eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
564 عکس
153 ویدیو
28 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 ضرورت امتداد عملی فلسفه اسلامی 🌹حکیم و فیلسوف انقلاب، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظله العالی): 🔹ما یک نظامی داریم با این پدیده‌ها و با این حوادثی که پیرامونش و در درونش وجود دارد؛ این [نظام] باید اداره بشود با اسلام، با فکر اسلامی. 🔸فکر اسلامی در جنبه‌ی عملی، همان فقه اسلام است؛ البتّه بنده با فلسفه‌ خواندن، نه فقط مخالف نیستم بلکه کاملاً میکنم، ؛ حالا چه‌ جوری داخل برنامه‌های شما بشود، آنها به برنامه‌ریزی مدیران محترم آنجا بستگی دارد؛ لکن فلسفه خوب است، لازم است، نه اینکه فقط خوب است؛ لازم است؛ در این تردیدی نیست؛ لکن آنچه زندگی را اداره میکند، عملاً فقه ما است؛ علّت هم این است که فلسفه‌ی اسلامی در طول زمان امتداد عملی نداشته؛ یعنی این حکمت نظری ما به حکمت عملی امتداد پیدا نکرده؛ در حالی که که از لحاظ نفْسِ فلسفه بودن خیلی و از فلسفه‌ی اسلامی هستند، امتداد عملیّاتی دارند؛ یعنی اگر چنانچه شماها مثلاً فرض کنید که فلسفه‌ی کانت یا هگل یا مارکس را معتقد باشید، در مورد حکومت نظر دارید، در مورد فرد نظر دارید، در مورد ارتباطات اجتماعی نظر دارید؛ 🔹 امّا [اینکه] اقتضای یا فلسفه‌ی فرض بفرمایید که ابن‌سینا یا دیگری در حکومت یا در فلان [مسئله] چیست، چیزی برای ما روشن نشده؛ نه اینکه ندارد،‌ قطعاً دارد؛ 🔸سفارش من به متفلسفین و فعّالان فلسفه همیشه این بوده که این امتداد را پیدا کنند چون معتقدم اثر دارد؛ این امتداد وجود دارد امّا خب روی آن کار نشده. https://eitaa.com/hekmat121/32
📌نمونه باارزش امتداد حکمت و فلسفه اسلامی 📌کتاب «، حکیم متاله استاد آیت الله امام خامنه ای: 🔹کتاب نوشتهٔ شماست؟ کتاب بسیار خوبی است. 🔸مدت‌ها پیش به فیلسوفمان در قم، از کمبودی گله می‌کردم و می‌گفتم: ❇️«فرق فلسفهٔ ما با فلسفهٔ غرب (از زمان ارسطو و افلاطون تاکنون) این است که فلسفهٔ غرب، همیشه یک دنباله و ادامهٔ اجتماعی و سیاسی و مردمی داشته است؛ اما فلسفهٔ ما ادامهٔ اجتماعی و سیاسی نداشته است. حداکثرش به ادامهٔ تربیت فردی رسیده؛ والا اینکه فلسفهٔ ما بگوید شکل حکومت چگونه باید باشد، حقوق مردم چیست، ارتباطات آنها با یکدیگر چگونه است، چنین ادامه‌ای ندارد. در حالی که همهٔ این مبانی می‌تواند مبنای فلسفهٔ اجتماعی و سیاسی قرار بگیرد.» 🔸وقتی من ترتیب و فصل‌بندی کتاب شما را (البته همه‌اش را نخوانده‌ام) نگاه کردم، دیدم این کار شده است. از شروع کرده‌اید و به جمهوری اسلامی و مسائل آن رسیده‌اید. این چیز است. الحمدلله این‌طور فکرها در جامعهٔ ما حضور دارد. از این‌ها باید حداکثر استفاده بشود. این سبک کار، درست است. باید متمسّک به مبانی بود. بیانات رهبر انقلاب در دیدار هیئت‌مدیرهٔ دفتر تبلیغات اسلامی حوزهٔ علمیهٔ قم، ۲۹دی۱۳۸۰ منشور حوزه و روحانیت، ج۵، ص۳۱۰تا۳۱۱ https://eitaa.com/hekmat121/33
📌امام خمینی و علامه طباطبایی دو حکیم صدرایی آیت اللّه امام خامنه ای: فرهنگ و تمدنی بدون چنین پایه‌ی مستحکم و قابل قبولی نمیتواند بشریت را به فلاح و استقامت و طمأنینه‌ی روحی برساند و زندگی او را از هدفی متعالی برخوردار سازد . و چنین است که به گمان ما بویژه در اسلوب و محتوای حکمت صدرایی ، جای خالی خویش را در اندیشه‌ی انسان این روزگار میجوید و سر انجام آن را خواهد یافت و در آن پابرجا خواهد گشت. 🔸ما ایرانیان بیش از همه به این فلسفه الهی وامدار و بیش از همه در برابر آن مکلفیم. دوران ما با دمیدن خورشیدی چون که یگانه‌ی دین و فلسفه و سیاست و خود یکی از صاحبنظران برجسته در حکمت متعالیه بود، و نیز با حوزه‌ی درسی و تحقیقی پربرکت حکیم که استاد یگانه مبانی ملاصدرا در طول سی سال در حوزه‌ی قم به شمار میرفت، و تلاش تلامذه و هم دوره‌های آنان، بیشک دوره‌ی با برکتی برای فلسفه الهی است. 