eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
572 عکس
155 ویدیو
29 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فلسفه اسلامی
💎 برنامه و سفارش آیت الله العظمی به فراگیران حکمت اسلامی از زبان آیت الله غلامرضا شیخنا الاستاذحضرت آیت الله جوادی آملی (مد ظله العالی) فرمود : کسی که بخواهد رشته خود را فلسفه قراردهد خوب است و فلسفه را به این ترتیب بخواند: مرحله اول : ۱. المنطق ۲. الجوهرالنضید مرحله دوم: ۱. بدایةالحکمة ۲. کشف المراد بخش اثبات الصانع مرحله سوم: ۱. نهایة الحکمة ۲. شرح منظومه ۳. شفا مرحله چهارم: ۱. شرح اشارات ۲. شرح حکمة الاشراق قطب الدین شیرازی مرحله پنجم: ۱. جلد ۱و۲ ۲. الهیات شفا مرحله ششم : اسفارجلد ۳ تا ۹ —استاد فیاضی : افزون برهمه این ها یک دوره اسلامی متقن لازم است. 📚 پرنیان اندیشه، ص۴۳و۴۴ (کتاب پرنیان اندیشه مشتمل پرسش ها و پاسخ هایی از استاد فیاضی است). @mt_falsafeh 📚📚📚📚📚📚📚📚📚 https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
📌اخباری گری (تحلیلی متفاوت) بخش اول: اخباری گری و ادعای تمدن سازی 🔸علی رغم شهرت چهره ضدعقل، غیراجتماعی و ضد تمدنی جریان پرقدرت و پرنفوذ ، جریانهای اخباری گری در ابتدا داعیه جامعه سازی، مرزگذاری فرهنگی با بیگانه و تمدن سازی بر پایه خلوص و ایمان را دارند و درصدد ارائه طرحی نو برای سرپرستی جامعه در راستای توسعه دین داری هستند. از این رو، ابتدای حرکت این جریان با نفی منطق اجتهاد رایج و دستگاه فلسفه و کلام جاری و مستقر در حوزه های علمیه و فرهنگ عمومی آغاز می شود و آن را برای جامعه سازی ایمانی و سرپرستی جامعه و تنظیم مناسبات انسانی و کنترل معادلات اجتماعی و ستیز با غیر ناکافی می دانند و براساس طراحی یک بدیع و متمایز به جدید برای فهم و استنباط ولایی شریعت و ساخت فلسفه و کلام نوین ولایت بنیان هستند. به همین جهت علیرغم ادعای خلوص و حجیت شرعی با استفاده از منطق اجتهاد، فلسفه و کلام جاری و طرح های متمایز سایر ملتها، ادعای تاسیس منطق و فلسفه نوین دارند. از این رو، تلاش‌های آغازین آنها از جنس کارهای بنیادین و مبنایی در حوزه منطق، فلسفه، کلام و روش شناسی اجتهاد بر پایه اثبات استناد حداکثری آنها به دین و مبتنی بر منطق حجیت جدید است. 🔹شیخ ابوالحسن اشعری در اهل سنت و ملامحمد امین استرآبادی در اهل تشیع دو پایه گذار اخباری گری هستند که با نقد منطق اجتهاد و فلسفه و کلام زمان خود از منظر معرفت شناسی و روش شناسی به تاسیس منطق و روش متفاوت برای فهم دین و مناسبات انسانی و اجتماعی روی آوردند. 🔸انصافا کتاب جناب استرآبادی کتاب بسیار پر قدرت و بدیعی در حوزه معرفت شناسی و نقادی روش شناسی اصولي و فلسفی است که درآغاز مورد مدح اکثر علمای شیعه قرار گرفت و به سرعت درجامعه شیعی از کشورهای خلیج فارس تا دارالحکومه اصفهان گسترش یافت و پیروان زیادی پیدا کرد. حتی بسیاری ازحاکمان، وزرا وعلمای دربار حکومت صفویه، منطق و فلسفه نظری پشتیبان حکومت صفویه را در این کتاب و این منهج استنباطی واستنادی جستجو می کردند. 