eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
314 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ریسه بندان کن، علیِ مرتضی(ع) بابا شده نیمۂ ماهِ خدا شیرخدا بابا شده میرسد امشب رطب از دستهای جبرییل روزه دارن! حیدرِ آل کسا، بابا شده حُسنِ مطلق رونمایی شد؛ حسن(ع) لبخند زد چون أمیرالمؤمنینِ شیعه ها بابا شده گفت امشب قلعۂ خیبر به تیغِ ذوالفقار باخبر هستی که شاهِ لافتی بابا شده؟! سفرۂ افطار با ذکر«حسن(ع)جان» پهن شد جانِ عالم؛ حضرت مشکل گشا بابا شده در فضیلت نیست امشب کمتر از شبهای قدر چون به یُمنِ مجتبی(ع) بابایِ ما بابا شده هست ذکر «یاعلیُ و یاعظیم ِ» اهل بیت(ع) سائلان خواندند او را «یاکریم اهل بیت(ع)» @hosenih کوثر امشب صاحب دردانۂ أطهر شده حضرت أم أبیها حضرتِ مادر شده عرشیان و خاکیان و سائلان و عاصیان در کنار دست های کوچکش محشر شده چشم و ابرویش به حیدر رفته و دل می برَد قلبِ زهرا(س) بیقرارِ دومین حیدر شده شد نبی(ص) غرق سرور و شادمانی پدر- باعث آرامش ِ روز و شبِ دختر شده قوم و خویشیِ پیمبر(ص) باعلی(ع) شد بیشتر حالِ اصحابِ سقیفه بیشتر مضطر شده جاهلی هم سنگ آورده برای امتحان دید اما وقت رفتن صاحبِ گوهر شده هست آقایم کریم إبن کریم و تا ابد از تمام دست و دل بازانِ عالم سر شده دید دستِ خالی ام را داد عیدیِ مرا از میانِ جمعیت؛ زهرا(س) صدایم زد بیا... @hosenih آمدم! نوکر شدم از برکت نام ِ حسن(ع) دام را انداخت؛ دل افتاد در دام حسن(ع) ابر و باد و ماه و خورشیدش تماشایی تر است فرق دارد آسمانِ آبیِ بام حسن(ع) با جزامی هیچکس دمخور نشد جز مجتبی(ع) همنشینی با ضعیفان هست پیغام حسن(ع) مرد شامی را به جای ناسزا لبخند گفت عاشقم! دیوانه ام کرده ست اسلام حسن(ع) نام او کام مرا طعم عسل داده ست و کاش... لحظه ای شیرین شود از نام من کام حسن(ع) در خیالاتم صدایش را تصور میکنم نسخۂ آرامشم شد لحن آرام حسن(ع) میشود صحن و سرایش بازسازی با ظهور میشوم در آستانش جزء خدام حسن(ع) شک نکن یکروز میگیرم برات کربلا از کنار پنجره فولادِ باب المجتبی(ع)! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باید فقط نشست فقط با کریم‌ها تاکه شوی شبی تو هم از یا کریم‌ها بی وقت هم اگر بروی راه می‌دهند دارند لحظه لحظه کرم‌ها کریم‌ها بد می‌کنیم گرچه ، ولی رد نمی‌کنند یک طورِ دیگرند خدایا کریم‌ها دیدیم صبح و شام که هرگز نداشتند در بیتِ خویش سفره‌ی بی ما کریم‌ها وقتی درِ تمامیِ این شهر بسته است بستند خانه را همه الا کریم‌ها حیران سفره‌دارِ کریمم که تا ابد حیران او شدند سرا پا کریم‌ها   حیدر شده‌است جلوه‌ی زهراییِ حسن باید فقط نوشت از آقاییِ حسن @hosenih دادند روزِ قبل عطایای بیشتر دارند روزِ بعد گداهای بیشتر مهلت نمی‌دهند که حرفی اَدا شود دادند قبلِ عرضِ تمنای بیشتر   هرچه گدا رسید در این خانه جا گرفت این خانه دارد از دو جهان جای بیشتر از خویش می‌زنند برای گدایِ خوایش دارند از این قبلیه تقاضای بیشتر این