🔹و اکنون برپایی این گردهمایی بزرگ از فرزانگان ایرانی و غیرایرانی مژده‌ی آگاهیهای ژرفتر و گسترده‌تری در باب فلسفه ملاصدرا میرساند. شاید این یکی از موجباتی شود که مسیر مستقیم و تکاملی و نامتناقض فلسفه که از ممیزات فلسفه‌ی اسلامی بویژه پس از روشن شدن است، در ذهن اندیشوران و فیلسوفان غرب، با مسیر پرتقاطع و پرتناقض و پرنشیب و فراز فلسفه غربی در همین چهارصد سال مقایسه شود و فرصت تازه‌ای برای نقد و بحث در معرفت و استدلال عقلانی، فراهم آید. منبع: https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=2947 https://eitaa.com/hekmat121/34
📌 عمق تفکرات علامه طباطبایی و شهید مطهری آیت اللّه امام خامنه ای: 🔸شاید برادران به این نکته توجه داشته باشند، آنچه که الان متفکران ایرانی در باب مسایل اسلامی بحث کرده‌اند - معارف کلی اسلامی، مثل تفکرات مرحوم شهید - به مراتب عمیقتر و قویتر است از آنچه که متفکران روشنفکر معروف دنیا، از اخوان‌المسلمین، سیّد قطب، رشید رضا، عبده و دیگران مطرح کرده‌اند. 🔹تفکرات مرحوم و مرحوم - این متفکران شیعه - در زمینه‌های اجتماعی و مباحث عمومی اسلام، عمیقتر از همه است؛ مباحث تخصصی، مثل و و و اینها که جای خود دارد. 🔸نباید این‌گونه باشد که ما در باب مسایل شیعه، ناگهان بحثی را ارایه کنیم که بحث سبک و کم‌مایه و رقیقی باشد؛ بحث خیلی عمیقی نباشد. این کار ممکن است به جای جذب، موجب دفع بشود. پس، نکته‌ی اول این است که هدف از این اجتماع بایستی دایماً مورد نظر باشد. منبع: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2294 https://eitaa.com/hekmat121/35
📌انقلاب اسلامی امتداد حکمت و معارف عقلی 📌نقش علامه طباطبایی و شاگردان 📌نقش شهید مطهری آیت الله امام خامنه ای: 🔸بنده یک وقتی در اوائل انقلاب، این آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی نحل را خواندم: ❇️«اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم. و اوحی ربّک الی النّحل ان اتّخذی من الجبال بیوتا و من الشّجر و ممّا یعرشون. ثمّ کلی من کلّ الثّمرات فاسلکی سبل ربّک ذللا یخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فیه شفاء للنّاس» . 🔹گفتم بله، این جوانهای طلبه مثل زنبورهای عسل رفتند بر روی گلهای معرفتی که از بیان امام روئیده بود، نشستند تغذیه شدند، بعد راه افتادند به سرتاسر کشور، به مردم عسل دادند، به دشمنان نیش زدند؛ هم عسل، هم نیش؛ نیش و نوش با هم. از هیچ دسته‌ای، از هیچ حزبی، از هیچ جمعیت دیگری غیر از روحانیت، این کار برنمی‌آمد. و اگر این نمیشد، این انقلاب اجتماعی به وقوع نمیپیوست؛ انقلابی که همان شعاری که در تهران روز عاشورا داده میشود، در فلان کوره‌دهِ یک استان دورافتاده هم مردم راهپیمائی میکنند، همان شعار را میدهند، همان حرف را میزنند، همان درخواست را میکنند. این میشود ؛ که نتیجه‌اش سقوط آنچنان حکومتی است، و تشکیل اینچنین نظامی. 🔸 استقامت و استحکام و ریشه‌داری این نظام به گونه‌ای است که به توفیق الهی، قرنها این نظام پابرجا خواهد بود. 🔹 را هم باز خود روحانیون آماده کردند. امثال شهید ، امثال علامه‌ی و بزرگانی از این قبیل، مبانی فکرىِ مستحکم را آماده کردند؛ این را که بر اساس آنها میشود نشست فکر کرد، پرورش داد، گسترش داد، تفریع فروع کرد و نیازهای فکری امروز جوانها را پاسخ داد. 🔹در کشور ما آن سخن قاطعی که توانست تفکرات مارکسیستی را مثل پنبه‌ای حلاجی کند، به هم بزند و باد هوا کند، فرمایشات مرحوم بود - که ایشان شاگرد آقای طباطبائی بود - و بعضی دیگر از شاگردان مرحوم علامه‌ی . این نظام در یک چنین بستری به وجود آمده. منبع: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21151 https://eitaa.com/hekmat121/36