🔹 لازم به ذکر است که اگر این کتاب و این طرح استرآبادی از نقاط قوت و منطق بدیع برخوردار نبود قطعا چنین اقبالی به آن نمی شد و نمی توانست جریان سابقه دار اصول و اجتهاد را که اساطیر فقاهت و اجتهاد و حکمت (همچون شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، ابن ادریس، محقق حلی، خواجه نصیر، علامه حلی، شهید اول، محقق کرکی، میرداماد، شیخ بهائی و...) آن را تعمیق بخشیده بودند از متن حوزه های علمیه تشیع و حوزه عمومی حذف کنند و با گفتمان سازی، تبلیغ گسترده و تفاهم اجتماعي، اخباری گری را که از ویژگی عوام پسندی برخوردار بود جایگزین فقاهت و حکمت کنند. 🔸 به این نکته باید توجه کرد که نتایج مخرب فکری و پیامدهای منحط اجتماعی و سیاسی یک جریان فکری و فرهنگی لزوما مورد نظر موسسان و طراحان آن جریان نبوده است. اگر چه جریان اخباری گری از اواسط حیات اجتماعی خود به تحجر فکری وانحطاط فرهنگی و اجتماعی جامعه شیعی و تضعیف حکومت صفویه و اضمحلال آن منتهی شد امااین نتایج طبیعی و ملزومات بلند مدت به هیچ وجه مورد نظر وتوجه موسسان و طراحان این نحله فکری نبود واصلا التفاتی نداشتند که این طرح به ظاهر بدیع ومستند به برخی از اخبار و درراستای هماهنگی با ولایت مداری و دفاع از مکتب اهلبیت (ع) باچاشنی تضاد و ستیز با تمدن اهل سنت در آینده ممکن است چه نتایج مخرب فکری و پیامدهای منحط اجتماعی و سیاسی را به همراه داشته باشد و جامعه شیعی را از رشد و پویایی اجتماعی و تمدنی بازدارد به نحوی که در چند سده بعد، جزو عقب مانده ترین کشورهای جهان قرار گیرد. 🔹بنابراين آغازین اقدامات فکری،فرهنگی واجتماعی اخباری گری را نباید همانند یک جریان عقب مانده فکری ومتحجر دور از مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی تلقی کرد وتقریری شبه طالبانیستی و ساده لوحانه از آن ارائه داد؛ بلکه آن راباید درسطح معرفت شناسانه و روش شناسانه تحلیل و بررسی کرد وهمچنین به دغدغه های مقدس اولیه آنها در جامعه سازی و دفاع از مکتب اهلبیت (ع) وتبدیل حکومت صفویه به حکومت کاملا ولایتی بامرزگذاری کامل بااهل سنت وسایر جوامع انسانی برپایه منطق اجتماعی ستیز وتضاد توجه کرد. علاوه بر اینها می بایست به ابعاد باطنی گرایی اخباری گری توجه کرد که درآغاز با تفسیرهای باطنی از وقایع صدراسلام وخواب های معنوی آغاز شد اما به تدریج به جریان باطنی گرایی باچاشنی فلسفي وعرفانی شیخ احمد احسائی و اتباع او در مکتب شیخیه و انشعابات آن منجر شد. 🔸 خلاصه بدون این ملاحظات شناخت و تحلیل جریان اخباری گری وپیامدهای آن درجامعه شیعی بسیار سطحی وظاهرگرایانه و غیر عبرت آموز خواهد بود. فلذا این تحلیل نمی تواند درس آموز آینده تشیع وجهان اسلام وخطرات برسر راه نظام جمهوری اسلامی ایران باشد. ادامه دارد ... @hekmat121
