eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.2هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
537 ویدیو
186 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️ نوشتن؛ زکات دست‌های شما ✍️ حدیثی شیرین از امام صادق علیه السلام: «زکات دست، بذل و دهش و بخشش است از نعمتهایی که خدا به تو ارزانی داشته است و جنباندن آن است به نگارش دانشها و بهره هایی که مسلمانان از آن در راه فرمانبری خدای بزرگ بهره مند شود.» سفینة البحار، ج 2، ص 461 (7) ویراستی‌مون: https://virasty.com/HOWZAVIAN/1736167157587553705 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
✍️ طلاب استان فارس در مسیر پویش نوشتن و تبلیغ مکتوب 🍃 اینجا فضایی برای نشر دیدگاه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کُنش‌گران و نخبگان حوزوی استان فارس است. لینک عضویت 👇👇 https://eitaa.com/howzavian_fars 🆔 @howzavian_fars
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻اهمیت ویژه دعا استاد احمد عابدی: دعا از روایات مهمتر است. ائمه علیهم‌السلام فرمودند: «کلّمِ النّاسَ علی قدرِ عقولَهم». در  روایات سطح  مطلب را  پایین می‌آورند که مردم بفهمند. اما وقتی صحیفه سجادیه یا مصباح المتهجد  است، چون با خدا حرف می‌زنیم، مخاطب خدای متعال است و هر چه بشود سطح مطالب را بالا می‌برند؛ بنابراین معارفی که ائمه علیهم‌السلام در دعاها بیان کردند هیچ وقت در روایات پیدا نمی‌شود؛ لذا اگر کسی می‌خواهد چیزی یاد بگیرد در دعاها بیشتر مطلب هست تا روایات. البته روایات همه‌اش معنویت است. آیت الله حسن زاده کتاب اصول کافی را مثل قرآن می‌بوسید و روی چشم می‌گذاشت. کتاب وافی فیض کاشانی را  را روی سرش می‌گذاشت. این‌ها همه نورانیت و معنویت است؛ ولی دعاها خیلی بیشتر؛ و نورانیت ومعنویتی که در دعا هست با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست. ادامه 👇👇 https://rahamedia.net/?p=8172 @howzavian_tehran
🔻 نان داغ و نفرت سرد ✍️ سعید احمدی صبح شبی که نخوابیده بودم، هوای تازه پس از باران مرا از خانه کشاند به خیابان. خیابان‌ها اما هنوز خواب بودند در زیر لایه‌ای نازک از مه. گودال‌های پر از آب مثل آینه‌هایی کدر و مبهم؛ روشن یا تاریک، بازتاب می‌دهند هر چیزی را؛ اما خودشان را نه، هیچ‌وقت. بوی نم و سکوت کش‌دار خیابان حس رازناکی می‌بخشید به آن صبح سرد زمستانی. بخار دهانم را دود می‌کردم میان گرگ‌ومیش صبحگاهی. خوش داشتم سردی هوا را با گرمی نان سنگگ بکشانم داخل معده‌ام. صف نانوایی خیلی شلوغ نبود. چند مرد مسن و جوان و چند زن در دو طرف ایستاده بودند. مردها ساکت و آرام، اما زن‌ها پچ‌پچی داشتند بین خودشان. از میان آن‌ها دو نفر بودند که یک نان می‌خواستند. من شدم سومی‌شان. 🔘 این همه آدم را اینجا فقط یک نخ نامرئی کنار هم ایستانده بود: بوی نان تازه. یک نظم ساختگی که ممکن بود با هر چیزی بریزد به هم؛ مثل نظمی که پارک یک ماشین تیبای سفید در وسط خیابان ریخته بود به هم؛ درست وسط خیابان. انگار راننده‌اش از روی لج با دنیا یا قهر با آدم‌ها گذاشته بودش آنجا و رفته بود پی کارش. شاید او یک فیلسوف منتقد بود که با این کارش می‌خواست به دنیا بفهماند قرار نیست هر چیزی سر جایش باشد. چشمم قفل شده بود، نه به ماشین؛ بلکه به جایی که نباید باشد و بود. 🔘 توی چون و چراهای خودم بودم که ناگهان صدای زیرو‌بم‌داری سکوت صف مردها را شکست. بد هم نبود. حالا دیگر کت، تن مردها بود. حرف‌هایی بی‌پروا و بی‌پرده: «عه عه عه گند بزنن این مملکتو با این مملکت‌داریشون! یه مشت کلاش از خدا بی‌خبر! ببین چی به روزگارمون اوردن. هیچی سرجاش نیست. همه چیز شده پول و پارتی. ول و دل شده به‌خدا، این مملکت کوفتی». 