کانال تخصصی با موضوع بر پایه آثار و حکیمان و فیلسوفان انقلاب اسلامی: ❇️ حکیمان نسل اول انقلاب اسلامی: 📌امام خمینی 📌علامه طباطبایی 📌علامه شهید مطهری 📌آیت الله شهید بهشتی 📌آیت الله شهید صدر 📌علامه جعفری تبریزی 📌علامه مصباح یزدی 📌علامه جوادی املی 📌علامه سبحانی تبریزی و ایت الله العظمی امام خامنه_ای ❇️حکیمان نسل دوم انقلاب اسلامی حضرات آیات و حجج اسلام 📎استاد غلامرضا فیاضی 📎استاد حمید پارسانیا 📎استاد سید یدالله یزدانپناه 📎استاد محمد حسین زاده یزدی 📎استاد علی ربانی گلپایگانی 📎استاد علی عابدی شاهرودی 📎استاد محمدرضا عابدینی ❇️اهداف و موضوعات: 🔹چیستی امتداد حکمت و فلسفه 🔹روش شناسی امتداد حکمت و فلسفه 🔹معرفی اثار در مسیر امتداد حکمت و فلسفه 🔸معرفی امتدادگران حکمت و فلسفه از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی 🔸پاسخ به شبهات منکران و تحریف گران امتداد حکمت الهی و فلسفه اسلامی https://eitaa.com/hekmat121/37
جریان شناسی 5 جریان مخالف حکمت و فلسفه اسلامی 🔆بخش اول: 🔸از آغاز تاریخ حکمت و عقلانیت همواره جریانهای فلسفه و حکمت گریزی وجودداشته است که نسبت به نقش و جایگاه در کسب معرفت و سنجش اندیشه ها تردید داشته اند و آن را از رسالت اصلی اش معاف دانسته اند و در حاشیه ابزار معرفتی و منابع دیگر نشانده و به بازتعریف آن پرداخته اند. این دیدگاه طیف وسیعی از نظریات و جریانها را در بر می گیرد. 🔹در جهان اسلام نیز از صدر اسلام تا امروز، مقوله و یکی از مهمترین محورهای گسست جریانها و تقابلها بوده است از خوارج تا اهل حدیث، اشعری گری تا اخباریگری، از شهودگرایی صوفیانه تا تجربه¬گرایی متجددانه از مهمترین جریانهای مخالف عقلانیت مابعدالطبیعی و فلسفی بوده¬اند و هر یک به فراخور دغدغه و بنیانهای معرفتی خود به نفی و طرد حکمت و فلسفه پرداخته اند. 🔹البته ماجرای این جریانها و افراد که مخالف اصل حکمت و فلسفه و درصدد طرد و نفی آن هستند با برخی حکیمان و فیلسوفان و همچنین طیف وسیعی از عالمان و فقیهان و متفکران که درون گفتمانی به برخی از مسائل و پاسخ های فیلسوفان دیگر نقد دارند متفاوت است. اینان، اصل حکمت و فلسفه را تأیید می کنند و خود در این زمینه یا دارای آثار علمی و فلسفی و کلامی هستند و یا در علومی مثل اصول فقه، کلام، تفسیر و اخلاق از آن بهره وافر گرفته اند اما مانند هر علم و دانش دیگری در درون حکمت و فلسفه، مکاتب و مدرسه های مختلف علمی و نظری وجود دارد که از طریق بحث و گفتگوهای مدرسه ای و نقد و انتقاد علمی موجبات تطور و رشد دانش را فراهم کرده اند. ❇️1️⃣جریان صوفیه گروهی با اذعان به مرجعیت شهودات ذوقی و تجربه دینی، پای عقل را سست و چوبین دانسته و آن را از معرفت حقایق متعالی و ظرائف عالم وجود معذور دانسته اند. اینان تنها طریق معرفت اصیل و تعالی بخش را راه دل و سلوک صوفیانه پنداشته¬اند. محمد و بسیاری از تا عصر جدید مهمترین سردرمداران این جریان هستند. ❇️2️⃣جریان «کتاب بسنده» گروهی دیگر با تکیه بر مرجعیت مطلق کتاب مقدس قرآن کریم، عقل را به حاشیه کتاب رانده و آن را از درک فراتر از کتاب و یا درک مستقل آن عاجز دانسته اند. این جریان عقلانیت فلسفی را متهم به خروج از دایره کتاب و استقلال از کتاب کرده اند و بر این اساس آن را محکوم کرده و به کناری افکنده¬اند. در دوره معاصر، جریان «قرآن بسنده» فعالیت گسترده داشتند. در دهه بیست محور این حرکت بود و بسیاری از متدینان و طلاب از این فضا تأثیر پذیرفتند و سپس توسط دکتر احیا و بازسازی شد. ❇️3️⃣جریان ظاهر گرایی و اخباریگری جمعی دیگر که از لحاظ کمی و کیفی بیشتر از سایر گروه هاست بر پایه مینای «ظاهرگرایی» و «حدیث گرایی» به ضدیت تام و تمام با عقلانیت فلسفی