بسمه تعالی 📌معرفت‌شناسی 🔹فصل اول: ضرورت معرفت‌شناسی و منطق ✍سید مهدی موسوی ۱. انسان موجودی دارای نیازهای متنوع (معنوی و مادی) است و همواره در حال تلاش و حرکت برای پاسخ‌گویی متناسب به نیازهای خود است که در واقع مطلوب او‌ واقع می‌شود. ۲. با توجه به کثرت و تنوع حیات طبیعی و زندگی اجتماعی، مطلوب‌های مختلف و راه‌های متنوعی برای پاسخ به نیازها وجود دارد که برخی از آنها متناسب با حیات و نیاز حقیقی انسان است و او را به پاسخ صحیح می‌رساند و برخی در واقع متناسب نیست و او را به پاسخ صحیح نمی‌رساند، البته در مورد درستی پاسخ نیز برخی کمتر و برخی بیشتر انسان را یاری می‌رساند. ۳. چون انسان به سرنوشت خود علاقمند است نمی‌تواند در برابر گزینه‌ها و پاسخ‌های متکثر پیش‌رو بی‌اعتنا باشد. زیرا برخی از راه‌ها و پاسخ‌ها به ناکجا آباد و دور شدن از راه درست می‌کشاند. لذا می‌طلبد که هر انسانی قبل از هر حرکت و انتخابی اول راه درست و بهتر را بشناسد و سپس براساس آن برنامه‌ریزی کند. بخصوص اگر به مسایل بنیادین و مسیر کلی زندگی و سعادت انسان مرتبط باشد. ۴. لذا در این طریق به حقیقت‌جویی و پی‌جویی راه درست و ابزار بهینه روی می‌آورد و بدین جهت، هم می‌اندیشد و هم از تجارب و دانش دیگران کمک می‌گیرد تا بتواند درست‌ترین‌ها و بهترین‌ها را انتخاب کند. بخصوص در امور کلان و عمده که به اصل زندگی و سعادت انسان مرتبط است نمی‌توان بدون فکر و بهره گیری از دانش و تجربه‌ها و صرفا بر اساس آزمون و خطای شخصی اقدام کرد چون، عمر محدود است و احتمال خطر و انحراف جبران ناپذیر در این امور بسیار زیاد است. ۵. اندیشه‌های خود و پیشنهادات دیگران نیز می‌تواند متفاوت و متکثر باشد و هر کدام طریقی را پیشنهاد دهد که قطعا برخی درست و بهتر و برخی هم نادرست و خطا بردار است. در زندگی خود بارها و بارها آراء و اندیشه‌هایی را تجربه کرده‌ایم که ابتدا زیبا و درست به نظر می‌آمدند و لذت و شادی هم داشتند اما بعدها به خطا و نادرستی و بی‌اعتباری آنها پی برده‌ایم. ۶. با شک و تردید، حیرت و ضلالت (نبود معرفت معتبر) نمی‌توان حرکت صحیح داشت بلکه یقین و اطمینان در معرفت، شرط انتخاب و حرکت موفق و مسئولانه است تا براساس آن اعتقادات و بنیان‌های زندگی پی‌ریزی و طراحی شود و مبنایی برای انتخاب صحیح الگوی زندگی و کنش‌گری ناظر به سعادت و مطلوبیت باشد. ۷. اساس یقین و اطمینان، بهره‌مندی از و به کارگیری صحیح آن در عرصه‌های مختلف زندگی است. بدون بهره‌گیری از عقل، امکان دست‌یابی به یقین و اطمینان به هیچ دانش و پیشنهادی نیست. عقل بشری نیز همواره در معرض خطاهای عارضی در تفسیر وقایع و ارایه‌ی طرح‌واره‌های زندگی و عمل است که بخش اعظم آن معلول ۱. نوع ورودی‌های ذهن و ۲. الگوی چینش ذهنی آنها است. ۸. دانش معرفت شناسی