروردین ۱۳۵۸) پیگیری شد و آثار مقبولی را نیز به همراه داشت. 📚 انقلاب و پیروزی {کارنامه و خاطرات سال های ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ هاشمی رفسنجانی}، به اهتمام: عباس بشیری، ناشر: دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم: ۱۳۸۳، ۲۳۸ - ۲۴۰ نقل از کانال: خاطرات انقلاب https://eitaa.com/hekmat121
هدایت شده از حمید پارسانیا
💢 امتداد فلسفه از منظر استاد پارسانیا 🔸 حکیم متأله استاد از جمله حکیمان فرزانه و مجتهد در دانش فقه و اصول است که در حوزه علوم اجتماعی و سیاسی نیز دارای تحصیلات عالیه است و بیش از سه دهه در زمینه امتداد حکمت و فلسفه تلاش عمیق نظری و عملی کرده است که ره آورد پژوهشی این سفر معرفتی آثار ارزشمندی چون ، ، ، ، و ده ها اثر دیگر است. البته باید تدوین عالمانه و حکیمانه جامع ترین شرح اسفار اربعه و تدوین و تدوین و همچنین از جمله آثار آیت الله جوادی املی آملی بر این فهرست افزود. 🔸 از سوی حضرت آیت الله خامنه‌ای، کتاب به عنوان یک اثر ارزشمند و موفق در حوزه امتداد حکمت و فلسفه معرفی شده است ولی متاسفانه عمق این کتاب در جامعه علمی حوزه و دانشگاه آن گونه که شایسته هست فهم نشده است. 🔸 از میان همه آثار حضرت استاد پارسانیا کتاب گران‌سنگ از اقبال عمومی زیادی برخوردار شد و حقیقتا در زمینه علوم اجتماعی یک تحول اساسی محسوب می شود که در ادامه تلاش نظری علامه و شهید در حوزه فلسفه اجتماعي و دانش جامعه شناسی قرار دارد. 🔸 استاد پارسانیا در زمینه امتداد فلسفه معتقدند که تلاش برای امتداد یک ضرورت است اما این امر متوقف بر شناخت عمیق، دقیق و منطقی از جغرافیای بحث و همچنین زمانه ای است که از یک سو بر "امتناع فلسفه و امتداد آن" اصرار دارد و از سوی دیگر توسط برخی جریانها "ضرورت امتداد فلسفه" را بدیهی انگاشته و از الگوی تحقق آن پرسش می کند. به نظر وی ورود به به عرصه امتداد حکمت و فلسفه امر جدی است و شوخی نیست و خیلی هم زود نباید آن را اجتماعی و سیاسی کرد. "سیاسی_تر از این حرفهاست که سیاسی و اجتماعی شود" 🔹 استاد پارسانیا پرسش از امتداد حکمت و فلسفه را در سه جهان قابل طرح می داند. ✅ در جهان اول پرسش از رابطه فلسفه با سایر علوم و دانش‌ها است. در این جهان ارتباط و پیوند نفس الامری میان آنها برقرار است علی رغم اذعان و یا انکار عالمان و جامعه، همه نظریه های علمی ارتباط منطقی و معرفتی با فلسفه و متافیزیک دارند و از اصول فلسفي کمک می گیرند. همچنان که ابن سینا در برهان و الهیات شفا و علامه و شهید مطهری در اصول فلسفه و روش رئالیسم بدان پرداخته اند. ✅ در جهان دوم پرسش از رابطه و پیوند فلسفه با نفس و جان فیلسوف است و از آثار انضمامی فلسفه سخن میگوید تا مشخص شود که فلسفه چه تحولاتی را در جان انسانی به وجود می آورد که به آن اعتبار و خوانده میشود. در این جهان لزوما رابطه منطقی و ضروري نیست، چون اراده و انگیز انسان تأثير گذار است ولی در عین حال کنش ها و رفتار هر فرد متفکر و آگاه با یک نظام معرفتی و فلسفی سازگار است و الا با چالش‌هایی روبرو