خانواده هرچه شنیدند ناسزا کردند جای طعنه دعاهای بیشتر هرقدر در کمالِ حسن فکر می‌کنیم هی می‌شویم غرقِ معمای بیشتر شد قبله‌ام قبیله‌ی دریایی حسن باید فقط نوشت از آقایی حسن @hosenih وقتی که چشمهات کمانگیر می‌شوند اهل نفاق با تو زمین گیر می‌شوند دیدند گرد ناقه‌ی فتنه که با حسن کابوس‌هایشان همه تعبیر می‌شوند فریاد می‌زنند سپاه جمل : امان تا که اسیر جذبه ی  تکبیر می‌شوند رَم می‌کنند هر طرفی این وحوش‌ها وقتی شکارِ هیبت این شیر می‌شوند یک ضربه میزنی و دوصد زَهره می‌دری انگار ضربه‌های تو تکثیر می‌شوند در کربلا شبیه حسن جلوه می‌کنند نسل حسن که صاحب شمشیر می‌شوند جانم فدایِ ضربه‌ی مولاییِ حسن باید فقط نوشت از آقایی حسن @hosenih وقت شکست پشت ستم‌ها یکی یکی خَم می‌شوند قامت غم‌ها یکی یکی یک روز می‌رسد که مدینه برای ماست تا که بنا شوند حرم‌ها یکی یکی باید کبوترانِ رضا را بیاوریم تا پر زنند گرد عَلَم‌ها یکی یکی باید برای صبح ظهورش امید داشت چون جمع می‌شوند قدم‌ها یکی یکی آنروز بر ضریح طلاکوب نقره کوب جانم‌حسن زنند قلم‌ها یکی یکی قربان رجعتی که بیایند پیشِ ما از هفت قبله اهل کرم‌ها یکی یکی جانم فدای روز پذیرایی حسن باید فقط نوشت از آقایی حسن @hosenih ابری رسید و ماه تو را ناپدید کرد داغی رسید و سروِ تو را مثل بید کرد الماس ریزه‌ها جگرت را بهم زدند اما تو را مصیبت کوچه شهید کرد حرفی بزن به موی سفیدت قسم بگو با روزِ تو چه سایه‌ی دستی پلید کرد « یارب نصیب هیچ غریبی دگر مکن دستی که گیسوانِ حسن را سفید کرد با صد امید حامی مادر شدم ولی آن نانجیب امید مرا ناامید کرد آه ای حسین‌جان بفدای لبت که زهر با من نکرد آنچه که باتو یزید کرد باید گریست از غمِ تنهایی حسن باید فقط  نوشت از آقایی حسن ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر شعر زلال شاه بیتی تو حسن اکسیر قریحه‌ی کمیتی تو حسن از درگه تو کسی نگردد مأیوس والله کریم اهل‌بیتی تو حسن شاعر: @hosenih
برگرفته از این بنده ی خسته را صمیمانه ببخش سوگند به آیات حکیمانه ببخش با ناله ی باالحسن ، الهی العفو یا ربّ کریم من ، کریمانه ببخش شاعر: @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ باز هم نیمه ماه رمضان آمده است پسر ارشد حیدر به جهان آمده است @hosenih چقَدَر خانه مولا شده پر رفت آمد سیدِ اهلِ جنان ؛ خنده کنان آمده است کوری چشم حسودان و همه خیره سران به تماشای حسن ؛ پیر و جوان آمده است متلاشی شود این عالم امکان بی او بار دیگر به جهان امن و امان آمده است هر کجا بوده سخن از کرم و جود و وفا ذکر زیبای حسن جان به زبان آمده است بارها زندگی اش را به یتیمان بخشید تا سر سفره ی شان گندم و نان آمده است دم عیسای مسیح معجزه کوچک او به دل مرده ی ما مونس جان آمده است ** به یقین تا به ابد غرق عذاب است آنکه بهر تشییع تو با تیر و کمان آمده است @hosenih لحظه گفتن ِلایومَ کیومک ؛ دیدی بهر غارت ز تنش ؛ شمر و سنان آمده