پرداخته اند و آن را رقیب جدی حدیث و برآمده از فرهنگ یونانی معرفی می کنند. این جریان با نفی حسن و قبح عقلی و با تمسک به برخی اخبار ضعیف و تحلیل سطحی از تاریخ فلسفه و همچنین تأویل روایات متواتر و صحیح السند پیرامون عقل و حکمت، به ستیز جدی و همه جانبه علیه حکمت و فلسفه پرداخته اند و همه وجوه فلسفه ورزی را نفی می کنند و تمسک به روایات و احادیث حتی احادیث ضعیف را مسیر کسب معرفت صحیح و معتبر می دانند. ، ، در جهان اهل سنت، و ، و ، و مدرسه معارفی مشهد در تشیع از این طیف فکری محسوب می شوند. ❇️4️⃣جریان «خوف از انحراف مومنان» جریان چهارم، دغدغه مندان دیانت و شریعت هستند که با توجه به سنگینی و صعوبت مباحث فلسفی و اطراف خطرناک آن، معتقد به احتیاط در تعلیم و تعلم فلسفه هستند تا دین عموم افراد و طلاب به خطر نیفتد از این رو تعلیم و تعلم فلسفه و حکمت الا بخش از مباحث موثر در علم کلام را برای عموم جایز نداسته اند و فقط برخی از خواص برای دفع شبهات اعتقادی مجاز به تعلیم و تعلم آن هستند. این جریان بیشتر منتقد جنبه های عرفانی و وحدت وجودی حکمت متعالیه هستند و نه اصل عقلانیت فلسفی و تأملات فلسفی همچون آثار ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی و مباحث فسفی جاری در علم اصول فقه. آیت الله العظمی گلپایگانی و برخی از فقها از جمله معتقدان به این نظر هستند. ادامه دارد .... https://eitaa.com/hekmat121/38
جریان شناسی 5 جریان مخالف حکمت و فلسفه اسلامی 🔆بخش دوم: ❇️5️⃣جریان تجددمحور و دغدغه مند علاوه بر چهار گروه ذکر شده، پس ورود تجدد و مدرنیته به جهان اسلام، جریان دیگری در جامعه اسلامی سر برآورده است که اگرچه به لحاظ مبنایی ریشه در ذیل یکی از جریانها فوق دارد اما به دلیل دیگری نیز تمسک می جویند و آن در عصر تجدد است. این جریان که نوعا تحصیل کرده علوم جدید غرب و یا اهل مطالعه آثار فکری، سیاسی، اجتماعی و ادبی دنیای جدید هستند در برابر میزان نفوذ و گسترش عرضی مباحث فلسفه غرب در عرصه زندگی اجتماعی و سیاسی دچار حیرت شده اند و از ناتوانی فلسفه اسلامی سرخورده شده اند از این رو معتقدند که فلسفه و حکمت اسلامی توان ورود به عرصه های عینی و اجتماعی را ندارد و می بایست با استفاده از تلاش¬های غربیان و الگوهای آنان به ترجمه فلسفه های غربی و یا بومی سازی و اسلامی سازی آنها پرداخت و در این جریان دست به تأسیس فلسفه جدید زد. نوع این جریانها به معتقدند و دراین زمینه به یکی از فلسفه های غربی اقتدا کرده و از تجربیات آن بهره جسته اند هرچند ممکن است برخی از این جریان ها از نام بردن نسخه های غربی إبا داشته باشند و حتی آن باشند و به منجر شود. ❎طیف های خود باخته و غرب زده طبیعی است که بسیاری از تحصیل کردگان علم و فلسفه غربی و کسانی که گمشده خود را در تحولات جهان غرب و عالَم تجدد می یافتند از همه میراث علمی و فلسفی موجود در جهان اسلام دل بریده و با نفی مطلق و طرد کامل آن به ترجمه فلسفه غربی روی آورند و آن را نسخه درمان دردهای جامعه بپندارند. برخی از این افراد به تفکرات و فلسفه لیبرالیستی پناه برند و برخی به فلسفه های سوسیالیستی؛ اما همه بر نفی خود و اعتماد به میراث فلسفی غرب مشترک بودند. جریان غرب زده از ملکم خان، طالبوف، آخوندزاده تا محمدعلی فروغی، حسن تقی زاده، تقی ارانی، کیانوری، طبری، آریان پور، و ... از جمله این افراد محسوب می شدند. ❎طیف های خودباور اما در این بین جمعی از دین-مداران و دغدغه مندان فرهنگ و سنت اسلامی علی رغم دغدغه تجدد و کارآمدی، درمان را در طرد و نفی مطلق میراث اسلامی ندیدند بلکه معتقد بودند با کنار گذاشتن مابعدالطبیعه و عقلانیت فلسفی می توانند خوانش جدید از قرآن و فرهنگ اسلامی داشت. که مهمترین آنها از این قرار است: 1. طیف علم محور دغدغه اصلی این جریان «علوم تجربی» است و همسو نشان دادن آموزه های دینی با پیشرفت های علوم تجربی جدید بود؛ علومی که با روش شناسی تجربی و اثباتی، سعی در تقلیل حقایق به امور مادی و روابط علّی تجربی و نفی نقش عوامل ماورایی در پیدایش حوادث و وقایع این جهانی بود. از این رو، حکمت و فلسفه اسلامی با تأکید بر عناصر غیبی و اعتقادبه وجود روح و نفس مانع بزرگی بر سر این راه محسوب می شد. اعضای وابسته به نهضت آزادی بخصوص مهندس ، دکتر با تمسک به علوم تجربی فیزیک و زیست شناسی و اعتماد به منطق تجربی، تلاشهای زیادی در زمینه بازخوانی علمی معارف اسلامی و رد آراء و نظرات فیلسوفان اسلامی انجام دادند. 2. طیف اجتماع محور این طیف فکری بیشتر دغدغه جامعه و تغییرات اجتماعی داشته و دارند و معتقد به تغییرات اساسی در وضعیت جامعه و روابط قدرت و حاکمیت هستند تا امکان توسعه مادی و سرپرستی جامعه براساس آموزه های اسلامی فراهم شود. این طیف نیز بر مانعیت فلسفه و حکمت اسلامی بر سر راه توسعه و تجدد جامعه اسلامی اصرار دارند و گذار از آن را یکی از شرایط ماتقدم توسعه می دانند. دکتر و جریان چپ اسلامی با استفاده از آراء و اندیشه های سوسیالیستی و اگزیستانسیالیستی به نقد حکمت و فلسفه اسلامی نشستند و به تولید ادبیات شورانگیز مبارزاتی و رهایی بخش پرداختند تا از طریق ادبیات و تفسیر مبارزاتی و شور افکنانه از آموزه های دینی و بحرانهای اجتماعی جامعه، جوشش و خیزشی را در نسل جوان ایجاد کنند. از جمله نسخه های جدیدتر این طرز فکر، سید طلبه حوزه بود که علی رغم بی اطلاعی از منطق و فلسفه، به مطالعه آثار ترجمه ای و تألیفی جریان چپ داخلی پرداخت و از این رهگذر با برخی از نگاه های سوسیالیستی آشنا شد و علی رغم نگرش های تکنولوژی محور پیشین، دغدغه های اجتماعی پیدا کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عرصه مطالعات اقتصادی روی آورد اما با ناکامی های مکرر در عرصه اقتصاد و خروج اجباری از جامعه مدرسین در اواسط دهه شصت تلاش کرد تا با آشنایی و استفاده از «فلسفه شدن» هگل و تقریرهای سوسیالیستی، طرحی برای بومی سازی آن با عنوان برپایه ارائه دهد و برای این منظور آکادمی علوم اسلامی را تأسیس کرد. https://eitaa.com/hekmat121/39
📌سازندگی در تخریب 📌امتداد در تشکیک 🔆بررسی نقش جریانهای در و 🔆 ❇️خلاصه کلام این است که رشد علم همواره در بحران¬ها، تردیدها و تشکیک هاست و در این تردیدها و تشکیک ها می توان افق های نو را کشف و پاسخ جدید را عرضه کرد. 🔹از این رو، اهل حکمت و فلسفه از تخریب، تشکیک و تردید، خوفی به خود راه نمی دهند و از پرسش ها و تشکیک ها اگر براساس رعایت و در موضعِ خود باشد استقبال می کنند. اما اگر متاعی عرضه شود که با شعار تکامل و امتداد حکمت و فلسفه به میدان آید اما تخریب و تشکیک شالوده شکنانه را قصد کرده باشد حتما باید با آن مخالفت و مقابله شدید علمی و تبلیغی کرد و منصفانه اهداف آنان را بر ملا کرد و در این جای هیچ ، گذشت و توجیه گری نیست. 🔸جریان های مخالف با حکمت و فلسفه هر چند در ماتعی برای بسط و امتداد حکمت محسوب می شوند و زحماتی را برای اهل حکمت و فلسفه ایجاد می کنند و دست مردم رااز معارف عقلانی و حکمی کوتاه می کنند (که در جای خود نیازمند تحلیل و بررسی است) اما از جهاتی به طور و در موجب تکمیل و رشد حکمت و فلسفه بوده اند و باعث تعمیق کیفی حکمت و توسعه کمی فلسفه در عرصه های مختلف شده اند. ❇️مهمترین آثار و تأثیرات مخالفان فلسفه در شکوفایی حکمت و امتداد فلسفه از این قراراست: ❇️1️⃣ احتیاط و رعایت جوانب حساسیت برانگیز جریان مخالف فلسفه، با تردیدها و تخریب ها و تشکیک های خود، موجب می شود که اهل حکمت و عقلانیت تعدیل شوند و در ارائه محصول تأملات و تفکرات خود احتیاط کنند و هر فرضیه و حدسی را که مستند به دلیل محکم و مستند