است و ممکن است به قبول و یا نکول منجر شود. قبول فلسفه و ایمان به آن معرفت های دیگری را در پی دارد وبه نظامی ازکنشها ورفتارها می انجامد و العکس نکول به پیامدهای دیگری منتهی خواهدشد. ✅ جهان سوم، جهان فرهنگ و اجتماع و تاریخ است، حوزه بین الاذهانی برای فلسفه است. در این جهان از ظهور فلسفه در جامعه و از نقش و پیامدهای آن در تغییرات و تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی پرسش می شود. گاه میان فلسفه با حوزه زیستی همگونی و انسجام برقرار است و نظامی از رفتارها وساختارهای منسجم وهماهنگ رامی آفریند اما گاه میان فلسفه باحوزه زیستی همگونی وهماهنگی نیست وچالشها وتضادهایی را درپی خواهد داشت. مطلب مهم توجه به این نکته است که میان "لازمه ذاتی فلسفه" در جهان سوم با "لوازم مستقر شده" تفاوت وجود دارد چرا که امکان‌های جوامع متفاوت است. نمونه جامعه همگون استکه معرفت عقلي درفرهنگ عمومی آن مستقر شده است و به کارها ونظامات اجتماعی معنا، جهت وسامان میدهد. درمقابل استکه میان معرفت و عمل هماهنگی نیست ونفاق، تحریف و انحراف بر آن غلبه دارد که نهایتا به منجر خواهد شد، مدینه ای که معرفت عقلي وشرعی از آن رخت بربسته وآگاهی کاذب ودانش برساخته برای توجیه اراده معطوف به قدرت و عمل برآمده در فرهنگ عمومی استقرار یافته است وهمگان براساس آن زیست میکنند. 🔸 نکته جالب توجه دراندیشه استاد این استکه امتداد فلسفه در هر کدام از این سه جهان، از منطق و روشی خاص پيروي می کند و نباید میان آنها خلط کرد. منطق و روش جهان اول استدلال و برهان است، در جهان دوم اخلاق و تربیت است و در جهان سوم، خطابه، جدل و شعر و عمل است. اگر کسي در جهان سوم با استدلال و برهان بخواهد به امتداد و استقرار فلسفه بپردازد ره به جایی نخواهد برد بلکه منطق و روش اقدام در این جهان می بایست هماهنگ با اقتضائات فرهنگ و جامعه باشد. ✍️ سید مهدی موسوی 💠 @parsania_net
💢 هوشمندی فیلسوفان انقلاب اسلامی در شناسایی عقبه فکری دشمن ببینید، یک روز در این کشور ــ... صحبتِ پنجاه شصت سال قبل است ــ توده‌ای‌ها فعّالیّت میکردند؛ فعّالیّت تبلیغی و غیره. ظاهر مطلب این بود که این یک جوانِ توده‌ای است، به منِ جوانِ آخوند یا غیرآخوند رسیده و مثلاً میخواهد حرف خودش را بر ذهن من غالب کند؛ این ظاهر قضیّه بود، امّا باطن قضیّه این نبود. باطن قضیّه این بود که حزب توده اساساً متّکی بود به یک دستگاه فکری و سیاسیِ گسترده‌ای به نام «شوروی»؛ توده‌ای‌ها اصلاً از آنجا تغذیه می شدند، ارتزاق مادّی و فکری میکردند؛ با منبع مارکسیسم مواجهید. لذا اینجا دانشمندان هوشمند آن روز ما، مثل مرحوم علّامه‌ نرفتند سراغ اینکه جواب این‌ها (جوان توده‌ای) را بدهند، جواب مارکسیسم [را دادند]؛ این [کتاب] «روش رئالیسم» جواب مبانی فکری مارکسیستی است؛ مبنای فکری نقطه مقابل را پیدا کنند، آن را هدف قرار بدهند. بسیاری از کارهای مرحوم شهید از این قبیل است؛ یعنی صحنه را بشناسیم، بدانیم چه کسی با ما طرف است. بیانات رهبری در دیدار طلاب؛ ۱۴۰۲/۴/۲۱ https://eitaa.com/hekmat121