عهده‌دار تبیین عقلانی ماهیت و (معرفت معتبر) و بازشناسی آن از باورها و آگاهی‌های نامعتبر و همچنین تحقیق در ابزارها و راه‌های رسیدن به یقین و اطمینان و اعتبارسنجی آن ابزارها و راه‌ها است تا از این طریق مشخص شود که دانش‌ها و داده‌های ذهنی ریشه در کجا دارند و از چه اعتباری برخوردارند. ۹. پس از معرفت شناسی نوبت دانش است که به بیان قواعد عام تفکر و اندیشه می‌پردازد و با بیان انواع تصورات و تصدیقات، و انواع تعریفات و استدلال‌ها مانع افتادن انسان عاقل در خطا و زمینه‌ساز ارائه تعریف صحیح از تصورات و اقامه‌ی استدلال درست برای اثبات حقایق می‌شود. ۱۰. دست‌یابی به دانش‌های معرفت‌شناسی و منطق هم ضروری و هم ممکن است و نمی‌توان در بودن آنها تردید کرد چرا که خود این تردید محصول فهم و استفاده از عناصری چون اعتبار، صدق، واقع، حقیقت، خطا و امثال اینهاست که معناداری آنها در معرفت‌شناسی ممکن است. 🛑ادامه دارد ... ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 تبیین «کثرت» در حکمت متعالیه ⏹بخش ششم: ❇️ تقسیم ادراکات به حقیقی و اعتباری از دیگر نوآوری های حکمت متعالیه تقسیم ادراکات انسان به ادراک حقیقی و ادراک اعتباری است. ادراک حقیقی ناظر به واقعیت‌های مستقل از آگاهی و اراده انسان است و مطابَق آن خارج از طرف اجتماع است و با فرض وجود و عدم انسانِ اجتماعی همچنان به وجود موصوفند و نبود انسان در واقعیت داشتن آنها مؤثر نیست و آن واقعیت‌ها با اختلاف محیط زندگی و تربیت و تاریخ و فرهنگ اختلاف پیدا نمی‌کند. اما دسته دوم ادراکات انسان، ادراکاتی است که مطابَق آنها در ظرف اجتماع است و هدف آنها کسب منافع و مصالح و دفع مضار و مفاسد است. این دسته از ادراکات نیز به دو دسته اعتباریات قبل از اجتماع و اعتباریات بعد از اجتماع تقسیم می‌شود که هر کدام اقسام متنوع و متکثری دارد. انسان براساس ادراکات اعتباری به خلق جهان معنایی و ساخت نظامات و ساختارهای اجتماعی می‌پردازد و براین اساس، زندگی خود را سامان و انتظام می‌بخشد. از این حیث، انسان کاملا موجود فعال و خلاق است و واقعیت‌های اجتماعی را به وجود می‌آورد. ❇️جمع بندی بنابراین در حکمت متعالیه مسئله کثرت در ادراکات و معرفت، امری پذیرفته شده است و تلاش گسترده‌ای برای تبیین ماهیت اداراکات متکثر، انواع آن وچگونگی پیدایش آنها صورت گرفته است که درکمتر دستگاه فلسفی، مشاهده می‌شود. مفاهیم هم یک نوع کثرت ازلحاظ بساطت وترکّب دارد، هم از حیث کلیت و جزئیت وهم از لحاظ حقیقت و اعتبار متفاوت ومتنوع هستند. تصدیقات نیز انواع مختلفی دارد که برخی از رابطه حقیقی گزارش می‌دهد وبرخی رابطه‌ای را ایجاد می‌کند. براین اساس، معرفت انسان درعین وحدت ازتکثر وسلسله مراتب برخوردار است که از آن می‌توان با عنوان «نظام معرفت تشکیکی» یاد کرد. در این نظام معرفتی، هر کدام از آگاهی‌ها و دانش‌ها ناظر به لایه و یا ساحتی