نیست مطرح نکنند و همچنین در رسیدن حکمت به اهلش و ممناعت از رسیدن به غیر اهل آن، با احتیاط و حکیمانه رفتار کنند. ❇️2️⃣تفصیل و بسط معرفتی مباحث حکمی از آنجا که بسیاری از تخریب ها و تشکیک ها ریشه در بدفهمی حکمت و فلسفه و اجمال و ابهام مفاهیم گزاره های آن دارد، بسیاری از حکیمان و فیلسوفان به تفصیل و توضیح بیشنر مباحث حکمی و مفاهیم و قوانین فلسفی پرداخته اند و از طریق بسیاریاز ابهامات و اجمالها برطرف شده است. همین امر موجب گسترش مکتوبات فلسفی با ادبیات مختلف و سلیقه ها و قالب های متنوعی همچون نظم و نثر، عربی و فارسی، حکایت و ضرب المثل و ... شده است. ❇️3️⃣تعمیق و تکثیر ادله برخی از تشکیکات و تخریب های مخالفان نه در اصل مسئله بلکه بر استدلال ها و براهین حکمت و فلسفه وارد شده است و آنها را کافی و وافی نداسته اند. از این رو حکما و فلاسفه، به تعمیق براهین و تکثیر استدلالها و شواهد معتبر پرداخته اند تا مخالفان بتواند از جوانب مختلف با اصل مدعا و دلایل آن ارتباط برقرار کنند. ❇️4️⃣ ظهور برخی حیثیت های جدیدِ مسائل موجود در فلسفه از آنجا که نوعا مخالفان حکمت و فلسفه، در علوم دیگر دارای مطالعه و احیانا دارای تبحر و تخصص هستند نوع اشکالات و تردیدهای آنها ریشه در نظام دانایی آنها دارد و از منظر علمی و عملی خود به مسائل می نگرند و از آن منظر و حیثیت به نقد مسائل و ادله فلسفی می پردازند. این امر موجب می شود که حیثیت های جدید مسائل موجود در فلسفه آشکار شود و فیلسوف بتواند از آن منظرها و حیثیت ها به مسئله فلسفی بنگرد. ❇️5️⃣طرح مسائل جدید برخی از تردیدها و تشکیک ها یا ناظر به مسائل جدیدی است که در فلسفه و حکمت مسبوق به سابقه نیست و یا اینکه فیلسوفان به آن وقعی ننهاده و از کنار آن به سادگی گذشته اند. تخریب ها و تشکیک ها می تواند موجب طرح مسائل جدید و برجسته شدن مسائل و مباحث مغفول شود و فیلسوفان را به تأمل و تفکر در اطراف آن وادارد. 🌺نکته پایانی: ینابراین در عرصه حتما می بایست به جریانهای مخالف حکمت و فلسفه توجه جدی شود و اشکالات و پرسش های آنان به دقت مطمع نظر قرار گیرد تا از این طریق، برخی از حیثیت ها و زوایای اجتماعی و عینی مسائل فلسفی کشف شود و یا برخی دغدغه های عینی و پرسش های جدید و کاربردی مطرح گردد و فیلسوفان و حکیمان را به تفکر و تعقل متناسب وا داشت. 💐 همانگونه که استاد شهید مطهری به نقش تشکیکات غزالی و فخر رازی اشاره میکند و خود از مباحث جدید و شبهات فلاسفه غربی و روشنفکری استقبال می کرد. درمطلب بعد برخی از مطالب استاد شهید مطهری بارگذاری می شود. https://eitaa.com/hekmat121/40
همایش: فلسفه و تعامل جهان‌ و انسان بنیاد حکمت اسلامی صدرا بنیاد حکمت اسلامی صدرا به ریاست ایت الله سید محمد خامنه ای در سالروز بزرگداشت حکیم بزرگ ملاصدرا در سال ۱۴۰۰ به موضوع تعامل جهان‌ و انسان میپردازد. https://eitaa.com/hekmat121/41
📌روش شناسی امتداد حکمت استاد شهید مرتضی مطهری 📍حجت الاسلام دکترمیثم قاسمی 🔹یکی از عویصه های اندیشه امتدادی و انضمامی، سردرگمی در چگونگی تحلیل متغیّرهای موجود در فضای عینی و واقعی زندگی است، اینکه انسان مدرنیته زده امروز در عمق این امواج نو به نو، به کدام دست آویز باید چنگ بزند و با کدام عنصر بازیگر یا بازیگردان در حیات بشر بر سر بود ویا نبود خود به قمار مرگ و زندگی بپردازد و پیچیده تر اینکه در این هیاهوی ایسمها، از کدام پنجره و امکان زندگی، میتوان جایی برای نگاه توحیدی و وحیانی گشود، معادلههایی چند مجهوله و ویرانگر است که مردانِ مردِ عرصه علم و عملیات را از پای درآورده است و نزاع میان آرمانها و واقعیّت را در تراز جنگی صلح ناپذیر جلوه داده است. 