است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به وقتش تا توانسته گران خورده گران خورده به وقتش رایگان رایگان رایگان خورده به وقتش بردنی ها را به نرخ اسمان برده به وقتش خوردنی ها را به  نرخ این دکان خورده تن مرد و زن و پیر و جوان زخم است از تیغش چقدر امروز خون از این قماش بی زبان خورده مترس از  آنکه بازویی ندارد بهر نان خوردن بترس از آنکه یک عمری به  نرخ روز نان خورده امان از خنده های پوچ و توخالی و پوشالی از ان ترسو که بر بازوش مهر قهرمان خورده امان از دشمن دانا امان از دوست نادان همانکه وقت خوردن گوشت را با استخوان خورده خدایا کم کن از ما  شر بختک های جاهل را که هر چه خورده اسلام از همین نا عاقلان خورده شاعر: @hosenih
🌷 تا زمانی که خدایی خدا پابرجاست پرچم حُسنِ حَسَن در همه عالم بالاست... شاعر: @hosenih
برگرفته از آنانکه به دنبال حقایق هستند از هر چه به غیر دوست فارغ هستند سرچشمه ی بندگی تمامش عشق است خوشبخت جماعتی که عاشق هستند شاعر: @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم با نام و یاد شهید حجت‌الاسلام ▶️ نماند آخر برایم حاصلی جز اشک پنهانی ندارد دردهای کهنه ام انگار درمانی به دنبال سراب افتاده اند این قوم سرگردان ندارد جستجوی پوچشان جز یاس پایانی @hosenih به درگاه خدا دستی به سوی کدخدا دستی "دریغا کو مسلمانی دریغا کو مسلمانی"* تو هم باید به خون خلق باشی تشنه ای کاسب که پر رونق تر از آدم فروشی نیست دکانی به شیطان چشم یاری.. نه! به یاران زخم کاری.. نه! "چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی" @hosenih به رغم خواهش کوته‌نظرهای بلاتکلیف بلندآوازه تر شد هیبت نام سلیمانی درختیم و به پیکر زخم از فرزند خود داریم ولی با ما حیاتی هست از خون شهیدانی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همین که صوت مناجات در فضا پیچید نسیمِ بخشش و رحمت به هر سرا پیچید برای بال زدن راهِ آسمان باز است دوباره عطر خوشی در دل هوا پیچید @hosenih چه لحظه‌های قشنگی من و کتاب دعا زمان توبه که شد سوزِ ربنّا پیچید "برای پاک شدن فرصتی دوباره رسید" به گوش بنده‌ی عاصی‌ات این ندا پیچید حضورِ سبز تو حس میشود همین جایی چرا که بوی تو در این برو بیا پیچید مرا گناه زمینم زده ؛ بلندم کن که استغاثه‌ام این دفعه هر کجا پیچید چه وجه مشترکی بین ماست ؛ حب علی که از تو بود ولایش به پایِ ما پیچید @hosenih "ولایت" است که دست مرا رساند به تو چه خوب شد که"علی"نسخه‌ی مرا پیچید فدای بانوی پهلو شکسته‌اش وقتی... صدایِ وا علی‌اش بینِ کوچه‌ها پیچید ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم به امید نابودی ▶️ همه جا پر شده از نام و نشانِ کرونا شده تنظیم زمان ها به زمانِ کرونا دولت محترم و داعیه دارِ تدبیر همه را کرده حواله به امانِ کرونا همه جا بسته و کارِ همگی تعطیل است همه هستیم چو مهمان سرِ خوانِ کرونا @hosenih کرونا فکر نمی کرد که جدّی بشود از تعجب شده دروازه دهانِ کرونا فارسی حرف زدن رو به افول است افول چون زبانِ همگی هست زبانِ کرونا: چه خبر از کرونا؟ تو کرونا داشته ای؟ همه مشغول به احوال و بیانِ کرونا کرونا ماسک زده بسکه خودش ترسیده! ما چه کردیم به اعصاب و روانِ کرونا بی جهت نیست کرونا کرونا می شنویم نانِ یک عده گره خورده به نانِ کرونا ماسک واجب شده یعنی: همگی هیس!سکوت ور نه کس نیست در اینجا نگرانِ کرونا نکند ساده شوی باز به مسجد بروی! واجبت را تو بخوان بعدِ اذانِ کرونا طبِّ اسلام شده منزوی ای مسئولین مهلتی تا شکند تیر و کمانِ کرونا چقَدَر تهمت بیهوده به ویروس زدیم وای اگر شعله شود آهِ نهانِ کرونا تپش قلب گرفتند تمام مردم ذرّه ای کم بکنید از هیجانِ کرونا راستی منبر و محراب چرا تعطیل است ذاکر شهر شده مرثیه خوانِ کرونا @hosenih نقش کن روی درِ هیئتِ تعطیل شده: هیئتِ محترمِ سینه زنانِ کرونا به دلیلِ کرونا راه حرم را بستند ای دوصد لعنتِ حق بر جریانِ کرونا نان ارباب نخوردم که از او دَم نزنم با توسل بزنم تیشه به جانِ کرونا ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در مناجات همانوقت که "لَن" داد به من شکر کردم که کمی اذن سخن داد به من لال بودم کمکم کرد صدایش بزنم بیشتر از حد ظرفیت من‌ داد به من @hosenih علنی معصیتش کردم و او باز گذشت آبرو پیش بقیه علنا داد به من گریه ام کم شده اما نمیوفتم از فیض جای آن ناله ی مستانه زدن داد به من رخ نشانم بدهد یا ندهد می آیم مادرم رخصت دوری ز قرن داد به من عبد این قافله بودم که مرا باخود برد.. گوشه ای دنج در این غار کهن داد به من پنج تن منتشان بر سر من هست ولی هرچه در زندگی ام هست حسن داد به من کربلا برد مرا با رفقا برد مرا هرچه خیر است حسین مطمئنا داد به من @hosenih زحمتش دادم‌ و صد بار به من رحمت داد بی کفن گرچه خودش ماند کفن داد به من ساربان گفت که هرچند به او بد کردم.. او نرنجید عقیقی ز یمن داد به من ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شب جمعه است دلم باز حرم میخواهد از در خانه ی ارباب ، کرم میخواهد روز اول به من آموخته اند ، بیچاره آن فقیریست که از دست تو کم میخواهد سائل آن نیست که از سفره فقط نان خواهد سائلی خوب که از دست تو غم می‌خواهد دم افطار در این ماه دل پر آهم روضه تشنگی و مشک و علم میخواهد در کنار دوسه خط روضه برای عباس روضه میخ و در سوخته هم میخواهد ما شنیدیم که در روز قیامت زهرا تا شفاعت بکند دست قلم میخواهد شاعر: @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای برکت و سرچشمه ی این جوی چشمم سوی تو می‌چرخد توهستی سوی چشمم دارم دوتا عکس از رُخت را توی چشمم هر چه بگویی چشم بسته روی چشمم من تا ابد رعیت توهم آقا و سلطان. از تو فقط دستور و از من چشم قربان جان خودت از قلب من غم را نگیری از سینه ام شور دمادم را نگیری خالیست،دستانم تو پرچم را نگیری از شام تارم ماه ماتم را نگیری خورشید را نور رخت شرمنده کرده اسلام را ماه محرم زنده کرده @hosenih شبنم اگر تازه کند