از واقعیت ویا حیات انسانی است که اگر به درستی حیثیت صدق و یا جعل آن درک شود امکان جمع سالم میان ها در قالب یک منظومه و شبکه‌ی معرفتی منسجم و متکامل وجود دارد که از محکمات وهسته‌ی محکم و مشترک معنادهنده، جهت دهنده ونظم دهنده به سایر معرفت ها برخوردار است(نظام اندیشه). بنابراین ذهن انسان در فهم حقایق کاملا پویا و فعال است. یعنی انسان در فرایند شناخت هم جهان را کشف می‌کند و هم آنرا خلق می‌کند. رابطه‌ای متقابل میان ذهن و جهان برقرار است که درک آن بسیار دقیق و حساس است. ❇️ چند نکته تکمیلی در تبیین کثرت در ادراکات باید به چند نکته توجه کرد: ۱. تدریجی بودن حصول معرفت در حکمت متعالیه، نفس آدمی در ابتدای خلقت، خالی از هرگونه معرفتی است اما بواسطه حرکت جوهری به تدریج قوای ادراکی و بخصوص قوه عقلی و ادراک کلیات در او فعال می‌شود و به شناخت پدیده‌ها می‌پردازد و درک لایه‌های عمیق‌تر و روابط غیر آشکار برای او ممکن می‌شود. این موجب می‌شود که انسان در هر دوره عمر خود از دوره پیشین کاملتر و رشدیافته‌تر بشود. این اختصاص به فرد انسانی ندارد بلکه تاریخ بشریت نیز چنین است که به واسطه دست‌یابی انسانها به معرفت در هر دوره‌ی تاریخی، برای او افق‌های جدیدتری گشوده شود و حقایق بیشتری آشکار شود و میزان بهره‌مندی او از منابع و سرمایه‌های درونی و طبیعی بیشتر شود. ۲. دخیل بودن علل زمینه‌ساز (معد) در کثرت ادراکات کثرت در ادراکات از سویی محصول فطرت حقیقت‌جویی و قوه ابداع و ابتکار و خلاقیت نفس آدمی است اما فعال شدن این فطرت و قوه، نیازمند محرک‌ها و عوامل بیرونی است. از این‌رو، عوامل غیر معرفتی در فرایند دست‌یابی به معرفت های جدید کاملا مؤثر و زمینه‌ساز هستند. هرچقدر شوق او بیشتر برانگیخته شود و یا احساس نگرانی و نفرت از یک پدیده در نفس آدمی بیشتر شود، توجه نفس و حرکت انسان بیشتر خواهد شد. همچنین هرچقدر میزان ارتباطات انسان به پدیده‌ها و سایر ملت‌ها و فرهنگ‌ها بیشتر باشد افق‌های جدیدتری از علم و معرفت برای او‌ گشوده می‌شود. براین اساس می‌توان گفت، ذهن انسان در فهم حقایق، متأثر از اجتماع و جهان معنایی است که در آن زیست می‌کند و به همین جهت متناسب با امکان‌ها و ظرفیت‌های موجود در فرهنگ و زیست جهان خود، از پویایی و خلاقیت برخوردار است. از ابن‌رو، هیچ فاعل شناسایی بدون تاریخ و فرهنگ وجود ندارد و دانش تماما با واسطه‌ی تجربه اجتماعی و بهره‌مندی از تجارب دیگران و ارتباطات انسانی حاصل می‌شود. اما این نکته را باید توجه کرد که با تغییر علل معد و زمینه‌ساز و همچون اوضاع، شرایط و احتیاجات، عقل و اصول عقلانی کشف شده تغییر نمی‌کنند هر چند ممکن است در موقعیت‌های دیکر، ابعاد جدیدی از واقعیت کشف شود و بر گستره و عمق عقل و اصول عقلانی بیافزاید. 🛑 ادامه دارد... ✍ سید مهدی موسوی چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2328