🔸نوع نگاه هستی شناسانه هر اندیشمند، حکایتگر نقطه ثقل دیدگاه او در تبیین پدیدهها و تشریح روابط علّی و معلولی میان آنها و دیدگاههای تجویزی است که او در هر نگاه خرد و کلان منظومه فکری خود، اتّخاذ خواهد کرد؛ از این رو برای اینکه دریابیم او چگونه اندیشه خویش را برای حل معضلات زیست انسانی به کار میگیرد، لازم است دریابیم، جهان تفسیر شده در حکمت و اندیشه نظری او، بر اساس چه طرح و قالبی برساخته شده است؟ 🔹طرح کلان ساختار هستی در اندیشه استاد شهید مرتضی مطهری، دارای مختصاتی است که میتواند در تولید فرمول تبدیل حکمت به گزارههای راهبردی و عملیاتی ، تا حدود زیادی برای جویندگان فلسفه پویا و راهگشا، الهام بخش باشد، او به رغم اینکه دههها با مطالعه و بررسی دو جریان اندیشه الهی و مادّی، بر فضای تفکّر بشر احاطه داشت امّا چنان در تحلیل انسان در ساحت و فرد و اجتماع و تاریخ و آینده، استوار سخن میگفت که گویا همه کرّو فرّ جهان مادّی و تماشای امواج سهمگین کفر و شرک، لحظهای در درستی آنچه در یافته بود تردیدی ایجاد نکرده است. 🔸او جهان را بر اساس رویکر فلسفه صدرایی و نگاه قرآنی دارای متنی مبتنی بر حقیقت میداند، و در پس هر تحوّلی به دنبال یافتن حیثیّتهایی است که نشان از حقانیّت و حقیقت دارد، برای مطهری شرّ محض معنا ندارد و حتّی حاکمیّت باطل و طاغوت نیز بدون تکیه بر جریانهای خیر و حقّانی توان حکمرانی و جولان ندارد،«َ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثال‏. رعد17» این الگو را در تحلیل جهان درون فرد نیز به کاربسته است آنجا که سخن از «من عالی و من دانی» به میان آورده است، او راه رهایی انسان را بازگشت به «من عالی» دانسته است و ترجیح میدهد، به جای همه توصیههای پراکنده اخلاقی، او را به نشانههایی در خود ارجاع دهد تا نقشه راه فطرت و نهاد حقانی نفس الهی خود هدایتگر انسان برای خروج از ظلمات به نور باشد، او تمدّن بشر را نیز بر همین اساس تحلیل نموده است، تمدّن را تنها صورت و ابزار تسهیل زندگی برشمرده و آنجایی مظاهر تمدّن را ارزشمند و خیر معرفی میکند که به تقویت روابط انسانی و انسانیّت انسان برسد. 🔸اندیشه مطهری از هر نوع تحکّم و اجبار بیرونی برای شکوفایی به عنوان یک حکم اولی پرهیز میکند. او رشد انسان را در تنها بر بستر تجربه و کنشگری ممکن میداند، و معتقد است باید رشد اجتماعی در فضای تفاهم جمعی رقم بخورد، و انسانها باید با آزادی از قید موهومات و تعلّقات «خود دانی» به انتخابگری مقرون به صحت و درستی دست پیدا کنند. 🔹در چنین بستری جهاد برای توحید در واقع جانفشانی برای رفع قیود روح و روان است و انسان انتخابگر هیچ گاه نباید از این کارویژه برکنار باشد، او لایه حقانی جامعه و فرد را بازگشت به فطرت و حقیقت مردمان میبیند، برای او قدرت، سیاست و حتّی اخلاق و معرفت و فقه و دیگر عناصر اندیشه دینی تنها ابزارهایی است که انسان را با خودش روبرو کند. 🔸امروز و در هنگامه تجلّی انتخابگری مردم ایران بیش از گذشته باید به جهان بینی استاد شهید برگردیم، جهان بینی مثبت اندیشی که همواره در جستجوی فطرت های قریب به بالفعل شدن است و با بیاعتنایی به جولان پرحجم کفهای روی آب برای سوار شدن بر ماینفع الناس به دنبال ساختن بلمی است که راه ریختن به دریا را به مردمان نشان دهد، آن روی زیبایشان را به خودشان بنماید و این چنین آشکارا، فلسفه و دین و توحید را به عرصه زندگی بکشاند. 17 اسفند99 https://eitaa.com/hekmat121/42