🔘 سرها برگشت طرف صدا. مردی قدبلند و درشت‌هیکل خودش را کشاند میان صف یک‌نانی‌ها؛ جلوتر از من. پالتویی انداخته بود روی دوشش و پکی هم می‌زد به سیگار نصف‌ونیمه‌اش. انگشت وسط و اشاره را گذاشته بود بیخ گلوی آن و می‌مکیدش. بعد دود غلیظ و خاکستری را می‌چرخاند رو به آسمانی که هنوز آبی نبود. شاید دودش را می‌فرستاد بالای سر مملکت تا با آن سامان بدهد به همه چیز. صورت بادکرده‌اش هم نمی‌توانست گره میان ابروهایش را در خود هضم و گم‌وگور کند. تیز حرف می‌زد و پرنفرت. لابد پی‌ مقصر بدبختی‌هایش می‌گشت در صف نان. ـ مملکتو کردن ارث پدری‌شون پدرسگ‌های دزد! این همه پول نفتو کجا می‌برن؟ این هم شد زندگی؟ 🔘 همین‌طور که غر می‌زد، کارتش را کشید و قبضش را گرفت توی دستش. با خودم گفتم که بعید است منتقد تندی مثل این بخواهد جلوتر از من بپرد و بی‌صف نان بخرد. نانوا که چندتا نان انداخت روی میز، معلومم شد این «بعید است» من مثل خیلی‌های دیگرش چرت بود و خیالات. دستش را عین گردن زرافه دراز کرد. دو نان برداشت و بدون آنکه منتظر چیزی باشد، راهش را گرفت و رفت. شاطر دهانش باز مانده بود و من چشم‌هایم. 🔘 دنبالش کردم؛ نه با پا، که با چشم‌هایی که علامت‌تعجب‌ها داشتند مثل چتربازها می‌نشستند توی‌شان. او رفت به سمت همان تیبای سفید. در ماشین را باز کرد. نشست. استارت زد. گاز داد. رفت. همین‌قدر شاعرانه. 🔘 نگاهم برگشت به صف. همه سر جایشان بودند. چیزی تغییر نکرده بود. چیزی هم عوض نشده بود. دوباره جا خوش کردیم در همان نظم مصنوعی؛ به بوی تازه نان. به روز از نو، روزی از نو. 🆔 @howzavian_isfahan
حجاب و دشمنانش ✍️محمدرضا آتشین صدف امروزه برخی از افراد و جریان‌های سیاسی و فرهنگی، زیر پوشش «آزادی»؛ اما به اهدافی شیطانی، حتی با حداقل پوشش شرعی و قانونی برای زنان مخالفت می‌کنند. این افراد صورتک‌های گوناگونی بر چهره دارند؛ روحانی، روشنفکر، جامعه‌شناس، مدیر دولتی، روزنامه‌نگار، سلبریتی و… . اینان خواهان برهنگی روزافزون دختران و زنان در فضای عمومی جامعه‌اند متن کامل👇 https://rahamedia.net/?p=8340 @howzavian_khuzestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. | تلنگری بر انفعال روایت در بین حوزویان ❇️ خبر این بود: مشاجرۀ خانوادگی دلیل اصلی تنش در فرودگاه مهرآباد 🔺و پرسشی مهم: آیا رسانه‌‌ای یا نویسنده‌ای، کنش و واکنش یک روحانی را در چنین موقعیتی به بررسی نشسته است؟! صبوری در مواجهه با پرخاشگری و عصبیت یک زن جوان... 🔴 اینجا روایت اول هم مهم نیست که بگویید مهم روایت اول بود؛ بهانه در نیاورید آقایان فضلای نویسنده، استادان جامعه‌شناسی و پژوهشگران کتابخانه‌ای حوزه که لباس روحانیت هم برتن دارید؛ بسم الله دو جمله بنویسید و از همان اخلاق حسنه‌ای بگویید که بالای منبر یا در کلاس سیره اهل بیت(ع) برای مخاطبان و شاگردان‌تان می‌گویید. 🔅بسم ا... چرا برای روایت اخلاقی این ماجرا دست به قلم و زبان نمی‌شوید؛ آن هم در عصر افکار ضدآخوندی که مثل خوره بر مخاطبان مجازی چیره شده است... ♦️چرا این رویداد را درنمی‌یابید و شرافت اصالت‌های آشکار و انسانی را بازنمایی نمی‌کنید؟! 🔸 عمامه‌ای در بی‌گناهی و مظلومیت پرانده شد، عقل راوی ما که زایل نشد؟! 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