پژمرده ها را اشک غم تو زنده سازد مُرده ها را میخانه مشتاق است تربت خورده ها را در روضه درمان می کنی افسرده ها را با عشقت اذن بندگی میگیرم آقا بی روضه ات افسردگی میگیرم آقا من شک ندارم خاک من از خاک روضه است این سینه ام پر از هوای پاک روضه است بانی اول فاطمه است هرجاکه روضه است پس لعنتش پشت سر هتاک روضه است این دشمنان در راه ما پوچند و هیچند آقا بگو به پای نوکر هان نپیچند جانم به این اشک و عزا که دلفریب است بیچاره آنکس که از این غم بی نصیب است این روضه ها از آرزوهای حبیب است آقا غریب است و گدایش هم غریب است این غربت و مظلومیت ارثیه ماست تا روز محشر یا حسین مرثیه ماست همراه زهرا مادرت شبهای جمعه با گریه آیم محضرت شبهای جمعه با یاد اشک خواهرت شبهای جمعه این است داغ نوکرت شبهای جمعه افتاده بودی بی پناه و تشنه ، میزد تو زنده بودی حنجرت را دشنه میزد زینب به گودال آمده اما سرت نیست یک پیرهن حتی به جسم اطهرت نیست آقا چرا انگشت با انگشترت نیست اصلا خدا را شکر آقا مادرت نیست چون پاره پاره پیکری سردار بی سر آری غریب مادری سردار بی سر @hosenih آقا چه شد که گشته ای سرتا به پا زخم خوردی ز دست این و آن تو بی هوا زخم زد با زبانش یک نفر حتی تو را زخم خوردی هزارو نهصد و پنجاه تا زخم بعد از تو روز این حرم شب شد عزیزم رخت اسارت سهم زینب شد عزیزم زینب کجا با شمر و خولی هم کلامی زینب کجا و این همه بی احترامی این اسوه ی عفت کجا اشرار شامی ای وای دخت حیدر و بزم حرامی این خاندان که منصبش بوده عزیزی اینان کجا و بزم مستی و کنیزی.... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای آنکه سویت می کِشی پروانه ها را بالی بده تا خانه ات ، بی خانه ها را بر بلبلانِ هجر هم گاهی نظر کن با وصل خود تسکین بده پُرچانه ها را @hosenih ما را خرابِ خویش کردی و پس از آن آباد کردی با دمت ویرانه ها را آقا تحمل کردن دیوانه سخت است دستِ کسی نسپار این دیوانه ها را بستند راهِ عشق را بر دوستانت ای آنکه منزل میدهی بیگانه ها را @hosenih چشم ترِ ما تشنهٔ آب فرات است پس چاره کن لبریزیِ پیمانه ها را در کوفه حرفِ سفره داری نیست ، برگرد با خود نبر ای میهمان ، دردانه ها را ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گنهکارم!گرفتارم! پریشانم!پشیمانم تو می دانی! نه سر مانده! نه سامانم! پشیمانم قبول است این که بد کردم،خزانم خسته ام زردم کویرم تشنه ام دردم،بیابانم پشیمانم @hosenih اگر گردن کشی کردم،همه بود از سرِ جهلم کنون بنگر شبیهِ بید لرزانم پشیمانم از اینکه زیر قولم می زنم باید ببخشی تو از این که پای عهد خود نمی مانم پشیمانم شنیدم شرط توبه نم نم اشک است پس امشب شهادت می دهد باران چشمانم پشیمانم قسم به رقة جلدی، ندارم طاقت دوزح میان آتش قهرت نسوزانم پشیمانم همه فخرم در این عالم همین باشد “که میگوید: از اینکه رعیت و مسکین سلطانم پشیمانم؟” @hosenih “به خاطرخواهی ام یارب، گناهم را ببخش امشب که من عمری غلام شاه عطشانم”پشیمانم گریز روضه جانسوز است، سکینه با خودش می گفت: از اینکه مشک دادم به عمو جانم پشیمانم... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تا قدم هایم به سمت تو وصالی تر شده جاده ی پُرپیچِ هِجرَت اِنفِصالی تر شده "یوسف"گُم‌گَشته باز آید به کنعان یا که نَه!؟... فرضِ بیناییِ "یعقوب" احتمالی تر شده @hosenih مُدَّعیِ عاشقیِ "شمع"..،هر "پروانه"ای است بُرده آن بال و پری که اشتعالی تر شده داغ دوری ات ستون خانه ها را خَم نِمود قامت بابایِ پیر من هلالی تر شده در سحر تا با دُعای "عهد" ، بستم با تو عهد بندِ پیوندِ من و تو لایزالی تر شده "اَینَ اَینَ"گفتنم را لااقل پاسخ بده... پُرسش "آقا کجایی" اَم سوالی تر شده بَرده می خواهی..،سَرِ بازار من را هم ببین از بلالِ آلِ تو رویَم بِلالی تر شده بِین رویا..،بارها دیدم بغل کردی مرا... چند روزی خوابِ شب‌هایم خیالی تر شده غیر "گریه" نیست آهی در بساط من..،ببخش کاسه ام از سال های قبل خالی تر شده تا کسی از کربلارفتن برایم حرف زد این دل وامانده ام حالی به حالی تر شده @hosenih هر زمانی که قسم دادم تو را "جانِ حسین" چشم های خُشک من در روضه عالی...،تَر شده ■ ■ چندساعت ذبح جدِّ تشنه‌کامت وقت بُرد... قدِّ زهرا از همان ساعت هِلالی تر شده ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
Kashani-14000210-MaheMan17-Hkashani_Com.mp3
22.51M
🌷 سخنرانی حجت‌الاسلام 📝 با موضوع: امیرالمؤمنین(ع) آبروی جبهه‌ی حق 🌙 برنامه ، @hosenih
برگرفته از شد بندگی تو بهترین اعمالم با توست روا تمامی آمالم آگاه تویی به آنچه در سینه ی ماست ذکر تو شده محوّل الاحوالم شاعر: @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم با نام و یاد شهید ▶️ داغش هنوز در دلمان داغ مانده است داغ شقایقی که بر این باغ مانده است مردی که ملّتی ز وجودش غرور داشت مردی که در میانه ی میدان حضور داشت @hosenih سردار اگرچه رفت ولی ما نمرده ایم دندان ز خشم و کینه ی دشمن فشرده ایم ما چون نسیم، دست نوازش نمی کشیم طوفان شدیم و منّت سازش نمی کشیم ما از تبار آرش و سلمان و رستمیم بر حفظ شأن و عزت ایران مصممیم دل خوش به یک مذاکره کردید چند سال سرگشتگی و ذلت و تردید چند سال؟! کِی از سرِ مذاکره سامان گرفته ایم؟ گر هم نتیجه بود ز میدان گرفته ایم میدان نبود، گرگ سر سازشی نداشت روباه در مذاکره ها خواهشی نداشت @hosenih شر از سرِ رشادت این خاک کم کنید این نکته را به سر درِ ایران علم کنید ایران دچار دیو هراسی نمی شود میدان فدای دیپلماسی نمی شود ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمین حال غم و غربت گرفته زمان را حسرت و وحشت گرفته ألا یا أیهالمنجی أغثنا بیا که فتنه ها شدت گرفته! شاعر: @hosenih