📌مقدمه ای کلی بر مقوله عملیاتی کردن وامتداد بخشی به مفهوم توحید 📍حجت الاسلام رضا خانجانی استاد سطوح عالی فقه و حکمت ❇️تعریف امتداد ومراد از آن 🔹مقام معظم رهبری درکتاب طرح کلی در کنار آسیب های مختلف نظام معارف اسلامی به یکی از آسیب های مهم نظام اعتقادی اشاره می کند:وآن این است که مباحث معارف اسلامی ذهنی می باشند و دور از حیطه تاثیر عملی و عینی و مخصوصا اجتماعی ارائه شده است. بیش از معرفت ذهنی به بار نیاورده است و نسبت به زندگی جمعی انسان ها علی الخصوص نسبت به تعیین شکل و قواره جامعه تعهد وتکلیف و حتی نظریه روشن ارائه نداده است. معارف اسلامی باید از ذهنیت محض وتجرد خارج شده و ناظر به تکالیف عملی و زندگی اجتماعی باشد 🔸امتداد در واقع تطبیق و مصداق یابی یک مفهوم و معرفت ذهنی براساس مراتب و لایه های مختلف آن است. بر اساس آنچه در روایات در مورد قران آمده: یجری مجری الشمس و القمر این جری وتطبیق که در مباحث تفسیری آمده تا حدی می تواند مشخص کننده مفهوم امتداد باشد درواقع امتداد یکی از مصادیق جری وتطبیق است جری گاهی بر مصادیق وتک تک افراد جامعه و حادثه های جزیی بیرونی است و گاهی بر دلالت های اجتماعی و نظامات و سیاست وهنر و اقتصاد و....است و نیز از تعبیر تاویل می توان استفاده کرد البته نه تاویل باطنی و عرفانی که ناظر به بطون ولایه های معنایی قرآن است بلکه تاویل به معنای مصداق و عینیت خارجی که علامه طباطبایی در ذیل آیات اول سوره آل عمران معنا نموده است. ❇️سر احتیاج به امتداد و ضرورت های امتداد بخشی 🔹تمامی مفاهیم قران و از جمله محوری ترین آن یعنی توحید ، برای هدایت بشر است وهدایت در توصیف دقیقش یعنی رهنمون کردن بشر در عالم و حیات واقعی و بشری آن و در تمام ابعاد و حیثیات فردی و اجتماعی اگر هدی للمتقین و هدی للمومنین و هدی للمحسنین و...داریم همه به یک دلالت واحد اشاره دارند که بدون امتداد بخشی به مفاهیم دینی از جمله توحید در واقع هیچ بهره ای از دین و قران برده نشده است لذا خطاب حقیقی مذمت آمیز قران اشاره به همین نکته است چه بسا کسی حافظ و قاری قران باشد ولکن اگر در حیات واقعی و عینی توحید و مفاهیم توحیدی را در زندگی عملی پیاده نکرد در واقع مخاطب این آیه است وقال الرسول ان قومی اتخذوا هذا القران مهجورا 🔸به تعبیردیگر مفاهیم قرآن به تنهایی حلال مشکلات جامعه نیستند بلکه قرآن باید به معنای واقعی حاکمیت تامه داشته باشند. ❇️ویژگی ها وممیزات امتداد بخشی به یک اندیشه وفکر 🔹بر اساس آنچه در مقدمه طرح کلی اندیشه اسلامی مقام معظم رهبری آمده است امتداد مفاهیم اسلامی دارای ویژگی های زیر است: 📌 نباید در حد معرفت ذهنی بماند 📌باید تاثیر عینی و عملی داشته باشد 📌باید تاثیر اجتماعی داشته باشد 📌باید تعیین کننده تعهد و تکلیف باشد 📌قد قواره جامعه را مشخص کند ❇️مبانی و اصول امتداد بخشی 🔹مسلط وناظر بر نظام واره فکری معرفتی و نظام ارزشی و رفتاری اسلام 🔸فهم و اتکای به قرآن با همه ابعاد و اجزای آن 🔸مبتنی بر اجتهاد دقیق و استنباط روشمند 🔹روش انضمامی و عینیت گرا 🔹دور بودن از تحجر و التقاط 🔹ناظر به مسایل اهم و اولویت دار جامعه باشد. ❇️کاری که انبیا انجام می دادند این بود که در بیان و تبیین توحید از مساله ها و اقتضائات روز و بحرانهای موجود جامعه بهره می بردند برای تطبیق مفاهیم دین گاهی در نفی بت ها و اصنام ظاهری،و گاهی در نفس طاغوت زمان وفراعنه و اکاسره و قیاصره زمان دین را تبیین نموده اند. این اصل بشدت مورد نیاز امروز ما نیز ما هست. با استمداد از توحید باید به ستیز طاغوت و استکبارو ساختار های نهادینه شده آنها رفت اگر در اقتصاد اتکای جامعه به کفر است این باید نفی شودیا در سیاست و فرهنگ و سبک زندگی و.... ❇️روش های امتداد بخشی در مقام روش شناسی باید توجه داشت: 📌 امتداد بخشی و پیدا کردن تطبیقات عملیاتی خود دارای دو مقام است 📌مقام توصیف و تبیین ذهنی امتداد های یک مفهوم 📌مقام تطبیق و عملی و عینی امتداد 📌روش های تحقق امتداد های عینی و عملی مفاهیم دینی در جامعه: 📌تبدیل به امر روشن و مبین نمودن واز مسلمات کردن این مفاهیم 📌طراحی نظام حرکت اجتماعی بر اساس منظومه معرفتی مبتنی بر قرآن 📌ساخت وتحقق دولت اسلامی و جامعه اسلامی و تمدن نوین اسلامی https://eitaa.com/hekmat121/44