از فرودگاه، بوی دماغ سوخته می آید! ✍️ ابراهیم انجم شعاع 🔸 امروزه بصیرت و صبر به هنگام یک روحانی،بهانه به دست دشمن نداد. او می داند که دشمن به دنبال یک بهانه و یک برخورد نابهنجار است تا مرگ مهسای امینی دیگری را رقم بزند. 🔹دشمن احمق، خیال باطل کرده، طلبه ای که همیشه الگوی صبرش اهلبیت بوده امروز در بازی او وارد شود تا بتواند مردم را دوباره تحریک کرده و به صحنه اغتشاش دعوت کند. زهی خیال باطل! @HOWZAVIAN_kerman
10.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قربانیان فرقه ها یا کم کاری ما؟! ▪️یکی از علل رشد و گسترش فرقه های انحرافی، برخورداری از امکاناتی همچون سایت ها، صفحه ها و کانال های قدرتمند و پرمخاطب در فضای مجازی است. همچنین از توان مالی برای تولید محتواهای جذاب و حرفه ای که مخاطب را به سوی خود جذب میکند برخوردار هستند. 🔸همه اینها همان چیزی است که در اختیار پاسخگویان و مدافعان علمی نیست و می شود گفت: در یک جنگ نابرابر قرار داریم. ما شب و روز زحمت می‌کشیم اما امکانی برای تولید محتوای رسانه ای و درگاه مناسبی برای انتشار محتوا در اختیار نداریم. 📌این فردی که در کلیپ صحبت میکند و اعلام ایمان میکند، قربانی فرقه ها نیست، او قربانی شده ی کم کاری های خودی ها است.... ✍️علی محمدی هوشیار(پژوهشگر فرق و مذاهب) @howzavian_zanjan
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 متانت طلبگی... ▫️اخیرا فیلمی از برخورد زننده یک زن هتاک به عمامه یک روحانی در فرودگاه مهرآباد منتشر شد که طبق معمول رسانه‌های معاند سعی بر سواستفاده و بهره‌کشی از این مسئله داشتند. ▫️ حالا که فیلم کامل به بیرون درز کرده، مشخص گردیده که روحانی مذکور هیچ‌گونه برخورد و صحبتی با این زن هتاک نداشته و این زن به دلیل مشکلات روانی ذکر شده از سوی همسرش و احتمالا عقده‌گشایی دست به این کار زده! ▫️نکته قابل توجه، ادب و متانتی است که این طلبه در مقابل این هتاکی نشان داده و بعد هم با عفو و عدم شکایت، از حق خود گذشته است! حال دو سمت ماجرا را ببینید تا بیشتر متوجه شوید که طرفداران جنبش جعلی ززا و رسانه‌های دروغ‌گویشان تا چه حد در باتلاق بی‌اخلاقی فرو رفته‌اند! ✍ محمدجواد ابراهیم‌زاده 🆔 @howzavian_fars
9.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👓 الهی قربونت برم آخوند...😍 💠 تو مملکت ، وقتی قدرت دست آخونداست، قاضی آخونده، آخوند در فرودگاه هیچ کاری نکرده ناجوانمردانه بهش توهین می‌شه ولی با اینکه قدرت دستشه کاری‌‌ نمی‌کنه و از زن کم‌عقل می گذره... ❗️ ای قربونت برم تو چقدر بزرگواری...😁❤️ ❌ اینها هنوز قدرت دستشون نبود می‌گفتن همه حزب‌اللهی‌ها را از تیر آویزون و اعدام می‌کنیم، دانشمند گردن شکسته‌شون هم می‌گفت می‌خواهیم‌ آخوندا را در اسید حل کنیم! هنوز قدرت نداشتند! قدرت می‌گرفتند چه می‌دادند...😁 📎 "حوزه توییت" 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از دروغ رسانه ای تا وقار حقیقی! 🔹انتشار فیلم کامل آنچه در فرودگاه مهرآباد رخ داد، نشان داد نه تنها آن روحانی کوچک ترین اهانتی به آن زن هتاک(که مشکل روانی و خانوادگی داشته است) نداشته است بلکه در برابر بی احترامی و فحاشی او با حلم و بردباری و وقار رفتار نموده است. 🔹چند درصد از کسانی که بی دلیل مورد بی احترامی در جمعی قرار گیرند چنین توان روحی دارند که واکنش اخلاقی مبتنی بر صبر و وقار داشته باشند. 🔹هرچند گفته شده آن شخص درگیر مرض روحی است (و الله اعلم) اما رفتار آن روحانی مصداقی بود از آیه 72 فرقان که فرمود «إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَاما» و 63 فرقان «إِذَا خَاطَبَهُمُ ٱلجَٰاهِلُونَ قَالُواْ سَلاما» 📌آیا رسانه هایی که آن روحانی را به دروغ عامل فحاشی آن زن معرفی کرده بودند، حالا که رسوا شدند از حلم و وقارش نیز خواهند گفت؟ ✍🏻صراط @howzavian_zanjan