آقاست عزیز فاطمه، ای مردم مولاست عزیز فاطمه، ای مردم افسوس که در میان ما منتظران تنهاست عزیز فاطمه، ای مردم شاعر: @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بغضِ کرار، سرِ سفره‌ی افطار شکست بعدِ سی‌سال فرو خوردنش؛ این بار شکست کوله‌بارِ غمش از شانه‌ی لرزان افتاد کمرِ کوه، از افتادن این بار شکست @hosenih وقت رفتن شد و بر دامنش افتاد دخیل رفت و با هق‌هقِ در، شانه‌ی دیوار شکست آنقدر مأذنه با «حیّ علیٰ» گفت نیا که اذان نیز، سرِ این همه اصرار شکست کعبه با «قَد قُتِل» و «فُزتُ بِربّ الکعبه» نوحه دم داد: «سرِ قبله‌ی سیّار شکست» استخوان؛ خرد شد و راه گلو را وا کرد اشکِ شوق آمد و در چشمِ ترش خار شکست روی او؛ آینه‌ی قدّی زهرایش بود حیف شد؛ آینه در لحظه‌ی دیدار شکست سجده‌ی آخرِ این قصه دو رکعت روضه‌ست دین‌پناه است، نمازی که به اجبار شکست @hosenih وارث فضل پدر زخم سرش را هم خواست سیبِ غم نصف شد و فرقِ علمدار شکست کوفه‌ی سرشکن؛ ارثیّه‌ی بابا را داد سنگ؛ آیینه‌ی او را سر بازار شکست ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ سرمایه ی عشق علی آب حیات است تنها علی، تنها علی راه نجات است ذات علی همسایه ی عرش برین است مولای ما تنها امیرالمؤمنین است @hosenih شکر خدا حب علی در ریشه ی ماست نام علی در سینه و اندیشه ی ماست هر کس علی دارد چه غم دارد؟ ندارد حب علی دارد چه کم دارد؟ ندارد ما با علی و یا علی ها قد کشیدیم دل از ولای هر که غیر از او بریدیم خاک نجف دنیای ما را زیر و رو کرد ایوان او دل های ما را زیر و رو کرد بین الطلوعین حرم آبادمان کرد یعنی خدا بین حرم آبادمان کرد جن و ملک فرمانبر درگاه اویند عالم غلامِ قنبر درگاه اویند با اینکه این آقا امیرالمؤمنین بود اما غذایش لقمه ای نان جوین بود از مکنت دنیا علی چیزی نمی خواست جز خنده ی زهرا، علی چیزی نمی خواست این دلخوشی را زود از مولا گرفتند این خنده را هم از لب زهرا گرفتند هیزم رسید و آتشی بالا گرفت و آتش به جان چادر زهرا گرفت و آتش به جان دختر پیغمبر افتاد در سوخت، در افتاد، پشتش مادر افتاد او را زدند و پیش چشم حیدر افتاد هفتاد و اندی روز بین بستر افتاد @hosenih مولای ما را با همان مسمار کشتند او را میان آن در و دیوار کشتند خونی که در دل داشت بیرون ریخت امشب غم ریخت دنیا باز هم در کام زینب ... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ چه درهم کرده قاتل مصحف قرآن زینب را به خانه برده اند از سوی مسجد جان زینب را همه با چشم گریان می روند از خانه ی مولا چه می فهمد کسی حال دل ویران زینب را @hosenih تمام دختران بابایی اند و خوب می فهمند چگونه این غم عظمی شکست ارکان زینب را دل بی رحمِ شهر کوفه بنگر خوب، شاهد باش که این داغ و بلا هم کم نکرد ایمان زینب را اگر خواهی ببینی روح زهرایی زینب را ببین پای ولی، قربانیِ طفلان زینب را الهی بگذرد این غصه و یک لحظه هم دیگر نبیند شهر کوفه دیده ی گریان زینب را @hosenih الهی این برادرها همیشه محضرش باشند کسی خاکی نبیند لحظه ای دامان زینب را الهی تا نبیند آسمان کربلا بر نی سرِ از تن جدای دلبر عطشان زینب را ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e